املاح معدنى مهم و
مواد مختلف مورد نياز بدن
ارسنيك
ماده تقويت كننده اى كه وجودش در مورد بيمارى هائى كه ايجاد لاغرى مى
كنند(از قبيل سل ، كمخونيهاى مختلف و غيره ) ضرورى است زيرا در تشكيل گلبول سرخ و
سفيد خون بسيار مفيد و مؤ ثر است . همچنين در درمان بيمارى سيفيليس تاثير نيكو و
قابل ملاحظه اى دارد.
اين ماده در سفيده تخم مرغ ، جوانه گندم ، سير، كلم (بخصوص قرمز)، كاهو، اسفناج ،
شلغم ، برنج ، گلابى ، قارچ ، سيب زمينى ، هويج و سيب يافت مى شود .
سير
ماده عامله آن سولفورآليل
(29) است كه باعث تحريك مخاط معده و روده گرديده گردش خون را تسريع
نموده فشار خون بالا را پايين مى آورد.
برم
ماده اى است مسكن و آرام كننده سلسله اعصاب و نيز خواب آور بسيار ملايمى است
. اين ماده در سيب ، طالبى ، خربزه ، قارچ ، مارچوبه ، آرتيشو، گوجه فرنگى ، تربچه
، ريواس ، توت فرنگى ، كلم ، سيب زمينى ترشى ، سير، كرفس ، چغندر، هويج ، شلغم ،
تره فرنگى ، زرد آلو، پياز، انگور و انجير يافت مى شود.
كلسيم
اين ماده معدنى براى تشكيل استخوان ، دندانهاو زردپى ها، هسته سلولى ، خون ،
ماده خاكسترى مغز، وجودش لازم و ضرورى است بعلاوه در عمل هضم و جذب و تكليس
كانونهاى چركى نيز مؤ ثر است . بدن اشخاص سرطانى دچار كمبود كلسيم مى باشد.
كلسيم در شلغم ، هويج ، گندم ، كلم ، سيب زمينى ، جو صحرائى ، اسفناج ، توت فرنگى ،
گردو، تره فرنگى ، كاهو، غلات ، تمشك ، نخود سبز، لوبيا سبز، فندق ، بادام ، كرفس ،
پياز، انگور، عدس ، آناناس ، آوكادو، موز، خرما، كيوى و انبه يافت مى شود.
كلور
كلور در تشكيل استخوان ، دندانها و زردپى دخالت و تاثير دارد.
در خرما، غلات ، فندق ، لوبيا سبز، گردو و بادام وجود دارد.
كروم
اين ماده قلب را تقويت نموده و از بروز بيمارى قند جلوگيرى مى كند و در هر
ماده غذايى كه آهن وجود داشته باشد يافت مى شود.
كوبالت
كمبود كوبالت ممكن است موجب بعضى انواع خونريزيها بشود.
اين ماده معدنى نيز همراه با نيكل در كليه مواد غذايى حاوى آهن وجود دارد.
مس
اين ماده معدنى در ساختن خون تاثير و دخالت دارد و مانند آهن يكى از مواد
مركبه هموگلوبين و گويچه هاى سرخ است .
مس در بادام ، فندق ، گردو، گندم ، مارچوبه ، ذرت ، جو، تربچه ، چغندر، شنگ ، تره
فرنگى ، پرتقال ، شلغم ، پياز، خرما، هويج ، گلابى ، قارچ ، گل كلم ، خرمالو،
اسفناج ، گيلاس ، سيب و انگور يافت مى شود.
آهن
آهن به سبب دارا بودن اثر تجديد كنندگى حيات خون
(30) در ساختن گويچه هاى سفيد و سرخ و بخصوص هموگلوبين (رنگدانه
)دخالت دارد.
آهن داروى معالج بيمارى هاى كلوروز(31)،
ضعف عمومى ، اختلالات نمو و رشد و سل مى باشد و تجويز آن به مادران شيرده توصيه مى
شود. اين ماده معدنى فعاليت حركات دودى روده را افزايش مى دهد. بعضى از مصنفين
معتقد به وجود ارتباط نزديكى بين سرطان و كمبود آهن مى باشند.
آهن در گندم (مغز و پوست و جوانه )، شاهى آبى ، هويج ، جو صحرائى ، اسفناج ، فندق ،
بادام ، چاودار، خرما، برنج ، گردو، عدس ، كاهو، جو، پياز، توت فرنگى ، كلم ، سيب
زمينى ، مارچوبه ، ذرت ، بلوط، نخود و لوبيا، آلو، گيلاس ، زرد آلو، هلو، سيب ،
گلابى ، پرتقال ، توت فرنگى ، تمشك ، خرمالو، كاسنى سبز، آناناس ، آوكادو، موز،
خرما، كيوى و انبه يافت مى شود.
فلوئور
اين ماده در تشكيل ميناى دندان و پوشش مينائى استخوانها(ضريع ) و زردپى
دخالت داشته به آنها جلا مى دهد.
