طبقات مفسران شيعه ، جلد چهارم

عبدالرحيم عقيقى بخشايشى

- ۱۴ -


تفسير آلا الرحمن شيخ محمد جواد بلاغى .

(م 1352 ه ق ). مـؤلـف آن مـجـتـهـد متفكر, متكلم بزرگ اسلامى و استاد دانشور حوزه علميه نجف و پايه گذار مـبـاحث كلامى و اعتقادى نوين , مرحوم شيخ محمد جواد بن شيخ حسن بن شيخ طالب بن شيخ عباس بلاغى نجفى يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
شـيخ محمد جواد بلاغى نجفى از عالمان سترگ شيعى در قرن چهاردهم هجرى است كه در سال 1282 در نجف متولد شد و در حوزه علميه نجف و كاظمين و سامرا به تحصيل و تدريس پرداخت و بـه مـقامات عاليه علمى نائل آمد او عالم مجاهدى بود كه دراستقلال عراق با سلطه ى انگليسى مـبارزه كرد و در مرزهاى اعتقادى و كلامى دائم درسنگر مبارزه و جهاد بود از او آثار متعددى به جا مانده است .
اساتيد او:.
او از محضر مفاخر شيعه آيات عظام : مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى حاج آقارضا همدانى آخوند خراسانى شيخ محمد طاها نجف تلمذ نموده است تا كتابهايى را كه در موضوعات مختلف با اصول تعريفه و سبك نوآورى تاليف داده و هر يكى در رشته خود بى نظير مى باشد.
تفسير آلا الرحمن شامل سوره حمد و بقره و آل عمران و قسمتى از سوره نسااست با آنكه اجل او را مهلت نداد تا آن را به پايان رساند و ليكن در همين صفحات محدود و معدود, پرده از روى بسيارى از حقايق قرانى برداشته است تفسيرش در ايران و عراق و لبنان مكرر چاپ ونشر يافته است از ديگر كتابهايش مى توان ((الرحلة المدرسية )) و ((الهدى الى دين المصطفى (ص ))) را نام برد.
روش تفسيرى :.

تفسير آلا الرحمن يكى از تفاسير بسيار عميق و ارزشمندى است كه به قلم آن مفسر بزرگ , نگارش يـافته است اين تفسير هر چند به خاطر پايان يافتن عمر مؤلف به آخر نرسيده و در آيه ى 57 سوره نـسـا مـتـوقـف شده است , ولى در مجموع , آنچه به عنوان مقدمه و تفسير سوره هاى فاتحه , بقره , آل عمران و بخشى از سوره نسا در يك جلد به چاپ رسيده است خود ميراثى است بس گرانبها كه نـكات ژرف و عميقى را در بردارد وبراى مفسران و محققان علوم قرآنى مى تواند رهگشاى خوبى بـاشـد تـبحر اين مفسربزرگ در حدى است كه وقتى در مقدمه ى كتاب , در بحث از روش تفسير سـخـن مى گويد,به اديب ماهر و زبردستى چون زمخشرى ايراد مى كند و سخنان او را مورد نقد قرارمى دهد, آنگاه نظر خود را با قرائن درست كه همراه است ابراز مى دارد اين دانشمندگرانقدر نـه تـنـهـا در تـفسير قرآن از چنين احاطه اى برخوردار بوده كه بر ديگر مسائل اسلامى و حتى بر مـسـائل ديگر اديان نيز احاطه ى گسترده اى داشته است كتابهايى كه وى در اين زمينه ها نوشته است نشانگر بعد فكرى و شخصيت والاى علمى اوست .
ايـن تـفـسـير دريك مجلد قرار دارد و تا آيه 57 از سوره مائده تفسير نموده اند و به همت حسينى لـواسـانـى نـجفى در سال 1355 در نجف اشرف به چاپ رسيده است اين تفسير در دو جز در يك مجلد قرار دارد و دقيقا 441 صفحه مى باشد.
ايـن تـفـسـيـر داراى يك مقدمه مبسوط و مفصل در مورد اعجاز قرآن مجيد در ابعادمختلف آن مـى بـاشـد كـه در نـوع خـود كـم نظير مى باشد مفسر بزرگوار اعجاز قرآن را درابعاد مختلف و گوناگون مورد بررسى قرار داده است .
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى در طبقات اعلام الشيعه مى نويسد:.
((شـيـخ مـحـمد جواد بلاغى نجفى ربعى از قبيله مشهور ربيعه از مشاهير عالمان شيعه در عصر خـويـش مـى باشد او علامه جليل و مجاهد بزرگ و مؤلف آگاه و پر كارى بود اساتيد اوآيات عظام شـيـخ مـحـمـد طاها نجف , حاج آقا رضا همدانى , آخوند ملا محمدكاظم خراسانى و سيد محمد هندى مى باشد او در برابر تبليغات مسيحيت ايستاد و درروياروى با سيل بنيان كن تبليغات غرب بـپا خاست , او عظمت اسلام و برترى اين آئين رابر همه ى شريعتها و اديان , نشان داد كار او بجائى رسـيـد كـه در ميان عالمان و فاضلان بيغرض مسيحى نيز موقعيت عظيم و رشك آورى را بدست آورد او از نـظـر در خـلوص نيت به مرتبتى رسيده بود كه حاضر نبود اسمش روى جلد كتابهايش بـاشـد))((440)) ايـن كتاب تفسير موجز و پر ماده و با عباراتى روشن و مفهوم دريغا ناتمام در دو بخش تنظيم يافته است .
بخش اول : در 392 صفحه بقطع وزيرى شامل سوره هاى حمد و بقره و سوره آل عمران .
بـخش دوم : در 149 صفحه شامل تفسير سوره نسا تا آيه 58 و آيه 6 از سوره مائده مجموع دو جلد 541 با مقدمه مفيد در 49 صفحه مى باشد.
ايشان در مقدمه تفسير خود مسائل چندى را مطرح ساخته و بسيارى عالمانه وفاضلانه در آن باره بحث كرده اند.
1ـ معجزه چيست ؟.
2ـ چرا معجزه دليل است .
3ـ گوناگونى معجزات پيامبران .
4ـ چگونه قرآن معجزه است و مانندناپذير.
5ـ قرآن برتر از ديگر معجزات .
6ـ مانند ناپذيرى قرآن از نظر نقل تاريخ .
7ـ مانند ناپذيرى قرآن از نظر استدلال .
8ـ مانند ناپذيرى قرآن از نظر نداشتن اختلاف و تناقض .
9ـ مانند ناپذيرى قرآن از نظر تشريع نظام عادلانه .
10ـ مانند ناپذيرى قرآن از نظر اخلاق .
11ـ مانند ناپذيرى قرآن از نظر علم به غيب .
12ـ چگونگى جمع آورى قرآن .
تـفـسـير آيه الرحمن يكى از تفاسير عصرى و رفع كننده نيازها و پرسش هاى روزاست و چون كار فـردى بـود نـه دسته جمعى با درگذشت مولف و مفسر عاليقدر روزدوشنبه 22 شعبان در سال 1352 ه با 48 تاليف نفيس و يادگار گرانبها از اين جهان ديده بربست .
ايـن تـفـسـيـر شـريـف مـكرر در نجف اشرف و حوزه علميه قم به چاپ رسيده و مورداستفاده و بـهره بردارى فضلا و دانشمندان و شيفتگان معارف عاليه قرآنى قرار گرفته است و اخيرا از سوى بـنـيـاد بـعـثـت تهران مراحل تحقيق , تعليق و تصحيح را پشت سرگذاشته و در آينده ى نزديك انشااللّه با چاپ منقح و آراسته تفسير آلا الرحمن رامشاهده خواهيم نمود.
آثار ديگر او:.
او علاوه بر تفسير تاليفات ديگرى نيز دارد از آن ميان .
1ـ اجوبة المسائل البغداديه .
2ـ اجوبة المسائل التبريزيه .
3ـ اجوبة المسائل الحليه .
4ـ الاعاجيب الاكاذيب .
5ـ انبا الهداى در رد ماديين .
6ـ الابلاغ المبين در اثبات صانع .
7ـ تزويج ام كلثوم بنت امير المومنين (ع ) و انكار وقوعه .
8ـ حاشيه كتاب بيع از مكاسب شيخ مرتضى انصارى .
9ـ الرحلة المدرسية پيرامون تحريفات مسيحيت .
10ـ رسالة التوحيد و التثليث كه در سال 1332 ه ق در صيدا به چاپ رسيده است .
11ـ المصابيح فى نقض مفتريات القاديانيين .
12ـ نصايح الهدى در رد وهابيون .
13ـ الهدى الى دين المصطفى در دو مجلد كه در سال 1330 و 1331 ه ق در صيدابه چاپ رسيده است و.
از عـنـاوين كتاب هاى فوق استفاده مى شود ايشان همانند سنگربان آگاه و هشيار درمقام دفاع از حـكـام شـريـعـت و حمايت از آئين اسلام در صحنه هاى مختلف كلامى واعتقادى , حضور مؤثرى داشته است .
وفات او:.
ايـن عالم خدمتگذار, سرانجام پس از عمرى تلاش و كوشش در شب دوشنبه بيست و دوم شعبان 1352 ه ق در نجف اشرف واقع گرديد و در تمام بلاد اسلامى مجالس ترحيم , منعقد و مرثيه هاى بسيارى سروده شد.

