برنامه زندگی

آیة الله االعظمی حسین مظاهری

- ۱ -


فصل اول: نماز

يكي از مهمترين احكام عملي اسلام نماز است وبعد از اصول دين، از بارزترين نشانه‌هاي مسلماني به شمار مي‌رود. اين نكته از آيات قرآن كريم به روشني برداشت مي‌شود. خداوند در سوره ي بقره مي‌فرمايد:
﴿الذّين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة.﴾1
آنان‌كه به غيب ايمان دارند و نماز را به پا مي‌دارند.
اين آيه ي شريفه در بيان ويژگي‌هاي انسان مؤمن و با تقوا تأكيد مي‌كند كه آنها به عالم غيب واصول دين ايمان دارند و نماز را زنده نگه مي‌دارند. زنده نگه داشتن نماز در قرآن كريم به اقامه ي نماز تعبير شده است. قرآن شريف نمي‌فرمايد«نماز بخوانيد»، بلكه مي‌فرمايد:«اقيمو الصلوه.»2 يعني نماز را به‌پا داريد. به‌پا داشتن نماز به معناي صرفاً خواندن آن نيست، بلكه به معناي زنده نگه‌داشتن روح و هدف نماز در زندگي فردي و اجتماعي است.

فضيلت نماز
نماز از همه ي عبادتها برتر شمرده مي‌شود و از پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در اهميت آن احاديث فراواني نقل شده است. امام صادق(ع)مي‌فرمايند:
«ما اعلم شيئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلوة.»3
بعد از معرفت خداوند عبادتي را بالاتر از نماز نمي‌شناسم.
از نظر قرآن و احاديث پيشوايان ومعصوم(ع) مسلماني كه نماز نخواند، روز قيامت باغير مسلمانان محشور مي‌شود و در صف كافران قرار مي‌گيرد. از اين‌رو سفارش شده است كه با ترك كننده ي نماز معاشرت نكنيد.
مرحوم كليني(ره) در كتاب كافي از عبيد بن زراره روايت مي‌كند كه گفت:« به خدمت امام صادق(ع) شرفياب شدم و عرض كردم: اي فرزند رسول خدا!‌گناهان كبيره را براي من بيان كنيد.» امام(ع) فرمودند:«گناهان كبيره هفت تاست: كفر ورزيدن به خداوند، كشتن انسانهاي بي‌گناه، عاقّ والدين؛ يعني موجبات ناخشنودي پدر و مادر را فراهم كردن، رباخواري، مال يتيم را به ناحق خوردن، از جبهه ي جنگ فرار كردن، به خصوص اگر موجب تضعيف جبهه شود و تعرّب بعد از هجرت؛ يعني بازگشت به آيين پيشين، بعد از تشرّف به اسلام.» زراره مي‌گويد كه بعد از تمام شدن سخنان امام صادق(ع) با تعجب پرسيدم:«اي فرزند رسول خدا! مال بچه ي يتيم را خوردن گناهش بيشتر است يا نماز را ترك كردن؟» حضرت فرمودند:« ترك نماز گناهش بيشتر است. نخستين گناه كفرورزيدن به خداوند است كه شامل ترك كننده ي نماز نيز مي‌شود، زيرا كسي كه نماز را ترك كند از كافران است.»
از رسول خدا(ص) نقل شده است كه فرمودند:
نماز ستون دين است. پس هر كس نماز را از روي عمد ترك كند، پايه‌هاي دين خود را ويران ساخته است وآن كس كه نماز را در وقت آن به‌جا نياورد، داخل:«ويل» مي‌شود كه سرزميني در جهنم است.
چنان كه خداي تعالي در قرآن كريم فرمود:
﴿ويل للمصلّين الّذين هم عن صلاتهم ساهون.﴾4
قرآن شريف مي‌فرمايد:
﴿في جنّاتٍ يتسائلون، عن المجرمين ما سلككم في سقر، قالوا لم نك من المصلّين و لم نك نطعم المسكين و كنّا نخوض مع الخائصين.﴾5
روز قيامت بهشتيان از گناهكاران سؤال مي‌كنند چه چيز شما را به جهنم كشانيد؟ پاسخ مي‌دهند: ما از نماز گزاران نبوديم و به درويشان طعام نمي‌داديم و با آنان‌كه سخن باطل مي‌گفتند هم‌آواز مي‌شديم.
قرآن كريم در ادامه ي اين آيات مي‌فرمايد:
﴿فما تنفعهم شفاعه الشافعين.﴾6
شفاعت شفاعت‌كنندگان سودشان نبخشد.
امام صادق(ع) هنگام وفات، همه ي خويشان و اطرافيان خود را فراخواندند، به طوري‌كه همه تصوركردند امام(ع) وصيت جديدي دارند. پس از آنكه خويشان و بستگان حضرت به بالين ايشان حاضر شدند، حضرت فرمودند:
«ان شفاعتنا لا تنال مستخفاً بالصلوه.» 7
به شفاعت ما اهل‌بيت نمي‌رسد، كسي كه نماز را سبك بشمارد.
مصداق سبك شمردن نماز اين است كه انسان نماز را اول وقت و به جماعت به‌جا نياورد، نماز را فداي خواسته‌هاي خود كند. نماز را در حاشيه ي زندگي خود قرار دهد و زماني كه به گمان خود به كار مهمي اشتغال دارد، نماز را ترك كند. كسي كه نماز را سبك بشمارد، ‌مورد لطف پروردگار قرار نمي‌گيرد، به شفاعت اهل‌بيت نمي‌رسد، دعاي او مستجاب نمي‌شود و در عالم برزخ و روز قيامت گرفتار مي‌شود. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند:
«ليس مني من استخف بالصلوه، لا يردّ علي الحوض، لاوالله.»8
از من نيست كسي كه نماز را سبك بشمارد، چنين كسي در كنار حوض كوثر بر من وارد نمي‌شود، نه به خدا سوگندوارد نمي‌شود.
درباره ي فضيلت خواندن نماز اول وقت، آيات و روايات فراواني وارد شده است. قرآن كريم در وصف مؤمنان مي‌فرمايد:
«والّذين هم علي صلواتهم يحافظون.»9
و آنان‌كه [اوقات] نمازهاي خود را حفظ مي‌كنند.
بنابراين،‌ يكي از ويژگي‌هاي مؤمنان اين است كه نمازهاي خود را در اول وقت به‌پا مي‌دارند و در اين مورد به شدت مراقب هستند. امام صادق(ع)‌ در فضيلت نماز اول وقت مي‌فرمايند:
«فضل الوقت الاول علي الاخير كفضل الاخره علي الدنيا.»10
برتري اوّل وقت نسبت به آخر وقت، مانند برتري آخرت نسبت به دنياست.
يكي از راويان حديث به نام قزار نقل مي‌كند:« روزي امام رضا(ع) به استقبال يكي از علويان از شهر خارج شدند. هنگام نماز فرا رسيد. آن حضرت به كنار صخره‌اي آمدند و فرمودند: قزار اذان بگو! عرض كردم: منتظر بمانيم تا دوستانمان به ما ملحق شوند. حضرت فرمودند: خداوند تو را بيامرزد. هرگز نماز را بدون علت از اول وقت تأخير مينداز. بر تو باد كه همواره نماز را اول وقت بخواني! پس اذان گفتم و نماز خوانديم.»11
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «كسي كه نمازهاي واجب را اول وقت به‌ جا آورد و شرايط آنها را بدرستي مراعات كند، فرشتگان نماز وي را به‌سوي آسمان بالا مي‌برند، در حالي‌كه سفيد و پاكيزه است. آن نماز به صاحب خود مي‌گويد: خداوند تو را حفظ كند،‌ چنان‌كه مرا حفظ كردي. مسلماني كه بدون علّت نمازها را بعد از وقت آنها به‌جا آورد و حدود آنها را رعايت نمي‌كند، نماز او در حالي‌كه سياه و تاريك است، به سوي او برمي‌گردد و فرياد مي‌زند،‌ خداوند تو را ضايع كند، همان‌طور كه مرا ضايع كردي.»12

