امام دوازدهم حجة الله غائب منتظر(ع)مهدى،محمدبن الحسن العسكرى عجل الله فرجه
در مورد امامت حضرت بقية الله الاعظم روحى له الفداء وساير خصوصيات آنحضرت بحث
بسيار است،به جهت اختصار تنها به ذكر فهرست كتاب «من هو المهدى(عج)» كه بقلم
نگارنده اين كتاب است و اشاره به خلاصه بعضى از مطالب آن اكتفا مى كنيم:
فصل اول: در مورد كلام حضرت ختمى مرتبت (ص) كه فرموده:هر كس بميرد و امام زمانش را
نشناسد،به مرگ جاهليت مرده است.
فصل دوم: در حديث ثقلين و مدارك آن از كتابهاى اهل سنت.
فصل سوم: در تصريح رسول الله (ص) بر عدد ائمه دوازده گانه از كتب اهل سنت.
فصل چهارم: در تعيين پيامبر(ص) ائمه (دوازده گانه) را و تصريح او به اسامى آن
بزرگواران از كتب اهل سنت.
فصل پنجم: در تواتر احاديث وارده درباره مهدى (ع) از پيامبر اكرم (ص) پيش اهل سنت.
در اين فصل آمده است كثرت احاديث وارده در مورد مهدى (ع) به حدى است كه كمتر موضوعى
در اسلام هست كه احاديث درباره آن به اندازه موضوع مهدى (ع) از طريق فريقين (اهل
سنت و شيعه) از پيامبر اكرم (ص) وائمه اطهار (ع) يكى پس از ديگرى صادر شده باشد.
تنها احاديثى كه از طرق اهل سنت در مورد مهدى (ع) از پيامبر اسلام وارد شده، در حد
تواتر است، به اين مطلب عده اى از بزرگان اهل سنت گواهى داده اند كه از جمله آنها
افراد ذيل است:
(1) حافظ عسقلانى، در «تهذيب التهذيب» ج9 ص 144 طبع حيدر آباد دكن، گويد:
اخبار وروايات از مصطفى (ص) در مورد مهدى و اينكه او از اهل بيت اوست و در روى زمين
هفت سال حكومت مى كند و زمين را پر از عدل نموده و عيسى در كشتن دجّال به او كمك
مى كند،و او به اين امّت امامت نموده وعيسى پشت سر او نماز مى خواند، متواتر بوده و
بيش از حد وارد شده است.
(2) سيوطى در كتاب «الحاوى للفتاوى» عين همين مطلب را بيان نموده است.
(3) ابن حجر هيثمى در «الصواعق» ص 165 طبع مصر گويد:
ابوالحسين آجرى گفته است: روايات از مصطفى (ص) در مورد خروج مهدى و اينكه او از اهل
بيت آنحضرت است و زمين را پر از عدل و داد مى كند و با عيسى خروج مى كند و در قتل
دجّال در سرزمين فلسطين به عيسى كمك مى كند،و او به اين امّت امامت نموده و عيسى
پشت سر او نماز مى خواند،در حد تواتر بوده و بيش از حدّ است.
(بعد ابن حجر هيتمى) مى افزايد:آنچه كه ابوحسين آجرى گفته«عيسى به مهدى اقتدا نموده
و پشت او نماز مى خواند،» نيز روايات بر آن دلالت دارد.
(4)شبلنجى در كتاب «نورالابصار» ص171 طبع مصر گويد:
اخبار و روايات از پيامبر اسلام متواتر است كه مهدى از اهل بيت او بوده و زمين را
پر از عدل و داد مى كند و همچنين اخبار متواتر است كه او در كشتن دجّال به عيسى كمك
مى كند.
(5) شيخ محمّد حنفى مصرى در كتاب «اتحاف اهل الاسلام» گويد:
اخبار از پيامبر اسلام (ص) متواتر است كه مهدى خروج مى كند.
(6) محمدبن رسول برزنجى در كتاب «الاشاعة لاشراط السّاعة» ص87 طبع مصر گويد:
محمدبن حسن اسفرى در كتاب مناقب الشافعى گفته است: اخبار از رسول خدا (ص) متواتر
است كه مهدى از اهل بيت اوست.
(7) شيخ محمد صبّان در «اسعاف الراغبين» ص140 طبع مصر گويد:
اخبار و روايات از پيامبر اسلام متواتر است كه مهدى خروج مى كند و از اهل بيت بوده
و زمين را پر از عدل و داد مى كند و در كشتن دجّال در فلسطين كنار باب لد به عيسى
كمك مى كند و اينكه او به اين امّت، امامت نموده و عيسى پشت سر او نماز مى خواند.