تفسير آيات الاحكام بيرجندى كازرونى .

(م 1352 ه ق ). مـؤلـف آن حجة الاسلام و المسلمين شيخ محمد باقر بن محمد حسن بن اسد اللّه بن على محمد شريف بيرجندى قائينى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
عـلامـه طـهـرانى در حق او گفته است : ((او از افاضل شاگردان مجدد شيرازى درسامرا بود او اجـازه روايـى از مـولـى ايروانى و شيخ ما علامه نورى و ملا لطف اللّه مازندرانى و شيخ على اصغر قائينى و شيخ محمد حسن ممقانى نجفى و شيخ جعفرشوشترى و شيخ محمد استرآبادى دارد او فقيه , محدث , متبحرى بود دائم اشتغال داشت سيره و رفتارى بسيار زيبا بود به مرتبه اجتهاد نائل آمد و در حالى كه 22 ساله بود اوتاليفات و آثار ارزنده اى دارد مانند: اكفا المكايد ـ فاكهة الذاكرين , الكبريت الاحمر, وآيات الاحكام ))((441)). يـكـى از تـالـيفات ارزشمند او همين كتاب تفسير آيات الاحكام مى باشد كه برحسب ترتيب ابواب فقهى از طهارت تا ديات مى باشد و در كتاب الذريعه نيز معرفى شده است .
گفتار حاج آقا بزرگ :.
مـرحـوم حاج آقا بزرگ تهرانى صاحب الذريعه مى نويسد: ((آيات الاحكام تاليف علامه معاصر شيخ مـحمد باقر بيرجندى صاحب كتاب الكبريت الاحمر)) مى باشد كه آنرادر پايان كتاب انوار المعرفة ذكر كرده است ((442)).
آغاز آن :.
((الحمد للّه الذى نزل على عبده الكتاب و اوضح فيه مسالك الرشاد و لم ينزل كله متشابها)). انجام آن :.
((و زاده المتقين تحت ظل يوم الجزا فانه اهل لذالك )) ((443)).
ديگر آثار:.
او عـلاوه بـر كـتاب اكفا المكايد, كتاب هاى بغية الطالب الرجبيه ـ الفوائد العرويه فى شرح الفوائد الغرويه ((444))

فاكهة الذاكرين , الكبريت الاحمر فى شرائط اهل المنبر -نورالمعرفة ـ وقايع الايام والشهور را دارد كه طى مجلدات الذريعه معرفى شده اند.
مركز نگهدارى :.
مركز نگهدارى آن با خط خود مؤلف در كتابخانه عمومى آية اللّه مرعشى در قم ضمن مجموعه اى تحت شماره 3414 مى باشد كه در قسمت آن ج9 ص 197 معرفى وشناسانده شده است .

