ترجمه كامل الزيارات
جلد سوم
ابى القاسم جعفر بن محمد بن
جعفر بن موسى بن قولويه القمى
مترجم : سيد محمد جواد ذهنى تهرانى
- ۱۰ -
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام
سپس دست به قبر بكش و بگو:
درود بر تو اى ابا عبد الله ، اى حسين بن على ، اى پسر رسول خدا، درود
بر تو اى حجت خدا و پسر حجت خدا، شهادت مى دهم كه تو بنده خدا و امين
او هستى ، تبليغ كردى در حالى كه به ديگران اندرز دادى و اداء كردى در
حالى كه امين بودى ، مطالب را گفتى در حالى كه راست گو بودى ، و كشته
شدى در حالى كه بسيار راست گو بودى ، پس از اين جهان عبور كردى و شهيد
گشتى ، در حالى كه صاحب يقين بودى ، نابينائى را بر هدايت اختيار نكردى
، از حق به باطل ميل نكردى ، اجابت نكردى مگر خداوند را به تنهائى ، و
شهادت مى دهم كه تو بر حجتى از پروردگارت بودى ، آن چه كه مامور به
رساندنش شدى را تبليغ فرمودى ، و به حق آن قيام نمودى ، و حجت هاى پيش
از خود را تصديق نمودى در حالى كه هيچ سستى از خود نشان نداده و ابدا
آنها را توهين ننمودى ، پس رحمت فرستاد خدا بر تو و سلام داد سلام
دادنى ، پاداش خير دهد خدا به تو، شهادت مى دهم كه جهاد همراه تو جهاد
مى باشد، و حق با تو و به سوى تو مى باشد، و تو اهل و مركز آن مى باشى
، و ميراث نبوت نزد تو و اهل بيت تو مى باشد، و شهادت مى دهم كه تو
تبليغ نموده و نصيحت كردى ، و به عهدت وفاء نمودى و در راه خدا با بيان
حكمت و موعظه حسنه اى كه نمودى جهاد كردى ، و شهادت مى دهم كه تو گذشتى
و عبور نمودى بر آن طريق حقى كه داشتى در حالى كه شاهد آنچه از اين امت
صادر شده بوده و خدا و رسول و فرشتگان شهادت مى دهند كه تو بر حق و
طريق مستقيم بودى .
پس رحمت فرستاد خدا بر تو و سلام داد سلام دادنى ، شهادت مى دهم كه تو
نفس پاكى و پاك و پاكيزه شده اى ، از نفس پاكى و پاك و پاكيزه شده مى
باشى ، پاك مى باشى و زمينى كه تو در آن هستى نيز پاك مى باشد، و حرم
تو نيز پاك است ، شهادت مى دهم كه تو به عدل و ميانه روى امر نموده و
مردم را به اين دو دعوت كردى ، و شهادت مى دهم گروهى كه تو را كشتند
بدترين مخلوقات خدا و از كافرين مى باشد، و من جهت آمرزش تمام گناهانم
تو را نزد خدايت و خداى خودم شفيع قرار مى دهم ، و به واسطه تو در تمام
نيازمندى ها و خواستهايم در ارتباط به امر دنيا و آخرت به طرف خدا روى
مى نمايم .
متن :
ثم ضع خدك الايمن على القبر وقل :
(اللهم انى اسئلك بحق هذا القبر و من فيه و بحق
هذه القبور و من اسكنتها، ان تكتب اسمى عندك فى اسمائهم حتى
توردنى مواردهم ، و تصدرنى مصادرهم ، انك على كل شى ء قدير).
و تقول : رب افحمتنى ذنوبى و قطعت مقالتى ، فلا حجة لى و لا
عذرلى ، فانا المقر بذنبى ، الاسير ببليتى ، المرتهن بعملى ،
المتجلد فى خطيئتى ، المتحير عن قصدى ، المنقطع بى ، قد اوقفت
نفسى يا رب موقف الاشقياء الاذلاء المذنبين ، المجترئين ، عليك
المستخفين بوعيدك ، يا سبحانك ! اى جراة اجترءت عليك ، و اى
تغرير غررت بنفسى ، و اى سكرة او بقتنى ، و اى غفلة اعطبتنى ،
ما كان اقبح سوة نظرى ، و اوحش فعلى ، يا سيدى فارحم كبوتى
لحروجهى ، و زلة قدمى ، و تعفيرى فى التراب خدى ، و ندامتى على
ما فرط منى ، و اقلنى عثرتى ، و ارحم صرختى و عبرتى ، و اقبل
معذرتى ، و عد بحلمك على جهلى ، و باحسانك على خطيئاتى ، و
بعفوك على ، رب اشكو اليك قساوة قلبى ، و ضعف عملى ، فامنح
بمسئلتى ، فانا المقر بذنبى ، المعترف بخطيئتى ، و هذه يدى و
ناصيتى ، استكين لك بالقود من نفسى ، فاقبل توبتى ، و نفس
كربتى ، و ارحم خشوعى و خضوعى و انقطاعى اليك سيدى ! و اسفى
على ما كان منى و تمرغى و تعفيرى فى تراب قبر ابن نبيك بين
يديك ، فانت رجائى و ظهرى و عدتى و معتمدى ، لا اله الا انت .
|
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام
سپس گونه راست خود را روى قبر گذار و بگو:
خدايا از تو درخواست مى كنم به حق اين قبر و كسى كه در آن است و بحق
اين حق اين قبور و كسانى كه در آنها ساكنشان كردى ، اينكه نام من را
نزد خودت در اسماء ايشان ثبت و ضبط كرده تا واردم كنى به محل ورودشان و
خارجم نمائى از محل خروجشان ، همانا تو بر هر چيز قادر و توانائى .
