مشكاه الأنوار في غررالاخبار
باب هشتم : در بيان خصلتهاى مذموم
ابوالفضل على بن رضى الدين
... الطبرسى
- ۴۶ -
حديث
- من كتاب الشهاب قال رسول الله ص :
ثلاث مهلكات وثلاث منجيات فالثلاث المهلكات شح مطاع وهوى متبع
وإ عجاب المرء بنفسه والثلاث المنجيات خشية الله فى السر
والعلانية و القصد فى الفقر والغنى والعدل فى الغضب والرضا
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
سه چيز هلاك كننده انسان وسه چيز نجات دهنده اوست : امام سه
خصلتى كه هلاك كننده است : اطاعت از بخل وهواى نس مسلط
وخودبينى است . وآن سه كه نجات دهنده است : ترس از خدا در
آشكار ونهان ، ميانه روى در حالت فقر وتوانمندى وعدالت در
هنگام خشم وخوشنودى . |
حديث
- قال مطرف لا ن أ بيت نائما وأ صبح
نادما أ حب إ لى من أ ن أ بيت قائما وأ صبح متعجبا والعجب
هوالفرحة التامة بكمال الحال والعمل و النفس وغيرها والركون إ
ليها مع نسيان إ ضافتها إ لى المنعم
مطرف گويد: اگر شب تا صبح بخوابم وصبح
در حال پشيمانى از خواب بيدار شوم ، بهتر از اين است كه شب
زنده دار باشم وبا خودبينى صبح را شروع كنم .
معنى عجب : عبارت از خوشحالى كامل نسبت به كامل بودن صفت وعمل
ونفس اناسن وغير اينهاست واينكه به اينها اعتماد شود ونعمت
دهنده حقيقى را فراموش كند.
|
ترجمه
امام باقر عليه السلام از قول رسول
خدا صلى الله عليه وآله فرمود: خداوند متعال مى فرمايد من به
آنچه امر دينم را اصلاح مى كند داناترم ، بعضى از بندگان مؤ
منم كسانيند كه در عبادتم كوشش مى كنند، (شبها) از بستر خواب
خويش وبالش لطيفش بر مى خيزد وبرايم شب زنده دارى مى كند،
وخودش را براى عبادتم به زحمت مى اندازد، پس يك يا دو شب اول
را به چرت وا مى دارم به خاطر علاقه ام به اووسلامتيش ، اونيز
تا صبح به خواب مى رود، وقتى برخاست نفس خويش را سرزنش وتوبيخ
مى كند، در حالى كه اگر اورا واگذارم تاهر چه مى خواهد عبادتم
كند در اعمالش خودبين شود ودر اين صورت به هلاكت افتد واين به
خاطر عجب واز خود راضى بودنش مى باشد به حدى كه گمان مى كند از
همه عبادت كنندگان برتر است ، ودر عبادتش از حد تقصير گذشته ،
وهمين باعث مى شود از من دور شود وگمان كند كه به من نزديك است
، پس عمل كنندگان نبايد به اعمالى كه به خاطر ثواب بردن از من
انجام مى دهند متكى باشند، زيرا اگر آنان كوشش كنند نفس خود را
به زحمت اندازند، وعمرهاى خود را تلف نمايند ودر عبادتم صرف
نمايند، باز هم مقصرند ودر بندگيشان به كنه بندگيم نرسند وآنچه
را از كرامتم ونعمتهاى بهشتيم و توجهات والايم ودرجات عالى را
كه در جوارم طلب كنند به آن نرسند، ولى بايد فقط به رحمتم
اعتماد كنند، وبه قضلم شادمان شوند، وبا گمان نيكونسبت به من ،
اطمينان حاصل كنند، در اين هنگام رحمتم دستگيرشان شود وبه بخشش
آنان را به بهشت برم وبيامرزم ، وبر آنان لباس گذشت و
عفوبپوشانم ، زيرا من خداى رحمان رحيم هستم كه به اين نام
