كار و كوشش از منابع مالى اهل بيت (ع)
يكى از منابع مالى اهل بيت (ع) كار و كوشش است و قبل از اين كه در اين باره به
بحث بپردازيم به طور اختصار به اهميت كار و تلاش از ديدگاه اسلام اشاره مىكنيم .
اين كه برخى تصور مىكنند دين مقدس اسلام تنها مردم را به مسائل مربوط به عالم
قيامت و آخرت دعوت مىكند و آنان را به عبادت و گوشهگيرى امر كرده و از بهره گيرى
از مواهب طبيعت و استفاده از وسايل مادى و كليه لذايذ دنيوى نهى كرده است، پندارى
غلط و گمانى بىاساس است. چرا كه برنامههاى دين مقدس اسلام جامع و كامل است و همان
گونه كه به مسائل عبادى و اخروى توجه دارد از تشويق به امور اقتصادى و كار و كوشش و
فعاليت براى امرار معاش و گذران زندگى و توليد ثروت (از راه مشروع ) دريغ نورزيده
است . اسلام به مسلمانان و پيروان خود دستور مىدهد در كارهاى خويش افراط و تفريط
نكنند و ميانهروى را در تمام شئون مادى و معنوى از ياد نبرند.
قرآن مىفرمايد: ما شما را امت ميانهاى (كه از هر نظر در حد اعتدال در ميان
افراط و تفريط مىباشد) قرار داديم. 217
در جالى ديگر مىفرمايد: در آنچه خداوند به تو داده سراى آخرت را جست و جو كن
بهرهات را از دنيا فراموش مكن و همانگونه كه خدا به تو نيكى كرده است نيكى كن.
218
اهميت كار از ديدگاه روايات
در روايات كار كردن در رديف جهاد در راه خدا آمده است . پيامبر اكرم (ص) فرمود:
هر كس از راه حلال براى معاش خانوادهاش تلاش كند مانند كسى است كه در راه خدا
جهاد كند و هر كه با آبرومندى در پى حلال دنيا باشد، در مرتبه شهدا خواهد بود.219
امام هشتم على بن موسى الرضا (ع) مىفرمايد:
«آن كس كه براى تأمين زندگى خويش تلاش مىكند و مواهب الهى را در پرتو كار
مىطلبد بيش از مجاهدان راه خدا پاداش دارد.» 220
اسلام براى اين كه امت معتدل و وسطى به وجود آورد و جمع بين دين و دنيا كند
پيروان خود را به كار و كوشش ترغيب و كسانى را كه از فعاليت و تلاش خوددارى مىكنند
توبيخ و مذمت كرده است و عقيده دارد مردمى كه براى كار دنيا كسل هستند حتماً در
امور آخرت كسلتر خواهند بود.
حضرت على (ع) هميشه مىفرمود: من مردى را كه در امر دنياى خويش كسل باشد دوست
ندارم ، زيرا كسى كه در امر دنياى خود كسل باشد در امر آخرت كسلتر خواهد بود. 221
در برخى روايات از كار كردن و دنبال مال حلال رفتن به عنوان طلب آخرت ياد شده
است كه براى نمونه يك حديث از نظرتان مىگذرد،ابن ابى يعفور مىگويد: مردى به امام
صادق (ع) گفت : سوگند به خدا ما طالب دنيا هستيم و ميل داريم كه هر چه بيشتر از آن
بهرهمند شويم. امام فرمود: منظور تو از تحصيل دنيا چيست؟ عرض كرد مىخواهم به اين
وسيله اهل و عيالم را از ديگران بىنياز سازم، از خويشاوندان دلجويى كنم، در راه
خدا صدقه بدهم و حج و عمره به جا آورم. امام فرمود: اين كه طلب دنيا نيست، بلكه طلب
آخرت است . 222
كار،سيره انبيا
سيره پيامبران و مردان مصلح دنيا كار بوده و براى شرافت كارگر همين بس كه هيچ
پيغمبرى برانگيخته نشد مگر اين كه كارگر و زحمتكش بوده است كه براى نمونه به چند
نفر از آنان اشاره مىكنيم :
داود پيامبر وكار
گرچه بيت المال مصرف كسانى است كه بدون عوض به جامعه خدمت مىكنند و بارهاى زمين
مانده مردم را بر مىدارند ولى چه بهتر كه انسان بتواند هم اين خدمت را بكند و هم
از كديمين (در صورت توانايى ) امرار معاش كند.