برتري نماز از ساير عبادات
آنچه از آيات و روايات برداشت مي‌شود اين است كه نماز در مقايسه با ساير عبادتها از اهميت بيشتري برخوردار است. امام صادق(ع) فرمودند:
«اوّل ما يحاسب به العبد عَن الصلو ه فاذا قُبلت منه قُبل سائرعمله واذا رُدّت عليه رُدّ سائر عمله.»13
اوّلين امري كه به واسطه ي آن بنده بازخواست مي‌شود، نماز است. چنانچه از او پذيرفته شود،‌ ساير اعمال او نيز پذيرفته مي‌شود و اگر قبول نشود، ساير اعمال او نيز رد مي‌شود.
در جوامع اسلامي، عده‌اي از مردم ناآگاه برخي از امور مستحبي و گاه بعضي سنتهاي معمولي جامعه را بر اقامه ي نماز مقدم مي‌‌‌‌‌‌‌‌ شمارند. يكي از مستحبات مورد توجّه در جامعه ي ما سفر به اماكن مقدس است. نزد برخي از مردم زيارت مكانهاي متبرك از به‌جا آوردن نماز مهم‌تر است و حتي در ميان راه اين سفرهاي مقدس، از گزاردن به موقع نماز غفلت مي‌ورزند. اين افراد گاهي امر واجبي را فداي امر مستحبي مي‌كنند و غافل از آنند كه نماز همواره بر انسان واجب است و هيچ امر ديگري نمي‌تواند جايگزين آن شود. بنا‌بر نظر فقهاي عظام اگر كسي بداند در راه زيارت مكانهاي مقدس از به‌جا آوردن دو ركعت نماز واجب باز مي‌ماند، رفتن به آن زيارت براي او حرام مي‌شود.
گاهي مشاهده مي‌شود كه در ايام سوگواري امام حسين(ع) عده‌اي از محبّان آن حضرت، مراسم سينه‌زني و نوحه‌خواني را به اقامه ي نماز در اول وقت ترجيح مي‌دهند، درحالي‌كه امام حسين(ع) و ياران ايشان براي زنده نگه‌داشتن نماز و تعظيم شعاير اسلام به شهادت رسيدند. شايسته است كه شيعيان ائمه هدي توجه به اداي فريضه ي نماز را از پيشوايان بزرگ خود بياموزند.
يكي از بزرگان مورد اعتماد،اين حكايت را از يك كتاب روايي نقل مي‌كرد، اينجانب روايت را شخصاً نديدم، ولي به اعتماد آن شخص باز گو مي‌كنم:« شخصي براي سفر تجارتي خدمت امام صادق(ع) رسيد و از ايشان طلب استخاره كرد. امام(ع) جواب استخاره را به‌گونه‌‌‌اي فرمودند كه از آن برداشت مي‌شد كه رفتن به آن سفر مطلوب نيست. آن شخص بدون اعتنا به استخاره به سفر رفت. از قضا در آن سفر سود فراواني به دست آورد. او با شگفتي فراوان به خدمت امام صادق(ع) رسيد و گفت: اي فرزند رسول خدا! من براي سفر تجاري نزد شما استخاره كردم و بد آمد، ولي بدون توجّه به استخاره به مسافرت رفتم و در اين سفر سود سرشاري نصيب من شد. امام(ع) تبسمي كردند و فرمودند: به خاطر داري كه در فلان منزل خسته بودي؟ نماز را اول وقت نخواندي، به بعد موكول كردي،‌خوابت برد و صبح ديدي كه نمازت قضا شده است و اين كار را از روي عمد هم انجام ندادي. آن شخص جواب داد: آري به خاطر دارم. امام صادق(ع) فرمودند: اگر خداوند تمام دنيا را هم به تو بدهد،‌خسارت ناشي از فوت آن نماز جبران نمي‌شود.»


