ابواب رحمت

آيت الله حاج شيخ على نمازى شاهرودى (قده )

- ۱۰ -


باب چهارم : فلسفه و احكام روزه

باب چهارم از ابواب رحمت روزه است . و در اينجا چند فصل بيان مى شود:

فصل اول : وجوب روزه و عذاب تارك آن

بدان كه : وجوب روزه ماه رمضان از ضروريات دين است و منكر آن با التفات و توجه به آنكه ضرورى است ، كافر و نجس است . و اگر خورنده روزه ماه مبارك رمضان بدون عذر شرعى ، حلال بداند خوردن روزه را و اظهار كند كه گناهى بر او نيست ، حد او كشتن است . و اگر اظهار كرد كه بد كرده و گناهكار است ، او را تازيانه مى زنند. و در مرتبه سوم او را مى كشند.

ولكن احتياط آن است كه مرتبه سوم او را تازيانه بزنند و بعد در مرتبه چهارم او را بكشند.

شيخ صدوق در كتاب عقاب الاعمال به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: كسى كه يك روز از ماه مبارك رمضان را افطار كند، از ايمان خارج شود.

شيخ مفيد در مقنعه مثل اين را از امام صادق (عليه السلام ) نقل فرموده . و در وسائل و مستدرك از كتابهاى ديگر هم نقل كرده اند.

فصل دوم : فضيلت و شرافت روزه ماه مبارك رمضان

بدان كه : چند روايت در كتاب كافى و غيره نقل كرده اند از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و امام صادق (عليه السلام ) كه فرمودند: روزه سپرى است كه شخص را از آتش نگه مى دارد.

در كتاب من لا يحضر از امام مجتبى صلوات الله عليه است كه فرمود: جماعتى از يهود خدمت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم آمدند. اعلم آنان سوالاتى كرد. از آن جمله عرض كرد: جزا و ثواب كسى كه ماه رمضان را روزه بگيرد چيست ؟ فرمود: نيست مؤ منى كه براى خدا ماه مبارك رمضان را روزه بگيرد، مگر آنكه خداوند تعالى ثابت مى كند براى او هفت خصلت :

اول آنكه : حرام در جسد او آب مى شود.

دوم آنكه : نزديك مى شود به رحمت خداى تعالى .

سوم آنكه : جبران مى كند تقصير حضرت آدم (عليه السلام ) را كه ترك اولى كرد و از آن درخت خورد.

چهارم آنكه : سكرات مرگ بر او آسان مى شود.

پنجم آنكه : سبب ايمنى از گرسنگى و تشنگى روز قيامت است .

ششم آنكه : عطا فرمايد خدا به او برات بيزارى و نجات از آتش را.

هفتم آنكه : اطعام فرمايد خدا به او از طعامهاى طيبه بهشت .

عرض كرد: راست فرمودى اى محمد صلى الله عليه و آله و سلم ...

و از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل است كه فرمود: روزه دار در عبادت خداست هر چند در خواب باشد، مادامى كه غيبت نكند مسلمانى را.

فرمود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم : خدا ملائكه اى موكل فرموده كه دعا كنند براى روزه داران .

فرمود: امام صادق (عليه السلام ): خواب روزه دار عبادت است . و سكوت او تسبيح است و عمل او قبول است . و دعاى او مستجاب است .

تمام شد روايات من لا يحضر. و اين روايات را در وسائل از كتابهاى ديگر نيز نقل فرموده است .

در تهذيب به سند خود از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم آورده است كه فرمود: ماه رمضان ماهى است كه خدا روزه آن را واجب كرده . پس كسى كه از روى ايمان و اخلاص براى خشنودى خداوند تعالى روزه بگيرد. از گناهان خارج شود مثل روزى كه از مادر متولد شده است .

و اين مفاد را در كتاب مستدرك از چند كتاب از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده .

در خصال به سند حسن از امام حسن (عليه السلام ) است كه فرموده : كسى كه ده ماه رمضان پى در پى روزه بگيرد، داخل بهشت شود.

فصل سوم : فضيلت ماه مبارك رمضان

بدان كه : روايات در بيان فضيلت و شرافت آن خارج از حد احصاست زيرا كه در آيات و اخبار و ادعيه بيان آن شده . و ما به ذكر چند روايت اكتفا مى كنيم . و تمام آن در كتاب وسائل و بحار و مستدرك مذكور است .

بدان كه : به حسب روايت تفسير امام عسكرى صلوات الله عليه : رحمت خداوند بر بندگان خود در ماه مبارك رمضان هزار مقابل تمام يازده ماه ديگر است .

و در عده اى از روايات امام (عليه السلام ) فرمود: براى خدا در هر شب از ماه رمضان آزاد شدگانى است از آتش ، مگر آن كسى كه افطار كند بر مسكر، يا كينه و عداوت برادر دينى را در قلب داشته باشد كه آزاد نمى شود تا آنكه كينه و عداوت او برطرف شود، يا صاحب شطرنج كه او نيز آزاد نمى شود.

