پرتوى از خورشيد

على شيرازى

- ۳ -


ديدارهاى سرزده  
يكى از برنامه هاى ثابت مقام معظم رهبرى ، ديدارهاى سرزده ايشان از خانواده هاى معظم شهداست . معظم له در اين برنامه دائمى ، شب ها به منزل شهد مى روند و با اين عمل خود، به آنان روحيه مى دهند.
در دوران رياست جمهورى معظم له ، روزى پس از آن كه نماز جماعت را پشت سر ايشان خواندم ، آية الله خامنه اى به من فرمودند: ما مى خواهيم به جايى برويم ، آيا شما هم مى آييد؟
من گفتم : چه افتخارى از اين بالاتر كه در خدمت شما باشيم ؟!
خداوند توفيق داد كه در خدمت آقا با يك پيكان حركت كرديم . يكى از آقايان ديگر هم بود. ما سه نفر در عقب آن ماشين نشستيم . بالاخره از چندين خيابان و كوچه عبور كرديم تا به خانه شهيد مقدسى رحمة الله عليه رسيديم .
با ورود آية الله خامنه اى به خانه شهيد، اعضاى خانه با شعف و اشتياق ، منظره بسيار ديدنى اى را به تماشا نشستند؛ صحنه اى كه براى من فراموش ‍ ناشدنى است . آن حال و هوا را هرگز نمى توان وصف كرد.
حجة الاسلام والمسلمين محمدى عراقى
ديدار با پدر شش شهيد  
آية الله خامنه اى در زمان رياست جمهورى ، سفرى به آذربايجان غربى و كردستان داشتند. من در آن زمان ، فرمانده لشگر 28 بودم . معظم له به لشگر 28 تشريف آوردند. پس از برگزارى مراسم و سخنرانى ايشان به دفتر رفتيم . برادران هماهنگ كرده بودند كه در دفتر كار ما در لشگر 28، آقاى مجيد قادر خان زاده ، پدر شش شهيد و يك جانباز، با مقام معظم رهبرى رهبرى ملاقات كند.
چون وى را خدمت آقا معرفى كرديم . مقام معظم رهبرى با حالت خاصى او را در بغل گرفتند، بوسيدند و فرمودند: شما به گردن همه ما حق داريد!
پدر شهيد به معظم له عرض كرد: ما اداى دين كرديم !
آية الله خامنه اى به وى فرمودند: خوب ! بنشينيد تعريف كنيد و بگوييد كه بچه هايتان چگونه شهيد شدند.
پدر شهيد مطالبى را گفت و آقا از صحبت هاى وى خوششان آمد.
سپس معظم له مطالبى را درباره شهيد، شهادت و ايثارگرى مردم كردستان مطرح كردند.
بعد از پايان گفت و گو، مقام معظم رهبرى فرمودند: يك قرآن بياوريد كه من به ايشان هديه بدهم . سپس گفتند: به خانم ايشان هم يك سكه بدهيد.
من به آقا عرض كردم : آقاى مجيد قادر خان زاده دو تا همسر دارند. مقام معظم رهبرى فرمودند: پس دو سكه به ايشان بدهيد!
بعد از آن ملاقات ، هر زمان كه پدر شش شهيد به تهران مى آمد، مقام معظم رهبرى وى را به منزل خود دعوت مى كردند و بسيار صميمى با او برخورد مى نمودند.
امير سرتيپ احمد دادبين
گفت و گوى صميمى يا جلسه عقد؟  
توفيقى بود كه همراه مقام معظم رهبرى ، به ديدار خانواده هاى شهد برويم . چند خانواده شهيد در آن جا گرد هم آمده بودند. با ديدن آقا، اشك هاى شوق سرازير شد. سپس گفت و گوى دوستانه و صميمى آغاز گشت . رهبر عزيزمان از زندگى و درس و بحث بچه ها پرسيدند.
يكى از پيرمردان مجلس كه پدر چهار شهيد بود، رو به آقا كرد و گفت : اگر اجازه بفرماييد تا با شما صحبتى خصوصى داشته باشم ؟ بعد از كسب اجازه ، گفت و گويى پر محبت آغاز شد.
همسر يكى از شهدا نيز رخصت خواست و لحظاتى با مرادش درد دل كرد.
بعد، گفت و گوى عمومى آغاز شد و جمع با محبوب خود به صحبت نشستند. مقام معظم رهبرى فرمودند: قرآنى بياوريد، و آن را به مادر يك شهيد هديه كردند.
مادر شهيد گفت : لطفا محبت نماييد و آن را امضا بفرماييد.
آقا قبول كردند و آن را امضا كردند.
ديگران نيز از مقام معظم رهبرى درخواست كردن قرآنى را همراه امضاى خويش ، به آنان هديه كنند؛ رهبرى نيز پذيرفتند. در حال برخاستن بوديم كه يك نفر عرض كرد: دو نفر از فرزندان شهدا كه در جمع ما هستند با هم صيغه محرميت خوانده اند، ليكن دوست دارند شما صيغه عقد دائم آنان را بخوانيد.
مقام معظم رهبرى فرمودند: اشكال ندارد؛ مى گويم وقتى مشخص كنند تا در دفتر انجام شود.
عرض شد: دوست داريم همين الان انجام شود.
آقا فرمودند: مانعى ندارد؛ اما به شرطى كه مهريه بيش از چهارده سكه نباشد.
گفتند: مهريه صد سكه بهار آزادى است .
عروس گفت : من بقيه را بخشيدم ! مهريه فقط چهارده سكه بهار آزادى باشد.
مقام معظم رهبرى به آقاى محمدى گلپايگانى - كه در جلسه حاضر بودند - فرمودند: پس صيغه عقد، ايشان گفتند: من در جلسه هاى عقد، به عروس ‍ و دامادى كه از خانواده هاى معظم شهدا هستند - به هر كدام - يك سكه بهار آزادى هديه مى دهم .
سپس دستور دادند سكه ها را بياوريد و با دست مبارك خود به هر كدام از آن دو، يك سكه طلا هديه كردند.
اين نشست و رفتار محبت آميز و پدرانه مقام معظم رهبرى ، براى من خيلى زيبا و جالب بود.
سردار سرتيپ بسيجى محمد شيرازى
هيچ نگران نباش !  
مقام معظم رهبرى يك روز از هفته را براى ملاقات خانواده هاى شهدا اختصاص داده بودند. در اين ديدارها، انسان به ياد كرامت و محبت اميرالمومنين عليه السلام و اهل بيت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى افتاد.