آداب نماز
آداب نماز بر دو قسم است: آداب ظاهري و آداب باطني.
آداب ظاهري آن است كه نمازگزار بايد آن را در ظاهر رعايت كند. از جمله ي آن است كه نمازگزار بدن خود را در حالت سكون و آرامش قرار دهد، به اطراف خود نگاه نكند و نگاه خود را از محل سجده برندارد، هيچ حركتي غير از اعمال نماز انجام ندهد، در حالت كسالت و خواب‌آلودگي و در حال سنگيني نماز نخواند و هيچ يك از مكروهات نماز را به‌جا نياورد. نمازگزار بايد خود را در پيشگاه خداوند متعال احساس كند.
قرآن شريف در آيات مختلف به آداب نماز اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد: نماز بايد ترتيل داشته باشد؛ يعني كلمات آن شمرده ادا شود، ركوع و سجود آن به طور كامل انجام شود،‌بعد از ركوع و بين دو سجده بدن آرام گيرد و مستحبات نماز به‌جا آورده شود.
مولي محسن فيض كاشاني(ره) در كتاب شريف المحجه ي البيضاء با ذكر مثالي زيبا نقش اجزاي مختلف نماز را تبيين كرده است، وي مي‌گويد:« كما ل انسان وابسته به دو چيز است: موجوديّت باطني و اعضاي ظاهري؛ موجوديّت باطني انسان همانا حيات و روح او و ظاهر جسماني آدمي، اعضا و اندام‌هاي اوست. بعضي ازاندام‌هاي آدمي مانند قلب، كبد و مغز داراي چنان اهميتي هستند كه با از بين رفتن آن، حيات انسان از بين مي‌رود. بعضي از اندام‌ها نظير چشم، دست، پا و زبان در موقعيتي هستند كه با نبود آنها، حيات آدمي از دست نمي‌رود، ولي مقاصد حيات مخدوش مي‌گردد. بعضي از اندام‌ها چنانند كه با از دست رفتن آنها، نه حيات انسان و نه مقاصد آن، هيچ يك آسيبي نمي‌بينند، اما به زيبايي انسان لطمه وارد مي‌شود. اين اندام‌ها نظير ابرو، ريش و سفيدي پوست است. برخي ديگر از اندام‌ها چنانند كه از دست رفتن آنها به اصل جمال آدمي لطمه‌اي وارد نمي‌كند، اما از كمال آن مي‌كاهد، مانند كماني بودن ابرو، سياهي موي سر و صورت و سرخ‌بودن گونه‌هاي صورت.
همين‌گونه است صورت عبادتهايي كه شرع مقدس براي ما معين كرده است. روح و حيات باطني نماز، خشوع،‌ نيّت، حضور قلب و اخلاص است. ركوع، سجود و قيام آن به منزله ي قلب، كبد و مغز مي‌باشد كه اگر از دست برود، نماز از دست مي‌رود. قرائت و اذكار نماز در حكم دست، پا، چشم و زبان است كه با وارد شدن خدشه به
آنها نماز حيات خود را از دست نمي‌دهد، اما بعضي از مقاصد آن مخدوش مي‌شود. مستحبات نماز به مثابه زيباييهاي مو،‌پوست و صورت است كه وجود آنها موجب جمال و زيبايي مي‌شود. رعايت لطايف آداب در اين مستحبات، به منزله ي كماني بودن ابرو و تناسب اندام است كه موجب كمال زيبايي است.»14
نماز براي بنده به مثابه هديه‌اي است كه به وسيله آن به پيشگاه رب‌الارباب تقرّب مي‌جويد،‌همان‌طور كه مردمان با تقديم هدايا نزد بزرگان تقرّب مي‌جويند. اين هديه به خداوند عرضه مي‌شود و روز قيامت به نمازگزار برمي‌گردد. بنابراين، تو در زيباسازي يا زشت و ناقص كردن نماز اختيار داري، اگر آن را زيبا و نيكو ساختي، خير و خوبي آن به تو بازمي‌گردد و اگر آن را زشت نمودي، بدي آن به خودت برمي‌گردد.
آداب باطني نماز، داشتن خضوع و خشوع در نماز است. خضوع؛ يعني رعايت ادب در پيشگاه پروردگار و خشوع؛ يعني توجه قلبي به خداوند در هنگام نماز و فروتني باطني در هنگام راز و نياز با او. خشوع بدين معني است كه انسان در هنگام اداي نماز حضور قلب داشته باشد و به امور دنيوي فكر نكند. خشوع قلب موجب خشوع اعضا و جوارح مي‌شود.
پيامبر اكرم(ص) يكي از مسلمانان را در حال نماز ديدكه با ريش خود بازي مي‌كند، آنگاه فرمودند: اگر قلب اين شخص خاشع بود، اعضاي او نيز خاشع بودند.
وقتي مسلمان بداند كه رستگاري وي در گرو رعايت آداب باطني و داشتن خشوع در نماز است، همان‌گونه كه درسوره ي منافقون ذ كر شده است، مي‌كوشد تا هنگام اداي نماز مراتب خضوع و خشوع را مراعات كند؛ بدين معني كه در هنگام خواندن حمد و سوره، تمام توجّه خود را متوجّه معبودي مي‌كند كه در حال راز و نياز با اوست و هنگام ركوع و سجود خداي متعال را براستي تنزيه و تسبيح مي‌كند.
امام صادق(ع) فرمودند:« هنگامي كه رو به قبله نمودي، دنيا و آنچه در آن است را به فراموشي بسپار و مردم و امور مربوط به آنها را از ياد ببر، قلبت را از آنچه به خود مشغول مي‌سازد، خالي كن؛ عظمت خداوند را به ديده ي باطن بنگر و روزي را به يادآور كه هر كس در برابر پروردگار خود مي‌ايستد و آنچه را انجام داده است، ظاهر مي‌كند و به سوي مولاي راستين خود باز مي‌گردد،‌ ايستادن در چنان روزي بر گامهاي ترس و اميد استوار است.
پس هنگامي كه تكبير گفتي، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در برابر عظمت پروردگار كوچك و حقير شمار! پس آن گاه خداي تعالي بر قلب بنده ي خود آگاه مي‌شود، در حالي‌كه بنده لفظاً خدا را بزرگ مي‌شمارد، اما در قلبش از حقيقت تكبير رويگردان است، خداوند مي‌فرمايد: اي دروغگو! آيا مرا فريب مي‌دهي؟ به عزّت و جلالم سوگند كه تو را ازشيريني يادم محروم مي‌سازم و از مقام قرب و لذّت مناجاتم دور مي‌كنم.
بدان‌كه او(خداوند) به تعظيم و كرنش تو محتاج نيست و از عبادت و دعاي تو بي‌نياز است و بدرستي كه دعاي تو وسيله‌اي است كه از فضل و رحمت او به تو رسيده است تا به واسطه ي آن از عقوبت او دور شوي و به رحمت و بخشش او نايل گردي.»15