در بحار از كتاب ثقه جليل حسين بن سعيد اهوازى - كه از اصحاب امام رضا و امام جواد صلوات الله عليهما است - نقل كرده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود، رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: رمضان ماه خداست .

تا آنكه فرمود: كسى كه افطار دهد روزه دارى را، پس براى او خواهد بود مثل اجر روزه دار و از اجر او هيچ كسر نمى شود. و ماه رمضان ماه آزادى ناميده شده براى آنكه در هر شبانه روزى خداوند تعالى ششصد نفر را از آتش آزاد مى كند و در آخر ماه به اندازه تمام آنچه در همه ماه آزاد كرده آزاد مى فرمايد.

از كتاب عيون اخبار الرضا (عليه السلام ) نقل است كه به سند خود از امام هشتم (عليه السلام ) از آباى گرامى اش صلوات الله عليهم از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: در شب اول ماه مبارك رمضان متمردين از شياطين غل مى شوند. و آمرزيده مى شود در هر شب هفتاد هزار نفر. و وقتى كه شب قدر شود، خدا مى آمرزد به عدد تمام آنچه در ماه رجب و شعبان و رمضان تا شب قدر آمرزيده ، مگر شخصى كه بين او و برادرش كينه باشد كه آمرزش آنان تاخير مى افتد تا وقتى كه بين آنان خوب شود.

از كتاب مجالس شيخ مفيد از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل است كه فرمود: در آخر هر روز از ماه رمضان در هر وقت افطار خداوند تعالى هزار هزار نفر را از آتش آزاد مى فرمايد. و در شب و روز جمعه هر ساعتى هزار هزار نفر را از آتش آزاد مى فرمايد كه همه آنان مستحق آتش شده باشند، و در آخر ماه رمضان به اندازه تمام ماه رمضان آزاد مى شوند.

در روايت سيد ابن طاووس در اقبال از امام صادق (عليه السلام )از امام سجاد صلوات الله عليهما نقل شده كه در ضمن حديثى فرمود: در هر شب از ماه رمضان وقت افطار هفتاد هزار هزار نفر از آتش آزاد مى شوند كه همه مستحق آتش شده باشند. و در شب آخر به اندازه تمام ماه آزاد مى شوند...

حقير گويد: اين اختلاف شايد جهت اختلاف استعداد روات باشد. و تنافى در بين روايات نيست . زيرا كه هيچ يك نفى ديگرى را نمى كند.

از عيون و غيره نقل شده است از اميرالمؤ منين صلوات الله عليه كه بيان فرمود خطبه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را و در آن فرمود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم :

اى مردم ، اقبال كرده به سوى شما ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش گناهان . ماهى است كه در نزد خدا بهترين ماه هاست . و روزهاى آن بهترين روزها و شبهاى آن بهترين شبها، و ساعتها آن بهترين ساعتهاست .

اين ، ماهى است كه دعوت شده ايد در آن به مهمانى خداى تعالى و مورد كرامتهاى خدا شده ايد. نفسهاى شما در اين ماه تسبيح ، و خواب شما عبادت ، و اعمال شما قبول ، و دعاى شما مستجاب است .

پس از پروردگار خود سوال كنيد با نيت صاف و قلب پاكيزه كه خدا شما را براى روزه گرفتن اين ماه و تلاوت قرآن شريف توفيق دهد؛ كه شقى آن كسى است كه در اين ماه عظيم از آمرزش خداى محروم شود.

ياد كنيد به واسطه گرسنگى و عطشتان در اين ماه از گرسنگى و تشنگى قيامت . و بر فقرا و مساكين خودتان صدقه دهيد. و بزرگان خود را احترام بگزاريد. و كوچكها را رحم كنيد. و صله رحم كنيد.

زبانها و گوشها را از حرام نگه داريد. و مهربانى كنيد بر يتيمهاى مردم تا آنكه بعد از شما به يتيمهاى شما مهربانى شود.

توبه كنيد از گناهان خود. و دست به دعا بلند كنيد در وقت نمازها كه بهترين وقتهاست و خدا به بندگانش در وقت نمازها نظر رحمت فرموده ، دعاى آنان را مستجاب مى كند.

اى مردم ، شما در گروى اعمال خود مى باشيد و گناهان شما از شما جدا نمى شود. پس جدا كنيد و از گرو خارج شويد به استغفار و طلب آمرزش از خداى مهربان . و پشت خود را سبك كنيد از سنگينى بار گناه به طول دادن سجده ها. و بدانيد كه خداى تعالى قسم ياد كرده به عزت خود كه عذاب نكند نماز خوانندگان و سجده كنندگان را و آنان را نترساند به آتش در روز قيامت .

اى مردم ، هر يك از شما كه مؤ من روزه دارى را در اين ماه افطار دهد، ثواب يك بنده آزاد كردن براى او خواهد بود و گناهان گذشته او آمرزيده شود.

عرض شود: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم تمام ما قدرت اين كار را نداريم . فرمود: خود را از آتش نگه داريد به افطار دادن مؤ من اگرچه به يك ريزه خرما يا شربت آب باشد.

