گفتمان يا جدل و استدلال در قرآن

نصرت الله جمالى

- ۷ -


1ـ شهادت دروغين منافقان

به پيامبر وحى گرديد، به ظاهر گفته‏ى منافقان توجه نكنيد كه با زبان به تأييد شما مى‏پردازند، عمل ملاك توجه است نه گفتار:

ـ اِذا جاءَكَ المُنافِقونَ قالوا نَشهَدُ اِنَّكَ لَرَسولُ اللّهِ و اللّهُ يَعلَمُ اِنَّكَ لَرَسولُهُ و اللّهِ يَشهَدُ اِنَّ المُنافِقينَ لَكاذِبونَ:(1) هنگامى‏كه منافقان نزد تو آمدند، مى‏گويند: «ما شهادت مى‏دهيم كه يقينا تو رسول خدايى!» (توجه مكن)؛ خداوند مى‏داند كه تو حتما رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مى‏دهد كه: «منافقان دروغگويند (به پيامبرى تو ايمان ندارند)».

2ـ جريان مسجد ضرار

يكى از جريان‏هاى ديگر كه قبل از اقدام به انجام خواسته‏ى منافقان، خداوند متعال پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را مطلع فرمود، همين جريان‏است :

ـ وَالَّذينَ اتَّخَذوا مَسجِدا ضِرارا و كُفرا و تَفريقا بَينَ المُؤمنينَ وَ اِرصادا لِمَن حارَبَ اللّهَ و رَسولَه مِن قَبلُ وَ لَيَحلِفَنَّ اِن أرَدنا اِلاَّ الحُسنى وَ اللّهُ يَشهَدُ اِنَّهُم لَكاذِبونَ لا تَقُم فيهِ أبَدا ...: (2)و آنان كه مسجدى را براى ضرر رساندن، و كفر ورزيدن و ايجاد اختلاف بين مؤمنان، و كمينگاهى براى افرادى كه از قبل با خدا و رسول او محاربه مى‏كنند و قاطعانه سوگند يادكرده‏اند كه ما جز كار نيك منظور ديگرى نداريم، در حالى‏كه خداوند شهادت مى‏دهد: «به يقين آنان دروغگويانند»؛ در آن مسجد هيچ وقت نرو ...

منافقان بنى غنم بن عوف مسجد را برپا كردند، به حضور رسول خدا آمدند بعد از توجيه عمل خود، از پيامبر خواستند، به آن مسجد بيايد و با آنان نمازگزارد. چون حضرت عازم تبوك بودند، رفتن به آن مسجد را ـ با خواست خدا ـ به پس از مراجعت موكول فرمودند. وقتى از غزوه‏ى تبوك برگشتند، آيه‏ى مذكور نازل گرديد و نگذاشت منافقان به اهداف خود برسند. پيامبر هم دستور تخريب مسجد را داد و دو نفر را مأمور براى انجام آن فرمود(3)

3ـ مهجوريت قرآن

يكى از جريان‏هايى كه هم مربوط به دوران حيات پيامبر است و هم مى‏تواند بعد از آن باشد، مهجور گذاشتن قرآن توسط قوم رسول خدا مى‏باشد. كه قرآن به آن اشاره مى‏كند و خبر مى‏دهد. اگر دقت كنيم تحريف قرآن از مهجوريت آن به مراتب از اهميت بيشترى برخورداراست ولى باز هم وحى آن‏را از نظر دور نداشته و در يك جمله‏ى كوتاه اشاره كرده‏است:

ـ و قالَ الرَّسولُ يا رَبِّ اِنَّ قَومي اتَّخَذوا هذا القرآنَ مَهجورا: و پيامبر عرضه داشت؛ پروردگارا! قوم من قرآن را رهاكردند.»(4)

4ـ بررسى خبر فاسق

در اصل خبر مطرح است، «الخبر يحتمل الصدق و الكذب» با توجه به اين‏كه احتمال صدق و كذب در آن مى‏رود، نمى‏شود گفت آن‏چه به گوش مى‏رسد، صد در صد صحيح است! هم احتمال درست بودن مى‏رود؛ هم احتمال غلط بودن. لذا نمى‏توان خبر را حتما درست دانست. مگر اين كه خبرنگار يا خبربيار، معصوم باشد، نه حتى شبه معصوم. بر شنيده‏ها و نوشته‏ها اعتماد نمى‏شود كرد. به‏ويژه اگر يك نفر فاسق يا غير معتمد، براى ما خبرى را بياورد؛ زيرا ممكن است مشكلى بر اثر اعتماد، براى انسان پديد آيد، به همين جهت قرآن اجازه نمى‏دهد انسان «بى‏گدار به آب زند» و مى‏فرمايد: اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، برويد و بررسى كنيد كه درست است يا نادرست؟ ممكن است با عدم بررسى بر ديگرى ضرر و زيانى برسانيد، كه اين ضرر و زيان لطمه‏ى بسيار عظيمى بر اسلام وارد نمايد و جبران آن در دنيا و آخرت ممكن نباشد و بعد هم، پشيمانى از عمل فايده‏اى ندارد پس چه بهتر كه انسان بسيارى از خبرها و خبرنامه‏هاى نورچشميان خود را نيز با نگاهِ «الخبر يحتمل الصدق و الكذب» بنگرد:

ـ يا أيُّهَاالَّذينَ آمَنوا اِن جاءَكُم فاسقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنوا أن تُصيبوا قَوما بِجَهالَةٍ فَتُصبِحوا على ما فَعَلتُم نادمين.(5)