و بگو:
بار خدايا من را در مقابل گناهانم مفحم و بلا جواب قرار داده و گفتارم
را قطع كرده در نتيجه هيچ حجتى و عذرى براى من نبوده و به گناهانم
اقرار دارم ، به واسطه بليه اى كه خود فراهم كرده ام اسير بوده و در
گرو عمل و كردار خويش مى باشم ، نهايت سعى و كوشش خود را گناهان و لغزش
هاى خود نموده ام ، از مقصود و طريق مستقيم وامانده و متحير مى باشم ،
درمانده و راه به رويم بسته شده ، پروردگارا خود را در جاى اشقياء
گمراه و خطاكار قرار داده ام ، آنانكه بر تو جرئت كرده و عصيانت را
كرده ، و به وعيدهاى تو اعتناء نكرده و آنها را سبك تلقى كرده اند،
سبحان الله ! چه جرئتى بر تو از خود نشان داده ، و چه ضررى به نفس خويش
وارد كرده ، و چه مستى من را هلاك نمود و چه غفلت و بى خبرى من را
نابود نمود، چقدر كريه و زشت است بد نظرى من و چقدر وحشتناك است و
كردار من ، اى آقاى من به خاطر رخسارم بر به روى افتادنم ، و بر لغزش
قدمم ، و بر ماليدن صورتم را بر خاك و بر پيشانيم بر آنچه از من صادر
شده ، رحم فرما، و از گناهم درگذر، و بر فرياد و اشكهاى گردان در چشمم
ترحم نما، و عذر من را بپذير، و در مقابل جهل و نادانى من به حلم و
بردبارى خود برگرد، و در قبال خطاء واشتباهاتم به احسانت عمل نما، و به
عفو و بخششت با من رفتار كن ، پروردگارا از سنگ دلى و ضعف كردارم به تو
شكايت مى كنم پس در مقابل سوال و در خواستم عطاء نما، من به گناهم
اقرار دارم ، به خطاء خويش معترفم ، اين دست من وپيشانى من است كه در
اختيار تو گذارده تا از من قصاص نمائى ، پس توبه من را بپذير و حزن و
اندوهم را بر طرف كن ، اى آقاى من به خشوع و خضوع و جدا شدنم از غير و
وصل شدنم به تو ترحم نما، اى آسف و افسوس بر آنچه از من صادر شده و در
تربت قبر پسر پيغمبرت در مقابل تو خود را غلطانده و به خاك آلوده نموده
ام ، تو اميد و پشت و پناه و تكيه گاه من مى باشى ، نيست خدائى غير از
تو.
متن :
ثم كبر خمسة و ثلاثين تكبيرة ، ثم ترفع يديك و تقول :
اليك يا رب صمدت من ارضى ، و الى ابن نبيك قطعت البلاد رجاء
للمغفرة ، فكن لى يا ولى الله سكنا و شفيعا، و كن بى رحيما، و
كن لى منجا يوم لا تنفع الشفاعة
(عنده )الا
لمن ارتضى ، يوم لا تنفع شفاعة الشافعين ، و يوم يقول اهل
الصلالة : (ما لنا
من شافعين و لا صديق حميم )،
فكن يومئذ فى مقامى بين يدى ربى له منقذا، فقد عظم جرمى اذا
ارتعدت فرائصى ، و اخذ بسمعى ، و انا منكس راسى بما قدمت من
سوء عملى ، و انا عاركما ولدتنى امى ، و ربى يسئلنى فكن لى
يومئذ شافعا و منقذا، فقداعدد تك ليوم حاجتى و يم فقرى و فاقتى
.
|
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام
سپس سى و پنج مرتبه تكبير گفته و پس از آن دو دستت را بلند كرده
و بگو:
اى پروردگارم ، از سرزمين خود بسوى تو قصد نمودم ، و به سوى پسر
پيغمبرت شهرها را پيمودنم به اميد اينكه گناهانم را بيامرزى ، پس اى
ولى خدا تكيه گاه و شفيع من بوده ، و نسبت به من مهربان و در روزى كه
نزد حق تعالى شفاعت كسى غير از پسنديدگان در دربارش پذيرفته نمى شود
همان روزى كه خود در قرآن به آن اشاره كرده و فرمود: يوم لا تنفع شفاعة
الشافعين ، و همان روز كه اهل ضلال و گمراهى مى گويند: ما لنا من
شافعين و لا صديق حميم ، نجات گاه و شفاعت كننده من باش ، پس در اين
روز در مقابل پروردگارم براى من نجات دهنده باش چه آنكه وقتى گوشت هاى
بدنم بلرزند و گوشم گرفته شود و بواسطه اعمال زشت كه از من صادر شده سر
افكنده باشم و جرم و گناه خود را بسيار بزرگ ببينم و در آن حال همچون
روزى كه مادر مرا زائيده لخت و برهنه باشم و پروردگارم من را طرف سوال
و عتاب قرار دهد تو در آن وقت شافع و نجات دهنده من باش ، من تو را
براى روز احتياج و هنگام تهى دستى و نيازم براى خود ذخيره كرده ام .
متن :
ثم ضع خدك الا يسر على القبر و تقول :
(اللهم ارحم تضرعى
فى تراب قبر ابن نبيك ، فانى فى موضع رحمة يا رب
).
و تقول : (بابى انت
و امى يا ابن رسول الله ، انى ابرء الى الله من قاتلك و من
سالبك ، يا ليتنى كنت معك ، فافوز عظيما، و ابذل مهجتى فيك ، و
اقيك بنفسى ، و كنت فيمن اقام بين يديك حتى يسفك دمى معك فاظفر
معك ، بالسعادة و الفوز بالجنة
).
