ضربه هاى
رژيم پهلوى به ملت ايران
رژيم پهلوى كه در بى كفايتى و فساد و
سرسپردگى به بيگانگان در ميان حكومتهاى فاسد اين منطقه از همه رو سياه
تر بود در طول دهها سال حكومت خود بزرگترين ضربه ها را بر ملت و كشور
ايران وارد آورده بد؛ ملت را با ديكتاتورى خشن و سركوب بى رحمانه از
صحنه ى سياسى كشور بيرون راند، منافع كشور را قربانى بندوبست با قدرت
هاى مداخله گر و كمپانى هاى غارتگر كرد، جوانان را با رواج ابتذال و
شهوترانى از انديشيدن به سرنوشت كشور باز داشته و صداى هر معترض و
آزاديخواههى را در گلو شكسته بود.
با نابود كردن كشاورزى ملى و وابسته كردن صنعت ناقص و معيوب ، و
بازگذاشتن دست بيگانگان حريص و نوكران دربار و غارت منابع نفتى و بذل و
بخشش ثورت ملى به اربابان آمريكايى و اروپايى و ويران كردن روستاها و
تبديل ايران به بازار كالاهاى بى ارزش خارجى و پس مانده ى محصولات
كشاورزى آمريكا و برنامه هاى خائنانه ى ديگرى از اين قبيل ، اقتصاد
كشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده ى قدرت هاى خارجى كرده و
رگ حيات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.
ايمان و فرهنگ و اعتقادات ملت ايران را به تمسخر گرفته و با تحقير آن و
ترويج تحميلى فرهنگ غرب ، به مبارزه يى جدى با خودباورى و اعتماد به
نفس اين ملت بزرگ كمر بسته بود.
دين و روحانيت را كه در طول چند قرن هميشه منشاء حق طلبى و عدالت خواهى
و آزادگى و سنگر اصلى مقاومت در برابر تهاجم بيگانگان و ستمگران و
مستبدان بودند، و مورد سخترين انتقامها قرار داده و با همه ى وسايل زور
و تهديد و تهمت و تبليغ با آنها رفتار مى كرد. درحاليكه فقر و تنگدستى
و گرسنگى و سطح پايين زندگى گلوى اكثريت ملت ايران را مى فشرد، اسراف و
ولخرجى و تجمل و زندگيهاى افسانه وار و كاخهاى شاه و خانواده و رجال
دربارى و فرماندهان نظامى اش از يكطرف و غارت منابع ملى بوسيله
كمپانيهاى بيگانه و دلالان داخلى شان از طرف ديگر روزبروز عرصه را بر
مردم تنگ تر مى كرد.
احكام نجاتبش اسلام بدست گنهكار سران رژيم بلكى از صحنه ى زندگى
اجتماعى خارج شده و حتى رعايت تقواى دينى و نماز و عبادت در محيطهاى
زير نفوصحيفه سجاديه مستقمى رژيم مانند محيطهاى نطامى و آموزشى ، مورد
تمسخر و در مواردى جرم بود.
كمترين انتقادى از رژيم ظالم و سفاك با برخوردهاى خشن و خونين رورو مى
شد و ساواك جهنمى شاه كه بوسله سياى آمريكا و صهيونيست هاى ضد بشر
سازماندهى و تجهيز شده بود سخت ترين شكنجه ها و مخوفترين زندان ها را
براى سركوب كسانيكه جراءت مقابله با آن رژيم را به خود مى دادند، آماده
داشت .
حوزه هاى علميه و طلاب و علماى مبارز و جوانان و دانشجويان و دانشگاهها
بخصوصى آنهايى كه از دين و مبارزات دينى دم مى زندند، مورد خشن ترين
وحشيگريها قرار مى گرفتند.
كشور رو به ويرانى ، ايمان دينى رو به اضمحلال ، استقلال و عزت و شرف
ملى مورد غارت بيگانگان و آينده ى ايران و ايرانى به شدت تيره و سياه
بود.
نداى مرد الهى و روحانى
ولبيك مردم
نهضت اسلامى به رهبرى امام خمينى عظيم در ميانه ى سالهاى 1341
تا 1357 در چنين شرايطى آغاز شد و رشد و تكامل يافت . امام بزرگوار ما
با تكيه به تعاليم اسلام ناب محمدى (صلى الله عليه وآله )، و با اعتماد
به ايمان دينى مردم ، و با شجاعت و اخلاص و توكل كم نظير خود، راه
مبارزه را در ميان سختى ها و مصائب طاقت فرسا گشود و پيش رفت و صبورانه
و پيامبر گونه ذهن و دل مردم را با واقعيتهاى تلخ و راه علاج آن آشنا
كرد.
ملت ايران كه از اولين قدمها به نداى اين مرد الهى و روحانى گوش فرا
داده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگيزه ى نيرومند
ايمان و عشق به اسلام فداكارى ها و جانفشانى ها فراموش ناشندنى كردند.
در خرداد سال 42 در تهران و برخى نقاط ديگر كشور چنان قيامى به راه
انداختند كه رژيم سفاك براى سركوب آن از همه ى ساز و برگ نظامى خود
استفاده كرد و هزاران شهيد بر روى اسفالت خيابانهاى تهران و قم و جاده
ى ورامين به خون غلطيدند. و صدها تن از مبارزان و زبدگان و در راءس همه
، امام بزرگوار به زندآنها كشيده شدند.
در سال هاى پس از آن نيز كه مبانى اسلام و نهضت انقلابى آن به طور
پيوسته
و بى گسست . بوسيله ى زبدگان و دلسوختگان در فضاى كشور همه جا آشكار و
پنهان تدريس و تبليغ مى شد، مردم مؤ من بخصوص جوانان ، شجاعانه و مؤ
منانه بدان مى گرويدند و فكر و دل خود را به هدايتهاى قرآنى ، روشن و
دست و زبان و جسم و جان خود را در دفاع از آن تلاش و در راه آن به
ميدان مى آوردند.
آنچه در طول سالهاى مبارزات نهضت اسلامى در ايران گذشت هرگز در تاريخ
شناخته شده ى ما نظير نداشته است . در زير ظاهر آرام زندگى ملت ، جريان
مبارزات اسلامى شبكه ى عظيمى از انواع تلاش هاى اسلامى و تهيه و پخش
بيانيه ها و جزوه ها و فعاليتهاى تربيتى و تعليميى بر اساس رهنمود
اسلام ، تا تظاهرات و راهپيماييها و تجمعهاى بزرگ دينى و مردمى و تا
تشكيل مجموعه هاى عملياتى و فداكاريهاى شگفت آور و مثال زدنى ، و همه
به نوعى متصل و مرتبط به قلب تپنده ى اين مبارزه ى عمومى و برخوردار از
رهبريهاى آن روح بزرگ و ايمان ناب و مغز متفكر.
