558- محمد بن حسن بن عثمان بن حسن قاضى نصيبى
بغداد، ابوالحسن، متوفى در سال 406 ه كذاب
است.و به نفع شيعه مطالب نادرست روايت كرده و
احاديث ساخته است.و ابو الفتح مصرى گفته است:
من در بغداد، براى كسانيكه گفته مى شده دروغ
گو هستند چيزى ننوشتم، جز براى چهار نفر كه
يكى از آنها " نصيبى " بوده است.و ابو عبد
الله صيمرى گفته است: او در روايت ضعيف و در
شهادت، عدل بوده است.
559- محمد بن عثمان بن ابى شيبه، متوفى در
سال 297 ه كه عبد الله بن اسامه كلبى و
ابراهيم بن اسحاق صفوان و داود بن يحيى و عبد
الرحمن بن يوسف ابن خراش و محمد بن عبد الله
حضرمى و عبد الله بن احمد بن حنيل و جعفر بن
محمد ابن ابى عثمان طياليسى و عبد الله بن
ابراهيم بن قتيبه و محمد بن احمد عدوى و جعفر
ابن هذيل گفته اند: او كذاب و حديث ساز بوده
كه حديث سازيش، آشكار بوده و چيزهائى را به
مردمى نسبت مى داده كه معلوم بوده از آنها
نيست.
560- محمد بن عثيم، كذاب و متروك الحديث
است و نبايد حديثش را نوشت.
561- محمد بن عكاشه كرمانى، دروغ گو و حديث
ساز بوده.و مطالب نادرست، روايت مى كرده و
زياد گريه مى كرده، چنانكه هر گاه حرف مى زده
گريسته است و از حافظ سرى نقل شده كه مى گفت:
احمد جويبارى و محمد تميم و محمد ابن عكاشه،
به نام رسول خدا بيش از ده هزار حديث ساخته
اند و قرطبى در " التذكار " صفحه 155 او را از
افراديكه قربه الى الله، حديث مى ساخته اند تا
مردى را به اعمال نيك دعوت كنند بشمار آورده
است.
562- محمد بن على بن موسى ابو بكرسلمى
دمشقى، متوفى در سال 460 ه دروغ مى گفته و به
نام شيوخ، حديث مى ساخته است.
563- محمد بن على بن ودعان، متوفى در
سال494 ه صاحب " اربعين ودعانيه " ساختگى كه "
سلفى " گفته است: هنگامى كه آنرا ورق زدم، اين
حقيقت برايم آشكار گرديد كه در آن، درهم آميزى
بزرگى وجود دارد كه دلالت بر كذب او و مخلوط
كردن سندها كه از عمويش و يا از زيد بن رفاعه
دزديده است مى كند.
564- محمد بن على بن يحيى سمرقندى، متوفى
در سال 359 ه كذاب بوده و به نام ثقات،
رواياتى كه نقل نكرده بودند مى ساخته و از
كسانيكه دركشان نكرده بوده روايت مى كرده است.
565- محمد بن عمر بن فضل جعفى، متوفى در
سال 361 ه كذاب بوده است.
566- محمد بن عيسى بن رفاعه اندلسى، متوفى
در سال 337 ه كذاب و حديث ساز بوده است.
567- محمد بن عيسى بن عيسى بن تميم، كذاب و
حديثش نادرست و بى ارزش بوده است.
568- محمد بن فرات كوفى، "در اللئالى بجاى
كوفى كرمانى آمده كه تصحيف شده است" ابو على
تميمى، شيخى بود در بغداد، ولى اصلا اهل كوفه
بوده، دروغ مى گفته و از محارب روايات موضوعه
نقل مى كرده است.
569- محمد بن فرخان "در اللئالى فرغانى
بجاى فرخان آمده كه تصحيف شده است" ابن روزبه،
غلام متوكل ابو طيب دورى سامرائى الاصل مقيم
بغداد، متوفى كمى بعد از 359 ه كه خطيب، در
تاريخش جلد 3 صفحه 168 حديث نادرستى نقل كرد و
آنگاه افزود: بعيد نيست، كه ساخته ابن فرخان
باشد كه داراى احاديث نادرست زيادى است كه با
سندهاى آشكار از شيوخ مورد اعتمادنقل كرده
است.و در ميزان الاعتدال آمده است كه: براى او
خبر دروغى در " موضوعات " ابن جوزى است.و در
لسان الميزان جلد 5 صفحه 340 آمده است كه ابن
نجار گفته است: او متهم به ساختن حديث است.و
سيوطى گفته است: او حديث مى ساخته است.
570- محمد بن فضل بن عطيه مروزى، متوفى در
سال 180 ه كذاب و حديث ساز است.
571- محمد بن فضل يعقربى واعظ، كذاب و در
هم آميزى احاديثش آشكار شده و در سال 617 فوت
كرده است.
572- محمد بن قاسم ابو بكر بلخى، حديث مى
ساخته است.