و تقول : لعن الله من رماك ، لعن الله من طعنك ، لعن الله من
اجتز راسك ، لعن الله من حمل راسك ، لعن الله من نكت بقضيبه
بين ثناياك ، لعن الله من حمل راسك ، لعن الله من نكت بقضيبه
بين ثناياك ، لعن الله من ابكى نسائك ، لعن الله من ابكى نسائك
، لعن الله من ايتم اولادك ، لعن الله من اعان عليك ، لعن الله
من ابكى نسائك ، علن الله من ايتم اولادك ، لعن الله من اعان
عليك ، علن الله من سار اليك ، لعن الله من سمع صوتك فلم يجبك
لعن الله ابن آكلة الاكباد، و لعن الله ابنه و اعوانه و اتباعه
و انصاره ابن سمية ، و لعن الله جميع قاتليك و قاتلى ابيك و من
اعان على قتلكم ، و حسا الله اجوافهم و بطونهم و قبورهم نارا،
و عذبهم عذابا اليما.
|
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله عليه السلام
سپس گونه چپ را روى قبر گزارده و بگو:
خدايا به تضرع من در خاك قبر پسر پيغمبرت رحم فرما چه آنكه من در جاى
رحمت تو قرار گرفته ام اى پروردگار من .
و بعد بگو:
پدر و مادرم فداى تو اى پسر رسول خدا، من از كشنده تو و كسى كه جامه از
بدنت بدر آورده به سوى خدا بى زارى مى جويم ، كاش با تو مى بودم پس به
رستگارى عظيمى نائل مى شدم و خون قلبم را در راه تو ايثار مى كردم و با
بذل نفس تو را نگه مى داشتم و كاش در ميان كسانى بودم كه در مقابل تو
به جهاد برخاسته و از تو حمايت نمودند تا خونم با تو به زمين مى ريخت و
بدين ترتيب با تو به سعادت و رسيدن به بهشت دست مى يافتم .
و بگو:
خدا لعنت كند كسى كه به تو تير انداخت ، خدا لعنت كند كسى را كه بتو
نيزه زده ، خدا لعنت كند كسى را كه سر تو را بريد، خدا لعنت كند كسى كه
سر تو را با خود حمل نمود، خدا لعنت كند كسى را كه با چوب به وسط دندان
هاى ثناياى تو زد، خدا لعنت كند كسى را كه زنان تو را گرياند، خدا لعنت
كند كسى را كه فرزندانت را يتيم نمود، خدا لعنت كند كسى را كه دشمنان
تو را كمك كند كسى را كه تو را از آب فرات منع كرد، خدا لعنت كند كسر
را كه به تو خيانت نمود و تنهايت گذارد، خدا لعنت كند كسى را كه صداى
تو را شنيد و جوابت را نداد، خدا لعنت كند پسر خورنده جگرها را، و خدا
لعنت كند فرزند و ياران و تابعين و مددكارانش و فرزند سميه را، و خدا
لعنت كند تمام كشندگان تو و آنان كه بر كشتنت كمك كردند، و خدا درون و
دلها و قرهاى ايشان را پر از آتش كند، و ايشان را عذابى دردناك نمايد.
متن :
ثم تسبح عند راسه الف تسبيحة من تسبيح اميرالمومنين عليه
السلام فان احببت تحولت الى عند رجليه و تدعو بما قد فسرت لك
ثم تدور من عند رجليه الى عند راسه فاذا فرغت من الصلوة سبحت و
التسبيح تقول :
(سبحان من لا تبيد
معالمه ، سبحان من لا تنقص خزائنه ، سبحان من لا انقطاع لمدته
، سبحان من لا ينفد ما عنده ، سبحان من لا اضمحلال لفخره ،
سبحان من لا يشاور احدا فى امره ، سبحان من لا اله غيره
).
ثم تحول عند رجليه وضع يدك على القبر و قل :
(صلى الله عليك يا
ابا عبد الله ، - ثلاثا - صبرت وانت الصادق المصدق قتل الله من
قتلكم بالايدى و الالسن ).
و تقول : اللهم رب الارباب ، صريخ الاخيرا انى عذت معاذا، ففك
رقبتى من النار، جئتك يا ابن رسول الله وافدا اليك ، اتوسل الى
الله فى جميع حوائجى من امر آخرتى و دنياى ، و بك يتوسل
المتوسلون الى الله فى جميع حوائجهم ، و بك يدرك اهل الثواب من
عباد الله طلبتهم ، اسئل وليك و ولينا ان يجعل حظى من زيارتك
الصلوة على محمد و آله ، و المغفرة لذنوبى ، اللهم اجعلنا ممن
تنصره و تنتصر به لدينك فى الدنيا و الاخرة
).
ثم تضع خدك عليه و تقول :
(اللهم رب الحسين !
اشف صدر الحسين ، اللهم رب الحسين ! اطلب بدم الحسين ، اللهم
رب الحسين ! انتقم ممن رضى بتقل الحسين ! اللهم رب الحسين !
انتقم ممن خالف الحسين ، اللهم رب الحسين ! انتقم ممن فرح بتقل
الحسين ) تبتهل الى
الله فى اللعنة على قاتل تسبيح فاطمة الزهراء صلى الله عليها
فان لم تقدر فمائة تسبيحة و تقول :
سبحان ذى العز الشامخ المنيف ، سبحان ذى الجلال الفاخر العظيم
، سبحان ذى الملك الفاخر القديم ، سبحان ذى الملك الفاخر
العظيم ، سبحان من لبس العز و الجمال ، سبحان من تردى بالنور
والوقار، سبحان من يرى اثر النمل فى الصفا، و خفقان الطير فى
الهواء سبحان من هو هكذا و لا هكذا غيره .