تفسير آيه ى نور سيد حسين سبزوارى علوى .

(م 1352 ه ق ). مؤلف آن محقق محترم حاج ميرزا حسين علوى سبزوارى يكى از اعيان تفسيرى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفـسـيـر او كـه جز تك نگاريها پيرامون آيه ى شريفه ى نور مى باشد و همراه آن تفسير آيه خلافت (خـليفه و جانشينى در روى زمين ) مى باشد كه پيش شاگردش سيدعبداللّه سبزوارى معروف به ((برهان )) يافت مى شود ((445)).

خلاصة التفاسير شيخ محمود تهرانى .

(چاپ 1352 ه ق ). مؤلف آن عالم بارع شيخ محمود تهرانى يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
خـلاصـة الـتفاسير تفسير فارسى است كه بى شباهت به ترجمه قرآن نيست تفسيرهردو صفحه از قـرآن مـجـيد را در دو صفحه مستقل مقابل نوشته است به صورتى كه تفسير هر صفحه در مقابل خويش مشاهده مى گردد اين تفسير در سال 1352 در تهران به چاپ رسيده است ((446)).

تفيسر الفرقان سيد على نقى لكنهوئى .

(چاپ 1353 ه ق ). مـؤلـف آن عـالم نامى حاج سيد على نقى بن ابى الحسن نقوى لكنهوئى از مفسرين امامى سده ى چهاردهم هجرى مى باشد.
نام كامل اين اثر قرآنى ((الفرقان فى تفسير القرآن )) مى باشد.
مـؤلـف آن كه از عالمان شبه قاره هندوستان مى باشد نخست آيات قرآنى را به صورت تدريجى در مـجـله ((رضوان )) منتشر و سپس به صورت كتابى مستقل به چاپ درآورده است و در لكنهؤ كه مركز شيعه نشين هندوستان مى باشد به طبع درآورده است .
صـاحب الذريعه ضمن معرفى آن مى نويسد: ((آغاز آن الحمدللّه والصلاة على رسول اللّه و او صيائه حـجـج اللّه )) اين تفسير از آغاز ماه ذيحجه 1353 در مجله ى رضوان لكنهوى چاپ شده است و تا ص 168 تـا آيـه ((مـثـلهم كمثل الذى استوقد نارا)) در سوره البقره آمده است و آنها بعد از ترتيب مـقـدمـات تفسير در 103 صفحه مى باشد و فراغت ازمقدمات تفسير در تاريخ 1354 بوده است از تاليفات او كتاب قاتلان حسينى (ع ) مى باشد))((447)).

مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر حائرى .

(متوفى1353 ه ق ). مـؤلـف آن عـالـم بزرگوار سيد على بن حسين بن يونس لاريجانى حائرى يكى ازاعلام بزرگوار فقهى و تفسيرى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او در سـال 1270 در كربلا متولد و مدتى در حوزه كربلا از علماى بزرگوار آن حوزه تلمذ نمودند سـپـس به سامرا رفته و از محضر مجدد شيرازى برخوردار شده است سپس با دستور ايشان كمى پـيـش از رحلت به سال 1312 به تهران تشريف فرما شدند او ازشدت تقوى , به امور زعامت تصدى ننمودند با آنكه اهل و شايسته ى آن بود, او فرد عابدو زاهد و صالحى بود از مردم بريده و معاشرت را كـنار گذاشت او لحظه اى وقت وفرصت را ضايع نمى نمود و به تاليف تفسير بزرگ فوق كفايت نمود كه اخيرا در 12مجلد از سال 1377 تا 1381 به چاپ رسيده است .
مرحوم حاج آقا بزرگ در نقبا البشر ذكر خيرى از او دارند و دوران مصاحبت اورا يادآور شده است و مـى نـويـسـد: ((منزل جد او سيد يونس در كربلا كنار طاق نقيب معروف بود كه فرزندش سيد مهدى شمس الفقها مى نشست ))((448)). او از مـحضر بزرگان عصر خصوصا حضرت آية اللّه العظمى حاج سيد ابوالقاسم خويى خوشه چينى كرد و به مرتبه ى اجتهاد نايل آمد و نجف را براى اقامت برگزيد ازمشهور شدن و در معرض فتوى قـرار دادن خـويش اجتناب ورزيده و در انزوا مشغول تحقيق و تدريس , تفسير وى به زبان عربى و در 12 جلد مى باشد و به سبك ادبى و تحليل و تربيت تنظيم شده است و به طور فشرده مباحث را مـطـرح مى كند و مباحث فلسفى ونظرى را بسيار ساده مطرح مى كند بيشتر به اخبار با ديدگاه نـقـادانه نظر دارد و بيشتر روش مجمع البيان را گزيده است و در بحث هاى اخلاق روش خواجه نصيرالدين طوسى راتعقيب كرده است ((449)).
ايـن تـفسير در تهران توسط داراكتب الاسلاميه از سال 1337ش تا 1342ش به قطع وزيرى در 12 جلد به چاپ رسيده است .
بـنـا بـه اظـهـار آقاى شهيدى صالحى مؤلف محترم داراى تفسير ديگرى به فارسى است كه براى شاگردان خود در تهران بيان نموده و اكنون مخطوط مى باشد ((450)).

تفسير مقدسى زنجانى .

(چاپ 1355 ه ق ). مؤلف آن احمد بن على بن باقر بن صالح قيدارى معروف به مقدس زنجانى ازاعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
نـام تـفسير او ((تفسير قرآن مبين و على اميرالمؤمنين (ع ))) مى باشد در سال 1355 درتهران در 176 صفحه چاپ و نشر يافته است ((451)).

انوار التنزيل سيد راحت حسين رضوى .

(چاپ 1355 ه ق ). سيد راحت حسين رضوى از مفسرين شيعى قرن چهاردهم پاكستانى است كه تفسير انوارالقران را به زبان اردو نوشته است .
تفسير او, كه در ابتدا در مجله ((الشمس )) در هند نشر مى شد, در سال 1355 چاپ گرديد و بعد در مجلدات متعدد به صورت كتاب دآمد و منتشر شد((452)).