نماز جماعت
درباره ي نماز جماعت آيات و روايات فراواني وارد شده است. بنا بر نظر مفسران قرآن، آياتي كه در آنها امر به اقامه ي نماز شده است،‌اشاره به نماز جماعت دارند، زيرا اقامه ي صلوة به معناي زنده نگه‌داشتن نماز و برپاداشتن آن در اجتماع مسلمان است و در برخي از آيات، شواهد روشن‌تري در اين زمينه وجود دارد. به عنوان نمونه آيه ي 43 سوره ي بقره مي‌فرمايد:
﴿و اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة و اركعوا مع الراكعين.﴾
و نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد و با ركوع كنندگان ركوع كنيد.
شخصي كه نماز را به صورت فرادي و با حضور قلب به‌جا مي‌آورد و مستحبّات و تعقيبات نماز را نيز انجام مي‌دهد، مي‌توان گفت چنين شخصي نماز خوانده ولي آن را اقامه نكرده است و در فرهنگ قرآني چنين نمازي كامل نيست. نماز بايد در مسجد، در ميان مردم و با جماعت خوانده شود. نماز بايد در اجتماع مسلمانان زنده و پويا باشد. نماز جماعت يك شعار است و اين شعار بايد زنده نگه‌ داشته شود.
در باب نماز جماعت و اهميت آن احاديث فراواني از پيامبر اسلام(ص) و ائمه ي اطهار(ع) نقل شده است. مضمون احاديث اين است كه اگر شخصي بدون دليل نماز جماعت راترك كرد، با او همنشيني، معاشرت و دادوستد نكنيد و با او پيوند ازدواج نيز برقرار نكنيد. پيامبر اكرم(ص) درباره ي نماز جماعت مي‌فرمايند:
«من صلي الصلوة الخمس جماعه فظنّوا به كل خير.» 16
كسي كه نمازهاي پنجگانه را به جماعت بگزارد، هر خير و نيكي را به او گمان ببريد.
امام صادق(ع) فرمودند:« مسلماني كه نمازهاي صبح و عشا را به جماعت بخواند، در پناه خداوند عزوجل است،‌كسي كه به چنين شخصي ستم روا دارد، به خدا ستم كرده است و كسي كه او را كوچك شمارد،‌خدا را كوچك شمرده است. هنگامي كه باران مي‌بارد يا سرماي شديدي وجود داشته باشد، در آن صورت براي مرد جايز است كه در خانه‌اش نماز بخواند و در مسجد حاضر نشود. چنان‌كه پيامبر اكرم(ص) فرمودند:« هر گاه بر اثر باران كفشها تر شود، نماز را در خانه به‌جا آوريد.»17
مؤمنان نبايد به خواندن نماز فرادي اكتفا كنند. آن چيزي كه مورد تأكيد اسلام است، زنده نگه‌داشتن نماز است. در جامعه ي اسلامي، هنگامي كه مؤذن اذان مي‌گويد، بايد همه ي كارها تعطيل شود، همه ي مردم به مسجد روي آورند و در نماز جماعت شركت كنند. همه با هم تكبير بگويند و با هم ركوع و سجود را انجام دهند. اين يك وظيفه ي مهم براي مسلمانان است.
در روايات آمده است: از جمله چيزهايي كه در دنيا و آخرت نفرين مي‌كند،‌ مسجدي است كه مردم در آن نماز برپا ندارند. پيامبر اكرم(ص) فرمودند:
«اذا رايتم الرجلَ يتعاد المسجد فاشهدوا له بالايمان.»18
وقتي ديديد مردي به حضور در مسجد مداومت دارد، به ايمان او شهادت دهيد.
در روايتي نقل شده است كه :« چون قيامت برپا مي‌شود،‌ قومي محشور مي‌شوند كه صورتهاي آنها مانند ستاره مي‌درخشد. ملائكه ازآنها مي‌پرسند، اعمال شما چه بوده است؟ آنها پاسخ مي‌دهند: ما با شنيدن اذان براي گرفتن وضو حركت مي‌كرديم و به كار ديگري مشغول نمي‌شديم. بعد دسته‌اي ديگر محشور مي‌شوند كه چهره‌هاي آنان مانند ماه درخشان است. از آنها نيز همان سؤال مي‌شود جواب مي دهند: ما قبل از اذان وضو مي گرفتيم و براي اداي نماز آماده مي شديم.‌سپس طايفه ي ديگري محشور مي‌َشوند كه چهره‌هاي آنان همچون خورشيد مي‌درخشد؛ آنان در پاسخ فرشتگان مي‌گويند: ما قبل از اذان وارد مسجد مي‌شديم و اذان را در مسجد مي‌شنيديم.»19
در اغلب كشورهاي اسلامي، هنگام اذان، ‌مسلمانان به سوي مساجد مي‌شتابند و نماز را اول وقت و به جماعت برگزار مي‌كنند. كساني كه به شهرهاي مكّه و مدينه مشرف شده‌اند، حركت زيبا و شورانگيز مردم و روانه شدن آنها را، يك ساعت قبل از اذان صبح، به سوي مسجدالحرام و مسجدالنّبي مشاهده كرده‌اند. اين جمعيت انبوه در آن مساجد شريف با شكوه فراواني نماز جماعت برگزار مي‌كنند كه به راستي براي مسلمانان مايه ي افتخار و براي پيامبر اكرم(ص) زينت و مايه ي شادماني است.
مرحوم شيخ صدوق(ره) در روايتي براي فردي كه نماز را اول وقت و به جماعت نخواند، هجده عقوبت ذكر مي‌كند. از جمله ي آنها اين است كه مالش بي‌بركت مي‌شود،‌عمر و زندگي او بي‌خير و بركت مي‌شود،‌عاقبت به خير نمي‌شود. لحظه ي مرگ و عالم برزخ براي او سخت مي‌شود و روز قيامت حسابرسي از او بادقّت و سختگيري صورت مي‌گيرد.
شايان ذكر است كه شركت در نماز جماعت مستحب است، ولي اگر يك عنوان ثانوي بر آن مترتب شد، در آن صورت آن امر مستحب،‌واجب مي‌شود. عنوان ثانوي در اين زمينه آن است كه هرگاه مسلمانها نتوانند نماز را زنده نگه‌دارند و مساجد در هنگام برگزاري نماز جماعت خالي باشد، در آن صورت نماز جماعت بر همگان واجب مي‌شود. علامه ي مجلسي(ره) از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده است كه فرمودند:
«سلّموا اليهود و النصاري و لا تسلّموا علي يهود امتي. قيل يا رسول الله و من يهود امتك؟ قال الذين يستمعون الاذان و الاقامه و لم يحضروا الجماعه.»
به يهوديان و نصرانيها سلام كنيد،‌ولي به يهود امت من سلام نكنيد. سؤال شد، اي رسول خدا! يهود امت تو كيست؟ پيامبر (ص) فرمودند: كساني‌كه اذان و اقامه را مي‌شنودند و در نماز جماعت شركت نمي‌كنند.
شايد حكمت آنكه پيامبر اكرم(ص)، از رويگردانان نماز جماعت به يهود امت خود تعبير فرموده‌اند اين باشد كه شركت نكردن درنماز جماعت به وحدت و اجتماع مسلمانان آسيب مي‌رساند و جامعه ي اسلامي را دچار تفرقه مي‌كند. يهوديان در طول تاريخ اسلام از روي آگاهي و غرض‌ورزي به اسلام و وحدت امت اسلامي زيان رسانده‌اند و مسلمانان بي‌اعتنا به جماعت، ناخودآگاه به اسلام صدمه مي‌زنند. در اين صورت، نتيجه ي عمل اين‌گونه مسلمانان شكستن شكوه مسجد و جماعت است.
علامه ي مجلسي(ره) در بحارالانوار روايتي از كتاب جامع‌الاخبار از رسول اكرم(ص) نقل كرده است كه فرمودند:
«سيأتي زمان علي الناس يرون من العلماء كما يفرّ الغنم من الذئب. ابتلاهم بثلاثه اشياء: الاول يرفع البركة من اموالهم، و الثاني سلّط الله عليه سلطانا جائرا و الثالث يخرجون من الدنيا بلا ايمان»20
زماني فرا مي‌رسد كه مردم از علما مي‌گريزند، همان‌گونه كه گوسفندان از گرگ فرار مي‌كنند، در آن شرايط، خداوند آنان را به سه مصيبت گرفتار مي‌كند: اول آنكه بركت را از اموالشان برمي‌دارد. دوم آنكه سلطان ستمگري را بر آنان حاكم مي‌كند و سوم آنكه در هنگام مرگ آنان را بي‌ايمان از دنيا مي‌برد.
نتيجه ي دوري از علما و ائمه ي جماعت اين است كه اشخاص بي‌رحم،‌ جاهل و زورگو بر ملت مسلمان مسلّط مي‌شوند و بركت از اموال ملت برداشته مي‌شود و در پايان عمر نيز بي‌ايمان از دنيا مي‌روند.