منسوب شده ام . |
فصل پنجم : در بيان ظلم وحرام
الفصل الخامس فى الظلم والحرام
- من مجموع السيد ناصح الدين أ بى
البركات عن الرضا عن أ بيه عن أ مير المؤ منين قال قال رسول
الله إ ياكم والظلم فإ نه يخرب قلوبكم
امام رضا عليه السلام از قول پدر
بزگوارش از امير مؤ منان عليه السلام نقل كند كه رسول خدا صلى
الله عليه وآله وسلم فرمود: از ظلم بپرهيزيد، زيرا ظلم كردن
دلهاى شما را خراب مى كند. |
- وقال من مشى مع ظالم ليعينه وهويعلم
أ نه ظالم فقد خرج من الا سلام
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كس ظالمى را همراهى كند وكمك نمايد وبداند كه اوظالم
است ، از اسلام خارج گشته . |
- وقال لرد المؤ من حراما يعدل عند
الله سبعين حجة مبرورة
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: دور كردن مؤ من از حرام نزد خداوند برابر هفتاد حج
مقبول است . |
- قال رسول الله ص :
إ ذا وقعت اللقمة من حرام فى جوف العبد لعنه كل ملك فى
السماوات و الا رض الخبر بطوله
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هرگاه يك لقمه حرام در معده بنده قرار گيرد، تمامى
فرشتگان آسمانها وزمين اورا لعنت كنند. |
- وقال أ يما عبد جاءته موعظة من الله
فى دينه فإ نها نعمة من الله عز وجل فإ ن قبلها شكر وإ لاكانت
حجة من الله ليزداد الله عليه سخطا
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر بنده اى كه از جانب خداوند نصيحتى در رابطه با دينش
دريافت كند، در واقع نعمتى از خداست كه به اورسيده ، اگر آن را
به كار بندد شكرگزارى نموده ، وگرنه آن نصيحت حجتى از جانب خدا
بر اوست تا خشم خدا نسبت به اوبيشتر گردد. |
- وقال عدل ساعة خير من عبادة سبعين
سنة قيام ليلها وصيام نهارها وجور ساعة فى حكم أ شد وأ عظم عند
الله من المعاصى ستين سنة
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: يك ساعت به عدالت رفتار كردن بهتر از هفتاد سال عبادت
است ؛ كه شبهايش را بيدار و روزهايش را روزه دار باشد، ويك
ساعت حكم به ظلم كردن نزد خدا از گناهان شصت سال سخت تر
وبزرگتر است . |
- وقال من أ صبح ولايهم بظلم أ حد غفر
له ما اجترم
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كس شب را به صبح رساند وقصد ظلم به كسى را نداشته
باشد، گناهانش آمرزيده شود. |
فصل ششم : در بيان ارتباط با سلاطين واطاعت از
بندگان
الفصل السادس فى الدخول على السلاطين وأ حوالهم وذكرطاعة
المخلوق
- من كتاب السيد ناصح الدين أ بى
البركات رواه عن الشيخ أ بى جعفر بن بابويه من كتاب المقنع قال
:
رسول الله ص من ولى عشرة فلم يعدل بينهم جاء يوم القيامة ويداه
و رجلاه ورأ سه فى ثقب فأ س
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كس ده نفر را سرپرستى كند وبين آنان به عدالت رفتار
نكند، روز قيامت در حالى محشور مى شود كه دودست ودوپا وسرش در