اين ماده معدنى در سبوس گندم ، جو، برنج ، مارچوبه ، زرد آلو، گوجه فرنگى ، انگور،
سيب زمينى و تربچه يافت مى شود.
يد
يد براى عمل غده تيروئيد وجودش ضرورى است . بعلاوه از غده لنفى رفع احتقان
نموده و باعث تسهيل عمل ريزه خوارى دستگاه دفاعى بدن مى گردد. يد مبادلات سلولى را
افزايش داده و خاصيت ضد بيمارى اسكوربوت دارد. براى جلوگيرى از بيمارى راشيتيسم ،
لنفاتيسم ، خنازير، برونشيت ، چاقى مفرط، بيمارى هاى پوستى ، سل و غمباد وجودش
بسيار گرانبهاست .
يد در جلبك ، شاهى آبى ، سير، لوبياى سبز، پياز، اسفناج ، شلغم ، مارچوبه كلم ،
قارچ ، توت فرنگى ،برنج ، هويج ، ترشك ، تره فرنگى ، نخود تازه ، گوجه فرنگى ،
انگور، گلابى ، آرتيشو، كاهو، سيب زمينى ، تربچه و گندم سفيد يافت مى شود.
منيزيم
اين ماده معدنى در تشكيل استخوان بندى و ساختن اخلاط دست داشته و الياف
اعصاب را با همكارى فسفر تجديد حيات مى بخشد بعلاوه فعاليت حركات دودى را تشديد مى
كند. منيزيم را در سرطان ، سل ، ضعف مفرط و نزارى
(32)، ديابت ، ورم اعصاب وكليه بيمارى هاى عصبى تجويز مى كنند.
منيزيم در چغندر، اسفناج ، جو صحرائى ، گندم ، سيب زمينى ، هويج ، بادام ، گردو،
فندق ، ذرت ، جو، بلوط، لوبيا سبز، برنج ، گيلاس ، پرتقال ، گلابى ، هلو، زرد الو،
آناناس ، آوكادو، موز، خرما، كيوى و انبه يافت مى شود.
منگنز
منگنز اثر نيكوئى بر روى كبد، استخوانها، رباطها، پوست و كليه ها دارد
بعلاوه وجودش در مورد عمل غده هيپوفيز ضرورى است .
منگنز در مارچوبه ، گندم ، گردو، جو، برنج ، اسفناج ، قارچ ، چغندر، كاهو، ذرت ،
شاهى آبى ، زردالو، كلم ، كرفس ، خرما، سيب زمينى ، انگور، گلابى ، هويج ، پياز،
كاسنى ، گيلاس ، سيب و پرتقال وجود دارد.
مواد لعاب دار
اين گونه مواد از لحاظ نرم كردن حركات مفاصل ، حركات روده اى ، خروج اخلاط
از سينه بسيار مفيد و وجودشان لازم است . بنابراين براى كسانى كه مفاصلشان به راحتى
حركت نمى كند، اشخاص مبتلا به يبوست ، كسانى كه دچار برونشيت هستند بسيار لازم است
كه رفع ناراحتى مفصلى و يبوست نموده خروج اخلاط سينه را تسهيل مى كند.
مواد لعابدار در قارچ ، كلم ، اسفناج ، ليمو ترش ، پرتقال ، سيب و كليه ميوه هاى
آبدار يافت مى شود.
نيكل
وجود نيكل براى عمل غده لوزالمعده لازم است بخصوص در نزد مبتلايان به ديابت
كاملا ضرورت دارد.
نيكل در قارچ ، كلم ، اسفناج ، كاهو، انجير، گندم سياه ، گلابى ،آلو، زردآلو، گيلاس
، سبوس گندم ، دانه هاى لوبياى تازه ، هويج ، سيب زمينى ، پياز، گوجه فرنگى ، ذرت ،
شاهى آبى ، انگور و برنج ديده مى شود.
شوره
شوره مدر و تصفيه كننده خون و سبك كننده كار كبد، كليه ها، پروستات و مثانه
است و در افراد سودائى مزاج و مبتلايان به روماتيسم ، ورم سياهرگ ، بيمارى احتقانى
و پوست بسيار مفيد است .
شوره در مارچوبه ، پياز، شلغم ، هويج ، تره فرنگى ، سير، سيب زمينى ترشى ، سيب
زمينى ژاپنى و كرفس يافت مى شود.
پكتين
نقش پكتين بسيار قابل توجه است . اين ماده در تشكيل غشاء سلولى دخالت داشته
و در رشد و نمو تاثير مى كند. بعلاوه يك ماده غذائى ذخيره اى است كه قابليت انعقاد
خون را افزايش مى دهد.(اثر بند آورنده خون در خونريزيها)
پكتين در اغلب ميوه جات بخصوص سيب ، گلابى و انگور وجود دارد.