امام بزرگوار ما در اين مدت در عين هدايت مردم و گستردن دامنه ى آگاهى
و همگانى و كشاندن توده ى ميليونيى به مبارزه ، انديه ى حكومت اسلامى
را نضج قوام بخشيد و در مقابل دو مكتب رايج سياسى عالم يعنى حكومت
ديكتاتوريى حزبى كمونيستى در شوروى سابق و چين و اقمار آنها در اروپا و
آفريقا و ديگر نقاط و حكومت هاى پارلمانى غربى كه سلطه ى سرمايه داران
و كمپانيها بر فكر و اختلاق و سرنوشت مردم به نام دموكراسى بود، راه
اسلامى را مطرح كرد
(77) كه در آن بر دو عنصر دين و انسان به طور اساسى
تكيه شده و ايمان دينى و اراده ى مردمى بزرگترين شاخصه ى آن است . نظام
اسلامى در مكتب امام خمينى نظام عدل و ايمان و عقل و آزادگى و
مردمگرائى است . و استقلال ملى و رد نظام سلطه ى بين المللى در مكتب
امام بزرگوار ما داراى چنين ريشه هاى عميقى است .
رويگردانى ملت ايران از
زورگويان عالم
ملتى كه نظام اسلامى را انتخاب مى كند از آنجا كه مؤ من به
اسلام و عاشق عدالت ، و پايبند به منطق و عقل و دين ، و آزد از تحمييل
و زورگويى است و بطور طبيعى همه ى قدرتهاى سلطه گر سياسى و اقتصادى و
فرهنگى عالم را نفى مى كند و از همه ى زورگويان و چپاولگران و متجاوزان
بين الملى روى بر مى تابد و اگر از آنان تعرضى ببيند با همه ى توان در
مقابل آنان مى ايستد و از استقلال و شرف و آزادگى خود دفاع مى كند، و
از آنجا كه معتقد به بردارى همه ى مسلمانان و شرف همه ى انسانهاست در
هر نقطه ى جهان كه ملتى را مقهور دست ظلم و استكبار ببيند با آنان
احساس همدردى مى كند و اگر بر آزادى طلبى همت گمارند، دست كمك به آنان
مى دهد.
دفاع شجاعانه ى ملت و دولت ايران از مردم مظلوم فلسطين و مواضع و رفتار
لبنان ، و مواضع معروف و زبانزد آن در برابر دو برابر قدرت متعارض
ديروز يعنى شوروى سابق و آمريكا،
(78) و نظر صريح و قاطع آن نسبت به رژيم غصب و ظلم و
ترور صهيونى در كشور فلسطين اشغالى و موضع استوار و متقن و شجاعانه ى
آن در برابر همه ى قلدان و روزگويان عالم تا امروز، همه و همه از اين
انديشه هاى بنيانى نظام اسلامى سرچشمه مى گيرد.
امام بزرگوار ما با ارائه ى مكتب سياسى اسلام ، خط بطلان بر همه ى
تلاشهاى فرهنگى و سياسى دشمنان اسلام در طول يك قرن و نيم گذشته كشيد
كه سعى كرده بودند اسلام را به كلى از عرصه ى زندگى جامعه بيرون رانده
و با طرح نظريه ى چدايى دين از سياست ، ديندارى را فقط پرداختن به
عبادت و اعمال شخصى قلمداد كنند، و با حذف اسلام از صحنه ى سياست جهان
، كشورهاى اسلامى را عرصه ى غارتگريها و تاخت و تازهاى سياسى و نظاميى
خود نمايند.
با ارائه و تعليم و تبليغ مكتب سياسى اسلام ، كه در آن هم نقش مردم و
اراده و خواست آنان و هم نقش هدايت الهى و احكام سعادتبخش قرآنى در
اداره ى زندگى عمومى و حكومت ، مشخص گرديده ، و جايگاه ايمان و جهاد و
ارداده و تدبيير تبيين شده است . مبارزات گسترده ى مردم ، سمت و سوى
منطقى و فكرى خود را يافت و امام حكيم فرزانه و شجاع ، در موضع رهبر بى
معارض ، چون خورشيدى صحنه ى مبارزات را روشن كرد، و سيل عظيم مردم به
سوى ميدان هاى نهضت اسلامى سرازير شد، و رهبرى حكيمانه و هميشه بيدار
امام موجب شد كه هجوم وحشيانه ى رژيم و مزدورانش به مردم مبارز، نه فقط
عزم انقلابى آنان را سست نكند، كه آتش خشم و عزم انقلابى آن را تيزتر
نيز بنمايد. كمك هاى سياسى و تسليحاتى و امنيتى آمريكا و صهيونيسم و
ديگر حاميان رژيم منحوص پهلوى كه در تمام اين مدت به سوى آن سرازير مى
شد، سود نبخشيد و ملت ايران به كمك خداوند متعال و عنايات حضرت بقية
الله ارواحنا فداه و با سلاح ايمان و جهاد و عشق و شهادت ، بر رژيم تا
دندان مسلح پهلوى پيروز شد و نظام پوسيده ى سلطنت را پس از قرنها سلطه
ى ظالمانه و تحقيرآميز، به دور افكند و بنيان شامخ نظام اسلامى را كه
بر ايمان و معرفت و منطق و اراده ى مردم استوار است بنا كرد.
ملت ايران با وحدت كلمه و با تمسك به اسلام و رهبرى شجاعانه و حكيمانه
ى مردمى الهى و دين شناسى بزرگ و مؤ من و صالح ، نظام جمهورى اسلامى را
بر سر كار آورد و نمونه ى بديعى از نظام سياسى را با كارگزارانى از متن
مردم مؤ من و مبارز و نه از اشرافزادگان و خانزداگان فاسد و وابسته -
دو برابر چشم جهانيان قار داد.
شعارها، هدف ها، راهها و روشهاى اين نظام جديد و بديع همه از سرچشمه
هاى زلال معارف و احكام اسلام و قرآن جوشيده بد و لذا پشتوانه ى ايمان
عميق ملت ايران به اسلام و اعتماد ديرين آنان به علماى دينى ، ضامن
تحقيق آن شعارها و ره سپردن به سوى آن هدفها و پيمودن آن راهها و روشها
گشت .
با پيرروزى انقلاب اسلامى و سر برافراشتن جمهورى اسلامى بطور همزمان دو
جريان عظيم در سراسر گيتى آغاز شد:
اول : روند ستايش و ايد و درس گيرى از سوى ملتهاى مستضعف و زير ستم ،
بخصوص در كشورهاى اسلامى و نيز مسلمانان سراسر جهان و همه يى
آزادانديشان عالم .
دوم : روند نگرانى و توطئه و دشمنى از سوى دولتهاى مستكبر و صهيونيستها
و سرمايه داران غارتگر بين الملى و نيز وابستگان آنها در برخى كشورهاى
ديگر.
جريان اول كه سرگذشتى ناگفته و عمدا مكتوم مانده و بسى درس آموز و عبرت
انگيز دارد، يكى از پديده هاى كم نظير تاريخ است و سزاوار است محققان
جوان و پيگير ما در زمينه هاى سياسى و اجتماعى و تاريخى درباره ى آن به
كناش برخيزند. خلاصه ئى از اين سرگذشت آن است كه با تشكيل جمهورى
اسلامى در ايران ، مسلمانان در همه ى جهان هويتى تازه يافتند و احساس
عزت و شخصيت اسلامى ، در آن دميده شد، كوشش مستمرى كه در طول دهها سال
از سوى قدرتهاى استعمارى و استكبارى براى تحقير مسلمانان بكار رفته
بود، نقش بر آن گشت و در همه جا دنياى اسلام روحيه ى افتخار به اسلام و
سملمان بودن رو به رسد و گسترش گذاشت .
