مقدمه از مؤ لف :
تشيع آئين محبت است و مداحان كه پيوسته مناقب اهل بيت (عليهم
السلام ) خواننده و به ذكر و فكر ايشان اوقات گذارنند. دوستدارترين خلق
باشند. به نسبت خاندان و هر چند محبت بيش باشد مناسب بيشتر باشد و
چندان كه مناسبت بيش باشد قرب و نزديكى بديشان بيش باشد.
من احب شيئا فاكثر ذكره
لله دركم يا ال ياسينا |
|
يا انجم الحق اعلام الهدى فينا |
لا يقبل الا فى محبتكم |
|
اعمال عبد ولا يرضى له دينا |
سلسله جامعه مداح به دعبل ها و كميت ها و حميرى ها و مداحان بزرگ در
طول تاريخ شيعه مى رسد و بحمد الله هر چه زمان مى گذرد اين مطلب بيشتر
اثبات مى شود.
در اصطلاح اهل فتوت كه سالكان مسالك مردى و مروت اند و نسبت طائفه
ايشان به ابراهيم خليل الله ، محمد مصطفى و على مرتضى عليهم آلاف
التحيه و الثناء مى رسد كلمه اثبات ربط لواحق به سوابق است و آن قاعده
اى معتبر است كه در سلاسل پيوند خلف و سلف را باز نمايد و در وسايل
ارتباط وصله ها و ابزار و نشانه ها را با مآخذ و مصدر آن بيان كند.
چنان كه در كلام شريف سلسله جامعه مداح به دعبل و كميت ها پيوند داده
شده و اين از قول پيشينيان كه طائفه مداحان را به فرزدق و حسان منسوب
داشته اند مسلم تر است .
ما وظيفه داريم كه خود را شايسته انتساب به خاندان اهل بيت (عليهم
السلام ) كنيم .
اگر پرسند كه آداب مداحى چند است بگوى پنج
O اول آنكه در تقوا و طهارت به مرتبه اى باشد كه از ارواح معصومين
(عليهم السلام ) شرمنده نباشد.
O دوم طريق عبادت و طاعت به قانون اهل بيت (عليهم السلام ) رامرعى
دارد.
O سوم مدح از براى غرض وجزا نخواند بلكه از براى رضاى خدا و طلب ثواب
آخرت خواند.
O چهارم دين خود را به دنيا نفروشد و دنيار و درهم را برحسنات و نعمات
آن سراى اختيار نكند.
O پنجم در مدح به مثابه اى غلو نكند كه به كفر انجامد تا از آن جماعت
نباشد كه حضرت امير در حق ايشان فرمود هلك فى
اثنان . محب غال و مبغض قال
پس شجره و سلسله مداحى . سلسله اى طولانى وطيبه از زمان ائمه اطهار
عليهم السلام است . مقام معظم رهبرى در اين باره فرموده اند
(( شما هميشه سخت ترين كارهاى تبليغى را در
مقابله با دشمنان حق و حقيقت بر دوش گرفته ايد. نسب معنوى شما به دعبل
و فرزدق و كميت و شعرايى از اين قبيل ميرسد و سنت شعر خوانى براى اهل
بيت عليهم السلام يك حركت بزرگ در مقابل انحراف تاريخى است ؛ و تا آنجا
كه ما كم و بيش مى دانيم . اين سنت از ابتداى تاريخ اسلام وجود داشته
و اين جامعه سابقه ممتد و ريشه عميق دارد. شيوه مداحى هم از زمان ائمه
اطهار (عليهم السلام ) بوده و مضامين ارزشمندى است . لذا برادران بايد
توجه كنند كه مساءله مداحى مساءله بسيار مهمى است )).
با اين مقدمه كوتاه ولى نسبتا جامع در مى يابيم كه مداحى اهل بيت
(عليهم السلام ) يكى از بهترين راه ها براى مبارزه با ظلم و ستم و
طاغوت و باطل است . و كارى است بسيار ارزشمند كه قبل از هر كس خود
ممدوحان يعنى ائمه اطهار (عليهم السلام ) بر اين مهم توجه و نظر ويژه
داشته اند.