***

آنچه تاكنون ذكر كرديم در يك كفّه‏ى ترازو مى‏گذاريم و تحريف را در كفّه‏ى ديگر، تمام اين موارد نسبت به تحريف از اهميت بسيار كمترى برخوردارند كه وحى به آن‏ها اشاره كرده، ولى در باره‏ى تحريف، نكته‏اى بر پيامبر نازل نشده‏است. همين نشان مى‏دهد كه تحريفى در زمان رسول اكرم در قرآن صورت نگرفته؛ اگر بود حتما مى‏آمد. همان‏طوركه از اهل كتاب در زمان آن حضرت افرادى مى‏آمدند تا كلام خدا را بشنوند ولى ـ به قول قرآن، «سَمّاعونَ لِقومٍ آخَرينَ لَم يَأتوكَ» ـ ؛ جاسوس ديگران بودند كه خودشان نزد پيامبر نمى‏آمدند، و كلام خدا را از جايگاه خودش تحريف و به جاى ديگرى مى‏كشاندند؛ به عبارت بهتر، از منظور اصلى كلام خدا دست كشيده، خودشان هدف و منظور ديگرى براى آن مى‏تراشيدند: يُحَرِّفونَ الكَلِمَ مِن بَعدِ مَواضِعِه(6). اين‏ها اهل كتابى بودند كه قرآن را مى‏شنيدند، مقصود آيه را عوض مى‏كردند و خداوند از آن‏ها خبر داده‏است. اين تحريف فقط تغيير مواضع سخنان خداوند است و ربطى به تحريف مورد نظر ندارد زيرا منظور ما، كُتّاب و نويسندگانى است، كه اطراف رسول‏الله بودند و قرآن را جمع‏آورى مى‏كردند، نه يك نفر يا چند نفر كه آيه‏اى را مى‏شنيدند و به خطا نقل مطلب مى‏كردند.

لذا اين گروه، مورد نظر ما نيست؛ گروهى مثل آن دسته از يهوديانى كه سخن خدا را مى‏شنيدند و به جاى اين‏كه بگويند: «سَمِعنا و أطَعنا»: شنيديم و اطاعت كرديم، مى‏گفتند: «سمعنا و عَصَينا»: شنيديم و مخالفت كرديم. اين‏طور، تحريفِ كلام، از مواضع اصلى‏اش به موضع ديگرى كشيده مى‏شد:مِنَ الَّذينَ هادوا يُحَرِّفونَ الكَلِمَ عَن مَواضِعِه ... (7).

كاتبان وحى اطراف پيامبر، اگر چنين عملى را انجام مى‏دادند، خداوند خبر مى‏داد و نمى‏گذاشت حرمت كلام خدا شكسته شود و تحريف صورت گيرد. همان‏طور كه از جاسوسان اهل كتاب و نوع تحريف آنان خبر داده‏است.

به نظر ما با توجه به دلايل ذكر شده در قبل، حتى اگر قرآن بعد از پيامبر نيز تحريف مى‏شد، خداوند خبر تحريف قرآن در آينده را مطرح مى‏كرد. همانگونه كه از تحريف كتب آسمانى ديگر به ما خبر داده‏است،(8) مسلما از تحريف قرآن بعد از پيامبر نيز خبر مى‏داد و آن را به‏عنوان يك خبر غيبى همانند بسيارى از پيشگويى‏هاى ديگر مطرح مى‏كرد(9) تا مسلمانان در باره‏ى قرآن بيشتر حساسيت نشان دهند. به عبارت ديگر، اگر در آينده تحريف كلام خداوند پيش مى‏آمد، بطور قطع وحى، پيامبر را در جريان مى‏گذاشت، همان‏گونه كه در آيه‏ى 46/نساء، از جابه‏جايى و تغيير موضع سخنان خداوند توسط يهود در كتاب تورات كه اخبار وارده در باره‏ى پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را تأويل باطل مى‏كردند، خبر داده‏است.

بنابراين تحريف لفظى بعد از پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نيز در قرآن صورت نگرفته، تحريف عملى كه مسلمانان نيز همانند امت‏هاى پيشين داشته‏اند. از همه مهمتر، تحريف در سنت پيامبر، مثل جلوگيرى از نوشتن احاديث پيامبر در آغاز خلافت، بعد از آن حضرت؛ پايين آوردن شخصيت پيامبر با جعل حديث، كه تحريف عملى است، در حالى‏كه بنا به نص قرآن، پيامبر كلامى از خود نمى‏گفت، هر چه مى‏گفت وحى خدا بود.

اما آياتى كه كتاب خدا را از تحريف در همه زمان‏ها مبرا مى‏داند.(به بعضى از آيات در بحث افسانه غرانيق اشاره‏كرديم.)

ابتدا آياتى كه تحريف در زمان حيات آن حضرت را غير ممكن مى‏شمارد:

ـ و ما يَنطِقُ عَنِ الهَوى؛ اِن هُوَ اِلاّ وَحيٌ يُوحى(10).

ـ ... قُل ما يَكونُ لي أن اُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسي اِن أتَّبِعُ اِلاّ ما يوحى اِلَيَّ اِنّي أخافُ اِن عَصَيتُ ربّي عَذابَ يَومٍ عَظيم (11): و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، كسانى‏كه به ديدار با ما ايمان ندارند (روز قيامت را منكر مى‏شوند)، مى‏گويند: «قرآنى غير از اين بياور يا آن‏را تغيير بده». بگو: «من اجازه‏ى تغيير از نزد خود ندارم، جز اين‏كه از آن‏چه به من وحى مى‏شود، پيروى مى‏كنم؛ من مى‏ترسم كه نافرمانى پروردگارم نمايم؛ ترس از عذاب روز بزرگ دارم.»

ـ لَو تَقَّوَلَ عَلَينا بَعضَ الأقاويلِ؛ لَأخَذنا مِنهُ بِاليَمينِ؛ ثُمَّ لَقَطَعنا مِنهُ الوَتينَ؛ فَما مِنكُم مِن أحَدٍ عَنهُ حاجِزين:(12) اگر بعضى از گفته‏ها را به ما نسبت مى‏داد، با قدرت او را مى‏گرفتيم و رگ قلبش را قطع مى‏كرديم پس هيچ‏يك از شما نمى‏توانستيد مانع از انجام آن عمل شويد.