وقتى معظم له فرزندان شهدا را بر روى زانو مى نشاندند و يا بر سينه مى فشردند، اشك از چشم حاضران سرازير مى شد.
بارها من شاهد آن محبت زيبا بودم . گاه از جمع بيرون مى آمدم و در تنهايى خود، اشك مى ريختم و پس از گريه هاى بسيار، به محل ديدار بر مى گشتم .
چه صميمى و با صفا بود. گويا پدرى با فرزندان خود ديدار دارد. روزى همسر شهيدى به دفتر مقام معظم رهبرى آمد و به آقا گفت : من تنها يك فرزند دارم و به غير از او در زير اين آسمان كبود كسى را ندارم . سپس به بيان مشكلات خود پرداخت . مقام معظم رهبرى به جناب آقاى مقدم فرمودند كه مشكل وى را حل كند و بعد، خطاب به همسر شهيد گفتند: دخترم هيچ نگران نباش . من همه كس تو هستم . هر زمانى كه كارى داشتى ، به آقاى مقدم - رياست دفتر ارتباطات مردمى - مراجعه كن .
همسر شهيد با شنيدن اين حرف ، گويا همه مشكلاتش را حل شده ديد، غصه از دلش رخت بر بست و با چهره اى گشاده و خندان ، از مقام معظم رهبرى خداحافظى كرد و به منزل رفت .
مهمان عزيز  
مقام معظم رهبرى به صورت منظم ، به خانواده هاى شهدا سركشى مى كنند. روزى به اتفاق ايشان ، به منزل يكى از شهدا رفتيم بر خلاف مرسوم ، عده زيادى به استقبال آقا آمدند.
آية الله خامنه اى فرمودند: چه كسى اين جمعيت را مطلع كرده است ؟ قرار نبود مزاحمت براى كسى فراهم شود. معظم له وارد اتاق شدند و نشستند. چاى براى ايشان آوردند. آقا، چاى را ميل نكردند. ناراحتى در چهره ايشان مشهود بود. آقا خيلى مقيدند كه در اين ديدارها براى كسى مزاحمت به وجود نياورند.
پدر شهيد به آقا گفت : شما نگران نباشيد! از دفتر شما كسى ما را مطلع نكرده است . من ديشب حضرت امام رحمة الله عليه و فرزند شهيدم ،عليرضا را در خواب ديدم . آن دو خبر آمدن حضرت عالى را به من دادند. اما به من فرمودند: فردا شب ، ميهمان عزيزى دارى ! به خوبى از ميهمانانت پذيرايى كن !
گفتم : آن ميهمان كيست ؟
امام فرمودند: رهبر شما!
عشق به خانواده هاى شهدا  
روزى آقا با خانواده هاى سرداران شهيد ديدار داشتند. اين ديدار بيش از دو ساعت طول كشيد. تك تك خانواده ها مى آمدند و از نزديك با معظم له درد دل مى كردند. ملاقات زيبايى بود.
مقام معظم رهبرى در آن ديدار، هر خانواده اى را كه مى ديدند، به ياد خاطرات گذشته خود با آن شهيد مى افتادند و از آن خاطرات ياد مى كردند، برخورد آقا با فرزندان شهيدان ، چنان برخورد با فرزندهاى خودشان بود.
گاه فردى لحظاتى چند مشكلات خود را با آقا در ميان مى گذاشت و باز مى آمد و مى گفت : نكته اى را فراموش كرده ام ! و آقا با صبر و متانت ، به سخنان او گوش مى كردند.
در همه اين مدت ، آية الله خامنه اى روى پا ايستاده بودند. عشق به خانواده هاى شهدا، خستگى را از وجود معظم له ربوده بود. انگار نه انگار كه روى پا ايستاده اند!
شوق ديدار  
روزى آمدند و گفتند: از طرف صدا و سيما براى فيلم بردارى مى آييم . درست همان روزى كه قول داده بودند، سه - چهار نفر با يك ماشين آمدند و گفتند: حاج آقا! خودت را آماده كن كه يك مهمان عزيزى دارى !
از آنان پرسيدم : چه كسى مهمان ماست ؟
پاسخ شنيدم : رهبر معظم انقلاب !
در همين اثنا، در به صدا در آمد و آقا داخل منزل شدند. شوق ديدار مرا بهت زده كرده بود. آقا مرا به آغوش كشيدند و صورتم را بوسيدند. من هم دست مقام معظم رهبرى را بوسيدم .
پس از آن ، رفتم و به حاج خانم گفتم : بيا!
آقا داخل اتاق شدند و روى زمين نشستند. ابتدا احوال پرسى كردند و از مشكلات سوال نمودند. سپس گفتند: شهدايتان را بياوريد، عكس سه فرزند شهيدم را براى آقا آوردم . معظم له تك تكه عكس ها را بوسيدند و آنان را در جلوى روى خود گذاشتند و فرمودند: اين شهدا اگر نبودند ما هم نبوديم . هر چه داريم ، از اين شهدا داريم .
حدود نيم ساعت در محضر آقا بوديم . چون ايشان خواستند تشريف ببرند، رو به من كردند و گفتند: اجازه مى خواهيم برويم !
من گفتم : آقا اجازه ما هم دست شماست . در همان اثنا، متوجه شدم كه از ايشان پذيرايى نكرده ايم . ديدار معظم له ما را شوكه كرده بود. حسابى يادمان رفته بود كه آقا مهمان ما هستند. با خجالت ، از ايشان عذر خواهى كردم . ايشان پس از خنده اى زيبا فرمودند: چه اشكالى دارد!
آقاى مجيد شجاعى پور
بخش هفتم : رابطه با مردم و جوانان 
برخورد با دشمن پشيمان  
در همه كشورهاى دنيا، كسانى كه شخص اول مملكت هستند، انسان هايى بى محتوايند؛ جز ايران كه الحمد الله در راس كشور ما شخصى قرار دارد كه پشت سرش به راحتى نماز مى خوانيم ، فردى از فرزندان حضرت زهرا - سلام الله عليها - كه در سال هاى متمادى مورد امتحان قرار گرفته و از همه آزمايش ها سربلند بيرون آمده است .
ايشان به من فرمودند: بعد از انقلاب ، براى بازديد به زندان رفتم ، نگاهم به فردى افتاد كه مشغول خواندن نماز بود. وى را شناختم . او همان كسى بود كه در زمان طاغوت ، مرا شكنجه مى كرد، و ريشم را مى گرفت ، سرم را به ديوار مى زد و مى گفت : به اعليحضرت همايونى جسارت كرده اى .
