پرهيز از ذكر مصائب سنگين
ذكر مصائب سخت كه آسمان و زمين در آن گريان شدهاند و فرشتگان
آسمان هميشه بر آن مصائب مصيبت زدهاند و خواندن آن در مجالس و محافلي كه مناسب
نيست و در زمانهايي غير از ايام عاشورا و يا شهادت آن بزرگواران، مخصوصاً در
محافلي كه افراد شركت كننده هرگز از لحاظ جسمي و روحي آمادگي شنيدن و يا عزاداري را
ندارند جز كسر شأن و تحقير ائمة اطهار ثمر ديگري ندارد.
در مجلسي كه مردم براي صرف غذا آمدهاند و هدفشان ميهماني است و
ميهمانان جز تماشاي مرثيه خوان كار ديگري نميكنند، خواندن مصائب سخت عاشورا،
مخصوصاً ظهر عاشورا چه توجيهي ميتواند داشته باشد؟!!
اين قضيه يا برخاسته از كج سليقهگي آن مبلغ است و يا از كم
معرفتي او نسبت به اهل بيت ( علیهم السلام ) سرچشمه
گرفته و يا از مبتدي بودن او و مقلد بودنش در اين زمينه پرده برميدارد و هر سة اين
موارد براي مبلغ ديني نقص به شمار ميرود. مناسب است در چنين مجالس و محافلي، مبلغ
بدون اطالة كلام در اين قسمت، با يك سلام
و درود بر اهل بيت ( علیهم السلام ) و يا ذكر يك كرامت از ايشان محفل را ختم نمايد.
نقل صحيح كلمات ائمه ( علیهم السلام )
كلماتي از اهل بيت ( علیهم السلام )
نقل شده است كه معنا و مفهوم آن را نميفهميم و يا قدرت توضيح و تبيين صحيح براي
مخاطب را نداريم. گاهي به كيفيتي نقل ميشود كه مخاطب، از آن، بيادبي امام را
ميفهمد و براي او سؤال برانگيز است، مثلاً در قضية حر بن يزيد رياحي بسيار شنيده
ميشود كه ذاكرين و مداحان چنين ميگويند: حر جلو حضرت را گرفت: حضرت فرمود:
«ثكلتْكَ امُّك؛ مادرت به عزايت بنشيند.» حرّ در جواب گفت: هر كس اسم مادرم را
ميبرد اسم مادرش را ميبردم اما چه كنم كه مادر تو فاطمه است. و بعد مرثيه خوان
ادامه ميدهد همين احترام حر به حضرت زهراا او را نجات داد، از اين گفت و شنودها
چنين وانمود ميشود كه حر مؤدب بود و امام سخني بيادبانه گفتهاند و حال آنكه اين
نفرين امام ( علیه السلام ) سخني زشت و بيادبي
نيست بلكه شكل گفتن مداحان چنين نشان داده است.
پس بايد در نوع گفتن و بيان وقايع دقت كافي را داشت.
5-استفاده از اشعار
شعر در ادبيات مردم ايران زمين، جايگاه خوب و روشني دارد.
بسياري از مطالب عميق در قالب شعر، در دلها و جانها رسوخ كرده و ماندگار شده است.
مبلغ در ضمن ذكر مصيبت، مناسب است كه از ادبيات
جانسوز در مصائب اهل بيت ( علیهم السلام ) استفاده كند وليكن بايد به اموري توجه داشته باشد:
الف: حتي الامكان اشعار از زبان شاعر بوده و زبان حال عاشق اهل
بيت ( علیهم السلام ) باشد تا هم در محفل، تحولي
ايجاد شود و هم احترام خاصي نسبت به حريم اهل بيت ( علیهم السلام ) گذاشته شده باشد.
ب: در خواندن اشعاري كه از زبان امام ( علیه السلام ) سروده شده دقت زيادي شود
كه از قول امام ( علیه السلام ) سخن خلاف و يا مغاير با مقام امامت و جايگاه عظيم او گفته
نشده باشد؛ چرا كه ما حق نداريم حتي در قالب زبان حال،
از قول امام ( علیه السلام ) چيزي بگوييم كه در خور شأن و مقام او نيست. گاهي در بعضي از
اين اشعار به حجت حق نسبت ناحق داده مي شود، او را مشوّق دروغ گويي و يا مخالف
حكمتهاي الهي و مقدرات او معرفي ميكند.
