تاءثير قرآن در جسم و جان

نعمت الله صالحى حاجى آبادى

- ۱ -


قرآن بخوان

با تو گر خواهى سخن گويد خدا، قرآن بخوان  
  تا شود روح تو با حق آشنا، قرآن بخوان
رتل القران ترتيلا نداى رحمت است  
  مى دهد قرآن به جان و دل صفا قرآن بخوان
اى بشر، ياد خدا، آرامش جان مى دهد  
  دردمندان را بود قرآن دوا قرآن بخوان
گفت : پيغمبر (ص ) كه بى دين است ، هر كس بى حيا است  
  تا شود روح تو پابند حيا قرآن بخوان
دامها، گسترده شيطان ، در مسير عمر تو  
  تا كه ايمن باشى از اين دام ها قرآن بخوان
اى كه روحت سخت پابند غم دنيا شده  
  مى كند قرآن ترا از غم رها قرآن بخوان
عترت احمد ز قرآنش نمى گردد جدا  
  تا بيابى معنى اين نكته را قرآن بخوان
هست قرآن صامت و، قرآن ناطق عترت است  
  تا ندانى اين دو را از هم جدا قرآن بخوان
نسخه قرآن به دستورالعمل دارد نياز  
  تا كه بشناسى طبيبت را دلا قرآن بخوان
وادى طور است اين قرآن و ميعاد حضور  
  با تو گر خواهى سخن گويد خدا قرآن بخوان (1)
پيشگفتار
در عصرى كه قرآن :
- خانه هايى را به خود اختصاص داده است به نام دارالقرآن
- مكتب خانه هايى را به اسم خود ثبت كرده است به نام مكتب القرآن
- شبهايى را از آن خود كرده است به نام شبى با قرآن
- و انجمن هايى تشكيل شده به نام انجمن حافظين قرآن و در زمانى كه موج راديويى مخصوصى را به خود تعلق داده به نام راديو قرآن .
- پيرمردى بى سواد، 70- 80 ساله به نام كربلايى محمد كاظم كريمى ساروجى با يك لحظه توجه و عنايت الهى ، حافظ قرآن مى شود و بسان ستاره زهره در ميان ستارگان ديگر مى درخشد، و آيات قرآن ، در برابر چشمانش داراى تلاءلؤ يى مى شود كه آيات قرآنى را از كلمات غير قرآنى جدا مى سازد!
- كودك 4- 5 ساله به نام محمد حسين طباطبايى علم الهدى نه تنها حافظ قرآن ، بلكه ناطق به قرآن هم مى شود و عجيب تر اين كه هر سئوالى از ايشان مى شود، با آيات قرآن جواب مى دهد!!
- حتى دشمنان قرآن به عظمت آن اقرار و اعتراف مى كنند و كلماتش را فوق كلام بشر و جن مى دانند؟!(2)
- قرآن در دنياى پر آشوب ، جاى پايى براى خود باز كرده و رو به پيشرفت و ترقى است .
- مردم جهان متوجه قرآن شده اند، و اختراعات و اكتشافات خود را از آن به دست آورده و به كار مى بندند.
- حافظان و مفسران قرآن رو به فزونى گذاشته اند و هر روز بر تعدادشان افزوده مى شود.
- مردم معتقد به قرآن و خالق و آورنده آن ، دواى درد و شفاى ظاهر و باطن خود را از آن مى طلبند.
- لذا مصمم شدم تا قدمى ولو كوتاه در اين مسير برداشته و به اندازه وسع و توان و استطاعت فكرى و علمى خود كتابى ولو مختصر، درباره آن بنويسم . تا تلاوت كنندگان و شفاعت خواهان و تاءثير پذيرندگان استفاده بهينه ببرند.
و اين نوشتار به چند بخش تقسيم مى شود كه عبارتند از:
بخش اول : تعريف قرآن .
بخش دوم : آداب ظاهرى و باطنى تلاوت .
بخش سوم : آيات مطابق نيات .
بخش چهارم : انس با قرآن .
بخش پنجم : تاءثير قرآن در جسم انسان .