آيات ظهور شيخ عليقلى دهخوارقانى .

(م 1355 ه ق ). مؤلف محترم آن اديب شهير شيخ عليقلى دهخوارقانى يكى از خطبا و ادباى معروف آذريابجان در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر قرآنى او در يك مجلد به زبان فارسى و به شيوه ى استدلالى و ادبى شامل بخشى از قرآن كريم مـى بـاشد مؤلف محترم در اين اثر قرآنى 110 آيه از آيات قرآن را كه در شان نزول حضرت حجة بن الحسن (عج ) و رجعت ايشان نازل گرديده است گردآورى نموده , سپس با بهره گيرى از روايات و احـاديـث , و ذكـر اشعار خويش تفسير وتاويل نموده است مؤلف اين كتاب را كه در 1350 تدوين نموده است در حاشيه قصيده ى غديريه ى خود در 1351 به چاپ رسانده است )) ((453)).

رسائل تفسيرى شيخ محمد خليلى .

(م 1355 ه ق ). مؤلف آنها عالم ربانى آية اللّه حاج شيخ محمدبن حاج ميرزا حسين خليلى رازى نجفى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
گفتار مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى :.
((لغات قرآن بر اساس حروف تهجى تعيين شده است نخست كلمه و محل آن كه در كدام آيه قرار دارد سـپـس سـوره و آنـگاه شرح اختصارى معنى و مفهوم همه ى اين عمليات در جدولهائى قرار گـرفـتـه اسـت كه فراگيرى آيات را تسهيل نموده باشد نگارنده (حاج آقا بزرگ ) يك نمونه از آن كـتـاب را در قطع صغير و كوچك مشاهده نمود كه به آسانى مى توان در جيب قرار داد سپس نوع ديگر آن به صورت تفصيلى و در قطع بزرگى قرار داشت هر دو نوع با خط خود مؤلف كتابت شده بـود و نـوع ديـگـر بـا خـط ديـگرى به نام ((قاموس غريب القرآن )) بود و آنرا درباب ((قاف )) ذكر نموده ام ))((454)). 1ـ قاموس لغات القرآن .
ايـن كتاب در تفسير لغات غريبه ى قرآن مجيد مى باشد كه بر اساس حروف تهجى تنظيم و تحرير شـده اسـت و ترتيب آن براساس سه جدول قرار گرفته است : 1ـ نام سوره ,2ـ ذكر لفظ غريب , 3ـ مـشـهـورتـريـن و روشـن تـريـن تـفـسير, و در حواشى آن تعليقات مفيدى از مؤلف قرار گرفته است ((455)).
2ـ غريب القرآن يا تفسير صغير.
ايـن اثر قرآنى تلخيصى است از تفسير كبير مفسر كه براى سهولت متن مطالب آن را خلاصه كرده است هر دو تفسير از نظر صاحب الذريعه گذشته است .
نسخه ى اصل آن به خط مؤلف در كتابخانه وى در نجف اشرف موجودمى باشد ((456)).

ناسخ التفاسير سيد محمد عصار.

(م 1356 ه ق ). مـؤلـف آن سـيد محمد فرزند سيد محمود حسينى تهرانى لواسانى مشهور به عصاريكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
بيوگرافى اجمالى :.
مـؤلـف مـحترم كه در سال 1264 متولد گرديده است نخست خود را ((آشفته ))تخلص مى نمود سـپـس تخلص خود را به عصار تغيير داده است احوال خود را اينگونه نوشته است : ((او تعلم سطح در تـهـران , در سال 1289 ه ق انجام داده سپس به عراق مهاجرت نموده است پس از انجام اعمال حج در سال 1296 ه ق به نجف اشرف مراجعت كرده است سپس به سامرا رفته و در سال 1340 ه ق در مـشهد سكونت گزيده است او در شمار تصانيف خود از تفسيرى نامبرده است كه در سه مجلد قـرار گـرفـتـه است قسمتى از اين تفسير را با خط شاگرد او ميرزا احمد بن صالح بادكوبه اى در نـجـف رؤيـت نـمـودم او نـخست ترجمه آيه را مى آورد آنگاه به تفسير آن آغاز مى نمايد شروع كار تفسيرماه رجب 1251 ه ق و فراغت از مجلد اول اواخر 1355 ه ق بوده است .
گفتار صاحب ادبيات فارسى :.
نـويـسـنده ادبيات فارسى بر مبناى استورى در مقام معرفى آن مى نويسد: ((سيدمحمد عصار در سـال 1265 در تـهران چشم به جهان گشود و در نهم محرم 1356 در مشهددرگذشت نسخه ى خـطـى بـرخـى از نـگاشته هاى او دستنوشته ى خود نگارنده در مشهدرضوى نگهدارى مى شود: (ديـوان سـروده هاى او (مشهد آستان قدس 7 ص 347ـ 349)مثنوى لسان الغيب (همان ج7 ص 699). ناسخ التفاسير تفسيرى است كه نگارش جلد يكم آن (و شايد تنها جلدى است كه نگاشته شده ) در سـال 1351 آغـاز شـده است و در اواخر 1355 به انجام رسيده است (مشهد رضوى - ج4 ص 457 شماره 383 سوره يكم و سى و نهم , به خامه ى نگارنده .
زندگينامه نگارنده به زبان هاى عربى و فارسى به قلم خودش به نام تاريخ عصار كه در سال 1249 هـ ق نوشته شده است , آمده است (مشهد ج 7 ص 35 ـ شماره 132) مقالات الحنفا ص 261ـ262ـ ريحانة الادب ج3 ص 88 ((457)).
روش تفسيرى :.
روش مؤلف در تفسير چنين است كه نخست آيه را ترجمه مى كند و بعد به تفسيرآن مى پردازد.
آغاز آن :.
((الحمد اللّه الذى لاشبه له و لانظير )) ((458)).
محل نگهدارى :.
ايـن تفسير در فهرست كتابخانه رضوى مشهد ج4 ص 457 شماره 383 از سوره يكم تا سى ونهم و فهرست كتابخانه نواب آستان قدس ج2 ص 1054 شماره 1560معرفى شده است ((459)).