(8) سويدى در «سبائك الذهب» ص78 طبع مصر گويد:آنچه علماء بر آن اتفاق نظر دارند اين
است مهدى كسى است كه در آخرالزمان قيام نموده و زمين را پر از عدل و داد مى كند.
احاديث مهدى را حفّاظ اهل سنت در صدها كتاب اعمّ از كتب تفسير،كلام،عرفان،تراجم و
لغت و تاريخ،آورده و روايت كرده اند.
فصل ششم: در ويژگى مهدى (ع) كه زمين را پر از عدل و داد مى كند.
در اين فصل در مورد اين ويژگى مهدى (ع) سى حديث توسط بيست كتاب از كتب اهل سنت از
رسول خدا (ص) روايت نموده ايم و همچنين در (تعليقات) احقاق الحق،ج13 از شصتوچهار
كتاب از كتب اهل سنت روايت شده است.
فصل هفتم: در بخشى از احاديث اهل سنت از رسول خدا(ص) درباره مهدى است.
1 ـ رسول خدا فرمود: هر كس انكار كند خروج مهدى را به تحقيق كافر شده به آنچه بر
محمد نازل شده است از كتب اهل سنت، از جمله:فرائدالسمطين ج2 ص334.
2 ـ رسول خدا(ص) فرمود:مهدى از سادات اهل بهشت است، از كتب اهل سنت، از جمله: «سنن
ابن ماجه» ج2 ص519.
3 ـ رسول خدا فرمود: مهدى طاووس اهل بهشت است، از كتب اهل سنت،از جمله: «فصول مهمه
ص275»
4 ـ رسول خدا فرمود: اگر از عمر دنيا نمانده باشد مگر يك روز، البته خداى متعال
آنروز را طولانى مى كند تا اينكه مردى از اهل بيت من مالك (زمين) گردد. خدا حوادث
بزرگ و مهم به دست آن حضرت اجرا نموده و(حقايق) اسلام را آشكار مى كند، خدا به
وعده هاى خود خلف ننموده و سريع الحساب است، از كتب اهل سنت،از جمله:«الحاوى
للفتاوى ص64»
5 ـ رسول خدا فرمود: بعد از گذشت زمان طولانى و ظهور فتنه ها مردى ظهور مى كند كه
اسم او مهدى است و عطا وبخشش او گوارا و لذت بخش خواهد بود، از كتب اهل سنت،از
جمله:«اربعين ابى نعيم حديث 24».
6 ـ رسول خدا فرمود: جماعتى از مردم از سوى مشرق قيام نموده ومقدمات حكومت مهدى را
فراهم مى كنند، از كتب اهل سنت،از جمله: «سنن ابن ماجه» ج9 ص519.
7 ـ رسول خدا فرمود:... مهدى در ميان آنها ظهور مى كند او از اولاد دخترم فاطمه
است، خدا به واسطه آنان حق را آشكار نموده و باطل را به وسيله شمشيرهاى آنان نابود
مى كند. از كتب اهل سنت،از جمله:«مناقب خوارزمى» ص24.
8 ـ رسول خدا فرمود: اگر از عمر دنيا باقى نماند مگر يك روز، خدا آن روز را طولانى
گرداند تا مردى از اهل بيت من بر آنان حكومت و فرمانروايى كند در حالى كه ملائكه و
فرشتگان در پيش روى او هستند. او اسلام را آشكار مى كند. از كتب اهل سنت،از جمله
«مختصر تذكرة قرطبى». ص 127
9 ـ رسول خدا فرمود:...البته مهدى زيورآلات بيت المقدس را گرد آورده، به آن باز
مى گرداند، سپس با اصحابش سير خود را ادامه داده، تا به پشت روميّه مى آيند.از كتب
اهل سنت،از جمله:«البيان فى اخبار آخر الزّمان». ص97
10 ـ رسول خدا فرمود: در آخرالزمان خليفه اى مى آيد كه مال را بدون شمارش و محاسبه
در ميان مردم تقسيم مى كند(هر كس به اندازه نيازش از آن بر مى گيرد). از كتب اهل
سنت،از جمله:«مسند احمد» ج3 ص38 و ص333.