مراتب نماز
نماز صحيح، نمازي است كه مقدمات و مقارنات آن مطابق دستورهاي اسلام انجام شود،‌كلمات آن درست ادا شود و قيام، قعود، ركوع و سجود آن به درستي انجام شود. در مقابل اين نماز، نماز باطل قرار دارد و آن نمازي است كه نمازگزار عبارتهاي آن را به طور صحيح ادا نمي‌كند،‌ حمد و سوره را اشتباه مي‌خواند، ركوع و سجود را درست انجام نمي‌دهد،‌نماز را تند مي‌خواند و كلمات آن را شمرده و درست ادا نمي‌كند. چنين نمازي صاحب خود را نفرين مي‌كند و شخصي كه مورد نفرين نماز قرار گيرد، از رحمت خداوند دور مي‌شود و رسول اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) روز قيامت او را شفاعت نمي‌كنند. از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودند:« شخصي كه نماز را سريع مي‌خواند و ركوع و سجود آن را ناقص انجام مي‌دهد، مانند مرغي است كه از زمين دانه برمي‌چيند.»

نماز صحيح سه قسم دارد:
1- نمازي كه موجب رفع تكليف مي‌شود؛ يعني نمازگزار آن را از نظر شرعي صحيح مي‌خواند و كليه شرايط صحت را دارا مي‌باشد، اما آداب ظاهري و باطني نماز رعايت نمي‌شود؛ به عبارت ديگر، نمازگزار هنگام خواندن نماز به كارهاي خود فكر مي‌كند يا با دستها و موهاي خود بازي مي‌كند. چنين نمازي موجب رفع تكليف مي‌شود، اما داراي تأثير تربيتي و معنوي نيست و نزد خداوند ارزشي ندارد و نمي‌تواند عامل صعود انسان به معراج شود، كه «الصلوة معراج المؤمن.»
2- نمازي است كه خضوع ظاهري در آن رعات مي‌شود و نمازگزار علاوه بر آنكه نماز را صحيح مي‌خواند، كلمات را شمرده ادا مي‌كند و ركوع وسجود آن‌را به طور كامل انجام مي‌دهد، آداب ظاهري نماز را نيز مراعات مي‌كند؛ يعني اذان و اقامه مي‌گويد، نماز را با رعايت ترتيل مي‌خواند و مستحبات آن‌را نيز انجام مي‌دهد، اما در نماز حضور قلب و خشوع ندارد. با تمام وجود به خداوند توجّه ندارد و افكارش متوجّه امور دنياست. از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودند:
«من صلي ركعتين لم يحدث فيهما نفسه بشيء من الدنيا غفر له ما تقدم من ذنبه»21
كسي كه دو ركعت نماز بگزارد و در آن دو ركعت درانديشه ي امري از امور دنيا نباشد، تمام گناهان گذشته ي او بخشيده مي‌شود.
مرحوم شيخ حرّ عاملي(ره) روايتي را در وسائل الشيعه نقل مي‌كند و مي‌گويد: حِماد كه يكي از راويان جليل‌القدر، مورد اعتماد و از اصحاب اجماع است؛ يعني روايتهايش را تمام اصحاب قبول دارند، مي‌گويد: روزي خدمت امام صادق(ع) شرفياب شدم. امام(ع) فرمودند: حماد! آيا نماز خواندن مي‌دانمي! گفتم: بلي اي فرزند رسول خدا! حضرت فرمودند: برخيز دو ركعت نماز بخوان. حماد مي‌گويد: دو ركعت نماز معمولي خواندم، ديگر باقي روايت ذكر نشده است؛ اما معلوم مي‌شود كه نماز او صحيح بوده، ولي خشوع را مراعات نكرده است. حماد مي‌گويد: نماز را تمام كردم؛ چهره ي مبارك حضرت امام صادق(ع) درهم كشيده شد و فرمودند: حيف است يك مسلمان پس از شصت سال نماز خواندن، شيوه ي صحيح آن را نداند. حماد مي‌گويد: در برابر امام صادق(ع) شرمنده شدم. امام(ع) فرمودند: من دو ركعت نماز مي‌خوانم. امام(ع) ابتدا اذان و اقامه گفتند و سپس نماز را با حضور قلب و با رعايت آداب ظاهري و باطني به‌جا آوردند. بعد فرمودند: حماد اين‌گونه نماز بخوان.
3- نمازي است كه داراي خشوع باشد؛ يعني نمازگزار آداب ظاهري و باطني نماز را رعايت كند، در نماز حضور قلب داشته باشد، هنگام نماز خود را درمحضر خداوند احساس كند و به يقين بداند كه پروردگار عالم او را مي‌بيند. پيامبر اكم(ص) مي‌فرمايند:
«اعبدالله كانك تراه و ان لم تكن تراه فانّه يراك.»22
خداوند را آن‌چنان پرستش كن كه گويي او را مي‌بيني و اگر تو او را نمي‌بيني،‌پس مسلّماً او تو را مي‌بيند.
قرآن شريف مي‌فرمايد:
﴿قد افلح المؤمنون. الّذين هم في صلاتهم خاشعون.﴾23
همانا اهل ايمان رستگار مي‌شوند. آنان‌كه درنماز خشوع مي‌ورزند.
از پيامبر اكرم(ص) سؤال شد،‌«خشوع چيست؟ حضرت فرمودند: خشوع عبارت است از تواضع و فروتني در نماز و اينكه بنده قلب خود را به طور كامل متوجّه خدا سازد.»24
حضور قلب در عبادات، روح و روان آنها محسوب مي‌شود و نورانيت و مراتب كمال عبادتها به خشوع و مراتب آن بستگي دارد. هيچ عبادتي بدون حضور قلب، مقبول درگاه احديت واقع نمي‌شود و مورد لطف و رحمت ربوبي قرار نمي‌گيرد. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد:
﴿و استعينوا بالصّبر و الصّلوة و انّها لكبيرة الا علي الخاشعين.﴾25
از شكيبايي و نماز ياري جوييد و اين دو جز براي اهل خشوع، امري بزرگ و دشوار است.
آنان‌كه به مقام خشوع نرسيده باشند، نماز واقعي برايشان دشوار و سنگين است. چنين افرادي به خاطر ترس از جهنم و طمع بهشت نماز مي‌خوانند. همه ي اشخاص مي‌توانند در نماز خضوع و خشوع را مراعات كنند، به شرط آنكه تمرين كافي در اين زمينه داشته باشند و نيز داراي اراده‌اي قوي باشند.

