/ سوره ابراهيم / آيه هاى 34 - 31
31 . قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا
مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا
بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ.
32 . اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ
السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ
الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ.
33 . وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ
اللَّيْلَ وَ النَّهارَ.
34 . وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ
اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ.
ترجمه
31 - [ هان اى پيامبر!] به آن بندگانم كه [ به راستى ] ايمان آورده اند بگو:
نماز را [ آن گونه كه شايسته است ] برپا دارند، و از آنچه روزيشان ساخته ايم در
نهان و آشكار انفاق نمايند، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن داد و ستدى باشد
و نه دوستيى [ جز دوستى خداپسندانه ] .
32 - خداست كه آسمانها و زمين را آفريد، و آبى از آسمان [ به صورت باران ]فرو
فرستاد و به وسيله آن از ميوه ها رزقى [ فراوان ]براى شما برون آورد، و كشتى را
براى شما رام ساخت تا به فرمان او در [ پهنه آبهاى نيلگون ] دريا روان گردد، و
رودها [ و جويبارها ]را [ نيز] براى شمارام گردانيد.
33 - و خورشيد و ماه را - كه هماره در حركت هستند - براى شما رام ساخت و شب و
روز را [ نيز] مسخّرتان گرداند.
34 - و از هر چه [ و هر نعمتى كه از او] خواستيد به شما [ بندگانش ]ارزانى داشت
و اگر [ بخواهيد] نعمت هاى [ گوناگون ] خدا را شمارش كنيد نمى توانيد آنها را به
شمار آوريد. راستى كه انسان ستم پيشه و ناسپاس است.
نگرشى بر واژه ها
خلال: دوستى ميان دو تن و دو كس. اين واژه مصدر باب مفاعله است. پاره اى نيز آن
را جمع «خلّه» كه به مفهوم دوست است پنداشته اند، بسان «قلّه و «قلال».
دؤوب: انجام كارى به رسم و شيوه هميشگى، و «دائب» اسم فاعل آن است.
بيع: داد و ستد، معامله، تجارت و خريد و فروش.
تفسير
پيامى از خدا به بندگان
پس از هشدار به ناسپاسان، اينك روى سخن را به پيامبر گرامى نموده و به بندگان
خويش اين گونه پيام مى دهد:
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا
رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً
هان اى پيامبر! به آن بندگان من كه به راستى ايمان آورده اند بگو...
به باور «ابن عباس» منظور اين است كه پيامبر به ياران خويش بگويد...
امّا به باور «جبايى» منظور اين است كه به همه ايمان آوردگان اين پيام را برساند
و بگويد...
با اين بيان تفسير آيه شريفه اين است كه: هان اى پيامبر به بندگان من كه به
يكتاپرستى و توحيدگرايى روى آورده و به علم و عدل و قدرت بى كران خدا ايمان آورده
اند، بگو: نمازهاى پنجگانه را در وقت مقرّر خود به جا آورند؛ چرا كه نماز و راه و
رسم آن جز با درست انجام دادنش بر پاى داشته نمى شود.
و نيز به آنان بگو كه از ثروت هاى خويش در راه هاى شايسته و خداپسندانه در نهان
و آشكار، به گونه اى كه نه برچسب رياكارى بخورند و نه بخل و تنگ چشمى، انفاق
نمايند.
مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ
و اين كار را پيش از فرا رسيدن روزى انجام دهند كه روز رستاخيز نام دارد و در آن
روز ديگر نه فرصت داد و ستد و تجارت و خريد و فروشى خواهد بود و نه انفاق و بخششى،
و نه كسى مى تواند دوستى بيابد و جز از دوستى هاى خداپسندانه بهره اى گيرد؛ چرا كه
در آيه ديگر مى فرمايد:
الاّ خلاء يومئذٍ بعضهم لبعضٍ عدوّ الاّ المتّقين(107)
در آن روز، ياران و دوستان - جز پرواپيشگان - پاره اى دشمنِ پاره اى ديگرند.
در دوّمين آيه مورد بحث، قرآن به بيان درس شناخت خدا پرداخته و با ترسيم پاره اى
از نعمت هاى شگفت انگيز او، بدين صورت انديشه ها را متوجه او مى سازد و مى فرمايد:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
هان اى مردم! خداست كه آسمان ها و زمين را آفريد.
و بدان دليل در ترسيم شگفتى هاى جهان آفرينش از آسمان ها و زمين آغاز مى كند كه
عظمت و شكوه آنها هماره بيشتر در برابر چشمان انسان جلوه مى كند.
وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً
لَكُمْ
و از آسمان آبى به صورت باران فرو فرستاد و به وسيله آن گياهان و درختان را
رويانيد تا رزق و روزى شما را برساند.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ
و كشتى و ديگر وسايل سفر و مركب هاى دريايى را براى شما رام گردانيد تا به فرمان
خدا و خواست او بر روى آب ها روان گردند.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ
و رودخانه ها و جويبارها را كه از آب باران روان مى گردند، براى شما رام ساخت.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ
و خورشيد و ماه را نيز مسخّر شما گردانيد، تا در مدار و مسيرى كه او مقرر فرموده
است روان گردند و از نور و حرارت خويش شما را بهره ور گردانند، و ميوه ها برسند و
نعمت هاى خدا بر شما كامل گردد.
دائِبَيْنِ
اين برنامه براى ماه و خورشيد يك شيوه هميشگى است.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ.