اى مردم ، كسى كه در اين ماه خلق خود را خوب نمايد، خوش خلقى او وسيله عبور او از صراط خواهد بود.

و كسى كه از زحمت زيردستان و نوكران بكاهد - به آنكه كارهاى سبك و آسانى به آنان مراجعه كند - خدا از حساب روز قيامت او بكاهد.

و كسى كه شر خود را از مردم باز دارد، خداوند غضب خود را از او باز دارد.

و كسى كه اكرام نمايد در اين ماه يتيمى را، خدا اكرام فرمايد او را بعد از مرگ .

و كسى كه صله رحم كند، خدا رحمت خود را شامل حال او مى فرمايد.

و كسى كه قطع رحم كند، خدا رحمت خود را از او قطع فرمايد.

و كسى كه در اين ماه نماز مستحبى بخواند، برات بيزارى و نجات از آتش براى او نوشته شود.

و كسى كه انجام دهد واجبى را، ثواب او مثل كسى خواهد بود كه هفتاد واجب را در ماه هاى ديگر انجام داده .

و كسى كه زياد كند صلوات بر من را، خدا ميزان اعمال او را سنگين گرداند.

و كسى كه در اين ماه يك آيه از قرآن مجيد را تلاوت كند، براى او خواهد بود مثل ثواب كسى كه يك ختم قرآن كند در ماه هاى ديگر...

در بحار و مستدرك از كتاب نوادر راوندى به سند خود از ابوسعيد خُدرى از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده است كه فرمود: درهاى آسمان در شب اول ماه رمضان باز مى شود، و بسته نمى شود تا شب آخر. پس نيست بنده اى كه نماز بخواند در شب ماه رمضان ، مگر آنكه خدا براى او به هر سجده اى 1500 حسنه بنويسد، و براى او خانه اى در بهشت از ياقوت قرمز بنا كند.

تا آنكه فرمود: و به هر سجده اى كه كرده در شب يا روز، به او درختى در بهشت داده شود كه شخص سواره صد سال در سايه آن سير مى كند. و وقتى كه روز اول را روزه مى گيرد، كفاره گناهان مابين دو ماه رمضان او مى شود. و به هر روزى كه روزه مى گيرد، داده مى شود قصرى كه هزار درب از طلا دارد، و استغفار مى كنند براى او هفتاد هزار هزار ملك ...

و به سند ديگر از عبدالله بن مسعود نقل است كه گفت : شنيدم از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: كسى كه ماه رمضان را روزه بگيرد و قصد كند اگر زنده بود سال آينده را نيز روزه بگيرد، پس اگر در اين بين بميرد، داخل بهشت شود. و هر خرجى مى كند روز قيامت از آن سوال شود مگر مخارج ماه مبارك رمضان كه در مورد احسان به بندگان خدا صرف شود و كفاره گناهان او خواهد بود. و كسى كه در ماه رمضان صدقه دهد، اگر چه به اندازه سنگينى ذره اى باشد، پس اين صدقه او در نزد خدا از كوه هاى زمين كه طلا باشد و آن را در غير ماه رمضان صدقه دهد سنگين تر است .

تا آنكه فرمود: و كسى كه دو ركعت نماز در ماه رمضان بخواند، حساب مى شود براى او هفتصد هزار ركعت نماز در غير ماه رمضان . چون ثواب عمل مضاعف مى شود در ماه رمضان .

بعضى عرض كردند: يا رسول الله ، تا چقدر مضاعف مى شود؟ فرمود: خبر داد به من جبرئيل كه حسنات هزار هزار مقابل مى شود.

از امالى صدوق از امام على النقى صلوات الله عليه نقل است كه فرمود: وقتى كه خداوند با حضرت موسى تكلم فرمود، حضرت موسى (عليه السلام ) عرض كرد: الاهى جزا و ثواب آن كسى كه ماه رمضان را براى رضايت و خشنودى تو روزه بگيرد چيست ؟ خداوند فرمود: اى موسى ، روز قيامت او را در محلى جاى مى دهم كه هيچ نترسد.

عرض كرد: الاهى ، اگر براى خشنودى مردم روزه بگيرد جزاى او چيست ؟ خداوند فرمود: مثل كسى مى باشد كه روزه نگرفته است .

و اين حديث را در كتاب ديگر از امام باقر (عليه السلام ) نيز نقل كرده است .

و روايات در بحار و وسائل و مستدرك در فضيلت روزه ماه رمضان زياد نقل كرده اند. به همين مقدار اكتفا مى كنيم .

فصل چهارم : فضيلت شب قدر و تعيين آن

بدان كه : به حسب آيات سوره قدر و اوايل سوره حم دخان و روايات مباركات متواترات :

شب قدر شبى است كه تمام امور و وقايع سال از كوچك و بزرگ ، مرگها و روزيهاى مردم و بليات و تمام آنچه تا سال آينده واقع مى شود، در شب قدر مقدر مى شود به نحو مفصل از جزئى و كلى . و ملائكه و روح - كه اعظم است از ملائكه - نازل مى شود و تمام مقدرات را از جانب پروردگار عالم بر اشرف كل مخلوقات عرضه مى دارند. مثل نوكران كه از جانب سلطان قانون جريان امور كشور را بر رئيس الوزراء عرضه بدارند.