تفسير شافى شيخ محمد دادخواه شيرازى .

(1356 ه ق ). مـؤلـف آن شـيـخ مـحـمـد جعفر دادخواه شيرازى يكى از اعلام شيراز, در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفسير شافى , تلخيص و گزينشى از تفاسير معروف : مجمع البيان , صافى و منهج الصادقين نضير شبر, طفطاوى , بيضاوى ـ رازى ـ جلالين ـ جوامع الجامع ـ تفسير كبيرمى باشد كه مؤلف محترم بـه صـورت اخـتصار به صورت تفسير فوق در آورده است نگارنده فقط جلد اول آنرا كه تا پايان جز هـشـتـم قرآن مجيد تا آيه 165 سوره انعام مى باشد رؤيت نموده است كه در 615 صفحه رقعى به چـاپ رسـيـده است و طبق وعده مؤلف محترم اين تفسير در سه مجلد پايان مى پذيرد بر نگارنده روشـن نـيـست اين وعده عملى شده است يا نه ؟ ولى برخى از مطلعين اعلام داشته اند كه هر سه جلد در چاپخانه نور شيراز به چاپ رسيده است .

تفسير انگليسى شيخ حسين هندى .

(م 1356 ه ق ). مـؤلـف آن شيخ پادشاه حسين هندى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى در هندوستان مى باشد.
مؤلف محترم كه مطالب كتاب را از ديگر تفاسير گردآورى نموده و به زبان انگليسى ترجمه كرده است ولى او خود قبل از پايان چاپ تفسير از دنيا رفته است آقاسيد مصطفى فرزند سيد ابوالقاسم معاصر نقل ميكند كه آنرا در مسافرت هندوستان پيش مؤلف عاليقدرش , ديده است )) ((460)).

تفاسير عباسعلى كيوان قزوينى .

(م 1357 ه ق ). مـؤلـف آنـهـا عالم ربانى استاد اخلاق و ادب حجة الاسلام والمسلمين شيخ ‌عباسعلى كيوان واعظ قزوينى يكى از اعيان تفسيرى اماميه در قرن چهاردهم مى باشد.
مؤلف بزرگوار آن يكى از علماى بنام تهران بود و مجلس وعظ و ارشاد او محل تجمع خواص علما بود.
1ـ تفسير فارسى كيوان .
تـفـسـيـر كـيـوان در چـهار مجلد قرار دارد و تا سوره نسا آيه 109 در تهران به چاپ رسيده است ((461))جلد چهارم آن باقى مانده سوره نسا و از اوائل سوره مائده شروع مى شود چاپ اين تفسير در سال 1350 در تهران انجام پذيرفته است ((462))

.
آقاى شهيدى صالحى در دائرة المعارف تشيع مى نويسند:.
((ايـن تـفسير شامل تمام قرآن كريم مى باشد, مؤلف در مقدمه ى آن مى نويسد:استناد و استدلال ايـن تـفسير فقط بر مدلول لفظى آيه است نه به حديث و خبر اعم ازرسول اكرم (ص ) يا حديث به مـعنى اخص از ائمه اثنى عشر (ع ) اين تفسير نه اينكه برمبناى تفسير صافى او اصفى تفسير قرآن است كه اكثر آيات را به اخبار و احاديث تفسيرنموده اند و نه بر اساس حكمت و عرفان مانند تفسير ملا صدرا شيرازى يا تاويلات محيى الدين عربى يا نيشابورى و باشد)). مـؤلـف مـحترم پس از يك مقدمه كوتاه شامل اقسام هنر مفسرين است به تفسير((بسمله )) و بعد تفسير سوره ((الحمد)) پرداخته و بحث خويش را تحت عنوان ((بيان اول )) و((بيان دوم )) تفسير خـويـش بـازگـو مـى كند و نيز قسمتى از تفسير خود را بين الهلالين به عربى ياد كرده است اين تفسير در تهران از 1351 تا 1355 قمرى در چهار مجلد به زيورطبع آراسته شده است .
2ـ تفسير ثمرة الحياة .
بـنـا بـه اظهارات آقاى صالحى شهيدى او تفسير ديگرى نيز در سه مجلد به زبان عربى و شيوه ى عـرفـانـى و كـلامى شامل تمام قرآن كريم دارد كه از سوره ى الحمد آغاز و به سوره ى الناس ختم كـرده است مؤلف اين اثر را كتاب ثمرة الحياة يا ميوه ى زندگانى درشرح حال خويش ذكر نموده است .
نسخه ى خطى مؤلف نزد احفاظ وى موجود است ((463)).

الاياة البينات شيخ يوسف گيلانى نجفى .

(م 1357 ه ق ). مـؤلـف آن شـيـخ يـوسـف بـن احـمد گيلانى نجفى يكى از ادبا و اعلام تفسيرى آن دياردر قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفـسير فوق در بيان و تفسير 60 آيه از قرآن كريم است كه اختصاص به فضائل اميرالمؤمنين على بـن ابيطالب (ع ) و ائمه معصومين (ع ) دارد اين كتاب در رشت به سال1331 ه ق به چاپ رسيده است ((464)).

برهان البيان رضوى .

(تاليف 1358 ه ق ). مـؤلـف مـحـترم آن مرحوم حاج سيد ابوالقاسم رضوى قمى لاهورى يكى ازمفسران عاليقدر قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفـسـير او پيرامون آيه 55 از سوره نور در مورد استخلاف در روى زمين نوشته شده است و محل انتشار آن پاكستان در تاريخ فوق مى باشد كه به صورت چاپ سنگى انجام پذيرفته است .
نسخه اى از آن به صورت خطى در كتابخانه آستان قدس رضوى موجود مى باشدكه در فهرست آن معرفى شده است ((465)).