نهضت هاى فرهنگى و سياسى از سوى جوانان و آزادگان مسلمان در چهار گوشه
ى عالم شكل گرفت ، از غير مسلمانان كسان بسيارى به اسلام و كتب انقلابى
آن ايمان آوردند و كسان بسيار ديگرى به ديانت و رسالت دين در تحولات
اجتماعهى دل بستند، و امام خمينى عظيم ، همچون رمز هويت اسلامى و
پرچمدار مبارزه با استكبار و فرعونها و زورگويان بين المللى شناخته شد.
كسانيكه توفيق نظاره و تاءمل در تظاهرات ملتها و ابراز
احساسات عميق آنان نسبت به جمهورى اسلامى و امام راحل و مسؤ ولان
برجسته ى آن را پس از انقلاب تا امروز داشته اند و شوق و شور و ستايش و
تحسين بى سابقه ى آنان را نسبت به اين بنيان رفيع و همچنين نسبت به مسؤ
ولان و شعارها و پرچم كشورمان در تمام مدت اين بيست سال ديده يا شنيده
اند، مى توانند عظمت اين پديده را ادراك كنند.
در بسيارى از كشورهاى اسلامى ، حاكميت دين و عزت و استقلال اسلامى ،
شعار مبارزان و جوانان و روشنفكران شد و خيل عظيمى از جوانان آنان ،
منش و رفتار جوانان ايرانى را الگوى خود قرار دادند. و بسيارى از رؤ سا
و سياستمداران آنان نيز تظاهر به مسلمانى و دينانت را از سر مصلحت ،
جايگزين تظاهر به بى دينى و بى بند و بارى كردند ! اين جريان يعنى
پشتيبانى و طرفدارى و سرسپردگى مسلمانان و آزاديخواهان در سراسر جهان
نسبت به جمهورى اسلامى و ملت ايران با وجود تبليغات خصمانه ى شبكه ى
تبليغاتى استكبارى كه شبانه رز بر ضد ايران اسلامى سرگرم كار است ،
همچنان ادامه دارد و تا وقتى ملت ايران در مواضع انقلابى و اسلامى
افتخارآميز خود ثابت قدم است ادامه خواهد داشت ان شاء الله .
جريان دوم يعنى روند دشمنيها و كينه ها و توطئه ها از نخستين روزهاى
پيروزى انقلاب آغاز شد و بتدريج با زائل شدن حيرت و گيجى و سردرگمى يى
كه سياستمداران دولتهاى استكبارى و غارتگران و صهيونيستها بر اثر
پيروزى انقلاب اسلامى در اين نقطه ى حساس جهان بدان دچار شده بودند،
گسترش و عمق و تنوع يافت . پيشرو و پرچمدار اين خصومت آشتى ناپذير دولت
آمريكا و زائده صهيونيست آن در خاورميانه بودند. كه با سقوط رژيم پهلوى
، مطيع ترين متحد و مزدور خود در منطقه را از دست داده و از منافع
نامشروع سياسى و اقتصادى خود در ايران محروم شده بودند. شرح اين روند
خباثت آميز و بغض آلود و برخاسته از كينه ئى عميق در سطور و صفحاتى
معدود نمى گنجد و ظرفيت دهها كتاب و هزاران صفحه براى تبيين آن لازم
است ، كه بحمدالله نوشته هاى آگاهانه يى زمينه در دسترس همگان است .
فهرست تلاشهاى خصمانه ى
جريان شيطانى دشمنى با انقلاب اسلامى
نگاهى به فهرست اين تلاشهاى خصمانه كه شامل اقدامهاى سياسى و
تهاجمات نظامى و تدارك كودتاها و شورش آفرينى در مناطق متعددى از كشور
و محاصره ها و توطئه هاى اقتصادى و حبس ذخائر ارزى و به كارگيرى صدها
راديو و روزنامه و دهها هزار مقاله و گفتار تبليغاتى ، و در سالها
اخير، شبيخون همه جانبه ى فرهنگى است مى تواند عمق دشمنى غارتگران بين
المللى و صهيونيست ها و قدرتهاى استكبارى و در راءس همه ، دولت آمريكا
را با اسلام و انقلاب اسلامى و ملت انقلابى ايران نشان دهد.
تنها يكى از اين اقدامهاى خصمانه ، تشويق و تحريك و سپس كمك همه جانبه
به رژيم عراق براى راه اندازى جنگى ويرانگر با ملت ايران بود كه هشت
سال به طول انجاميد و علاوه بر خسارتهاى سنگين انسانى و مادى و
ويرانگرى صدها شهر و روستا و بلعيدن امكانات گرانبهاى كشور، ملت و دولت
ايران را در فرصت مغتنمى كه بايد صرف سازندگى ويرانيها و اصلاح مفاسد
دوران طاغوت مى شود، به خود مشغول ساخت و هشت سال از عمر انقلاب بزرگ
ما را به جنگى بزرگ و دفاع از مرزها و سرزمينهاى ميهن عزيز مصروف ساخت
.
اين جريان شيطلانى و رذيلانه در طول دو دهه بطور مستمر ادامه داشته و
باقتضاى شرائط گوناگون ، رنگ و نشانهاى مختلف يافت است ، ولى خصوصيت
هميشگى آن سردمدارى آمريكا و صهيونيزم ، هدف هميشگى آن باز گرداندن
ايران به وابستگى رژيم پهلوى ، و اصلى ترين آماج هميشگى آن سه عنصر:
اسلام ناب محمدى ، وحدت ملى و جايگاه رهبرى بوده است .
آنان مى خواستند با تهاجمات متوالى سياسى و نظامى و اقتصادى و فرهنگى و
با نشانه گرفتن اصليترين پاياهاى نظام اسلامى ، انقلاب را از مهمترين
وظائف بلند مدت خود يعنى سازندگى مادى و معنوى جامعه و كشور ناتوان
نشان دهند و به اين ترتيب از الگو شدن جمهورى اسلامى در دنيا اسلام
جلوگيرى كنند.
اما انقلاب بزرگ ما در ميان همه اين خصومتها، راه دشوار خود را با
اقتدار و صلابت طى كرد و ملت ايران با الهام از هدايتهاى هميشه روشنگر
امام راحل با ايمان و اراده و هوشيارى خود، گردنه هاى دشوار را پشت
سرگذاشت و به موفقيتهاى درخشان دست يافت . نه در
اولين سال انقلاب كه عناصر وابسته به رژيم گذشته با كمك سفارت آمريكا
سعى در ايجاد آشوب و بلوا در نقاط مختلف مى كردند و قلمها و زبانهاى
مزدود و گنهكار، انقلاب و اركان اساسى آن را مورد تهاجم تبليغاتى قرار
مى دادند
(79) و نه در سال 60 كه دست گنهكار گروهك منافقين و
همدستان آتش فتنه ئى بزرگ را برافروختند و ترور و ناامنى راحتى به خانه
هاى مردم عادى كشاندند
(80) و نه در دورانى كه تهران و دهها شهر كشور هدف
بمباران جنگنده هاى اهدائى شرق و غرب به رژيم عراق قرار داشتند، نه در
دوران محاصره ى اقتصادى در عين گرفتارى كشور به هزينه هاى جنگ ، و نه
در سالهاى آخر دههه شصت كه در آمدهاى كشور به يك سوم رسيد، نه در آن
هنگام كه امام عظيم الشاءن ما از ميان ملت خود رخت بربست و مردم ، پدر
و استاد و مرشد بزرگ و حكيم خود را از دست دادن و نه در سالهاى بعد از
امواج خشم ديوانه وار آمريكا و صهيونيزم بخاطر ادامه ى راه امام بصورت
تهديد نظامى و تحميل مشكلات اقتصادى و تبليغ رسانه اى وو تلاش وسيع
سياسى ، بسوى نظام جمهورى اسلامى و مردم ايران روانه بود... و نه تا
امروز، هرگز انقلاب از پيمودن راه خود بسمت بناى كشورى آباد و آزاد و
مستقل و برخوردار از عزت و نشاط و پيشرفت مادى و معنوى در زير لواى
اسلام و با تكيه بر معارف و احكام قرآن ، باز نايستاده و سستى به خود
راه نداده است .