فسفر
وجود فسفر براى تثبيت كلسيم بر روى بافت استخوانى كمال ضرورت را دارد همچنين
است در مورد تشكيل سلولهاى عصبى و گلبولهاى خون تجويز اين ماده معدنى بويژه در
بيمارى روان نژندى
(33)، ضعف ، سل ، بيمارى عصبى ، ورم اعصاب ، و مرحله رشد و نمو
توصيه مى شود.
فسفر در بادام ، گندم (بخصوص جوانه آن )، انگور(بخصوص دانه هاى هسته آن )، سير، جو
صحرائى ، جو، نخود تازه ، ذرت ، لوبيا(دانه هاى تازه )، عدس ، كلم ، اسفناج ، پياز،
كاهو، هويج ، سيب ، برنج ، كرفس ، سيب زمينى ، گل كلم ، تره فرنگى ، آلو، توت فرنگى
، تمشك ، گوجه فرنگى ، كاسنى ، خيار، بلوط، قارچ ، آرتيشو، گردو، فندق ، آناناس ،
آوكادو، موز، خرما، خرمالو، كيوى و انبه موجود است .
پتاسيم
اين ماده معدنى به هضم و جذب مواد غذائى كمك نموده بعلاوه در تشكيل گويچه
هاى خون دخالت دارد. همچنين عضلات و غدد را تقويت مى كند.
پتاسيم در گندم (جوانه و مغز آن )، آناناس ، آوكادو، خرما، خرمالو، و كيوى يافت مى
شود.
املاح پتاسيم (پتاس )
شستشو دهنده و پاك كننده لوله گوارش و روده ها، قليايى كننده حالت اسيدى
اضافى معده مى باشد و در بافتها(ماهيچه اى ، غدد، گويچه ها) به حالت فعاله موجود
است .
در دانه هاى نخود و لوبيا، جو، كرفس ، سيب زمينى ، عدس ، جو صحرائى ، بادام ، گندم
سفيد، كاهو، تره فرنگى ، سيب ، كلم ، هويج ، اسفناج ، پياز، انگور(دانه هاى هسته )،
فندق ، خرما، ذرت ، شاه بلوط، قارچ ، گردو، كاسنى ، زرد آلو، هلو، گيلاس ، گلابى ،
آلو، ترشك و توت فرنگى وجود دارد.
روبيديم
(34)
اين ماده معدنى در درمان مبتلايان به كم خونى بسيار سودمند است و بويژه در
چغندر قرمز وجود دارد.
سلنيم
(35)
فقدان اين ماده معدنى ممكن است منشا اختلال و از بين رفتن تعادلات ماهيچه اى
يا خونى بوده باشد. بعلاوه از بروز بعضى انواع سرطانها جلوگيرى نموده و به بهبود
بعضى خونريزيها كمك مى كند.
اين ماده علاوه بر آنكه در فراورده هاى شيرى و تخم پرندگان موجود است . در جلبك ها،
غلات ، كلم ، كرفس ، خيار، قارچ ، پياز، و تربچه نيز ديده مى شود .
سيليسيم
اين ماده معدنى به همراهى آهك در تشكيل و ساختمان استخوان ، دندان و زردپى
دخالت و تاثير داشته آنها را محكم و در عين حال نرم نگاه ميدارد بعلاوه در ساختن
پوست ، غشاء امعاء و احشاء، ناخنها، مو و پشم دست دارد. اين ماده در درمان
بيماريهاى ديابت ، راشيتيسم ، تصلب شرائين بسيار مؤ ثر است . بعلاوه بهبود
بيماريهاى پوستى را سرعت بخشيده ناخنها را نرم نگاهداشته به آنها استحكام مى بخشد.
همچنين در روئيدن مو(با همراهى گوگرد) عامل بسيار مؤ ثر و مفيدى است . اين ماده ورم
غشاء استخوانى را درمان نموده و قابليت ارتجاع استخوانى را فزونى مى بخشد. همراه با
اكسيژن موجب تقويت كليه ها و قلب گرديده و يكى از مواد پيشگيرى كننده سرطان بشمار
مى رود.
سيليسيم در پوست ميوه جات و غلات (سبوس گندم )، سير، سيب ، دانه هاى لوبياى تازه ،
گل كلم ، نخود تازه ، و توت فرنگى وجود دارد.
سديم
در عمل گوارش و جذب بسيار مفيد بوده و در ساختن اخلاط مختلف و غضروف نقش مؤ
ثرى دارد.
سديم در جوانه گندم ، لوبيا سبز، شاه بلوط، جو صحرائى ، خرما، ذرت ، زرد آلو، جو،
برنج ، آناناس و آكادو وجود دارد.
املاح سديم
پاك كننده : تميز كننده لوله گوارشى و روده ها، قليائى كننده حالت اسيدى
اضافى معده است .