پس اين كار بس عظيم است و مهم . ضمن برخوردارى از يك تاريخه بسيار
طولانى و قوى مى بايست داراى درجاتى از علوم و معارف حقه شيعه باشد.
البته در علوم مداحى برخى از دوستان دلسوز اين فن و پيش كسوتان
اقداماتى را انجام داده اند. ما برآنيم با استفاده از همه مطالب منتشره
و آموزشهائيكه در اين راه ديده شد و تجربيات بزرگان اين راه جزوه اى
آموزشى و كاربردى را ارائه نمائيم . باشد كه مورد توجه علاقمندان به
ويژه نوجوانان و جوانانى كه در ابتداى اين راه بزرگ هستند قرار بگيرد.
به همين دليل مباحث مطروحه را به نه بخش ذيل تقسيم مى نماييم :
1) آداب و اخلاق و علوم در مداحى
2) اصول مداحى
3) نكاتى درباره اشعار و مدايح
4) مداحى اهل بيت عليهم السلام و انقلاب اسلامى
5) مسائل جامعه مداحان
6) رسالت مداحان
7) فنون مداحى
8) بايدها و نبايدها در مداحى اهل بيت عليهم السلام
9) آشنايى مختصر با سبك ها و قالب شعرى و برخى از آرايه هاى ادبى
بخش اول : آداب و اخلاق مداحى
ما در مقدمه مداحى را در پنج مورد بيان نموده ايم . ليكن برآنيم
موارد ديگرى از آداب و اخلاق مداحى را ذكر نمائيم .
1) عمل به واجبات و ترك
محرمات
مداحان اهل بيت (عليهم السلام ) به واسطه انتساب قرب به ممدوحان
در اين خصوص بايد الگوى جامعه باشند.
آيا مداحى كه اهل خمس نباشد. مورد قبول ائمه اطهار (عليهم السلام ) است
. متاءسفانه بايد اعتراف كنيم كه ما مداحان بيشتر نقش تابلو را ايفاء
مى كنيم . در امر و نهى كردن يد طولائى داريم اما در عمل از بيشتر
مستعمين خود عقب هستيم .
يكى از گناهان كبيره دروغ و خلف وعده است كه گريبان خيلى از مداحان را
گرفته است . چه مجالس با عظمتى بخاطر يك خلف وعده مداح مدعو از هم
پاشيده شده است . يا دروغ هايى كه در هنگام دعوت گفته مى شود بى حد و
حصر شده است و بهمين شكل در ساير واجبات و محرمات اگر خواهيم دقيق
بررسى نمائيم . مى بينيم كه خيلى مشكل داريم .
2) روحيه خدمتگزارى به
مردم
مگر ما خودمان را منسب به اهل بيت (عليهم السلام ) نمى دانيم .
و همه اين شعر را با ذوق نمى خوانيم ؟
شدم از خردسالى بى اراده |
|
ارادتمند بر اين خانواده |
در اينجا انتسابم با حسين است |
|
به فرداهم حسابم با حسين است |
اگر زندگى اهل بيت (عليهم السلام ) را مطالعه نمائيم با يك نگاه كلى در
مى يابيم كه سراسر زندگى آنها طاعت خالق و خدمت به مخلوق است . بزرگان
ما هم همين طور بودند. پيش كسوتان اين قافله در قديم الايام ميان دار
خدمت رسانى به مردم بوده اند. چطور مى شود يك هنرمند، بازيگر سينما، يا
يك ورزشكار كه ابزار تبليغ آن تئاتر، فيلم و سريال مصنوعى يا نقالى در
تئاتر يا ورزشكار با آن پيراهن ورزشى ، توپ و تور و چند امضاء ساده در
امر خدمت رسانى قافله سالار باشند. اما اثرى از وعاظ و مداحان در اين
اجتماع نبوده يا بسيار كم رنگ باشد در صورتى كه مداحان عزيز (بهترين
الگوى تبليغ ، يعنى مرام و مسلك و سيره ممدوحان خود) را در اختيار
دارند. مرحوم كافى (ره ) در اين زمينه الگوى خوبى است .