سازندگى مادى و معنوى
انقلاب اسلامى
در سازندگى مادى كشور آنچه در اين بيست سال اتفاق افتاده ، در
همه دوران حكومت جباران پهلوى و پيش از آن بى سابقه است و حجم خدماتى
كه در اين مدت
بدست فرزندان كشور و پروردگار انقلاب ايران عزيز شده است فهرستى بلند و
افتخارآميز دارد، و البته در راءس همه ى آنها و مهمترين خدمت انقلاب در
زمينه ى بناى علمى و عمرانى كشور، روح خودباورى و اعتماد به نفسى است
كه سرمايه ى ازديات رفته ى ملت ايران در طول قرنهاى اخير بود و نابود
كردن آن ، گناه بزرگ پادشاهان بيكفايت و دست نشانده ى غرب بوده است .
امروز ايرانى احساس مى كند كه خود قادر به اداره ى كشور، قادر بر
سازندگى ، قادر بر سازندگى ، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتكار و
نوآورى است ، و اين همان سرمايه ى لايزالى است كه هر ملتى را در رسيدن
به هدفهاى خود كامياب مى سازد، و همين است كه در بيست اسلا گذشته آنهمه
افتخارات را در زمينه هاى علمى و صنعتى و نظامى و سياسى نصيب ملت ايران
كرده است .
در سازندگى معنوى محصول تلاش بيست ساله ى انقلاب ، رشد دين و معنويت ،
رشد استقلال و عزت ملى و رشد آزادى و روشن بينى سياسى قشرهاى مختلف ، و
هر يك در جاى خود مايه ى مباهات و سربلندى ملت ايران و موجب تحسين و
ستايش ملتهاى ديگر و برجستگان منصف است . مقايسه ى دستاوردهاى ملت
ايران در اين سه مقوله با دوران حكومت سلطنت بسى آگاه كننده است ،
دورانى كه معنويت و دين در انزواى كامل ، و فساد و بى بند و بارى در
همه ججا رايج بود، بيان و قلم صاحبان انديشه و علم ، ممنوع و اختناق
سياسى تيره كننده ى فضاى كشور بود، ملت ايران مقهور سياست هاى بيگانگان
و بكلى از صحنه ى مسائل جهان و منطقه و حتى مسائل كشور خود محروم بود،
ايران محل اجراى اراده ى آمريكا و انگليس و صهيونيزم و سرمايه داران
بيگانه ، و ايرانى اسير سياست هاى آنان و شاه وابسته و دست نشانده بود.
امروز به بركت انقلاب و با وجود صدها دسيسه ى اقتصادى و سياسى و فرهنگى
از سوى دشمنان ، ملت ايران زنده و با نشاط، مسئولان و دولتمردان كوشا و
دلسوز، استعدادهاى جوانان در جوشش و بالندگى ، طرحهاى سازندگى مادى و
معنوى در حال پيشرفت به دست ايرانى ، عزت و استقلال كشور در دنيا همچون
نمونه يى معروف و مثال زدنى ، پيوند ميان ملت و مسئولان در دنيا كم
نظيرت شعارها و هدفهاى ملت و دولت يكسان و همه با سمت و سوى ايرانى
بزرگ و آباد و متحد و الگو براى كشورهاى اسلامى ، و آفاق آينده ، روشن
و تابناك است .
قدمهاى ملت ايران براى
تداوم انقلاب اسلامى
اكنون ملت عزيز بويژه جوانان كه اميدهاى آينده ى كشورند بايد با
تكيه بر گذشته و حال ، آينده را بسازند، نخستين قدم ، شناخت نعمت بزرگ
الهى انقلاب و اسلام و شكرانه آن به درگاه خداوند منان و درخواست توفيق
براى تداوم بخشيدن به اين راه روشن و سعادتبخش است ، دشمن دشمنان و
هياهوى آنان نبايد اراده ها را سست و دلها را مرعوب كند. ملت ايران
نشان دهده كه مى تواند بر دشمنى مانند ابر قدرتها در عرصه هاى مختلف
پيروز شود و با استقامت و ايمان و مجاهدت ، دشمن را از سر راه دور كند.
خطاى بزرگى است كه اگر كسى گمان كند كه با نرمش و عقب نشينى ميتوان
دشمن را از پيشروى باز داشت . دشمن يعنى همان استكبار جهانى و بطور
ويژه آمريكا و صهيونيزم ، به چيزى كمتر از بازگرداندن وضع پيش از
انقلاب يعنى سلطه ى كامل سياسى و اقتصادى و قبضه كردن ايران و بر سر
كار آوردن دست نشانده ئى همچون محمدرضا پهلوى راضى نخواهد شد. ملت
ايران بايد با استقامت و قاطعيت خود آنها را براى هميشه ماءيوس كند و
خواهد كرد.
امروز ميليونها دست و فكر و استعداد ايرانى در كار نوسازى و آبادسازى
كشور خويش و استفاده از منابع حياتى آن براى اعتلاى ادى و معنوى
ايرانند. همت آنان نبايد اجازه دهد و اجازه نخواهد داد كه بيگانگان
مانند دوران پهلوى و قاجار، غاصبانه اين منابع را در اختيار بگيرند و
صاحبان آن را در فقر و جهل و بى خبرى و ذلت رها كنند. انقلاب اسلامى ،
رعب و هيبت قدرتهاى دخالتگر را در دلها شكسته است ، همچنانكه پرده ى
ريا و تظاهر به دوستى را از چهره ى خشن و كينه آلود آنان برداشته است .
تبليغات خصمانه دشمنان امروز پس از بيست سال به حرفهايى تكرارى و مشمئز
كننده تبديل شده است . كساين كه از سركوب خونين قيام پانزده خرداد و
قتل عام هفده شهريور با وقاحت تمام دفاع كردند، امروز دم از حقوق بشر
مى زنند. كسانيكه پنجاه و چند سال ديكتاتورى سياه پهلوى ها را پشتيبانى
كردند، امروز تهمت ديكتاتورى به جمهورى اسلامى مى زنند، كسانيكه با
ويران كردن و غارت منابع كشور و تحميل صنعت معيوب و ناقص و وابسته ،
دهها سال ايران را از كاروان جهانى عقب راندند، امروز سكوفاييها و
معجزه هاى سازندگى انقلاب را نديده مى گيرند، كسانيكه هنوز در آروزى
رجعت ايران به دوران سياه و نكبت بار پادشاهى اند، نظام نوين و تازه
نفس و جوان انقلابى را مرتجع مى نامند !
ملت هوشيار ايران و تربيت يافتگان محيط بالنده ى اسلامى ، فريب اين
ترفندهاى استكبارى و سلطه طلبانه را نخواهند خورد.