اين ماده در جو صحرائى ، اسفناج ، عدس ، كلم ، تره فرنگى ، سيب ، هويج ، دانه هاى
نخود و لوبياى تازه ، جو، كاهو، گندم سفيد، سيب زمينى و پياز موجود است .
گوگرد
گوگرد در ساختن استخوانها، دندانها و زردپى دست داشته و به جذب كلسيم كمك مى
كند. ضد عفونى كننده قوى و تصفيه كننده بوده و در عفونتهاى روده اى وجودش بسيار
گرانبهاست . همچنين در بيماريهاى پوست ، برونشيت و غيره نيز بسيار مؤ ثر و معالج
است .
گوگرد در سير، پياز، تره فرنگى ، شاهى آبى ، تربچه ، جو، هلو، ذرت ، برنج ، سيب
زمينى ، خرما، شاه بلوط، كلم ، گندم (جوانه آن )، خيار، جو صحرائى فندق ، بادام ،
لوبيا سبز، گيلاس ، پرتقال ، توت فرنگى ، زردالو و گلابى موجود است .
روى
روى در ساختن گويچه هاى سفيد و گويچه هاى سرخ خون دخالت داشته براى انجام
عمل بيضه ها و فعاليت ويتامين ها وجودش لازم و ضرورى است .
روى در چغندر، گندم ، جو، ذرت ، كلم ، كاهو، قارچ ، گوجه فرنگى ، هويج ، هلو،
اسفناج و پرتقال وجود دارد.
عناصر كمياب
(36)
علاوه بر مواد معدنى و املاح و ويتامين ها كه ذكر شد بعضى عناصر ديگر نيز
بايستى در مواد غذائى وجود داشته باشد تا بدن سلولهاى تازه اى بجاى سلولهاى فرسوده
و از كار افتاده ساخته و جانشين آنها نموده نيروى كافى به دست آورد. اينگونه مواد
را((عناصر كمياب )) مى نامند. در بين
اين عناصر بعضى مواد فلزى به صورت ((آثار))
وجود دارد از قبيل فلوئور، منگنز، يد و غيره .
گرچه نقش بعضى از آنها هنوز معلوم نشده ليكن اهميت وجود آنها بخوبى يه اثبات رسيده
است . حيواناتى كه از غذاهاى حاوى مواد مزبور به وسيله تركيبات صنعتى تغذيه نموده
اند پس از چندى دچار اختلالات شديدى گرديده و تلف مى شوند. حيواناتى كه قسمتى از
مواد مزبور را بصورت طبيعى خورده اند نيز دچار بيماريهاى مختلف گرديده اند ليكن مدت
بيشترى زنده مانده اند.
مخمرها نيز كه مطمئن ترين وسيله تهيه عناصر كمياب ، لازم براى خوب عمل كردن
ارگانيسم هستند وجودشان در غذا لازم و ضرورى است .
كالريها
تجربه به ما چنين آموخته است كه درباره موضوع كالرى نبايستى بطور مطلق اظهار
نظر كنيم . در طى ساليان دراز مرحوم بير شربنر(37)
به طرز جالب و با كمال ظرافت اين نظريه را رد كرده است كه ((كالرى
نمايانگر مقدارى حركات مولكولى است ليكن منبع و منشا اين حركات بر ما معلوم نشده
است : ديناميت ، باروت ، چوب ، گاز روشنائى ، ذغال ، جريان الكتريسيته يا هر نوع
مواد توليد كننده روشنائى ، در نتيجه نيروى حيات خلق شده اند. كالرى يك نداى نامنظم
دنياى مولكولى است . برگ سبز، سيب ، انگور، توت فرنگى ، گيلاس هر يك از اين مخلوق
ها هر كدام به يك منظومه هماهنگى شباهت دارند كه يك وجود نابغه اى آهنگها و انديشه
هاى آنها را با كمال مهارت تنظيم وخلق كرده است .))
بنابراين چنين به نظر مى رسد كه كالرى نتيجه مولكولى است نه منبع آن و در اين باره
نبايستى ترديدى به خود راه دهيم .
پختن
هر عملى كه بر روى يك ماده غذائى طبيعى بطورى انجام گيرد كه اجتماعات
مولكولى آنرا تغيير دهد قدرت و نيروى آن را كاهش خواهد داد. بنابراين هر ماده غذائى
گياهى يا حيوانى كه به صورت خام مصرف شود به بدن انسان يا حيوان نيروى بيشترى خواهد
بخشيد تا پخته آن . بدين سبب بايستى غذا را فقط تا آن اندازه كه لازم و ضرورى است
بپزند و آن هم به طريقى كه كمتر وضع آن تغيير يابد تا حالت طبيعى و عناصر موجود در
آن و نيز كشش اسموزى و درجه تبديل آن به مايع بيشتر محفوظ بماند.