البته ظاهر آيه‏ى «اقاويل» فقط به اين‏كه پيامبر سخنى بر خدا ببندد را شامل مى‏شود ولى مى‏توان از اطلاق «تَقَوَّلَ» استفاده كرد و ـ نعوذبالله ـ بگوييم نه تنها شامل «سخن من درآوردى» از پيامبر مى‏شود، بلكه اگر ديگرى نيز سخنى به خدا نسبت دهد و آن حضرت جلو او را نگيرد، چون حالت «تقرير» عمل او پيش مى‏آيد، باز هم، آيه چنين برخوردى را با پيامبر خواهد نمود.

لذا به هيچ وجه نه «فعلاً»، نه «قولاً» و نه «تقريرا» از طرف پيامبر سخنى بر خداوند بسته نشده‏است و اگر چنين مى‏شد، آن حضرت به طور حتم، برخورد مى‏نمود.

اما آياتى كه علاوه بر عصر رسول‏الله عدم تحريف قرآن بعد از آن حضرت را نيز بر ما استدلال مى‏كنند: اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظونَ: (13) بطور قطع ما ذِكر را نازل كرديم و حتما ما قاطعانه آن را حفظ كننده‏ايم.

ـ ... و اِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ؛ لا يَأتيهِ الباطِلِ مِن بَينِ يَدَيهِ و لا مِن خَلفِه ...:(14) به حقيقت، آن كتابى با عزت و چيره شونده‏است، هيچ باطلى از گذشته و آينده بر آن وارد نمى‏شود.

ـ ... فَاعلَموا أنَّكُم غَيرُ مُعجِزِي اللّهِ ...:(15) بدانيد كه شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان كنيد.

آيه سوم اگرچه ظاهرش ربطى به استدلال عدم تحريف ندارد ولى يك مطلب كلى را مطرح مى‏كند و آن، عدم قدرت براى وارد كردن عجز، بر خداست. تحريف قرآن نيز نمونه‏ى بارز ورود قدرت ديگران بر قدرت خداوند مى‏باشد، البته منظور اين نيست كه خداوند قدرت مقابله با خود و قرآن را از ديگران سلب كرده‏است بلكه با توجه به توان و قدرت منطقى كه خداوند دارد، انسان نمى‏تواند به مبارزه با خالقى برخيزد، كه از مخلوق خود، بيشتر از خود او شناخت دارد و به عوامل قدرت در انسان آگاه‏تر از او مى‏باشد. ـ در بحث «قرآن كتاب آسمانى‏است» به اين مطلب اشاره شد.

بنابر آن‏چه مطرح گرديد، تحريف قرآن سخن نادرستى‏است كه از روى عناد گفته‏مى‏شود. قرآن اكنون پس از پانزده قرن هنوز هم ثابت و استوارمى‏درخشد و مبارزطلبى مى‏كند. تاكنون نيز كسى با در نظر گرفتن تمام جنبه‏هاى معنوى و لفظى قرآن، نتوانسته مثل و مانندى ارائه دهد و اعجاز قرآن را در اين زمينه زير سؤال ببرد.

سؤالات فصل سوم

سؤالات فرازى از استدلال‏هاى قرآنى:

1ـ روش قرآن در استدلال آوردن را بيان كنيد.

2ـ از آيه‏ى «لَقَد يَسَّرنَا القرآنَ لِلذِّكر ... » چه مى‏فهميم؟

3ـ آيه‏ى «ما أرسَلنا مِن رسولٍ الاّ بِلِسانِ قَومِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُم» را توضيح دهيد.

سؤالات چينش آيات و سوره‏ها:

1ـ واژه‏هايى را ذكر كنيد كه از آن‏ها چينش خدايى قرآن را برداشت مى‏كنيم.

2ـ واژه‏ى «قرائت» چه نكته‏اى را براى ما اثبات مى‏كند.

3ـ سه آيه را كه در آن‏ها از هم‏خانواده‏ى «قرائت»، استفاده شده بيان كنيد.

4ـ از آياتى كه «تلاوت» را مى‏رسانند چه مى‏فهميم؟

5ـ واژه‏ى «كتاب» در آيات چه معنايى دارد؟

6ـ از آياتى كه واژه‏ى «كتاب» و «صحف» در آنها آمده، چه برداشتى داريد؟

7ـ «آيه» يعنى چه؟ از لحاظ اصطلاحى آن را بيان كنيد.

8ـ از واژه‏ى «سوره» چه برداشتى داريد؟

9ـ دو آيه بياوريد كه در آنها «سوره» آمده باشد.

10ـ «قل» را براى چه موردى به‏كار مى‏بريم؟ و برداشتى خود را بيان كنيد.

11ـ از آيه‏ى «اِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنه» چه مى‏فهميم؟ توضيح دهيد.

12ـ چرا به قرآن «كلام‏الله» گفته مى‏شود؟

13ـ آياتى را بياوريد كه در آنها «كلام‏الله» به‏كار رفته است.

14ـ از آياتى كه قرآن را عربى معرفى مى‏كند، چه برداشت مى‏شود؟

15ـ عدم جابجايى آيات و سوره‏ها را به كدام آيه استدلال مى‏كنيد؟

16ـ «ترتيل» يعنى چه؟ توضيح دهيد.

17ـ «وَ رَتِّلِ القرآنَ تَرتيلاً» چه نكته‏اى را ثابت مى‏كند؟

سؤالات آيات شيطانى:

1ـ آيات شيطانى را توضيح دهيد.

2ـ با دلائلى از قرآن آيات شيطانى را رد كنيد.

