بخش سوم: عقايد زيديه
درس دهم: اصول اعتقادى مذهب زيديه
پيش درآمد
ديدگاه زيديه در اصول دين تفاوت چندانى با
ديگر عدليّه ندارد. آنان پس از اعتقاد به حسن و قبح عقلى، همچون ديگر
شيعيان به دو اصل توحيد و عدل به عنوان اساسى ترين اصول اعتقادى مى نگرند و
بر اساس آن هر گونه تشبيه و تجسيم را نفى كرده و خدا را عادل مى دانند كه
بر اساس مصالح و مفاسد حكم كرده، پاداش مى دهد و مجازات مى كند.
آنها همچنين به اختيار انسان در افعال
معتقدند و جبر را رد مى كنند و بر خلاف مرجئه برآنند كه خداوند به وعده و
وعيدهاى خود عمل خواهد كرد و همچون معتزله در مورد مرتكب كبيره به جايگاه
بين دو جايگاه «المنزلة بين المنزلتين» اعتقاد دارند و مرتكب كبيره را در
رتبهاى ميان مؤمن و كافر قرار مى دهند. همچنين به اصل امر به معروف و نهى
از منكر به عنوان يكى از اصول دين مبين اسلام باور دارند. آنان به اصل نبوت
و امامت نيز به عنوان اصول اساسى دين مى نگرند و در خصوص امامت ديدگاه هاى
ويژه اى دارند.
تاريخ پيدايش
قبل از بيان تفصيلى اعتقادات زيديه در
مسائل مختلف اعتقادى مناسب است نگاهى داشته باشيم به تاريخ شكل گيرى و طرح
مباحث اعتقادى در ميان زيديان.
احمد بن حسن رصاص (متوفاى 621 قمرى)
به عنوان يكى از برجسته ترين شخصيت هاى زيديه يمن در قرن هفتم، مسائل
اعتقادى را در سى اصل و در سه باب جداگانه كه هر كدام ده مسأله را شامل
مى شود تقسيم كرده است: باب اول در توحيد; باب دوم در عدل و باب سوم در وعد
و وعيد.
از آن پس تاكنون اين تقسيم بندى مورد توجه
و قبول عالمان زيديه قرار گرفته و به عنوان منشور اعتقادى آنان شناخته شده
است.
ولى به نظر برخى ديگر از عالمان زيديه،
تقسيم بندى رصاص، بهترين تقسيم ممكن نيست.
علامه عبدالله بن حسن دوارى (متوفاى
800 قمرى) و قبل از او احمد بن حسين مانكديم (متوفاى 425 قمرى) تصريح
مى كنند كه بهترين تقسيم، تقسيم قاضى عبدالجبار معتزلى (متوفاى 415 قمرى)
است كه براى اولين بار مباحث اعتقادى را دو فصل قرار داده اولى در توحيد و
دومى در عدل و در فصل اخير همه مباحث را غير از توحيد گرد آورده است.[1]
براى بررسى همه جانبه تر اين موضوع بايد
به دوره شكل گيرى و تبيين مذهب زيديه يعنى قرون سوم و چهارم بازگشت و اقوال
امامان و عالمان زيديه را از آن زمان تاكنون بازخوانى كرد:
1. قاسم رسّى فرزند ابراهيم طباطبا
(متوفاى 246 قمرى) اولين شخصيت و امام زيديه است كه به تبيين اصول اعتقادى
زيديه مى پردازد. وى در رساله الأصول الخمسة از پنج اصل اساسى نام مى برد
كه بنا به تعبير وى هر كس به اين پنج اصل معتقد نباشد گمراه و نادان است.