|
ترجمه :
(دنباله زيارت نما حضرت ابا
عبد الله الحسين عليه السلام )
سپس نزديك سر مبارك آن جناب هزار مرتبه تسبيح حضرت اميرالمومنين عليه
السلام را بگو، و اگر خواستى تسبيح حضرت را نگو تا پائين پاهاى مبارك
برسى و دعاء كن به آنچه بعدا برايت شرح خواهم داد
(و محتمل است مراد دعاهائى
باشد كه قبلا حضرت براى ابو حمزه ثمالى بيان فرمودند)بهر
صورت پس از رسيدن به پائين پا و خواند دعا دور بزن و خود را به نزديك
سر مبارك برسان و پس از فراغت از نماز تسبيح بگو و مراد از تسبيح ،
تسبيح اميرالمومنين عليه السلام است كه به آن اشاره شد و آن اينست كه
بگوئى : منزه است كسى كه معالم و نشانه هاى داله بر او كهنه شدنى نيست
، منزه است كسى كه خزائنش كم شدنى نيست ، منزه است كسى كه دوران سلطنتش
منقرض شدنى نيست ، منزه است كسى كه آنچه نزدش هست تمام شدنى نيست ،
منزه است كسى كه فخر و بزرگى او زائل شدنى نيست ، منزه است كسى كه در
كارهايش با كسى مشورت نمى كند، منزه است كسى كه معبودى غير از او نمى
باشد.
سپس به پائين پاهاى مبارك منتقل شو و دست بر قبر بگذار و بگو:
درود و رحمت فرستد خدا بر تو اى ابا عبدالله
(سه مرتبه
)صبر كردى و تو راستگو و
تصديق شده اى ، خدا بكشد كسانى را كه تو را با دست ها و زبانهايشان
كشتند.
و بعد بگو:
خداوندا اى صاحب صاحب ها، و اى پناه دهنده خوب ها، من پناه مى آورم
پناه آوردنى ، پس من را از آتش دوزخ برهان ، آمدم نزد اى فرزند رسول
خدا در حالى كه به سويت سفر نمودم ، در تمام نيازمندى هايم چه امور
اخروى بوده و چه دنيوى به خدا متوسل مى شوم ، و تمام متوسلين به خدا در
جميع نيازمندى هايشان تو را واسطه و وسيله قرار مى دهند، و به واسطه تو
بندگانى كه اهل پاداش و اجر هستند مطلوب خود را درك مى كنند، از ولى تو
و ولى خود درخواست مى كنم كه بهره من از زيارت تو را صلوات بر محمد و
آل محمد و آمرزش گناهان و بواسطه ايشان دينت را در دنيا و آخرت مدد
نمائى .
سپس صورت بر قبر بگذار و بگو:
خداوندا، اى پروردگار حسيت ، شفا بده سينه حسين را، خدايا، اى پروردگار
حسين ! خون خواهى خون حسين نما، خداوندا اى پروردگار حسين ! از كسى كه
به قتل حسين راضى شد انتقام بكش ، خداوندا اى پروردگار حسين ! از كسى
كه مخالفت حسين را نمود انتقام بگير، خداوندا، اى پروردگار حسين از كسى
كه كشته شدن حسين او را شاد و مسرور نمود انتقام بگير، و در لعن نمودن
بر قاتلين امام حسين و اميرالمومنين عليه السلام به خدا التماس و تضرع
نما و در پايين پا هزار مرتبه تسبيح حضرت فاطمه زهرا عليه السلام را
بگو و اگر نتوانستى آن را صد مرتبه بگو و آن تسبيح عبارتست از اينكه
بگوئى :
منزه است خدائى كه صاحب عزت بوده و مقامش رفيع و عالى است ، و منزه است
خداوندى كه صاحب جلال و بزرگى عظيم مى باشد، منزه است خداوندى كه صاحب
سلطنت عظيم و قديم مى باشد، منزه است خداوندى كه صاحب پادشاهى و بزرگ
مى باشد، منزه است كسى كه لباس عزت و زيبائى پوشيده ، منزه است كسى كه
با نور و وقار و بردبارى آراسته و مزين گرديده ، منزه است كسى كه اثر
پاى مور روى سنگ صاف را مى بيند، منزه است كسى كه بال زدن پرندگان را
در هوا مى بيند، منزه است كسى كه او اينچنين بوده ولى غيرش چنين نمى
باشد.
متن :
ثم صراطى الى قبر على بن الحسين - فهو عند رجل الحسين عليه
السلام فاذا وقفت عليه فقل : (السلام
عليك يا ابن رسول الله و رحمة الله عليه و بركاته ، و ابن
خليفة رسول الله ، و ابن بنت رسول الله ، و رحمة الله عليه و
بركاته مضاعفة ، كلما طلعت شمس او غربت ، السلام عليك و على
روحك و بدنك ، بابى انت و امى من مذبوح و مقتول من غير جرم ،
بابى انت و امى دمك المرتقى به الى حبيب الله ، بابى انت و امى
من مقدم بين يدى ابيك يحتسبك و يبكى عليك ، محترقا عليك قلبه ،
يرفع دمك بكفه الى اعنان السماء لا ترجع منه قطرة ، و لا تسكن
عليك من ابيك زفرة ، و دعك للفراق ، فمكانكما عند الله مع
آبائك الماضين و مع امهاتك فى الجنان منعمين ، ابرء الى الله
ممن قتلك و ذبحك ).
ثم انكب على القبر وضع يديك عليه و قل :
سلام الله و سلام ملائكة المقربين ، و انبيائه المرسلين و
عباده الصالحين ، عليك يا مولاى و ابن مولاسى ، و رحمة الله و
بركاته ، صلى الله عليك و على عترتك و اهل بيتك و آبائك و
ابنائك و امهاتك الاخيار الابرار، الذين اذهب الله عنهم الرجس
و طهرهم تطهيرا، السلام عليك يا ابن رسول الله ، و ابن امير
المومنين ، وابن الحسين ابن على ، و رحمة الله و بركاته ، لعن
الله قاتلك ، و لعن الله من استخف بحقكم و قتلكم ، لعن الله من
بقى منهم و من مضى نفسى فداوكم و لمضجعكم ، صلى الله عليكم و
سلم تسليما كثيرا.