نگاهش كه به من افتاد، نمازش را طول داد، من به كنارى رفتم تا نماز خود را تمام كرد. پس از نماز، نزد او آمدم و در كنارش نشستم !
ديگر ايشان مقام معظم رهبرى چيزى نفرمود ليكن من آية الله مشكينى مى گويم : قل اللهم مالك الملك توتى الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك على كل شى قدير.(آل عمران 3 آيه 26)
ما در راس مملكتمان چنين فردى داريم . ما به اين ولى امر مسلمين مى نازيم . ما به كشورهاى دنيا مى گوييم :ان لنا مولا و لا مولا لك ؛ ما رهبر داريم و شما رهبر نداريد.
آية الله مشكينى
احترام به جوانان  
آية الله خامنه اى از قبل از پيروزى انقلاب اسلامى ، احترام خاصى براى جوانان قائل بودند و عنايت ويژه اى به تربيت اين قشر از جامعه داشتند. معظم له سرمايه گذارى روى نسل جوان را كارى پسنديده مى شمرند و معتقدند كه هيچ فعاليتى جاى اين مهم را نمى گيرد.
از اين رو، آقا در برنامه هايشان ، گفت و شنود با جوانان را مد نظر قرار داده اند. ايشان در ديدار با آنان ، محبت خود به آن ها را ابراز مى كنند، با آنان گپ مى زنند، سوالاتشان را پاسخ مى دهند و مشكلاتشان را حل مى كنند.
اين برنامه ها مربوط به امروز هم نيست ؛ از دوران طلبگى ايشان آغاز شده است . ايشان پيش از انقلاب ، براى جوان ها، جلسه مذهبى تشكيل مى دادند و مسائل سياسى را براى آنان تجزيه و تحليل مى كردند.
آية الله مصباح يزدى
استفاده كامل از وقت  
سفرهايى كه آية الله خامنه اى به استان ها و شهرستان ها دارند، از عظمت خاصى برخوردار است . معنويت سفرها و گستردگى حضور مردم در مراسم استقبال و سيار برنامه ها، از ويژگى هاى سفر و نشانگر رابطه عميق مردم و رهبرى است .
همين ارتباط، عامل مهمى در فعاليت گسترده مقام معظم رهبرى در سفرهاست . سفرها با توجه به فشردگى برنامه ها، به تلاش ويژه اى نياز دارد. اعضاى دفتر معظم له ، شب و روز در فعاليت امور سفرند؛ اما گستردگى تلاش مقام معظم رهبرى در آن سفرها، به اندازه همه افراد حاضر در ركاب ايشان مى باشد.
سخنرانى ها و ديدارهاى ايشان در آن سفرها، ويژگى هاى خاص خود را دارد. تنوع در سخنان ، آن هم با توجه به نكات مهم و جديد، بر خورد گرم معظم له با مردم ، دقت به مسائل اصيل و جانبى و استفاده كامل از وقت ، از خصوصيات رهبر معظم انقلاب در سفر به استان ها و شهرستان ها مى باشد.
سردار سرتيپ بسيجى محمد شيرازى
از گردان جعفر و كربلا چه خبر؟!  
در سفرى كه خامنه اى در اوايل دوران رهبرى ، به استان خوزستان داشتند، يك روز براى ديدار مردمى مشخص كردند.
در آن روز، تك تك مردم آمدند و مشكلات خود را با رهبرشان در ميان گذاشتند. اين برنامه تا غروب طول كشيد. نماز مغرب و عشا را نيز در محضر آقا خوانديم .
بعد از نماز، من در ميان جمعيت نشسته بودم فردى به سراغم آمد و گفت : مقام معظم رهبرى شما را خواسته اند. خود را به آقا رساندم . پس از احوالپرسى ، فرمودند: از هيئت رزمندگان چه خبر؟! گردان جعفر و كربلا چه مى كنند؟ سپس از سخنرانان جلسه ها پرسيدند!
من گزارش كاملى از وضع گردان ها و جلسات هيئت رزمندگان به محضر آقا دادم . معظم له باخنده فرمودند شنيده ام سينما را حسينيه كرده ايد!
گفتم : بله ؛ چون بر اثر اصابت موشك خراب شده بود.
خيلى براى من جالب بود كه ايشان در جريان ريز قضايا هستند؛ حتى گردان ها را با اسم مى شناسند و در همه حال ، از بسيجى ها و رزمندگان غافل نمى شوند.
آقا فرمودند: كتابخانه خوبى در اهواز داير كنيد تا بسيجيان با كتاب مانوس ‍ بشوند.
ايشان در گفتارها و برنامه هايشان ، دقت و ظرافت خاصى دارند و به مسائل فرهنگى بسيجيان و جوانان توجه ويژه اى دارند و براى آنان دل مى سوزانند.
سردار حاج صادق آهنگران
برخورد با ديگران  
برخورد مقام معظم رهبرى با ديگران ، بسيار مودبانه ، مهربانانه و صميمى است . رفتار ايشان با اعضاى دفتر، از آن چنان ويژگى اى برخوردار است كه تاثير آن در روحيه افراد، از اثر هفته ها استراحت ، بيش تر است .
در برخورد با مردم هم همين گونه اند. بر خوردشان با قاريان قرآن مجيد نيز همراه با تكريم و ادب است . رفتارشان با عالمان ، اديبان و اهل فضل و هنر نيز ستودنى است .
معظم له در برخورد با فرزندان خود نيز الگوى ما هستند. ايشان در برخورد با فرزندان خويش ، به تحصيل آنان اهميت ويژه اى مى دهند؛ تا حدى كه حتى كارنامه تحصيلى فرزندان را خودشان امضا مى كنند.
حجة الاسلام والمسلمين موسوى كاشانى
برخورد محبت آميز  
روزى به اتفاق خانواده و فرزندان ، به ملاقات آية الله خامنه اى رفتيم .
دختر كوچكم چند سوره قرآن را كه حفظ كرده بود، براى مقام معظم رهبرى تلاوت نمود. آقا نيز يك جعبه مداد رنگى به وى جايزه دادند.
سپس فرزندان ديگرم از مقام معظم رهبرى سوال كردند. ايشان پس از شنيدن پرسش هاى آنان ، با كمال خونسردى ، شروع به پاسخ دادن نمودند. براى فرزندان من آن ملاقات و برخورد محبت آميز آقا، تعجب انگيز بود؛ اما من بارها اين برخورد را از ايشان ديده بودم و در جمع جوانان ، شاهد گفت و گوى مهر آور رهبرى با فرزندان خود بودم .