چكيده اين اصول پنج گانه عبارت است از:
توحيد، عدل، صدقِ وعد و وعيد، مرجعيت كتاب
و سنت و تفاوت مسائل تجارى و اجتماعى در دو زمان حكومت عدل و حكومت ظلم; كه
مى توان آن را به نوعى به اصل امر به معروف و نهى از منكر بازگرداند.[2]
البته قاسم رسّى در رساله ديگرى به تبيين
متفاوت و مفصل ترى از اصول اعتقادى دست زده و چنين مى گويد:
اصول دين هيجده اصل است:
توحيد، عدل، تصديق وعد و وعيد، نبوت،
امامت، ولاء «تولا»، برائت «تبرا»، نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، امر به
معروف، نهى از منكر، نيكى به پدر و مادر، صله رحم و خواستن آنچه براى خود
مى پسندى براى ديگران و نپسنديدن آنچه براى خود نمى خواهى براى آنان.[3]
اين تذكر لازم است كه اگرچه قاسم رسّى از
اصل امامت به عنوان اصلى مستقل ياد نكرده ولى در خصوص امامت تأليفات مستقلِ
متعددى دارد كه عبارتند از: تثبيت الإمامة، الإمامة، إمامة أميرالمؤمنين،
الرد على الرافضة والرد على الروافض من أهل الغلو.[4]
2. محمد فرزند قاسم رسّى (متوفاى
284 قمرى) نيز به عنوان يكى ديگر از شخصيت هاى زيديه در قرن سوم، از نُه
اصل اعتقادى نام مى برد:
معرفت خدا، عدل، وعد و وعيد، معرفت و
ايمان به ملائكه، معرفت پيامبران، معرفت كتاب هاى آسمانى، امامت و معرفت
خوبى ها و بدى ها.[5]
مى توان گفت محمد بن قاسم با تفصيل بيشتر
به همان اصولى اشاره دارد كه پيش از آن پدرش قاسم رسّى بيان كرده است
چرا كه او نيز در ابتدا به سه اصل شناخت خدا «توحيد»، عدل و وعد و وعيد
«معاد» اشاره دارد و اصل چهارم و ششم «معرفت ملائكه و كتاب آسمانى» توضيحى
تفصيلى است و اصل هشتم نيز بيانى ديگر از همان اصل امر به معروف و نهى از
منكر است. در اين ميان شايد مهمترين تغيير در آن است كه محمد بن قاسم اصل
امامت را به عنوان اصلى مستقل مطرح كرده و در كنار ديگر اصول اعتقادى همچون
توحيد، عدل، نبوت و معاد نشانده است.
3. هادى الى الحق يحيى بن حسين بن قاسم
رسّى (متوفاى 298 قمرى)، برادر زاده محمد بن قاسم و نواده قاسم رسّى نيز
به عنوان يكى از برجسته ترين امامان و شخصيت هاى زيديه در قرن سوم و
پايه گذار دولت زيديه در يمن، اصل امامت را به عنوان يكى از اصول اعتقادى
مطرح مى كند.
مهمترين عبارت هاى نقل شده از هادى يحيى
بن حسين در بيان اصول اساسى اعتقادى عبارتند از:
الف. در كتاب مستقلى با نام
المنزلة بين المنزلتين اصول اعتقادى را همچون معتزله چنين ذكر كرده است:
توحيد، عدل; اثبات وعد و وعيد; اعتقاد به
جايگاه بين دو جايگاه «المنزلة بين المنزلتين» و امر به معروف و نهى از
منكر.[6]
ب. همو در كتاب أصول الدين با جايگزين
كردن امامت بجاى اصل «المنزلة بين المنزلتين»، اصول اعتقادى را چنين
برمى شمارد:
توحيد، عدل، وعد و وعيد، امر به معروف و
نهى از منكر و امامتِ برگزيدگانى از خاندان پيامبر.[7]
ج. فرزند ارشد هادى يحيى بن حسين يعنى
محمد مرتضى لدين الله (310ق) از پدرش رساله اى را نقل كرده كه در آن به
اصول اعتقادى مى پردازد. در اين رساله اصول اعتقادى چنين آمده:
توحيد، عدل، تصديق وعد و وعيد، نبوت،
امامت.[8]
همان گونه كه ملاحظه مى شود در هر سه متن
نقل شده از هادى يحيى بن حسين سه اصل توحيد و عدل و وعد و وعيد، ثابت است
ولى در متن دوم و سوم اصل امامت جايگزين اصل جايگاه بين دو جايگاه
«المنزلة بين المنزلتين» شده است. شايد به آن دليل كه هادى يحيى بن حسين در
جوانى تحت تأثير تفكر معتزله بوده و به دليل متأثر بودن از مكتب اعتزال در
كتاب المنزلة بين المنزلتين اصول دين را همچون معتزله آورده ولى بعداً و
به ويژه پس از تشكيل حكومت در يمن در سن سى و پنج سالگى و بر اساس تفكرات
شيعى، اصل امامت را بجاى اصل «المنزلة بين المنزلتين» نشانده است.[9]
همان گونه كه به زودى توضيح خواهيم داد
زيديه تا به امروز همچنان در خصوص مرتكب كبيره همچون معتزله معتقد به
جايگاه بين دو جايگاه اند; يعنى مرتكب كبيره را نه مؤمن مى دانند و نه
كافر. بنابراين حذف اين اصل به معناى دست كشيدن زيديه از اعتقاد به آن نيست
بلكه به معناى جايگزينى آن با اصل و اعتقادى مهم تر از آن است.
