الغدير جلد ۶

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه جمال الدين موسوى

- ۳ -


برادر او در ميان همه مردم بوده. آن شخصيت بزرگوارى كه نزديكى و مقام قرب و درجه امتيازش نزد پيامبر و جانبازيهاش در راه دين پاك از حقايق روشن و غير قابل انكارى است، و ما بزودى شما را بر متن صحيح اين حديث "حديث طير مشوى " و طرق فراوان آن واقف ميسازيم و شما را در جريان صحت آن ميگذاريم تا بدانيد كه ايراد بر صحت و سنديت آن چگونه از امتيازات اموى و از مميزات هواپرستى و زنگار دل است.

3- گويد: آنچه برخى از مردم عوام پندارند و ميان بسيارى از آنها مشهور است كه: على ساقى كوثر است، هيچگونه اصل و ماخذى ندارد و از طريق صحيح مورد اعتمادى نقل نشده است، چرا آنچه جاى ترديد نيست اين است كه رسول خدا " ص " تنها كسى خواهد بود كه مردم را آب ميدهد " 456/7 ".

پاسخ- خواننده محترم نبايد فكر كند اين سخن تنها پندار مردم عوام است، زيرا او در اين نسبت قطعى اش حكم دروغ صادر كرده، و ما در اين باره حديث مورد وثوق و مطمئن داريم كه حفاظ مورد وثوق احاديث بدان معترفند، " مراجعه كنيد بجلد دوم همين كتاب صفحه 321 ".

4-در جلد 7 صفحه 334 كتابش حديث صحيحى با اسناد امام احمد ترمذى درباره اسلام امير المومنين و اينكه آنحضرت نخستين مسلمان و نماز گزار بوده، نقل كرده، سپس گويد: اين حديث از هر طريقى روايت شود صحيح نيست. و احاديث زياد ديگرى نيز در اينباره رسيده كه على نخستين كسى است كه اسلام را پذيرفت، ولى هيچيك از آنهاصحيح نيست... تا باخر.

پاسخ- آيا كسى نيست از اين مرد بپرسد چرا هيچكدام آنها از هر طريق كه روايت شود، صحيح نيست هر چند طريق آن صحيح، رجالش مورد وثوق، و حافظان حديث حكم به صحت آن كرده و ارباب سير بر نقل آن اتفاق داشته باشند و در ميان صحابه نخستين و تابعين آنها، مسلم بوده باشد؟ با اينحال چرا بايد صحيح نباشد؟! اگر در اين مقام بهمين سخن اكتفا كنيم ممكن است خواننده گمان كند ما نيز در برابر ادعاى او، دعوى بدون دليلى ارائه داده ايم از اينرو براى روشن شدن وضع به برخى از دلائل خود اشاره ميكنيم. هر چند براى حفظ اختصار از آوردن دلائل بسيار معذوريم:

احاديث صريح نبوى

1- پيامبر " ص " فرمود: اول كس از شما كه در حوض كوثر بر من وارد ميشود، آن كسى خواهد بود كه اول بار، اسلام آورده، يعنى على بن ابيطالب عليه السلام.

اين حديث را حاكم در مستدرك 136/3 نقل كرده و بر صحتش اعتراف نموده است و خطيب بغدادى در تاريخش 81/2 آنراآورده، و در استيعاب 457/2 و شرح ابن ابى الحديد نيز يافت ميشود.

و در تعبير ديگر آمده است: اول هذه الامه ورودا على الحوض اولها اسلاما على بن ابيطالب رضى الله عنه،

اين حديث در سيره حلبيه 285/1، سيره زينى دحلان 188/1 حاشيه سيره حلبيه يافت ميشود و در تعبير ديگر اول الناس ورودا على الحوض اولهم اسلاما على بن ابيطالب " مراجعه كنيد بمناقب فقه ابن المغازلى، و مناقب خوارزمى.

2- " پيغمبر " ص " به فاطمه فرمود: ترا به ازدواج كسى درآوردم كه بهترين فرد امت من است، علمش از همه بيشتر، و حلمش از همه برتر، و اسلامش بر ديگران اسبق است " مراجعه كنيد به صفحه 95 كه گذشت.

3- " پيغمبر " ص " به فاطمه فرمود: على در بين اصحاب من اول كسى است كه اسلام آورده و سابقه دارترين فردى است كه بمقام تسليم رسيده است. " حديث صحيحى است مراجعه كنيد بصفحه 95.