امروز مانند هميشه دشمن ، فعال اما آينده روشن است . نسل تازه نفس ،
آماده ى مبارزه با دشمنان شناخته شده ى كشور است . جوان امروز با مرور
بر تاريخ كوتاه اما پر ماجراى دوران بيست ساله ، آمريكا و صهيونيزم را
مى شناسد و فريب ترفندها و اخمها و لبخندهاى آنان را نمى خورد، كشور
متعلق به ملت است و ملت با همه ى وجود از آن و از استقلال و عزت خود
دفاع خواهد كرد.
عناصر خد باخته و مرعوب يا تن داده به لذت و راحت و عشرت نخواهند
توانست با قلمهاى مسموم و گفتارهاى ديكته شده و از دشمن فراگرفته ى خود
راه ملت را به سمت دلخواه سلطه طلبان و غارتگران بكشانند
(81) و فقط آبروى خود را مى برند.
(82)
تخت جمشيد، نشانه ى ظاغوتيگرى است
جوانان عزيز، بخصوصى فرزانگان ، مايلم به اين مطلب درست توجه
كنند كه اسلام در برخورد با پديده هايى كه از كشورها و از ملتهاى ديگر،
يا از دوره هاى قبل به او رسيده است ، يك برخورد حكمت آميز و همراه با
دقت و نگاهى همه جانبه دارد. هر چيزى كه قابل اين است تا محتواى صحيحح
پيدا كند، اسلام آن را مى گيرد، به آن جهت و محتواى صحيح مى دهد و در
دسترس مردم مى گذارد.
مثلا بعضى از همين مراسم حج ، مثل طواف ، سعى و قربانى كردن ، از قبل
از اسلام بود؛ اسلام ، اين مراسم را گرفت ، محتواى شرك آلود، مادى و
غلط را از آن خارج كرد و محتواى توحيدى به آن داد. آن را درك كرد و به
صورت يك درس ، به مردم برگرداند، كار خيلى عجيب و مهمى است . در باب
عيد نوروز و مراسم سنتى قديمى هم همين جور، اسلام عيدنوروز را گرفت ،
محتواى انسانى و اسلامى و معنوى به آن داد و به مردم برگرداند.
اول سال تحويل ، شما به دستور اسلام با خدا رابطه برقرار مى كنيد؛ عرض
مى كنيد:
يا مقلب القلوب و الابصار، يا مدبر
الليل و النهار، يا محول الحول و الا حوال اى كسى كه گردش زمين
و آسمان ، گردش دلها و چشمها و گردش روزگاران به دست توست ، اين گردش
قرار دادى سال را هم براى ما با بركت و مبارك قرار بده :
حول حالنا الى احسن الحال .
ببينيد نوروز و تحويل سال - رفتن از يك سال به سال ديگر - يك محتواى
معنوى پيدا كرد. مردم را توصيه مى كنند:
اغتسل و
البس و انظف ثيابك : غسل كنيد، خود را شست و شو بدهيد و
تميزترين لباسها را - البته صحبتى از لباس نونيست ؛ صحبت از لباس تميز
است - بپوشيد؛ به دين يكديگر برويد؛ صله ى رحم بكنيد، دلهايتان را شاد
كنيد؛ در خودتان اميد بدهيد و با رويش طبيعت يك رويش معنوى در دل
خودتان به وجود بياوريد.
برخورد با عيد نوروز؛ اين است ؛ لذا ما ايرانيها عيد نوروز را دوست مى
داريم و آن را جشن مى گيرمى . اما جشن ما يك جشن سالم است . با هر كدام
از اين مراسم قديمى كه اسلام برخورد مى كند، اين جور برخورد مى كند.
البته بعضى از مراسم هست كه قابل اصلاح نيست . مثلا اسلام درباره مراسم
خرافى از روى آتيش پريدن ، حرفى ندارد و تاءييد نمى كند؛ اما هيچ
اشكالى نمى بيند كه مردم - فرض بفرماييد - در مناسبتى از مناسبتهاى عيد
به فضاى باز بروند، با سبزه و طبيعت و صحرا، ديدارى تازه كنند، خود و
طبيعت را با يكديگر نزديك كنند و لذت صحيح و سالم ببرند، مانعى ندارد.
درست ، عكس روش جاهلى ؛ در روشهاى جاهلى ، اگر عمل خوبى هم در دست مردم
باشد، آن را بى محتوا مى كنند ! لذا شما مى بينيد كه راجع به تحويل سال
در تبليغات راديوهاى بيگانه ، صحبت زيادى نيست ؛ اما راجع به چهارشنبه
سورى در اين چند روز قبل از سال ، تقريبا تمام راديوهاى بيگانه راجع به
آن صحبت كردند ! درست نقطه ى مقابل آن نظر اسلامى !
البته بعضى از عوامل خود ما هم در وزارت كشور، استباهى كردند كه در
واقع همان كار رراديوهيا بيكانه را تاءييد كرد ! منتهاى دلسوزان وزارت
كشور و وزير محترم كه بحمدالله خود روحانى و از سادات محترم است - فورا
جلوى آن را گرفت .
شما ببينيد در ايام تحويل ، مردم در كجاها اجتماع مى كنند؛ ديشب در
اطاف آستان قدس رضوى ، با اين كه نيمه ى شب بود، جاى سوزن انداختن نبود
! تا بسط شيخ بهايى و تمام اين اطراف ، مردم براى توجه ، روى زمين
نشسته بودند ! يعنى عيد نوروز، همراه با معنويت . يا ديشب ، نيمه ى شب
، هزاران انسان علاقه مند، از خواب و خانه و زندگى و محيط خانواده
بيررون مى آيند و به مرقد امام بزرگوار مى روند ! يعنى جنبه ى معنوى .
خوب ، حالا يك نفر هم پيدا مى شود كه از سر اشتباه و ندانم كارى ، به
جاى مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و رماسم
معنوى ، تخت جمشيد را زنده مى كند ! البته تخت جمشيد، يك اثر معمارى
است ؛ انسان ، اثر معمارى را تحسين مى كند و چون متعلق به ما و ملا
ايرانيهاست ، به آن افتخار هم مى كند؛ اما اين غير از آن است كه ما
دلها و ذهنها و جانهاى مردم را متوجه به نقطه اى بكنيم كه در آن خبرى
از معنويت نيست ، بلكه نشانه ى طاغوتيگرى است !
در همان ساختمانها كه امروز بعد از گذشت يكى دو هزار سال ويران است ،
زمانى به مناسبت همين روز نوروز، خدا مى داند كه چه قدر بى گناه ، در
مقابل تخت طاغوتهاى زمان به قتل مى رسيدند و چه قدر دلها ناكام مى شدند
! اين افتخارى ندارد. عيد نوروز خوب است ، مراسم جشن و سرور و شاد بودن
دلها خوب و مطلوب است ؛ اما در جهت درست . اين كارى است كه اسلام كرده
است ؛ ما هم به فضل الهى به تبعيت اسلام ، همين سياستها را دنبال مى
كنيم ، مردم هم همين را مى خواهند و دلهاى مردم هم دنبال همين چيزهاست
؛ مردم به آن چيزهايى كه جنبه ى مادى دارد، مستقلا توجهى ندارند و اگر
آن جنبه ى مادى ، با يك جنبه ى انحرافى همراه شد، مردم از آن رويگرانى
هم دارند،
(83)
اجزاى نقشه ى دشمن چيست ؟
تكليف ما به عنوان مسؤ ول ، خدمت به مردم است . مسؤ ولين كشور
براى اين كه مشكلات زندگى مردم را بر طرف كنند، بر سر كار آمده اند.
