برنامه زندگی
آیة الله االعظمی حسین
مظاهری
- ۲ -
فصل دوم: روزه
يكي از پايههاي اساسي دين مبين اسلام روزه است و بعد از نماز مهمترين دستور عبادي
در اين دين مقدس محسوب ميشود. روزه، هم از نظر فردي و تهذيب نفس و هم از نظر
اجتماعي و جامعه سازي داراي آثار مادي و معنوي بسيار مهمي است.
صوم در لغت به معنا خودداري است و در اصطلاح شرعي آن است كه مسلمانان در ماه مبارك
رمضان از اول اذان صبح تا مغرب، از خوردن، آشاميدن و انجام دادن كارهاي ديگري كه
شرع مقدس تعيين كرده است، اجتناب ورزند.
روزه در ميان اديان مختلف جهان به صورتهاي گوناگون وجود دارد. دراسلام نيز بر عموم
مكلفان، در صورت نداشتن عذري، واجب است كه يك ماه از سال را روزه بگيرند. اگر كسي
به دليل داشتن عذر شرعي نتواند در ماه مبارك رمضان روزه بگيرد، فقط قضاي آن روزه ها
بر او واجب ميشود. اما اگر شخصي از روي عمد حتي يك روز از ماه مبارك رمضان را روزه
نگيرد، علاوه بر قضا، كفاره نيز بر او واجب ميشود. مجازات روزه نگرفتن در اسلام
خيلي سنگين است و از اين مجازات معلوم ميشود كه روزه در مكتب اسلام از اهميت زيادي
برخورداراست .
در حديث معراج آمده است كه پيامبر اكرم(ص) از خداوند متعال سؤال كرد:« اي
پروردگارمن! ميراث روزه چيست؟ خداوند فرمود: روزه حكمت را به ارث ميگذارد و حكمت،
معرفت را و معرفت، يقين را؛ پس چون بنده به يقين نايل شود، سختي و آسايش زندگي براي
او تفاوتي ندارد.»1
در اهميت روزه همين بس كه خداوند متعال در حديث قدسي فرموده است:
«الصوم لي و انا اجزي به.»2
روزه براي من است و من خود پاداش آن هستم.
چنين پاداشي ارزش مادي ندارد، بلكه نويدبخش لقاي پروردگار است و اين پاداش مخصوص
روزهدار است. اين تعبير فقط درباره ي روزه ذكر شده است و درباره ي عبادتهاي ديگر
چنين بياني وارد نشده است. اين حديث شريف به صورت ديگري نيز تعبير شده است و آن
اينكه فعل «اُجزي» را به صورت معلوم «اَجزي» بخوانيم، در آن صوت معناي حديث چنين
ميشود: روزه براي من است و من پاداش آنرا خواهم داد.
ابناثير در كتاب النّهايه ميگويد:« يكي از نكاتي كه در توضيح اين حديث قدسي
ميتوان ذكر كرد، اين است كه هيچ كدام از مشركان و بتپرستان براي تقرّب به بتها
روزه نميگرفتند. آنان براي بتها نماز ميخواندند و قرباني نيز ميكردند، اما
هيچگاه براي آنان روزه نميگرفتند. روزه يك فرمان الهي است و هيچ ملتي آنرا جز
براي پروردگار متعال، براي هيچ معبود باطلي انجام نداده است. بنابراين، خداوند
فرمود:« الصوم لي و انا اجزي به.»
ابوحمزه ميگويد:« از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود: هر كس از شما روزه بگيرد، در
عالم غيب، در باغهاي بهشت از نعمتها و لذتها بهرهمند ميشود، در آنها سير ميكند و
ملائكه تا هنگام افطار براي او دعا ميكنند.»3
خداوند تبارك و تعالي در اهميت روزه فرموده است:
«كل عمل ابن آدم هو له غير الصيام، هو لي و انا اجزي به.»4
هر عمل فرزند آدم از آن اوست، بجز روزه كه از آن من است و من پاداش آن هستم.
حضرت رسول اكرم(ص) در اهميت روزه ميفرمايند:
«الصوم جنة من النار.»5
روزه سپري در مقابل آتش است.
مراتب روزه
روزه از نظر فقهاي اسلام و علماي اخلاق داراي مراتب مختلفي است. مرتبه ي نخست آن،
روزه ي فقهي است و آن روزهاي است كه مطابق دستورهاي فقهي گرفته شود. بدين معنا كه
روزهدار قبل از اذان صبح نيت روزه كند و تا مغرب از مبطلات روزه پرهيز نمايد. از
نظر فقهاي اسلام چنين روزهاي صحيح است و رفع تكليف ميكند. اين روزه انسان را از
سقوط و گمراهي نجات ميدهد، ولي لزوماً موجب تقرّب انسان به درگاه الهي نميشود.