ج: در خواندن اشعار و مرثيه خواني و ذكر مصيبت، حدّ اعتدال را
رعايت نمايد و از افراط و تفريط بپرهيزد. گريه كردن مردم و حال داشتن آنها و يا
بيكار بودن شخص مبلغ و خوش آيند او از گرية چند نفر، نميتواند دليلي قانع كننده بر
اطالة ذكر مصيبت شود.
فصل دوم : سخني با مداحان عزيز
1-مدّاحي با مرثيه خواني تفاوت دارد!
با توجه به مطالب گذشته، اهميت ذكر مصائب بر همگان روشن شد. هر
كاري را لوازمي است. معرفت كافي و كامل نسبت به مقام شامخ حجج الهي ( علیهم السلام ) ، تسلط ويژه و
خاص بر تاريخ اهلبيت ( علیهم السلام ) و شناخت كتب مقاتل و ارباب مقاتل و قدرت تشخيص صحيح از سقيم
و تطهير و جداسازي آلودگيهاي اين بخش از حقايق عميق و ژرف آن، از لوازم لاينفك يك
ذاكر مصيبت و مرثيهخوان ميباشد.
در گذشتهاي نه چندان دور، اين مسئوليت خطير فقط بر عهدة علماي
دين و مراجع بزرگ بود و آنان نيز حق مطلب را به حق ادا ميكردند. مقتلخواني كار
شيخ عباس قمي و شيخ عباس تربتي و شيخ جعفر شوشتري و ديگر علماي دين به شمار ميرفت.
نه تنها ايشان داراي آن لوازم بودند بلكه اهل دل و معرفت بودند، اگر چه ساده و بي
آلايش ميخواندند ولي در پاي سخنان آنان مردم مثل ابر بهاري ميگريستند. به اندازه
ميگفتند، بجا ميخواندند و درست و صحيح ياد
مصائب اهل بيت ( علیهم السلام ) ميكردند. در محافل آنان اشك بود و ناله، نه همهمه و فرياد.
آنجا سوختن بود و آب شدن و غش كردن نه نالهها و گريههاي ساختگي و مجلسگرداني.
آنجا عشق بود و عاشق بود و معشوق حقيقي كه بر آن ميگريستند نه مريد و مريد پروري و
آهنگهاي كذايي. آنجا باطنهاي پاك و مطيع خدا
و اهل بيت ( علیهم السلام ) بود نه ظاهرهاي زيبا و اطو كشيده و با اتيكت. آنجا ديني عميق
باور شده بود نه ايماني بادكنكي و توخالي، پر حجم ولي بي محتوا.
دوستان و برادراني كه در وادي مداحي قدم گذاشتهايد، بدانيد
مداحي با مرثيه خواني متفاوت است. مرثيه و مصيبتخواني علم ميخواهد، تحقيق لازم
دارد و مسئوليتآور است. آن را به اهلش
واگذاريد و مداحي اهل بيت ( علیهم السلام ) كه يكي از شريفترين اعمال است را در خود بيشتر پرورش دهيد.
2-مدح در قالب اشعار
اشعار پر محتوا را حفظ كنيد و بخوانيد. مداحي، امروز مظلوم واقع
شده؛ زيرا از حقيقت خود منحرف گشته است. مداح كه بايد حافظة او گنجينة اشعار
گرانسنگ در مدح و توصيف اهلبيت ( علیهم السلام )
باشد، با اشعار پر محتوا و با مضامين عالي، بزرگترين معارف ديني را در دل مخاطبين
جاي دهد، پيام نوراني قرآن و عترت را در ضمن پنديات ارزشمند، با صوت دلنشين بازگو
كند، وظيفة خود را فراموش كرده است و به كاري كه هرگز تخصص آن را نداشته و ندارد
دست زده است.
