تفسير مجمع البيان جلد ۲

امين الاسلام طبرسي
ترجمه : علي کرمي

- ۳۰ -


/ سوره بقره / آيه هاى 239 - 238

238. حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلوةِالْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتينَ.

239. فَاِنْ خِفْتُم فَرِجالاً اَوْ رُكْباناً فَاِذا اَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوااللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ.

ترجمه

238. در تمامى نمازها و [بويژه ] نماز ميانه مراقب باشيد و فروتنانه براى [پرستش و عمل به دستورات ] خدا بپاخيزيد.

239. و اگر [از شرارت دشمن يا خطر جّدى ديگر] بيمناك شديد، [و نتوانستيد به گونه اى كه بايد نماز بخوانيد، در آنصورت ] پياده و درحال راه رفتن يا سواره [نماز بگزاريد]؛ و آنگاه كه [ايمن و ]آسوده خاطر شديد، خدا را ياد كنيد [و] همانسان [نماز بگزاريد] كه [آن را ضمن ] آنچه نمى دانستيد، به شما آموخت.

نگرشى بر واژه ها

«حافظوا»: مواظبت و مراقبت كنيد. اين واژه از «حفظ» به معناى ضبط و بخاطرسپردن، در برابر «فراموش كردن»، گرفته شده است.

«وسطى»: مؤنّث اوسط و به معناى «ميانه» و «فاصله ميان دو چيز» است.

«قانتين»: از «قنوت» به معناى «تداوم كار يا دوام بر چيزى» و يا «فرمانبردارى از خدا و نيايش و دعا درحال ايستادن» گرفته شده است.

«رجال»: جمع «راجل» است؛ همانند «قيام» كه جمع «قائم» است. و به كسى گفته مى شود كه روى پاى خود ايستاده و يا درحال راه رفتن است.

«ركبان»: جمع «راكب» است؛ درست بسان «فرسان» كه جمع «فارس» است.

شان نزول

در شأن نزول اوّلين آيه شريفه اين بحث - آيه 238 - گروهى از مفسّران نقل كرده اند كه در زمان پيامبر(ص)، جمعى از بدانديشان و مسلمان نمايان، گرمى هوا را دستاويز مى ساختند و به انگيزه تفرقه افكنى درميان مردم باايمان، در نماز ظهر حضور نمى يافتند؛ كه بر اثر رفتار زشت و سمپاشيهاى هدفدار آنان، برخى از مردم باايمان نيز دچار غفلت شدند. پيامبر(ص) از اين ماجرا آزرده خاطر شد و ضمن چاره انديشى، به تفرقه افكنان هشدار داد. و اين آيه شريفه هم در همين راستا فرود آمد.

زيدبن ثابت در اين مورد آورده است كه پيامبر(ص) نماز ظهر را در اوج گرما به جماعت مى خواند و اين كار بر ياران گران مى آمد؛ از اين رو، عدّه اى به نماز نمى آمدند و گاه يك يا دو صف بيشتر تشكيل نمى شد؛ پس، آن حضرت ضمن چاره انديشى، به آنان هشدار داد كه به گونه اى مجازات خواهند شد؛ و آنگاه بود كه اين آيه شريفه فرودآمد.

تفسير

خداى مهربان در آيات گذشته، ضمن بيان مقرّراتى درباره سعادت خانه و خانواده، مردم باايمان را به فرمانبردارى از خود فرا خواند؛ و اينك در اين دو آيه، آنان را به نماز شايسته و بايسته كه پرشكوهترين دستورات عبادت و رمز بندگى و شايستگى است، دعوت مى كند.

