گامى در مسير

جواد محدثى

- ۱ -


بسم الله الرحمن الرحيم

پيشگفتار

«چگونه؟»

اين نخستين سؤالى است كه براى همه آنان كه در پى «كمال اخلاقى‏»،«خودسازى‏» و «سعادت ابدى‏»اند و مى‏خواهند به فلسفه و راز خلقت انسان وبعثت رسولان دست‏يابند، مطرح است.

«چگونه مى‏توان به كمال انسانى رسيد؟».

خوب شدن، پاك زيستن، سالك راه حق گشتن، از باتلاق ابتذال و پوچى وگناه برآمدن براى همه ميسر است، و گرنه از ما نمى‏خواستند كه رهپوى راه انبياو اوليا و عارفان واصل شويم.

وقتى هدف و مقصدى را به ما نشان مى‏دهند، پس راهى هم براى رفتن ورسيدن هست. اين «راه‏» و «راهنما» را بايد شناخت و گام در راه نهاد،

«گامى در مسير»!

وقتى «بهشت‏» را در چشم انداز ما قرار مى‏دهند و ما را به آن فرامى‏خوانند، پس مى‏توان بهشتى شد و از دوزخ رست.

«جوانى‏»، هم بهترين فصل رسيدن به «خودباورى‏» و «خداباورى‏» و«اصلاح نفس‏» است، هم خطرناك‏ترين دوران كه پرتگاهها و لغزشگاههاى‏بسيارى سر راه است و دزدان ايمان و رهزنان دل در كمين‏اند و غفلت، آدمى راتا قعر جهنم و دوزخ ابدى مى‏برد.

ولى... آينه دل جوانان، شفاف است و خلق و خويى تربيت‏پذيرتر دارند.اين نقطه قوت را بايد قدر دانست و از آن بهره گرفت.

پير ما، امام خمينى‏قدس سره مى‏فرمايد:

«روح جوانان لطيف است و انعطاف‏پذير، و آن قدر كه در پيران حب نفس‏و حب دنياست، در جوانان نيست. جوان مى‏تواند با آسانى نسبى، خود رااز شر نفس اماره رها سازد و به معنويات گرايش پيدا كند». (1) .

راستى... «چگونه مى‏توان خودساخته و مهذب شد» و در «جهاد اكبر»پيروز گشت و از ميدان مبارزه با نفس و آزمون انتخاب راه حق در جدال «عقل‏و نفس‏»، سربلند بيرون آمد؟ و همچون عارفان به ديدگاهى برتر از دنيا وحياتى آزاد از سلطه ابليس و فريب شيطان رسيد؟

داشتن بصيرت و بينشى درست و ژرف، تحليل روشن‏ترى از هستى به مامى‏دهد.

شناختن ميدان‏هاى لغزش و زمينه‏هاى غفلت و گناه در ذهن و زندگى،پيمودن اين مسير را آسان‏تر مى‏كند.

تصحيح رابطه با «خود»، با «خدا» با «مردم‏»، گام ديگرى در اين سير ومسير است.

از ياد نبردن «فرجام كار»، توجه به بايدها و نبايدها، درك رابطه «عمل‏» و«پاداش‏»، و باور داشتن اينكه «آخرت‏» ما در همين دنيا و با «كيفيت عمل‏» ماساخته مى‏شود، نيز مؤثر است و بخش ديگرى از بعد عرفانى يك مؤمن موحدرا تامين مى‏كند.

به هر حال، دوست داريم قدم در راه بگذاريم و از جايى شروع كنيم.

آنچه با شما خوانندگان صاحبدل در اين نوشته گفتگو مى‏كنيم، گشت وگذارى در همين وادى است. اين كتاب، يك سلسله مباحث نظرى و مدون ومبرهن نيست و شيوه عقلى و نقلى و استدلالى به كار گرفته نشده است، بلكه بازبان دل، زبان آشناى فطرت و با صفاى باطن جوانان سخن مى‏گوييم، بى‏آنكه‏بخواهيم از ارزش مباحث عقلى و برهانى بكاهيم.