دكتر شامبا(38):((مشاهدات
روزانه به پزشكان نشان داده است كه حالت سلامت و تندرستى انسان بستگى كامل با وضع
تغذيه اش دارد. اگر كسى مطلقا و منحصرا با مواد ساختگى خالص يا سترون شده يا
غذاهائى كه مدت زيادى نگاهدارى شده تغذيه شود دچار اختلالات بسيار شديدى كه نتيجه
كمبود نيروى خورشيدى است مى گردد بطورى كه هرگاه تغذيه با مواد غذائى سترون شده
ادامه داده شود به زودى به مرگ آن شخص منتهى خواهد گرديد.))
بنابراين بايستى از استفاده از وسايل طبخى كه حرارتهاى زياد توليد نموده غذا را به
سترون شدن نزديك مى كند جدا خوددارى نمود. همچنين از مصرف هرگونه غذاى كنسرو شده
بپرهيزيد، بهتر است به پختن غذا در آب هر چه كمتر قناعت كنند(بجز براى سوپ و آش )،
يا در صورت امكان بدون استفاده از آب همراه با سبزى هاى آبدار(كاهو، پياز، كدو تنبل
) در قابلمه گذارده با حرارت كم بپزند و كمى روغن مايع (روغن زيتون بهتر است ) به
آن اضافه كنند. طرز ديگر پختن به وسيله بخار است . در اين صورت بهتر است به آبى كه
بخار مى شود املاح و مواد معطر اضافه كنند. از ظرف آلومينيومى براى پختن غذا احتراز
كنيد زيرا اين گونه وسايل آشپزى مرتبا املاح آلومين كه اثر آنها برروى ارگانيسم
مورد ترديد است آزاد مى كند. بهتر است از وسايل چدنى سياه يا لعابى و يا از لوازم
فولادى ضد زنگ استفاده شود. با اين حال مى توان از وسايل و ظروف آلومينيومى كه زنگ
نزدن آن تضمين شده باشد استفاده نمود. ظروف مسى را كه داراى تشعشعات تقويت كننده
است و مانند كليه فلزات زرد رنگ داراى اين خاصيت مى باشد نيز مى توان به كاربرد
ليكن بايستى همواره مواظبت نمود كه زنگ نزند و به رنگ سبز خاكسترى در نيايد كه سم
بسيار قوى و خطرناكى است . ظروف بلورى و پيركس نيز چون حرارت زياد بيند ممكن است
املاح سرب آزاد كند لذا در اين باره نيز بايستى دقت لازم به كار برده شود.
همواره بايستى متوجه باشيم كه براى پختن سبزيجات حتى الامكان پوشش آنها را كه سرشار
از عناصر حياتى است حفظ كنيم و بجز در مواقع ضرورى هيچگاه پوست يا غلاف آنها را جدا
نسازيم بلكه فقط در زير شير آب آنها را بشوئيم .
((سوپ بقراط))
اين سوپ از پياز، كرفس ، تره فرنگى ، جعفرى و گوجه فرنگى
(39) تركيب شده و از زمانهاى بسيار قديم به عنوان معالج اغلب بيمارى
ها از جمله سرطان شناخته شده است .
عناصر اين سوپ را مى توان در اغلب غذاهاى خام يا بعضى عصاره ميوه جات نيز يافت .
به كار بردن سبزيجات خام
درباره ميوجاتى كه بصورت خام مصرف مى شود هيچگونه تهيه و مقدماتى مورد لزوم
نمى باشد. ميوه هاى تجارتى بازار ممكن است بعضى دست كاريهاى شيميايى شده باشند
بنابراين بهتر است آنها را در زير شير آب شسته به فوريت خشك كرده و ميل كنند. ليكن
در مورد ميوه هاى باغهاى شخصى و خانوادگى ارجح آن است كه از شستن خوددارى شود.
بقولات خام ((بصورت سالاد)) مصرف شود.
هويج ، شلغم ، شنگ ، كرفس ،ترب سياه ، چغندر قرمز را رنده كرده پياز، قارچ ، گل كلم
، ترب و كرفس را به قطعات ريز بريده و چند برش گوجه فرنگى ، فلفل سبز و كلم (قرمز
يا سبز) را نيز به آن اضافه كنند. از پوست كندن هر يك از آنها(كه مواد اصلى و لازم
موجود در زير پوست را از بين مى برد) بكلى خوددارى شود. در موارد بسيار ضرورى علاوه
بر شستن بوسيله برس آنها را پاك كنند. استفاده ازكارد و چاقو به منظور پوست كندن
موجب تاسف است .
چند بوته از سبزى و بقولات مختلف را انتخاب كرده جدا از يكديگر يا همراه با هم با
كمى روغن مايع (روغن زيتون ارجحيت دارد) و كمى نمك و آب ليمو ترش يا مايونز مخلوط
نموده و هميشه مقدارى سير، پياز يا جعفرى به آن اضافه كنيد و بصورت سالاد مصرف
نمائيد.