و به حسب ظاهر آيات و روايات متواترات شب قدر استمرار دارد و انقطاعى براى آن نيست تا روز قيامت و هر سال ادامه دارد. و در اين اختلافى بين اماميه نيست . و اكثر علماى عامه نيز قبول دارند.

چنان كه فخر رازى كه از بزرگان عامه است در تفسيرش از جمهور علماى خودشان نقل كرده كه شب قدر باقى است و در ماه رمضان است ، و هشت قول در تعيين آن از ماه مبارك رمضان از آنان نقل كرده است .

مجلسى در مرآت نقل كرده كه بعضى از عامه معتقدند كه مشتبه است در تمام شبهاى سال . و بعضى از آنان گفته كه مشتبه است در شبهاى ماه شعبان و ماه رمضان . و اكثر ايشان آن را در ماه رمضان مى دانند، لكن بعضى از آنان در شب اول ماه رمضان ، و بعضى هفدهم ، و بعضى بيست و هفتم ، و بعضى منحصر مى دانند در شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم ، و بعضى در دو شب آخر از اين سه شب .

و بين علماى اماميه اختلافى نيست در اينكه از اين سه شب خارج نيست . و دليل بر اين از روايات مباركات زياد است و از حد تواتر بيشتر است و در وسائل و مستدرك و بحار نقل كرده اند.

اين شب قدر از نعمتهاى بزرگ است كه خدا بر رسول الله و ائمه صلوات الله عليهم لطف فرموده است كه ملائكه و روح بر امام نازل مى شوند و بر آن حضرت سلام مى كنند و مقدرات را بر او عرضه مى دارند.

و اين ، دليل قطعى است بر وجود مقدس امام (عليه السلام ) كه بايد تا روز قيامت در زمين باشد و بايد در جميع كمالات مثل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم باشد مگر جهت نبوت و بايد طورى باشد كه قابل باشد مثل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه ملائكه و روح بر او نازل شوند و بر او سلام كنند و تمامى مقدرات را بر او عرضه دارند و او عالم به جميع آن باشد. و غير معصوم كسى قابل اين نيست .

و اين مطلب را احدى از خلفاى جور نفهميدند و ادعاى آن نيز نكردند. و ممكن نيز نبود كه ادعا كنند. چون جهل آنان به احكام و موضوعات از جمله بديهيات و قطعيات نزد دوستان و تابعين آنهاست چه رسد به طايفه شيعه كه از واضحات است نزد همه .

اما ائمه صلوات الله عليهم ادعاى آن فرمودند و اثبات آن كردند به خبر دادن از مغيبات و وقايع آينده و بيان فرمودند به گفتار و كردار آن وجود مقدسى را كه بر او ملائكه و روح نازل مى شوند.

چون نزول ملائكه و روح در شبهاى قدر صريح قرآن است و قابل انكار نيست ، پس شخص قابلى نظير پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه از خطا محفوظ باشد، بايد در زمين باشد كه ملائكه و روح بر او نازل شوند. و او امام بر حق است كه ادعاى آن كرد و اثبات آن نيز فرمود.

چنانكه در روايات بصائر الدرجات از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده است كه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در صبح شب قدر سال اول بعد از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: از من سوال كنيد هر چه خواهيد از امر كوچك مثل ذره و كوچكتر آن و بزرگتر آن و تمام آنچه واقع مى شود تا 360 روز ديگر تا به شما خبر دهم . و همه را به تعليم ذات مقدس حق مى دانم ...

و همچنين ساير ائمه (عليهم السلام ) ادعاى آن فرمودند و اثبات آن نيز فرمودند.

در كتاب كافى از حضرت ابوجعفر صلوات الله عليه نقل است كه فرمود: اى جماعت شيعه ، اثبات كنيد حقانيت مذهب خودتان را به سوره مباركه انا انزلنا كه غالب مى شويد بر خصم خود. قسم به خدا كه اين سوره حجت خداست بر خلق كه به آن ثابت مى شود امامت و خلافت حقه الهيه . و اين سوره بزرگترين و شريفترين مطالب دينى است كه به آن مراجعه كنيد در اثبات دين خود، و عظمت و كثرت و نهايت علم ما را مى رساند. (چون كاشف از شب قدر است كه غرايب و مكنونات علم آنان را مى رساند.)