بخش ششم : تاءثير قرآن بر قلب و جان بر روح و روان انسان و ديگر موجودات .
اميد است آيات پربركت قرآن بر جسم و جان ما، تاءثير گذارد و با آيات هدايت گرش به هدايت واقعى برسيم ، و بيماران جسمى و روحى از داروى اين داروخانه غنى و شفابخش ‍ الهى ، شفاى دردهاى خود را بگيرند و پويندگان راه حق و حقيقت به اندازه فهم و عقلشان از آن بهره ببرند.
بشنو از قرآن چه نيكو دم زند  
  زخمه بر ساز دل آدم زند
تا كند بيدارش از خواب گران  
  از قيامت گويد و احوال آن
با سكوتت نغمه قرآن شنو  
  آنچه مى گويد به گوش جان شنو
به اميد روزى كه قرآن و احكام و دستوراتش در تمام جهان ، حاكم شود و انسانها را از كفر و شرك و الحاد بيرون آورده و به شاهراه و حقيقت رساند.
بخش اول : آثار و خواص قرآن
در حقيقت ، قرآن به عنوان آخرين وحى الهى كه بر افضل انبياء نازل شده ،
نور هدايت ابدى براى بشر و تجلى كلام خداوند مى باشد.
قرآن ؛ شاهد زنده بر نبوت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و قوى ترين برهان بر حقانيت او و دليل دائمى و حجت هميشگى به شمار مى آيد.
قرآن ؛ مهم ترين سرمايه معنوى يك مسلمان است كه با داشتن آن ، همواره سرفراز و از بيگانگان بى نياز و دست نياز ديگران به سوى او دراز است .
قرآن ؛ ارزنده ترين اندوخته اى است كه در رويدادهاى خطرناك زندگى و هجوم امواج سهم ناك كفر و الحاد و انحراف و كج روى ، انسان را نجات مى دهد و خير و صلاح و رشد او را تاءمين مى كند.
قرآن گرانقدرترين موهبت خدايى و گوهر گرانبهايى است كه منشاء آثار سعادت انسانى مى شود و در پرتو آن ، مى توان از چنگال عفريت جهل رها گرديد و به كمال مطلوب دنيا و آخرت نائل شد و با ملكوتيان و جهان ابديت نيز رابطه برقرار كرد.
قرآن ؛ فرشته نجات و پاره كننده بندهاى اسارت از گردن توده گرفتار و بى نوا و برقرار كننده نظام هاى صحيح و مجرى عدالت اجتماعى و كوبنده اساس شخص پرستى و اختلاف طبقاتى و خاموش كننده فريادهاى گوش خراش ضلالت و گمراهى و زنده كننده روش هاى ستوده و كرامت هاى اخلاقى است .
قرآن ؛ در بردارنده اصول قوانين اجتماعى و انفرادى بشر، از قبيل عبادات ، تجارات ، نكاح و غيره است .
قرآن دستور دهنده عادلى است كه اصول وظايف زندگانى بشر را از آغاز تا انجام بيان فرموده و تمام دستورات و قوانين اين كتاب مقدس آسمانى بر پايه عقل و منطق استوار است .
تعريف قرآن از زبان قرآن
قرآن خود را اين چنين معرفى مى كند:
ان هذا القران يهدى للتى هى اقوم (3)
به درستى كه قرآن (مردم را) به راه و آئينى كه مستقيم ترين و صاف ترين و پابرجاترين آئينهاست هدايت مى كند.
صاف و مستقيم از نظر عقائدى كه عرضه مى كند، صاف تر و مستقيم تر از نظر ارائه كردن عقيده و عمل ، صاف تر و مستقيم تر از نظر قوانين اجتماعى و اقتصادى و نظامات سياسى و برنامه هاى اخلاقى و عبادى و دينى كه بر جامعه انسانى حكم فرماست .
و بالاخره صاف تر و مستقيم تر از نظر نظام حكومتى كه برپا دارنده عدل و درهم كوبنده ستم ستم گران است .
آرى ، روش هدايت قرآن صاف و مستقيم و ثابت است .