سوراخ تبرى قرار دارد. |
- وقال من ولى شيئا من أ مور المسلمين
فضيعهم ضيعه الله
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كس متولى كارى از امور مسلمانان شود ودر كارشان
كوتاهى كند، خداوند هم در كارش كوتاهى كند. |
- قال أ مير المؤ منين ع :
أ يما رجل ولى شيئا من أ مور المسلمين فأ غلق بابه دونهم وأ
رخى ستره فهو فى مقت من الله عز وجل ولعنته حتى يفتح بابه
فيدخل إ ليه ذوالحاجة و من كانت له مظلمة
امير مؤ منان عليه السلام فرمود: هر
كس انجام كارى از كارهاى مسلمانان را عهده دار شد، ودر خانه اش
را به روى آنان بست ، وخود را پنهان نمود، مورد خشم وغضب
ونفرين خداوند قرار گيرد، تا اينكه در خانه اش را باز كند
ونيازمندان وشاكيان به خانه اش وارد شوند. |
- قال الصادق ع إ ن لله عز وجل بأ
بواب الجبارين خلقا من خلقه يدفع بهم عن أ وليائه أ ولئك عتقاء
الله من النار
امام صادق عليه السلام فرمود: خداى
عزوجل در درگاه سلاطين جور، بندگانى دارد كه به وسيله آنان از
دوستان خود ظلم را برطرف مى سازد، آنان آزادشدگان خداوند از
آتشند. |
- وقال كفارة عمل السلطان قضاء حوائج
الا خوان
امام صادق عليه السلام فرمود: كفاره
كار كردن براى پادشاه ، بر آوردن حوائج برادران ايمانى است . |
- وقال لاتكلفوهم قضاء الحوائج
فيكلفونا غدا قضاء حوائجهم يوم القيامة
امام صادق عليه السلام فرمود: از
سلاطين طلب بر آوردن حاجت نكنيد، كه آنان روز قيامت برآورده
شدن حاجاتشان را از ما مى خواهند. |
- قال الرضا ع إ ن لله مع السلطان أ
ولياء يدفع بهم عن أ وليائه و فى حديث آخر أ ولئك عتقاء الله
من النار
امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند
در بارگاه پادشاهان دوستانى دارد كه به وسيله آنان از دوستانش
دفع گرفتارى مى كند.
ودر حديث ديگر است كه : آنان آزاد شدگان خدا از آتشند. |
- عن الصادق ع قال :
قال رسول الله ص إ ن لله أ قواما ما اختصهم بالنعم ومنافع
العباد يقرها فيهم ما بذلوها فإ ذا منعوها نزعها عنهم فحولها إ
لى غيرهم
امام صادق عليه السلام به نقل از قول
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: خداوند مردمانى دارد
كه آنان را به نعمتهايش مخصوص گردانده ومنافع بندگان را در
اختيار آنان گذارده ، تا به مردم انفاق كنند، اما اگر آن را
انفاق نكنند از آن ها مى گيرد وبه غيرشان مى سپارد. |
- عنه قال قال رسول الله إ ن لله
عبادا من خلقه يفزع الناس إ ليهم فى حوائجهم أ ولئك هم الا
منون من عذاب الله
امام صادق عليه السلام از قول رسول
خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: خداوند در ميان مخلوقاتش
بندگانى دارد كه مردم براى برآوردن حاجاتشان به آنان پناه مى
برند، آنها از عذاب خداوند در امانند. |
- عن أ بى عبد الله ع شرار الخلق
الملوك وذلك أ نه ضد صاحب الحق
امام صادق عليه السلام فرمود: بدترين