11 ـ رسول خدا فرمود: مهدى از دهى كه به آن كريمه مى گويند ظهور مى كند. از كتب اهل
سنت،از جمله:«اربعين ابن نعيم».حديث 7
12 ـ رسول خدا فرمود: اصحاب كهف ياران مهدى هستند. از كتب اهل سنت،از جمله:
«نشرالمعلمين ص13».
13 ـ رسول خدا فرمود: مهدى در ميان امّت من است. وقتى كه ظاهر شد...مرد نزد مهدى
مى آيد و مى گويد اى مهدى به من عطايى بفرما، حضرت آنقدر كه بتواند حمل كند عطا
مى كند. از كتب اهل سنت،از جمله:«صحيح ترمذى ج9 ص75».
14 ـ رسول خدا فرمود: قيامت بر پا نمى شود مگر اينكه مهدى ظاهر شود... از كتب اهل
سنت،از جمله:«عقدالدرر» مخطوط.
15 ـ رسول خدا فرمود: بهترين عبادت انتطار فرج اشت. از كتب اهل سنت،از
جمله:«فرائدالسمطين ج2ص335».
16 ـ رسول خدا بعد از آنكه خصوصيات و شرايط زمانى را توصيف كرد، فرمود: آن زمان،
زمان خروج وظهور مهدى است. از كتب اهل سنت،از جمله «سنن الهدى» ص474.
17 ـ رسول خدا بعد از ذكر قسمتى از علائم ظهور مهدى فرمود: زمانيكه او را ديديد با
او بيعت كنيد اگر چه با خزيدن روى برفها باشد، زيرا او خليفه خدا، مهدى است. از كتب
اهل سنت،از جمله «سنن ابن ماجد» ج9 ص519.
18 ـ رسول خدا فرمود: مهدى ظهور مى كند در حالى كه بالاى سر او ملكى ندا مى كند:
اين مهدى خليفه خدا است از او متابعت نماييد. و در حديث ديگر دارد: مهدى در حالى
ظهور مى كندكه ابرى بالاى سر او خواهد بود از ميان آن ابر منادى ندا مى كند: اين
مهدى خليفه خدا است، از او متابعت كنيد. از كتب اهل سنت،از جمله «اربعين ابن نعيم،
حديث 16و17.
19 ـ رسول خدا فرمود: مردى از اهل بيت من ظهور مى كند كه اسم او مهدى است، پس اگر
او را ديدى، از او متابعت كن تا از هدايت يافتگان باشى. از كتب اهل سنت،از جمله
«الحاوى الفتاوى» ج2 ص67.
20 ـ رسول خدا فرمود: مهدى از ماست، (او) داراى پيشانى نورانى و بينى باريك است.
از كتب اهل سنت،از جمله «اربعين ابى نعيم» حديث 10.
21 ـ رسول خدا فرمود: خدا اين دين را به سبب على(ع) پيروز گردانيده است و زمانى كه
او كشته شد دين فاسد مى شود و جز مهدى كسى نمى تواند آن را اصلاح كند. از كتب اهل
سنت،از جمله: ينابيع المودة ص445 و259.
22 ـ رسول خدا فرمود: زمانى كه قائم آل محمد قيام كرد خدا اهل شرق و غرب را براى او
جمع مى كند. از كتب اهل سنت،از جمله «منتخب تاريخ دمشق» ج5 ص284.
23 ـ رسول خدا فرمود: مهدى در آخرالزمان ظهور نموده وخدا باران را در اختيار او مى
گذارد. از كتب اهل سنت،از جمله«مستدرك الصحيحين»ج5 ص 557.
24 تا 30 -احاديث وارده از رسول خدا در كتب اهل سنت در اينكه «مهدى از اهل بيت
پيامبر است.»
در كتاب (من هو المهدى) هفت حديث در آن از كتب اهل سنت آورده ايم و بعضى از احاديثى
كه در فصول گذشته ذكر شده نيز بر آن دلالت دارد.
احاديث وارده از رسول خدا در كتب اهل سنت در اينكه «مهدى از اولاد فاطمه است». برخى
از آنها بدينقرار است:
31 ـ حديث ام سلمه «سنن ابن ماجه» ج2 ص 519 و «سنن ابى داود» ج4 ص 151
32 ـ حديث حسين بن على(ع) «منتخب كنز العمال ج5 ص 96»
33 ـ حديث ابى ايوب انصارى «البيان فى اخبار آخرالزمان ص310»
احاديث وارده از رسول خدا در كتب اهل سنت كه «مهدى از اولاد حسين است.» برخى از
آنها بدينقرار است:
34 ـ حديث هلال «ادبعين ابى نعيم» حديث پنجم
35 ـ حديث حذيفه «ذخاير العقبى» ص 136.