اين برخوردها، نشان از عشق آية الله خامنه اى به جوانان دارد. معظم له همه دانش آموزان و دانشجويان را فرزندان خويش مى دانند. قلب ايشان مالامال از محبت به قشر جوان و دانشجوست .
سردار سرلشگر پاسدار سيد يحيى صفوى
برخوردى گرم و صميمى  
در زمان جنگ تحميلى ، روزى به اتفاق مقام معظم رهبرى ، به تيپ الغدير رفتيم . ورود ايشان به تيپى كاملا مسلح ، بدون تشريفات انجام شد.
معظم له در بين رزمندگان حضور يافتند. بچه ها دور و بر ايشان را گرفتند و بسيار صميمى ، از چپ و راست ، دست مى انداختند و صورت مبارك آقا را مى بوسيدند.
پس از احوالپرسى هاى گرم ، نشستى با رزمندگان تيپ برگزار شد. اين جلسه كه همراه با پرسش و پاسخ بود. حدود سه ساعت و نيم طول كشيد. سوال هاى مختلفى در آن نشست مطرح گشت . بعضى از سوال ها تكرارى بود؛ اما معظم له بدون اعتراض ، با متانت و صبر و حوصله ، در كمال محبت و مهربانى ، با روى باز، به آن ها پاسخ دادند.
در اواخر جلسه ، يكى از برادرانى كه بعدا شهيد شد، در خصوص پاسخ به سوال خود، به معظم له عرض كرد: اين طور كه شما فرموديد، من قانع نشدم !
من از برخورد آن برادرمان خجالت زده شدم و از شرم ، سرم را پايين انداختم . مقام معظم رهبرى به او فرمودند: من فكر مى كنم در اين مورد بيش تر از همه موارد ديگر، مسئله را شكافته ام ؛ ولى اگر باز هم شما توجيه نشده ايد، جداگانه با شما صحبت مى كنم !
اين برخورد گرم و صميمى آقا در روحيه افراد اثر زيبايى گذاشت ؛ اثرى كه براى هميشه ، ماندگار بود.
سردار سرتيپ پاسدار شوشترى
پى گيرى  
يكى از بسيجيان كهن سال لشگر 27 محمد رسول الله مشكلى مالى داشت و به دفتر مقام معظم رهبرى نامه اى نوشته بود كه مشكل وى را حل كنند.
آية الله خامنه اى نامه را مطالعه كرد و بلافاصله در حاشيه آن نوشت : به فرماندهى لشگر بگوييد كه مشكل اين آقا را حتما حل كنند.
دستور فرماندهى معظم كل قوا به ما رسيد و مادر حدى كه در توانمان بود، رسيدگى كرديم . بعد، متوجه شديم كه آقا قضيه را چند بار پى گيرى كرده و پرسيده اند : كار آن بسيجى را به چه صورت و چگونه حل كرديد؟!
اين برخورد و پى گيرى مقام معظم رهبرى در خصوص نامه يك بسيجى ، براى ما بسيار تعجب انگيز و عبرت آموز بود.
معظم له با آن همه مشغله ، از طريق هاى مختلف پرسيده بودند كه كار آن بنده خدا چه شد؟
اين رفتار، نشان از محبت عميق ايشان به رزمنده ها و بسيجيان دارد؛ محبتى كه همواره در برخوردهاى معظم له مشهود است .
سردار سرتيپ پاسدار محمد كوثرى
تاثير كلام آقا 
در زمان رياست جمهورى بنى صدر، آية الله خامنه اى به يزد آمدند. در آن زمان ، عده اى از مردم طرفدار بنى صدر بودند.
در بافق نيز افرادى به علت همراهى با بنى صدر، به اوضاع و احوال انقلاب اشكال مى گرفتند و به نوعى ، با نظام مخالفت مى نمودند.
آقا به بافق آمدند و چندين جلسه با اين افراد گذاشتند؛ جلساتى كه گاه تا نيمه هاى شب طول مى كشيد و آقا با صبر و حوصله با آن ها گفت و گو مى كردند.
كلام نافذ مقام معظم رهبرى چنان در دل ها اثر كرد كه بسيارى از آن افراد قانع شدند. آنان خوشحال بودند كه خداوند توفيق هدايت به آنان عطا كرده است .
حجة الاسلام والمسلمين سيد محمد تقى محصل همدانى
حاج آقا كجاست ؟  
وارد اتاق ملاقات مقام معظم رهبرى شدم تا ديدارى با مردم تازه كنم . در گوشه اتاق نشسته و منتظر قدوم مبارك آقا بودم .
در همين هنگام پير مردى روستايى با لباس هاى مندرس و شلوارى كرباسى و كوتاه وارد شد و كنار من نشست و با لهجه خراسانى ، گفت : حاج آقا كجاست ؟
متوجه او نشدم . باز تكرار كرد. گفتم : مقام معظم رهبرى را مى گويى ؟
گفت : بله ، حاج آقا كى مى آيد؟
گفتم : همين جا بنشين ، الان تشريف مى آورند.
انتظار به پايان رسيد، مقام معظم رهبرى وارد اتاق شدند. با ورود آقا به اتاق ، پيرمرد سراسيمه به سوى آقا رفت . باب گفت و گو باز شد. ياد روزهاى خراسان به خير!
غرق در ديدار شده بودم . بزرگ ترين شخصيت انقلاب با يك روستايى ساده ، چه صميمانه مى گويد و مى شنود!
على شيرازى
ديدار با همسايه ها  
برنامه ريزى سفرهاى مقام معظم رهبرى زير نظر ايشان صورت مى پذيرد. هيچ موضوعى از ديد تيز بين ايشان مخفى نمى ماند.
مقام معظم رهبرى در سال 1374 به استان قم سفر كردند. محل استقرار ايشان ، دفتر معظم له بود. طبعا به خاطر حفاظت منطقه ، رفت و آمدها كنترل مى شد. محدوديت هايى در اطراف دفتر به وجود آمده بود. معظم له براى همين مسائل ، برنامه اى با همسايه ها داشتند و در آن جلسه ، از همه آنان به سبب محدوديت هاى پيش آمده و كنترل ها، عذر خواهى نمودند!
كاش خانه آية الله خامنه اى در كنار خانه ما بود. اين ، جمله اى بود كه بعد از آن ديدار، بر زبان هزارها قمى جارى شد.
بعد از آن نشست ، همه كسانى كه محل ملاقات را ترك مى نمودند، با لبى خندان ، دست ها را به سوى آسمان بلند مى كردند و به پاس ديدار با رهبرشان ، از خداوند بزرگ تشكر مى كردند.