3ـ شأن نزول آيه‏ى «ثَبَّتناكَ» را كاملاً توضيح دهيد.

4ـ به چه دليل آيه‏ى «ثَبَّتناكَ» در باره‏ى افسانه‏ى غرانيق نازل نشده‏است؟

5ـ القائات شيطانى در آرزوهاى پيامبران را توضيح دهيد.

6ـ چگونه آيات سوره‏ى نجم، آيات شيطانى را رد مى‏كند؟

7ـ از آيه‏ى «نَحنُ نَزَّلنا الذِّكر و اِنّا لَهُ لَحافِظون» چه برداشتى داريد؟

8ـ آيه‏ى «لا يَأتيهِ الباطلُ ... » چه مى‏گويد؟

9ـ «فَاِنَّكَ بِاَعيُنِنا» را توضيح دهيد.

10ـ از كدام آيه صراحتا بر رد افسانه‏پردازان غرانيق، استفاده مى‏كنيم؟

11ـ آيا شياطين بر پيامبران نفوذ دارند؟ به چه دليل؛ آيه‏اى از قرآن بياوريد.

12ـ آيا شياطين به پيامبران وحى مى‏كنند؟ با ذكر آيه‏اى پاسخ دهيد.

13ـ از مجموع بحث آيات شيطانى چه مطالبى برداشت مى‏كنيم؟

سؤالات آسمانى بودنِ قرآن:

1ـ با ذكر آياتى ثابت كنيد قرآن كتاب آسمانى است.

2ـ «تحدى» يعنى چه؟ آيه‏اى از قرآن در اين باره بياوريد.

3ـ از آيات «تحدى» چه برداشتى داريد؟

4ـ آيا با سلب قدرت از ديگران و دعوت آنان به مبارزه صحيح است؟ با استدلال به آيه‏اى از قرآن مطلب را توضيح دهيد.

سؤالات تحريف قرآن:

1ـ «تحريف» در لغت را معنا كنيد.

2ـ «تحريف الكلام » را توضيح دهيد.

3ـ آيه‏اى بياوريد كه معناى لغوى «تحريف»را بيان نمايد.

4ـ زمخشرى ذيل آيه‏ى «مَن يَعبُدُاللّهَ على حرفٍ» چه مى‏گويد؟

5ـ زمخشرى ذيل لغت «حرف» چه مى‏گويد؟

6ـ انواع «تحريف»ها را ذكركنيد.

7ـ «كتمان» يعنى چه؟ توضيح دهيد.

8ـ مواردى را كه ضررش از «تحريف» كمتر است و قرآن بيان كرده نام ببريد.

9ـ جريان «مسجد ضرار» را توضيح دهيد.

10ـ بررسى «خبرِ فاسق» بيان نموده و بگوييد هدف از طرح آن چيست؟

11ـ «يُحَرِّفونَ الكَلِمَ مِن بَعدِ مَواضِعِه» را توضيح دهيد.

12ـ دو آيه بياوريد كه عدم «تحريف» در زمان پيامبر را مى‏رسانند.

13ـ دو آيه بياوريد كه عدم «تحريف» قرآن در تمام اعصار را بيان مى‏كنند.

14ـ از آيه‏ى «لَو تَقَّوَلَ عَلَينا بَعضَ الأقاويلِ» چه برداشتى داريد؟ بنويسيد.

15ـ از آيه‏ى «فَاعلَموا أنَّكُم غَيرُ مُعجِزِي اللّهِ» چه مى‏فهميم؟

فهرست آيات

صفحه      آيه    نام سوره      شماره‏ى آيه

12،17 ـ جادِلهُم بِالَّتي هِيَ أحسَننحل(16)/125

12 ـ يَومَ تَأتي كُلُّ نفسٍ تُجادِلُ عَن نَفسِها نحل(16)/111

13،16،17،19،27،32،35،38،40 ـ لا جِدالَ فيالحجّبقره(2)/197

13،17 ـ يُجادِلُنا في قَومِ لوطٍهود(11)/74

13 ـ قالوا نَحنُ اَعلَمُ بِمَن فيها لَنُنَجِّيَنَّه و أهلَهُعنكبوت(29)/32

14،17،29 ـ وَ كانَ الاِنسانُ أكثَرَ شَىْ‏ءٍ جَدَلاًكهف(18)/54

15 ـ لاتُجادِل عن الَّذين يَختانونَ أنفُسَهمنساء(4)/107

15،16 ـ فَمَن يُجادِلُ اللّهَ عَنهم يومَ القيامةنساء(4)/109

17،18 ـ قالوا يا نوحُ قَد جادَلتَنا فَأكثَرتَ جِدالَناهود(11)/32

23 ـ وَ مانُرسِلُ‏المُرسَلينَ اِلاّ مُبَشِّرينَ وَ مُنذِرينَ وَ كهف(18)/56

28 ـ اُبلِّغُكُم رسالاتِ ربّي و أنا لكم ناصحٌ أميناعراف(7)/68

28 ـ ... لا يَنفَعُكُم نُصحي ...هود(11)/34

28 ـ اُبَلِّغُكُم رسالاتِ ربّي و أنصَحُ لَكُماعراف(7)/62

29 ـ ... و اِنَّ الشَّياطينَ لَيوحُونَ اِلى أولياءِهِم لِيُجادِلوكُمانعام(6)/121

29 ـ وَ قالوا أآلِهَتُناخَيرٌ أم هو ما ضَرَبوهُ لَكَ اِلاّ جدلاًزخرف(43)/58

29 ـ و اِن جادَلوكَ فَقُلِ اللّهُ أعلَمُ بما تَعمَلونحج(22)/68

29 ـ اِنَّ الَّذينَ يُجادِلونَ في آياتِ اللّهِ بِغَيرِ سلطانٍغافر(40)/56

30 ـ هَل أدُلُّكُم على أهلِ بيتٍ يَكفُلُونَه لَكُمقصص(28)/12

31 ـ ... توبوا الى اللّهِ تَوبةً نَصوحا...تحريم(66)/8

35 ـ لا يُؤاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ في اَيمانِكُم...بقره(2)/225