از روايت ديگر از آن حضرت ظاهر مى شود كه شب قدر از اول دنيا تا آخر دنيا بوده و هست و حجتى از جانب خدا بوده براى پيامبر يا وصى پيامبر، كه ملائكه و روح بر او نازل شود. در زمان حضرت آدم (عليه السلام ) بر آدم نازل مى شدند، و بعد وصى آدم ، و در زمان هر پيامبر بر خود پيامبر و بعد بر وصى او تا زمان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ، و بعد بر اميرالمؤ منين و امامان از فرزندان او صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين تا امام دوازدهم حجه بن الحسن العسكرى عجل الله تعالى فرجه ، كه در اين زمان بر آن حضرت نازل مى شوند و بعد از او بر امامان قبل كه به دنيا رجعت مى كنند، و همين طور تا آخر فناى دنيا؛ كه زمين از حجت خالى نبوده و نخواهد بود تا آخر دنيا و اگر نباشد زمين اهلش را فرو برد. چنانكه در روايات كثيره بيان فرمودند.

در كافى نقل كرده كه شخص خدمت امام (عليه السلام ) عرض كرد: چگونه من بدانم كه شب قدر در هر سال مى باشد؟ حضرت فرمود: وقتى كه ماه رمضان شود، در هر شب صد مرتبه سوره حم دخان را بخوان تا شب بيست و سوم كه خواهى فهميد تصديق آنچه سوال كردى . يعنى شب قدر را مى فهمى .

اما فضيلت آن ، پس ذات مقدس حق تعالى فرمود: ((ليله القدر خير من الف شهر)). يعنى : شب قدر بهتر است از هزار ماه . يعنى : يا رسول الله ، شب قدرى كه ما به تو و اهل بيت تو داديم ، بهتر است از هزار ماهى كه بنى اميه بعد از تو سلطنت كنند. چون رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم در عالم رؤ يا مشاهده فرمودند كه بنى اميه بعد از او بالاى منبرش مى روند و مردم را گمراه مى كنند، افسرده شد، اين آيات بر او نازل شد و فهماند حق تعالى به آن حضرت كه بنى اميه هزار ماه سلطنت مى كنند و شب قدر بهتر است از هزار ماه .

و وجه ديگر آنكه : يعنى عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت هزار ماهى كه شب قدر در آن نباشد. چنانكه امام صادق (عليه السلام ) فرموده است .

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: قلب شهر رمضان شب قدر است .

اما تعيين آن ، فرمود خداى تعالى : ((شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن )). يعنى . قرآن در ماه رمضان نازل شده است . و نيز فرمود: ((انا انزلناه فى ليله القدر)) يعنى : ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم .

از اين دو آيه استفاده مى شود كه شب قدر در ماه رمضان است . و از روايات زياد استفاده مى شود كه شب قدر خارج از شب نوزدهم و بيست و يكم و سوم نيست و همين مورد اتفاق است و اختلافى در آن نيست .

و از عده اى از روايات استفاده مى شود كه شب قدر خارج از شب بيست و يكم و بيست و سوم نيست .

در كتاب كافى به سند صحيح از حسان بن مهران از امام صادق (عليه السلام ) است كه سوال كرد از شب قدر، حضرت فرمود: طلب كن آن را در شب بيست و يكم يا شب بيست و سوم . و اين روايت را در كتاب خصال به سند صحيح نقل كرده است .

در كتاب كافى به سند ديگر از ثمالى آورده كه گفت : خدمت امام صادق (عليه السلام ) بودم كه ابوبصير عرض كرد: فدايت شوم ؛ آن شبى كه اميد شب قدر در آن هست كدام است ؟ فرمود: در بيست و يك يا بيست و سوم .

عرض كرد: اگر قوت احيا و عبادت دو شب را نداشته باشم ؟ فرمود: دو شب براى درك فضيلت شب قدر چيزى نيست .

عرض كرد: اگر اختلاف در ماه شود؟ فرمود: چهار شب چيزى نيست .

عرض كرد: فدايت شوم ؛ شب بيست و سوم شب جهنى است ؟ فرمود: همين طور گفته مى شود.

عرض كرد: فدايت شوم ؛ سليمان بن خالد روايت كرده كه اسماء حجاج نوشته مى شود در شب نوزدهم . فرمود: اسماء حجاج و مرگها و بليات و روزيها و تمام آنچه تا سال آينده واقع مى شود در شب قدر نوشته مى شود. پس طلب كن در شب بيست و يكم و بيست و سوم . و در آن دو شب صد ركعت نماز بخوان و احيا بدار و غسل كن ...

و اين روايت را در كتاب تهذيب و كتاب من لا يحضر نقل كرده است . و از مجالس شيخ طوسى نيز نقل شده .

در كافى به سند صحيح از حمران است كه سوال كرد از امام باقر (عليه السلام ) از كلام خداى تعالى : ((انا انزلناه فى ليله مباركه )). (يعنى : به درستى كه ما نازل كرديم قرآن را در شب مباركى .) فرمود امام (عليه السلام ): بلى آن شب قدر است كه در هر سال در ماه رمضان است در دهه آخر...

و به قرينه ساير روايات تمام دهه آخر مراد نيست بلكه شب بيست و يكم يا شب بيست و سوم مراد است . و همين روايت را در كتاب من لا يحضر نيز نقل فرموده است .