چقدر مهديه در سطح كشور ساخته و چند باب مشروب فروشى را تبديل به مسجد
يا مهديه كرده است يا مرحوم حاج اكبر ناظم يكى از كارهاى برجسته شان
خدمت به مردم و فقرا بود.
ما خدمت به هم نوع خودمان را هم به فراموشى سپرده ايم . مثلا يك نفر
مداح هر سال بطور رايگان به حج تمتع يا عمره مى رود ولى مداحان پرمايه
و مؤ ثرى را داريم كه مى توانند مفيد هم باشند ولى يكبار به اين سفر
اعزام نشده اند. چرا نبايد روحيه هم نوع گرانى و براى ديگران خواستن در
ما تقويت شود.
در حادثه زلزله بم حاج سعيد حداديان در شبكه سوم سيما در چند دقيقه
صحبت كردن صدها هزار نفر و شايد بيشتر را تحت تاءثير كلام نغز و روايات
قرار داده . چرا همه مدحان نبايد اينگونه باشند و اصلا كجا هستند.
مدعيان و پيش كسوتان و بزرگان . چرا همه اقشار همت عالى نشان داده اند؟
ولى جامعه مداحان !
3) اخلاص ، زهد و پارسائى
سه فضيلت ذكر شده براى همه مؤ منان سفارش شده است . و از سيره
پيامبر بزرگ اسلام و ائمه طاهرين (عليهم السلام ) به شمار مى رود و
صحبت كردن در اين باب بسيار مشكل است .
اما با مقدارى دقت در رفتار و اعمالمان مى توانيم . شبنمى از اخلاص در
اعمال خود بنشانيم و بوئى هم از زهد و پارسائى را بچشيم . بقول
((صائب )):
عنان نفش كشيدن جهاد مردان است |
|
نفس شمرده زدن ذكر اهل عرفان است |
برخى از اعمال تعدادى از دوستان دون شاءن مداحى است . مثلا
الف ) عدم حضور در مراسم وعظ و خطابه
ب ) عدم حضور بر سر سفره هاى گسترده عمومى اهل بيت (عليهم السلام )
ح ) حس برترى بر ديگرى
د) جاه طلبى و شهرت طلبى
و صدها مورد ديگر كه برادران آگاه هستند و همه اين ها مغاير با زهد و
پارسايى و تقواست .
4) نظم
از وصاياى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نظم در امور است . در
احوالات امام خمينى (ره ) نوشته اند وقتى كه در نجف اشرف بودند آنقدر
منظم و دقيق به حرم مطهر اميرالمؤ منين (عليه السلام ) تشرف مى يافتند
كه خادمين حرم ساعتهاى خود را با ورود و خروج امام (ره ) تنظيم مى
كردند. انصافا مداحان عزيز يك آمارى بدهند چند درصد از آنها سر وقت در
مجالس حضور مى يابند. حال آنكه بايد حتى زودتر از موعد مقرر سر جلسه
حاضر شوند. تا از اضطراب صاحب مجلس كاسته شود چقدر از مجالس اهل بيت
(عليهم السلام ) به لحاظ بى نظمى مداح يا سخنران از هم پاشيده شده است
. بسيارى از هيئات مذهبى هفتگى بخاطر بى انضباطى برخى از همكارانمان
تعطيل شده است .
5) روحيه انتقاد پذيرى :
عدم پذيرش انتقاد در جامعه مداحان يك معضل همگانى است . حتى
برخى از مداحان از جواب دادن به پاسخ برخى علماى دلسوز هم خودارى يا
شروع به جو سازى مى نمايند. مثلا يكى از علماى بنام كه علاقه فراوانى
هم به جامعه مداحان دارد و اگر متوجه حضور يك مداح در جلسه خود باشد.
از خواندن شعر و روضه خودارى و مجلس را به مداح مى سپارد. البته نه
اينكه بلد نباشد. بلكه از سر اخلاص و احترام به ذاكر امام حسين (عليه
السلام ) نقل مى كرد يك مداحى يك مقتلى را خواند. بنده سؤ ال كردم سند
اين مقتل كجاست . شروع كرد به پرخاشگرى و اينكه شما علما به مداحان
حسادت داريد. چون مردم شما را تحويل نمى گيرند و از اين قبيل عبارات .