44 - ... فَاللّهُ يَحكُمُ بَينَهُم يَومَ ...بقره(2)/113

46 ـ و مِنَ النّاسِ مَن يُجادِلُ فِي اللّهِ بِغَيرِ عِلمٍ...حج(22)/2

46 ـ ... و جادِلوا بِالباطِلِ لِيُدحِضوا بِهِ الحَقَّ ...غافر(40)/5

48 ـ قَد سَمِعَ اللّهُ قَولَ الّتي تُجادِلكَ في زَوجِهامجادله(58)/1

51،112،119،127،151 ـ وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ ... نجم (53)/4-3

52 ـ اُسلُك يَدَكَ في جَيبِكَ تَخرُج بَيضاءَ مِن غَيرِ سوءٍقصص(28)/32

52،62 ـ أ اِلهٌ مَعَ اللّهِ قُل هاتوا بُرهانَكُم اِن كُنتُم صادِقيننمل(27)/64

52 ـ و مَن يَدعُ مَعَ اللّهِ اِلها آخَر لا بُرهانَ لَهُ بِهمؤمنون(23)/117

53 ـ يا أيُّهاالنّاسُ قَد جاءَكُم بُرهانٌ مِن رَبِّكُمنساء(4)/174

61 ـ ثَمانِيَةَ أزواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَينِ و مِنَ‏المَعزِانعام(7)/143

62 ـ أمِ اتَّخَذوا مِن دونِهِ آلِهَةً قُل هاتوا بُرهانَكُم ...انبياء(21)/24

65 ـ و قالوا لَن يَدخُلِ الجَنَّةَ اِلاّ مَن كانَ هودا أو نَصارىبقره(2)/111

63 ـ مَا اتَّخَذَ اللّهُ مِن وَلَدٍ و ما كانَ مَعَهُ مِن اِلهٍمؤمنون(23)/91

64 ـ وَاتَّخَذوا مِن دونِهِ آلِهَةً لا يَخلُقُونَ شَيْءًفرقان(25)/3

64 ـ يَقولونَ لَئِن رَجَعنا اِلَى المدينةِ لَيُخرِجَنَّ الأعَزُّمنافقون(63)8

65 ـ ... وَلِلّهِ العِزَّةُ و لِرَسولِهِ و لِلمؤمنينَمنافقون(63)/8

66 ـ و مِنهُمُ الَّذينَ يُؤذونَ النَّبيَّ و يقولونَ هو اُذُنٌتوبه(9)/61

66 ـ ألَّذينَ قالوا لِاِخوانِهِم و قَعَدوا لَو أطاعونا ما قُتِلواآل‏عمران(3)/168

67 ـ و اِذا قيلَ لَهم لا تُفسِدوا في الارضِ قالوا اِنَّما نَحنُبقره(2)/11

68 ـ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدتَنا على رُسُلِكَ و لاتُخزِناآل‏عمران(3)/194

69 ـ رَبَّنا و أدخِلهُم جَنّاتِ عَدنٍ ألَّتي وَعَدتَهُم ...غافر(40)/8

69 ـ وَعَدَاللّهُ لا يُخلِفُ اللّهُ وَعدَه روم(30)/6

69 ـ فَلا تَحسَبَنَّ اللّهَ مُخلِفَ وَعدِهِ رُسُلَه ابراهيم(14)/47

70 ـ ألَم تَرَ اِلَى الَّذي حاجَّ ابراهيمَ في رَبِّهِبقره(2)/258

71 ـ و ما قَدَروا اللّهَ حقَّ قَدرِه اِذ قالوا ما أنزَلَ اللّهُانعام(6)/91

71 ـ ... أنّى يَكونُ لَهُ ولدٌ و لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌانعام(6)/101

72 ـ و اِذا قيلَ لَهُم آمِنوا بِما أنزَلَ اللّهُ قالوا نؤمِنُبقره(9)/91

73 ـ قُل يا أيُّهَاالَّذينَ هادوا اِن زَعَمتُم أنَّكُم أولياءُ لِلّهِجمعه(62)/8-6

74 ـ ... يَقولونَ لَو كانَ لَنا مِنَ الأمرِ شَيْءٌ ما قُتِلنا هيهُناآل‏عمران(3)/154

75 ـ و اِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما أنزَلَ اللّهُ قالوا بَل نَتَّبِعُبقره(2)/170

75 ـ و اِذا قيلَ لَهُمُ تَعالَوا الى ما أنزَلَ اللّهُ و الَى الرَّسولِمائده(5)/104

75 ـ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً و نَسِيَ خَلقَه قالَ مَن يُحيِ العِظامَيس(36)/78

76 ـ و قالوا أاِذا كُنّا عِظاما و رُفاتا أاِنّا لَمَبعوثونَاسراء(17)/49

76 ـ قُل كونوا حِجارةً أو حديدااسراء(17)/50

76 ـ أيَحسَبُ الانسانُ ألَّن نَجمَعَ عِظامَهقيامت(75)/4-3

77 ـ و هُوَالَّذى يَبدَأُ الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُه و هُوَ أهوَنُ عليهروم(30)/27