شيخ طوسى در تهذيب به سند موثق از سماعه نقل كرده است كه امام (عليه السلام ) فرمود: در شب بيست يكم و بيست و سوم ماه رمضان صد ركعت نماز بخوان غير از آن سيزده ركعت نافله شب و صبح . و بيدار باش تا صبح و در نماز و دعا و تضرع باش ؛ كه اميد است شب قدر در يكى از آن دو شب باشد. و شب قدر بهتر است از هزار ماه .

گفتم : چگونه بهتر است از هزار ماه ؟ فرمود عمل در آن بهتر است از عمل هزار ماه كه شب قدر در آن نباشد...

و به سند موثق مثل صحيح از زراره از امام باقر (عليه السلام ) نقل كرده كه سوال كرد از شب قدر، حضرت فرمود: شب بيست يكم يا بيست و سوم است . عرض كرد: آيا نيست يك شب ؟ فرمود: بلى شب قدر يكى است . عرض كرد: خبر ده مرا به آن . فرمود: عمل خير را در دو شب انجام ده .

و همين مضمون را از عياشى از زراره عبدالواحد بن المختار از امام باقر (عليه السلام ) نقل كرده اند.

در كتاب من لا يحضر به سند موثق از سماعه از امام صادق (عليه السلام ) است كه در ضمن شمردن اقسام غسلها فرمود: غسل شب اول ماه رمضان مستحب است .

و غسل شب بيست و يكم و بيست و سوم سنت است . براى اينكه اميد است كه يكى از اين دو شب ، شب قدر باشد. و اين را در كافى و تهذيب نقل فرموده اند.

از عياشى از شهاب بن عبدربه نقل است كه خدمت امام صادق (عليه السلام ) عرض كرد: خبر فرما مرا به شب قدر. فرمود: آن شب بيست و يكم يا بيست و سوم است .

و از اين روايات استفاده مى شود كه شب قدر از شب بيست و يكم و بيست و سوم خارج نيست . و روايات ديگر كه دليل بر اين مدعاست در كتاب وسائل و مستدرك نقل كرده اند.

و از عده اى از روايات استفاده مى شود كه شب قدر شب بيست و سوم مى باشد.

شيخ صدوق در كتاب خصال فرموده : اتفاق كردند مشايخ ما بر اينكه شب قدر شب بيست و سوم است و آن شب جهنى است ؛ چنانكه در چند روايت تصريح به آن شده است . و قضيه آن اين است كه : شخصى از طايفه جهينه در اطراف مدينه جاى داشت . آمد در ماه رمضان خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عرض كرد: يا رسول الله ، من داراى شتران و گوسفندان و غلامان هستم . پس ‍ دوست دارم معين فرمايى براى من شبى را كه حاضر شوم خدمت شما. پس پيامبر او را خواند نزديك خود و آهسته در گوش او كلماتى فرمود: پس مردم مى ديدند كه هر وقت شب بيست و سوم ماه رمضان مى شد، مى آمد در مدينه خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و صبح كه مى شد برمى گشت به محل خود.

در مستدرك نقل كرده كه : رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اهل و عيال خود را در شب بيست و سوم بيدار مى كرد و آب بر صورت آنهايى كه خواب بودند مى ريخت كه بيدار باشند. و همچنين فاطمه زهرا (عليها السلام ) نمى گذاشت احدى از اهل خانه بخوابد و مهيا مى شدند براى بيدارى شب از روز. و مى فرمود: محروم كسى است كه از خير اين شب محروم شود.

از سيد ابن طاووس نقل كرده است از زمره انصارى از پدرش كه شنيد از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: شب قدر شب بيست و سوم است .

و رواياتى در وسائل و مستدرك نقل كرده اند كه تصريح شده به اينكه شب بيست و سوم شب قدر است . و در بحار نيز روايات معتبره براى اين مطلب نقل كرده ، براى رعايت اختصار ترك شد.

فصل پنجم : آداب روزه دار

بدان كه : روزه دار كه از خوردن و آشاميدن و جماع كردن و طلب خروج منى كردن و سر فرو بردن زير آب و دروغ بر خدا و پيامبر و امام بستن و باقى ماندن بر جنابت تا صبح و قى كردن و غبار غليظ به حلق رساندن و تنقيه كردن به چيز روان امساك مى كند، نبايد به همين مقدار اكتفا كند، بلكه براى تحصيل كمال روزه و درك ثوابهاى بى نهايت ، بايد اعضا و جوارح خود را از حرام نگه دارد. مثلا گوش و چشم و زبان و دست و پا را از آنچه خدا بر آنها حرام كرده نگهدارى كند. و براى تكميل روزه قلب خود را نيز بايد از كثافات گناه و اخلاق رذيله و خبيثه پاك كند.

در كتاب كافى به سند خود از جابر از امام باقر (عليه السلام ) است كه فرمود: رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند به جابربن عبدالله : اى جابر؛ اين ماه رمضان است . كسى كه روزه بگيرد و مقدارى از شب را قيام به عبادت كند و شكم و فرج و زبان خود را از حرام نگه دارد، از گناهان خارج شود مثل بيرون شدن او از ماه رمضان .

