علم اليقين ، جلد اول

مولى محسن فيض كاشانى

- ۲۷ -


فصل 11. زمان و كيفيت نزول قرآن 
در ((كافى )) به سندش از امام صادق عليه السلام روايت نموده كه فرمود: قرآن در ماه مبارك رمضان يكجا به بيت المعمور فرود آمد سپس در طول بيست سال تدريجا نازل گرديد آن گاه فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است : مصحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان ، تورات در شش ‍ شب از ماه رمضان گذشته ، انجيل در سيزده شب از ماه رمضان گذشته ، زبور در هيجده شب از ماه رمضان گذشته ، و فرقان (قرآن ) در شب بيست سوم از ماه رمضان نازل گشت (1368).
به سندش از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه از آن حضرت درباره اين آيه پرسش شد: ((ما آن را درشبى مبارك نازل كرديم )) (1369) فرمود: آن شب قدر است كه در هر سال در دهه آخر ماه رمضان قرار دارد و قرآن نازل نشده مگر در شب قدر، خداوند فرموده : ((هر كار حكيمى (محكم و مجملى ) در آن شب باز (و تفصيل داده ) مى شود)) (1370)، فرمود: در شب قدر هر چيزى كه در آن سال تا سال آينده واقع مى شود تقدير مى شود از خير يا شر يا طاعت يا معصيت يا مولود يا اجل يا روزى .(1371)
و نيز به سندش از آن حضرت كه فرمود: در شب قدر هر سالى از تبيين و تفسير قرآن مربوط به امور همان سال بر صاحب الامر نازل مى شود.(1372)
(مؤلف : گويا مراد از نزول دفعى و يكجاى آن در شب قدر به بيت المعمور نزول معناى آن به صورت اجمالى بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله باشد چنانكه خداوند فرموده : ((آن را روح الامين بر قلب تو فرود آورد است ))(1373) سپس در طول بيست سال در اوقات خاصى به طور تدريجى از باطن قلب آن حضرت بر ظاهر زبانش نزول يافته است هر زمان كه جبرئيل عليه السلام وحى را مى آورد و با الفاظش بر آن حضرت مى خواند.
و معناى انزال قرآن در شب قدر هر سال صاحب آن وقت ، انزال بيان است به تفصيل مجمل و تاويل متشابه آن ، و خلاصه كامل كردن انزال آن به گونه اى كه هدايت مردم و دليلهاى روشنى از رهنمايى و مايه تشخيص حق از باطل باشد.
بنابراين معناى ((فرشتگان و روح در آن شب نازل مى شوند))(1374) آن است كه آنان بر تو و پس از تو بر اهل بيت تو نازل مى شوند با جدا ساختن محكم از متشابه و تقدير اشيا و بيان احكام ويژه وقايعى كه در آن سال تا شب قدر سال آينده به مردم مى رسد.)
و نيز به سند حسن از فضيل ابن يسار روايت نموده كه گفت : به امام صادق عليه السلام گفتم : مردم گويند: قرآن بر هفت حرف نازل شده است . فرمود: اين دشمنان خدا دروغ مى گويند، بلكه قرآن بر يك حرف و از سوى يك كس نازل شده است .(1375)
و در روايت ديگرى از امام باقر عليه السلام روايت نموده كه فرمود: قرآن يكى است و از نزد يك كس نازل شده است ، ولى اختلاف در آن از جانب راويان است .(1376)
و شيخ صدوق رحمة الله به سندش از سيلمان جعفرى روايت كرده كه گفت : به امام كاظم عليه السلام گفتم : اى پسر رسول خدا، شما درباره قرآن چه گوييد؟ زيرا مردم ما در آن اختلاف كرده اند، گروهى گويند: قرآن مخلوق است ، و گروهى گويند: غير مخلوق است . فرمود: اما من در اين باره آنچه آنها گويند نمى گويم ، بلكه گويم : قرآن كلام خداست .(1377)
و به سندش از محمد بن على يقطينى روايت كرده كه گفت : امام هادى عليه السلام به يكى از شيعيان خود در بغداد نوشت : بسم الله الرحمن الرحيم ، خداوند ما و تو را از فتنه نگاه دارد، اگر چنين كرد نعمت بزرگى است ، و اگر نكرد هلاكت و نابودى است .
ما معتقديم كه جدل درباره قرآن بدعت است كه پرسش كننده و پاسخ دهنده هر دو در آن شريكند، پرسش كننده چيزى را مى جويد و در آن غور مى كند كه حق او نيست ، و پاسخ دهنده خود را در مورد چيزى به تكلف وا مى دارد كه بر عهده او نيست . خالق جز خدا نيست و غير او هر چه هست مخلوق است ، و قرآن كلام خداست ، بر آن از نزد خود نامى منه ، كه از گمراهان خواهى بود. خداوند ما و شما را از كسانى قرار دهد كه در نهان از پروردگارشان مى ترسند و از روز قيامت بيمناكند. (1378)