چگونه مى توانند اين كار را بكنند؟ وقتى كه فضا مناسب و محيط از تشنج و
غوغاگرى ، دور باشد و دست به يقه شدن در بين مردم نباشد. وحدت كلمه كه
باشد، فضا براى اقدام مسؤ ولان كشور، مناسب است .
ببيندى عزيزان من ! من قدرى اين مطلب را براى شما باز كنم . جمهورى
اسلامى ايران به عنوان يك نظام انقلابى به عنوان يك نظام اسلامى ، هر
كدام جداگانه دشمنانى دارد؛ البته بعضيها هم با اسلام دشمنند، هم با
انقلاب دشمنند !
كشور ايران به خاطر موقعيت حساس جغرافيايى خود هم دشمنانى دارد؛ بخصوص
بعد از قضاياى انحلال امپراتورى شوروى و به وجود آمدن اين كشورهاى
مسلمان در نزديكى ما، كه تنها راه آسان وصول به اين كشورها هم ايران
است . خيلى از سرمايه داران و خيلى از دولتهاى مستكبر دنيا كه مايلند
در آن كشورها سرمايه گذارى كنند پول به دست بياورند و كارهاى خودشان را
انجام بدهند - با خود فكر مى كنند اگر ايران در اختيار ما بود، اگر ما
در اين كشور جاى پايى داشتم - مثل امريكا قبل از انقلاب چه قدر كارها
مى توانستيم بكنيم ! فعلا نفوذوجاى پايى ندارند، طبعا دشمنند !
پس ملت و كشور ايران به مناسبت موقعيت جغرافيايى خود هم دشمانى دارد.
كشور و ملت ايران به مناسبت سوابق تاريخى هم دشمانى دارد، به مناسبت
منافع اقتصادى و سياسى هم كه در دنيا براى خود تعريف كرده است ،
دشمنهايى دارد! البته مخصوص ما هم نيست ؛ خيلى از كشورهاى ديگر هم اين
جور دشمنانى دارند.
پس ما دشمنانى داريم ؛ دشمنان ما چه كار مى كنند؟ اينها چيزهايى است كه
به نظر من نسل جوان ما بايد به اين چيزها خوب فكر كند. اين كه مى گويم
نسل جوان ، جون اكثريت كشور ما جوانان و نوجوانانند. نسل جوان ما نمى
تواند نسبت به اين مسايل بى تفاوت بماند. چشمش را ببندد و هر كس از هر
جا هرچيز گفت ، گوش كند؛ نه بايد اين چيزها را فكر كند؛ مسؤ وليت مهمى
است .
اين دشمنان چه كار مى كنند؟ هدف اين دشمنان ، عبارت از نفوذ پيدا كردن
در جمهورى اسلامى است . همچنان كه در خيلى از كشورهاى همسايه ى ما نفوذ
پيدا كردن و جمهورى اسلامى است ؛ همچنان كه در خيلى از كشورهاى همسايه
ى ما نفوذ دارند. يك دولت را مى برند، يك دولت را مى برند، يك دولت را
بر مى دارند، يك دولت را وادار به يك معامله ى سياسى ، يا يك معامله ى
اقتصادى . مى كنند و پايگاه نظامى در آن جاها تشكيل مى دهند از آن جا
عده و عده جمع مى كنند و منافع آن جا را براى خودشان جذب مى كنند؛ در
خيلى از كشورها اين جورى است .
خوب ، در كشورى به ثروتمدى ايران ، با اين همه منابع طبيعى ، با شصت
ميليون جمعيت ، با اين فضاى عظيم ، خيلى كمپانيهاى بزرگ و قدرتهاى
مستكبر سياسى و اقتصادى ، از اين كه نتوانند در اين كشور نفوذ داشته
باشند، خيلى ناراحتند. پس هدف اولشان چيست ؟ پيدا كردن نفوذ در ايران !
چه كار مى كنند؟ نقشه هاى آنها همان چيزهايى است كه اگر شما درست توجه
كنيد، در كارهاى تبليغاتيشان چه به وسيله ى خودشان ،- چه به وسيله
اياديشان - مى بينيد. الان دارد در ايران انجام مى گيرد؛ منتها
خوشبختانه دولت ، مستحكم و ملت ، مؤ من است و تا حالا نتواسته اند كارى
كنند. بايد هوشيار بود.
اجزاى نقشه ى دشمن چه چيزهايى است ؟ اولا تا آن جا كه بتوانند، زورشان
برسد و تبغشان ببرد، مشكلات اقتصادى براى كشور درست كنند و بتراشند؛
تحريم اقتصادى كنند وشركتها را مجازات كنند همينهايى كه مى شنويد -
جلوى خط لوله يى را كه فلان كشور مى خواهد از اين جا بكشد، بگيرند ! در
امر تجارت كشور، اخلال ايجاد كنند؛ مثل دو سال قبل ، در دنيا به دروغ
شايع كنند كه پسته ى ايران ؛ سرطانز است ! در باب صنايع غيرنفتى هم هر
جو كه مى توانيد، بازارها را اشباع كنند، با دولتها با كمپانيها بسازند
! و به طور خلاصه ، مشكلات اقتصادى براى كشور درست كنند.
در كنار اين در تبليغات خودشان ، نسبت به مسايل اقتصادى كشور،
بزرگنمايى هم بكنند. البته مشكلات اقتصادى هست ؛ اما دولت هما هم كه بى
كار نيست ، كار ديپلماسى و كار تجارى مى كنند. وازرت خارجه ، وزارت
بازرگانى ، وزارت صنايع ، وزارت راه و وزارت نفت ، هر كدام از يك طرف ،
دايم مشغولند، دايم دارند كار مى كنند. در اين دنياى بزرگ ، بالاخره
دشمن تلاش مى كند.
ما هم كه دست و پايمان چلاق نيست .، اقدام مى كنيم و اقدام ما بر اقدام
دشمنان - در بسيارى از موارد - فايق هم مى آيد؛ اما در تبليغات
بيگانگان ، اين بخش از فاليتهاى مسؤ ولان كشور، مسكوت گذاشته مى شود !
آنها مرتب در تبليغات ، فقط بزرگ نمايى مشكلات مى كنند، به دروغ مى
گويند: ايران چنين است ، ايران چنان است ، تورم جنان است ، دولت
ورشكسته است و... ! كارى مى كنند كه روحيه ى مردم را تضعيف كنند و مردم
احساس كنند كه اى داد، دارد چه اتفاقى مى افتد !
در حالى كه اگر مردم بدانند دولت و مسؤ ولينشان دارند چه تلاشهايى مى
كنند، پشتان گرم و دلگرم مى شوند. اين كه هم در زمان امام (رضوان الله
عليه ) بارها ايشان به مسؤ ولين مى گفتند، ما هم بارها تاءكيد كرده ايم
كه كارهايى را كه انجام مى دهيد، به مردم بگوييد - تا مردم بدانند شما
چه قدر داريد كار مى كنيد - براى همين است . پس بزرگنمايى در مخورد
مشكلات اقتصادى ، بخش ديگرى از توطئه است !