36 ـ حديث ابن عباس «مناقب عبدالله شافعى».
احاديث وارده از رسول خدا در كتب اهل سنت در اينكه «مهدى همنام رسول خداست.» برخى
از آنها بدينقرار است:
37 ـ حديث ابن مسعود «صحيح ترمذى»ج 9 ص 74.
38 ـ حديث على (ع) «الاعتقاد بيهقى» ص105
39 ـ حديث الدارمى «تذكرة الحفاظ»ج1 ص 756.
40 ـ حديث ابى هريره «صحيح ترمذى»ج9 ص 740.
احاديث وارده از رسول خدا در كتب اهل سنت در اينكه عيسى در زمان مهدى نازل خواهد
شد. برخى از آنها بدينقرار است:
41 ـ حديث ابى هريره، در ذيل اين حديث آمده است كه او صليب را خواهد شكست.«المعجم
الصغير»ص 150.
42 ـ حديث ابن عبّاس، در ضمن اين حديث آمده است كه:مهدى از فرزندان من،در وسط امّت
من و عيسى در آخر آن است.«مناقب ابن مغازلى»ص395.
43 ـ حديث جابربن عبدالله: و در قسمتى از آن آمده است كه: عيسى بن مريم فرود مى آيد
پس امير آنان (مهدى) به او مى گويد: بيا تا با تو نماز بگذارم. عيسى گويد: شما خود
برخى بر برخى امير هستيد، واين لطف و كرامت خدا در حق اين امّت است.«صحيح مسلم»ج1
ص95.
44 ـ حديث حذيفه، در ضمن آن آمده است كه: عيسى پشت سر مردى از اولاد من نماز مى
خواند. «الحاوى للفتاوى»ص81.
45 ـ حديث ابى امامة الباهلى، در ضمن آن آمده است كه:عيسى در نماز دست خود را ميان
دو شانه مهدى مى گذارد،و به او مى گويد: جلو بايست.«سنن ابن ماجه»ج9 ص519.
46 ـ حديث ابى هريره، در آن آمده است: رسول خدا فرمود: چگونه خواهيد بود زمانى كه
پسر مريم در بين شما نازل گردد در حاليكه امام شما از خود شماست.«صحيح بخارى»ج4
ص205 و «صحيح مسلم»ج1ص94.
47 ـ حديث ابى سعيد خدرى، در آن آمده: رسول خدا فرمود: از ماست كسى كه عيسى پشت سر
او نماز مى خواند.«اربعين ابى نعيم»حديث 38.
(48 ـ69) و بعد از اينها بيست و دو حديث از رسول خدا در مورد علائم ظهور مهدى از
كتب اهل سنت با تعيين صفحه نقل نموده ايم.
فصل هشتم: در اينكه زمين از حجّت پروردگار خالى نمى ماند، احاديثى كه در آن وارد
شده بقدرى زياد است كه در حد قطع و يقين است، ما تعداد «يكصد و هفت حديث» از آنها
را در كتاب «من هو المهدى» وارد كرده ايم. فصل هشتم: در اينكه زمين از حجّت
پروردگار خالى نمى ماند، احاديثى كه در آن وارد شده بقدرى زياد است كه در حد قطع و
يقين است، ما تعداد «يكصد و هفت حديث» از آنها را در كتاب «من هو المهدى» وارد
كرده ايم.
ضرورت وجود حجة الله معصوم در هر عصر و زمان
انسان داراى ويژگى هائى است كه در هيچ يك از موجودات جهان وجود ندارد، او موجودى
است داراى قدرت تفكر و نيروى عاقله كه با كاربرد آن مى تواند راه هاى خداشناسى را
پيموده، و نفس خود را در ميدان مشتهيات زندگى مهار كرده و صراط مستقيم الهى را طى
كند، اين مزيّتى است كه انسان در ميان انواع گوناگون جانداران با آن ممتاز است، به
دليل وجود همين مزيّت است كه قرآن هدف از آفرينش انسان را چنين معرفى مى كند:
«وماخلقت الجنّ والانس الّاليعبدون» (من جن وانس راجز براى عبادت خودنيافريدم)(1)
انسان تنها موجود در اين جهان است كه تكليف و اوامر و نواهى الهى بسوى او متوجه
است، هيچكدام از موجودات اين جهان مورد تكاليف الهيّه نيستند، تنها انسان است كه
پروردگار عالم در اين جهان او را مكلّف ساخته است، و به او اختيار اطاعت و معصيت و
موافقت و مخالفت اوامر الهى را داده است، كه باختيار خود مى تواند خدا را اطاعت يا
معصيت كند. او اگر با وجود قدرت بر معصيت از آن پرهيز و خدا را اطاعت كند بر فراز
قلّه آفرينش قرار مى گيرد.