|
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله عليه السلام
سپس به طرف قبر على بن الحسين بگرد، آن جناب پائين امام حسين
عليه السلام مى باشد پس وقتى مقابل قبرش ايستادى بگو:
درود بر تو اى فرزند رسول خدا و رحمت و بركات خدا چند برابر بر تو باد،
مادامى كه خورشيد طلوع كرده يا غروب مى نمايد درود بر تو و بر روان و
بدن تو باد، پدر و مادرم فداى سر بريده و كشته اى باد كه بدون گناهى او
را كشتند، پدر و مادرم فدايت ، خون تو بالا رفت و به نظر حبيب خدا
رسيد، پدر و مادرم فداى تو كه در مقابل پدر شهيد شده و پدرت تسليم رضاى
خدا گشت و بر تو گريست ، در حالى كه قلب او بر تو آتش گرفت ، خونت را
به كف گرفت و به آسمان پاشيد و قطره اى از آن به زمين برنگشت ، وناله و
افغان در سوك تو از پدرت قطع نشد و آن حضرت آنى آرام نگشت ، به منظور
جدائى با تو وداع نمود، پس جايگاه شما دو نفر نزد خدا با پدران و
گذشتگانتان مى باشد، و نيز همراه مادرانتان در بهشت به خوشگذرانى
مشغوليد، به سوى خدا بى زارى مى جويم از كسى كه تو را كشت و سر بريد.
سپس تكيه بر قبر داده و دو دست را بر آن بگذار و بگو:
درود خدا و فرشتگان مقرب و انبياء فرستاده و بندگان صالح بر تو اى سرور
من و فرزند من ، و رحمت و بركات خدا بر تو باد، رحمت فرستد خدا بر تو و
بردودمان و خاندان و پدران و فرزندان و مادران نيك و خوب تو، آنان كه
خداوند رجس و آلودگى را از ايشان بر كنار داشت و پاكشان نمود پاك
نمودنى ، درود بر تو اى فرزند رسول خدا و فرزند اميرالمومنين و فرزند
حسين بن على ، و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد، خدا لعنت كند كشنده تو
را، و خدا لعنت كند كسى كه حق شما و كشتن شما را سبك شمرد، خدا لعنت
كند باقى مانده و گذشتگان ايشان را، جانم فداى شما و قبر شما باد، رحمت
خدا و درود فراوانش بر شما باد.
متن :
ثم ضع خدك على القبر و قل : (صلى
الله عليك يا ابا الحسن - ثلاثا - بابى انت و امى اتيتك زائرا
وافدا عائذا مما جنيت على نفسى و احتطبت على ظهرى ، اسئل الله
وليك و وليى ان يجعل حظى من زيارتك عتق رقبتى من النار - و
تدعوا بما احببت - ).
ثم تدور من خلف الحسين عليه السلام الى عند راسه و صل عند راسه
ركعتين تقرا فى الاولى (الحمد)و
(يس
) و فى الثانية
(الحمد)و
(الرحمن
)، و ان شئت صليت
خلف القبر، و عند راسه افضل ، فاذا فرغت فصل ما احببت الا ان
ركعتى الزيارة لا بد منهما عند كل قبر فاذا فرغت من الصلوة
فارفع يديك و قل : اللهم انا اتيناه مومنين به ، مسلمين له ،
معتصمين بحبله عارفين بحقه ، مقرين بفضله ، مستبصرين بضلالة من
خالفة ، عارفين بالهدى الذى هو عليه ، اللهم انى اشهدك و اشهد
من حضر من ملائكتك ، انى بهم مومن ، و انى بمن قتلهم كافر،
اللهم اجعل لما اقول بلسانى حقيقة فى قلبى ، و شريعة فى عملى ،
اللهم اجعلنى ممن له مع الحسين بن على عليه السلام قدم ثابت ،
و اثبتنى فيمن استشهد معه ، اللهم العن الذين بدلوا نعمتك
كفرا، سبحانك يا حليم عما يعمل الظالمون فى الارض ، تباركت و
تعاليت يا عظيم ،ترى عظيم الجرم من عبادك فلا تجعل عليهم
تعاليت يا كريم ، انت شاهد غير غائب و عالم بما اوتى الى اهل
صفوتك و احبائك من الامر الذى لا تحمله سماء و لا ارض و لو شئت
لا نتقمت منهم ، و لا كنك ذو اناة ، و قد املهت الذين اجترووا
عليك و على رسولك و حبيبك ، فاسكنتهم ارضك و غذوتهم بنعمتك ،
الى اجل هم بالغوة ، و وقت هم صائرون اليه ، ليستكملوا العمل
الذى قدرت ، والاجل الذى اجلت ، لتخلدهم فى محط و وثاق و نار
(جهنم
)و حميم و غساق ، و
الضريع و الاحراق ، و الاغلال و الاوثاق ، و غسلين و زقوم و
صديد، مع طول المقام فى ايام لظى وفى سقر التى لا تبقى و لا
تذر، وفى الحميم و الجحيم .
|
ترجمه :
(دنباله زيارت نامه حضرت
ابا عبد الله الحسين عليه السلام )
سپس صورت بر قبر بگذار و بگو:
خدا تو را رحمت كند اى ابا الحسن (سه
مرتبه ) پدر و مادرم فدايت
، نزد تو آمدم در حالى كه زائر و مسافر بوده و از جنايات و ستم هائى كه
بر خود كرده ام و پشتم را سنگين نموده ام به تو پناهنده شده ام ، از
خدا كه ولى تو و ولى من است درخواست دارم كه بهره من از زيارتت را
آزادى من از آتش دوزخ قرار دهد.