امام صادق (ع) فرمود: «خداوند به داود وحى فرستاد تو بنده خوبى هستى، اما تنها
اشكال كارت اين است كه از بيتالمال استفاده مىكنى و با دست خود كار نمىكنى. داود
چهل روز گريه كرد(واز خدا راه حلى خواست.) خداوند به آهن فرمود: براى بندام نرم شو.
آهن نرم شد. داود هر روز يك زره مىساخت و به هزار درهم مىفروخت و به اين وسيله از
بيتالمال بىنياز شد. 223
قرآن در اين باره مىفرمايد: ما به داود از فضل خود نعمتى بزرگ بخشيديم (ما به
كوهها و پرندگان ) گفتيم اى كوهها و اى پرندگان ! با او هم آواز شويد( و همراه او
تسبيح خدا گوييد) و آهن را براى او نرم كرديم . (و دستور داديم) زرههاى كامل و
فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب كن و عمل صالح به جا آوريد كه من به
آنچه انجام مىدهيد بينا هستم.224داود هم از اين توانايى كه خدا به او داده بود در
بهترين راه، يعنى ساختن وسيله جهاد آن هم وسيله حفاظت در برابر دشمن استفاده مىكرد
و هرگز از آن در وسايل عادى زندگى بهرهگيرى نكرد و از درآمد آن طبق بعضى از روايات
علاوه بر اين كه زندگى ساده خود را اداره مىكرد چيزى هم به نيازمندان انفاق
مىكرد. 225
در مورد ديگرى قرآن مى فرمايد: ساختن زره را به او تعليم داديم تا شما را در
جنگهايتان حفظ كند. آيا شكر(اين نعمتهاى خدا را ) مىگذاريد؟ 226
امير مؤمنان (ع) درباره او مىفرمايد:
... وچنانچه دوست داشته باشى سومين نفر را داود (ع) صاحب «مزامير» و قارى
بهشتيان نمونه آورم ! وى با دست خويش از ليف خرما زنبيل مىبافت و به دوستان و
رفقايش مىگفت: كدام يك از شما مىتواند اينها را براى من بفروشد و از بهاى آن قرص
نان جوى تهيه كرده مصرف كند. 227 پيغمبر اكرم (ص) فرمود: داود فقط از دسترنج خود
غذا مىخورد. 228
ادريس پيامبر و كار
طبق نقل بسيارى از مفسرين «ادريس» جد پدرى نوح است . او اولين كسى بود كه با قلم
خط نوشت . او علاوه بر مقام نبوت به علومى مانند نجوم،حساب و هيأت احاطه داشت و
نخستين كسى بود كه طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت. 229
خلاصه اين كه پيامبر از طريق كسب و كار امرار معاش مىكردند همان گونه كه از ابن
عباس نقل شده است :
حضرت آدم ، زراعت و كشاورزى مىكرد . ادريس خياطى،نوح نجارى، هود تجارت، ابراهيم
گوسفنددارى و شبانى، داود زره سازى، سليمان زنبيل بافى، موسى گلهدارى ، عيسى
سياحى.230
در حديث ديگرى از ابن عباس نقل شده كه گفته است : ... ابراهيم كشاورزى مىكرد.
شعيب چوپانى و گلهدارى،لوط كشاورزى، صالح تجارت 231 و در روايتى آمده است كه آدم
بافندگى مىكرد. 232
پيامبر اكرم (ص) و كار جهت تأمين معاش
شخص پيامبر اكرم دنبال كار و طلب معاش بود و اين يكى از ايرادهايى بود كه دشمنان
به آن حضرت مىگرفتند.
مرحوم طبرسى در ذيل اين آيه كه مىفرمايد: «... گفتند چرا اين پيامبر غذا
مىخورد و در بازار راه مىرود» ،مىنويسد ؛ يعنى گفتند: چرا همان طورى كه ما دنبال
معاش مىرويم او نيز به دنبال معاش است و در تفسير اين آيه كه : «گفتند چرا گنجى از
آسمان براى او فرستاد نشود صاحب مجمع البيان مىگويد؛ يعنى گفتند تا به وسيله گنج
از طلب معاش بىنياز شود و دنبال كار نرود. 233
بنابراين آن حضرت هم در طلب روزى حلال بود، همان گونه كه امام صادق (ع) فرمود:
در طلب معاش سستى نكنيد و اهمال نورزيد زيرا پدران ما همواره در طلب روزى حلال جديت
و پافشارى داشتند. 234
از اين احاديث و احاديث ديگرى كه از نظرتان خواهد گذشت بخوبى روشن مىشود كه
پيامبر اكرم (ص) با اين كه امور اجتماعى و وظايف سنگين رسالت و تبليغ را به عهده
داشت، شخصاً كار مىكرد.