مگر ما فراموش كرده ايم كه جامعه مداحان در مكتب حوزه دينى و در پرتو
علما رشد كرده اند. مگر امام (ره ) نفرمود: ((محرم
و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است .))
اين جمله بسيار كوتاه ولى نغز و پر محتوا بساط مداحى را گسترده كرده
است .
عنايت مقام معظم رهبرى به مداحان ، عنايت مراجع تقليد به مداحان اهل
بيت (عليهم السلام ) باعث رشد اين كسوت و گستردگى كار آنها شده است .
(لذا مداح خوب بايد انتقادپذير باشد به ويژه از علماى دين .)
6) احترام به مستمعين :
يكى از راههاى جذب قلوب مستمعين و سوق دادن آنها به سوى معارف و
مكتب اهل بيت (عليهم السلام ) احترام به آنها است . زيرا بسيار ديده
شده با يك بى احترامى به مستمع گرفتاريهاى فراوانى بوجود آمده است .
متاءسفانه برخى از برادران جوان ما در جامعه مداحان با گفتن برخى از
عبارات مثلا هر كس كف نزند به اهل (عليهم السلام ) ارادت ندارد. اگر
گريه نمى كنى برو بيرون از مجلس ، چشمى كه گريه ندارد چشم نفاق است ،
اگر درست سينه نزنى نشانه كم ارادتى به اهل بيت است . و صدها عبارات از
اين قبيل در يكى از شهرستانها (مركز استان ) رئيس هيئت رزمندگان نقل مى
كردند. يكى از آقايان مداح در جمع چند هزار نفرى گفت كسانى كه گريه نمى
كنند نطفه پدرشان نيستند كه باعث اعتراض شديد امام جمعه شهر و جمع
كثيرى از مردم شد. مردم به رفتار و كردار ما خيلى حساس هستند. نوع
مصافحه با مردم ، برخورد گرم و صميمى . نوع نشستن بر منبر، همه بايد بر
مبناى اخلاق اسلامى باشد. و خلاصه اينكه بايد حرمت مؤ منين را حفظ
نمائيم كه فرمودند: حرمت مؤ من از حرمت كعبه بيشتر است .
7) خود سازى معنوى و
آشنايى با مسائل شرعى
تا كسى اهل محبت نباشد قاعدتا وارد اين وادى نمى شود. وظيفه هر
انسانى است كه سرمايه محبت و معرفت و معنويت را زياد كند.
O اولا: بايد خودمان در هر سطحى كه هستيم ، سعى كنيم اين سرمايه را
زياد كنيم و هر كسى بايد خودش را بالا بكشد. سرمايه معنوى هم مثل
سرمايه هاى مادى اگر به آن اضافه نكرديم تمام خواهد شد. بدون تعارف همه
ما به يك پالايش درونى نياز داريم . اينكه ما در زيارت مى خوانيم ما
معروفين به دوستى محبت شما هستيم . يك وظيفه مضاعفى را بر دوش ما مى
گذارد. نزديك شدن به مراكز نور لازمه و خاصيتش نورانى شدن است .
بايد با عمل نه فقط محبت به تنهائى ، قنبر در خانه على (عليه السلام )
شدن كار آسانى نيست اينطور نيست كه سلمان منا اهل البيت ، كار آسانى
باشد. لذا در اين زمينه هم سعى و تلاش زيادى بايد انجام شود.
سزاوار نيست مداحى با اين همه پيوند مذهبى و دينى و شرعى مسائل و احكام
شرعى را نداند. فراوانند مداحانى كه مقيد به مسائل شرعى نيستند. عدم
اهميت مداح به مسائل شرعى سبب مى شود. كه موقع اذان و فريضه واجب نماز
از خود فتوا بدهد و به مداحى ادامه بدهد، در حالى كه سيدالشهدا و همه
ائمه مقيد به نماز اول وقت بودند. براى آماده سازى ذهن برادران بايد
عرض كنيم كه برنامه هاى دين به سه دسته تقسيم مى شود.