نماز مقبول ونماز صحيح
نماز مقبول آن است كه با خضوع و خشوع به‌جا آورده شود و آداب ظاهري و باطني درآن مراعات شود. اين نماز موجب تزكيه ي نفس و پاكي روح وروان مي‌شود و تأثير تربيتي و اخلاقي فراواني دارد. از اين‌رو چنين نمازي را نماز اخلاقي نيز مي‌گويند؛ نمازي كه فرشتگان آن را با درخشندگي خاصي به پيشگاه خداوند متعال مي‌برند و پروردگار عالم اين نماز را مي‌پذيرد.
نماز صحيح، همان‌طور كه پيشتر توضيح داده شد، موجب رفع تكليف مي شود و به سبب آن انسان درجهان آخرت مورد بازخواست قرار نمي‌گيرد. چنين نمازي را نماز فقهي نيز مي‌گويند. نمازي كه فرشتگان آن را در حالي كه نورانيت و درخششي ندارد، به محضر ربوبي مي‌برند و مورد قبول خداوند قرار نمي‌گيرد. پيامبر اكرم(ص) فرمودند:
«ان من الصلوة لما يقبل نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها الي العشرون ان منها لما يلف كما يلف الثوب الخلق فيضرب لها وجه صاحبها و ان ما لك من صلوتك الا ما اقبلت عليه بقلبك.»26
بعضي از نمازها نيمي از آن پذيرفته مي‌شود، بعضي يك سوم آن، برخي يك چهارم و يعضي يك پنجم تا آنجا كه برخي يك دهم آن قبول مي‌شود و بعضي از نمازها همچون جامه ي كهنه پيچيده و بر صورت صاحبش زده مي‌شود و نمازگزار بهره‌اي از نمازهايش نمي‌برد، مگر به اندازه‌اي كه در هنگام خواندن آنها به خداوند توجّه داشته است.
نمازي كه با حضور قلب خوانده شود، ارزشمند و بسيار با اهميت است. ممكن است دربعضي از نمازها شخص نتواند خشوع در آن را مراعات كند. در چنين مواقعي نمازگزار با رعايت خضوع ظاهري و به‌جا آوردن مستحبات، نظير گفتن اذان و اقامه و خواندن ذكرهاي اضافه بر ذكر اصلي در ركوع و سجده‌ها كه در رساله‌هاي عمليّه و كتب ادعيه آمده است، مي‌تواند قبولي نماز خود را فراهم آورد. نمازگزار مي‌‌‌‌تواند بعد از نماز با ذكر صلوات بر پيامبر اكرم(ص)و خواندن تعقيبات؛ يعني دعاهايي كه بعد از نمازهاي يوميّه وارد شده است، بخشي از كاستيهاي نماز خود را جبران كند. آن‌گاه آن نماز را به خداوند متعال عرضه نمايد تا پروردگار با فضل و كرم خود آن را بپذيرد.
در ميان تعقيبات نماز،‌تسبيح حضرت زهرا(س) خيلي فضيلت دارد. امام صادق(ع) مي‌فرمايند: تسبيح جدّه‌ام حضرت زهرا(س)، بعد از نمازهاي روزانه، نزد من از هزار ركعت نماز در هر روز برتر و محبوبتر است. در مورد تعقيبات نماز، از آيت‌الله حصه‌اي(ره) يكي از علماي اصفهان تشبيه زيبايي نقل شده است. ايشان نماز را به بادباك كاغذي تشبيه مي‌كردند و مي‌گفتند: وقتي بادبادك دنباله‌ نداشته باشد به آسمان نمي‌رود. نمازي هم‌كه تعقيب نداشته باشد به عالم ملكوت نمي‌رود.

فوايد نماز
نماز مانند نهر روان و چشمه ي زلال و پاكيزه‌اي است كه انسان مؤمن هر روز روح و روان خود را در آن مي‌شويد. پيامبر اكرم(ص) فرمودند:« نماز مثل چشمه ي زلالي است كه نمازگزار در شبانه روز پنج نوبت در آن شستشو مي‌كند.» نماز بسياري از فضيلتها و نيكوييها را براي انسان تحصيل و بسياري از رذيلتها و زشتيها را از او دور مي‌كند. قرآن شريف مي‌فرمايد:
﴿ان الصلوة تنهي عن الفحشا و المنكر و لذكر الله‌اكبر و الله يعلم ما تصنعون.﴾27
همانا نماز آدمي را از فحشا و منكر باز مي‌دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به كارهايي كه مي‌كنيد، آگاه است.
يكي از فايده‌هاي نماز اين است كه به تدريج روح و اخلاق انسان را پاكيزه مي‌كند و مانند معلم اخلاق عمل مي‌كند؛ معلمي كه همه جا حضور دارد و همه مي‌توانند از آن بهره ببرند؛ معلمي كه موجب نجات انسان از گمراهيها و هدايت او به سوي رستگاري مي‌شود و معلمي كه انسان را به راه راست كه راه سعادت است، هدايت مي‌كند.
وظيفه ي معلم اخلاق به وجود آوردن قلب مطمئن در وجود شاگردش است. وي نهال رذيلت را از دل او برمي‌كند و به جاي آن درخت فضيلت مي‌نشاند. معلم اخلاق شاگرد خود را به سوي خداوند و به سمت نور مطلق رهبري مي‌كند تاجايي كه نور الهي در دل او جلوه‌گر مي‌شود و همه ي رفتار و منش او با نور خداوند همراه مي‌شود. نماز واقعي نيز مانند معلم اخلاق، انسان رابه معراج حقيقي، قرب معنوي و وصول به حق رهبري مي‌كند. دوري كردن از كارهاي ناروا، چه در پنهان و چه در آشكار، از آثار و خواص نماز است. نماز با حضور قلب انسان را از ارتكاب گناهان كبيره و صغيره باز مي‌دارد.
نماز مانند فرشته ي نجاتي در شب اول قبر، عالم برزخ و روز قيامت به فرياد انسان مي‌رسد. نماز بهترين وسيله ي تأمين آسايش و آرامش روح و روان انسان در دنيا و برخورداري از نعمتهاي بهشتي در آخرت است. قرار گرفتن در كنار حوض كوثر با پيامبر گرامي(ص) و ائمه اطهار(ع) با نماز امكان پذير مي‌شود. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد:
﴿ومن اعرض عن ذكري فانّ له معيشة ضنكاً و نحشره يوم القيامة اعمي. قال رب لم حشرتني اعمي و قد كنت بصيراً. قال كذلك اتتك آياتنا فنسيتها و كذلك اليوم تنسي.﴾28
و هر كس از ياد من اعراض كند، زندگيش تنگ شود و روز قيامت نابينا محشورش سازيم.گويد:اي پروردگار من! چرا مرا نابينا محشور كردي و حال آنكه من بينا بودم؟ گويد: همچنان كه تو آيات ما را در دنيا فراموش مي‌كردي، امرزو خود فراموش گشته‌اي.
هر گاه آيه ي شريفه را همراه با آيه ي «اقم الصلوه لذكري.»29 مورد توجه قرار دهيم، نتيجه مي‌گيريم كه يكي از مصاديق ذكر در اين آيه نماز است. بنابراين، كسي كه نماز نخواند و يا نماز را سبك بشمارد، در دنيا زندگي خوب و پربركتي ندارد و در روز قيامت نابينا محشور مي‌شود.
يكي از فوايد نماز آن است كه نگراني، اضطراب و افسردگي را كه بيماري رايج در عصر حاضر است، در مؤمنان حقيقي و نمازگزاران واقعي از بين مي‌برد. چنان‌كه قرآن كريم مي‌فرمايد:
«الابذكر الله تطمئن القلوب.»30
آگاه باشيد كه ياد خدا دلها را آرامش مي‌بخشد.
در زمان پيامبر اكرم(ص)، دريكي از جنگها كه نزديك بود سپاه اسلام با شكست روبه‌رو شود، پيامبر(ص) فرمودند: امتي الصلوة، امتي الصلوة و دو ركعت نماز خواندند و سپس با توكل بر خداوند و قلبي مطمئن بر دشمن پيروز شدند.
شيخ‌الرّئيس ابوعلي سينا(ره) فيلسوف و دانشمند مشهوري است و كتابهاي فراواني تأليف كرده است. يكي از شاگردان او به نام ملاسليمان نقل مي‌كند:« زماني كه شيخ‌الرّئيس در نيمه‌هاي شب مشغول مطالعه بود و مسئله و شبهه‌اي براي او پيش مي‌آمد و نمي‌توانست آن را حل كند، همان موقع به مسجد مي‌رفت و دو ركعت نماز مي‌خواند و شبهه‌اش برطرف مي‌شد.»