پيامبر (ص) و كار در باغ
زراره مىگويد: مردى حضور امام صادق (ع) آمد و گفت : يابن رسول الله من
نمىتوانم بخوبى با دست خود كار كنم (مثل اين كه دستش عيبى داشته كه قادر به كار
نبوده است) ، سرمايهاى هم ندارم كه تجارت كنم از طرفى نيازمند و محرومم (حضرت ديد
كه سر و گردن او سالم است ). فرمود: كار كن و كالا را با سر خود حمل نما و از مردم
بىنياز باش. رسول خدا (ص) سنگى بر دوش خود حمل كرد و در ديوار يكى از باغهاى خود
مىگذاشت235.
پيامبر (ص) و كار در منزل
پيامبر اسلام گذشته از اين كه در مسجد، باغ و مزرعه، ميدان جنگ و... كار مىكرد
در منزل خود هم مشغول كار بود.
اميرمؤمنان (ع) در اين باره مىفرمايد:
... با دست خويش كفش و لباسش را وصله مىكرد. 236 در كارهاى منزل به خانواده كمك
مىكرد. 237 هرگاه خادم خسته مىشد، گندم آرد مىكرد...238
اميرمؤمنان (ع) و كار
آن حضرت هم مانند ديگران براى كسب معاش كوشش مىكرد و دنبال كار مىرفت كه خودش
فرمود: يك روز در مدينه خيلى گرسنه شدم و براى اين كه كارى پيدا كنم بيرون مدينه
رفتم. ديدم زنى مقدارى خاك آماده كرده مىخواهد آب روى آن بريزد (گل درست كند) نزد
او رفتم و پس از صحبت و معين كردن مزد و اجرت بنا شد آب بياورم خاكها را گل كنم و
براى آوردن هر دلو آب يك خرما مزد بگيرم. شانزده دلو آب كشيدم به طورى كه دستهايم
تاول زد. سپس خرماها را گرفتم و خدمت پيغمبر (ص) آمدم و با حضرت از آن خرما
خورديم.239
در حديث ديگرى آمده است: اميرمؤمنان (ع) يك شب تا صبح نخلستانى را آب داد و اجرت
آن را گرفت و مقدارى جو خريد و آرد كرد و فرمود يك سوم آن را نان پختند. وقتى پخته
شد مسكينى آمد و درخواست طعام كرد، نان را به او دادند. يك سوم ديگر را كه آماده
كردند، يتيمى آمد تقاضاى كمك كرد آن را هم به او دادند، ثلث باقى را پختند، اسيرى
آمد طلب كمك كرد آن را هم به او دادند و با آن كه خودشان احتياج داشتند ايثار كردند
و اميرالمؤمنين (ع) و فاطمه زهرا (س) و امام حسن و امام حسين (ع) چيزى از آن
نخوردند و چون خداى متعال از قصد و نيت آنان آگاه بود كه براى رضاى خدا غذاى خود را
دادند و جزاى اين كار را از خدا مىخواستند اين آيات درباره آنها نازل شد «و غذاى
(خود) را با اين كه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مىدهند (و
مىگويند) ما شما را براى خدا اطعام مىكنيم و هيچ پاداش و تشكرى از شما
نمىخواهيم.»240
بهترين كار
بىترديد بزرگترين عامل موفقيت در امور دين و دنيا، كار و تلاش است. اما در اين
باره كه چه كارى بهتر، و از اهميت بيشترى برخوردار است مىتوان گفت: اسلام در مقام
راهنمايى مردم به سودمندترين كار، آنان را به كارهاى توليدى مثل زراعت، تجارت،
دامدارى، باغدارى، نخلكارى، احداث قنوات و كارهايى از اين قبيل تشويق كرده است.
چنان كه در حديثى مىخوانيم:
از رسول خدا (ص) درباره بهترين كار و ثروت سؤال شد، فرمود: بهترين كار و ثروت
كارهاى انتاج و توليدى چون كشاورزى و شخم زدن يا دامدارى است. 241
در حديث ديگرى به ترتيب يكايك كارهاى توليدى را به نسبت سودمندى آنها يكى پس از
ديگرى بر مىشمرد كه از زراعت آغاز و به نخلكارى ختم كند...242
به ديگر سخن از ميان مشاغل از اين سه كار بيشتر نام برده شده است:
1- كشاورزى ؛
2- تجازت؛
3- دامدارى.