4-" پيامبر " ص " دست على را گرفته گفت: اينست اول كسى كه بمن ايمان آورده و اينست اول كسى كه روز قيامت با من مصافحه خواهد كرد، و اينست صديق اكبر " مراجعه كنيد بجلد دوم 314 و 313 "

5- از ابى ايوب روايت شده كه گفت: رسول خدا " ص " فرمود: هفت سال فرشتگان تنها برمن و على درود ميفرستادند. زيرا تنها ما بوديم كه نماز ميگذارديم و هيچكس جز ما نماز نميگذارد.

مناقب فقيه ابن مغازلى با دو سند | اسد الغابه 18/4 | مناقب خوارزمى. و آنجا است كه پرسيدند: چرا چنين باشديا رسول الله؟ فرمود: زيرا كسى از مردان جز او با من نبود. كتاب فردوس ديلمى، شرح ابن ابى الحديد نقل از رساله اسكافى 258/3، فرائد السمطين باب 47.

6- ابن عباس گويد: پيامبر " ص " فرمود: اول كسى كه با من نماز گزارد على بود " فرائد السمطين باب 37 از چهار طريق "

7- معاذ بن جبل گويد: رسول خدا " ص " فرمود: يا على در امتياز نبوت من در مقابل تو قرار گرفته ام و پس از من پيغمبرى نخواهد بود و تو با هفت امتياز در مقابل مردم قرار گرفته اى و احدى از قريش را نميرسد انكار آن فضائل كند: تو اول كسى بوده اى كه بخدا ايمان آورده اى و در پيمان با خدا وفادارترين مردم و در امر او استورترين... تا آخر حديث " حليه الاولياء 66/1 "

8- ابو سعيد خدرى گويد: رسول خدا " ص " در حالى كه دست به پشت على " ع " ميزد گفت: يا على هفت خصلت تو راست كه در روز قيامت كسى نتواند در آنها با تو محاجه كند تو اول مومنى هستى كه بخداايمان آورده اى، تو وفادارترين مومنى هستى كه بعهد خدا وفادارى كرده، و تو در امر خدا از همه مومنان استوارترى... تا آخر " حليه الاولياء 36/1 ".

9- در بخشى از حديث ابى بكر هذلى و داود بن ابى هندشعبى از رسول خدا است كه به على فرمود: اين " على ع " اول كسى است كه بمن ايمان آورده و مرا تصديق كرده و با من نماز گزارده است. " شرح ابن ابى الحديد 256/3 " 10- ابابكر و عمر به خواستگارى فاطمه " ع" اقدام كردند، رسول خدا " ص " آنانرا به اين عذر كه اين امر از حدود ماموريت من بيرون است، رد كرد. آنگاه على " ع " بخواستگارى آمد و پيغمبر " ص " پذيرفته، فاطمه " ع " را به ازدواج على " ع " درآورد و بدوفرمود: ترا به ازدواج كسى درآوردم كه بر همه امت در اسلام پيشى گرفته است. اين حديث را گروهى از صحابه مانند اسماء بنت عميس، ام ايمن، ابن عباس و جابر بن عبد اله، روايت كرده اند. " شرح ابن ابى الحديد 257/3 "

سخنان اميرالمومنين درباره اولين مسلمان

1- من بنده خدا و برادر رسول اويم، منم صديق اكبر، پس از من جز دروغگوى تهمت زن ديگر كس آنرا نميگويد، من مدت هفت سال با رسول خدا " ص " نماز گزاردم، و اول كسى هستم كه با او بنماز ايستاد.

اسناد اين حديث از طرق ابن ابى شيبه، نسائى، ابن ماجه، حاكم و طبرى به صحيح پيوسته است و رجالش همه مورد وثوقند " مراجعه كنيد جلد 2 از همين كتاب صفحه 314 "

2- انا اول رجل اسلم مع رسول الله صلى اله عليه و سلم اين حديث را ابو داود به اسناد صحيحش از امير المومنين " ع " نقل كرده " شرح ابن ابى الحديد 258/3 "

3- انا اول من اسم مع النبى صلى اله عليه و سلم اين حديث را خطيب بغدادى در تاريخش 233/4 نقل كرده است

4- انا اول من صلى مع رسول الله صلى اله عليه و سلم

اين حديث را احمد نقل كرده و حافظ هيثمى در مجمع الزوائد آنرا آورده و گفته است: رجال حديث همه صحيح اند مگر حبه العرنى كه موثق است. و نيز ابو عمرودر استيعاب 458/2 و ابن قتيبه در المعارف 74 از طريق ابى داود از " شعبه " از سلمه بن كهيل، از حبه از امير المومنين " ع " نقل كرده كه اسنادش همه صحيح و رجال سندش همه موثق اند.