براى آنكه اين گونه مواد خام بخوبى و راحتى هضم شوند بهتر است آنها را از ابتداى
غذا ميل كنند. در صورتى كه به علت خام بودن سبزيجات بيم آلودگى به ميكروب در كار
باشد بهتر است در اين گونه مواقع آبليموى بيشترى به آن اضافه كنند چه آبليمو قدرت
ميكروب كشندگى قابل ملاحظه اى دارد.
يكى از محققين ملاحظه كرده است كه ميكروب حصبه ، استافيلوكوك طلائى و باسيل ديفترى
پنج دقيقه تاب مقاومت در برابر اسانس ليمو ترش را نداشته است . آزمايش هاى درباره
ميكروب مننژيت ثابت كرده است كه اين باسيل نيز در مدت 15 دقيقه در برابر آبليمو از
پاى در آمده است .
بنابراين ما مى توانيم اين ماده غذائى خام را با كمال اطمينان خاطر بخوريم زيرا
ساير انگلها نيز به همين منوال در برابر قدرت ميكروب كشى آبليمو و مواد معطره اى
مانند ترخون ، جعفرى ، سير، پياز، جعفرى فرنگى از بين خواهند رفت .
نوشابه هاى سالم
سالمترين و ساده ترين نوشابه ها آبى است كه آبليمو يا كمى آب ميوه (پرتقال ،
سيب ، انگور و غيره ) به آن اضافه شده باشد. براى آنكه بطور كامل از ليمو ترش
استفاده شده و چيزى از آن به هدر نرفته باشد و از تمامى خواص آن بهره مند شويم پوست
آنرا پس از استفاده در ظرفى ريخته و آنرا از آب جوشان پر مى كنيم و مى گذاريم تمام
شب خوب خيس بخورد سپس آن را صاف كرده و به هنگام مصرف مقدارى آبليموئى كه تازه
گرفته باشيم به آن اضافه مى كنيم . اين نوشابه براى هضم غذا بسيار عادى بوده و كار
كبد را تسهيل نموده و از يبوست جلوگيرى مى كند.
جوشانده غلات بسيار مغذى و مقوى مى باشد و آن را بدين طريق تهيه مى كنند: بيست گرم
غله (گندم ، جو صحرائى ، جو، ذرت و غيره ) را پوست كنده (در آسياب يا دستگاه قهوه
خرد كنى ) در يك ليتر آب ريخته به ملايمت جوشانده و پس از جوش آمدن از روى آتش بر
مى داريم . صبح روز بعد مجددا آنرا مى جوشانيم و از الك در مى كنيم تا عصاره آن
گرفته شود. مى توان به آن كمى آبليمو يا آب ميوه ديگر يا عسل اضافه نموده و به مصرف
رسانيد. معمولا صبحها يا بعد از غذا يك نوشيدنى گرم بسيار مطبوع است (نعناع ، پونه
، آويشن ، اكليل كوهى ، مريم گلى ). يك نوشابه گاز دار گرم همراه با عسل براى كمك
به هضم غذا بسيار لذيذ خواهد بود.
ضمنا حتما بايد از آبليموى تازه استفاده كرد، نه آبليموى بازارى .
گياهان معطر
اين نوع گياهها داراى عطر مطبوعى هستند كه مربوط به اسانس روغنى موجود در
آنهاست كه ماده اى فرار مى باشد. بنابراين بهتر آن است كه در آخرين وهله كه غذا
براى خوردن حاضر مى باشد از آنها استفاده نمود.
گياهان معطر داراى خاصيت ضد فساد بوده كمك به هضم مى نمايند بنابراين بهتر است
همواره از آنها استفاده نمود.
در سالادهاى سبزيجات خام اقسام مختلف گياههاى زير را مى توان اضافه نمود. سير، شبت
، جعفرى ، تره ، جعفرى ، اكليل كوهى ، ترخون ، خردل و غيره . در سالادهائى كه با
مواد غدائى پخته تهيه مى شود مى توان سير، زيره ، ميخك ، جعفرى ، جعفرى فرنگى ،
زعفران ، اكليل كوهى ، مريم گلى ، پونه ، پياز اضافه نمود و در شيرينى پزى وانيل ،
انيسون ، زنجبيل ، گلپر، زيره ، هل ، دارچين ، به كار برده مى شود در بعضى از نقاط
زيره ياانيسون سبز به پنير اضافه مى كنند و همچنين بعضى دانه هاى معطر بر روى خمير
نان مى پاشند. اين كار سبب مى شود علاوه بر مطبوع كردن طعم پنير يا نان از تخمير
پنير جلوگيرى كرده و هضم آنها را آسانتر سازد.
مواد معطره نه تنها ضد عفونى كننده قوى هستند بلكه نقشهاى مهم ديگرى كه پيش بينى
نشده است ايفا مى كنند. چنين دريافته اند كه مواد معطره طبيعى ، اعصاب بويائى و
برجستگيهاى زبان را(كه داراى اعصاب ذائقه هستند) تحريك نموده موجب افزايش اشتها و
در نتيجه ازدياد ترشح بزاق و شيره معده مى گردد.