بايد بر اين قشر و بر مداحي اهل بيت كه فضيلتي عظيم به شمار
ميرود گريست، كساني خود را در اين سلك قرار دادهاند كه حتي 100 بيت مدح را
نميدانند و انواع شعر و شاعري را نميشناسند و جز چند بيت اشعار كه زمينة ذكر
مصيبت را فراهم ميكند چيز ديگري حفظ نيستند. اينان لقب مداح گرفته ومرثيه خواني
ميكنند.
كساني كه استاد نديدهاند و در جلسات مداحي اساتيد فن و شعراي
بزرگ زانو نزدهاند، اشعار را اشتباه خوانده و در جملهبنديها و گويش جملات
استفهامي و اعجابي و ... ضعيفند و مخاطب را هم در فهم مطالب به خطا مياندازند،
چگونه ميخواهند معارف اهل بيت را شناخته و تاريخ زندگي ايشان و ذكر مصائب آن انوار
تابان را صحيح و درست براي مردم بازگو كنند؟! شنيدم مداحي را كه «با مژه گَرد حريمت
رُفْتَم» را «با مژه گِرد حريمت رَفْتم» ميخواند!
3-پنديات
از اشعار پنديات كه تأثير ژرف و عميق در دلها ميگذارد بيشتر
استفاده كنيد و قلبهاي تشنة مؤمنين را به اين چشمههاي جوشان حكمت سيراب نماييد.
عدم استفادة مداحان از اشعار طويل و قصيدههاي شعراي بزرگ در زمينة پنديات و يا مدح
و توصيف اولياي الهي، باعث انزوا و فراموشي اين گنجينههاي گرانقدر شده است.
مقام معظم رهبري، حضرت آيةالله خامنهاي فرمودند:
«وقتي با زبان شعر با مردم حرف بزنيد، هر چه شعر پيچيده هم
باشد، وقتي مداح با هنر مداحي خود توانست اين را كلمه كلمه به مردم القا و مخاطبه
كند، در دل مردم اثر ميگذارد. ما غزليات زيادي داريم. شما به ديوان صائب نگاه
كنيد. من يك وقت چند بيت از اين اشعار را تصادفي انتخاب كردم و به بعضي از برادرهاي
مداح گفتم روي اينها كار كنيد. ديوان صائب غزلهاي بسيار خوب و مفيدي دارد كه در
دلها اثر ميگذارد. ديگران هم از اينگونه اشعار دارند. بعضي از شعرا ـ كه امروز هم
به حمدالله در شعرها آمده بود ـ دربارة عبادت و خضوع و جهاد و تضرع و انفاق و جهاد
ائمه ( علیهم السلام ) بيانات خيلي خوب و زيبايي
داشتند. شعر را از لحاظ هنري، سطح خوب انتخاب كنيد؛ چون اثر گذار است.» (169)
4-سخن در حد معلومات
پاداش در گرو خدمت صحيح است. هر كس به اهل بيت
و خاندان پيامبر ( صلی اللّه علیه و آله وسلم ) به هر اندازه خدمت كند، در نزد پروردگار مأجور
است ولي بايد دانست كه خدمت بهتر در زماني است كه هر كس در محدودة علم و آگاهي خودش
قدم بردارد و معلوم نيست اين چنين حركتها و مداحيهايي حتي نام خدمت هم به خود
بگيرد و چه بسا كه تأثيرات منفي آن بيشتر از خدمات باشد.