در متن سوم نيزعلاوه بر اين بجاى اصل امر
به معروف و نهى از منكر، اصل نبوت مورد تأكيد قرار گرفته است.
4. مرتضى لدين الله محمد بن يحيى بن حسين
(متوفاى 310 قمرى) نيز به عنوان يكى ديگر از برجسته ترين امامان زيديه و
جانشين پدر در زمامدارى شيعيان زيدى در يمن، در كتاب مستقلى همين پنج اصل
اخير را مقدم بر ديگر اعتقادات به عنوان اصول دين مطرح كرده است.[10]
5 . احمد بن موسى طبرى (متوفاى 340 قمرى)
شخصيت ديگر زيديه در همين دوره است كه براى يارى هادى يحيى بن حسين از
ايران به يمن رفته و در زمان دولت او و دو فرزندش محمد مرتضى لدين الله و
احمد ناصرلدين الله (متوفاى 315 قمرى) از برجسته ترين ياران امامان زيديه
در يمن و عالمى برجسته بوده است. وى نيز در صدر اصول اعتقادى از پنج اصل
توحيد، عدل، وعد و وعيد، نبوت و امامت نام مى برد و از امر به معروف و نهى
از منكر تنها در رديف فروع دين همچون نماز و روزه و حج و زكات نام مى برد.[11]
و بدين ترتيب اصول اعتقادى زيديه در اين
پنج اصل خلاصه شده و پس از اين دوره كه دوران شكل گيرى مذهب زيديه است در
طول تاريخ و توسط عالمان زيديه مطرح و شرح و بسط داده شده است:
1. در قرن پنجم امام برجسته زيديه در
ايران مؤيدبالله احمد بن حسين هارونى (متوفاى 424 قمرى) در كتاب التبصرة
همين پنج اصل به ضميمه امر به معروف و نهى از منكر را مورد بررسى قرار داده
است.[12]
2. و در همين قرن و در اوج نزديكى زيديه
ايران با مكتب معتزله، امام و شخصيت ديگر زيديه احمد بن حسين مانكديم
(متوفاى 425 قمرى) به شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار معتزلى مى پردازد.
وى پس از تبيين پنج اصل اعتقادى معتزله در فصلى جداگانه ولى مرتبط با اصل
امر به معروف و نهى از منكر به بحث امامت توجهى ويژه كرده است.[13]
3. در قرن ششم، متوكل على الله احمد بن
سليمان (متوفاى 566 قمرى) كه از امامان بنام و مشهور زيديه در يمن است در
كتاب حقائق المعرفة اعتقادات را كه از آن تعبير به معارف كرده، به 13 معرفت
تقسيم كرده كه عبارتند از:
آفرينش، آفريننده، توحيد، عدل، نعمت، شكر
منعم، امتحان، پاداش، كتاب، پيامبر، امام و اختلاف.[14]
4. در آغاز قرن هفتم امام مشهور زيديه يمن
منصوربالله عبدالله بن حمزه (متوفاى 614 قمرى) در كتاب العقد الثمين، از
همان روش تقسيم مباحث به پنج اصل پيش گفته پيروى مى كند.[15]
ولى در رساله ديگرى به نام زبد الأدلة مباحث اعتقادى را در قالب سى و دو
سؤال و جواب و در سه بخش توحيد، عدل و وعد و وعيد بررسى مى كند كه البته در
ضمن بحث عدل به بحث نبوت و پس از بحث وعد و وعيد به امامت نيز پرداخته است.[16]
5 . در همين قرن احمد بن حسن بن محمد رصاص
(متوفاى 621 قمرى) يكى از عالمان بنام سده هاى ميانه زيديه در يمن، دو كتاب
در تبيين اعتقادات زيديه تأليف كرده است. يكى با نام الخلاصة النافعة
بالأدلة القاطعة فى قواعد التابعة[17]
و ديگرى مصباح العلوم فى معرفة الحىّ القيّوم مشهور به ثلاثون مسأله.[18]
رصاص هر دو تأليف خود را به سه بخش توحيد،
عدل و وعد و وعيد تقسيم كرده است.[19]
بخش اول با سه فصل در بيان لزوم نظر و انديشه هايى كه به شناخت خداوند
منتهى گردد، آغاز مى شود و به دنبال آن در ده مسأله به مباحث توحيد و در
بخش دوم و سوم نيز در هر يك با ذكر ده مسأله به طرح مباحث عدل و وعد و وعيد
و در مجموع در سى مسأله به همه مباحث اعتقادى توجه شده است. چكيدهاى از
كتاب مصباح العلوم در پايان اين نوشتار به عنوان ضميمه، ارائه شده است.