573- محمد بن قاسم ابو جعفر طالقانى، كذاب
و خبيث و از مرحبه است.او بنفع مذهبش حديث مى
ساخته است.
574- محمد بن مجيب ثقفى زرگر كوفى، ساكن
بغداد، كذاب و دشمن خدا و نسيان در حديث داشته
است.
575- محمد بن مجيب ابوهمام قرشى كذاب و
نسيان در حديث داشته است.
576- محمد بن محرم كذاب است.
577- محمد بن محصن اسدى، مورد اعتماد نيست
و متروك الحديث و كذاب و حديث ساز است.
578- محمد بن محمد جرجانى وكيل ابو الحسين
نضله، متوفى در سال 368 يا 378 ه او حافظ و
امام است.كه مطالب نادرست.از شيوخ گمنام روايت
كرده كه كسى از آنها پيروى نكرده.و آنها را
مورد انكار قرار داده و تكذيبش نموده اند و
ابو سعيد نقاش، قسم خورده كه او حديث ساز بوده
است.
579- محمد بن محمد بن عبد الرحمن ابو الفتح
خشاب ثعلبى، كه به او در دروغ گوئى و تخيلات و
وضع حديث مثل زده شدو او شراب خوار بوده
است.ابراهيم بن عربى، در باره اش گفته است: "
پدرش وصيت كرده بوده كه او چوب بتراشد،
نتوانست و دروغ تراش در آمد ".
580- محمد بن معمر محدث ابوالبقاء، كه ابن
مبارك خفاف گفته است: در سال 542 ه فوت كرده
ثقه نبوده بلكه كذاب و حديث ساز بوده اسمهاى
مردم را در جزوه هائى مى ساخته، آنگاه مى رفته
و آنها را بر مردم قرائت مى كرده است.
581- محمد بن محمد ابو بكر واسطى باغندى
حافظ معمر، متوفى در سال 312 ه مخلوط كننده
احاديث و خبيث در تدليس بوده و ابراهيم
اصفهانى گفته است: او كذاب است.
582- محمد بن مروان، معروف به سدى صغير،
مصاحب كلبى، كذاب و غير ثقه و حديث ساز بوده
كه حتما نبايد حديثش نوشته شود.
583- محمد بن مزيد "مرثد" ابو بكر خزاعى،
معروف به ابن ابى الازهرنحوى، متوفى در سال
325 ه دروغ گوى بدى كه خطيب در مسندش گفته
است: او كذاب است.
584- محمد بن مستنير ابوعلى نحوى، معروف به
قطر، متوفى در سال 206 ه كه ابن سكيت گفته
است: از او مطلب زيادى نوشتم، و قتيكه معلوم
شد، او در لغت دروغ گو است، چيزى از آن نقل
نكردم.
585- محمد بن مسلمه واسطى، متوفى در سال
282 ه متهم به حديث ساختگى باطلى است كه رجالش
همه مورد اعتمادند، مگر خود او.
286- محمد بن معاويه ابو على نيشابورى،
متوفى در سال 229 ه كذاب است، در مكه، حديث مى
ساخته واحاديث دروغ زيادى كه اصل نداشته، براى
مردم نقل كرده است.
587- محمدبن منده بن ابى الهيثم اصفهانى،
نزيل رى، كذاب و دروغ گو بوده است
588- محمد بن منذر تابعى است.
589- محمد بن منصور بن جيكان ابو عبد الله
قشيرى، كذاب است.
590- محمد بن مهاجر ابو عبد الله طالقانى،
برادر حنيف قاضى، متوفى در سال 264 ه وضاع و
كذاب است.و به نام افراد مورد اعتماد، حديث مى
ساخته كه صالح اسدى، گفته است: او دروغ گوترين
مخلوق خدا است.از مردى حديث مى كرد كه پيش از
سى سال از تولدش مرده بودند، من او را از
پنجاه سال پيش به دروغ مى شناسم.
591- محمد بن مهلب حرانى، حديث مى ساخته
است.
592- محمد بن موسى بن ابى نعيم واسطى، كذاب
و خبيث است.
593- محمد بن نعيم نصيبى، كذاب است.
594- محمد بن نمير فاريابى، كه او را "
بيلمانى " در زمره حديث سازان، بشمار آورده
است.
595- محمد بن هارون هاشمى، معروف به ابن
بريه، نيسان در حديث داشته و متهم بوضع است.
596- محمد بن وليد قلانسى بغدادى، كذاب و
حديث ساز است.
597- محمد بن وليد قرطبى، متوفى در سال309
ه هلاك شده و حديث- ساز است.
598- محمد بن وليد اليشكرى كه او همان محمد
بن عمر بن وليد است كه ازدى او را تكذيب كرده
است.
599- محمد بن يحيى بن رزين مصيصى، دجال و
حديث ساز است.
600- محمد بن يزيدمستملى ابو بكر طرطوسى،
حديث دزد است و در آن كم و زياد مى كند و حديث
مى سازد.