علماي اخلاق به چنين روزهاي، روزه ي عامّه گويند، زيرا عموم مردم بدين صورت روزه
ميگيرند.
مرتبه ي دوم، روزه ي خواص است. در اين مرتبه روزهدار علاوه بر اينكه از مبطلات
روزه پرهيز ميكند، از گناهان كبيره و صغيره نيز اجتناب ميورزد؛ به عبارت ديگر،
چشم، گوش، زبان و اعضاي بدن او هم روزه هستند.
روزه دار چشم خود را از آنچه نهي شده است حفظ ميكند، گوش خود را از هر چيزي كه
شايسته ي شنيدن نيست نگاه ميدارد، زيرا شنونده در معصيت دروغ و غيبت و غير آن، با
گوينده شريك است. همچنين،زبان خود را از بيهوده گويي باز ميدارد، يا خاموش
مينشيند يا به خواندن ذكرها و تلاوت قرآن كريم مشغول ميشود و سخني كه مورد رضايت
خداوند نيست، بر زبان نميآورد. خلاصه آنكه دست، پا و همه ي اعضا و جوارح او از
كارهاي ناشايست پرهيزمي كنند.چنين روزه اي به افراد خاصّي از انسانها اختصاص دارد و
به آن روزه ي اخلاقي نيز ميگويند. محمد بن مسلم از امام صادق(ع) روايت كرد كه
فرمودند:
«اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك- و عدد اشياء غير هذا- و قال:لا يكون يوم
صومك كيوم فطرك...»6
چون روزه گرفتي، پس بايد گوش، چشم، مو و پوست تو نيز روزهدار باشند و اعضا و جوارح
ديگر نيز همينطور، نبايد روزي كه روزهداري با روزي كه روزه نيستي يكسان باشد.
شيخ محمد شبستري(ره) چه نيكو گفته است:
نپنداري كه روزه بسته كام است زمن بشنو كه تا گويم كدام است
كه پرهيزد ز نمّامي و غيبت ز گفتار دروغ و مكر و ريبت
ز بد ديده فراگير و فرو پوش مكن غيبت و گر كردند منيوش
ز هر چه كار بد، يكسر حذركن چو ديدي بد، چو باد از وي گذر كن7
امام باقر(ع) فرمودند:« روزي رسول خدا(ص) زني روزهدار را ديد كه به كنيز خود دشنام
ميداد. پس رسول خدا(ص) فرمودند كه طعام بياورند و سپس به آن زن فرمودند: طعام
بخور! آن زن گفت: اي رسول خدا! چگونه طعام بخورم در حاليكه روزهدار هستم. حضرت
رسول(ص) فرمودند: آيا روزهداري و به كنيز خود دشنام ميدهي؟ روزه تنها خودداري از
خوراك و نوشيدني نيست. بدرستيكه خداوند روزه را حجابي در برابر كارهاي زشت و
گفتارهاي ناروا قرار داده است، زيرا اين گونه كارها نيز روزه را باطل ميكنند. چه
اندك اند روزهداران و چه بسيارند گرسنگان.»8
از نظر علماي اخلاق اگر رزوهداري دروغ بگويد يا غيبت كند و به عيبجويي از مسلمانان
بپردازد روزه ي او صحيح نيست و نميتواند هنگام افطار به خداوند متعال عرض كند كه
خداوندا براي تو روزه گرفتم و با روزي تو افطار ميكنم. چنين روزهاي از نظر اخلاقي
پذيرفتني نيست، هر چند ممكن است از نظر فقهي و شرعي صحيح باشد و قضا و كفاره هم
نداشته باشد.
زمن بشنو رها كن لعب و طيبت دهان خود بشوي از لغو و غيبت
پس آنگه روزهگير از هر چه مَنهي است اگر دانستهاي الصوم لي چيست9
در روايتي آمده است كه يك روز از ماه شعبان پيامبر اكرم(ص) به اصحاب فرمودند: امروز
روزه بگيريد و هنگام افطار نزد من آييد، آنگاه روزه ي خود را بگشاييد. پيرمردي خدمت
رسول اكرم(ص) رسيد و عرض كرد: اي رسول خدا! من و دو دخترم روزهدار هستيم، اجازه
ميدهيد تا افطار كنيم؟ حضرت فرمودند: تو روزه هستي، اما دختران تو روزه نيستند. به
خانه برو و به آنها بگو كه روزه آنان قبول نيست. پيرمرد با تعجب به خانه برگشت و به
دخترانش گفت: رسول خدا(ص) ميفرمايند كه روزه شما قبول نيست. در اينهنگام دختران
در حالت كشف ديدند كه دولخته ي گوشت از دهانشان روي زمين افتاد. آنان با ناراحتي
خدمت رسول اكرم(ص) رفتند و عرض كردند: اي رسول خدا! ما ديشب گوشت نخورديم و امروز
هم روزه بوديم، لختههاي گوشت چيست؟ حضرت فرمودند: شما با زبان روزه،غيبت كرديد و
كسي كه غيبت ديگري را بكند، مانند آن است كه گوشت مرده خورده باشد. مگر در قرآن
نخواندهايد كه ميفرمايد:
﴿ولا يغتب بعضكم بعضاً ايحبّ احدكم ان يأكل لحم ميتاً فكر هتموه و اتقوا الله.﴾10
و از يكديگر غيبت نكنيد. آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده ي خود را
بخوريد؟ پس آن را ناخوش خواهيد داشت و از خدا بترسيد.
حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند:« كسي كه در ماه(مبارك) رمضان از روي ايمان و به انگيزه
ي انجام دادن تكاليف الهي روزه بدارد و گوش، چشم و زبانش را از آنچه به مردم زيان
ميرساند حفظ كند، خداوند روزه ي او را ميپذيرد، گناهان گذشته و آيندهاش را
ميآمرزد و پاداش صابران را به او عطا ميكند.»11
حضرت فاطمه(س) فرمودند:
«ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؟»12
روزهداري كه زبان،گوش، چشم و ساير اندامهاي خود را حفظ نكند، روزهاش به حال او
چه سودي دارد؟
مرتبه ي سوم، روزه ي دل و باطن است. در اين مرتبه روزهدار علاوه بر پرهيز از
مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نيز متوجه حق
ميكند و از شائبه غير خدا محفوظ نگه ميدارد.
چنين روزهداري از صبح تا مغرب دلش در محضر ربوبي است و خود را درپيشگاه خداوند
متعال احساس ميكند. روزه ي دل بهگونهاي ديگر نيز تعبير شده است و آن اينكه
گناهان قلبي از قبيل كبر، حسد، ريا، كينه، غرور و غيره در دل روزهدار راه
نمييابد و قلب او از انديشههاي باطل و صفات ناپسند مبرّي است. حضرت علي(ع)
ميفرمايند:
«صوم القلب خير من صيام اللسان و صيام اللسان خير من صيام البطن.»13
روزه ي قلب از روزه ي زبان و روزه ي زبان از روزه ي شكم بهتر است.
روزه ي قلب كه در برخي از متون عرفاني به روزه ي خاص الخواص تعبير شده است. داراي
اين ويژگي است كه روزهدار در حاليكه روزه است، هيچگونه انديشه ي غير خدايي به دل
خود راه نميدهد، زيرا توجه به غير خدا و انديشيدن درباره ي امور دنيوي و حتي اخروي
موجب بطلان اين روزه است.
گرفته روزه ي خاصان درگاه خوشا وقت كسي كه رفته اين راه
از آن پس روزه ي خاص الخواص است كه پيش خاصگانش اختصاص است
ز دنيا فارغند از فرط غيرت ز عقبي رستهاند از عين حيرت
بجز حق هر چه شان در خاطر آيد از آن هم روزه ي آنان گشايد14
قِسم اول روزه؛يعني روزه ي فقهي و امساك از خوردن و آشاميدن و ديگرمفطرات روزه
موجب رفع تكليف ميشود. قِسم دوم؛ يعني روزه ي اعضا و جوارح ظاهري موجب غفران الهي
ميشود. قِسم سوم؛ يعني روزهاي كه همراه با حضور قلب باشد و همه ي قواي باطني، فكر
و دل بنده هم در حال روزه باشد، موجب تقرّب بنده به حق تعالي ميگردد و او در ظلّ
حضرت معبود قرار ميگيرد و ميهمان خداوند ميشود. هر كدام از اين سه قِسم روزه، اجر
و پاداش مخصوص به خود را دارد. روزه ي دل و باطن از روزه ي اعضا و جوارح مهمتر و
روزه ي اعضا و جوارح هم از روزه ي خوردن و آشاميدن مهمتر است. اگر روزه ي دل و قلب
ميسر نشد،روزهدار بايد بكوشد با گرفتن روزه ي خواص، دادن صدقه، اطعام روزهداران،
توسل به اهلبييت(ع) و كمك به مستمندان زمينه ي قبولي روزههاي خود را در درگاه
ربوبي فراهم سازد. بهترين عمل براي روزهدار در ماه مبارك رمضان تلاوت قرآن مجيد
است. روزهدار ميتواند از اين طريق كاستيهاي روزه ي خود را جبران كند. درباره ي
تلاوت قرآن مجيد در روايات آمده است كه اگر روزهدار در ماه مبارك رمضان يك آيه از
قرآن را تلاوت كند، اجر و ثواب يك ختم قرآن براي او نوشته ميشود. اگر كسي يك بار
قرآن را در ماه رمضان ختم كند،ثواب و پاداش آن معادل هفت هزار ختم قرآن كريم در
ماههاي ديگر است. درباره ي اهيمت تلاوت قرآن كريم، خداوند در سوره ي مزمّل
ميفرمايد:
﴿فاقروا ما تيسّر من القرآن علم ان سيكون منكم مرضي و اخرون يضربون في الارض يبتغون
من فضل الله و اخرون يقاتلون في سبيل الله فاقروا ما تيسّر منه.﴾15
تا جايي كه ميسر ميشود، قرآن بخوانيد، [خداوند] ميداند چه كساني از شما بيمار
خواهند شد و گروهي به طلب روزي خدا به سفر ميروند و گروهي ديگر در راه خداوند به
جهاد بر ميخيزند، پس تا جايي كه ميسر ميشود، قرآن بخوانيد.