«حافظوا على الصّلوات و الصّلوةالوسطى»

شما مردم باايمان! بر همه نمازهاى واجب - بويژه نماز ميانه - و اوقات و اركان و مقرّرات آنها دقيق باشيد و در اجراى شايسته و بايسته آنها بكوشيد. توصيه به همه نمازها و آنگاه به نماز ميانه، بر اهميت و شكوه و عظمت آن دلالت دارد؛ بسان اين آيه شريفه كه از دشمنى با همه فرشتگان بويژه دو فرشته گرانقدر خدا هشدار مى دهد: «مَنْ كانَ عَدُوَّاً لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْريلَ وَ ميكالَ فَاِنَ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرينَ»(417).

در اينكه كداميك از نمازهاى واجب نماز ميانه است، ديدگاهها متفاوت است:

1. انبوهى از مفسّران و بعضى از پيشوايان مذاهب چون ابوحنيفه برآنند كه منظور، نماز ظهر است. گفتنى است كه از دو امام راستين - حضرت باقر و صادق - (ع) نيز اين مطلب روايت شده است. عدّه اى از پيشوايان «زيديه» گفته اند: در روز جمعه، منظور از نماز ميانه، نماز جمعه و در ساير روزها، نماز ظهر است. و از امير مؤمنان(ع) هم همين را نقل كرده اند. شأن نزول آيه شريفه نيز با توجّه به رواياتى كه درمورد آن رسيده است، اين مطلب را تأييد مى كند.

از امير مؤمنان(ع) نقل كرده اند كه ضمن تأييد اين ديدگاه، فرمود: نماز ظهر نخستين نمازى است كه واجب شد: «... و اوّل صلوة فرضت...».

همچنين از آن حضرت روايت كرده اند كه فرمود: پيامبر گرامى(ص) مى فرمود: خدا در آسمان دنيا، پديده اى دايره مانند خلق كرده است كه وقتى خورشيد از آن مى گذرد، همه موجودات، پروردگار خويش را تسبيح مى گويند؛ به همين جهت، خداوند نماز ظهر را واجب ساخت تا در آن ساعت خوانده شود؛ چرا كه آن ساعت، همان ساعت مباركى است كه درهاى آسمان گشوده مى شود و تا پايان برگزارى نمازها بسته نمى شود، و در آن ساعت است كه دعا به هدف اجابت مى رسد.

2. دسته اى ديگر از مفسّران ازجمله ابن عبّاس، به نقل از امير مؤمنان(ع)، نماز عصر را نماز ميانه شناخته اند. همچنين از پيامبر(ص) روايت كرده اند كه فرمود: «بدان جهت كه نماز عصر ميان دو نماز بامداد و ظهر از يك طرف و نماز مغرب و عشا از طرف ديگر است، نماز ميانه ناميده شده است».

و دليل يادآورى ويژه آن درميان نمازها اين است كه خواندن آن در ساعاتى از روز صورت مى گيرد كه مردم به كار و تلاش مشغولند.

از پيامبر(ص) نقل كرده اند كه فرمود: آن كه نماز عصرش ازدست برود، بسان كسى است كه ثروت و خانواده اش به مصيبتى گرفتار آمده است: قال(ص): «الّذى تفوته صلوةالعصر فكانّما وُتِرَ اهله و مالَهُ». و نيز فرمود: در روزى كه آسمان ابرى و خورشيد نهان است، نماز را در نخستين فرصت بخوانيد؛ چرا كه اگر نماز عصر كسى ازدست برود، عملكرد او نابود و بى اثر مى شود: «بكّروا بالصّلوة فى يوم الغيم، فانّه مَنْ فاتته صلوةالعصر حبط عمله».

3. گروهى نماز مغرب را نماز ميانه دانسته اند. به اعتقاد آنان، اين نماز ازنظر واژه ها و جملات و ركعتها، ميانه نمازهاست. از پيامبر گرامى(ص) نقل كرده اند كه فرمود: پرفضيلت ترين نمازها در نزد خدا، نماز مغرب است كه آن را براى مسافر و كسى كه در وطن خويش حاضر است، مقرّر داشته است: «انّ افضل الصّلوات عنداللّه صلوةالمغرب». و نيز افزود: پروردگار با نماز مغرب، شب را آغاز مى كند و روز را پايان مى برد؛ و كسى كه نماز مغرب را بخواند و پس از آن دو ركعت نافله بجا آورد، پاداش او قصرى در بهشت است. و آن كه پس از نماز مغرب، چهار ركعت نافله بخواند، خداوند بسيارى از گناهان او را مى آمرزد.