سردار سرتيپ بسيجى محمد شيرازى
ديدارهاى مردمى  
يكى از برنامه هاى مقام معظم رهبرى ، سفرهاى ايشان است كه معمولا نقاط محروم را براى سفر انتخاب مى كنند. سفرشان به اين مناطق تماشايى است . استقبالى كه در اين سفرها از معظم له مى شود ديدنى است .
يكى از برنامه هاى ايشان در طول اين سفرها، ديدارهاى مردمى است . گاهى صف متقاضيان ملاقات به كيلومترها مى رسد. ايشان در مكانى مى نشينند و خانم ها و آقايان ، هر يك در وقت مشخصى ، به ديدار معظم له مى آيند. اين برنامه ها و ديدارهاى صميمانه براى مردم بسيار جالب است .
آية الله خامنه اى در حدى كه وقت اجازه مى دهد، از مردم احوالپرسى مى كنند . افرادى كه گرفتارى و مشكلى دارند، نامه هايشان را مى دهند و تعدادى از كاركنان دفتر نامه ها را جمع آورى مى كنند و مى خوانند و به مشكلات آنان رسيدگى مى كنند. گاه تا دو هفته پس از پايان سفر معظم له ، كاركنان دفتر در محل مى مانند و به مشكلات مردم رسيدگى مى كنند.
اين ابتكار مقام معظم رهبرى هم براى مردم جالب ، آرام بخش و اميدوار كننده است و هم نشانگر اوج رابطه صميمى مردم با رهبرى و مقام ولايت با امت است .
حجة الاسلام والمسلمين محمدى گلپايگانى
ديدارى بزرگ و مردمى  
در سفرى كه مقام معظم رهبرى در زمان جنگ به كردستان داشتند، قرار بود معظم له از واحدهاى خط مقدم جبهه بازديد كنند.
من به ايشان عرض كردم : با توجه به ديدار مردم بانه با شما، خوب است كه مردم مريوان هم شما را زيارت نمايند؛ چون مشتاق زيارت حضرت عالى هستند.
آقا فرمودند. پس رفتن به خط مقدم و ديدار بچه ها چى ؟
گفتم : اگر شما با مردم مريوان صحبت كنيد، رزمندگان هم بيش تر خوشحال مى شوند. مردم نيز با ديدن شما خرسند مى گردند.
مقام معظم رهبرى فرمودند: خوب ! با بچه هاى حفاظت هماهنگ كنيد. من حرفى ندارم . موضوع را با مسئول حفاظت آقا مطرح كردم . وى گفت : از اول ، بايد پيش بينى مى كرديد فعلا مقدور نمى باشد.
گفتم : آقا موافقند.
وى گفت : نمى شود كه آقا را همين طورى ببريم !
خلاصه ، رسيديم به مريوان و پس از نشستى كه معظم له با رزمندگان مستقر در قرارگاه تاكتيكى لشگر داشتند، بچه ها را به داخل شهر مريوان فرستاديم تا به مردم اعلام كنند كه براى ملاقات با آية الله خامنه اى ، به ورزشگاه شهر بيايند.
شايد ده دقيقه نشد كه همه چيز مهيا شد، بلندگوها نصب گرديد، ماشين آتش نشانى به عنوان جايگاه مهيا گشت و مردم سراسيمه به سوى محل ديدار هجوم آوردند.
آقا وارد ورزشگاه شدند. جمعيت با فشار به سمت ايشان هجوم آوردند. ايشان با زحمت از نرده بان بالا رفتند و بالاى ماشين آتش نشانى قرار گرفتند و شروع به سخنرانى كردند.
مردم مريوان با شور و شعف وصف ناپذيرى ، شعار مى دادند. پيش مرگ ها هم اسلحه هاى كلاش را بالا مى بردند و تكبير مى گفتند.
آقا چند بار فرمودند.من از اين احساسات مردم و صداقت آن ها به وجد آمده ام .
محافظان آقا نگران سلامت ايشان بودند. حق هم داشتند چون جو منطقه خيلى نا امن بود.
اين ديدار هرگز از ذهن مردم خوب مريوان پاك نمى شود.
امير سرتيپ احمد دادبين
خدمت در تبعيد  
مقام معظم رهبرى در سال 1357 كه سيل در ايرانشهر جارى شد، در آن شهر تبعيد بودند. ايشان با تجربه اى كه از زلزله طبس در سال 1347 داشتند، گروهى از طلاب و روحانيون را بسيج كردند و با تشكيلات منسجم ، به كمك مردم محروم آن سامان شتافتند.
نقش معظم له در اين كمك رسانى به خدمت به مردم ، آن قدر روشن بود كه باعث تعجب و ترس و وحشت ساواك گرديد و رئيس ساواك به آية الله خامنه اى گفت : ديشب در كميسيون امنيت شهربانى ، به ساواك گفتم :شما چقدر بى عرضه هستيد كه هيچ كارى نكرده ايد! يك نفر تبعيدى ببينيد اين جا چه اوضاعى درست كرده است !
حجة الاسلام والمسلمين محمد محمدى اشتهاردى
ما اين جا هستيم !  
زمانى كه مقام معظم رهبرى در تبعيد به سر مى بردند، آقاى توحيدى - داماد آية الله بهاءالدينى - با ژيان ، از قم به ايرانشهر آمد تا خدمت ايشان برسند. آقاى توحيدى در يكى از خيابان هاى ايرانشهر، تصادف مى كند و به شدت مجروح مى شود. و در بيمارستان بسترى مى گردد.
خبر بسترى شدن آقاى توحيدى را به آية الله خامنه اى دادند.
آقا به ميهمان هاى خود فرمودند: مناسب است همه به عيادت آقاى توحيدى برويم .
معظم له مانند يك رئيس جمهور از بيمارستان بازديد كردند. ايشان به تك تك اتاق ها رفتند و از تمامى بيماران عيادت نمودند و بعد به مسئولان بيمارستان فرمودند: به تمام بيماران رسيدگى كنيد! كسى مشكل خاصى نداشته باشد. از نظر بودجه نيز اگر كمبودى بود، ما اين جا هستيم !
حجة الاسلام والمسلمين سيد على اصغر باقى زاده
ملاقات خصوصى  
آية الله خامنه اى از جبهه بازديد كردند و ساعت چهار و نيم بعد از ظهر پس ‍ از يك بازديد طولانى ، به سنگر خود برگشتند.