جابر عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم چقدر اين حديث خوب است ! فرمود: اى جابر، چقدر اين شرطها سخت است !

از امام صادق (عليه السلام ) است كه فرمود: وقتى كه روزه گرفتيد، پس زبانها را نگه داريد. و چشمهاى خود را از حرام بپوشانيد. و نزاع و حسد با ديگران نكنيد. و فرمود: شنيد رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كه زنى در حال روزه به كنيز خود بدگويى كرد. كلمات زشت گفت . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم امر فرمود غذا حاضر كنند، پس فرمود به آن زن : از اين غذا بخور. عرض كرد: من روزه دارم ، حضرت فرمود: چگونه روزه دارى و حال آنكه بد گفتى و فحش دادى به كنيزت ؟!

فرمود امام صادق (عليه السلام ): وقتى كه روزه گرفتى ، پس بايد روزه بگيرد و خوددارى كند گوش و چشمت از حرام و كارهاى بد. و ترك كن مراء و جدال را و اذيت خادم را. و بايد وقار روزه بر تو باشد و روزى كه روزه مى گيرى مثل غير روزه نباشد.

و به اين مضمونها روايات زياد است .

شيخ مفيد و غيره نقل كرده اند از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: روزه دار در عبادت است ، هر چند خواب باشد، اما مادامى كه غيبت نكند مسلمانى را.

از كلمات اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است كه فرمود: روزه اجتناب از محرمات است همان طورى كه از خوردن و آشاميدن اجتناب مى كند.

و فرمودند: چقدر روزه دارهايى كه بهره اى از روزه ندارند مگر تشنگى .

سيد ابن طاووس از صحيفه ادريس (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: وقتى كه داخل در روزه شديد، پس نفوس خود را از كثافات و نجاسات پاك كنيد. و روزه بگيريد با قلبهاى سالم خالص و پاكيزه از فكرهاى بد و خطورات قلبى ناشايسته .

و چنانكه دهنهاى شما از خوردنيها امساك مى كند، پس بايد اعضا و جوارح شما هم از گناهان امساك كند. و به درستى كه خدا راضى نمى شود از شما كه فقط از خوردن و آشاميدن امساك كنيد، بلكه بايد از تمام منكرات و كارهاى بد خوددارى نماييد.

فصل ششم : در ثواب و فضيلت افطار دادن به مؤ من روزه دار در ماه رمضان

در خطبه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم گذشت كه فرمود: كسى كه در ماه رمضان مؤ من روزه دارى را افطار دهد، ثواب يك بنده آزاد كردن براى او نوشته مى شود و گناهان گذشته او آمرزيده مى شود.

در كتاب كافى از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: كسى كه روزه دارى را افطار دهد، براى او خواهد بود مثل ثواب آن روزه دار.

از حضرت موسى الكاظم صلوات الله عليه نقل كرده كه فرمود: افطار دادن تو برادر روزه دارت را افضل است از روزه گرفتن تو.

حضرت صادق (عليه السلام ) فرمود به سدير: افطار دادن تو روزه دار را معادل است با يك بنده از فرزندان اسماعيل آزاد كردن .

و اين روايات را در كتاب وسائل از كافى و تهذيب و من لا يحضر و غيره نقل كرده است ، و روايات ديگر به اين مضمونها نقل كرده . بلكه در بعضى روايات افطار مؤ من را از بنده آزاد كردن بهتر دانسته اند.

فصل هفتم :

كسى كه روزه مستحبى بگيرد و بعد اتفاقا وارد شود بر برادر دينى خود پس درخواست كند از اين روزه دار كه افطار كند نزد او، مستحب است كه بپذيرد و افطار كند و برادر دينى خود را خوشحال سازد؛ كه امام (عليه السلام ) فرمود: ثواب او ده مقابل مى شود.

و در روايت ديگر امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اگر افطار كند و بخورد و روزه خود را نگويد و نفهماند كه منتى بر او شود، خداوند عزوجل ثواب يك سال روزه براى او بنويسد. و به سند ديگر همين مضمون نيز نقل شده است .

و در روايت ديگر امام صادق (عليه السلام ) فرمود: افطار تو نزد برادر مسلمانت افضل است از روزه ات هفتاد مقابل يا نود مقابل .

و اين روايات را در كتاب كافى نقل كرده . و در كتاب وسائل از كافى و من لا يحضر و علل و محاسن و غيره نقل كرده است . و چند روايت ديگر نقل كرده كه افطار از روزه افضل است و ثواب آن بزرگتر است از روزه گرفتن . و اگر روزه مستحبى باشد و عصر باشد، باز هم افطار از روزه گرفتن افضل است ؛ چنانكه امام كاظم (عليه السلام ) در روايت كافى فرموده است .

و به حسب اطلاق روايات مى توان گفت اگر روزه قضاى موسع باشد، باز هم افطار افضل است ، لكن قبل از ظهر، و بعد از ظهر افطار جايز نيست .