اين آيه ي شريفه به اين نكته اشاره مي كند كه انسان در هر حالتي قرار دارد، چه در
تندرستي و بيماري، چه در سفر و حضر و چه در حال جهاد و مبارزه با دشمنان خدا بايد
در حد امكان قرآن بخواند. رسول اكرم(ص) ميفرمايند:
«البيت الذي يقرء فيه القرآن يتراءي لاهل السماء كما تتراءي النجوم لاهل الارض.»16
خانهاي كه در آن قرآن خوانده ميشود، در نظر اهل آسمان چنان مينمايد كه ستارگان
در نظر اهل زمين.
در جاي ديگري از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه ميفرمايند:
«ان هذه القلوب تصدء كما يصدء الحديد قيل فما جلاءها قال ذكر الموت و تلاوة
القرآن.»17
دلها مانند آهن زنگ ميزند. گفتند صيقل آن چيست؟ فرمودند: ياد مرگ و خواندن قرآن.
روزه ي حقيقي
از نظر قرآن قبولي اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آنهاست. عملي كه به انگيزه ي
تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد، پذيرفته است. خداوند در قرآن
كريم ميفرمايد:
﴿يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذي كالّذي ينفق ماله رئاء
النّاس و لا يؤمن بالله و اليوم الاخر.﴾18
اي كساني كه ايمان آوردهايد! صدقههاي خويش را با منّت نهادن و آزار رسانيدن باطل
نكنيد، مانند كسي كه اموال را از روي ريا و خودنمايي انفاق ميكند و به خداوند و
روز قيامت ايمان ندارد.
قرآن در اين آيه ي كريمه هشدار ميدهد كه خدمتهاي خود را با منّت باطل نكنيد و در
اعمال خود ريا و تظاهر نداشته باشيد. اگر تظاهر و خودنمايي در عملي باشد، علاوه بر
آنكه آن عمل باطل است، گناه آن در حد كفر به خداوند و بيايماني نسبت به جهان آخرت
است. بنابراين، چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد، جز تشنگي و گرسنگي فايدهاي
براي روزهدار نخواهد داشت. اگر شخصي براي ستايش مردم و خودنمايي و ريا روزه بگيرد،
روزه او نه تنها باطل است، بلكه گناه آن در حد كفر به پروردگار عالميان است. حضرت
علي(ع) فرمودند:
«كم من صائم ليس له من صيامه الا الظماء، و كم من قائم ليس له من قيامه الا العناء،
حبذا نوم الاكياس و افطارهم.»19
چه بسا روزهداري كه از روزهاش جز تشنگي نصيبي ندارد و چه بسا شبزندهداري كه جز
رنج و سختي بهرهاي نميبرد.چه خوش است خواب هوشمندان و افطار آنها.
در قرآن كريم خداوند خطاب به پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد:
﴿قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثني و فرادي ثم تتفكّروا.﴾20
بگو شما را به يك چيز اندرز ميدهم: دو دو و يك يك براي خدا قيام كنيد، سپس
بينديشد.
اين آيه ي كريمه همگان را به قيام لله كه همانا انجام دادن خالصانه ي اعمال براي
خداست، دعوت ميكند و آن را اندرز يگانه و موعظهبخش بشريت معرفي ميكند.
اگر در يك ظرف غذا مقدار كمي مواد آلوده ريخته شود، محتويات ظرف هر چند غذاي
خوشمزهاي باشد، غيرقابل استفاده ميشود. ريا و تظاهر هم اين چنين است، اگر در
نماز، روزه و هر عمل عبادي ديگر ذرّهاي ريا و تظاهر وجود داشته باشد، آن اعمال
ارزش خود را از دست ميدهند و مورد قبول درگاه احديّت قرار نميگيرد. قرآن شريف
ميفرمايد:
﴿صبغة الله و من احسن من الله صبغه.﴾21
اين است نگارگري الهي و كيست خوش نگارتر از خداوند.