باز هم از امام امت‏قدس سره شاهد بياوريم:

«لسان دعوت انبياعليهم السلام و اولياء خلص «سلام‏الله عليهم‏» لسان فلسفه وبرهان رايج نيست، بلكه آنان با جان و دل مردم كار دارند و نتايج‏براهين‏را به قلب بندگان خدا مى‏رسانند و آنان را از درون جان و دل هدايت‏مى‏كنند». (2) .

در خلال مباحث اين كتاب، «دفتر دل‏» را مى‏گشاييم و با شما «همدلى‏» و«همزبانى‏» مى‏كنيم. با اين زبان راحت‏تر، خودمانى‏تر و بى‏پرده‏تر مى‏توان‏حرف زد.

اميد است كه تا پايان اين «مسير»، بتوانيم «همگام‏» و «همراه‏» باشيم.

اما كتاب حاضر:

اين اثر، مجموعه بازنگرى شده سلسله مقالاتى است كه با عنوان ثابت‏«گامى در مسير»، در مدت بيش از سه سال (از سال 1375 تا 1378ش) درصفحه «جوانان‏» روزنامه جمهورى اسلامى، به صورت هفتگى چاپ مى‏شد.

جهت‏گيرى مقالات، جوانان بودند و هدف، آن بود كه اين مخاطبان عزيز،با زبانى ساده، با معارف والا و ژرف مكتب در زمينه خودسازى و سلوك وعرفان آشنا شوند. از اين رو، با آنكه محتواى اين نوشته‏ها عمدتا معارفى برگرفته از آيات قرآن و احاديث معصومين‏عليهم السلام و معارف دين بود، اما در زبان وقالب استفاده شده، اصولى همچون: كوتاهى مقالات، تنوع موضوعات، روانى‏و سادگى قلم، لحن صميمى و خودمانى و به كار گرفتن كمتر متن عربى آيه وحديث مراعات مى‏شد.

وقتى بنا شد كه اين نوشته‏ها به صورت كتاب مستقل منتشر شود، برخى‏بازنگرى‏هاى تكميلى و بهينه‏سازى متن انجام گرفت. در تدوين آن سلسله‏نوشته‏هاى كوتاه به صورت حاضر، نكات زير اعمال شده است:

1 - دسته‏بندى و تنظيم آن مقالات از نظر محتوا، در پنج محور جداگانه، كه‏فصول پنجگانه اين كتاب را تشكيل مى‏دهند.

2 - ادغام و به هم در آميختن هر دو سه مقاله كه در آن سلسله نوشتار،موضوع واحد يا نزديك به هم داشت. از اين رو، تعداد آن 135 متن‏روزنامه‏اى، به 56 مقاله حاضر تبديل شده است.

3 - مستندسازى برخى از مطالب و جملات، بر اساس آيات و روايات، كه‏اغلب در پاورقى‏ها آمده است. در اين زمينه به حداقل كار اكتفا شد، والا اگرمستندات قرآنى و حديثى همه محتواهاى مقالات در پاورقى مى‏آمد، حجم اثربسيار بيش از اين مى‏شد و با توجه به مخاطبان جوان، نيازى هم به بيش از اين‏مقدار نبود.

اميد است كه اين اثر و اين مباحث، براى جوانان شيفته تهذيب نفس وعلاقه‏مند به تربيت روحى و اخلاقى خويش، «گامى در مسير» باشد و درپيمودن اين راه كه چندان هم آسان و بى‏خطر نيست، مفيد افتد و زمينه‏سازبرداشتن گام‏هايى بلند در آفاق عرفان و اخلاق باشد.

قم - جواد محدثى - بهمن 1378 ش


پى‏نوشتها:

1) از نامه عرفانى امام راحل‏قدس سره به حاج احمد آقا خمينى كه با نام «جلوه‏هاى رحمانى‏»منتشر شده است، ص 42.
2) همان، ص 38.

 

next page

fehrest page