تفسير اللئالى المخزونة عليارى .

(م 1358 ه ق ). مؤلف آية اللّه شيخ محمد حسن بن على بن عبداللّه عليارى از علماى نامدار قرن چهاردهم هجرى و يكى از برخاستگان از آذربايجان شرقى مى باشد.
او كه فرزند حاج ملاعلى عليارى صاحب بهجة الامال فى شرح زبدة المقال مى باشد در سال 1266 در قريه عليار از توابع تبريز به دنيا آمده است علوم و معارف اسلامى را از محضر پدر ارجمند و آيات عـظام : فاضل شرابيانى شيخ محمد حسن مامقانى حاج ملا محمد شبسترى و حاج ميرزا ابوالقاسم طباطبائى حائرى حفيد صاحب رياض و جمعى ديگر فراگرف و آثارى از خود به يادگار گذاشته است كه دو مورد آنهاپيرامون تفسير قرآن مجيد مى باشد:.
1ـ نظم البرهان فى تفسير القرآن .
2ـ اللئالى المخزونة فى تفسير سوره الكوثر.
3ـ بدايع الاسلام فى شرح شرائع الاسلام .
4ـ دلائل الشهادة فى احكام الشهادات (3 مجلد). 5ـ مشكاة الانوار فى اصول الدين (3 مجلد). 6ـ عقايد الايمان فى شرح دعا العديله .
7ـ صراط النجاة (در فقه و احكام ). 8ـ المواهب السنيه فى المواعظ (2 مجلد). 9ـ المحجة البيضا فى المواعظ.
10ـ شرح الاربعين حديثا.
11ـ الشموس المضبئه فى المواعظ.
12ـ الحبل المتين .
و دوازده مـجـلـد ديـگـر كه نوعا مواعظ و مراثى مى باشد شرح حال تفصيلى ايشان به قلم آية اللّه مـرعـشـى در پـيـشـگفتار بهجة الامال آمده است او شيخ اجازه روايتى , آية اللّه العظمى مرعشى مى باشد ((466)).
وفات او:.
او در شـب سه شنبه 11 ربيع الاول 1358 وفات نموده و جنازه اش به نجف اشرف حمل و در وادى السلام مدفون گرديد رحمة اللّه عليه رحمة واسعه .

الدر النظيم شيخ عباس محدث قمى .

(م 1359 ه ق ). مـؤلـف آن خـريـط فـن اخـبـار و احـاديث و عريف آگاه ابواب رجال و روايات , اهل دعا و تضرع و اسـتـجـابـت , مـرحـوم حـاج شـيخ عباس بن محمد رضا محدث قمى يكى ازاعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
مـرحـوم مـحـدث قـمى با وجود كثرت تاليفات و شهرت جهانگير آنها بى نياز ازمعرفى و توصيف مـى باشد صفا, اخلاق , خدمت به اهل بيت عصمت (ع ) در تمام آثار وتاليفات او, موج مى زند و او را از خـيل نويسندگان , ممتاز و مجزا مى سازد و اين خودفضل و كرامت بزرگى است كه همگان به آن نمى رسند مرحوم مدرس تبريزى بيش از30 عنوان از تاليفات ارزشمند او را كه نوعا مشحون از آيـات و روايات كريمه مى باشندو يك عنوان از آثار او را كه اختصاصا پيرامون قرآن مجيد مى باشد در ((ريـحـانـة الادب ))آورده اسـت و نـام آن اثر قرآنى او ((الدر النظيم فى لغات القرآن الكريم )) مى باشد كه طبعاهمانند ((قاموس قرآن )) يا شبيه آن خواهد بود كه با اسف فراوان موفق به رؤيت آن نشده ايم ((467)). الـبـتـه آثار و تاليفات آن عالم ربانى بيش از 30 عنوان مى باشد كه بحمداللّه اكثر آنهابه زيور طبع آراسـتـه شـده اسـت و مشهورترين آنها ((سفينة البحار)), ((منتهى الامال )) واشهر آنها ((مفاتيح الجنان )) مى باشد.
وفات او:.
وفات او در عرض اقدس به سال 1359 به رحمت ايزدى پيوست و در آن خاك مدفون گرديد.

جوامع الخيرات فى تفسير الايات قمى .

(م 1359 ه ق ). مـؤلـف آن عالم جليل القدر, محقق توانا مرحوم ملا حبيب الدين بن ملازين العابدين قمى يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
مرحوم حاج آقا بزرگ در الذريعه , كتاب تفسير او را به اين ترتيب معرفى مى نمايد:.
((جوامع الخيرات كه هم اكنون دو جز از آن از آغاز قرآن تا اواخر سوره بقره در 5مجلد بيرون آمده اسـت مـشـحـون از تـحقيقات در تفسير آيات و تاويل آنها مى باشد اين تفسير متضمن نكات ادبى , تـجويد, منطق , فقه , اصول , تاريخ ملل , آرا و عقائد و مذاهب مختلفه به تفصيل و تشريح آنها و رد و پاسخگويى به عقائد باطله و رد و جواب ازشبهات مى باشد.
مـؤلـف آن شـيـخ جليل القدر ملاحبيب الدين بن ملا زين العابدين قمى متولد در قم1289 سان در زيـوان نـزديـكى ورامين پس از آنكه سى سال در آن منطقه اقامت , و مشغول ترويج احكام و شعائر الـهى بوده است درگذشته است او در تاليف و تصنيف جديت وتلاش فراوان داشت تا آنكه در ماه صـفر (1359 ه ق ) قلم او خشكيد اغلب آثار او با خطمؤلف پيش حاج زين العابدين بن شاه حسين نـورى حـمـامـى مقيم تهران مؤلف ((ارغام الشيطان )) (متوفى در قرن در سال 1364 ه ق ) يافت مى شود((468)). ديگر آثار او در مجلدات 7 ص 239 ج8 ـ ص 130 ج11 ص 349 ج16 ص 332 و24 ص 392 الذريعه معرفى شده است .

اجوبة المسائل حاج زين العابدين كرمانى .