نماز شب
از امور مستحبي كه در آيات و روايات بر آن تأكيد فراواني شده است، خواندن نماز شب است. انس‌بن مالك مي‌گويد كه از رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمودند:
«الركعتان في جوف الليل احبّ الي من الدّنيا و ما فيها.»31
دو ركعت نماز در دل شب، نزد من از دنيا و آنچه در آن است، محبوبتر است.
وقتي كه مؤمن در نيمه‌هاي شب، با صرف نظر كردن از لذّت و شيريني خواب از جاي خود برمي‌خيزد و نماز شب مي‌خواند، مورد عنايت خاصي از سوي پروردگار عالم قرار مي‌گيرد.
يكي از شرايط سير و سلوك و قرار گرفتن در مسير تقرّب به حق‌تعالي، اقامه ي نماز شب و مداومت بر آن است. امام حسن عسگري(ع) مي‌فرمايند: « وقتي انسان بخواهد منازل طريقت را طي كند و به مقام«لقاءالله» برسد، بايد از نماز شب ياري جويد كه پيمودن راه سير و سلوك بدون نماز شب ناممكن است.»
امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خويش، از رسول خدا(ص) نقل مي‌كند كه فرمودند:
«مازال جبرئيل يوصيني بقام الليل حتي ظننت ان خيار امتي لن يناموا.»32
جبرئيل هميشه قيام به عبادت درشب را به من توصيه مي‌كرد، آن‌چنان كه گمان نمودم ديگر نيكان امت من شبها نمي‌خوابند.
خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد:
﴿ومن الليل فتهجّد به نافلةً لك عسي ان يبعثك ربك مقاماً محموداً.﴾33
و قسمتي از شب را بيدار باش و به نافله‌هايي كه خاص تو مي‌باشد بپرداز، باشد كه خداوند به تو مقام محمود عنايت فرمايد.
در اين آيه،‌خداوند رسول اكرم(ص) را به تهجّد، قيام به عبادت در شب و انجام دادن نافله‌هاي خاصي امر مي‌كند و مي‌فرمايد:« به واسطه ي نماز شب به تو مقام محمود عنايت مي‌كنيم.» به اين دليل پيامبر اكرم(ص) را محمود مي‌گويند كه مورد ستايش خداوند است. مقصود از مقام محمود اين است كه انسان در دنيا و آخرت به درجه و مقامي مي‌رسد كه ديگران به او غبطه مي‌خورند.
شخصي كه نماز شب خوانده است،‌ در روز قيامت نورانيت و درخشندگي خيره‌كننده‌اي پيدا مي‌كند. او در صف محشر جلو مي‌رود تا به صف انبيا مي‌رسد و آنجا مقام محمود است،‌در چنان موقعيتي اهل محشر به او غبطه مي‌خورند.

فوايد نماز شب
مهمترين فايده ي نماز شب اين است كه موجب آمرزش و غفران الهي است. پيامبر اكرم(ص) فرمودند:
«اذا قام العبد من لذيذ مضجعه و النعاس في عينه ليرضي ربه بصلاة ليله باهي الله به الملائكة و قال: اما ترون عبدي هذا قد قام من لذيذ مضجعه الصلاة لم افرضها عليه، اشهدوا انّي قد غفرت له.»34
آن‌گاه كه بنده از بستر گرم و خوشايند خود برمي‌خيزد، تا خشنودي پرودگارش را با برپاداشتن نماز شب به دست بياورد، در حالي كه خواب آلودگي در چشمان او باقي است، خداوند متعال به خاطر او به فرشتگان مباهات مي‌كند و مي‌فرمايد: آيا نمي‌بينيد اين بنده ي مرا! او از بستر گرم خويش برخاسته است تا نمازي را كه بر او واجب نگردانيده‌ام، برپا دارد؛ شاهد باشيد كه من او را آمرزيدم.
نماز شب موجب تابش انوار ربوبي است. تابش نور پروردگاري بر دل شب‌زنده‌داران نمازگزار، بر چهره ي آنان نيز تجلّي مي‌كند، به‌طوري كه بر همگان آشكار مي‌گردد. گويي زيبايي، شادابي و نشاط خاصي بر چهره آنان ظاهر مي‌شود.
از امام سجاد(ع) پرسيدند:« چرا مداومت كنندگان نماز شب از زيبايي خاصي برخوردارند؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: براي اينكه آنان با خدا خلوت كرده‌اند و خداوند پرتوي از نور خود را بر چهره ي آنان تابانيده است.»
جذبه‌هاي الهي شامل بندگاني مي‌شود كه در دل شب براي خواندن نماز شب قيام مي‌كنند. چنين بندگاني درمعرض رحمت الهي و نسيم ربوبي قرار مي‌گيرند. نماز شب موجب حسن خلق مي‌شود و غم و اندوه را از دل بنده ي شب‌زنده‌دار زايل مي‌كند. نماز شب راه و روش انبياست و موجب ارتقاي منزلت و مقام نزد پروردگار متعال مي‌شود. نماز شب موجب خشنودي پروردگار و از بين رفتن گناهان مي‌شود. در روايات آمده است كه نماز شب روزي را زياد و صورت را زيبا مي‌كند.
نمونه‌هاي كوچكي از فوايد و آثار نماز شب ذكر شد و براي بركات آن حد و اندازه‌اي نمي‌توان تعيين كرد. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد:
﴿فلا تعلم نفس ما اخفي لهم من قرة اعين جزاء بما كانوا يعملون.﴾35
كسي نمي‌داند كه در عالم غيب آنچه مايه ي روشني چشمهاست براي شب زنده‌داران آماده شده است و اين پاداش عملي است كه انجام داده‌اند.
از وصاياي پيامبر اكرم(ص) به علي(ع) است كه مي‌فرمايد:
«يا علي! ثلالث فرحات للمؤمن: لقي الاخوان و الافطار من الصّيام و التّهجد من آخر الّيل.»36
اي علي! براي مؤمن سه شادي است: ديدار برادران، گشودن روزه هنگام افطار و شب‌زنده‌داري و نماز در آخر شب.
نماز شب يازده ركعت است،‌هشت ركعت آن به صورت چهار نماز دو ركعتي است كه با نيّت نماز شب خوانده مي‌شود و دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر است. در اهميت نماز شفع و نماز وتر همين بس كه خداوند در سوره ي فجر به آنها سوگند ياد كرده است.
مراعات حضور قلب در نماز شب، شرط اساسي است. نمازي كه در آن حضور قلب نباشد، مقبول نيست و موجب صعود و عروج به سوي خداوند متعال نمي‌شود. رعايت اخلاص و مجاهدت در نماز شب از اركان اصلي آن محسوب مي‌شود.