ويژگى هاى كار رصاص در چند امر است:
اول: ساده كردن مباحث اعتقادى و بيان آن
در جملات كوتاه.
دوم: تقسيم جديد مباحث كه ديگر بر اساس
تقسيم به اصول پنج گانه كه متأثر از روش معتزله بود، نيست.
سوم: حذف دو اصل مهم معتزله و درج آن در
ضمن مباحث ديگر. يعنى آوردن دو بحث «المنزلة بين المنزلتين» و امر به معروف
و نهى از منكر در باب وعد و وعيد.
چهارم: آوردن بحث نبوت در ضمن مسائل عدل و
ذكر امامت در ضمن مسائل وعد و وعيد. اين در حالى است كه پيش از اين نبوت و
امامت اغلب به عنوان دو اصل مستقل مطرح مى شد.
به عقيده برخى محققان اين روش در تقسيم
مباحث قبل از رصاص مرسوم نبوده و از ابتكارات او به حساب مى آيد. ولى به
نظر مى رسد روش او به نوعى الگوگيرى از روش امام منصوربالله عبدالله بن
حمزه در كتاب زبد الأدلة باشد.[20]
همان گونه كه در آغاز اشاره شد پس از
رصاص، روش او در دو تأليف پيش گفته مورد قبول و توجه خاص زيديه قرار گرفت و
به زودى براى ديگر عالمان زيديه در قرن هفتم و هشتم به الگو تبديل شد و
عالمان متعددى از زيديه بر اساس آن دست به تأليف زدند و يا به نظم و شرح
اين دو اثر پرداختند.[21]
با توجه به اين كه سى مسأله مطرح شده
به وسيله رصاص به عنوان منشور اعتقادى زيديه شناخته شده و همچنان مورد قبول
آنان است، ما نيز براى معرفى عقايد زيديه در اين نوشتار همين سى مسأله را
محور قرار خواهيم داد.
6 . حسين بن بدرالدين (متوفاى 662 قمرى)
يكى ديگر از عالمان زيديه در قرن هفتم است كه در كتاب العقد الثمين فى
معرفة رب العالمين پنج اصل اعتقادى زيديه را در قالب سى فصل مورد بررسى
قرار داده است كه پس از مقايسه آن با كتاب الخلاصة و مصباح العلوم متأثر
بودن مؤلف، از احمد بن حسن رصاص كاملا محتمل به نظر مى رسد. كتاب العقد
الثمين نيز همانند آن دو كتاب مورد توجه بسيارى از عالمان زيديه قرار گرفته
و شرح هاى متعددى بر آن نگاشته شده است.[22]
7. عبدالله بن زيد عنسى (متوفاى 667 قمرى)
ديگر معاصر احمد بن حسن رصاص و متأثر از روش اوست. وى در كتاب الإرشاد إلى
نجاة العباد اعتقادات را در ده ركن كه شامل سى معرفت مى شود، دسته بندى
مى كند. مجموعه اين معارف به توحيد، عدل، نبوت، امر به معروف، نهى از منكر،
امامت و اثبات وعد و وعيد بازمى گردد.[23]
پس از اين دوره و همان گونه كه پيش تر
اشاره شد تقريباً اغلب كتاب هاى عقايد زيديه با محوريت پنج اصل توحيد، عدل،
نبوت، امامت و وعد و وعيد و بسيارى با الگو گرفتن از تأليفات عالمان قرن
ششم و هفتم در سى مسأله نگاشته شده است.