... و انه لكتاب عزيز # لاياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيل من حكيم حميد(4)
و اين قرآن كتابى است قطعا شكست ناپذير. كه هيچ گونه باطلى ، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى آيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش ، نازل شده است .
بلى قرآن كتابى است كه هيچ كس نمى تواند همانند آن را بياورد و بر آن غلبه كند، كتابى است بى نظير، منطقش محكم و گويا، استدلالاتش قوى و نيرومند، تعبيراتش منسجم و عميق ، تعليماتش ريشه دار و پرمايه ، احكام و دستوراتش هماهنگ با نيازهاى واقعى انسان ها در تمام ابعاد زندگى است ؛ زيرا از سوى خداوند حكيم و حميد نازل شده است ، خداوندى كه افعالش از روى حكمت و در نهايت كمال و درستى است .
ان هو الا ذكر للعالمين (5)
اين قرآن براى همه عالميان تذكر و بيدارى است .
آرى ؛ مهم آن است كه مردم از غفلت بيرون آيند و به تفكر و انديشه بپردازند، چرا كه راه ، روشن و نشانه هاى آن آشكار است ، در درون جان انسان فطرت پاكى به وديعه نهاده شده كه به او جهت مى دهد. به خط توحيد و تقوى مى كشاند، اما تقوى بيدارى است و رسالت اصلى پيامبران و كتب آسمانى نيز همين بوده است .
و لقد ضربنا للناس فى هذا القران من كل مثل لعلهم يتذكرون (6)
ما براى مردم ، در اين قرآن از هر نوع مثلى زده ايم (و هر نوع مثلى را مطرح كرده ايم ) شايد متذكر شوند (و از راه خطا به صراط مستقيم بازگردند).
آرى ، از سرگذشت دردناك ستمگران و سركشان ، از عواقب هولناك گناه و نافرمانى ، از انواع پندها و اندرزها، از اسرار خلقت و نظام آفرينش ، از احكام و قوانين و خلاصه هر چه براى هدايت انسان ها لازم بود، در لباس مثل براى آن ها شرح داديم .
قرانا عربيا غير ذى عوج لعلهم يتقون (7)
(اين ) قرآن است فصيح و خالى از هرگونه كجى و نادرستى ، انحراف ، تضاد و تناقض شايد آن ها پرهيزكارى را پيشه كنند.
آرى ، در قرآن ، هيچ گونه كژى راه ندارد، آياتش هماهنگ ، تعبيراتش گويا، و عباراتش مفسر يكديگر است .
قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان ياءتوا بمثل هذا القران لا ياءتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا(8)
(اى پيامبر اسلام ) به آن ها بگو اگر تمام انسان ها و پريان اجتماع و اتفاق كنند تا همانند اين قرآن را بياورند قادر نخواهند بود هر چند يكديگر را كمك كنند.
اين آيه با صراحت تمام ، همه جهانيان را از كوچك و بزرگ ، عرب و عجم ، انسان و جن را بدون استثناء دعوت به مقابله با قرآن كرده است و مى گويد: اگر فكر مى كنيد اين قرآن سخن خدا نيست و ساخته مغز بشر است ، شما نيز، همانند آن را بياوريد در حالى كه هرگز نخواهيد توانست .(9)
و لقد صرفنا للناس فى هذا القران من كل مثل فابى اكثر الناس الاكفورا(10)
ما براى مردم ، در اين قرآن از هر نمونه اى از انواع معارف و حقائق را بيان كرديم با اين حال اكثر مردم جاهل و نادان جز انكار حق ، و ناديده گرفتن دلائل هدايت ، عكس العملى نشان ندادند.