علت اصولى اثرات غير قابل ترديد مواد معطره براى ما شگفت انگيز مى نمايد و مى توان
آن را به سبب تاثير بر روى غدد درون ريز دانست كه موجب تسريع ترشحات هاضمه مى شود.
بنابراين جاى آن دارد كه ما براى آنها اهميت زيادى قائل شويم زيرا كه بدين ترتيب
بدون شك موجب جلوگيرى از بروز بعضى بيماريها خواهد گرديد.
اسيدهاى ميوه جات
بعضى اوقات اتفاق مى افتد كه پاره اى از اشخاص بيم آن را پيدا مى كنند كه
ميوه هاى ترش مانند ليمو ترش ، گوجه فرنگى و غيره باعث اسيد شدن ارگانيسم شان
ارگانيسم شان گردد. بايد گفت كه اين ترس به هيچ وجه مورد ندارد و بيهوده است زيرا
بالعكس اين ميوه ها باعث قليائى شدن اخلاط مختلف بدن مى شود، چه به موازات اسيد
موجود، ميوه ها سرشار از مواد معدنى قليائى (كلسيم ، منيزيم ، سديم ، پتاسيم ) مى
باشند كه نه تنها حالت اسيدى معده را محدود مى كنند بلكه با گاز كربنيك حاصله از
اكسيداسيون با تركيبات اسيدى گياهى ، تركيب شده املاح ديگرى از قبيل بيكربنات دو
سود، بيكربنات منيزيم و بيكربنات پتاسيم كه مواد لازم و اساسى مركب كننده خون مى
باشد مى سازند. مثلا اسيد سيتريك املاح فسفات را حل كرده و موجب جذب آن مى گردد.
از آنچه گفته شد امروزه مسلم گرديده است كه مصرف ميوه هاى اسيدى به هيچ وجه موجب
اسيدى شدن يا كاهش املاح و مواد معدنى بدن نمى شود بلكه بالعكس به سبب سرشار بودن
از مواد معدنى موجب تجديد بناى بافتها و جبران مافات آنها مى گردد.
ميوه جات و سبزيجات درمان كننده
بعضى از ميوه ها يا بقولات و سبزيجات بيش از ساير فراورده هاى نظير خود قدرت
درمان كنندگى دارند كه اين خاصيت مرهون قدرت ضد سميتى يا تجديد ساختمان مواد معدنى
آنها مى باشد. از نظر خواص ضد سميتى بخوبى واضح است كه سبزيجات سرشار از آب بهترين
وسيله تسهيل دفع مواد سمى از بدن مى باشند. از لحاظ خواص ضد سميتى و يا تجديد بناى
مواد معدنى بهتر است به صورت ها و جداولى كه معرف اين گونه ميوه جات يا سبزيجات مى
باشد رجوع شود.
من باب مثال معمولا از لحاظ ارجحيت ميوه ها يا بقولاتى كه براى درمان به كار برده
مى شود عبارتند از ليموترش ، انگور، هويج ، گوجه فرنگى ، پرتقال ، سيب ، چغندر
قرمز، توت فرنگى ، آلو، گريپ فروت و غيره ....
ليموترش بخصوص به عنوان درمان ضد سميتى و لاغرى به كار برده مى شود. همچنين در
روماتيسم ، ورم مفصلى و غيره ...
انگور و گوجه فرنگى معالجات فوق را تكميل كرده و از لحاظ تجديد بنا و ساختمان املاح
معدنى بسيار مفيد و مؤ ثر مى باشند. هويج در درمان كليه بيماريهاى روده اى حتى سخت
ترين آنها نظير ندارد بعلاوه املاح و مواد معدنى آن ناحيه را تجديد و تكميل مى كند.
همچنين است سيب و پرتقال .
براى استفاده درمانى از ميوه مى توان ميوه كامل يا آب آن را به كار برند. در صورتى
كه از آب ميوه استفاده مى شود بقيه آن را نيز بايستى مصرف نمود تا كليه مواد مفيد و
حياتى به بدن رسيده باشد. در اين گونه مواقع بايستى همه روزه يكى از ميوه ها يا
بقولاتى را كه معمولا مصرف مى كرده اند به كار برند.
در بعضى مواقع توصيه مى شود كه فقط يك نوع ميوه را براى درمان مورد استفاده قرار
دهند. در موارد درمانهاى كوتاه مدت (تا هفت روز) فقط به يك ميوه اكتفا كنند ليكن در
درمانهاى درازمدت (بين هفت تا بيست و يك روز) بهتر است از چند نوع استفاده شود تا
از جمع شدن بعضى موادى كه مقدار معتدل آن مفيد و مقدار زياد آن چندان مطبوع نيست
جلوگيرى به عمل آيد. بدين طريق سيب كه مقدار معتدل آن ملين است ازدياد مصرف آن به
سبب جمع شدن مازوى محتوى در اين ميوه باعث يبوست شخص مى گردد.