البته برخى از عالمان زيديه بنابر سليقه
خود برخى از اصول را در برخى ديگر مندرج كرده ولى از كليت همان اصول
پنج گانه خارج نشده اند. به عنوان نمونه امام برجسته زيديه مهدى لدين الله
احمد بن يحيى مشهور به ابن مرتضى (متوفاى 840 قمرى) در كتاب القلائد فى
تصحيح العقائد مباحث اعتقادى را در شش كتاب: توحيد، عدل، نبوت، وعد و وعيد،
تكفير و تفسيق و امامت بررسى كرده است.[24]
امام برجسته ديگر زيديه منصوربالله قاسم
بن محمد بن على (متوفاى 1029 قمرى) نيز در كتاب مشهور و مهم اعتقاديش
الأساس لعقائد الأكياس[25]
تقريباً همان راه را رفته و بار ديگر به بحث جايگاه بين دو جايگاه
«المنزلة بين المنزلتين» توجه مستقل داشته و مباحث را در شش كتاب تقسيم
كرده است كه عبارتند از: توحيد، عدل، نبوت، امامت، جايگاه بين دو جايگاه
«المنزلة بين المنزلتين» و وعد و وعيد.[26]
همچنين نواده او يعنى محمد بن حسن بن قاسم
(متوفاى 1079 قمرى) در كتاب سبيل الرشاد مسائل اعتقادى را در چهار بخش
بررسى كرده كه عبارت است از: توحيد، عدل، وعد و وعيد و نبوت.[27]
خلاصه مطالب
ائمه و عالمان زيديه همانند ديگر عدليه،
ضمن پذيرش حسن و قبح عقلى و رد تشبيه و تجسيم، دسته بندى هايى از اصول
اعتقادى ارائه داده اند كه على رغم تفاوت هايى در جزئيات، كليت اين
دسته بندى ها به اصول ذيل بازمى گردد: توحيد، عدل، نبوت، وعد و وعيد، امامت
و امر به معروف و نهى از منكر. در برخى دسته بندى ها، اصل
منزلة بين المنزلتين و اصل معاد به جاى برخى اصول ديگر مثل امامت ذكر شده
است.
پرسش هايى درباره متن
1. نخستين بار اصول اعتقادى زيديه توسط چه
كسى و در چه تاريخى تدوين شد؟
2. ويژگى دسته بندى محمد بن قاسم از اصول
اعتقادى زيديه در چيست؟
3. اصول اعتقادى از نظر الهادى الى الحق
كدام اند؟
4. كدام عالم زيدى بر اصول خمسه قاضى
عبدالجبار معتزلى شرح نوشت؟
5 . دسته بندى رصاص از اصول اعتقادى زيديه
داراى چه ويژگى هايى است؟
منابع براى مطالعه بيشتر
1. الشافى، عبدالله بن حمزه، صنعاء.
2. ينابيع النصيحة فى العقائد الصحيحة،
اميرحسين بن بدرالدين، يمن.
3. الأساس لعقائد الأكياس، قاسم بن محمد
بن على، يمن.
4. مجموع السيد حميدان، حميدان بن يحيى
قاسمى، يمن.
پىنوشتها:
[1].
شرح الأصول الخمسة، ص123; احمد بن يحيى ابن حابس، الإيضاح شرح المصباح،
ص56 .
لازم به يادآورى است كه اين تقسيم مربوط
به كتاب المغنى مى شود وگرنه قاضى عبدالجبار در كتاب الأصول الخمسة مباحث
را در ضمن پنج اصل اعتقادى معتزله يعنى توحيد، عدل، منزلت بين دو منزلت،
وعد و وعيد و امر به معروف و نهى از منكر آورده است و در كتاب مختصر الحسنى
از چهار اصل نام مى برد: توحيد، عدل، نبوت و شرايع. ر.ك: احمد بن حسين
مانكديم، شرح الأصول الخمسة، صص122ـ123.
[2].
الأصول الخمسة، منتشرشده در مجموع كتب و رسائل الإمام القاسم الرسّى، ج1،
ص647ـ 648 .
[3].
أصول الدين، منتشرشده در مجموع كتب و رسائل الإمام القاسم الرسّى، ج1،
ص653 .
[4].
علاوه بر انتشار مستقل برخى از اين عناوين همه اين مجموعه تأليفات، به
همراه ديگر تأليفات قاسم رسّى در كتابى با نام مجموع كتب و رسائل الإمام
القاسم الرسّى، منتشر شده است. براى اطلاع بيشتر ر.ك: تراث الزيدية.
[5].
الأصول الثمانية، صص32ـ 78; همين كتاب با نام الأصول التسعة در مجموع كتب و
رسائل الإمام محمد بن القاسم، صص75ـ123.
[6].