77 ـ و مِن آياتِهِ أن خَلَقَ لَكُم مِن أنفُسِكُم أزواجاروم(30)/21

77 ـ اِنَّ في خَلقِ السَّمواتِ والأرضِ و اخْتِلافِ اللَّيلِبقره(2)/164

78 ـ و هو الَّذي مَدَّ الاَرضَ و جَعَلَ فيها رواسِيَرعد(13)/3

78 ـ ... قُل هَل يَستَوِي الأعمى و البصيرُ أفلا تَتَفَكَّرونانعام(6)/50

78 ـ ... فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّروناعراف(7)/176

78 ـ لَو أنزَلنا هذَا القرآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأيْتَهُ خاشِعاحشر(59)/21

79 ـ فَليَنظُرِ الانسانُ مِمَّ خُلِقَ...طارق(86)/5

79 ـ أفلا يَنظُرونَ اِلَى الاِبلِ كَيفَ خُلِقَتغاشية(88)/20-17

80 ـ قُل أرَأيتُم اِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيكُمُ الَّيلَ سَرمَداقصص(28)/71

80 ـ ... أ أربابٌ مُتَفَرِّقونَ خَيرٌ أمِ اللّهِ الواحدِ القَهّاريوسف(12)/39

80 ـ ... أنّى يَكونُ لَهُ ولدٌ و لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌانعام(6)/101

80 - وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ مائده(5)/18

81 ـ قُل مَن يُنَجّيكُم مِنَ الظُّلُماتِ البَرِّ و البَحرِانعام(6)/63

81 ـ قُل اللّهُ يُنَجّيكُم مِنها ...انعام(6)/64

81 ـ قالَ مَن يُحيِي العِظامَ و هِيَ رَميمٌ...انعام(6)/101

81 ـ قُل يُحييهَا الَّذي أنشَأَها أوَّلَ مَرَّةٍ...يس(36)/79

82 ـ لَو كانَ فيهِما آلِهَةٌ اِلا اللّهُ لَفَسَدَتا فَسُبحانَ اللّهِانبياء(21)/22

84 ـ و كَأيِّن من آيةٍ في السَّمواتِ و الارضِ يَمُرُّونَ عَلَيهايوسف(12)/105

84 ـ و في أنفُسِكُم أفلا تُبصِرونيونس(10)/101

84 ـ ألذي خَلَقَ سَبعَ سَمواتٍ طِباقَا فَما تَرى في خَلقِملك(67)/4-3

85 ـ ألَم نَجعَلِ الأرضَ مِهادانبأ(78)/16-6

85 ـ و مِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقنا زَوجَينِ لَعَلَّكُم تَذَكَّرونذاريات(51)/49

85 ـ و اِنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ و الاُنثىنجم(53)/46-45

86 ـ ألَم تَرَوا كَيفَ خَلَقَ اللّهُ سَبعَ سَمواتٍ طِباقاًنوح(71)/16-15

86 ـ اِنَّ اللّهَ فالِقُ الحَبِّ و النَّوى يُخرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيّتِانعام(6)/95

86 ـ ألَّذي جَعَلَ لَكُمُ الأرضَ فِراشا و السَّماءَ بِناءًبقره(2)/22

87 ـ فَانظُر اِلى آثارِ رَحمَةِ اللّهِ كَيفَ يُحيِي الاَرضَ بَعدَروم(30)/50

87 ـ تِلكَ حَجَّتُنا آتَيناها اِبراهيمَ عَلى قَومِهِانعام(6)/83

87 ـ فَلَمّا جَنَّ عَلَيهِ اللَّيلُ رَأى كَوكَبا قالَ هذا رَبّي انعام(6)/79-76

88 ـ قالَ بَل فَعَلَه كَبيرُهُم هذا فَاسْألوهُم اِن كانواانبياء(21)/67-63

90 ـ و قالوا كونوا هودا أو نَصارى تَهتَدوا قُل بَل مِلَّةَبقره(2)/137-135

90 ـ أم تَقولونَ اِنَّ اِبراهيمَ و اِسمعيلَ و اِسحقَ و يعقوبَبقره(2)/140

91 ـ ...كُلَّما دَخَلَ عَلَيها زَكَريّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهاآل‏عمران(3)/137

92 ـ يا أهلَ الكتابِ لِمَ تُحاجُّونَ في ابراهيمَ و ما اُنزِلَتِآل‏عمران(3)/66-65

93 ـ لَقَد صَدَقَكُمُ اللّهُ وَعدَهُ اِذ تَحُسّونَهُم بِاِذنِهآل‏عمران(3)/152

94 ـ أوَ لَمّا أصابَتكُم مُصيبَةٌ قَد أصَبتُم مِثلَيها قُلتُم أنّىآل‏عمران(3)/165

95 ـ ... و قيلَ لَهُم تَعالَوا و قاتِلوا في سَبيلِ اللّهِ أوِ ادْفَعواآل‏عمران(3)/167

95 - ... قالُوا كُنّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الاَْرْضِ ...آل‏عمران(3)/97

102 ـ اللّهُ نورُ السَّموات و الأرضنور(24)/35

102 ـ لَقَد يَسَّرنا القرآنَ لِلذِّكر فَهَل مِن مُدَّكِرقمر(54)/32

102 ـ و يُبَيِّنُ آياته لِلنّاسِ لَعلَّهُم يَتَذَكَّرونبقره(2)/221

102 ـ و ما أرسَلنا مِن رسولٍ اِلاّ بِلِسانِ قومِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمابراهيم(14)/4

103 ـ و لَقَد جاءَتهُم رُسُلُنا بِالبَيِّناتمائده(5)/32

103 ـ كتابٌ اَنزَلناهُ اليك لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتابراهيم(14)/1

106 ـ فَاِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِع قُرآنَهقيامت(75)/18

106 ـ سَنُقرِئُكَ فَلا تَنسىاعلى(87)/6

106 ـ اِقرَأْ بِاسمِ ربِّكَ الَّذي خلقعلق(96)/1

106 ـ فَاِذا قَرَأْتَ القرآنَ فَاستَعِذ بِاللّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمنحل(16)/98