5- اسلمت قبل ان يسلم الناس بسبع سنين " رياض النضره 158/2 "

6- عبدت الله مع رسول الله سبع سنين قبل ان يعبده احد من هذه الامه " مستدرك الحاكم 112/3"

7- حكيم مولى زاذان آورده است كه شنيدم على " ع " مى گفت: صليت قبل الناس سبع سنين و كنا نسجد و لا نركع و اول صلاه ركعنا فيه صلاه العصر " هفت سال قبل از ديگران نماز گزاردم در آنروز ما سجده ميكردم ولى ركوع نداشتيم اول نمازى كه در آن ركوع انجام داديم نماز عصر بود " " شرح ابن ابى الحديد 258/3"

8- عبد الله قبل ان يعبده احد من هذه الامه خمس سنين " استيعاب 448/2، رياض النضره 158/2، السيره الحلبيه 288/1"

9- آمنت قبل الناس سبع سنين، " خصايص نسائى 288/1 "

10- ما اعرف احدا من هذه الامه عبد الله بعد نبينا غيرى، عبدت الله قبل ان يعبده احد من هذه الامه تسع سنين " خصايص نسائى ص 3 "

من كسى از اين امت را كه غير از پيامبر خدا به عبادت خدا پرداخته باشد جز خودم نمى شناسم. من مدت هفت سال خدا را پيش ازديگران پرستيده ام.

11- در خطبه روز صفين فرمايد:

پسر عم پيامبرتان، با شما و در برابر شما است و شما را به اطاعت پروردگارتان فرا ميخواندو به سنت پيغمبرتان با شما رفتار ميكند، كسى كه قبل از هر شخص ديگر نماز گزارده با ديگران برابر نيست، هيچكس در نماز گزاردن بر من پيشى نگرفته است " كتاب نصر 335، شرح ابن ابى الحديد 503/1 "

12- خدايا من بنده اى را از اين امت جز پيامبرت سراغ ندارم كه پيش از من تو را عبادت كرده باشد " اين سخن را سه بار تكرار كرد " سپس گفت من قبل از ديگران نماز گزاردم و در تعبير ديگر است كه فرمود: قبل از اينكه احدى نماز گزارد. اين حديث را احمد، ابو يعلى، بزاز، طبرانى، وهيثمى در مجمع 102/9 آورده و هيثمى گويد: اسنادش حسن است و نيز شيخ الاسلام حموى در فرائد باب 48 آنرا نقل كرده است.

13- در يكى او نامه هاى امير المومنين " ع " است كه به معاويه نوشت: شايسته ترين كس در تصدى امور اين امت، از مسلمانان قديم و جديد، كسى است كه نسبش به رسول خدا نزديك تر، و بكتاب خدا آگاه تر، و در دين خدا بيناتر باشد، اسلامش پيش از همگان و جهادش از ديگران برتر " كتاب صفين نصر بن مزاحم 168 چاپ مصر."

14- در حديثى از امير المومنين است كه فرمود: نه بخدا سوگند اگر من اول كس بودم كه اورا تصديق كردم، اول كسى نخواهم بود كه او را تكذيب كند " المحاسن و المساوى 36/1، تاريخ قرمانى حاشيه كامل ابن اثير 218/1 ".

15-رسول خدا " ص " روز دوشنبه مبعوث شد و من روز سه شنبه اش اسلام آوردم " مجمع الزوائد 102/9، تاريخ قرمانى 215/1، صواعق 72، تاريخ الخلفاء سيوطى 112، اسعاف الراغبين 148 ".

16- در يكى از نامه هاى آنحضرت " ع " به معاويه چنين آمده است: وقتى محمد " ص " مردم را به ايمان به خدا و توحيدش فرا خواند، ما اهل بيت اول كسانى بوديم كه به اوايمان آورديم، و آنچه را آورده بود، تصديق كرديم، ساليانى دراز بر ما گذشت كه در سرزمين هاى مسكون عرب غيراز ما كسى خدا را نمى پرستيد. " كتاب صفين ابن مزاحم 110 ".