ر.ك: هادى الى الحق يحيى بن حسين، المنزلة بين المنزلتين; مجموع رسائل
الإمام الهادى، صص152ـ179.
[7].
أصول الدين، ص62; مجموع رسائل الإمام الهادى، ص191.
[8].
كتاب فيه معرفة الله، در مجموع رسائل الإمام الهادى، صص49ـ64 .
[9].
على محمد زيد، معتزلة اليمن دولة الهادى و فكره، ص158.
[10].
كتاب الأصول، صص29ـ 45; مجموع كتب و رسائل الإمام المرتضى لدين الله، ج2،
ص705ـ726.
[11].
المنير، صص98ـ99.
[12].
التبصرة فى التوحيد والعدل، صص32ـ92.
[13].
ر.ك: شرح الأصول الخمسة، صص749ـ766.
[14].
متوكل على الله احمد بن سليمان، حقائق المعرفة، ص55 .
[15].
منصوربالله عبدالله بن حمزه، العقد الثمين فى أحكام الأئمة الهادين، ص42.
[16].
منصوربالله عبدالله بن حمزه، زبد الأدلة فى معرفة الله، منتشرشده در
المجموع المنصورى، ج1، صص553 ـ560 .
[17].
دكتر على محمد زيد در كتاب تيارات معتزلة اليمن فى القرن السادس الهجرى،
ص310، به اشتباه اين كتاب را به قاضى جعفر بن احمد بن عبدالسلام (متوفاى
573 قمرى)، يكى از برجسته ترين متكلم زيديه در قرون ميانه، نسبت داده و از
آن به عنوان التابعة فى الأدلة القاطعة ياد كرده است! مقايسه كنيد با
مؤلفات الزيدية، ج1، ص444 و أعلام المؤلفين الزيدية، ص92 و ص279.
[18].
كتاب مصباح العلوم تاكنون بارها به صورت مستقل و به همراه برخى از شرح هايش
منتشر شده است. براى اطلاع بيشتر ر.ك: تراث الزيدية.
[19].
بر اساس گزارش سيد احمد حسينى در مؤلفات الزيدية، كتاب الخلاصة النافعة
چهار باب دارد; باب اول در وجوب انديشه و مسائل مرتبط با آن است. ببينيد:
مؤلفات الزيدية، ج1، ص444. متأسفانه دسترسى به اصل كتاب الخلاصة كه تاكنون
مخطوط باقى مانده، ميسر نشد.
[20].
مقايسه كنيد: دكتر على محمد زيد، تيارات معتزلة اليمن، ص313
[21].
برخى از اين تأليفات عبارتند از:
الإصباح على المصباح، تأليف امام ابراهيم
بن محمد مؤيدى (متوفاى 1083 قمرى). چاپ شده.
الدر المنظوم فى شرح مصباح العلوم، تأليف
ابراهيم بن يحيى سحولى (متوفاى 1060 قمرى). خطى.
الايضاح على المصباح، تأليف احمد بن يحيى
ابن حابس (متوفاى 1061 قمرى). چاپ شده.
شرح الثلاثين المسألة، تاليف احمد بن محمد
ابن مظفر (قرن نهم). خطى، و... .
براى اطلاع بيشتر، ر.ك: عبدالسلام بن عباس
الوجيه، أعلام المؤلفين الزيدية و سيد على موسوى نژاد، تراث الزيدية.
[22].
به عنوان نمونه محمد بن يحيى بن مداعس (متوفاى 1351 قمرى) شرح مفصلى بر
العقد الثمين دارد با نام الكاشف الأمين عن جواهر العقد الثمين كه نسخه اى
از آن در اختيار نگارنده است.
[23].
عبدالله بن زيد عنسى، الإرشاد إلى نجاة العباد، ص184.
[24].
ببينيد: القلائد فى تصحيح العقائد، صص81 ـ152; مقدمه البحر الزخار،
صص52 ـ 98.
[25].
اين كتاب تاكنون دوبار منتشر شده و بر آن شرح هاى متعددى نوشته شده است كه
مهمترين آنها دو شرح احمد بن محمد شرفى (متوفاى 1055 قمرى) است كه با
نام هاى عدة الأكياس و شفاء صدور الناس منتشر شده اند. براى اطلاع بيشتر
ر.ك: تراث الزيدية.
[26].
الأساس لعقائد الأكياس، صص34ـ182.
[27].
سبيل الرشاد إلى معرفة رب العباد، صص20ـ71.