باب پنجم : اسرار حج و مسائل آن

باب پنجم از ابواب رحمت عبادت شريفه حج است . و در اينجا چند فصل بيان مى شود:

فصل اول : وجوب حج

بدان كه : حج از اركان دين است و وجوب آن از ضروريات دين است . و منكر آن با التفات به ضرورى بودن آن ، مرتد و كافر و نجس ‍ است . و كسى كه بدون عذر شرعى ترك كند آن را، با اعتقاد داشتن به وجوب آن و اعتراف به معصيت خود نمودن ، كافر است اما نجس نيست و در ظاهر محكوم به احكام اسلام مى باشد.

فرمود خداى تعالى : لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا و من كفر فان الله غنى عن العالمين . يعنى : براى خدا بر عهده مردم واجب است حج خانه خدا هر كس استطاعت حج براى او حاصل شود. و كسى كه كافر شود (يعنى ترك حج نمايد) پس ‍ خدا غنى است از تمام عالميان و محتاج به احدى نيست .

در كتاب وسائل از شيخ طوسى به سند صحيح از معاويه بن عمار از امام صادق (عليه السلام ) نقل است كه سوال كرد از آيه شريفه ((و من كفر)) فرمود: يعنى كسى كه ترك حج كند.

و همين روايت را در تفسير برهان از عياشى نيز مفصل نقل كرده .

و در حديث كنانى از امام صادق (عليه السلام ) نيز كفر تفسير شده به ترك حج .

در احتجاج طبرسى نقل شده است از اميرالمؤ منين (عليه السلام ) كه در ضمن احتجاج با خوارج لعنهم الله تعالى فرمود: اگر مردم ترك حج كنند، خانه كعبه كافر نمى شود، بلكه مردم كافر مى شوند به سبب ترك حج ...

شيخ صدوق در كتاب من لا يحضر در حديث وصيتهاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: يا على (عليه السلام ) به خداى عظيم ، از اين امت ده طايفه كافر شده اند: نمام و سخن چين ، و سحركننده و ديوث و آن كسى كه جماع كند در دبر زنى كه زوجه او نباشد، و آن كسى كه با حيوانى جمع شود، و آن كسى كه با زنى كه محرم او هست زنا كند، و آن كسى كه سعى مى كند كه ايجاد فتنه و فساد كند در ميان مردم .

تا آنكه فرمود: و مانع الزكات ، يعنى كسى كه زكات نمى دهد، و كسى كه مستطيع شود و حج نكند و بميرد.

و اين روايت از خصال نيز نقل شده است .

در كتاب كافى به سند صحيح از ذريح محاربى از امام صادق صلوات الله عليه است كه فرمود: كسى كه بميرد و حج نكند، پس بميرد يهودى يا نصرانى ، مگر آنكه مانع او احتياج فاحش باشد، يا مرضى كه طاقت حج را نداشته باشد، يا سلطانى مانع او شود.

و اين روايت را شيخ در تهذيب ص 319 و صدوق در من لا يحضر و شيخ مفيد در مقنعه و برقى در محاسن و محقق در كتاب معتبر نقل كرده اند.

و نيز در معتبر از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: كسى كه بميرد و حج نكند، پس بميرد يهودى يا نصرانى .

و به اين مضمون در كتاب مستدرك چند روايت نقل كرده است .

در كافى به سند خود از ابوبصير نقل نموده كه گفت : شنيدم از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: كسى كه بميرد و حج نكرده باشد و تمكن و ثروت و صحت بدن داشته باشد، پس او داخل در آن كسانى است كه خداوند تعالى فرمود: ((و نحشره يوم القيامه اعمى )). (يعنى : محشور مى كنيم او را در رروز قيامت كور و نابينا) راوى از روى تعجب گفت : سبحان الله ! اعمى محشور شود؟! فرمود: بلى ، خدا او را به سبب ترك حج كور كرده و از طريق حق منحرف نموده .

در كتاب كافى به سند خود از ابوبصير است كه گفت : سوال كردم از امام صادق (عليه السلام ) از كلام خداى تعالى كه فرمود: من كان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبيلا. (يعنى : كسى كه در اين دنيا كور باشد، پس او در آخرت كور و گمراه تر است .) حضرت فرمود: اين آن كسى است كه تاءخير مى اندازد حج واجب را تا آنكه مرگ او مى رسد.

حقير گويد: مراد تاءخير بدون عذر شرعى است .

در كتاب شريف من لا يحضر روايت كرده از محمدبن فضيل گفت : سوال كردم از آقا ابوالحسن (يعنى امام كاظم ) صلوات الله عليه از آيه شريفه : من كان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبيلا فرمود: اين آيه نازل شده درباره كسى كه تاءخير بيندازد حجه الاسلام را و نزد او مال و ثروت باشد به اندازه حج ، پس بگويد امسال حج مى كنم ، پس حج نكند. و به همين طور تاءخير مى اندازد تا آنكه بدون حج مى ميرد.