از طرفى به بهانه هاى مختلف ، سعى مى كنند در فضاى سياسى كشور، تشنج و
جنجال به وجود بياورند؛ تا خود اين هم در مردم ، احساس ناامنى و احساس
عدم انتظام كارها را به وجود بياورند؛ تا خود اين هم در مردم ، احساس
ناامنى و او احساس عدم انتظام كارها را به وجود بياورد ! آنها به هر
بهانه يى ، به مناسبت مسايل امنيتى ، به مناسبت محاكمه ى يك نفر، به
مناسبت كشته شدن دو سه نفر - كه دولت با كمال پيگيرى آن را دنبال .مى
كند - شروع مى كنند فضا را متشنج كردن ! جنجال مى كنند. اين سال هفتاد
و هفتى كه ما گذرانديم - تقريبا از اول تا آخر سال - بيشترين تلاش
دشمنان ما و دشمنان اين ملت ، صرف همين مى شد كه در فضاى سياسى كشور،
تشنج و جنجال ايجاد كنند طبعا وقتى جنجال مى شود، يك دسته از مردم ،
طرفدار يك حرف مى شوند، دسته ى ديگر هم طرفدار يك حرف مى شوند و قهرا
بين مردم ، بگو مگو به وجود مى آيد. دشمنان هم همين را مى خواهند
يك جزء ديگر نقشه هم اين است كه به مردم اين جور و انمود كنند كه بين
مسؤ ولان كشور در سطوح بالا، اختلاف است ؛ حالا هر چه مسؤ ولين -
بيچاره ها- به مردم بگويند كه ما با هم صميمى هستيم ، ما با هم داريم
كار مى كنيم و مرتب از هم تمجيد و همديگر را كمك كنند، فايده يى ندارد
! آنها حرف خودشان را مى زنند. جورى وانمود مى كنند كه گويا فلان كس ،
داراى فالن مقام ، اين جور فكر مى كند و فلان كس ، داراى بهمان مقام ،
ضد او فكر مى كند ! براى هر كدام هم اسمى مى گذارند ! اينها كارهاى
دشمن است .
حالا شما نگاه نكنيد كه بعضى از نويسندگان داخلى هم فريب مى خوردند و
همان حرفها را تكرار مى كنند ! حرف مال آنها نيست ؛ اصل حرف ، جزو
مجموعه ى توطئه ى دشمن و از اجزاى آن است .
خوب ، در واقع در چنين وضعى ، هم مشكلات اقتصادى وجود دارد. هم دشمن آن
را ده برابر بزرگ مى كند، هم از لحاظ سياسى ، جنجال آفرينى مى كند و هم
دلهاى مردم را نسبت به مسؤ ولين ، بى اعتماد مى كند ! در چنين فضايى
مسؤ ولان كشور - دولت - آيا قدرت دارند و مى توانند راحت كارهاى خوشان
ار انجام بدهند؟ ! طبيعى است كارها عقب مى افتد؛ يك امر قهرى است .
متاءسفانه بخش عظيم بار مشكلات اقتصادى هم بر دوش طبقات پايين جامعه
است - مستضعفين ، محرومين - مشكلات اقتصادى ، بر روى طبقات ضعيف -
كارمندان دولت ، كارگران ، اجزاى نيروهاى مسلح و طلاب علوم دينيه -
فشار مى آورد از همه هم بدتر، طلاب عادى حوزه هاى علميه هستند كه مردم
از وضع آنها خبر ندارند ! فشار اقتصادى بر بعضى از كسبه ى ضعيف هم هست
. خوب ، اين مشكلاتى كه اين جور بر روى طبقات ضعيف فشار مى آورد از
كجاست ؟
يك علت ندارد؛ علل گوناگونى دارد: اولا وضع اقتصادى دنيا مؤ ثر است .
الان شما ببينيد در بخشى از دنيا، يعنى همين آسيا شرقى ، كشورهاى فعال
كه در سالهاى اخير، رونق اقتصادى پيدا كردند در اين يك سال و نيم قبل
بر اثر همين حوادث اقتصادى ، يكباره به خاك سياه نشستند. بحمدالله كشور
ما از انى آسيبها محفوظ و مصون بود؛ ولى كشورهايى مثل مالزى ، اندونزى
كروه جنوبى و امثال آنها، در بسيارى از كشورهاى دنيا، الان مشكلات
اقتصادى زياد است - حتس در بعضى از كشورهاى پشرفته و صنعتى - منتها
كمپانيهاى بزرگ جهانى دارند خير اين مشكلات را مى برند ! خيلى از
مشكلات هم از ناحيه ى آنهاست . اين يك علت كه طبعا اثر مى گذارد.
يك علت ديگر، بعضى از مسامحه هايى است كه متاءسفانه بدون توجه از طرف
خود ما - بعضى مسؤ ولان اجراييى - در اجراييات كشور انجام مى گيرد !
يك علت ديگر، اغراض بخصوصى است كه نسبت به ايران اسلامى و ملت ايران
اجرا مى كنند. عقيده ى من اين است كه اصلا بخش عمده يى از علل كاهش
قيمت نفت به اين قضيه بر مى گشت ؛ منتها كاهش قيمت نفت فقط به ما ضربه
نمى زد، به بعضى از كشورهاى ديگر - دوستان خودشان - هم ضربه مى زد !
بالاخره آن قدر هم فشار زياد شد كه مجبور شدند عكس العملى نشان بدهند.
البته مسؤ لان جمهورى اسلامى ايران در اين قضيه ترقى مختصرى كه اخيرا
قيمت نفت كرد، نقش زيادى داشتند. اميدواريم ان شاءالله همين تلاش ها
دنبال بشود و به جاهاى خوبى برسد. بى رحمى بعضى از كسانى هم كه در داخل
كشور، برخوردارند، بى تاءثيير نيست . مجموع اينها مشكلاتى را به وجود
مى آورد. خوب ، اين مشكلات ، قابل حل است يا نه ؟
البته قابل حل است ؛ ما سخت تر از اين مشكلات را هم توانستيم و
گذرانديم . ما با تكيه بر منابع كشور با تكيه به قوانين خوب ، با اجراى
دلسوزانه و با بى نياز كردن خودمان از بيرون از اين مرزها مى توانيم
خيلى از كارهاى خوب را بكنيم و خيلى از مشكلات را بر طرف كنيم . بعلاوه
، بعضى از كارهاى دوران سازندگى بعد از جنگ ، بتدريج آثار خوب را نشان
مى دهد. اگر بعضى از كارهايى كه در دوران سازندگى انجام گرفت و الان هم
بحمدالله دولت دارد دنباله ى آن را انجام مى دهد، نبود، نياز ما به
خارج كشور، خيلى بيشتر از اينها بود؛ همين روش را مى توانند دنبال
بكنند.
بخصوص من از سه چهار سال پيش به اين طرف ، تاءكيد كرده ام تا آن جايى
كه مى توانند، بايد وابستگى اقتصادى كشور را به نفت ، كم كنند. نفت
كالايى است كه ما داريم ، البته ارزشمند است و بايد از اين هم استفاده
بشود؛ منتها امروز سرنوشت اين كالا به دست صاحبانش - كه ما باشيم -
نيست ، به دست بيگانگان است ، طبيعى است اقتصادى كه بر پايه ى كالايى
است كه قيمت گذارى آن در دست ديگران است همين مشكلات را هم دارد؛ يك
روز مى شد هيجده دلار و بيست دلار، يك روز هم ناگهان هفت و نيم دلار و
هشت دلار تنزل مى كند !
