و سمنون ابن حمزه متوفى در سال 298
و گروهى ديگر، ششصد ركعت نماز مى خواندند،
مانند:
حارث بن يزيد حضرمى متوفى در سال 130
و حسين ابن فضل كوفى متوفى در سال 282
و على ابن على ابن النجاد ابى اسماعيل بصرى
و ام الصهبا، معاذه عدويه
و بعضى ديگر هفتصد ركعت نماز مى خواندند،
مانند:
اسود ابن يزيد " زيد " نخعى متوفى در سال
75
عبد الرحمن ابن اسود متوفى در سال 98
خود آنان در شرح حال بسيار از رجال اهل سنت
نقل كرده اند كه آنان در شبانه روز و يا تنها
در روز هزار ركعت نماز مى خواندند و اين را از
فضائل آنان بشمار آورده اند و از آن جمله است:
1 - مره ابن شراحيل همدانى متوفى در سال 76 ه
چنانكه كفته شده در هر شبانه روز هزار ركعت
نماز مى خوانده.
2- عبد الرحمان ابن ابان ابن عثمان ابن
عفان در هر روز هزار ركعت نماز مى خوانده است.
3- ترمذى درباره عمير ابن هانى ابو الوليد
الدمشقى تابعى مى نويسد او در هر روز هزار
ركعت نماز و صد هزار تسبيح مى گفته است و محمد
عبد الحى انصارى حنفى در " اقامه الحجه " صفحه
7 نيز چنين آورده است، ولى در " تهذيب التهذيب
" جلد 8 صفحه 150 آمده است كه او هر روز هزار
سجده مى كرده و صد هزار تسبيح مى گفته است.
4- على ابن عبد الله عباسى متوفى در سال
117 ه در هر روز و يا در شبانه روز هزار ركعت
نماز مى خوانده است.
5- ميمون ابن مهران الرقى متوفى 117 ه كه
از علماء " الجزيره " بوده است در مدت هفده
روز هفده هزار ركعت نماز خوانده است.
6- بلال ابن اسعد اشعرى متوفى 120 ه در
شبانه روز هزار ركعت نماز مى خوانده است.
7- عامر ابن عبد الله اسدى مدنى بر خود فرض
كرده بود كه در هر روز هزار ركعت نماز بخواند.
8 - مصعب ابن ثابت ابن عبد الله ابن زبير
متوفى در سنه 157 در هر شبانه روز هزار ركعت
نماز مى خوانده است. 9- ابو السائب مخزومى در
هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند است.
10- سليمانان كه قيس گفته است: در هر شبانه
روز هزار ركعت نماز مى خوانده تا آنكه زمين
گير شده در آن وقت نشسته هزار ركعت نماز مى
خوانده است.
11- كهمس ابن حسن ابو عبد الله الدعاء در
شبانه روز هزار ركعت نماز مى خوانده است.
12- محمد ابن حفيف الشيرازى ابو عبد الله
متوفى در سال 371 چه بسا از صبح تا عصر هزار
ركعت نماز مى خوانده است.
13- ابو حنيفه پيشواى حنفى ها در هر شب
سيصد ركعت نماز مى خوانده است. و روزى از راهى
مى گذشت شنيد كه زنى به زن ديگرى مى گويد كه:
اين مرد هر شب پانصد ركعت نماز مى خواند، و او
بعد از اين همان پانصد ركعت نماز را در هر شبى
مى خواند و روزى ديگر از ميان جمعى از بچه ها
مى گذشت كه برخى از آنها به برخى ديگر گفتند:
اين مرد در هر شب هزار ركعت نماز مى خواند و
شب را نمى خوابد.
ابو حنيفه مى گويد از اين ساعت تصميم گرفتم
شب ها هزار ركعت نماز بخوانم و اصلا نخوابم
14 - رابعه عدويه شبانه روز هزار ركعت نماز
مى خوانده است.
و ما هم اكنون از يارانمان، كسانى را مى
شناسيم كه گاهى در شب و گاهى در شبانه روز
كمتر از هفت ساعت هزار ركعت نماز همه چيز تمام
بر خلاف پندار " ابن تيميه كه مى پنداشته محال
است " مى خوانند
بنابر اين بجا آوردن هزار ركعت نماز در
شبانه روز هيچ گاه تمام وقت آن را اشغال نمى
كند و نيازمند به مصرف تمام وقت و يا نصف آن
نيست و چنين كارى مخالف با سنت پيامبر نيز نمى
باشد، بلكه عين سنت است و عمل علماء و اولياء
نيز را تاييد كرده. پس هر كه مى خواهد از نماز
زياد و يا كم بجا آورد.