تعريف قرآن از زبان پيامبر صلى الله عليه و آله
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله به قرآن بسيار اهميت مى داد، در تعليم و بكار بستن آيات ، سعى خاص مبذول مى كرد، آرزومند بود كه اين كلام دلنشين خدا در دلها بنشيند و انسانها را مُسَخّر خود كند. ايشان مى فرمايند:
هر قلبى كه ظرف قرآن باشد (و قرآن در آن جا گرفته است )، از عذاب خداوند به دور است .(11)
چون فتنه ها همچون پاره هاى شب كار شما را در ميان گرفت ، به قرآن رو آورديد.(12)
قرآن را فرا گيريد؛ زيرا تلاوت كننده آن روز قيامت در حالى محشور مى شود كه جوان و صورتش زيباست . قرآن به او خطاب مى كند و مى گويد: تو آن جوانى هستى كه شبها بيدار بودى و با من انس داشتى و تلاوتم مى كردى تا جايى كه دهنت خشك و از چشمهايت اشك جارى مى شد.(13)
قرآن هدايت گر گمراهان و بينايى از كورى باطن است ، نگهدارنده انسان از لغزشها است ، نورى است در برابر ظلمت ، نگهدارنده از هلاكت است ، رساننده انسان از دنيا به آخرت است ، كمال دين در آن است ، هيچ كس نيست از آن برگردد مگر اينكه جايگاه او آتش است .(14)
هيچ شفيعى روز قيامت بزرگوارتر و با منزلت تر از قرآن نيست ، نه پيامبر مرسلى و نه ملك مقربى و نه غير آنان .(15)
فرزندانتان را بر سه چيز پرورش دهيد، دوستى پيامبرتان ، دوستى اهل بيت او و تلاوت قرآن .(16)
خانه هاى خودتان را با تلاوت قرآن نورانى و روشن گردانيد.
دو چيز پرارزش در ميان شما مى گذارم يكى كتاب خدا (قرآن ) و ديگرى اهل بيت ، اگر به آن دو چنگ زنيد و از آنان پيروى نماييد گمراه نخواهيد شد. آن دو از هم جدا نمى شوند در موقعى كه در كنار حوض كوثر به من ملحق گردند.(17)
آنگاه كه انواع بلاها و شدت ها مانند پاره هاى شب تاريك در هم آميخت و شما را فرو پوشيد به قرآن چنگ زنيد و به آن پناه بريد؛ زيرا شفيعى است درباره كسانى كه به آن عمل كرده اند و شفاعتش پذيرفته است .(18)
قرآن (كتاب ) راهنماست ، به بهترين راه دلالت و هدايت مى كند و انسان را به بهشت مى رساند.(19)
تعريف قرآن از زبان حضرت على عليه السلام
اميرالمومنمين على عليه السلام مى فرمايد:
قرآن ؛ آن نور مطلق است كه غروب و افول بر آن راه ندارد، چراغ روشنى است كه به خموشى نگرايد، درياى ژرف و پهناورى است كه عمق و ساحل آن پيدا نيست ، راه راست و مستقيمى است كه رهروانش هرگز گمراه نگردند، پرتو تابانى است كه ظلمت و تاريكى به آن راه ندارد فيصل دهنده اى است كه دلائل آن سست نخواهد بود، بيان واضحى است كه اصول و دلايل آن تاثيرپذير نيست ، داروى شفابخشى است كه با همراه داشتن و عمل كردن به آن از امراض و بيماريها ترسى نيست ، مايه عزت و سربلندى است كه ياران آن هرگز خوار و مغلوب نخواهند شد و حقيقتى است كه طرفدارانش بى يار و ياور نخواهند بود.
قرآن ؛ گنجينه ايمان و منبع آن است ، درياى علوم و سرچشمه دانش است ، پايگاه و بوستان عدالت و دادگسترى است .
قرآن ؛ دريايى است كه آبكشان نتوانند آب آن را تمام كنند، چشمه هايى است كه آبش تيره و آلوده و آبشخوار آن در اثر تراكم و كثرت واردين ، تنگ نخواهد گرديد، منازلى است كه راه هاى آن صاف و رهروانش گمراه نشوند.
قران ؛ نشانه ها و علائم روشنى است كه عابرين از آن غفلت نورزند، قله هاى بلندى است كه قصد كنندگانش نتوانند از آن بگذرند.
قرآن ؛ كتابى است كه خداوند آن را سيراب كننده تشنگان علم و بهار دلهاى فقها و دانشمندان و نيكان و صالحان قرار داده است .