17- روز صفين خطاب به اصحاب معاويه گفت: واى بر شما من اول كسى هستم كه به كتاب خدا فرا خوانده شدم و بدان پاسخ گفتم. " كتاب نصر 561 ".

18- معاذه دختر عبد الله عدويه گويد: على بن ابيطالب بر منبر رسول خدا " ص " ميفرمود: منم صديق اكبر، قبل از ابى بكر ايمان آوردم، و پيش از آنكه او اسلام آورد اسلام اختيار كردم. "مراجعه كنيد جلد 2 ص 314 همين كتاب " 19- در سخنرانى اش كه در لشگرگاه صفين ايراد كرد، گفت: آيا ميدانيد خداوند در كتابش پيشرو را بردنباله رو ترجيح داده و در اطاعت خداو رسول او حدى از اين امت بر من پيشى نجسته؟ گفتند: بلى. " مراجعه كنيد195/1 همين كتاب "

20- سه سال زودتر از آنكه ديگر مردم با رسول خدا " ص " نماز گزارند، من با او نماز گزاردم. " احمد با دو سند اين حديث را نقل كرده است."

21- روزى شورى در حديثى كه قبلا گذشت فرمايد: آيا كسى هست بين شما كه پيش از من خدا را به يگانگى شناخته باشد؟ گفتند: نه- آيا از شما كسى هست كه پيش از من به دو قبله نماز گزارده باشد؟ گفتند: نه " مراجعه كنيد 163/159/1، و اين جمله حديث را ابن ابى الحديد از روايات مستفيضه شمرده است "

22-

سبقتكم الى الاسلام طرا غلاما ما بلغت اوان حلمى

" مراجعه كنيد جلد 2 ص 25 همين كتاب از ابيات آنحضرت خطاب به معاويه "

23-

انا اخو المصطفى لا شك فى نسبى به ربيت وسبطاه هما ولدى
صدقته و جميع الناس فى بهم من الضلاله و الاشرك و النكد

" ابن طلحه شافعى در مطالب السول ص 11 اين شعر را به على " ع " نسبت داده "

گويد: جابر گفت: شنيدم على اين اشعار را انشاد كرد و پيغمبر " ص" آنرا شنيد آنگاه تبسم فرموده گفت: راست گفتى يا على!

سخن امام حسن سبط پيامبر درباره اولين مسلمان

1- اين جمله از سخنرانى امام حسن " ع " است كه درمجلس معاويه ايراد فرمود: حضار مجلس شما را بخدا سوگند ميدهم آيا ميدانيد كسى را كه دشنام گفتيد، از نخستين روز، به هر دو قبله نماز گزارده و تو اى معاويه آنروز به هر دو قبله كافر بودى، و عمل او را گمراهى مى پنداشتى و لات و عزى را گمراهانه مى پرستيدى؟ شما را بخدا سوگند ميدهم آيا ميدانيد كه او در هردو بيعت، بيعت فتح و بيعت رضوان شركت كرد و تو اى معاويه در يكى از آنها كافر و در ديگرى عهد شكن بودى؟ شما را بخدا سوگند ميدهم آيا ميدانيداو در دعوت به ايمان بخدا نخستين پاسخ دهنده و تو و پدرت اى معاويه ازمولفه قلوبهم بودى.

" شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 101/2 "

2- در سخنرانى امام كه در جلد اول صفحه 198 اين كتاب گذشت فرمايد: وقتى محمد " ص " به پيامبرى مبعوث گرديد و خدايش او را برسالت برگزيد وكتابش را بر وى فرو فرستاد و آنگاه او را مامور دعوت به حق كرد، پدرم اول كسى بود كه به او ايمان آورد و خدا و رسولش " ص " را تصديق كرد و خداوند در كتاب خود كه بر پيامبر مرسلش فرود آورد فرمايد: " افمن كان على بينه من ربه و يتلوه شاهد منه و دنبال آن فرمود: جدم " رسول خدا ص "متكى بر بينه و دليل خدائى بود و پدرم على كه دنباله رو او بود شاهد و گواهش بود.

نظريه اصحاب و تابعين درباره اولين مسلمان

1- انس بن مالك گويد: پيامبر " ص " دوشنبه مبعوث شد و على روز سه شنبه آن اسلام آورد، و در تعبير ديگر: پيامبر " ص" روز دوشنبه مبعوث شد و على سه شنبه آن نماز گزارد.