106 ـ ... فَاقرَءوا ماتَيَسَّرَ مِنَ القرآن... مزمل(73)/20

106 ـ و قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَأهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكثٍ ...اسراء(17)/106

107 ـ تِلكَ آياتُ اللّهِ نَتلوها عَلَيكَ بِالحقِبقره(2)/252

107 ـ ... اِذ بَعَثَ فيهِم رَسولاً مِن أنفُسِهِم يَتلوا عَلَيهِمآل‏عمران(3)/164

107 ـ وَاتلُ ما أوحى اِلَيكَ مِنَ الكتاب ...عنكبوت(29)/45

107 ـ وَاتلُ عَلَيهِم نَبَأ ابنَي آدَمَ بِالحَقِّ ...مائده(5)/27

107 ـ كُتِبَ عَلَيكُمُ الصّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنبقره(2)/183

108 ـ ذلِكَ الكتابُ لا رَيبَ فيهِ هُدىً لِلمُتَّقين.بقره(2)/2

108 ـ أ فَتُؤمِنونَ بَبَعضِ الكتاب و تَكفرونَ بِبَعضبقره(2)/85

108 ـ اِنّا أنزَلنا عَلَيكَ الكتابَ لِلنّاس بِالحَقِّزمر(39)/41

108 ـ لَو نَزَّلنا عَلَيكَ كتاباً في قِرطاسٍ فَلَمَسوهُ بِاَيديهِمانعام(6)/7

109 ـ صُحُف ابراهيمَ و موسىاعلى(87)/19

109 ـ و آتينا موسى الكتابَ ...اسراء(17)/2

109 ـ فَقَد آتينا آل‏ابراهيم الكتاب ...نساء(4)/54

109 ـ هُوَ الَّذي أنزَلَ عَلَيكَ الكِتابُ مِنهُ آياتٌ مُحكَماتٌآل‏عمران(3)/7

109 ـ ... تِلكَ آياتُ الكتابِ الحَكيميونس(10)/1

109 ـ ... تِلكَ آيات الكتاب المُبينيوسف(12)/1

110 ـ لَقَد أنزَلنا اِلَيكُم آياتٌ مُبَيِّناتٌنور(24)/34

110 ـ فَلَو لا اُلقِيَ عَلَيهِ أسوِرَةٌ مِن ذَهَبٍزخرف(43)/53

110 ـ ... يُحَلَّونَ فيها مِن أساوِرَ مِن ذَهَبٍفاطر(33)/35

111 ـ سورةٌ أنزَلناها و فَرَضناها و أنزلنا فيها آياتٍ بَيِّناتٍنور(24)/1

111 ـ و يَقولُ الَّذينَ آمَنوا لَولا نُزِّلَت سورةٌ ...محمد(47)/20

111 ـ قل فَأتوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِثلهِ مُفتَرَياتٍهود(11)/13

112 ـ قُل هو اللّه أحدٌ ...اخلاص(112)/1

112 ـ قُل فَادرَؤُوا عَن انفسِكُم المَوتَ اِن كُنتُم صادقينآل‏عمران(3)/168

112 ـ قُل اِن كُنتُم تُحبُّون اللّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللّهآل‏عمران(3)/31

112 ـ قُل اِنَّما أنَا بَشَرٌ مِثلُكُم يوحى اِلَىَّ ...كهف(17)/110

113 ـ ... فَاِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلبِكبقره(2)/97

113 ـ آمَنَ الرَّسولُ بِما اُنزِلَ اِلَيهِ مِن رَبِّهبقره(2)/285

113 ـ ما عَلَى الرَّسولِ اِلاّ البلاغُ المُبينعنكبوت(29)/18

114 ـ وَ ما كانَ لِرسولٍ أن يَأتِيَ بِآيةٍ اِلا ّبِاِذنِ اللّه غافر(40)/78

114 ـ اِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنهقيامت(75)/17

114 ـ أيَحسَبُ اِلانسانُ أن لَن جَمَعَ عِظامَهقيامت(75)/3

115 ـ بلى قادِرينَ على أن نُسَوِيَ بَنانَهقيامت(75)/4

115 ـ وَقَد كانَ فَريقٌ مِنهُم يَسمَعُونَ كَلام‏اللّه‏ِ...بقره(2)/75

115 ـ يُريدونَ اَن يُبَدِّلوا كَلامَ‏اللّه‏ِفتح(48)/15

115 ـ و اِن اَحَدٌ مِنَ المُشركينَ استَجارَكَ فَأَجِرْهُتوبه(9)/6

116ـ اِنّا أنزَلناهُ قُرآناً عَرَبيّاًيوسف(12)/2

116ـ هذا كتابٌ مُصَدِقٌ لساناً عَرَبيّاًاحقاف(46)/12

116ـ قرآناً عَرَبيّاً ذي عِوَجٍزمر(39)/28

116ـ قُل ما يَكونُ لي أن اُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسييونس(10)/15

117ـ و رَتِّلِ القرآنَ تَرتيلاًمزمل(73)/4

119،127ـ وَالنَّجمِ اذا هَوىنجم(53)/1

121ـ و اِن كادوا لِيَفتِنونَكَ عَنِ الَّذي أوحَينااسراء(17)/73

122،125ـ و ما أرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رَسولٍ و لا نَبيٍّحج(22)/52

126ـ اِنَّ اللّهَ قويٌّ عزيزحديد(57)/25

126ـ اِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضعيفاًنساء(4)/76

126ـ بَل نَقذِفُ بِالحقِّ عَلَى الباطلِ فَيَدمَغُهُ فَاِذا هو زاهقٌانبياء(21)/18

126ـ فَيَنسَخُ اللّهُ ما يُلقِي الشَّيطانُ ثُمَّ يُحكِمُ اللّهُحج(22)/52

127ـ ما ضَلَّ صاحِبُكُم و ما غَوىنجم(53)/2

127ـ عَلَّمَهُ شديدُ القُوى ...نجم(53)/5

127ـ و عَصى آدمُ رَبَّهُ فغوىطه(20)/121

128ـ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَىّبقره(2)/256

129ـ اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكر و اِنّا لَهُ لَحافِظونحجر(15)/9