مخلوقات پادشاهانند، زيرا هميشه مقابل حق طلبان قرار مى گيرند. |
- عن عبد الله بن سنان قال كنا جماعة
عند أ بى عبد الله ع فذكروا السلطان فسبهم من كان فى المجلس
ودعا عليهم فقال أ بوعبد الله لا تسبوا السلطان فإ ن السلطان
ظل الله فى الا رض ولكن ادعوا الله يصلحهم فإ ن صلاحهم لكم
صلاح
عبدالله بن سنان گويد: ما گروهى محضر
حضرت صادق عليه السلام بوديم ، از حاكم وقت سخن به ميان آوردند
وحاضرين در مجلس او را لعن نمودند ونفرينش كردند، امام صادق
عليه السلام فرمود: به حاكم فحش ندهيد، زيرا وى سايه خداوند در
زمين است ، بلكه از خدا بخواهيد كه اورا اصلاح كند زيرا خوب
شدن آنان به نفع شماست . |
- عن الباقر ع قال :
قال الله تبارك وتعالى إ نى الله لاإ له إ لاأ نا ملك الملوك
وقلوب الملوك بيدى فأ ى قوم أ طاعونى جعلت الملوك عليهم رحمة
وأ ى قوم عصونى جعلت الملوك عليهم نقمة أ لالاتشغلوا أ نفسكم
بسب الملوك توبوا إ لى أ عطف قلوبهم عليكم
امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند
متعال مى فرمايد: منم خدايى كه جز اوخدايى نيست ، من پادشاه
پادشاهانم ، ودلهاى پادشاهان در اختيار من است ، هر جماعتى كه
از من اطاعت كنند دل سلاطين را بر آنان نرم گردانم ، وهر گروهى
كه از من نافرمانى كنند پادشاهان را وسيله اذيتشان سازم ، آگاه
باشيد، خودتان را به فحش دادن به پادشاهان مشغول نداريد، به
سوى من توبه كنيد تا دلهاى آنان را بر شما مهربان گردانم . |
- عن الفضل بن يزيد عن أ بى عبد الله
ع قال :
من تعرض لسلطان جائر فأ صابته منه بلية لم يؤ جر عليها ولم
يرزق الصبر عليها
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس
حاجتش را نزد سلطان ظالمى ببرد وبلايى از ناحيه سلاطين به
اورسد، اجرى ندارد، ونيز اجر صبر بر آن نصيبش نگرديده است . |
- وقال أ مير المؤ منين ع :
اتقوا السلطان فإ ن شرره من النار
امير مؤ منان عليه السلام فرمود: از
سلطان بترسيد، زيرا شرارتهايشان از آتش است . |
- عن الحسن بن الجهم قال قلت لا بى
الحسن أ جلس إ لى السلطان فإ ن رأ يت يتعدى الحق ويعمل بغير ما
أ نزل الله فلاآخذن على نهيه و كلامه فقال لابأ س
حسن بن جهم گويد: به امام كاظم عليه
السلام عرض كردم : من به نزد سلطان مى روم ، اگر ديدم كه حق را
مراعات نمى كند وبر خلاف فرمان خداوند عمل مى نمايد، ومن نمى
توانم اورا نهى كنم ؟ فرمود: مانعى ندارد. |
- عن الباقر ع قال :
رسول الله ص من طلب مرضاة الناس بما يسخط الله كان حامده من
الناس ذاما ومن آثر طاعة الله بما يغضب الناس كفاه الله عداوة
كل عدوو حسد كل حاسد وبغى كل باغ وكان الله له ناصرا و ظهيرا
امام باقر عليه السلام از قول رسول
خدا صلى الله عليه وآله و سلم فرمود: هر كس خشنودى مردم را در
به خشم در آوردن خدا بجويد، ستاينده اواز مردم نكوهشش كنند،
وهر كس اطاعت از خدا را بر خشم مردم مقدم بدارد، خداوند در
مقابل دشمنى هر دشمنى وحسادت هر حسودى ، وظلم وظالمى از