من از مقام معظم رهبرى ، يك ساعت ملاقات خصوصى خواستم تا مسائلى را با معظم له در ميان بگذارم و رهنمود بگيرم .
ايشان با روى باز، در خواستم را پذيرفتند. من حدود 45 دقيقه با آقا در مورد مسائل جنگ و ديگر موضوعات گفت و گو كردم . معظم له سخنان مرا با حوصله و دقت شنيدند و سپس برايم توضيحاتى دادند.
اين نوع برخورد با من كه يك سپاهى ساده بودم و ايشان رئيس جمهور كشور، بسيار جالب بود.
سردار سرتيپ اصغر صبورى
كار براى مردم  
توجه آقا به مردم و كار براى آنان ، نكته اى است كه حتى براى لحظه اى از انديشه و عمل مقام معظم رهبرى فاصله نمى گيرد.
در سفرى كه ايشان به اروميه داشتند، در جلسه ادارى ، نكته بسيار مهمى را - در همين خصوص - فرمودند. آن سخن براى من بسيار زيبا و آرام بخش ‍ بود.
معظم له در نشست مسئولان ادارات اروميه فرمودند: مردم براى انقلاب خيلى زحمت كشيدند، مال دادند، شهيد دادند و هر آن چه را در توان داشتند، براى خدا گذاشتند. خستگى نشان دادن براى اين مردم درست نيست .
اين ، نگاه مقام معظم رهبرى به مردم است . من اين نگاه را برخاسته از عاطفه و محبت آقا به مردم مى دانم .
آقاى ناصر عربها
جواب نامه من !  
در سال 1374، خانمى به مطب من مراجعه كرد. كودك خردسالش نيز با وى بود. هر دوى آنان بيمارى سل داشتند. ناراحتى خانم به قدرى بود كه از حلقوم وى خون بيرون مى آمد.
من هر دوى آن ها را معاينه كردم و بر ايشان نسخه نوشتم . چون نسخه را به دست آن خانم دادم ، با كمال نا اميدى اظهار داشت : نسخه قبلى شما را هم دارم ! من قبلا هم به شما مراجعه كرده ام . به علت عدم توانايى مالى ، قدرت تهيه دارو را ندارم ! من چهار فرزند دارم كه همگى به جز يك دختر ده ساله ، همين بيمارى را دارند. همسرم نيز فلج و خانه نشين است . تنها نان آور ما دختر ده ساله ام است كه با قالى بافى ، مبلغ اندكى براى خانه مى آورد كه آن هم كفاف خريد نان ما را نمى دهد.
من به وى گفتم : من موضوع را با دوستانم در ميان مى گذارم تا بلكه چاره اى بينديشم و مشكل تو و خانواده ات را حل كنيم .
آن خانم از مطب خارج شد. من هم چنان در فكر چاره جويى بودم كه پس ‍ از گذشت ساعتى ، ديدم دوباره به من مراجعه كرد، اما اين بار دفعه قبل خيلى تفاوت داشت ؛ از خوشحالى در پوست خود نمى گنجيد.
به من گفت : ديگر نيازى به تلاش شما نيست !
علت را پرسيدم ، در جوابم گفت : وقتى كه به منزل رسيدم ، هيئتى به خانه ما آمدند. وضعيت ما را بررسى كردند. و قرار شد فردا صبح ، همه ما را براى درمان به بيمارستان ببرند!
گفتم : اين هيئت از طرف چه كسى آمده بود؟
گفت : از طرف مقام معظم رهبرى !
گفتم : چگونه از موضوع با خبر شده بودند؟
گفت : اين روزها آقا به قم تشريف آورده اند. من ماجراى زندگيم را طى نامه اى ، خدمت ايشان توضيح دادم . نامه من به دفتر معظم له سپرده شد. نامه افراد اورژانسى در اولويت قرار گرفت و من نيز چون چنين وضعى داشتم . مورد لطف قرار گرفتم !
اين برخورد براى من خيلى شيرين بود. انسان با اين رفتارها به ياد اولياى الهى مى افتد.
دكتر وحيدى
روحيه پر نشاط  
هنگامى كه آقا در ايرانشهر تبعيد بودند، همراه جمعى از دوستان به ديدار ايشان و تعدادى ديگر از روحانيون تبعيدى رفتيم .
روحيه مقام معظم رهبرى در تبعيد، روحيه اى استثنايى ، با نشاط و به دور از خستگى و كسالت بود. هيچ نگرانى از غربت در چهره معظم له به چشم نمى خورد. ايشان براى مردم آن منطقه و كسانى كه به ديدار ايشان مى رفتند، اهداف انقلاب و مسائل دينى را تشريح مى كردند.
سردار سرتيپ پاسدار حجازى
بخش هشتم : دقت ها و ظرافت ها 
دقت در قضاياى سياسى - اجتماعى  
مقام معظم رهبرى دقت عجيبى در مسائل سياسى - اجتماعى دارند. معظم له در اين مسائل ، همه جهات قضيه را بررسى مى كند. اين دقت مربوط به سال هاى اخير و يا پس از پيروزى انقلاب اسلامى هم نيست ، ايشان در دوران طاغوت نيز همين دقت را در قضاياى سياسى - اجتماعى داشتند.
من در سال 1353، براى اولين بار خدمت ايشان رسيدم . معظم له از من پرسيدند: اهل كجايى ؟
گفتم : شهرضا.
گفتند: فرهنگ شهرضا چگونه است .
گفتم : جديدا يك پادگان نظامى در شهر ما ايجاد شده و به همين علت وجهه شهرضا تغيير كرده و فرهنگ بومى آن جا دست خورده است .
ايشان پرسيدند آن پادگان مقر چه واحدى است ؟ مقر تيپ است يا گردان يا لشكر؟
گفتم : با اين چيزها خيلى آشنا نيستم !
معظم له فرمودند: در سفر بعدى كه به مشهد مى آيى ، در خصوص موضوع فوق براى من توضيح بده ؟ من مدتى در زندان ارتش بودم و همان جا تشكيلات و درجات نظامى را آموختم .
اين موضوع براى من خيلى جالب بود؛ چون نشان از دقت عميق ايشان در قضاياى سياسى - اجتماعى داشت .
حجة الاسلام والمسلمين سيد ابوالحسن نواب
توجه به اطرافيان  
زمانى كه مقام معظم رهبرى با سران كشورها جلسه دارند، فردى از طرف مقام معظم رهبرى به عنوان مترجم انتخاب مى شود. آقا روى انتخاب مترجم ، توجه خاصى دارند و تاكيد دارند كه مترجم در ترجمه و تلفظ كلمات ، مهارت دقيق داشته باشد.