على هذا مداومت بر شب زنده دارى در تمام شب
اگر مستحب نباشد و چنانكه ابن تيميه پنداشته
مكروه و مخالف سنت ثابته پيامبر اكرم باشد،
چگونه در طى كتاب ها از فضائل بزرگان آنان به
شمار آمده است؟ و اينك اسامى و چگونگى اعمال
بعضى از آنان ذيلا آورده مى شود:
1- سعيد ابن مسيب تابعى متوفى در سال 92 ه
چهل سال با وضوئى كه در ثلث اول مى گرفته نماز
صبح را مى خوانده است.
2- حسن بصرى تابعى متوفى 110 ه چهل سال با
وضوئى كه در ثلث اول شب مى گرفته نماز صبح را
مى خوانده است.
3- پيشواى حنفى ها نعمان چهل سال نماز صبح
را با طهارت نماز عشاء خوانده است.
و ابن مبارك گفته است: چهل و پنج سال.
4- ابو جعفر عبد الرحمن ابن اسود نخعى
متوفى 98 ه نماز صبح را با وضوء عشاء خوانده
است.
5- فقيه ابو بكر نيشابورى رحال چهل سال
نماز صبح را با طهارت عشاء وانده است.
او مى گويد: چهل سال شب ها به شب زنده دارى
مشغول بوده و نخوابيده است و هر شب پنج " حبه
" غذا قوتش را تشكيل مى داد و نماز صبح را با
طهارت عشا مى خوانده است.
6- محمد ابن عبد الرحمن ابو حارث متوفى 159
ه تمام شب نماز مى خوانده است.
7- هاشم "در صفه الصفوه هشم آمده" ابن بشير
ابو معاويه متوفى 183 ه بيست سال نماز صبح را
با وضوء عشاء خوانده است.
8- ابو غياث منصور ابن معتمر سلمى متوفى
132 ه تمام شب را با يك ركعت نماز بدون ركوع و
سجده به صبح مى آورده است.
9- ابو الحسن اشعرى بيست سال نماز صبح را
با وضوء عشاء مى خوانده است.
10- ابو الحسين ابن بكار بصرى متوفى 199 ه
نماز صبح را با وضوء ثلث اول شب مى خوانده
است.
11- حافظ سليمان ابن طرخان تيمى چهل سال
نماز صبح و عشاء و را با يك وضوء خوانده است.
12- ابو خالد يزيد ابن هارون حافظ چهل و چند
سال نماز صبح را با وضوء عشاء خوانده است.
13- عبد الواحد ابن زيد چهل سال نماز صبح
را با وضوء عشاء مى خوانده است.
پاسخ ديگر به ابن تيميه
نكته ديگرى كه در پاسخ ابن تيميه بايد
متذكر بود اين است كه " سنت " طبق عقيده
برادران سنى ما تنها با فعل پيامبر اكرم ثابت
نمى شود، بلكه با رفتار هر فردى از افراد
مسلمين نيز ثابت خواهد شد.
روى اين حساب، چه مانعى دارد كه امير
المومنين عليه السلام كسى باشد كه خواندن هزار
ركعت نماز را در يك شبانه روز سنت قرار داده
باشد؟
چنانكه باجى، سيوطى، ستكوارى و ديگران
تصريه كرده اند كه: " نخستين كسى كه نماز "
تراويح " را سنت قرار داده عمر بن خطاب بوده
كه در سال چهاردهم هجرى چنين كارى را كرده است
و او اول كسى است كه مردم را بر انجام نماز
تراويح گرد آورده و بجا آوردن نوافل با جماعت
در ماه رمضان نيز از بدعت هاى اوست.
و نيز نخستين كسى كه شارب الخمر را هشتاد
تازيانه زده، عمر بن خطاب بوده كه نظير اين
گونه بدعت ها كه بعدا نيكو شمرده شده و مورد
پيروى قرار گرفته است. "
و گفته حافظ ابو نعيم اصفهانى و خازن و
ديگران نيز شاهد ديگر بر عدم انحصار سنت به
فعل رسول خدا است، آنان مى گويند: نخستين كه
نماز را براى مسلمانى كه " صبرا " كشته شده
سنت قرار داده " خبيب بن عدى " انصارى بوده
است.
گفتارى مورخان درباره سنت معاويه در موضوع
ارث و ديه دليل ديگرى بر عدم انحصار نسبت به
فعل رسول خدا طبق عقيده آنان است، آنان مى
گويند: اين كار معاويه خلاف سنت پيامبر اكرم و
خلفاء چهارگانه بعد از آن حضرت است كه آنان
جون راه پيامبر اكرم را پيروى مى كردند، روش
آنان نه نام " سنت خلفاء " معروف و مورد پيروى
قرار گرفته است.
و نيز عمل عمر بن عبد العزيز در مورد سنت
قرار دادن رسم تبريك در عيدها دليل ديگرى بر
عدم انحصار سنت به فعل رسول خدا است.