ما احتياجى نداريم به اين كه اين كالا را اين جور مصرف كنيم ، ما مى
توانيم در داخل كشور، از منابع فراوان و عظيمى كه وجود دارد، استفاده
كنيم و دولت ، امروز در فكر اين مسايل است . البته چند سال است كه
دنبال اين قضيه اند؛ منتها من اين را هم به شما عرض بكنم ؛ كيفيت بناى
هندسه ى اقتصاد كشور از دوران رژيم وابسته ى پهلوى ، كيفيت غلطى بوده ،
كه تغيير دادن آن تا امروز، كار دشوارى بوده است . بخصوص در دوران جنگ
كه فرصت سازندگى و توليد هم نبود، همان روش وابستگى به نفت ، ادامه
پيدا كرد؛ روز به روز تشديد شد؛ يا الاقل همان جور ادامه يافت .
مسؤ ولين كشور، دولت خدمتگزار و علاقه مندان به سرنوشت اين كشور مى
توانند اين روش را عوض كنند و ان شاء الله عوض خواهند كرد. اين خواب
خوشى است كه كمپانيهاى نفتى و وابستگان به آنها در دنيا ديده اند كه
خيال مى كنند اين ملت ، هميشه خوش را وابسته نگاه خواهد داشت .
(84)
اى آزادى ! به نام تو چه جنايتها كه انجام مى
گيرد !
ما سالها قبل جمله يى را شنيده بوديم - تكرار مى كردند - آن
جمله اين بود كه
اى آزادى ! به نما تو، چه
جنايتها كه انجام نمى گيرد امروز دشمنان ما دارند مصداق همين
جمله را تحقق مى بخشند، حلا امريكا طرفدار آزادى ما شده است ! آزادى ما
! مگر شما نبوديد كه در اين مملكت ، سالهاى متمادى از رژيم وابسته و
فاسد پهلوى حمايت كرديد؟ ! در حالى كه در آن رژيم ، كسى جراءت نداشت يك
كلمه بر زبان جارى كند !
من سالهاى متمادى در همين شهر مشهد، در همين حوزه ى علميه ، در همين
كوچه و خيابان و با همين مردم ، در مبارزات دوران طاغوت بودم ، اجازه
نمى دادند يك روحانى در آن روز به مناسبت مسايل دينى ، كمترين اشاره يى
به غصب سرزمينهاى فلسطين به وسيله ى صهيونيستها بكند ! اين كشور اين
جورى بود
(85)بله ، هم مرگ بر اسرائيل ، هم مرگ بر آن كسانى كه
از اسرائيل حمايت مى كنند و هم كسانى كه سالهاى متمادى اجازه نمى دادند
يك كلمه راجع به صهيونيستها گفته بشود !
الان در كشورهاى غربى ، روزنامه ها غربى ، روزنامه ها اجازه ندارند
راجع به صهيونيستها بدگويى بكنند ! يك نفر در كتابى مى نويسد: يهوديها
در مورد كشتار خودشان به وسيله ى هيتلر در جنگ بين الملى دوم ،
بزرگنمايى كردند؛ آن وقت اين كتاب را كه توقيف مى كنند هيچ نويسنده
كتاب را هم محاكمه مى كنند ! خودشان امروز نسبت به آزادى ، اين جور عمل
مى زنند، هستند، در حالى كه در اين كشورها كسى اجازه ندارد يك سطر
برخلاف نظر حكام آن كشورها بنويسد؟ در مجامعشان و در نماز جمعه ، زا
دستگاههاى اطلاعاتى به خطيب جمعه نوشته مى دهند كه بالاى منبر برود و
بخواند !
اگر شماها
(86) طرفدار آزادى هستيد، چرا اينها را نمى گوييد؟ ملت
ايران بيست سال است كه اين آزادى را به دست آورده است . انقلاب به ما
آزادى ، قدرت بيان و شجاعت داد. اسلام ما را آزادد كرد. حالا
امريكاييها طرفدار شعار آزادى شده اند و به نام آزادى مى خواهند بين
مردم اختلاف بيندازند ! چرا اختلاف مى اندازند؟ براى اين كه مسؤ ولان
كشور نتوانند كارشان را بكنند، اين كه مى گويم
وحدت كلمه ، به خاطر اين است .
عزيزان من ! امروز همدلى شما مردم در هر نقطه ى كشور، يك امر تشريفاتى
و تزئيناتى نيست ، يك امر ضرورى است . چيزهاى مورد اختلاف را مطرح
نكنند، به نقاط اختلاف فكرى تكيه نكنند؛ چيزهاى مورد اتفاق را بگويند.
همه ى اين مردم ، مسلمانند بزرگوار و رزمندگان مدافع شرف و حيثيت را
دوست دارند، امام بزرگوار و رزمندگان مدافع شرف و حيثيت را دوست دارند؛
رورى اينها تكيه كنيد.
كسانى نيايند چيزى را بهانه قرار بدهند؛ مثلا يك وقت كسى يك كلمه حرفى
را زده اين را بهانه براى جنجال كنند ! يا دستگاه قضايى با يك نفر
برخورد كرده ، آن را بهانه براى جنجال كنند ! يا يك نفر در فلان دستگاه
امنيتى ، يا اقتصادى ، يا سياسى ، حركتى انجام داده است ، اين را بهانه
براى جنجالها به ضرر كشور است . چرا؟
چون دلهاى مردم را از هم درو مى كند.
همه ى اينها هم زير نام آزادى است ! آزادى هديه ى الهى و هديه ى انقلاب
است . آزادى ، متعلق به مردم و جزو فطرت مردم است اما اين كارها ربطى
به مساءله ى آزادى ندارد؛ اينها بخشى از نقشه ى دشمن است .
من امروز براى مردم عزيز كشورمان هوشيارى ، هوشمندى ، تمسك به اسلام ،
تمسك به نام امام ، تمسك به راه و معنويت امام بزرگوار كه امسال سال آن
بزرگوار است ، تمسك به وحدت كلمه و بر افراشتن پرچم برادى و مهربانى را
براى ملتمان و كشورمان از واجبترين واجبات مى دانم و اميدوارم همين
خواسه ى بزرگ ملى و دينى ، مورد ادعيه ى زاكيه ى حضرت بقة الله الاعظم
ارواحنافداه قرار بگيرد و آن بزرگوار
براى رفع مشكلات و براى باز شدن راهها به سمت پيشرفت و براى گرم كردن
دلهاى اين ملت دعا كنند. ما هم در اين آستان ، دعا مى كنيم :
پروادگار ! به محمد آل محمد اين ملت را در همه ى ميدآنهاپيروز كن ،
دشمنانش را منكوب و سركوب كن ، هوشيارى و ايمان و تعهد و توكلش را
مضاعف كن ، پيوندش را با مسؤ ولان روز به روز مستحكمتر كن .
پروردگارا ! به محمد و آل محمد، قلب ولى عصر را از ماشاد كن ، توفيق
خدمت به مسؤ ولان عنايت بفرما، گرفتاريهاى اين كشور و اين ملت و طبقات
مستضعفين و ضعيف را به فضل و قدرت خود برطرف بفرما. تعجيل در ظهور ولى
امر
ارواحناله الفداه بفرما
(87)
والسلام عليم و رحمت الله و بركاته