4. جمعى معتقدند كه منظور از نماز ميانه، نماز عشا است؛ چرا كه اين نماز، ميان دو نماز بامداد و مغرب كه در هيچ حال از تعداد ركعتهاى آنها كاسته نمى شود، قرار گرفته است و از پيامبر گرامى(ص) روايت كرده اند كه فرمود: هر كه نماز عشا را با جماعت بخواند، مانند كسى است كه نيمى از شب را به عبادت خدا پرداخته است؛ و هر كه نماز بامدادى را صحيح بخواند، بسان كسى است كه همه شب را با پرستش و عبادت پروردگار به پايان برده است.

5. برخى ازجمله جابربن عبداللّه انصارى مى گويند: منظور از نماز ميانه، نماز بامدادى است؛ چرا كه كه اين نماز، دربين نمازهاى شب و روز - يعنى ميان نور و تاريكى - قرار گرفته و خود بطور جداگانه و بدون هيچ نماز ديگرى، واجب شده است. قرآن شريف در اين مورد مى فرمايد:

«... وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ اِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودَاً.»(418)

... و نماز بامدادى را برپادار؛ چرا كه نماز صبح پيوسته با حضور فرشتگان قرين است.

آرى؛ هم فرشتگان شب، نماز بامدادى را گواهى مى كنند و هم فرشتگان روز؛ همانگونه كه آيه شريفه اين بحث در ادامه مى فرمايد: «قوموا للّه قانتين».

در تأييد اين ديدگاه گفته اند كه: بامداد يكى از روزها ابن عبّاس نماز صبح را در مسجد بصره به جماعت مى خواند؛ كه در قنوت آن، دستهاى خويش را بالا برد و دعا كرد و بعد از پايان يافتن نماز گفت: اين همان نماز ميانه است كه خدا به ما فرمان داده فروتنانه آن را بجا آوريم.

«ثعلبى» نيز در تفسير خويش به نقل از «انس» آورده است كه پيامبر گرامى(ص) همواره در نماز بامدادى دعا مى كرد و آن را با خضوع و فروتنى افزونترى بجا مى آورد.

6. و پاره اى از دانشمندان نيز بر اين عقيده اند كه منظور از نماز ميانه، يكى از نمازهاى پنجگانه شبانه روزى است؛ و بدان دليل مشخّص نشده كداميك از نمازها، كه مردم همه نمازها را فروتنانه و با خشوع كامل بجا آورند؛ و اين درست بسان شب قدر يا اسم اعظم خداست كه ميان چند شب و نامهاى گرانقدر آفريدگار هستى ناشناخته مانده است؛ و نيز همانند ساعت پذيرفته شدن دعاها و خواسته هاست كه درميان تمامى شبانه روز مجهول است و براساس حكمت مخفى مانده است.

«و قوموا للّه قانتين»

و فروتنانه و با نهايت خضوع، براى خدا بپاخيزيد

درمورد اين فرمان نيز ديدگاهها متفاوت است:

1. عدّه اى ازجمله ابن عبّاس برآنند كه «قانتين» به معناى «دعاكنندگان» و «نيايشگران» است؛ چرا كه قنوت، به مفهوم «دعاكردن در نماز در حال ايستاده است». اين معنا از دو امام نور - حضرت باقر و صادق - (ع) نيز روايت شده است.

2. بعضى نيز با روايتى از ابن عبّاس، «قانتين» را به «فرمانبرداران» معنا كرده اند.

3. برخى آن را به معناى «خاشعين» گرفته و گفته اند: منظور از آن، هشدار از كار بيهوده و فقدان خشوع دل در نماز است.