قرآن ؛ دوايى است كه بدون آن دردى نيست ، نور و روشنايى است كه هرگز به ظلمت و تاريكى نمى گرايد، ريسمانى است كه دستگيره آن محكم و ناگسستنى مى باشد و پناهگاه محكم و بلندى است كه دست يغماگران و چپاول گران به آن راه ندارد و براى دوستدارانش عزت و به پناهندگانش پناهگاه ايمنى بخش است و براى پيروانش وسيله هدايت و رستگارى و براى تمسك كنندگانش وسيله عذرخواهى است .
قرآن ؛ دليل محكم و استوارى است براى استدلال كنندگان ، گواه حق و زنده اى است براى كسى كه در خصومت ها به آن چنگ زند. وسيله پيروزى است براى اجتماع كنندگانش . حاملانش را به سوى سعادت مى برد و عاملانش را به مقام عالى اوج مى دهد.
قرآن ؛ علائم و راهنماييهايى است براى متفكرين ، سپرى است براى طالبان سلاح ، علم و دانشى است براى كسى كه آن را در مغز خود جاى دهد، حديث درستى است براى كسى كه در ميان مردم حكومت و قضاوت نمايد.(20)
و نيز حضرت على عليه السلام فرمود: به كتاب خدا توجه كنيد زيرا قرآن ريسمانى است محكم ، نورى است آشكار، درمان نافع و نوشابه اى است كه عطش را ريشه كن مى سازد.
قرآن ، تكيه گاهى است محكم ، نجات گرى است مطمئن . كج نمى شود تا نياز به اصلاح داشته باشد. منحرف نمى شود تا نياز به درستكارى پيدا كند. زياد خواندن و زياد گوش دادن به آن ، آن را كهنه نمى كند. هركس از روى قرآن سخن گفت راست مى گويد و هركس به قرآن عمل كرد پيروز است .
ويژگيهاى قرآن
قرآن خصوصياتى دارد كه ديگر كتب آسمانى و كتاب هاى ديگر، آن ويژگيها را ندارند. و آن ها عبارت اند از:
1. قرآن : هدايت كننده مردم به اسلام و ايمان است ، به سوى آيينى دعوت مى كند كه مستقيم ترين آيين ها از نظر عقائد و قوانين ، اخلاق فردى و اجتماعى ، اقتصادى و نظامى ، عبادى و سياسى و غيره مى باشد.(21)
2. قرآن : فرقان است ، يعنى جدا كننده حق از باطل ، زيرا به موجب آن طرفداران حق از باطل مشخص مى شوند.(22)
3. قرآن : يكجا در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان اول يا به قلب مبارك حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله نازل شد.(23)
4. قرآن : شفيع است ، كسانى را شفاعت مى كند كه آن را تلاوت كنند و دائما با آن مانوس مى باشند.(24)
5. قرآن : در هر عصر و زمانى تازگى دارد و كهنه نمى شود و ملال آور نيست ، انسان با كثرت تلاوت و تكرار آن خسته نمى شود.(25)
6. قرآن خواندن و شنيدن و نظر كردن به آن عبادت است و نشستن در مجلس قرآن عبادت است و ثواب دارد.
7. قرآن : احكام و آدابى دارد از جمله : نبايد ترك و فراموش شود نبايد گرد و غبار بر روى آن بنشيند، نبايد بدون طهارت آن را لمس نمود.
8. قرآن : كلام الله صامت و مجيد است ، كريم و شريف است ، شاهد در هر مكان و زمان است و قيامت هم شهادت مى دهد.
9. قرآن نور است ، آيات و عبارات و كلماتش نور است ، افرادى كه به دنبال رضايت و خوشنودى خداوند قدم برمى دارند، با نور خود آن ها را به راه راست هدايت مى نمايد.(26)
10. قرآن : تلاوت آن ذكر است ، و بهترين ذكر همان قرآن است . به واسطه آن انسان شرح صدر پيدا مى كند و قلب ها نورانى مى شود.
11. قرآن : امام است . حضرت على عليه السلام فرمود:
برشما باد به قرآن و تلاوت آن ، قرآن را امام و رهبر خود قرار دهيد (تا هدايت شويد).