بعد هر دعائى كه خواستى بكن و سپس از پشت قبر حضرت امام حسين عليه
السلام دور بزن و خود را به نزديك سر مبارك آن حضرت برسان و دو ركعت
نماز بالاى سر خوانده ، در ركعت اول حمد و يس و در ركعت دوم حمد و
الرحمن قرائت كن و اگر خواستى نماز را پشت قبر بجا بياور منتهى بالاى
سر افضل و بهتر است و پس از تمام شدن نماز هر نماز ديگرى خواستى بخوان
منتهى دو ركعت نماز زيارت را بايد نزد هر قبرى بخوانى و وقتى از خواندن
نماز فارغ شدى دست را بلند كن و بگو:
خداوندا ما به نزد آن حضرت رسيديم در حالى كه به آن جناب ايمان داشته و
تسليمش هستيم ، به ريسمان او چنگ زده ايم ، و به حقش آگاهيم ، به فضلش
قرار داريم ، به گماره بودن آنانكه مخالفتش را كردند اطلاع داريم ، به
طريق هدايتى كه بر او بر آن است علم داريم ، خداوندا تو و فرشتگان
حاضرت را شاهد مى گيرم كه من به ايشان ايمان دارم ، و به قاتلين ايشان
كفر ورزيده و انكارشان مى كنم ، خداوندا براى آنچه به زبان مى رانم در
دلم حقيقت و واقعيتى ، و در عملم شريعتى قرار بده و ضبط كن من را در
زمره آنانكه با آن حضرت شهيد شدند، خداوندا كسانى را كه نعمت ايمان را
به كفر تبديل كردند لعنت كن ، منزهى تو اى حليم و بردبار آز انچه
ستمكاران در زمين مرتكب مى شوند، با بركت و بلند مرتبه اى اى بزرگ ،
بزرگ گناه را از بندگانت مى بينى ولى در تاديبشان شتاب نمى كنى ، بلند
مرتبه اى اى با كرامت ، تو شاهدى غير غائب ، و آگاهى به آنچه نسبت به
برگزيدگان و دوستانت انجام شده اعمال و افعالى كه لطمات و صدمات ناشى
از آنها را نه آسمان و نه زمين نمى توانند تحمل كنند، و اگر بخواهى از
ايشان (فاعلين و عاملين ظلم
) انتقام خواهى گرفت ، ولى
تو مهلت دهنده اى ، به كسانى كه بر تو و بر رسول و حبيبت جرئت نموده و
ستم كرده اند مهلت داده اى ، ايشان را در زمين خود ساكن گردانيده اى و
بواسطه نعمت هايت پرورششان داده اى ، و اين مهلت هست تا زمانى كه ايشان
به آن رسيده ، و تا هنگامى كه به آن منتقل شده ، تا بدين وسيله عملى را
كه تقدير نموده اى كاملا انجام داده و زمانى را كه معين كرده اى فرا
برسد، آن گاه ايشان را در طبقات پائين و در زير زنجيرهاى آتشى دوزخ
مخلد نمائى ، و نيز آنها را در آب داغ و مايعى متعفن كه از چرك و عرق
اهل دوزخ جارى است غرقشان كنى ، و نيز آنها در مكانى كه ضريع
(گياهى است كه داراى تيغ
هائى بسيار بلند است )در آن
روئيده و همراه آن دائم زبانه آتش شعله ور است گرفتار نمائى ، و در زير
زنجيرها و ريسمانهاى آتش محبوس كرده ، و از عرق و زرد آبى كه از گوشت
بدن اهل دوزخ جريان دارد و نيز از زقوم جهنم به آنها بخورانى ، در حالى
كه اقامتشان در دوزخ طولانى و همراه با شعله ور بودن آتش سخت جهنم مى
باشد، در جهنمى كه شراره هاى آن از دوزخيان هيچ باقى نگذارده و تمام را
سوزانده و محو نمايد، و در آبى داغ و جهنمى سوزان جايشان دهى .
متن :
ثم تنكب على القبر و تقول : (يا
سيدى اتيتك زائرا موقرا من الذنوب ، اتقرب الى ربى بوفودى اليك
، و بكائى عليك ، و عويلى و حسرتى و اسفى و بكائى و ما اخاف
على نفسى رجاء ان تكون لى حجابا و سندا و كهفا و حرزا و شافعا
و وقاية من النار غدا، و انان من مواليكم الذين اعادى عدوكم و
اوالى وليكم ، على ذلك احيا و عليه اموت ، و عليه ابعث انشاء
الله ، و قد اشخصت بدنى و ودعت اهلى و بعدت شقتى و اومل فى
قربكم النجاة ، و ارجوفى اتيانكم الكرة ، و اطمع فى النظر
اليكم و الى مكانكم غدا فى جنان ربى مع آبائكم الماضين
).
و تقول : (يا ابا
عبد الله يا حسين ، ابن رسول الله ، جئتك مستشفعا بك الى الله
، اللهم انى استشفع اليك بولد حبيبك ، و بالملائكة الذين يضجون
عليه و يبكون و يصرخون ، لا يفترون و لا يسامون و هم من خشيتك
مشفقون ، و من عذابك حذرون ، لا تغيرهم الايام ، و لا ينهزمون
من نواحى الحيز يشهقون ، و سيدهم يرى ما يصنعون ، و ما فيه
يتقلبون ، قد انهملت منهم العيون فلا ترقا، و اشتد منهم الحزن
بحرقة لا تطفا).