پس هدف اصلى پروردگار متعال از خلقت نوع انسان آفرينش موجودى است كه باختيار خود با
وجود قدرت بر معصيت خدا را اطاعت كند، و اگر در عصر و زمانى در بنى نوع انسان فردى
نباشد كه معصوم بوده و صرفاً خدا را اطاعت كند و از معصيت دورى و تجنّب نموده و
بهيچوجه آلوده به گناه نشود، هدف كامل پروردگار متعال از آفرينش انسان در آن عصر و
زمان حاصل نشده، و اين محالست كه هدف اصلى پرودگار متعال حاصل نشود.
آرى، غرض نهايى از ايجاد نوع انسان وخلق آن به شهادت قرآن كريم، اطاعت و عبوديّت
(خداى تعالى) است، خداوند متعال مى فرمايد: «جنّ و انس را نيافريدم مگر اينكه مرا
عبادت كنند.
پس آنچه هدف خداوند متعال را از خلقت نژاد انسان عينيّت مى بخشد، فردى است كه با
اختيار خود با وجود قدرت بر معصيت خدا را اطاعت نموده و آنرا با معصيت و عبوديت را
با تمرّد آلوده نكند و به عرفان و معرفت الهى لباس جهل و جهالت نپوشاند. ولى
انسانهاى ديگر مى توانند به كمال نسبى برسند، لكن كاملترين فرد نوع انسان كه هدف
نهايى خدا بواسطه آن تحقق مى يابد، همان كسى است كه در بلندترين قلّه انسانيت جا
گرفته است. اين فرد از انسان همان شخص معصوم است كه در سراسر عمرش آنى معصيت الهى
از او سر نزده است، او حجّت الله است كه اقوال و افعال او مظهر حقّ و معيار احكام
الهى است. اين است كه در نصوص و روايات آمده است هيچ زمانى از زمانها روى زمين از
حجّت خدا خالى نمى ماند.
فصل نهم: در اخبار پيامبر اكرم و ائمه اطهار از غيبت قائم(ع) است.
در اين فصل (29) حديث از پيامبر(ص) و (16) حديث از اميرالمؤمنين،و يك حديث از
حسن بن على،و(5) حديث از حسين بن على،و(8) حديث از زين العابدين على بن
الحسين،و(19) حديث از ابى جعفر باقر،و (62) حديث ازامام صادق،و (10) حديث از موسى
بن جعفر،و(11) حديث از على ابن موسى،و (5) حديث از امام جواد، و (6) حديث از امام
هادى، و (18) حديث از امام حسن عسكرى وارد كرده ايم.(1)
احاديث ديگرى هم از نبى اكرم(ص) و اميرالمؤمنين مشتمل بر اخبار از غيبت قائم بدست
آمده است كه انشاالله در چاپهاى بعدى اضافه خواهيم كرد.
از جمله آن احاديث: حديث كميل بن زياد است كه در كمال الدين ص294-289 با سيزده سند
از اميرالمؤمنين على(ع) روايت كرده است كه در قسمتى از آن چنين آمده است كه آنحضرت
گفت:
«آرى، خدايا تو هرگز زمين را از بپادارنده حجّت الهى خالى نمى گذارى، خواه ظاهر و
آشكار باشد و يا ترسان و پنهان،تا دلايل الهى ونشانه هاى روشن او باطل نگردد، آه آه
چقدر مشتاق ديدار آنم. صدوق گويد: براى اين حديث طرق زيادى وجود دارد.
همچنين در اين فصل ذكر شده افراد زيادى به محضر امام زمان(ع) در غيبت صغرى و كبرى
در اعصار مختلف و قرن هاى متمادى تا عصر حاضر مشرف شده اند.
فصل دهم: در اين فصل درباره سه چيز سخن رفته است.
(1) غرض از غيبت آنحضرت امتحان انسانها است تا آنهايى كه خدا را اطاعت نموده و به
غيبت ايمان دارند از ديگران بازشناخته شوند.
(2) ولايت ظاهرى و باطنى امام.