علت ديگر آنكه در بعضى موارد درمان بلند مدت از يك نوع ميوه استفاده شود آن است كه
در اين مواقع اثر درمانى آن وسعت زيادترى پيدا مى كند مثلا در معالجه روماتيسم فقط
از توت فرنگى و در درمان بيماريهاى روده از آلو استفاده مى شود ليكن در درمان هاى
كلى و عمومى بايستى از ميوه هاى مختلفى كه براى چنين بيماريهائى شناخته شده به كار
برده شود كه مواد مؤ ثره و مفيده آنها با يكديگر توام شده و قدرت درمان كنندگى را
چندين برابر كند.
اغلب اوقات درمان مختلط را به كار مى برند بدين معنى كه ميوه هاى گوناگون را بصورت
غذا استفاده مى كنند. بدين ترتيب كه در موقع صرف صبحانه از ميوه اى و در ابتداى
غذاى ظهر و شب از ميوه هاى ديگر استفاده شود(طريقه اى كه هميشه اوقات به كار برده
شود). در موقع درمان ميوه اى بايستى از مقدار غذا كاسته شود. اين نوع درمان بايستى
لااقل سه هفته به طول انجامد.
از ميوه جات (يا گوجه فرنگى )در صبحانه و هر دو غذا استفاده شود. در مواقعى درمان
مختلف به وسيله آب ميوه انجام مى گيرد. آنرا با صبحانه و با ناهار و شام مصرف مى
كنند. آب بعضى بقولات (كلم ، شاهى آببى ، كاهو و غيره ) را به مقدار كمترى مى
نوشند. آب ليمو ترش را به صورت نصف آب ليمو ونصف آب مصرف مى نمايند.
در درمانهاى كامل و اساسى كه اغلب اوقات دوره آن كوتاهتر است بهتر آن باشد كه ابتدا
چند روزى به درمان مختلط پرداخته شود و از ميوه هاى مخصوص و مناسب آن استفاده كنند.
مدت سه روز هر نوع غذائى را كناربگذارند و فقط بطور آزمايشى تنها از ميوه استفاده
شود. ماه بعد نيز همين روش را تكرار كنند ليكن چند روزى به مدت آن بيفزايند و مى
توان ماه بعد نيز به همين طريق عمل نمايند. اگر در طى اين مدت احساس ناراحتى
(سردرد شديد، طپش قلب ، سرگيجه و غيره ) شود بتدريج درمان را قطع كنند ليكن اين كار
را يكباره انجام ندهند. اين علائم هيچگاه خطرناك نبوده و نشانه پديده هاى ضد سميتى
است كه در اعماق بدن صورت مى گيرد.
در مواقعى كه درمان كامل و اساسى انجام مى شود خواه از ميوه يا آبميوه استفاده
كنند. در اين اوقات روزانه سه كيلو ميوه و بقولات تهيه شود كه بيشتر آنرا بصورت
افشره مصرف كنند و فقط يكى دو تاى آنرا به شكل كامل ميل نمايند.
در طى اين درمان بايستى مراقب بود كه روده ها همه روزه تخليه شود در غير اين صورت
از جوشانده گل بنفشه يا سنا استفاده شود.
طرز گرفتن آب ميوه جات
براى كسانى كه دستگاه آبليموگيرى برقى دارند مسئله اى وجود ندارد. اين
دستگاه ها به فوريت و با سرعت عصاره بقولات و ميوه جات را گرفته براى مصرف حاضر مى
كنند. ميوه و سبزى را در لوله اى ريخته و به وسيله يك توپى چوبى آن را فشار مى دهند
تا وارد سيلندر شده و بطور اتوماتيك پس از خرد شدن آب آن گرفته شده و از سوراخهاى
سيلندر به خارج ريخته مى شود.
ليكن در صورت عدم وجود چنين دستگاهى مى توان از وسيله نسبتا ارزانترى استفاده نمود.
البته در اين موقع وقت بيشترى براى گرفتن آب ميوه صرف خواهد شد. بنابراين بايستى
قبلا بقولاتى را كه ((گوشت )) محكمتر
و بيشترى دارند(هويج ، چغندر، كلم قمرى و غيره ) يا ميوه جاتى مانند سيب و گلابى و
نظائر آن را رنده كنند و بلافاصله در پارچه اى ريخته آنرا بپيچانند و فشار دهند تا
آب آن خارج شود و يا آنكه از آبميوه گيرى دستى استفاده كنند. البته بدين طريق بهتر
از وسيله پارچه اى مى توان آب ميوه يا بقولات بدست آورد. شكى نيست كه آبميوه گيرى
برقى بهترين وسيله اى است كه راحت تر، تميزتر و سريعتر عمل خواهد كرد.