روزى يكى از رئيس جمهورهاى كشورهاى همسايه شمالى به ملاقات آية الله خامنه اى آمد. طبق معمول ، مترجم را انتخاب كرديم . مترجم علاوه بر تسلط به زبان آن رئيس جمهور، به زبان تركى نيز سخن مى گفت .
چون خدمت مقام معظم رهبرى مشرف شديم ، رئيس جمهور مذكور اصرار كرد كه سفير آن ها به عنوان مترجم عمل كند، به رغم پافشارى دفتر بر رد اين موضوع ، آقاى رئيس جمهور نپذيرفت و مسئولان مجبور به تن دادن به اين مسئله شدند.
چون نگاه رهبر معظم انقلاب به مترجم اصلى افتاد و متوجه شدند كه وى از اين قضيه ناراحت شده است ؛ به وى فرمودند: آقاى ... مثل اين كه شما به زبان تركى هم تسلط داريد. بعد، از منطقه تولد وى پرسيدند و گفتند: حتما زبان تركى شما هم اردبيلى است ؟
او پاسخ داد: همين طور است .
لحظاتى گفت و گو ادامه داشت ؛ تا معظم له مطمئن شدند كه مترجم آرامش ‍ خود را به دست آورده است . بعد، صحبت با رئيس جمهور آغاز گشت .
براى من خيلى جالب بود كه ببينم در چنين جلسه اى ، آية الله خامنه اى از اطراف غافل نيستند، حتى نمى گذارند يك فرد به خاطر برخورد ديگرى ناراحت شود.
حجة الاسلام والمسلمين محمد على حقانى
تربيت فرزند  
از آغاز پيروزى انقلاب اسلامى ايران تا امروز، مقام معظم رهبرى در سمت هاى مختلف و در رده هاى بالاى نظام ، مشغول خدمت بوده اند.
ايشان نزديك به 8 سال ، عهده دار پست رياست جمهورى بودند و از سال 1368 نيز تا كنون به عنوان ولى امر مسلمين ، انجام وظيفه مى نمايند.
طبعا چنين فردى ، هم خودش و هم فرزندان و خانواده او مى توانند از موقعيت ها استفاده كنند و به ثروتى برسند. همه ما شاهديم كه به لطف الهى با توجه به عنايت آية الله خامنه اى به تربيت فرزندان ، تا كنون حتى يك بار هم نشده است كه يكى از فرزندهاى معظم له دچار خلاف و سوء استفاده از مقام پدر گردند.
اگر چنين چيزى بود، با توجه به دشمنى هاى استكبار و صهيونيسم با ايشان و اسلام ، دنيا را با تبليغات پوچ خود پر مى كردند.
مقام معظم رهبرى عنايت خاصى به تربيت فرزندان دارند. ايشان فرمودند: اگر تلويزيون برنامه جالبى داشته باشد، من فرزندانم را دعوت مى كنم تا از آن برنامه ، يا سخنرانى استفاده كنند.
برخورد ايشان در خانه نيز باعث سلامت اخلاقى فرزندان معظم له مى باشد.
على شيرازى
دقت  
در غروب يكى از روزهاى گرم تابستان ، به محضر مبارك مقام معظم رهبرى رهبرى رسيدم . در داخل حياط، موكت پهن شده بود. آقا نيز تك و تنها بودند. چه لذت بخش بود در آن محيط، در كنار مراد، بهره ببرم و از كلام رهبرم ، حيات بگيرم .
وقت نماز شد، تعدادى از عزيزان نيز برا خواندن نماز و اقتدا به محبوب و مرادشان به آن جا آمدند. زمانى كه ما مشغول نماز بوديم ، نوه مقام معظم رهبرى به طرف نعلين هاى سفيد من رفت ، پاهاى كوچولويش را در آن ها كرد و شروع به راه رفتن نمود. اين كار ادامه داشت تا نماز تمام شد.
پس از نماز، مقام معظم رهبرى رو به من كرد و فرمودند: اين كودك پاهايش ‍ را با كفش هاى شما متبرك كرد!
من به آقا عرض كردم : نه ! كفش هاى من توسط ايشان متبرك شد.
بعد از اين گفت و گو، آية الله خامنه اى فرمودند يك نعلين سفيد از كفش هاى خودشان آوردند و به من هديه كردند.
حجة الاسلام والمسلمين سيد مجتبى حسينى
دقت در تعريف  
در تابستان 1351 كه در مشهد بودم ، روزى تعدادى از دوستان پيشنهاد كردند كه براى نهار، به روستاى جا غرق برويم .
پيشنهاد را پذيرفتم و به راه افتاديم . نهار را كه در آن محل صرف كرديم ، بحث هاى علمى و سياسى شروع شد. يكى از مباحث آن جلسه ، بحث درباره يكى از استادان دانشگاه بود. چند نفر از دوستان با وى مخالف بودند و بنده نيز در آن روز از مدافعان سرسخت وى بودم و بسيار داغ ، از او حمايت مى كردم .
بحث به پايان رسيد. شنيدم آية الله خامنه اى در همان نزديكى سكونت دارند. وقت را غنيمت شمرديم و همگى به ديدن ايشان رفتيم .
پس از ديدار، به صف مسافران پيوستيم . تا با مينى بوس به مشهد برويم . در همان اثنا، مقام معظم رهبرى نيز به صف پيوستند. من كه كمى جلوتر بودم ، ايستادم و همراه معظم له سوار مينى بوس شدم .
كنار صندلى ايشان نشستم . فرصت را از دست ندادم و از ايشان خواستم تا نظر خود را درباره آن استاد دانشگاه تبيين بفرمايند.
معظم له بسيار متين و استوار، شروع به صحبت نمودند و بدون اين كه از كسى غيبت بشود با آرامش فرمودند: در هنگام تعريف از افراد، حد و حدود تعريف را رعايت كنيد كه با آن تعريف و تمجيد، نقاط ضعف و يا اشتباهات فرد، تاييد نشود.
براى من ، آن هم در سال 1351، چنين بيانى ، با اين همه دقت ، بسيار زيبا شيرين بود.
حجة الاسلام والمسلمين محمد رضا فاكر
ريزبينى  
قبل از انقلاب عده اى مفاهيم عالى اسلام را با مفاهيم ماركسيستى و الحادى مخلوط مى كردند. مقام معظم رهبرى حساسيت خاصى نسبت به مواضع التقاطى ابراز مى كردند، كه تاثير خوبى در جلوگيرى از رشد اين تفكر در خراسان داشت .