اگر انسان بتواند به گفتار و كردار خود رنگ خدايي بدهد، عمل او با ارزش ميشود و
نزد خداوند ارج و بها پيدا ميكند. چنانچه روزهدار با خلوص نيّت و تنها به خاطر
خشنودي پروردگار روزه گرفت، چنين كسي ميتواند در وقت افطار بگويد:
«اللهم لك صمت و علي رزقك افطرت و عليك توكلت.»22
خدايا فقط براي تو روزه گرفتم و با روزي تو افطار ميكنم و تنها بر تو توكل ميكنم.
آدمي با پر و بال اخلاص ميتواند به عالم ملكوت پرواز كند و به جايي برسد كه جز خدا
نبيند. وقتي همه ي افكار و اعمال انسان نور خدايي داشته باشد، شيطان نميتواند او
را فريب دهد. همانگونه كه در قرآن كريم آمده است:
﴿انه ليس له سلطان علي الذين امنوا و علي ربهم يتوكلون.﴾23
شيطان را بر كساني كه ايمان آوردهاند و بر خدا توكل ميكنند، تسلّطي نيست.
در روايتي نقل شد ه است كه يك عابد پرهيزگار و يك فاسق گناهكار وارد مسجد شدند. اما
وقتي از مسجد بيرون آمدند، آن عابد،فاسق و آن گناهكار،پرهيزگار شده بود. راز اين
تحول شگفت را از امام صادق(ع) پرسيدند،حضرت فرمودند: آن فاسق وقتي وارد مسجد شد،
از گناه و عمل خود شرمنده گشت و خداوند را خالصانه عبادت كرد و متّقي شد. اما آن
عابد صديق وقتي وارد مسجد شد،احساس غرور كرد و با خود گفت: من آن كسي هستم كه نماز
شب ميخوانم. ماه مبارك رمضان روزه ميگيرم، در راه خدا جنگيدهام و چندين مرتبه
عمره انجام دادهام،اين غرور موجب سقوط او گرديد و فاسق شد. از اين حكايت چنين
برداشت ميشود كه اعمال آن عابد خالصانه نبوده است.
در روايتي آمده است:« الناس كلهم هالكون الا العالمون و العالمون كلهم هالكون الا
العالمون و العالمون كلهم هالكون الا المخلصون و المخلصون في خطر عظيم؛ همه ي مردم
در معرض هلاكت قرار دارند، جز انسانهاي عالم و آشناي به دين؛ عالمان همگي در معرض
هلاكت هستند، جز عمل كنندگان به دين؛ عمل كنندگان نيز همگي در معرض هلاكت هستند،
جز اخلاص پيشگان و مخلصان نيز در موقعيتي سترگ و در معرض خطري عظيم قرار دارند.»
انسانهاي مخلص در معرض خطر شيطان قرار ميگيرند. شيطان با وسوسه ي پيوسته ي خود
ميكوشد تا با وارد كردن نوعي ريا و تظاهر ارزش اعمال مؤمنان مخلص را از بين ببرد.
ارزش يك ماه روزه، تلاوت قرآن و نماز شب، اگر با غرور، ريا و خودنمايي همراه شود،
از ميان ميرود. در قرآن كريم آمده است كه شيطان به خداوند عرض ميكند:
﴿قال فبعزتك لا غوينّهم اجمعين. الا عبادك منهم المخلَصين.﴾24
گفت به عزّت تو سوگند كه همگان را گمراه ميكنم، مگر آنها كه از بندگان مخلص تو
باشند.
بندگان مخلَص كساني هستند كه خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاكم است. و عبادتهاي
آنان فقط براي تقرب به حق تعالي و لقاي پروردگار است. شخصي كه خداوند بر دلش حاكم
شده باشد،ديگر هوي و هوس به قلب او راه نمييابد، افكار و خواطر شيطاني به ذهن او
وارد نميشود و در خطر وسوسههاي شيطان قرار نميگيرد. قلب المؤمن عرش الرحمن؛ يعني
قلب مؤمن عرش خداي رحمان است.
فوايد روزه
روزه از عبادتهايي است كه در تقويت ايمان و اراده و نيز تهذيب روح و روان انسان نقش
مؤثري دارد. پرهيز كردن از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه، موجب استحكام و
استواري ايمان و تقويت اراده مي شود. وقتي اراده قوي شود، جسم نيز از آن پيروي
ميكند. روزه سبب شكستن شهوات و خواهشهاي نفساني است و روزه موجب حيات دل و دوري
انسان از گناهان ميباشد و آدمي بر اثر دوري از گناهان و پاك شدن از بديها مسير
تعالي و رشد را طي ميكند. حضرت علي(ع) ميفرمايند:
«الاصيام اجتناب المحارم يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.»25
روزه دوري گزيدن از كارهاي حرام است، همانگونه كه روزهدار از خوراك و نوشيدني
خودداري ميورزد.