(3) پاسخ از اشكال طول عمر آنحضرت.
فصل يازدهم: در علت تأخير قيام آن حضرت است. و در آن سه حديث ذكر شده است.
فصل دوازدهم: در معرفى رسول اكرم(ص) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل سيزدهم: در معرفى اميرالمؤمنين على (ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل چهاردهم: درمعرفى امام حسن مجتبى(ع) اسم ونسب و يكايك پدران مهدى(عج)را
فصل پانزدهم: در معرفى سيدالشهداء امام حسين(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج)
را
فصل شانزدهم: در معرفى امام سجاد(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل هفدهم: در معرفى امام باقر(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل هجدهم: در معرفى امام صادق(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل نوزدهم: در معرفى امام كاظم(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل بيستم: در معرفى امام رضا(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل بيست و يكم: در معرفى امام جواد(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل بيست و دوم: در معرفى امام هادى(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل بيست و سوم: در معرفى امام حسن عسگرى(ع) اسم و نسب و يكايك پدران مهدى(عج) را
فصل بيست و چهارم در اينكه مهدى(عج) يازدهمين فرزند پيامبر است، در آن (131) حديث
آورده ايم.
فصل بيست و پنجم در اينكه مهدى(عج) دهمين فرزند على (ع) است، در آن (134) حديث
آورده ايم.
فصل بيست و ششم در اينكه مهدى(عج) نهمين فرزند حسين(ع) است، در آن (131) حديث
آورده ايم.
فصل بيست و هفتم در اينكه مهدى(عج) هشتمين فرزند على بن حسين(ع) است، در آن (111)
حديث آورده ايم.
فصل بيست و هشتم در اينكه مهدى(عج) هفتمين فرزند محمدبن على باقر(ع) است، در آن
(111) حديث آورده ايم.
فصل بيست و نهم در اينكه مهدى(عج) ششمين فرزند جعفربن محمدصادق(ع) است، در آن (110)
حديث آورده ايم.
فصل سى ام در اينكه مهدى(عج) پنجمين فرزند موسى بن جعفر(ع) است، در آن (106) حديث
آورده ايم.
فصل سى و يكم در اينكه مهدى(عج) چهارمين فرزند على بن موسى الرضا(ع) است، در آن
(98) حديث آورده ايم.
فصل سى و دوم در اينكه مهدى(عج) سومين فرزند محمدبن على جواد(ع) است، در آن (97)
حديث آورده ايم.
فصل سى و سوم در اينكه مهدى(عج) دومين فرزند على بن محمدهادى(ع) است، در آن (96)
حديث آورده ايم.
فصل سى و چهارم در اينكه مهدى(عج) فرزند(بلافصل)حسن بن على عسگرى(ع) است، در آن
(96) حديث آورده ايم.
فصل سى و پنجم در تاريخ ولادت خضرت مهدى(عج) از كتب اهل سنت، در اين فصل اسامى (32)
نفر از علماء اهل سنت را كه تاريخ ولادت حجة بن الحسن المهدى(عج) را در كتابهاى خود
ثبت كرده اند ذكر شده است.
فصل سى و ششم در اشخاصى كه در زمان پدر بزرگوارش به ديدار آنحضرت نائل شده اند.
فصل سى و هفتم در اشخاصى كه زمان غيبت صغرى به فيض ديدار آنحضرت نائل شده اند،
اسامى (266) نفر از آنان در اين فصل ذكر شده است
فصل سى و هشتم در توقيعات صادره از آنحضرت در غيبت صغرى، در اين فصل(28) توقيع از
كتاب كافى، و (37) توقيع از كتاب كمال الدين و (18) توقيع از كتاب غيبة شيخ، و (16)
توقيع از كتاب احتجاج آورده شده است
فصل سى و نهم در اشخاصى كه در غيبت كبرى به ديدار آنحضرت نائل شده اند. تعداد آنها
بيشمار است، ودر هر عصرى تا عصر حاضر كسانى به ديدار آنحضرت نائل شده اند، حتى در
عصر حاضر برخى از آنها را مى شناسيم.در اين فصل نام عده اى از كتابها كه براى ثبت
اسامى كسانى كه به ديدار آنحضرت نائل شده اند تاليف شده، مذكور است.
فصل چهلم در وكلاء آنحضرت در زمان غيبت صغرى، در اين فصل تعدادى از كرامات را كه از
وكلاء آنحضرت صادر شده مذكور است.
پىنوشت:
1 . سوره الذاريات/آيه 56