601- محمد بن يزيد معدنى، كذاب و خبيث است.
602- محمد بن يزيد عابد حديث ساخته اى، در
فضيلت معاويه ذكر كرده كه همان آفت او است.
603- محمد بن يوسف ابو بكر رقى حافظ، متوفى
بعد از 382 ه كذاب است و بر طبرانى حديث وضع
كرده است.
604- محمد بن يوسف بن يعقوب رازى، شيخ دجال
و كذاب است و حديث و قرائت و نسخه مى ساخته و
در قرآن چيز هائى وضع كرده است كه دار طقنى
گفته است:در حدود شصت نسخه قرائت كه اصل
نداشته و احاديث كه ضبط شده نبوده ساخته است
او پيش از سيصد وارد بغداد گرديد.
605- محمد بن يونس كديمى قريشى، يكى از
زبرگان حفاظ بصره كه در سال 286 ه فوت كرده،
كذاب و حديث بر پيغمبر و ثقات مى ساخته، و ابن
حبان گفته است: او پيش از هزار حديث ساخته
است.
606- محمش نيشابورى، حديث مى ساخته است.
607- محمود بن على طوارى "طرازى"، كذاب
بوده و در سنه ششصد مى زيسته است.
608- مروان بن سالم دمشقى غلام بنى اميه،
كذاب و حديث ساز بوده، هيچكدام از احاديثش
مورد پيروى ثقات نيست.
609- مروان بن شجاع حرانى اموى، حجت نيست،
مقلوبات را از افراد مورد اعتماد نقل ميكند.
610- مروان بن عثمان بن ابى سعيد ذرقى،
كذاب است.
611- مطهر بن سليمان ابو بكر معدل فقيه،
متوفى در سال 343 كذاب است.
612- معاويه بن حلبى، حديث مى ساخته است.
613- معلى بن صبيح موصلى، كه ابن عمار گفته
است: او از عبادت كنندگان موصل بوده، حديث مى
ساخته و دروغ مى گفته است.
614- معلى بن هلال بن سويد طحان كوفى عابد،
كذاب است و ازمعروفين به دروغ است و حديث مى
ساخته است و احمد گفته است: تمام احاديثش
ساختگى است.
615- مقاتل بن سليمان بلخى، متوفى در سال
150 ه كذاب و دجال و حديث ساز است.كه نسائى او
را از دروغگويان معروف كه برسول خدا حديث مى
ساخته به شمار آورده است، او به ابى جعفر
منصور مى گفته: بنگر چه حديثى را در باره ات
دوست مى دارى كه برايت حديث كنم و به مهدى
گفته است: اگر بخواهى احاديثى براى تو درباره
عباس وضع كنم؟ او در جواب گفت: حاجتى در آن
نيست.
616- منذر بن زياد "يزيد" طائى، كذاب و
متروك الحديث است.
617- منصور بن عبد الله هروى ابو على خالدى
ذهلى، متوفى در سال 401 ه كه ابو سعيد ادريسى
گفته است: او كذاب است.
618- منصور بن مجاهد، حديث مى ساخته است.
619- منصور بن موفق، حديث مى ساخته است.
620- مهدى بن هلال ابو عبد الله بصرى، كذاب
و صاحب بدعت است و حديث مى ساخته و عموم
چيزهائى كه روايت مى كرده مورد پيروى قرار
نگرفته است.
621- مهلب بن ابى صفره ظالم بن سراق ازدى،
متوفى در سال 83 ه مكنى به ابو سعيد عيبى جز
دروغ نداشته است و در باره اش گفته شده: هماره
دروغ مى گفته است و او والى خراسان بوده و پنج
سال در آن ولايت داشته است.ابن قتيبه در "
المعارف " صفحه 175 چنين گفته: ولى ابو عمر
صاحب " الاستيعاب" گفته است:
او ثقه است و كسى كه اورا با دروغ عيب
گرفته وجهى ندارد، زيرا او در جنگ با خوارج
احتياج به دروغ گفتن داشته و آنان روى خشم و
كينه او را به دروغ نسبت داده اند.
امينى مى گويد: جناب ابو عمر، دروغ گفتن
مهلب را با اين بيانش تثبيت كرده، نهايت آنكه
آن را بخاطر نيازى كه در جنگ داشته تجويز كرده
است و اين همان راى معاويه است فتح اين باب
كرده است!!
622- مهلب بن عثمان، كذاب است.
623- موسى ابتى، در زمره حديث سازان ياد
شده است.
624- موسى بن ابراهيم مروزى، كذاب است.
625- موسى بن عبد الرحمن ثقفى صنعانى، دجال
و وضاع است.و كتابى در تفسير ساخته است.
626- موسى بن محمد ابو طاهر دمياطى بلقاوى
مقدسى واعظ، كذاب و حديث ساز بوده وبه نام
افراد مورد اعتماد مطالب نادرست مى ساخته است