از فوايد ديگر روزه، تندرستي، نشاط و شادابي جسم است. كساني كه روزه
ميگيرند،اين نشاط و شادابي را بخوبي در خود احساس ميكنند. پيامبر اكرم(ص)
ميفرمايند:
«صوموا تصحوا.»26
روزه بگيريد تا تندرست بمانيد.
پيامبر اكرم در روايتي ديگري ميفرمايند:« هر چيزي زكاتي دارد و زكات بدنها روزه
است.» 27
روزه در سير و سلوك و پيمودن راه تقرب به پروردگار نقش مهمي دارد. استادان علم
اخلاق براي تهذيب شاگردان خود به آنان دستور روزه ي مستحبي ميدهند. رزوه مجاهدتي
است كه در سوق دادن سالك به سوي مقصد اعلي و آماده كردن او براي لقاي حضرت حق
كارساز است.
روزه موجب رفع گرفتاري و برآوردن بعضي از حاجتها در اين دنيا و خشنودي و لقاي
پروردگار در جهان آخرت ميشود. امام صادق(ع) ميفرمايند:
«للصائم فرحتان: فرحة عند افطاره، و فرحه ي عند لقاء ربه.»28
براي روزهدار دو هنگامه شادي و سرور است، نخست شادي وقت افطار و ديگرشادي هنگام
ديدار پروردگار.
مهمترين اثر و بركت روزه به وجود آمدن روح تقوا و خداترسي در انسانهاست. خداوند در
قرآن كريم ميفرمايد:
﴿يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم
تتّقون.﴾29
اي كسانيكه ايمان آوردهايد! خداوند روزه را بر شما واجب گردانيد، همانگونه كه بر
گذشتگان شما واجب شده بود، اشد كه تقوا پيشه كنيد.
در واقع، راز و حكمت وجوب روزه بر انسانها پديد آمدن روح و تقوا و خداترسي در
آنهاست. از ديدگاه اسلامي مهمترن عنصر در خودسازي، تقواست. روح خداترسي در انسان
موجب ميشود كه شيطانهاي درون و برون نتوانند بر او چيره شوند. در بينش قرآني
بهترين نماد تقوا و پرهيزگاري يوسف صديق(ع) است. او كه در معرض وسوسه ي شيطان درون
و شيطان برون قرار گرفت و با استمداد از عنايت پروردگار، دامان خويش را پاك نگاه
داشت. در ما آدميان كمتر كسي را ميتوان يافت كه در چنان شرايط دشواري كه يوسف(ع)
با آن رو به رو شد خود را از گناه باز دارد. تقواي يوسف موجب عزّت و سربلندي او
شد. در مقابل، زليخا كه نماد هواپرستي و بيتقوايي بود، به خفّت و خواري مبتلا شد و
محبوبيت و بزرگي خود را از دست داد.
فايده ي ديگر روزه آن است كه به مثابه معلم اخلاق انسان را تربيت ميكند.
همانگونه كه معلم اخلاق، شاگردان خود را در رسيدن به مقصد و هدف متعالي كمك و
راهنمايي ميكند، روزه نيز انسان را به هدفهاي با ارزش و والاي انساني هدايت و او
را در اين راه ياري ميكند.
در خصوص فوايد روزه در روايات معصومان(ع) آمده است كه روزه شكرگزاري از نعمتهاي
الهي است، چرا كه به سبب روزه و گرسنگي، قدر نعمتهاي خداوند بر روزهدار آشكار
ميشود و شكر آن نعمتها را بهجا ميآورد.
فايده ي ديگر روزه، احسان كردن به مستمندان است، زيرا به سبب روزه و درك گرسنگي،
حال فقيران بر روزهدار معلوم ميشود و اين باعث رقّت قلب و احسان به آنان ميشود.
از نظر معصومين(ع) به وجود آمدن حالت تضرّع و خشوع در روزهدار از مهمترين فوايد
روزه محسوب ميشود، چرا كه روزه سبب برطرف شدن تيرگي باطن و كدورت دل است و جلاي دل
نيز موجب تضرّع و خشوع است و تضرّع و خشوع هم قرب الهي را در پي دارد. روزه موجب
صفاي دل، قطع اميد از مخلوق و انس به باريتعالي است. روزه موجب ميشود كه حساب
بنده در روز قيامت سبك و حسنات او دو چندان شود.
در قرآن كريم آمده است:
﴿و استعينوا بالصّبر و الصّلوة و انها لكبيرة الا علي الخاشعين.﴾30
از صبر و نماز ياري جوييد و اين دو جز براي اهل خشوع، امري بزرگ و دشوار است.
در اين آيه ي كريمه به جاي روزه صبر گفته شده است، زيرا روزه يكي از مصاديق صبر
است. بنابراين، معناي آيه به تعبير برخي از مفسران اين است كه در مشكلات و
گرفتاريهاي خود از روزه و نماز ياري جوييد. بدين ترتيب، نماز و روزه دو عامل
نيرومند معنوي هستند كه در هنگام بروز مشكلات ميتوان با استمداد از آنها تلخي و
دشواري را بر خود هموار كرد.