ثم ترفع يديك و تقول :
(اللهم انى اسئلك
مسئلة المسكين ، المستكين العليل الذليل الذى لم يرد بمسئلة
غيرك ، فان لم تدركه رحمتك عطب ، اسئلك ان تداركنى بلطف منك و
انت الذى لا تخيب سائلك ، و تعطى المغفرة و تغفر الذنوب ،فلا
اكو اهون خلقك ، و لا اكون اهون من وفد اليك بابن حبيبك ، فانى
املت و رجوت ، و طمعت و زرت و اغتربت ، رجاء لك ان تكافينى اذا
اخرجتنى من رحلى ، فاذنت لى بالمسير الى هذا المكان رحمة منك و
تفضلا منك ، يا رحمان يا رحيم .
|
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام
سپس تكيه بر قبر داده و بگو:
اى سرور من به نزد تو آمدم در حالى كه زائر تو هستم و پشته بارى از
گناه را مى كشم ، سفر خود به سوى تو را وسيله قرار دادم كه به پرودگارم
نزديك شوم ، و نيز به واسطه گريستن بر تو و با صداى بلند زارى نمودن و
حسرت و تاسف خوردن و گريه كردن بر حال خويش به خدا تقرب مى جويم ، بر
خود خوف و هراسى نداشته زيرا اميدوارم كه تو براى من حجاب و تكيه گاه و
پناهگاه ، و جايگاه امن و نگاه دارنده از آتش دوزخ بوده و در فرداى
قيامت حافظ من از جهنم باشى ، و من از دوستان شما هستم آنان كه با
دشمنانتان دشمن و با دوستانتان دوست هستند، بر اين طريق زنده بوده و بر
آن خواهم مرد، وانشاء الله بر آن مبعوث شده و پس از مردن زنده خواهم
شد، همانا بدن و جسم خويش را به تعب انداخته و با اهل خود وداع نموده و
سفرم به درازا كشيده ، و در قرب و جوار شما آرزوى نجات دارم ، و در
آمدن به محضر شما اميدوارم كه در فرمان رجعت بازگردم و در نظر كردن بر
شما و به مكانتان طمع دارم كه در فرداى قيامت با پدران و سلف گذشته شما
در بهشت باشم .
و سپس بگو:
اى ابا عبد الله ، اى حسين فرزند رسول خدا، نزد تو آمدم در حالى كه شما
را شفيع بين خود و خدا قرار دادم با خدايا من فرزند حبيبت را شفيع خود
بسوى تو قرار دادم ، و فرشتگان را نيز شفيع خويش نمودم ، فرشتگانى كه
بر آن حضرت ضجه زده و ناله نموده و گريسته و فرياد مى كنند، و از زارى
و گريستن سستى به آنها راه نيافته و زا آن بدحال نشده و از ترس تو
بيمناك و هراسان هستند، و از عذاب تو بر حذر مى باشند، گذشت ايام آنها
را تغيير نداده ، و در حالى كه پيوسته جيق مى زنند از اطراف حير
(حرم سيد الشهداء عليه
السلام ) دور نمى شوند، و
سرور و آقاى ايشان عمل و حركت آنها را مى بيند، لا ينقطع چشمهايشان اشك
ريخته و خشك نمى گردد حزن ايشان شدت پيدا كرده و سوزش و گرمى آن افزون
شده و هرگز آرام و خاموش نمى شود.
سپس دو دست خود را بلند كن و بگو:
خدايا از تو درخواست مى كنم درخواست شخص بى چيز و ذليل را، درخواست شخص
عليل و خوارى را كه با درخواستش غير تو را قصد نمى كند، پس اگر رحمت تو
شامل حالش نشود هلاك مى گردد، از تو درخواست مى كنم كه لطف خود را شامل
حالم بنمائى ، تو كسى هستى كه سائل را نااميد نمى كنى ،
مغفرت را شامل بندگان كرده و از گناهان مى گذرى ، اى سرور من نيستم
صبورترين و نرم ترين خلق تو بر تو، و نيستم نرم ترين كسى كه پر حبيبت
را به درگاهت واسطه آورده باشم ، من آرزو و اميد دارم ، طمع داشته و به
زيارت آمده و وطن را ترك كرده ام ، اميد به تو دارم كه در مقابل جبران
مى كنى زيرا من را از منزلم بيرون آورده ، پس اذن دادى كه به اين مكان
بيايم و اين رحمتى است از تو، و تفضلى است از جانب تو به من اى بخشنده
مهربان .
متن :
واجتهد فى الدعاء ما قدرت عليه ، و اكثر منه ان شاء الله ، ثم
تخرج من السقيفة و تقف بحذاء قبور الشهداء و تومى اليهم اجمعين
و تقول :
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته ، السلام عليكم يا اهل
القبور من اهل ديار المومنين ، السلام عليكم بما صبرتم فنعم
عقبى الدار، السلام عليكم يا اولياء الله ، السلام عليكم يا
انصار الله و انصار رسوله ، و انصار امير المومنين ، و انصار
ابن رسوله و انصار دينه ، اشهد انكم انصار الله كما قال الله
عزوجل : (و كاين من
نبى قاتل معه ربيون كثير فما و هنوا لما اصابهم فى سبيل الله و
ما ضعفوا و ما استكانوا)،
فما ضعفتم و ما استكنتم حتى لقيتم الله على سبيل الحق ، صلى
الله عليكم ، و على ارواحكم و ابدانكم و اجسادكم ، ابشروا
بموعد الله الذى لا خلف له ولا تبديل ، ان الله لا يخلف وعده ،
والله مدرك بكم ثارما وعدكم ، انتم خاصة الله اختصكم الله لابى
عبد الله عليه السلام انتم الشهداء، و انتمه السعداء سعدتم ،
عند الله ، و فزتم بالدرجات من جنات لا يطعنت اهلها و لا
يهرمون ، و رضوا بالمقام فى دار السلام ، مع من نصرتم ، جزاكم
الله خيرا من اعوان جزاء من صبر مع رسول الله صلى الله عليه و
آله ، انجز الله ما و عدكم من الكرامة فى جواره و داره مع
النبيين و المرسلين و امير المومنين و قائد الغر المحجلين ،
اسئل الله الذى حملنى اليكم حتى ارانى مصارعكم ان يرينيكم على
الحوض رواء مرويين ، و يرينى اعدائكم فى اسفل درك . الجحيم ،
فانهم قتلوكم ظلما و ارادوا اماته الحق ، و سلبوكم لابن سمية
وابن آكلة الاكباد، فاسئل الله ان يرينيهم ظماء مظمئين مسلسلين
مغللين يساقون الى الجحيم ، السلام عليكم يا انصار الله و
انصار ابن رسول الله منى ما بقيت
(و بقى الليل و النهار)،
و السلام عليكم دائما اذا فنيت و بليت ، لهفى عليكم اى مصيبة
اصابت كل مولى يلمحمد و آل محمد، لقد عظمت و خصت و جلت و عمت
مصيبتكم ، انا بكم بجزع ، و انا بكم لموجح محزون ، و انا بكم
لماصاب ملهوف ، هنيئا لكم ما اعطيتم ، و هنيئا لكم ما به حييتم
، فلقد بكتكم الملائكة و حفتكم و سكنت معسكر كم ، و حلت
مصارعكم ، و قدست و صفت باجنحتها عليكم ، ليس لها عنكم فراق
الى يوم التلاق ، و يوم المحشر و يوم المنشر طافت عليكم رحمة
من الله و بلغتم بها شرف الدنيا و الاخرة ، اتيتكم شوقا، و
زرتكم خوفا، اسئل الله ان يرينيكم على الحوض و فى الجنان مع
الانبياء و المرسلين ، و الشهداء و الصالحين ، و حسن اولئك
رفيقا.