مقام معظم رهبري به مداحان فرمودند:
«اما اين تعزيهداري شرايطي دارد. اگر آن شرايط را عمل كرديد،
تعزيهداري كرديد؛ اگر آن شرايط را عمل نكرديد، گاهي تعزيه داري نكرديد و ثواب
نكرديد، گاهي خطا هم كرديد. حواستان جمع باشد كه آنچه انجام ميدهيد درست انجام
بگيرد.» (170)
5-دنيا پاداش خادمان اهل بيت ( علیهم السلام ) نيست
براي مداحي خود قيمت نگذاريد، بعضي از اين افراد چون هيچ شغل
ديگري ندارند و مرثيه خواني و ذكر مصائب اهل بيت ( علیهم السلام ) را شغل خود قرار داده و از اين طريق امرار معاش ميكنند براي
خواندن خود قيمت تعيين ميكنند. براي آنان ارزشهاي مادي بيشتر جلوه دارد گرچه
خودشان به هيچ معنويتي دست نيابند. اينگونه افراد، خود و عمل عبادي خود را بسيار
ارزان ميفروشند؛ چرا كه دنيا نميتواند پاداش شأن خادمان اهل بيت ( علیهم السلام ) باشد.
داستاني از حضرت موسي ( علیه السلام )
حضرت موسي ( علیه السلام ) قبل
از نبوت، از فرعونيان گريخت، خود را به مدين شهر شعيب ( علیه السلام ) رساند،
در نزديكيهاي شهر، چاه آبي بود، در كنار شبانان دو
دختر را مشاهده كرد كه به چاه نزديك نميشوند، فهميد كه آنان براي آب دادن به
گوسفندان خود نياز به كمك دارند، به آنها كمك كرد و گوسفندان سيراب شدند و دختران
به همراه گوسفندان بازگشتند. يكي از دختران برگشت و به موسي گفت: پدرم تو را
ميطلبد تا پاداشت دهد.
موسي ( علیه السلام ) به همراه
او به خانة آنها رفت، وقتي موسي به خانة شعيب وارد شد وقت شام بود. شعيب به جوان
تازه وارد گفت: اي جوان بنشين و شام بخور.
موسي در جواب گفت: اعوذ بالله.
شعيب ( علیه السلام ) گفت: مگر گرسنه نيستي؟
گفت: آري گرسنهام، ولي ميترسم كه اين شام در مقابل آب دادن
گوسفندان باشد و ما خانداني هستيم كه هيچ عملي را براي آخرت با كرة زمين انباشته از
طلا نميفروشيم.
شعيب گفت: اي جوان به خدا قسم اين نيست مگر مرام من و پدرانم و
آن اين كه ميهمان را مينوازيم و اطعام ميكنيم،
در اين هنگام حضرت موسي ( علیه السلام ) مشغول خوردن شد.(171)
باز هم متذكر ميشويم كه اگر چه هر خدمتي بي اجر نيست و در بين
اين عزيزان انسانهاي پاك و مخلص بسيارند ولي بايد بين مرثيه خواني و مقتل شناسي و
مداحي تفكيك قايل شد. مداحان در قالب اشعار زيبا و جذاب،
مدح اهل بيت ( علیهم السلام ) كنند و علما و محققين ديني واهل علم و روحانيت معزز، مقتل
خواني و ذكر مصيبت نمايند.
نكته : لازم به يادآوري است كه كوتاهي بعضي از اهل علم و وا
گذاري ذكر مصيبت در آخر جلسات به مداحان، مزيد بر علت شده و دست عدهاي را براي
مقتل خواني و فرهنگ سازي ـ ولو به نحو ناصحيح ـ باز گذاشته است، تا جايي كه امروز
تاريخ مصيبت بار اهلبيت ( علیهم السلام ) به دست
عدهاي كم اطلاع بر مصيبتش افزوده گشته است.
6-لزوم اقدام شاعران و ذاكران فرهيخته و پيشكسوت
شاعران و مداحان بزرگ كه در معرفت نسبت به مقام شامخ حجج طاهرين
الهي پلههاي كمال را طي كردهاند و تا امروز نيز در اين راستا بودهاند، بايد
اقدام كنند و جلوداري مداحي كشور را به دست گرفته و اين وضع نا به سامان را سامان
بخشيده و از حيثيت مداحي اهل بيت ( علیهم السلام )
و شرافت آن دفاع كنند.