فضيلت روزهدار
روزهدار در پيشگاه خداوند متعال داراي ارزش و مقام والايي است كه نميتوان آن را
توصيف كرد. كسي كه به خاطر رضاي پروردگار و خشنودي حق تعالي رنج گرسنگي و تشنگي را
تحمل ميكند، اجر و ثواب بسيار زيادي نزد خداوند دارد. رسول اكرم(ص) فرمودند:
«ان للجنة بابا يدعي الريان لا يدخل منه الا الصائمون.»31
بهشت را دري است به نام ريان كه از آن در، جز روزهداران به بهشت وارد نميشوند.
در خصوص فضيلت ماه مبارك رمضان در روايات آمده است كه تمام اعمال و حركات
روزهداران در اين ماه در حكم عبادت پروردگار است. رسول اكرم(ص)ميفرمايند:
«الصائم في عبادة الله و ان كان نائما علي فراشه، ما لم يغتب مسلما.»32
روزهدار در حال عبادت خداوند است، اگر چه در بستر خويش خوابيده باشد، مادامي كه
از مسلماني غيبت نكند.
بنابراين، يكي از شروط قبولي روزه، حفظ حقوق اجتماعي ساير مسلمانان است و هنگامي
خواب روزهدار در حكم عبادت پروردگار به حساب ميآيد كه وي از غيبت، تهمت، دروغ و
شايعه پراكني اجتناب ورزد.
امام صادق(ع) در فضيلت روزهدار ميفرمايند:« چنانچه كسي به خاطر خداي عزّوجل در
شدت گرما روزه بگيرد و تشنگي بر او عارض شود، خداوند هزار فرشته بر او ميگمارد تا
صورت او را دست بكشند و به او مژده نيكو دهند تا وقتي كه افطار شود، در آن هنگام
خداي تعالي ميفرمايد: بوي تو چه خوش و جان تو چه نيكو ست! اي فرشتگان من! گواه
باشيد كه من او را آمرزيدم.»33
درباره ي نقش روزه در ارزش بخشيدن به اعمال و حالات روزهدار، مولاي متقيان علي(ع)
ميفرمايند:
«نوم الصائم عباده و صمته تسبيح و دعاؤه مستجاب و عمله مضاعف، ان اللصائم عند
افطاره دعوة لا ترد.»34
خواب روزهدار عبادت، سكوتش تسبيح، دعايش مستجاب و عمل او داراي ارزش مضاعف است.
همانا دعاي روزهدار هنگام افطار هرگز رد نميشود.
اقسام روزه
روزه داراي اقسامي بدين شرح است: روزه ي واجب، روزه ي حرام، روزه ي مكروه و روزه ي
مستحب.
روزه ي واجب، روزهاي است كه شرع مقدس آن را بر عموم مكلفين، با شرايط خاصي، واجب
كرده است. مهمترين اين قسم از روزه، عبارت است از: روزه ي ماه مبارك رمضان و
روزهاي كه به واسطه ي نذر، قسم و عهد بر انسان واجب ميشود.
روزه ي حرام، روزهاي است كه گرفتن آن در دين اسلام منع شده است. چنين روزهاي باطل
است و موجب گناه و معصيت خداوند ميشود. مانند روزه ي عيد فطر و عيد قربان و روزه ي
ايام تشريق براي حاجياني كه در مني وقوف دارند.
روزه ي مكروه، روزهاي است كه نگرفتن آن بهتر از گرفتن آن است. مانند روزه ي روز
عاشورا براي همه مكلفين و روز عرفه براي كساني كه در صورت روزه گرفتن از خواندن دعا
و مناجات باز ميمانند.
روزه ي مستحبي، روزهاي است كه گرفتن آن ترجيح دارد و از سوي معصومين(ع) در مورد آن
سفارش شده است. كساني كه به گرفتن روزه ي مستحبي موفق ميشوند، نزد خداوند داراي
اجر ميباشند. روزه ي تمام ايام سال به غير از روزههاي حرام و مكروه، مستحب است و
در مورد بعضي از روزها بيشتر سفارش شده است. پيامبر اكرم(ص) فرمودند:
«من صام ثلاثة ايام من كل شهر، كان لمن صام الدهر، لان الله عزّوجل يقول: من جاء
بالحسنة فله عشر امقالها.»35
كسي كه سه روز از هر ماه را روزه بدارد، مانند كسي است كه همه ي عمر را روزه داشته
است. زيرا خداوند عزّوجل فرمود: هر كس يك نيكي كند، ده برابر آن به عنوان پاداش به
او داده ميشود.