|
ترجمه :
دنباله زيارت نامه حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام
و در خواندن دعاء بقدرى كه قدرت دارى سعى كن و زياد بخوان سپس
از آن محوطه سر پوشيده بيرون بيا و در مقابل قبور شهداء بايست و در
حالى كه به تمامشان اشاره مى كنى بگو:
درود بر شما و رحمت خدا و بركاتش بر شما، درود بر شما اى اهل گورها كه
از ديار اهل ايمان مى باشيد، درود بر شما بواسطه صبر و بردبارى كه
نموديد پس خوشا به پايان زندگى دنياى شما، درود بر شما اى دوستان خدا،
درود بر شما اى ياران خدا و ياران رسول خدا و ياران اميرالمومنين ، و
ياران فرزند رسول خدا و ياران دين خدا، شهادت مى دهم كه شما ياران خدا
هستيد همان طورى كه خداوند عزوجل فرمود:
و كاين من نبى قاتل معه ربيون كثير فما و هنوا لما اصابهم فى سبيل الله
ما ضعفوا و ما استكانوا، پس شما ضعيف و ناتوان نشديد، تا خدا را بطريق
حق كه داشتيد ملاقات نموديد، رحمت فرستد خدا بر شما و بر روان و بربدن
و جسدهاى شما، بشارت باد شما را به وعده اى كه خداداده و تخلف و تبديل
در آن نمى باشد، چه آنكه حقتعالى خلف وعده نخواهد نمود، و خدا به سبب
شما تقاص خونى را كه وعده داده خواهد نمود، شما برگزيده هاى خدا هستيد،
كه اختصاصتان داد به حضرت ابى عبد الله عليه السلام ، شما شهيدان و
سعادتمندانى هستيد كه نزد خدا به سعادت نائل شديد و رسيديد به درجات
عالى بهشت (كه اهل آن هرگز
از آن كوچ نكرده و پير و فرسوده نمى شوند، و خشنودند به اقامه نمودن در
دارالسلام )در حالى كه با
كسى هستيد كه نصرتش نموديد، خدا به شما ياران و اعوان پاداش خير دهد
پاداش كسانى را كه با رسول خدا صلى الله عليه و آله صبر نمودند، خداوند
وفا كرد به آنچه وعده به شما نمود و كرامت در جوارش و سكونت در خانه اش
با انبياء و مرسلين و امير المومنين عليه السلام را كه رهبر گروه و
امتى است كه دست و پا و رويشان سفيد و درخشان مى باشد نصيب نمود،
درخواست مى كنم از خدائى كه من را بسوى شما واداشت و رهسپار نمود و
مصارع و مقتل شما را به من نشان داد اينكه نشان دهد به من شما را بر
حوض كوثر در حالى كه سيراب مى باشيد، و نشان دهد دشمنان شما را در
پائين ترين دركات جهنم ، زيرا ايشان شما را ظالمانه كشتند و قصدشان از
اين فعل شنيع از بين بردن حق بود، و جامه هاى شما را از تن در آورده و
براى فرزند سميه و پسر خورنده جگرها بردند، پس از خدا درخواست مى كنم
اينكه ايشان را بمن نشان بدهد در حالى كه سخت تشنه بوده و به زنجير و
غل كشيده شده باشند، و بطرف جهنم آنها را بكشانند، درود بر شما دائما
هنگامى كه فانى و پوسيده شده باشم ، حسرت و افسوس مى خورم بر شما، چه
مصيبتى بر هر يك از نزديكان و خويشان محمد و آل محمد وارد شد!
هر آينه بزرگت و اختصاص و گسترده مى باشد مصيب شما، من براى شما جزع و
ناله مى كنم ، و بخاطر شما دردمند و محزونم ، و بواسطه مصيبت هاى وارده
بر شما مصيبت زده و در حيرتم ، گوارا باد شما را آنچه داده شده ايد، و
گوارا باد بر شما آنچه به آن تحيت گفته شده ايد، همانا فرشتگان بر شما
گريسته و اطراف شما را گرفته و در لشكرگاه شما سكونت اختيار كرده ، و
در قتلگاه شما فرود آمده ، و تقديستان نموده و بالهايشان را بر شما
گسترده اند، ايشان تا روز قيامت از شما جدا نخواهد شد، و در روز حشر و
نشر برگرد شما طواف كرده و دور مى زنند و اين رحمتى است از جانب حق
تعالى ، و شما به واسطه اين رحمت به شرف دنيا و آخرت رسيده ايد، نزد
شما آمدم با شوق و زيارت تان كردم با خوف و هراس ، از خدا مى خواهم كه
شما را در حوض كوثر به من نشان دهد و در بهشت با انبياء و مرسلين و
شهداء وصالحين باشيد، و نيك رفيقانى هستند ايشان .
|