مگر از پيامبر اسلام به طريق صحيح نيامده
است: بر شما باد عمل كردن به سنتم و سنت خلفاء
راشدين هدايت يافته؟
و اگر رسيده چرا آن را اختصاص به سنتهاى
خلفاء منهاى على مى دهيد و از شمول آن نسبت به
سنتهاى امير المومنين عليه السلام منع مى
نمائيد؟
و براى رفع پندارهاى ابن تيميه و كسانى كه
قى كرده او را مى خورند، شيخ محمد عبد الحى
حنفى رساله اى نوشته و نام آن را " اقامه
الحجه على ان الاكثار فى التعبد ليس ببدعه "
گذارده است و در آن نام عده اى از صحابه
وتابعان را كه كوشش فراوان دربندگى خدا داشته
و عمرشان را در ان راه نهاده اند ذكر مى كند.
اين رساله، داراى فوائد زيادى است كه نمى شود
محتوى آن را ناچيز شمرد و در سال 1311 ه در
هند چاپ شده است.
او در صفحه 18 همان رساله مى نويسد: "
خلاصه مطلب كه پيروى از علماء بزرگوار مورد
قبول من نيز مى باشد اين است كه: تمام شب را
به عبادت مشغول بودن و خواندن تمام قرآن در
شبانه روز يكبار يا چند بار و انجام هزار ركعت
نماز، يا بيشتر و امثال اين گونه عبادات نه
بدعت است و نه در شرع از آن نهى شده، بلكه
عملى نيكو و مطلوب است.
و اما اينكه گفته شده: چنين كارى مقدور
نيست، منشا آن كسالت روحى او از انجام عبادت
زياد است و كسانى كه در تمام عمرشان نشاط
انجام چنين عباداتى را نداشته و از رفتار
پسنديده و عادات خدائى پارسايان و بندگان خالص
خدا بدور و بى بهره اند مى پندارند كه چنين
كارى غير مقدور است، و لى كسانى كه شيرنى
اطاعت و بندگى خدا را چشيده اند اين گونه
اعمال را، جزء امور عادى مى شمارند.
مشكل اوراد و ختم ها
انسان بررسى گر، در طى كتب و قاموس ها،
اعمال زياد طاقت فرسائى را كه بيش از هزار
ركعت نماز وقت را اشغال مى كند مى يابد كه به
افراد معمولى نسبت داده شده واحدى از ابن
تيميه و ديگران، چنان اعمال را منكر نشده و
راويان چنان رواياتى را مورد طعن و انكار قرار
نداده اند و فلسفه آن بسيار روشن است، زيرا
انگيزه هاى كه ايجاب مى كرده فضائل ائمه عليهم
السلام را انكار كنند در آن موارد وجود نداشته
است.
و اينك گوشه اى از آن اعمال را ذيلا خاطر
نشان مى كنيم:
1- عويمر بن زيد ابو الدرداء صحابى متوفى
32 ه در هر روز صد هزار تسبيح مى گفته است.
2- ابو هريره دوسى صحابى متوفى 59 - 58 -
57 ه در هر شبى پيش از خواب 12 هزار مرتبه
تسبيح مى گفته و در هر روز 12 هزار بار
استغفار مى كرده است.
3- خالد بن معدان متوفى 108 - 104 - 103 ه
هر روز غير از قرآنى كه مى خوانده چهل هزار
تسبيح مى گفته است
4- عمير ابن هانى متوفى 127 ه در هر روز صد
هزار تسبيح مى گفته است. 5- ابو حنيفه، پيشواى
حنفى ها مى رفت براى نماز جمعه و پيش از آن
بيست ركعت نماز مى خوانده و قرآن را در آن ختم
مى كرده است.
6- يعقوب ابن يوسف ابو بكر مطوعى متوفى 287
ه در هر روز "در نسخه ديگر آمده: در هر شب"
سوره توحيد را سى و يك هزار بار يا چهل و يك
هزار بار مى خوانده است "ترديد از جعفر راوى
بوده است".
7- جنيد قواريرى متوفى 298 ه هر روز سيصد
ركعت و به قول ابن جوزى چهار صد ركعت نماز مى
خوانده و سيصد هزار تسبيح مى گفته است.
8- فقيه حرم امام محمد در هر روز شش هزار
مرتبه قل هو الله احد مى خوانده و اين قسمتى
از اوراد او بوده است.
9- شيخ احمد زواوى متوفى 922 ه هر روز و شب
بيست هزار مرتبه تسبيح مى گفته و چهل هزار
مرتبه صلوات بر پيغمبر مى فرستاده است.
10- محمد بن سليمان جزولى هر روز چهارده
هزار مرتبه بسم الله مى گفته.
11- عبد العزيز مقدسى مى گويد: از روز
بلوغم تاكنون حسابم را رسيدم ديدم لغزشهايم
بيش از سى و شش تا بيست و براى هر لغزشى صد
هزار مرتبه استغفر الله گفتم و هزار ركعت نماز
خواندم كه در هر ركعتى يك ختم قرآن نمودم.
و تو مى دانى كه هزار ركعت نماز شامل هشتاد
و سه هزار كلمه است، زيرا