(م 1360 ه ق ). مؤلف آن حاج زين العابدين بن محمد كريم كرمانى متولد 1276 ه ق يكى ازاعيان فرقه شيخيه و از رؤساى آن فرقه مى باشد.
ايـن رساله پيرامون تفسير برخى از آيات قرآن طبق نظر و تاويلات آن گروه مى باشد و در تبريز به سال 1328 در 361 خشتى به چاپ رسيده است ((469)).

تفسير اصول القرآن الاجتماعيه زنجانى .

(م 1360 ه ق ). مـؤلـف آن , اسـتـاد محقق مرحوم آية اللّه حاج ميرزا عبداللّه زنجانى يكى از پيشروان معارف قرآنى شيعه در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
آثـار قـرآنـى و خـدمات علمى و اجتماعى او در قاهره و مصر مركز معارف اهل سنت و در دانشگاه الازهر با استقبال گرمى رو به رو شده است و آن خضوعى كه ادبا, فضلا, واساتيد اين دانشگاه از او بـعمل آورده اند در تاريخ معاصر زبانزد عام و خاص مى باشد ازآن مرحوم تعدادى از آثار ارزنده در زمينه هاى تاريخ و معارف حقه الهى به جا مانده است كه عمق تفكرات اسلامى او را نشان مى دهد و خوشبختانه دو اثر از بين آنها قرآنى وتفسيرى مى باشد:.
1ـ اصول القرآن الاجتماعيه (عربى ). 2ـ تـاريـخ القرآن (عربى ) كه در مصر به چاپ رسيده است و در ايران نيز ترجمه وبارها چاپ شده است .
و از ديگر آثار او:.
1ـ الافـكـار بـه زبان عربى كه تفكرات فلسفى و اجتماعى را با تحليل تطبيق ومقايسه مى كند 2ـ ترجمه الابطال كارلايل 3ـ دين الفطره 4ـ راز انتشار اسلام 5ـ شرح كتاب بقا النفس بعد فنا الجسد خواجه نصير طوسى ـ 6ـ طهارة اهل الكتاب 7ـالفيلسوف الفارسى الكبير صدر الدين شيرازى .
اين عالم مجاهد در 52 سالگى در 1360 در زندان درگذشت )) ((470)).

حواشى تفسيرى سيد مهدى مازندرانى .

(م 1361 ه ق ). مـؤلـف مـحـتـرم آن سـيـدمـهـدى بن هادى بن فاضل بن حيدر مازندرانى ساروى بارفروشى از كاوشگران معارف قرآنى در قرن 14 مى باشد.
او كـه در سـال 1292 در قـريـه ((گلنشين )) واقع در دو كيلومترى شمال سارى متولدگرديده اسـت سـپـس هـمـراه پـدر به سارى منتقل و در آنجا به تحصيل علوم اشتغال پيداكرده است در تـحـصيلات اسلامى از محضر شيخ محمدطه نجف به مقامات عاليه نائل آمده است و در عرصه ى تاليف و تحقيق , به مقامات عاليه رسيده است .
او در عـرصـه ى تـاليف به ويژه در حديث و فقه و تفسير فعاليت گسترده اى دارد وتاليفاتى را نيز دارد.
1ـ حـاشـيـه بـر تـفـسير قمى , 2ـ حاشيه بر تفسير مجمع البيان , 3ـ ايضاح التبصرة لمن لايحضره الـتـذكـره (فقه ), 4ـ جامع البرهان فى شرح الاذهان , 5ـ جامع الشتات , 6ـ حاشيه اثنى عشريه در مـواعـظ عـدديـه , 7ـ حاشيه اربعين حديث , 8ـ حاشيه الفين , 9ـ حاشيه امل الامل , 10ـ حاشيه بر بحارالانوار, 11ـ حاشيه بر البيان الرفيع , 12ـ حاشيه بر خاتمه مستدرك و.
تفصيل تاليفات ايشان در تراجم الرجال جلد 2 آمده است )) ((471))

.
گفتار صاحب تراجم الرجال :.
در تراجم الرجال شرح زندگى تحت شماره 1576 آمده است :.
((او در ((گلنشين )) از توابع سارى به دنيا آمد و در 13 سالگى به سارى منتقل شدمقدمات را در آن شـهـر بـه اتـمـام رسـانـيد در 1314 به كربلا مشرف گرديد پس از 5 ماه اقامت و زيارت عتبه مـقـدسـه , بـه نـجـف اشـرف رهسپار گرديد, او از محضر علمين عالمين سيدين كاظمين سيد محمدكاظم صاحب عروه و شيخ محمدكاظم خراسانى و شيخ بزرگوار طه نجف تلمذ فقه نمود و كتاب وقف را از استاد اخيرالذكر فرا گرفت در سال 1323 به مازندران برگشت و به تبليغ , ارشاد, تاليف و تدريس پرداخت ))((472)).

كرائم القرآن سيد ابوالقاسم تبريزى .

(م 1363 ه ق ). مؤلف آن سلالة الاطياب سيد ابوالقاسم فرزند سيد محمد رضا تبريزى حائرى طباطبايى معرف به ((علامه )) يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثر قرآنى او در يك مجلد به زبان عربى شامل بخشى از قرآن كريم مى باشد مؤلف محترم در اين اثر به شيوه ى كلامى و بهره گيرى از روايات و احاديث پيشوايان معصوم (ع ) بعضى از آيات را كه مورد توجه و نظرش بوده است تاويل و تفسير كرده است .
عـلامـه تبريزى علاوه بر كرائم القرآن چند اثر علوم قرآنى نيز دارد كه از آن ميان :آداب القراته در يك مجلد به زبان عربى و شيوه ى ادبى , شامل ذكر قرائات , تجويد وتفسير بعضى از كلمات غريب و مشكل قرآن پرداخته است .
هر دو اثر تفسيرى به خط مؤلف نزد فرزندش سيد صادق طبيب معروف به علامه در كربلا موجود است ((473)).

تفسير سروه تقابن شيخ محمد حسن عمروآبادى .