اوحمايت مى كند، وخداوند ياور وپشتيبان اوست . |
- عن جابر بن عبد الله قال قال رسول
الله ص :
من أ رضى سلطانا بسخط الله خرج من دين الله
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كه سلطانى را به وسيله خشم خدا خشنود سازد از دين
خدا بيرون مى رود. |
- عن أ بى عبد الله ع قال :
حسب المؤ من من الله نصرة أ ن يرى عدوه يعمل بمعاصى الله
امام صادق عليه السلام فرمود: براى مؤ
من همين يارى خداوند كافى است كه ببيند دشمنش به معصيت خدا
مشغول است . |
فصل هفتم : در خصلتهاى نهى شده
الفصل السابع فى الخصال المنهى عنها
- قال النبى ص ما من شى ء أ حب إ لى
الله عز وجل من الا يمان و العمل الصالح وترك ما أ مر به أ ن
يترك
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: چيزى نزد خداوند محبوبتر از ايمان وعمل صالح ودورى از
منهيات الهى نيست . |
- وقال لاتشيروا إ لى المطر بالا صابع
ولاإ لى الهلال بالا صابع
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: با انگشتان خود به طرف باران اشاره نكنيد، همچنين با
انگشتان به طرف ماه نواشاره نكنيد. |
وقال مطعم الربا وآكله وشاربه وكاتبه
وشاهداه والواشمة و المتوشمة والناجش والمنجوش له ملعونون على
لسان محمد
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: كسى كه با پول بدست آمده از ربا به مردم غذا دهد، يا
براى خود غذا ونوشيدنى تهيه كند، وكسى كه ربا را در دفتر ثبت
مى كند، ودوشاهد ربا، وكسى كه خالكوبى مى كند، وكسى كه بدنش را
خالدار مى سازد، وشكارچى ، وراهنماى او، همگى در زبان محمد
مورد لعن قرار گرفته اند. |
- عن الباقر ع من تخلى على قبر أ وبال
قائما أ وبال فى ماء قائما أ و مشى فى حذاء واحد أ وشرب قائما
أ وخلافى بيت وحده أ وبات على غمر فأ صابه شى ء من الشيطان لم
يدعه إ لاأ ن يشاء الله وأ سرع ما يكون الشيطان إ لى الا نسان
وهوعلى بعض هذه الحالات فإ ن رسول الله خرج فى سرية فأ تى وادى
مجنة فنادى أ صحابه أ لافليأ خذ كل رجل منكم بيد صاحبه
ولايدخلن رجل وحده أ ولايمضى رجل وحده قال فتقدم رجل وحده
فانتهى إ ليه وقد صرع فأ خبر رسول الله بذلك قال فأ خذ بإ
بهامه فغمزها ثم قال بسم الله اخرج خبيث أ نا رسول الله قال
فقام
امام باقر عليه السلام فرمود: كسى كه
در قبرستان قضاى حاجت كند يا ايستاده ادرار كند، يا در آب
ادرار نمايد، يا با يك كفش راه رود، يا ايستاده آب بنوشد، يا
تنها در يك اطاق بسر برد، يا با دست چرب بخوابد، وشيطان بر
اوچيره شود، تا وقتى خدا نخواهد شيطان رهايش نسازد، و سريعترين
راه مسلط شدن شيطان بر انسان يكى از اين حالات است .
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در يكى از جنگها از بيابانى
كه محل جنيان بود مى گذشت ، به يارانش فرمود: مواظب باشيد، دست
يكديگر را بگيريد، وبه تنهايى وارد اين بيابان نشويد، وكسى
تنها عبور نكند.