در يكى از مسافرت هاى استاد شهيد آية الله مطهرى به مشهد، از مرزهاى فكرى و التقاطى سخن به ميان آمد. استاد مطهرى وقتى از نقطه نظرات و ديدگاه هاى شاگردان آية الله خامنه اى مطلع شد، با لبخندى رضايت آميز فرمود: در خيلى از جاها، خبرى از اين ريزبينى نيست . توجه به اين مسائل در مشهد، مديون وجود با بركت جناب آقاى خامنه اى است .
حجة الاسلام والمسلمين عاملى
ستاد امداد فردوس  
در سال 1347، در فردوس ، زلزله شد. در رفسنجان ، مقدارى كمك هاى مردمى تدارك ديديم و براى يارى رساندن به مردم آن سامان ، عازم خراسان شديم . در مشهد، مطلع گشتيم كه يكى از مراجع ، ستاد امدادى را در فردوس تشكيل داده است . ستاد زير نظر بزرگانى چون آية الله خامنه اى ، آية الله واعظ طبسى ، حجة الاسلام والمسلمين شهيد هاشمى نژاد و حجة الاسلام والمسلمين محامى اداره مى شد.
كاروان كمك هاى مردمى شهرستان رفسنجان عازم فردوس شد. در آن جا به ستاد مذكور مراجعه كرديم تا وسايل را تحويل دهيم . در آن روز، طبق برنامه ريزى ، زمان حضور آية الله خامنه اى بود. ايشان سخت كوش و خوش ‍ برخورد بودند و در اولين برخوردشان ، مرا شيفته خود نمودند. در همان سفر بود كه معظم له را براى اولين بار، جهت تبليغ در ايام ماه مبارك رمضان به رفسنجان دعوت نموديم .
بعد از اين كه وسايل و كمك هاى اهدايى را به آية الله خامنه اى تحويل داديم . اخلاق حسنه معظم له مرا شيفته خود كرد و با ايشان گرم صحبت شديم . معظم له در آن روز فرمودند: در روز اولى كه پس از زلزله به فردوس ‍ آمديم ، از منطقه بازديد كردم . صداى فرياد و گريه بچه ها، همه محيط را پوشانده بود. از آن ناله ها، يافتيم كه كودكان گرسنه اند. بلافاصله دستور دادم شير و تعدادى شيشه شير فراهم كردند. آن را بين بچه ها تقسيم كرديم . تعدادى باقى ماندند. مجدد همان كار تكرار شد. در شب سوم ، هيچ كودكى گريه نمى كرد؛ چون همه آن ها سير بودند.
اين اقدام ، نشانگر دقت ، هوش ، برنامه ريزى ظريف ، مديريت و توجه وى به همه جوانب كار است . اين توانمندى در سال 1347، در وجود ايشان مشهود بود.
حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ عباس پور محمدى
فرزندانى چون پدر  
مقام معظم رهبرى از تبار بسيجيان سلحشور است . فرزندان معظم له نيز اين گونه اند. آية الله خامنه اى در دوران رياست جمهورى ، مردم را به حضور در جنگ فرا خواندند. فرزندان ايشان به جبهه مى رفتند.
در عمليات بدر، در خط مقدم ، من شاهد حضور فرزند عزيز ايشان ، آقا مصطفى در كنار بسيجيان عارف بودم . در طول 8 سال دفاع مقدس ، بارها ايشان را در لشگرهاى سيد الشهدا و محمد رسول الله ديده ام . اين حضور شجاعانه فرزندان آقا در جبهه ، نشان از تعهد مقام معظم رهبرى و توجه ايشان به تربيت فرزندان دارد.
سردار سرلشگر پاسدار سيد يحيى صفوى
ظرافت گفتار در نصيحت  
صيغه عقد يكى از فرزندانم را مقام معظم رهبرى خواندند. پس از پايان مراسم عقد، معظم له عروس ها و دامادها را نصيحت فرمودند. ايشان فرمودند: اگر شما يك جسم بى جانى را به منزل ببريد و بخواهيد آن را به عنوان يك كالا نگه دارى كنيد، چندان به رسيدگى نياز ندارد، شايد لازم باشد هر چند ماهى يك بار گردگيرى شود؛ اما اگر يك گلدان زنده را به منزل ببريد، بايد هر روز به آن رسيدگى نماييد، از آن مراقبت كنيد و در آب ، نور و هواى آن ، دقت لازم را به كار بريد. شما هم يك گل زنده را به منزل مى بريد و بايد از آن به طور مرتب ، مراقبت كنيد؛ تا پژمرده نشود. عروس خانم ها، بايد از شوهر خودشان ، مراقبت نمايند و پذيرايى و رسيدگى داشته باشند. دامادها نيز بايد مراقب عروس خانم ها باشند و به آن ها محبت و مودت نمايند.
چقدر ايشان با دقت و ظرافت ، نصيحت كردند! اين بيان ، نشان از توجه خاص معظم له به نسل جوان دارد.
حجة الاسلام والمسلمين سيد على اكبر حسينى
اهتمام به امر خانواده  
مقام معظم رهبرى نسبت به همه امور، توجه دارند. ايشان در رابطه با توجه به اعضاى خانواده عنايت ويژه اى دارند. روزى كه پاسداران با ايشان ديدار داشتند، قبل از ملاقات ، توفيقى بود كه در دفتر خدمت معظم له برسيم . آقا ضمن احوال پرسى ، با اين كه روى پا ايستاده بودند، گفتند: ضمن اين كه به كارها مى رسيد، به امر خانواده هم اهتمام بورزيد. اين طور نباشد كه تنها به برنامه هاى سپاه برسيد و حق اعضاى خانواده تضييع بشود و فرزندان احساس كنند كه به طور شايسته ، به آن ها توجه نمى شود. فرزندان شما در حال رشدند و نياز به هدايت بيش ترى دارند. آن ها كه برايشان مقدور هست و راهشان تا منزل دور نيست ، سعى كنند نهار و شام را در كنار اعضاى خانواده صرف كنند.
اين عنايت آقا به خانواده ، براى من بسيار جالب بود، اين توجه ، دقت معظم له را به مسائل ريز زندگى روشن مى كند. ايشان علاوه بر حساسيت خاص ‍ نسبت به امور مهم كشورى و لشگرى گاهى نكات بسيار ظريف و دقيق و در عين حال ، مهمى را گوشزد مى نمايند كه براى همه ما درس است .
حجة الاسلام والمسلمين و المسلمين ابراهيم رازينى