12. قرآن : احسن الحديث است . خودش مى فرمايد:
خداوند بهترين حديث را نازل كرد (كه همان قرآن باشد).(27)
از اين جهت يك مسلمان واقعى بايد كوشش كند كه از قرآن جدا نباشد، آن را دقيقا فرا گرفته و صحيح تلاوت كند و به دستورات و احكام عاليه و روح بخش آن عمل نمايد تا رستگارى دو جهان را به دست آورد.
مسئوليت ما در برابر قرآن
ما در پيشگاه قرآن مجيد دو مسئوليت بزرگ داريم :
1. شناخت مفاهيم قرآن . اولا ما بايد خود را بشناسيم (و كشف كنيم و دريابيم ) كه انسان هستيم . انسانى كه استعدادها و نيازهاى مادى و معنوى دارد و از ابعاد گوناگون برخوردار است . ثانيا بايد قرآن را بشناسيم و ابعاد گوناگون سياسى ، فرهنگى ، اخلاقى ، اجتماعى ، عقيدتى ، تجارى و اقتصادى اش را كشف كنيم . خداوند متعال كسانى را كه قرآن مى خوانند، اما در آياتش تدبر و تفكر نمى كنند، مورد سرزنش قرار داده است و مى فرمايد:
((آيا آن ها در آيات قرآن تدبر نمى كنند و نمى انديشند، يا اين كه بر دل هاى شان قفل زده شده است )).(28)
و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله چنين مى فرمايد:
براى هر چيزى پايه اى است ، پايه و زيربناى اسلام فهم دين (قرآن ) است ؛ يك انسان آگاه (كه دين و (قرآن ) را نيك شناخته و فهميده باشد) در برابر شيطان و موانع كمال از هزار عابد (بدون شناخت و فهم ) محكم تر است .(29)
آن كه دائما قرآن بخواند ولى آن را نشناسد و در مفهوم آن تفكر نكند، مانند كسى است كه در شب ظلمانى ، چراغ را در پشت سر خود قرار داده و در بيابان پرفراز و نشيب حركت كند. آيا يك چنين انسانى چراغ برايش سودى دارد؟ آيا او با چنان موقعيتى به مقصد مى رسيد؟!
2. عمل به دستورهاى آن . به گونه اى كه قرآن همواره در صحنه زندگيمان حضور داشته باشد و عملا ما را از تاريكى ها به سوى نور هدايت كند. چنانكه قرآن به طور مكرر به اين مساله مهم تصريح كرده است . از جمله :
كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الى النور(30)
(اى پيامبر محبوب اين قرآن ) كتابى است كه آن را به سوى تو فرستاديم تا (به وسيله آن ) مردم را از تاريكى ها(ى شرك و جهل ) به سوى نور قلبى (ايمان به خدا و قيامت ، عدالت اجتماعى ، آگاهى كامل ) در آورى .
سخن بشنو ز وحى آسمانى  
  كه مرجان راست عمر جاودانى
پى قرآن و بحر بى پايان عرفان  
  يكى گنجينه اى شايان عرفان
سخن سنجى كه علمه البيان است  
  گهر آويز گوش عقل و جان است
كتاب علم ربانى است قرآن  
  ظهور سر سبحانى است قرآن
به پيش حكمت قرآن احمد  
  كه زد بر مخزن اسرار سرم
فضيلت قرآن
در عالم هستى هيچ كتابى در فضيلت و برترى به پايه قرآن نمى رسد؛ زيرا نه تنها قرآن خلاصه و عصاره تعليمات همه انبياء الهى است ، بلكه از همه موجودات آفرينش برتر و والاتر است . پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:
القرآن افضل كل شى ء دون الله
فضيلت قرآن به جز خدا از همه چيز برتر و بالاتر است .(31)
فضيلت قرآن از همه كتاب هاى آسمانى بيشتر و بالاتر است ؛ زيرا كتاب هاى ديگر آسمانى براى برهه اى از زمان و مردم خاصى فرود آمده بود اما قرآن براى همه زمان ها تا روز قيامت و براى همه انسان ها در همه مكان ها حتى براى غير انسان ها مانند جن نازل شده و همه موظف هستند به دستورات آن عمل كنند.