7-قابل توجه صاحبان هيئات و جلسات مذهبي
و در آخر، سخني با صاحبان هيئات و جلسات مذهبي، آنان كه در راه
مكتب اهل بيت ( علیهم السلام ) از زندگي و مال و
وقت و عمر خود مايه ميگذارند و با عشق فراوان، مجلس بر پا كرده
و عَلَم اهل بيت ( علیهم السلام ) را برافراشته و زمينه را براي احياي امر آنان مهيا ميكنند،
بايد مراقب باشند كه شعور ديني، فداي شور، معرفت دروني و فرهنگ سازي نسل جوان، فداي
جذب بيشتر مخاطب و مستمع و شلوغي جلسات نشود. از مداحان پاك و كامل استفاده كنيد و
به كساني كه به هر قيمتي ميخواهند مجلس را به شور و حال درآورند و حتي با دروغگويي
و ساختن سخنان گزاف ميخواهند حرف جديدي بزنند،، تذكر داده تا اين حريم آلوده نگشته
و پاك تداوم يابد.
منابع و مآخذ
1ـ قرآن كريم
2ـ اصول كافي، كليني رازي، ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق،
ترجمه سيد جواد مصطفوي، انتشارات قائم
3ـ بحار الانوار، الجامعه لدرر اخبار الائمه الأطهار ( علیهم السلام ) ، مجلسي، محمد باقر، دارالكتب الاسلاميه، چاپ مكرر.
4ـ تبليغ بر پاية قران و حديث، محمدي ريشهري، محمد، همكاري
سيدحميد حسيني، مؤسسه علمي فرهنگي دارالحديث، 1382 هـ .ش
5ـ تحف العقول عن آل الرسول ( صلی اللّه علیه و آله وسلم ) ، حرّاني، ابو محمد حسن بن علي، موسسه نشر اسلامي،
دوم 1363 هـ .ش
6ـ تحليلي از زندگي امام حسن عسكري ( علیه السلام ) ، شريفالقرشي، باقر، ترجمه محمد رضاا عطايي، كنگرة جهاني حضرت
رضا ( علیه السلام ) ، 1371
7ـ التفسيرالمعين للواعظين و المتعظين، هويدي، محمد، چاپ
اول،1419هـ.ق
8ـ تفسير القرآن الكريم، شبر، سيد عبدالله، مؤسسة دارالحهجره،
چاپ پنجم، 1421 هـ . ق
9ـ تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، الحمدان، ورّام بن ابي فراس،
مكتبه فقيه، قم، چاپ اول .
10ـ الحكم الزهراة عن النبي و عترته الطاهرة، صابري يزدي علي
رضاا، موسسه نشر اسلامي، 1361هـ .ش
11ـ خصال، شيخ صدوق، موسسة نشر اسلامي، اول 1302
12ـ رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، مدني شيرازي،
سيدعلي خان، موسسة نشر اسلامي، قم .
12ـ سخن و سخنوري، فلسفي محمد تقي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ
دوم، 1379
13ـ صحيفة سجاديه، امام زين العابدين ( علیه السلام ) ، مترجم حسين انصاريان، پيام آزادي، چاپ دوم، 1375.
14ـ غرر الحكم و درر الكم، عبدالواحدين، تميمي آمدي، دفتر
تبليغات اسلامي قم، چاپ اول، 1366.
15ـ مجمع البيان في تفسير القرآن، طبرسي، فضل بن الحسن، چاپ
اول، 1406 هـ .ق
16ـ ميزان الحكمه، محمدي ريشهري، محمد، مكتب الأعلام الاسلامي،
چاپ سوم، 1370 هـ .ش
17ـ نهج البلاغه، گردآوري، سيد رضي، ترجمه مرحوم محمد دشتي،
انتشارات آستان قدس رضاوي، به نشر، چاپ دوم، 1381
18ـ مجموعة الاخبار، جلالي شاهرودي، حسين، چاپ انتشارات جعفري،
1394 هـ .ق
19ـ حديث ولايت، مجموعة رهنمودهاي مقام معظم رهبري، سازمان
تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1378 هـ .ش
20ـ اشك بايد راز دار باشد، توصيههاي رهبر معظم انقلاب به
مداحان و مبلغان حسيني، مؤسسه پژوهشي فرهنگي انقلاب اسلامي، 1385 هـ .ش.