الف ) برنامه هاى اعتقادى . يعنى اصول دين كه در رابطه با سالم سازى
فكر و اعتقاد انسان است و مكلف بايد نسبت به آنها خود را به درجه يقين
برساند.
ب ) برنامه هاى عملى . يعنى فروع دين يا احكام كه مشتمل بر بايدها و
نبايدهايى است كه با انجام و يا ترك آنها همراه با اعتقاد صحيح اطاعت
الهى تحقق مى يابد.
ج ) مسائل روانى و اخلاقى : كه در رابطه با پرورش روح و سلامت روان
آدمى است . هر مسلمان بايد يا مجتهد باشد يا مقلد يا به احتياط عمل
نمايد. فلذا مستمعين توقع دارند كه مداحان به مسائل دينى بيشتر از بقيه
آگاه باشند. يكى از راه هاى مهم خودسازى و تقويت روح موعظه است كه ما
مداحان كمتر به آن توجه داريم .
8) زمان شناسى و مردم
شناسى
يكى ديگر از مهمترين جهات در مداحى موقعيت و زمان شناسى است كه
به علم بلاغت هم وابسته است . زمانها متفاوتند. مثل زمان طبيعى - زمان
تاريخى . زمان اجتماعى هر يك مقتضيات دارند كه در روايات هم به آنها
اشاره شده است . زمان طبيعى همان تحولات و حوادث و دگرگونيها و قوانين
طبيعى و مقررات تكوينى است كه امام صادق (عليه السلام ) فرموده :
براى افراد عاقل در هر حالى كه هستند شايسته نيست سه چيز را از ياد
ببرند كه يكى از آنها آفات و بلاياى طبيعى است . مداح بايد زمان
رويدادهاى تاريخ اسلام و شيعه و اهل سنت را بداند. تا در اين زمان مردم
را نسبت به وقايع آن آگاه كند و بيان واقعى تاريخى همان روز كه واقع
شده تاءثير فراوان و مستقيم دارد. متاءسفانه خيلى از مداحان اين نكته
را رعايت نمى كنند. مثلا روز دوم محرم كه وروديه است چيز ديگرى مى
خوانند.
اما مردم شناسى :
مداح با توجه به شناخت و اطلاع از افكار و عقايد و حالات هر جمعى مداحى
مى كند و اين شناخت در هر زمانى با زمان ديگر متفاوت است زيرا مردم
متفاوتند. امام حسين (عليه السلام ) فرمودند: عاقل كسى است كه بداند
مردم از او چه توقعى دارند. اعتقاد بزرگان اين است مداح بايد عالم به
زمان باشد. شاعر خوب كسى است كه عالم باشد. چرا ديگر يك حافظ و يا سعدى
يا بزرگان سخن نداريم . جهل مبلغين و سادگى و كم سوادى يا بى سوادى
آنها وقتى به جهل مداح و مستمعين آميخته مى شود اهل بيت و معارف آنان
در همان غربت خواهند بود. بايد با فرهنگ مردم هر شهر آشنا بود. بعنوان
مثال در فلان شهر در آوردن لباس را براى سينه زنى مناسب نمى دانند يا
در شهرى كف زدن را عملى لهوى مى دانند لذا بايد به فرهنگ ها و رسوم
مردم در صورتى كه خلاف شرع نباشد احترام گذاشت .
9) آشنايى با زبان و
ادبيات عربى
شخصى كه مداحى مى كند در شعر و سخن و دعا و مقاتل و كتب مربوطه
به لغات و عبارات و جملاتى مواجه مى گردد كه از زبان عربى وارد شده و
در اين شرايط اگر مداح با زبان عربى آشنا نباشد نه آن كلمه يا جمله را
درك مى كند و نه مى تواند صحيح آن را تلفظ كند. لذا بر يك مداح لازم
است با قواعد و ترجمه و مقدارى صرف و نحو آشنا شود تا بداند كجا بايد
ابوالفضل بگويد و كجا ابالفضل يا فرق كَ و كِ السلام عليك بداند. و اگر
اعراب را رعايت نكند در معانى تغيير و اختلافات فاحش پيش مى آيد پس
شايسته است كه همه مداحان مختصرى از علم صرف و نحو و ترجمه عربى را فرا
بگيرد.