و شب و روز را نيز براى شما رام گردانيد، تا شب ها در زير پرده سياه ظلمت
بياراميد و در روشنايى روز دنبال كار و تلاش برويد.
در چهارمين آيه مورد بحث مى فرمايد:
وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ
و از هر چه و هر نعمتى كه از او خواستيد و نيايشگرانه از بارگاهش تقاضا نموديد،
همه را بر اساس حكمت و مصلحت، به شما بندگانش ارزانى داشت.
آرى، اين خداى پرمهر و تواناست كه انسان هر چه از او بخواهد از صحّت و سلامت
گرفته تا سعادت و نجات، ثروت و عزّت، شكوه و قدرت، فرزند و دوست، آسان شدن كارها و
گشايش دل ها و برطرف شدن رنجها بر اساس حكمت و مصلحت و بدان شرط كه تباهى و خسران
براى او يا ديگران در آن نباشد، همه را از بركت دعا و نيايش و راز و نياز به او
ارزانى مى دارد.
بدين سان آيه شريفه روشنگرى مى كند كه شما انسان ها در كران تا كران زندگى در
نعمت هاى خدا غوطه ور هستيد و در همان حال به او نيازمنديد و به لطف او زندگى مى
كنيد.
گفتنى است كه «من» در آيه شريفه براى «تبعيض» است و نشانگر اين واقعيت مى باشد
كه برخى از خواسته هاى شما برآورده مى شود، نه همه آرزوهايتان؛ چرا كه هر آنچه با
سعادت و نيكبختى شما ناسازگار است و باعث تباهى دين و دنياى شما و يا ديگران مى
گردد، با دعاى شما برآورده نخواهد شد.
پاره اى در تفسير آيه مى گويند منظور اين است كه از هر چه مورد نياز شماست، به
شما ارزانى داشته است.
بااين بيان هر آنچه در زندگى مورد نياز انسان است، از سوى خدا به او ارزانى مى
گردد.
در آيه ديگرى در اشاره به اين واقعيت مى فرمايد: هو الّذى خلق لكم ما فى الارض
جميعاً(108)
اوست آن خدايى كه آنچه در زمين است، همه را براى شما آفريد.
و به باور پاره اى ديگر منظور اين است كه: هر آنچه خواسته ايد و نخواسته ايد،
همه را او به شما ارزانى داشته است.
با اين بيان «ما» نكره موصوفه مى باشد و جمله نيز وصف آن است و در آيه چيزى حذف
شده است كه قرينه موجود نشانگر آن است، و آيه مورد بحث نظير اين است كه مى فرمايد:
و جعل لكم سرابيل تقيكم الحر...(109)
و براى شما تن پوشهايى قرار داد كه شما را از گرما و سرما حفظ مى كند.
يادآورى مى گردد كه در اين آيه «و البرد» حذف شده است كه از قراين موجود اين
نكته دريافت مى گردد.
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها
و اگر بخواهيد نعمت هاى گوناگون و متنوّع خدا را شمارش كنيد نمى توانيد آنها را
به شمار آوريد؛ چرا كه شمار اين نعمت ها بسيار است.
واژه «نعمة» اسم است كه جانشين مصدر شده و به همين دليل جمع بسته نشده است، و
آيه نشانگر آن است كه ارزانى دارنده همه نعمت ها آفريدگار هستى است و اوست كه تنها
در خور سپاس و ستايش و پرستش و ولايت و سر رشته دارى است.
در روايت است كه: حق خدا برتر و بزرگتر از آن است كه بندگانش بتوانند آن را ادا
كنند؛ چرا كه نعمت هاى او به آنان فراتر از شمار و حساب است، امّا آنان مى توانند
هر بامداد و شامگاه او را سپاس گزارند و از بارگاه او طلب آمرزش نمايند.
إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ.
راستى كه انسان بسيار ناسپاس و بيدادپيشه است؛ در حق خود بسيار ستم روا مى دارد
و نسبت به نعمت هاى خدا سخت ناسپاسى مى كند.
به باور پاره اى منظور اين است كه: انسان در سختى ها بسيار آه و ناله مى كند و
با به انحصار درآوردن نعمت ها از بهره ورى ديگران جلوگيرى مى نمايد.
گفتنى است كه منظورِ آيه شريفه، نه همه انسان ها، بلكه انسان هاى ساخته نشده و
تربيت نيافته است كه هم به خود ستم و بيداد روا مى دارند و هم به ديگران، و به جاى
سپاس نعمت ها، راه ناسپاسى را گام مى سپارند.
نظم و پيوند آيات
1 - نخستين آيه مورد بحث،«قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا
الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً» به آخرين فراز
از آيه پيش از خود، «قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ» پيوند
مى خرد. در آن آيه قرآن به ناسپاسان و شرك گرايان هشدار مى دهد، و در اين آيه از پى
آن هشدار، وعده و نويد پاداش به شايستگان دارد.
2 - و دومين آيه مورد بحث نيز، به « وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً
لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ» پيوند مى خورد؛ و بدين وسيله قرآن پس از نكوهش از
شرك و پرستش هاى ذلّت بار، به توحيدگرايى و يكتاپرستى و پرستش خدايى كه در خور
نيايش و بندگى است و آسمان و زمين و همه نعمت ها را آفريده است، فرا مى خواند.