ترمذى در جامعش 214/2، طبرانى، حاكم در مستدركش 112/3، ابن عبد البر در استيعاب 32/3، ابن اثير در جامع الاصول بنابر آنچه در تليخص او تيسيرالوصول 271/3 آمده است، حمويى در فرائد السمطين باب 48، اين حديث را نقل كرده اند، و عراقى در التقريب بدان اشاره كرد و در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 258/3 و تذكره السبط 63 و سراج المنير شرح جامع الصغير 424/2 و شرح المواهب 241/1 يافت مى شود.

2- بريده اسلمى گويد: روز دوشنبه به پيامبر " ص " وحى رسيد و روز سه شنبه على " ع " نماز گزارد.

حاكم در مستدرك 112/2آنرا نقل كرده و اعتراف به صحتش نموده و ذهبى نيز آنرا پذيرفته است.

3- زيد بن ارقم گويد: اول كسى كه بخدا بعد از پيامبر " ص " ايمان آوردعلى بن ابيطالب است، تاريخ طبرى با دو سند صحيح كه هر دو سند رجالش موردوثوقند، مسند احمد 368/4، مستدرك حاكم 336/4 صحت آنرا اعتراف كرده اند و ذهبى آنرا پذيرفته است " كامل ابن اثير 22/2 ".

4- زيد بن ارقم گويد: اول كسى كه با رسول خدا نماز گزارد على " ع " بود، احمد و طبرانى بر طبق آنچه در مجمع هيثمى 103/9 آمده، اين جمله را از او نقل كرده اند و هيثمى گويد: رجال احمد، همان رجال صحيحين است، و نيز ابو عمرو در استيعاب 459/2 آنرا نقل كرده است.

5- زيد بن ارقم گفته است: اول كسى كه بعد از پيامبر خدا " ص "، بخدا ايمان آورد، على بن ابيطالب بود " الاستيعاب 459/2 ".

6- عبد اله بن عباس گويد: اول كسى كه نماز گزارد على " ع " بود. " جامع ترمذى 215/2، تاريخ طبرى 241/2 با سندهاى صحيح، كامل ابن اثير 22/2، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 256/3 ".

7- عبد اله بن عباس گويد: على " ع " را چهار خصلت بود كه ديگران از آن محرومند: او اول مردى از عرب و عجم است كه با پيامبر خدا " ص " بنماز ايستاد. " مستدرك حاكم 111/3، استيعاب 457/2 ".

8- عبد اله بن عباس گويد: مجاهد گفته است: اول كسى كه با پيامبر " ص " ركوع كرد على بن ابيطالب بود و درباره او اين آيه نازل گرديد:

" اقيموا الصلوه و اركعوا مع الراكعين " تذكره سبط ص 8 ".

9- عبد اله بن عباس در سخنانش گفت: فرزند جگرخوار، از ميان مردم شام، گروهى از اراذل و اوباش را براى مخالفت با على بن ابيطالب، پسرعم و داماد پيامبر خدا و اولين مردى كه با او نماز خواند، با خود همدست كرد. " كتاب صفين ابن مزاحم 360 شرح ابن ابى الحديد 504/1، حميره الخطيب 175/1 ".

10- عبد اله بن عباس گويد: براى على طلب غفران را خداى بزرگ در قرآن بر هر مسلمانى واجب كرده است آنجا كه گويد: اللهم اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان از اينرو بر هر مسلمانى كه بعد از على به اسلام گرويده، واجب است براى على استغفار كند " شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 256/3 ".

11- و نيز عبد اله بن عباس گويد: اول كسى كه اسلام آورده، على بن ابيطالب است " الاستيعاب 458/2، مجمع الزوائد 102/9 ".

12- باز از عبد اله بن عباس است: على اول كسى بود كه از ميان مردم بعداز خديجه رضى اله عنه، ايمان آورد "استيعاب 457/2 ".

و گويد: ابو عمرو- رضى اله عنه- گفته: اين نسبت را احدى در صحت و وثاقت نقلش ترديد ندارد و زرقانى در شرح المواهب به صحت آن اعتراف كرده است 242/1.

13- ابن عباس در جانب زمزم در مكه سخن ميگفت و ما نزد او بوديم هنگاميكه سخنش بپايان رسيد مردى برخاست گفت: اى ابن عباس من مردى ازاهل حمص شام ميباشم، از مردمى هستم كه از على بن ابيطالب رضوان اله عليه بيزارى