10) آشنائى با قواعد
قرائت قرآن
بسيار مشاهده مى شود. كه برخى از مداحان ، قرآن كريم را حتى از
رو به زحمت و غلط مى خوانند. هزاران بيت شعر حفظ كرده اند. ولى در
زمينه قرآن مشكل دارند. و يك دوره ترجمه تحت الفظى و تفسير قرآن را
هنوز نياموخته اند. يا قرآن را هم به آهنگ و صوت و لحن مرثيه و مداحى
مى خوانند. هر كلمه و حرفى را كه دوست دارند مد مى دهند و هر كجا دوست
دارند وقف مى كنند و برخى آنقدر به مداحى و شعر و مرثيه اهميت مى دهند
به ادب و رعايت شئونات قرائت قرآن كريم مخصوصا در مجالس ختم توجه
ندارند. لذا هر مداح و شاعرى لازم است كه بيشتر از شعر و مرثيه به قرآن
كريم اهميت بدهد. و فرا گرفتن قرآن مجيد را در اولويت قرار دهد. و آيات
قرآن را با قواعد مربوطه بخواند و قرآن را بهتر و بيشتر از شعر حفظ
باشد.
11) رعايت آداب ادعيه و
زيارت
دعا خوانى و زيارت خوانى يكى از جذاب ترين و پر محتواترين
برنامه هاى ذاكرين است و آنچه در اين باره لازم است بيان شود. بحث در
پيرامون دعا و زيارت و شرح آن بوده ، بلكه مهمتر از همه آداب و وظايف
دعا خوانان است بسيار مشاهده مى شود كه مداحان در مجالس گوناگون دعا و
زيارات را، طوطى وار گاهى هم غلط مى خوانند و لابلاى آن ذكر مصيبت و
شعرهاى طولانى مى خوانند. به همين مناسبت دعاخوانان و زيارت خوانان
لازم است آداب و نكاتى را رعايت كنند كه اهم آنها عبارتند از:
1) حتما در مرحله اوليه يك دوره ادعيه و زيارات را از لحاظ مرور خوانى
و صحيح خوانى الفاظ و عبارات تعليم ديده ، و با معانى و تفسير آنها
آشنا شوند.
2) در جلسات دعا و زيارت خوانى كه افراد مجرب و با سواد و اهل ذوق
اداره مى كنند و مى خوانند شركت كرده و از محضر آنان بهره مند شوند.
3) دعا را با حالت فرياد نخوانند. و با حالت تضرع و زارى و جذاب
بخوانند شان و ادب كلام و فرازهاى دعا را كه بيشتر آن از معصومين
(عليهم السلام ) رسيده است رعايت و حفظ كند.
4) از خود به كلمات و جملات ادعيه و زيارات اضافه و كم نكند و با سليقه
خود معانى آنها را جابجا نكند همان طورى كه دستور داده شده و سفارش
شده قرائت كنند. چون دعا اگر به شكلى كه آورده شده قرائت نشود مورد
پذيرش قرار نمى گيرد فرمودند: (الدعا مخ العباده ) دعا مغز عبادت است .
و برخى عرفا دعا را به گنج تشبيه مى كنند، مثلا اگر گفته شده جمله اى
را سه بار بگوييد، كمتر يا بيشتر نشود. مثل اين است كه به فردى بگوييم
وقتى از درب خانه وارد مى شوى سه قدم بردار زير پايت گنج است و آن فرد
بگويد من حال پيدا كرده ام مى خواهم ده قدم بردارم يقينا بر گنج مقصود
نخواهد رسيد. لذا در تكرار و تعداد اذكار اسرارى است كه بر اهل ظاهر
پوشيده است . ادله و شواهد و مستندات زيادى داريم كه نبايد به گفتار
معصومين عليهم السلام اضافه يا كم گردد.