قرآن بهترين كلام و هديه اوست ، و نيز تكلم خدا با بشر است . انسان عاقل و فهميده به هيچ عنوان حاضر نيست بين او و قرآن فاصله بيفتد. مگر نه اين است كه گوش و چشم انسان مى خواهند لذت ببرند. چرا لذت را با شنيدن و ديدن آيات و كلام الهى تامين نكنند تا بخواهند از راه باطل چشم و گوش را به لذت مادى سرگرم كنند.
اگر براى انسان ، روشن و واضح شد كه قرآن ، هم كلام الهى و هم تكلم خداوند با بشر است ، چرا به استقبال آن نميشتابد!
اگر كسى مزاج روحى خود را با گناه مسموم كند از شهد و شيرينى قرآن لذت نمى برد. همان طور كه انسان معتادى كه مزاجش را مسموم كرده است ، نمى تواند از عسل لذت ببرد و فقط از آن سم ، لذت مى برد، لذا كسى هم كه مزاج روحى خود را مسموم كند از تلاوت قرآن لذت نمى برد چرا كه گناهان مانع مى شوند وى طعم گوارى كلام الهى را بچشد. قرآن اثر جود و بخشش الهى است كه بر قلب بهترين افراد بشر نازل شده است ، و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله هم در رساندن اين بخشش الهى كوتاهى نكرده ، بلكه همه آن عطايا و مواهب الهى را به انسان هاى مستعد و قابل ، ابلاغ كرده است . قرآن به منزله يك تكليف محض نيست ، بلكه عطاى خاص الهى است .
و چون آن حضرت در رساندن بخشش و بذل خداوند كوتاهى نكرده است . شما هم در پذيرش و فهميدن آن كوتاهى نورزيد.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
قرآن در گمراهى ، مايه هدايت و در نابينايى ، مايه روشنى و موجب بخشش لغزش ها است . قرآن انسان را از نابودى حفظ مى كند و از انحراف رهايى مى بخشد. فتنه ها را روشن مى سازد آدمى را از دنيا به آخرت مى رساند و كمال دين در آن نهفته است . هر كس از قرآن فاصله گرفت در آتش افتاده است .(32)
قرآن همان قانون خدايى و ناموس آسمانى است كه اصلاح دين و دنياى مردم را به عهده گرفته و سعادت جاودانى آنان را تضمين كرده است .
آيات آن سرچشمه هدايت ، راهنمايى و كلماتش معدن ارشاد و رحمت است . كسى كه به سعادت هميشگى علاقمند است ، و سعادت و خوشبختى هر دو جهان را مى خواهد داشته باشد. بر وى لازم است كه روز و شب با استوارتر سازد. و آياتش را به حافظه خود سپرده و با مغز و فكر خويش درآميزد تا در پرتو آن كتاب آسمانى ، به سوى رستگارى و سعادت جاودانى رهنمون شود.
فضيلت تلاوت
درباره فضيلت قرآن ، روايات فراوانى از پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلام به ما رسيده : از جمله :
1. از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود:
هر كس در هر شب ، ده آيه از قرآن را بخواند جزو غافلان و آنان كه از پروردگارشان بى خبرند نوشته نمى شود. هر كس پنجاه آيه از قرآن را بخواند در ليست آشنايان و يادكنندگان خدا ثبت مى گردد. هر كس صد آيه تلاوت كند جزو عبادت كنندگان و هر كس دويست آيه بخواند نام وى در ليست خاشعين و افرادى كه در پيشگاه پروردگارشان اظهار ذلت و كوچكى كنند خواهد آمد. هركس سيصد آيه از قرآن بخواند از سعادتمندان و هر كس پانصد آيه تلاوت كند از كوشش كنندگان در عبادت و پرستش كنندگان ، نوشته خواهد شد. هركس هزار آيه بخواند مانند كسى خواهد بود كه مقدار زيادى از طلاى ناب و خالصى در راه خدا بذل و احسان كرده است .(33)
فضيلت تلاوت كننده
حال كه فضيلت تلاوت قرآن معلوم شد. لازم است قدرى درباره فضيلت و مقام قارى قرآن هم بحث شود.

 

next page

fehrest page