(تاليف 1363 ه ق ). مـؤلـف محترم آن عالم بارع شيخ محمد حسن بن ابراهيم عمروآبادى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير او يك نوع تفسير مزجى مختصرى است كه پيرامون سوره ى تغابن انجام داده اند.
آغاز آن :.
((يـسـبـح للّه مـا فـى الـسماوات و الارض , التسبيح بمعنى التنزيه و التحميد و الظهور والتعجب والتصرف مادة )). انجام آن :.
((و هـو سلطان الحكيم على افعالكم و نياتكم بانها فاسدة مشوبة و مع لذلك هو الشكور الحليم عز ذكره )). ايـن تـفـسـيـر در ماه رجب 1350 به خط مؤلف توام با اشعار فارسى و فوايد متفرقه در جلد تيماج قهوه اى در 46 برگ نگاشته شده و در كتابخانه آية اللّه العظمى مرعشى نگهدارى مى شود ((474))

.
آثار و تاليفات :.
از اين عالم محترم چند اثر ديگر هم در آن فهرست معرفى شده است :.
1ـ تنبيه الغافلين (تاليف 1363) كه پيرامون منبر و شرايط واعظان مى باشد.
2ـ شرح ((الاعمال ثلالثة امور فرائض و فضائل و معاصى )). 3ـ نور الايمان و الهداية پيرامون توحيد و نبوت و امامت .

تفسير القرآن الكريم سنگلجى .

(م 1363 ه ق ). مـؤلـف آن اسـتـاد شـيـخ محمد سنگلجى از اساتيد دانشگاه تهران يكى از اعيان تفسيرى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
ايـن تـفـسـيـر كه پيرامون سوره حمد قرار دارد پس از خطبه با حديث شريف :افضل العبادة قرائة القران و اشراف امتى حملة القران و اصحاب الليل )) آغاز مى گردد.
و پايان آن با اصطياد پنج نكته پيرامون اثبات نبوت از فقرات رب العالمين ـالرحمن و الرحيم ـ يوم الـديـن ـ ايـاك نـعبد ـ و اهدنا الصراط المستقيم مى باشد كه به صورت كلامى و منطقى بر اثبات نبوت عامه استدلال مى كند مثلا مى گويد خداوندچگونه مى تواند مربى نداشته باشد و در پايان با جـمـلـه مـالك يوم الدين به اثبات معادمى پردازد به اين ترتيب سوره حمد با 139 صفحه رقعى با درود و سـلام بـه مـصابيح دجى و كنوز عرفان خاتمه مى يابد و ليست تاليفات او نشان ميدهد كه تفسيرى نيز برسوره ((اخلاص )) دارد كه حقير آنرا نديده است .

كليد فهم قرآن سنگلجى .

(م 1363 ه ق ). مؤلف آن محمد بن شريعت سنگلجى فرزند حاج شيخ حسن بن ميرزا رضاقلى معروف به ((شريعت سنگلجى )) يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم مى باشد.
تـفسير او مختصر و كوتاهى است حاوى ترجمه و جهات اعرابى و اشتقاقى ونكات معنوى دو سوره حـمـد و اخـلاص كه تاريخ ختم آن در 15 ربيع الاول 1361 ه ق رخ ‌داده است و در تهران به چاپ رسـيـده اسـت نـسـخـه تـكميلى پيرامون سوره حمد از اين مؤلف نيز موجود است كه به مطالب مقدماتى تفسير پرداخته است و در سال 1366 درچاپخانه مجلس به چاپ رسيده است )) ((475))

.
مـؤلـف كـه تـحصيلات خود را پيش پدر خود و مرحوم شيخ عبدالنبى نورى فراگرفته است و در محضر حاج شيخ على نورى به فراگيرى علم كلام پرداخته است و ازحاج ميرزا حسن كرمانشاهى و مـيـرزا هاشم اشكورى عرفان فرا گرفته است و برهه اى درنجف اشرف علوم اسلامى را دريافته اسـت كـتـاب فوق را در تفسير و مقدمات در سال1361 ه ق نگاشته و در چاپخانه علمى تهران به چـاپ رسـيده است او مؤلف كتاب اسلام ورجعت مى باشد كه از معروفيت برخوردار و مورد نقد و انتقاد واقع شده است ((476))

.
آثار و تاليفات :.
از ديگر آثار و تاليفات او:.
دلائل السداد فى قواعد فقه و الاجتهاد ـ قانون رضا در اسلام ـ قانونگزارى اسلامى ـ قضا در اسلام ـ مقاصد الاصول , كه هر كدام در الذريعه مجلدات 8, 17, 18 و 21 معرفى شده اند ((477)).

تفسير الوجيز مولانا تبريزى .

(م 1363 ه ق ). مؤلف آن عالم بزرگوار سيد محمدبن عبدالكريم موسوى سرابى تبريزى معاصرو معروف به مولانا, مـتـولـد 1294 آنـگـونـه كه در فهرست تصانيف خود ذكر كرده است درريحانة الادب تعدادى از تاليفات او را ذكر نموده است ولى نامى از تفسير او نبرده است ((478)).

خـانـدان مـولانـا يـكى از خاندان هاى اصيل روحانى آذربايجان مى باشد و سابقه روحانيت در اين خـاندان به چندين قرن مى رسد و هم اكنون نيز بزرگانى از آن خاندان اصيل در آذربايجان حضور دارند و منشا آثار و بركات اسلامى هستند.
اين تفسير گزيده و گزينشى از تفسير آيات مى باشد ((479)).
خاندان مولانا در تبريز يكى از خانواده هاى اصيل روحانى مى باشند و خدمات قلمى فرزند بزرگوار ايـن عـالـم مرحوم حاج سيد على مولانا و حفيد او آقاى سيد محمدمولانا چشم گير و قابل توجه مى باشد آنچنان كه مقالات علمى و اجتماعى نوه اوپروفسور مولانا در كيهان چشمگير و ارزشمند مى باشد ما در كتاب ((يجان ج1 ))شرح حال او را آورده ايم .