5) دعا را به اندازه اى بايد خواند كه مستمعين حال پذيرفتن و شنيدن آن
را دارند. لازم نيست دعا را حتما تا آخر بخوانند. بايد فهميد كه در دعا
چه گفته مى شود و چه مى خوانيم . آن وقت تاءثير آن بيشتر خواهد بود.
مثلا اگر در دعاى كميل خوانده مى شود اللهم
اغفرلى الذنوب التى تغير النعم يعنى خدايا ببخش آن گناهانى كه
نعمت ها را بر ما تغيير مى دهد. با شكل جالب و آهنگ مناسب توضيح داده
شود. كه چه گناهانى نعمت ها را تغيير مى دهد. گناهانى كه نعمت ها را
تغيير مى دهد به فرموده امام سجاد (عليه السلام ) عبارتند از:
1) ستم كردن بر مردم
2) دست بر داشتن از عادات خير
3) بى اعتنايى به معروف
4) كفر نعمت و ناسپاسى
5) ترك شكر گزارى
6- اگر قرار است در مجلسى دعا خوانده شود. به روح و روان و سطح فكر و
فرهنگ و سواد و موقعيت و غم و شادى و خستگى و سر حال بودن مستمع توجه
كنند. مثلا اگر مجلس ترحيم و ياد بود است و بانى اصرار دارد دعا خوانده
شود اينجا صلاح نيست بايد مجلس با پند و شعر و روضه اداره شود.
7) اهميت و جايگاه دعا را بيشتر از جايگاه سخنرانى و مداحى بداند زيرا
قرآن كريم مى فرمايد اگر دعاهاى شما نبود به شما اعتنا نمى كرديم . اين
مناسب و شايسته نيست كه دعاخوانى تحت الشعاع برنامه هاى ديگر قرار
گيرد. يعنى طورى شود كه همه منتظر سخنرانى يا مداحى باشند و زمان
خواندن دعا و زيارت در مجلس حاضر نشوند مخصوصا در هيئت ها.
مثلا سخنران و مداح چه مى خواهد بگويد كه ارزش و بار علمى و معنوى و
فرهنگى آن از دعا يا زيارت بالاتر باشد.
12) تسلط بر دواوين شعرا
و مطالعه آنها
1) بدهى است به مصداق و ما ارسلنا رسولا
الابلسان قومه كسى كه مبلغ است لازم است كه زبان و ادبيات خود
را بداند و با تفكر ادبى زمان خود آشنا باشد.
متاءسفانه جايگاه درسى و ادبيات فارسى طوريست كه هر دانش آموزى كه در
رشته هاى ديگر امتياز نياورده باشد به سراغ ادبيات فارسى مى رود. در
صورتى كه بايد اين هم در رديف رشته هاى ضرورى و مهم قرار گيرد. شعر
بعنوان يكى از قديمى ترين و قوى ترين رشته در ادبيات فارسى است و مردم
ايران زمين با شعر و شاعرى عجين شده اند. بسيارى از شعراى زمان هاتف
اصفهانى را كسبه و بازاريان تشكيل مى دادند و شعر خوانى در قديم به يك
سنت در آمده بود. و بيشتر پيشينيان اشعار سعدى ، حافظ، مولوى ، و
فردوسى و بسيارى از شعراى بزرگ ايران را حفظ هستند و به راحتى قرائت مى
نمايند. در اين ميان شعرائى كه به اشعار مذهبى و در مدح و ثناى اهل بيت
(عليهم السلام ) يا اشعار عرفانى روى آورده اند بيشتر مورد توجه قرار
گرفته اند مثل محتشم كاشانى ، صائب ، عمان سامانى ، شهريار و... البته
در زمان خودمان هم نهضت ادبى به بركت انقلاب اسلامى با همه عروج و
فرودش و پيدايش شخصيت هاى برجسته ادبى نواقص و مشكلاتى به چشم مى خورد
كه از گذشته به ارث رسيده است و هنوز در حال بررسى و اقدام و اصلاح است
. شايسته است مداح با فنون و سخنورى فن شعر، داستان ، آشنا گردد تا
بتواند در سطح قابل قبول و بالاترى مدح و مرثيه سرايى و تبليغ شعائر
مذهبى و عقايد حقه مذهبى انجام دهد.