رواى گويد: يكى از آنان به تنهايى از آنجا گذشت ووقتى به
پايانش رسيد گرفتار سردرد شد، خبر به رسول خدا صلى الله عليه
وآله وسلم رسيد، ايشان انگشت ابهام آن مرد را گرفتند وفشار
دادند، سپس فرمود: اى خبيث ! به نام خدا خارج شو، من رسول
خدايم ، راوى گويد: آن مرد بلافاصله (خوب شد) واز جا برخاست . |
- وفى رواية أ ن الشيطان أ سرع ما
يكون إ لى العبد إ ذا كان على بعض هذه الا حوال وقال إ نه ما أ
صاب أ حدا شى ء على هذه الحال فكان أ ن يفارقه إ لاأ ن يشاء
الله
در روايت ديگر است كه : بهترين وقتى
كه شيطان بر بنده چيره مى شود زمانى است كه در يكى از اين
حالات باشد، وفرمود: به هر كس در اين حالات گرفتارى روى كند،
به زودى از وى دست برندارد، مگر اينكه خدا بخواهد. |
- عن الكاظم ع قال :
إ ن ثلاثة يتخوف منهن الجنون التغوط بين القبور والمشى فى خف
واحد و الرجل ينام وحده
امام كاظم عليه السلام فرمود: در سه
حالت احتمال ديوانگى مى رود: قضاء حاجت كردن در ميان قبرها، با
يك كفش راه رفتن ، وبه تنهايى خوابيدن . |
- عن الباقر ع قال :
إ ن الشيطان أ شد ما يهم بالا نسان حين يكون وحده خاليا لاأ رى
أ ن يرقد وحده
امام باقر عليه السلام فرمود:
سريعترين وقتى كه شيطان بر انسان چيره مى شود هنگامى است كه
تنهايى در جايى بخوابد، نبينم كسى تنها بخوابد. |
- عن أ بى عبد الله ع قال :
لاتمار فيذهب بهاؤ ك لاتمارين حليما ولاسفيها فإ ن الحليم
يغلبك و السفيه يرديك
امام صادق عليه السلام فرمود: جدال
نكن كه آبرويت مى رود، همچنين با مردم بردبار ونادان مجادله
نكنيد، زيرا شخص بردبار بر توپيروز مى شود، ونادان تورا خوار
مى سازد. |
- عن الباقر ع سئل عن رجل خبيث قد لقى
منه جهدا هل ترى مكاشفته أ م مداراته فكتب إ ليه المداراة خير
لك من المكاشفة وإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً فإ ن العاقبة
للمتقين
از امام باقر عليه السلام در مورد
مردى كه بدزبان بود سوال شد كه : بفرماييد اورا در بين مردم
رسوا كنيم يا با اومدارا كنيم ؟ امام عليه السلام فرمود: مدارا
كردن بهتر از رسوا كردن است ، وهر مشكلى يك آسانى به دنبال
دارد، وپايان نيك براى پرهيزگاران است . |
- عن أ بى عبد الله ع قال :
العالم لايتكلم بالفضول
امام صادق عليه السلام فرمود: دانشمند
هرگز سخن بيهوده و زائد نمى گويد. |
- قال النبى ص إ ن كان فى شى ء شؤ م
ففى اللسان
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: اگر در چيزى نحوست يا شرى باشد، در زبان است . |
- كان فى وصية لقمان لابنه يا بنى متى
تدخل مداخل السوء تتهم
لقمان در وصيت به فرزندش گويد: فرزندم
! هرگاه وارد مكانهاى بد شوى ، مورد اتهام قرارگيرى . |
- عن أ بى عبد الله ع قال :
إ ذا اتهم المؤ من أ خاه انماث الا يمان فى قلبه كما ينماث
الملح فى الماء
امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه
مؤ منى برادرش را متهم سازد، ايمان در دلش از بين برود،
همانطور كه نمك در آب حل مى شود. |
- قال النبى ص لايلدغ المؤ من من جحر
مرتين
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: مؤ من هرگز از يك سوراخ دومرتبه گزديده نمى شود. |
- جاء رجل إ لى رسول الله فقال يا
رسول الله أ رسل ناقتى وأ توكل أ وأ عقلها وأ توكل قال اعقلها
وتوكل
مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه
وآله وسلم رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! شترم را بدون مهار وبا
توكل بر خدا رها سازم ، و يا مهارش كنم وبا توكل بفرستم ؟
فرمود: مهارش كن وتوكل بر خدا كن . |
- قال الباقر ع اتبع من يبكيك وهولك
ناصح ولاتتبع من يضحكك وهولك غاش وستردون إ لى الله جميعا
فتعلمون
امام باقر عليه السلام فرمود: از كسى
پيروى كن كه تورا بگرياند وخيرخواه توباشد، واز كسى كه تورا مى
خنداند وگول مى زند پيروى نكن ، به زودى همگى شما نزد خدا حاضر
شويد وبدانيد. |
- عن معاوية بن عمار قال قلت لا بى
عبد الله المملوك يرى شعر مولاته فقال نعم وساقها
معاويه بن عمار گويد: خدمت حضرت صادق
عليه السلام عرض كردم : آيا برده مى تواند موى صاحبش را كه زن
است ببيند؟ فرمود: بلى ، ساق پايش را هم مى تواند ببيند. |
- عنه قال لايدخل الخصى الجنة بشفاعة
مؤ من ولاوالداه ولا ولده
امام صادق عليه السلام فرمود: مردى كه
اخته شده به شفاعت مؤ من يا پدر ومادر ويا فرزندش به بهشت نمى
رود. |
- عنه قال إ ن الخصى لاينجب ليس لله
فى عبد حاجة فينجب
امام صادق عليه السلام فرمود: مرداخته
بچه دار نمى شود، خداوند به بنده اى نظر ندارد تا اينكه بچه
دار شود. |
- عن على بن مهزيار قال سأ لت أ با
الحسن ع عن الخادم الذى اشتراه أ بوه كيف وجدته فقال على
الخصيان لعنة الله فإ نهم شر ما يكونون
على بن مهزيار گويد: از امام كاظم
عليه السلام در مورد خدمتكارى كه پدرش خريده بود پرسيدم كه
اورا چگونه ديدى ؟ فرمود: اخته بود، لعنت خدا بر اختگان ، زيرا
كه آنان بدترين مخلوقاتند. |
- عن الكاظم ع قال :
لبعض ولده لاتخرجن نفسك من حد التقصير فى عبادة الله وطاعته فإ
ن الله عز وجل لايعبد حق عبادته
امام كاظم عليه السلام به يكى از
فرزندانش فرمود: مبادا خودت را در عبادت واطاعت از خداوند بى
تقصير بدانى ، زيرا خداى عزوجل چنانكه شايسته است عبادت نمى
شود. |
- عن جابر قال قال الباقر ع يا جابر
لاأ خرجك الله من النقص و التقصير
جابر گويد: امام باقر عليه السلام
فرمود: اى جابر! خداوند تورا از ناقص دانستن عملت ومقصر دانستن
در عبادت بيرون نبرد. |
فصل هشتم : در بيان شهرت
الفصل الثامن فى الشهرة والسرائر
- قال النبى ص كفى بالرجل بلاء أ ن
يشار إ ليه بالا صابع فى دين أ و دنيا
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: همين اندازه گرفتارى براى مرد بس است كه (به واسطه
مشهور شدن بين مردم ) براى دين يا دنيا مورد اشاره انگشتان
قرار گيرد. |
- عن أ بى عبد الله ع قال :
إ ن الله يبغض الشهرتين شهرة اللباس وشهرة الصلاة
امام صادق عليه السلام فرمود: دوشهرت
نزد خداوند مبغوض است : مشهور شدن به وسيله لباس ، ومشهور
شدن به واسطه نماز خواندن . |
- عنه قال الشهرة خيرها وشرها النار
امام صادق عليه السلام فرمود: شهرت چه
خيرش وچه شرش در آتش است . |
- عن الحسن بن على ع قال :
من لبس ثوب شهرة كساه الله يوم القيامة ثوبا من النار
امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: هر
كس در دنيا لباس شهرت به تن كند، خداوند در روز قيامت لباسى
از آتش به او بپوشاند. |
- عن أ بى عبد الله ع قال :
ما يصنع أ حدكم أ ن يظهر حسنا ويسر شيئا فإ ذا رجع إ لى نفسه
علم أ نه ليس كذلك وقال الله تبارك وتعالى بَلِ الْإِنْس انُ
عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ فمن صحت سريرته قويت علانيته
امام صادق عليه السلام فرمود: چه مى
كند يكى از شما اگر خوبيهايش را آشكار وبديهايش را پنهان كند،
ووقتى به باطن خود رجوع كند بفهد اينچنين نيست ، وخداوند متعال
هم مى فرمايد:(بلكه انسان به باطن خود بيناست )، باطن هر كس
درست شد ظاهرش هم خوب مى گردد. |
- وقال النبى ص إ ن العبد إ ذا استوت
سريرته وعلانيته قال الله عز وجل فهوعبدى حقا
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هنگامى كه باطن وظاهر بنده اى يكسان باشد، خداى عزوجل
مى فرمايد: اين بنده واقعى من است . |
- وقال أ يضا من أ سر سريرة أ ظهر
الله رداءها إ ن خيرا فخير وإ ن شرا فشر
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كه باطنش را پنهان دارد، خداوند آن را به صورت لباسى
بر اوظاهر گرداند، اگر باطنش خير باشد لباس خير، واگر بد
باشد لباس بد است . |
- عن أ مير المؤ منين قال قال رسول
الله ص :
ما من عبد إ لاوله جوانى وبرانى فمن أ صلح جوانيه أ صلح الله
برانيه ومن أ فسد جوانيه أ فسد الله عليه برانيه
امير مومنان عليه السلام از قول رسول
خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هيچ بنده اى نيست مگر
اينكه ظاهرى دارد وباطنى ، هر كس باطن خود را پاك كند،
خداوند ظاهرش را نيز پاك گرداند، وهر كس باطنش را تباه كند
خداوند ظاهرش را نيز تباه سازد. |
- وما من عبد إ لاوله صيت فى أ هل
السماء وصيت فى أ هل الا رض فإ ذا حسن صيته فى أ هل السماء رفع
فى أ هل الا رض وإ ذا ساء صيته فى أ هل السماء وضع فى أ هل الا
رض قال فسأ لنا عن الصيت ما هوفقال ذكره
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هيچ بنده اى نيست مگر آنكه شهرتى در ميان اهل آسمان
وشهرتى در ميان اهل زمين دارد، هرگاه شهرتش در ميان اهل آسمان
نيكوباشد، در بين اهل زمين نيز خوشنام گردد، وهرگاه شهرتش در
ميان اهل آسمان بد باشد، در بين اهل زمين پست گردد، راوى گويد:
عرض كردم : شهرت چيست ؟ فرمود: ياد او در بين مردم .
|
- عن الباقر ع من كان ظاهره أ رجح من
باطنه خف ميزانه غدا
امام باقر عليه السلام فرمود: هر كس
ظاهرش از باطنش بهتر باشد، ترازوى اعمالش روز قيامت سبك گردد. |
- عن أ بى عبد الله ع من تزين للناس
بما يحب الله وبارز الله بما يكرهه لقى الله وهوغضبان آسف
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس
خود را براى مردم به آنچه دوست دارد زينت كند، ولى نزد خدا به
آنچه دوست ندارد ظاهر شود، خداوند را در حالت خشم ملاقات كند. |
- وقال النبى ص من أ سر سريرة رداه
الله رداءها إ ن خيرا فخيرا و إ ن شرا فشرا
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
فرمود: هر كه در دل نيتى داشته باشد، خداوند لباس مناسب نيتش
به اومى پوشاند، اگر خوب باشد خوب واگر بد باشد بد است . |
فصل نهم : در بيان تحقير مؤ من
الفصل التاسع فيمن حقر مؤ منا
- عن محمد بن أ بى حمزة عن أ بى عبد
الله ع قال من حقر مؤ منامسكينا لم يزل الله له حاقرا حتى يرجع
عن محقرته إ ياه
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس
مؤ من فقيرى را كوچك بشمارد، خداوند همواره اورا كوچك شمارد تا
زمانى كه اودست از تحقير مؤ من بردارد. |
|