بنابر روايتي از امام رضا(ع) اين سه روز در هر ماه، عبارت از پنجشنبه ي اول،
پنجشنبه ي آخر و اولين چهارشنبه بعد از روزه دهم ماه است. روزههاي مستحب ديگر
عبارت است از: سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه، تمام ماههاي رجب و شعبان، روز
اول تا نهم ذيالحجه، به ويژه عيد سعيد غدير، بيستوپنجم ماه ذيالقعده، هفدهم
ربيعالاول و بيستوهفتم رجب.
اسرار روزه
نماز، روزه و ساير احكام الهي داراي اسراري است كه انسان ميتواند از آنها آگاه
شود. راز اصلي عبادتها اين است كه روح انسان به كمك آنها از تيرگي گناهان و رذايل
اخلاقي پيراسته و به زيور فضايل و مكارم اخلاقي آراسته گردد. هچ دشمني بدتر از دشمن
دروني و نفس امّاره نيست. بنابراين، تمام عبادتها براي آن است كه انسان از راههاي
مختلف از غرور و خودخواهي رهايي يابد و بر نفس امّاره پيروزدشود. حكمت و راز
عبادات، كسب طهارت روح و پاكي روان است و اينكه انسان وجود خود را از هر چه غير
خداست پاك كند. حضرت علي(ع) در مورد حكمت بعضي از عبادتها ميفرمايند:
«فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك، و الصلوة تنزيها عن الكبر، الزكوة تسبيبا
للرزق، الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق...»36
خداوند ايمان را بر مردمان واجب كرد تا از آلودگي شرك پاك شوند، نماز را واجب
گردانيد تا از كبر و خودپسندي پاك شوند، زكات را فريضه ساخت تا عاملي براي جلب روزي
باشد و روزه را قرار داد تا وسيلهاي براي آزمون اخلاص مردمان باشد.
يكي ديگر از اسرار روزه كه در روايات به آن اشاره شده است،تحمل گرسنگي و تشنگي و
دوري از شهوات و تمالات نفساني است. روزهدار با گرفتن روزه ي رابطه ي خود را با
خداوند محكم و استوار ميكند و تحمل سختيها در راه رسيدن به محبوب و كسب رضاي او
برايش آسان ميشود.
امام صادق(ع) در مورد يكي از اسرار روزه فرمودند:« خداوند روزه را واجب كرد تا فقير
و غني با يكديگر برابر شوند و سرّ آن، اين است كه ثروتمندان به رنج و گرسنگي مبتلا
نشدهاند تا به افراد فقير مهربان باشند، زيرا ثروتمند هر گاه چيزي بخواهد، قادر
است آن را تأمين كند. پس خداوند عزّوجل خواست تا ميان آفريدگانش برابري ايجاد كند و
ثروتمندان طعم گرسنگي و رنج را بچشند تا بر ضعيف رقّت ورزند و به گرسنگان مهرباني
كنند.»37
اما باقر(ع) يكي ديگر از اسرار روزه را آرامش قلوب بندگان ميدانند و ميفرمايند:
«الصيام و الحج تسكين القلوب.»38
روزه و حج مايه ي آرامش دلهاست.
پي نوشتها :
1. بحارالانوار، ج 77، ص 27.
2. همان، ج 96، ص 255.
3. وسائل الشيعه،ج 10، ص 406.
4. بحارالانوار، ج 96، ص 249.
5. الكافي، ج 4، ص 62.
6. همان، ج 4، ص 87.
7. كنز الحقايق، ص 89.
8. بحارالانوار، ج 96، ص 293.
9. كنز الحقايق، ص 88.
10. قرآن، حجرات،/ 12.
11. المحجه ي البيضاء، ج 2، ص 124.
12. بحارالانوار، ج 96، ص 294.
13. شرح غررالحكم و دررالكلم، ج 4، ص 223.
14. كنز الحقايق، ص 89.
15. قرآن، مزمل/ 20.
16. نهج الفصاحه، ص 223.
17. همان، ص 189.
18. قرآن، بقره/ 264.
19. بحارالانوار، ج 96، ص 294.
20. قرآن، سبا/ 46.
21. قرآن، بقره/ 138.
22. مفاتيح الجنان، ص 319.
23. قرآن، نحل/ 99.
24. قرآن، ص/ 82 - 83.
25. بحارالانوار، ج 96، ص 294.
26. همان، ج 96، ص 255.
27. همان، ج 96، ص 257.
28. الكافي، ج 4، ص 65.
29. قرآن، بقره/ 183.
30. قرآن، بقره/ 45.
31. بحارالانوار، ج 96، ص 252.
32. الكافي، ج 4، ص 64.
33. همان، ج 4، ص 64.
34. بحارالانوار، ج 93، ص 360.
35. همان، ج 97، ص 108.
36. نهج البلاغه، حكمت 244.
37. المحجه ي البيضاء، ج 2، ص 124.
38. بحارالانوار، ج 78، ص 183.
|