2) بسيار مشاهده شده است . برخى از مداحان شعرى را مى خوانند ولى نمى
دانند از كدام شاعر است .
عزيزان بايد توجه داشته باشند كه شعرا با چه مشقتى شعر مى سرايند. لذا
بايد هم حق شعر را ادا كرد هم حق شاعر را، در برخى از جاها حتى گفتن
تخلص شاعر و ياد آورى اسم شاعر نوعى قدردانى است .
فاذا عجز الانسان عن شكر منعم |
|
فقال جزاك اله خيرا فقد كفى |
3) در برخى از مجالس هم ديده شده است . اشعار شعراى بزرگ را بدون حساب
و كتاب و بدون آشنائى با فنون شعر و صنايع و آرايه هاى ادبى جابجا و كم
و زياد مى كنند گر چه در اصل مسئله جابجايى اشعار سخن زياد است آيا
چنين مجوزى هست يا نه ؟ بحث امانتدارى مطرح مى گردد. ليكن اين وضع بدون
علم و اطلاع از مقررات شعرى فاجعه اى بسيار بزرگ و خيانت و شعر و شاعرى
است .
به قول استاد ملك الشعراى بهار
شعر دانى چيست ؟ مرواريدى از درياى عقل |
|
شاعر آن افسون گرى كاين طرفه مرواريد سفت
|
شعر آن باشد كه خيزد از دل و جوشد زلب |
|
تا كه در دلها نشيند هر كجا گوشى شنفت |
4) مداحان براى تسلط بر اشعار بايد اكثر دواوين شعراى ايران اعم از
حماسه سراها، مثل فردوسى ، انورى ، خاقانى ، عارفانه ها مثل : حافظ،
صائب ، مذهبى ها مثل عمان سامانى ، شهريار و ساير غالب ها و محتواهاى
شعرى را در اختيار داشته و براى مطالعه آنها وقت بگذارند كه تسلط بر
اشعار خواص زيادى است .
كه يكى از آنها آشنايى با فن سرودن اشعار مى باشد.
5) اكنون كه بازار شعر مذهبى و مداحى و مرثيه خوانى اوج گرفته بايد دقت
كرد كه شعر همانى باشد كه اهل بيت (عليهم السلام ) معيارهاى آن را
تعيين فرموده اند در اين جايگاه شايسته است از رهنمودهاى مقام معظم
رهبرى استفاده كنم كه فرمودند:
((سنت شعر خوانى براى اهل بيت (عليهم السلام )
يك حركت بزرگ در مقابل يك انحراف بزرگ تاريخى است .))
اگر به شعرايى مثل سيد حميرى ، فرزدق ، دعبل ، كميت و ديگر شعراى مذهبى
توجه كنيم مى بينيم كه سطح شعر مذهبى در گذسته خيلى بالاتر بوده و در
نوع خود سخت ترين و محدودترين شعر بوده است و هر شاعرى توانايى سرودن
اين نوع شعر را بدون كسب سرمايه لازم علمى و معنوى نداشته است .
اين دردآور است كه هر كس در گوشه اءى كوس انا
المحتشم را مى زند. و هر كجا مى رويم نظم هايى را مى شنويم كه
پر از سرقت مضامين و تكرار تشابيه مى باشد.
آشنايى با تاريخچه شعر و مطالعه احوالات شاعر و دواوين شعرا اين امكان
را به مداحان مى دهد كه از اشعار قوى استفاده نمايند البته در اين خصوص
در فصل اصول مداحى در قالب محتوا و پيام صحبت خواهيم كرد ليكن براى
روشن شدن ذهن به اين سخن مقام رهبرى توجه مى نماييم .
جامعه مداحان بايد از زبان خوب و شعر عالى و محكم و گويا و محتواى
اخلاقى ، تاريخى و اعتقادى كه برگرفته از توحيد، نبوت ، و ولايت است
بهره بگيرد و در بيان ديگر فرمودند ((سطح فكر
مردم را بالا ببريد))