نمازهاي ديگر
علاوه بر نمازهاي يوميّه، نمازهاي ديگري نيز بر يك مسلمان واجب است كه در صورت وجود شرايط بايد آنها را به‌جا آورد. از جمله ي اين نمازها مي‌توان موارد زير را ذكر كرد:

1. نماز جمعه
از جمله نمازهايي كه در زمان پيشوايان معصوم (ع) و نايبان آن بزرگواران بر امّت مسلمان واجب مي‌شود،‌نماز جمعه است. روز جمعه، روز بزرگ و عيد شريفي است. خداوند امّت مسلمان را به اين روز مخصوص گردانيده و آن را وقت شريفي براي عبادت قرار داده است تا ايشان را به مقام قرب خود نزديك و از آتش دوزخ دور كند. يكي از عبادتهايي كه موجب نزديكي به پيشگاه حضرت حق مي‌شود، نماز جمعه است. خداوند در قرآن كريم از نماز جمعه به «ذكرالله» تعبير كرده است و از ميان ساير نمازها كه بهترين وسيله ي تقرب به مقام قرب هستند، نماز جمعه را به ذكر خاص مخصوص گردانيده و فرموده است:
﴿يا ايها الذين آمنوا اذا نودي للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الي ذكرالله و ذروا البيع ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون.﴾37
اي كساني‌كه ايمان آورده‌ايد، چون به نماز جمعه فراخوانده شديد، به سوي ذكر خدا بشتابيد و داد و ستد را رها كنيد. اگر دانا باشيد، اين كار برايتان بهتر است.
رسول اكرم(ص) فرمودند:« كسي كه سه نماز جمعه را از روي عمد و بدون علت ترك كند، خداوند بر قلبش مهر نفاق مي‌زند.»38
از امام باقر(ع) روايت شده است كه فرمودند:« ملائكه مقرّب در هر جمعه به زمين مي‌آيند و با آنها كاغذهايي از نقره و قلمهايي از طلاست. پس بر در مساجد بر كرسي‌اي از نور مي‌نشينند و نام اشخاصي را كه براي نماز جمعه حاضر مي‌شوند به ترتيب مي‌نويسند تا زماني كه امام جمعه از مصلي خارج شود، همين‌كه امام خارج شد، دفترهاي خود را مي‌بندند.»39
نماز جمعه دو ركعت است و به‌جاي نماز ظهر خوانده مي‌شود و داراي دو خطبه است. از حضرت علي(ع) روايت شده است كه فرمودند:« وقتي كه امام خطبه مي‌خواند، نبايد صحبت كرد و به جايي توجّه نمود،‌ مگر آن مقدار كه در نماز جايز است. همانا نماز جمعه دو ركعت قرار داده شده است، به مناسبت دو خطبه كه به جاي دو ركعت آخر محسوب مي‌شود. پس تا امام خطبه را تمام نكرده است،‌مثل اين است كه مشغول نماز هستي.40

2. نماز عيدين
در دو عيد بزرگ اسلامي كه يكي عيد سعيد فطر و ديگري عيد قربان است، مقرّر شده است كه در زمان امام معصوم(ع) و نايبان ايشان مسمانان دو ركعت نماز عيد به‌جا آورند. شرايط برپايي اين نماز مانند نماز جمعه است.

نماز آيات
هنگام گرفتن خورشيد و ماه، وقوع زمين لرزه و وزش بادهاي سخت و تاريك و ديگر اموري كه باعث ترس وبيم عموم مردم شود،‌دو ركعت نماز آيات بر مسلمانان واجب مي‌شود. كيفيت و شرايط انجام دادن اين فريضه در رساله‌هاي علميّه ذكر شده است.


پي نوشتها :
1. قرآن، بقره/ 3.
2. قرآن، بقره/43 .
3. الكافي، ج 3، ص 264؛ بحارلانوار، ج 82، ص 226.
4. بحارالانوار، ج 82، ص202.
5. قرآن، مدثر/ 40-45.
6. قرآن، مدثر،/ 48.
7. بحارالانوار، ج 82، ص 236.
8. همان، ج 83، ص 9.
9. قرآن، مؤمنون / 9.
10. بحارالانوار، ج 82، ص 359.
11. همان، ج 83، ص 21.
12. المحجه ي البيضاء، ج 1، ص 340.
13. همان، ج 1، ص 339.
14. همان، ج 1، صص 264 - 365.
15. بحارالانوار، ج 84، ص 230.
16. المحجه ي البيضاء، ج 1، ص 342.
17. همان، ج 1، ص 343.
18. همان، ج 1، ص 358.
19. همان، ج 1، ص 344.
20. بحارالانوار، ج 22، ص 454.
21. المحجه ي البيضاء، ج 1، ص 349.
22. سر الصلوه ي، ص 50.
23. قرآن، مؤمنون/ 1 - 2.
24. بحارالانوار، ج 84‌، ص 264.
25. قرآن، بقره/ 45.
26. سر الصلوه ي، ص 50.
27. قرآن، عنكبوت/ 45.
28. قرآن، طه/ 124 - 126.
29. قرآن، طه/ 14.
30. قرآن، رعد/ 28.
31. بحارالانوار، ج 87، ص 148.
32. همان، ج 76، ص 333.
33. قرآن، اسراء/ 79.
34. وسائل الشيعه، ج 8، ص 157.
35. قرآن، سجده/ 17.
36. بحارالانوار، ج 74، ص 352.
37. قرآن، جمعه/ 9.
38. المحجه ي البيضاء، ج 2، ص 14.
39. همان، ج 2، ص 26.
40. همان، ج 2، ص 28.