4. جمعى ديگر آن را با «ساكنين» به معناى «آرامش دل و جان» معادل دانسته اند.

و به اعتقاد مؤلّف، واژه «قانت» در اصل به معناى «نيايش با خدا و دعا و پرستش او درحال ايستاده» است؛ كه با اين وصف ممكن است درمورد ساير عبادتها نيز بدان دليل كه عبادت هستند، بكار رود، گرچه قيام در آنها نباشد.

«فان خفتم فرجالاً او ركباناً»

در آيه قبل، قرآن شريف به اهميت بسيار نماز اشاره كرد و همگان را به مراقبت از آن و اجراى شايسته و بايسته آن فراخواند؛ و اينك در اين آيه مباركه، بجاآوردن آن را در شرايط ويژه بيان مى كند و مى فرمايد:

و اگر شما نمازگزاران باايمان از شرارت دشمن يا فشارها و گرفتاريهاى ديگرى همانند آن درخطر بوديد و برايتان امكان نداشت كه ايستاده و آرام و با رعايت همه شرايط نماز بخوانيد، به هر صورتى كه ممكن است آن را بجا آوريد، خواه سوار بر مركب يا پياده درحال راه رفتن.

منظور اين جمله از آيه شريفه، «نماز خوف» است كه جز نماز مغرب، در سفر يا وطن دو ركعت خوانده مى شود.

در اين مورد روايت كرده اند كه امير مؤمنان(ع) در شب «ليلةالهرير»، همه نمازها را با تكبير يا با اشاره خواند؛ چرا كه در تمامى طول شبانه روز پيكار سهمگين ادامه داشت.

همچنين نقل كرده اند كه پيامبر گرامى(ص) نيز در جنگ خندق، نماز را با اشاره خواند.

«فاذا آمنتم فاذكروااللّه كما علّمكم مالم تكونوا تعلمون»

پس هنگامى كه امنيت يافتيد و خطرهاى سخت برطرف شد، خدا را ياد كنيد؛ و همانسان نماز گزاريد كه خدا آن را به همراه چيزهايى كه پيش از اين نمى دانستيد، به شما آموخت.

پرتوى از آيات

دو آيه اى كه تفسير آنها بيان شد، راجع به اهميت نماز و بيان پاره اى از مقرّرات آن در شرايط و موقعيتهاى ويژه بود، كه با تعمّق در آنها روشن مى شود كه قرآن شريف و فروفرستنده آن، بهاى وصف ناپذيرى براى نماز قائلند؛ به گونه اى كه با صراحت و آهنگ جانبخش، از همه شايستگان و ايمان آوردگان مى خواهد كه در تمامى نمازها و رعايت اركان و واجبات و مقرّرات و مقدّمات و شرايط و آداب آنها، بويژه نماز ميانه، بسيار دقيق باشند، تا مبادا اين برنامه انسانساز ترك و يا به گونه اى نادرست بجا آورده شود و يا ظاهرى آراسته داشته امّا ازنظر معنوى بى روح و فاقد جان و محتوا باشد و بصورت عادت درآيد، آنچنانكه با هر عادت زشت و ناپسند و ستم و بيداد و فريب و ريا و نيرنگ و شگردى بسازد، و چنان خاصيت و معنويت خود را ازدست بدهد كه نه تنها پليديهاى فردى، خانوادگى، اخلاقى، سياسى، اجتماعى، هنرى و زشتى در گفتار و نوشتار را از بين نبرد كه خود به ابزارى براى رسيدن به هواهاى دل تبديل شود و در خدمت بيداد درآيد.

آرى؛ در اين دو آيه، به مراقبت از نمازها و اجراى شايسته و بايسته آنها دستور داده شده است؛

چرا كه نماز ياد خداست،

و معراج انسان باايمان،

و هشداردهنده از نارواها،

و رمز ارتباط انسان با آفريدگار هستى.(419)