مقدّمه
نبوت و رسالت جاودانى، سند و دليل جاودانى لازم دارد؛ سندى كه
در هرعصر و زمانى، در هرمحل و مكانى، گواه روشني بر درستي
گفتار آورنده آن باشد.
يكى از علل اين كه خداوند، دعوت پيامبر اكرم را با چنين معجزه
و گواهى همراه ساخت اين بود كه، نبوت او، به يك زمان و برهه اي
اختصاص نداشت و لذا برهان نبوت و گواه پيوند او با جهان وحى،
مرزهاي زمان و مكان را درهم مي نوردد و در تمام اعصار به سان
خورشيد مي درخشد و تاريكي هاي كفر و شرك را درهم مي كوبد و حجت
را بر آگاهان و بي غرضان تمام مى كند.
امروز بر اثر عدم بلوغ فكرى امت هاى پيشين، از پيامبران گذشته
آثار و نشانه هايى كه گواه بروجود و ادعاي آنان باشد در دست
نيست تا چه رسد برهان نبوت و نشانه هاي رسالت آنان.
به دليل همين خلأ، گروه عظيمى در غرب كه براى خود فكر و انديشه
اى دارند و از شرق - كه زادگاه مسيح و مسيحيت است - كاملاً
دورند، اصل وجود مسيح و مريم را جزو افسانه ها پنداشته و تصور
مي كنند كه وجود مسيح به سان داستان ليلي و مجنون، يا فرهاد و
شيرين از اساطير تاريخي است.
مقصر اصلى در اين مورد، امت هاى پيشين هستندكه نخواستند آثار
پيشوايان خويش را دست نخورده حفظ و حراست كنند، در حالي كه
جريان، درباره پيامبر اسلام درست نقطه مقابل اين حركت منفي
است، نه تنها كتاب و نامه ها و آثار وي و ياران او باقي است،
بلكه قبور نياكان و بستگان و مسكن خود و همسران و فرزندان
پيامبر، به صورت روشن وجود دارد و اگر انديشه هاى وهابيگري بر
آثار خاندان رسالت چوب حراج نزند، هريك از اين آثار، سند وجود
پيامبر اسلام و شيوه ادعا و دلايل حقانيت اوست.
نگارنده براى آشنا ساختن جوانان با كتاب و معجزه جاويدان آن
حضرت، كوشش ناقصى در تفسير سوره (صف) انجام داده كه اكنون در
اختيار خوانندگان وعلاقه مندان قرآن قرار مي گيرد.
قم، ميدان شهدا، مؤسسه امام صادق .
جعفر سبحانى.
15 شعبان 1402/ 18خرداد