129ـ لا يَأْتيهِ الباطلُ مِن بَينِ يَدَيهِ و لا مِن خَلفِهِفصلت(41)/42

129ـ وَاصبِر لِحُكمِ رَبِّكَ فَاِنَّكَ بِأعيُنِناطور(52)/48

129ـ وَاصنَعِ الفُلكَ بِأعيُنِنا و وَحيِنا هود(11)/37

130،151 ـ لَو تَقَّوَلَ عَلَينا بَعضَ الأقاويلِ لَأخَذنا مِنهُ بِاليَمينِحاقّة(69)/44

131ـ قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغويَنَّهم أجمَعينَص(38)/82

131ـ اِنَّهُ لَيسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنوا و عَلى رَبِّهِمنحل(16)/99

132ـ و كَذلِكَ جَعَلنا لِكُلِّ نَبيٍّ عَدوّا شياطينَانعام(6)/112

132ـ ... و اِنَّ الشَّياطينَ لَيوحُونَ اِلى أولياءِهِم لِيُجادِلوكُمانعام(6)/121

134ـ ماكانَ لِنَبِيٍّ أنْ يَّغُلَ‏و من يغلل يأت بما غَلَّآل‏عمران(3)/161

136ـ ذلِكَ الكتابُ لا رَيبَ فيهبقره(2)/2

136ـ أفَلا يَتَدَبَّرونَ القرآنَ و لَو كانَ مِن عِندِ غَيرِ اللّهِنساء(4)/82

136ـ قُل لَئِنِ اجتَمَعَتِ الاِنسُ و الجِنُّ عَلى أن يَأتوااسراء(17)/88

136ـ أم يَقولونَ افْتَراهُ قُل فَأْتوا بِسورَةٍ مِثلِهِيونس(10)/88

137ـ أم يَقولونَ افْتَراهُ قُل فَأْتوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِثلِهِهود(11)/13

137ـ أم يَقولونَ تَقَوَّلَهُ بَل لا يُؤمِنونَطور(52)/33

137ـ وَ اِن كُنتُم في رَيبٍ مِمّا نَزَّلنا عَلى عَبدِنا فَأْتوابقره(2)/23

139ـ أتَتَّخِذُنا هُزُوا قالَ أعوذُ بِاللّهِ أن أكونَ مِنَ الجاهلينبقره(2)/67

142ـ و مِنَ النّاسِ مَن يَعبُدُاللّهَ عَلى حَرفٍ فَاِن أصابَهُحج(22)/11

144ـ اِنَّ الَّذينَ يَكتُمونَ ما أنزلَ اللّهُ مِنَ الكِتابِ...بقره(2)/174

144ـ ... ألّذييَجِدونَه مَكتوبا في التَّوراةِ و الاِنجيلِ...اعراف(7)/157

144ـ ... لِمَ تَكفُرونَ بِآياتِ اللّهِ و أنتُم تَشهَدونَآل‏عمران(3)/70

144ـ يا أهلَ الكِتابِ لِمَ تَلبِسونَ الحقَّ بِالباطلِآل‏عمران(3)/71

144ـ ... أفَتُؤمنونَ بِبَعضِ الكتابِ و تَكفُرونَ بِبَعضٍ...بقره(3)/85

145،147ـ و قالَ الرَّسولُ يا ربِّ اِنَّ قَومي اتَّخذوا هذافرقان(25)/30

145ـ أفَتَطمَعونَ أن يُّؤمِنوا لَكُم و قَد كانَ فَريقٌ مِنهُمبقره(2)/75

146ـ اِذا جاءَكَ المُنافِقونَ قالوا نَشهَدُ اِنَّكَ لَرَسولُ اللّهِمنافقون(63)/1

146ـ وَالَّذينَ اتَّخَذوا مَسجِدا ضِرارا و كُفرا و تَفريقاتوبه(9)/107

148ـ يا أيُّهَاالَّذينَ آمَنوا اِن جاءَكُم فاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنواحجرات(49)/6

149ـ ... سَمّاعونَ لِقومٍ آخَرينَ لَم يَأتوكَمائده(5)/41

149ـ يُحَرِّفونَ الكَلِمَ مِن بَعدِ مَواضِعِهمائده(5)/41

149ـ مِنَ الَّذينَ هادوا يُحَرِّفونَ الكَلِمَ عَن مَواضِعِه ...نساء(4)/46

151ـ ... قُل ما يَكونُ لي أن اُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسييونس(10)/15

1152ـ اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظونَحج(22)/9

1152ـ ... و اِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌفصلت(41)/41

1152ـ ... فَاعلَموا أنَّكُم غَيرُ مُعجِزِي اللّهِ ...توبه(9)/3

فهرست احاديث

گوينده حديث           صفحه

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : نَحنُ المُجادلونَ في دينِ اللّه31

امام صادق عليه‏السلام :... لَم يُنهَ عَنهُ مُطلقا و لكِنَّهُ نَهى عَنِ الجدال بِغَيرِ الَّتي ...31

امام صادق عليه‏السلام : اذا أحرَمتَ فَعَلَيكَ بِتَقوَى اللّهِ، و ذِكرِاللّهِ،...32

امام صادق عليه‏السلام :اِتَّقِ المُفاخَرَةَ وَ عَلَيكَ بِوَرَعٍ يَحجِزُكَ عَن مَعاصِي...33،34

امام صادق عليه‏السلام : وَ مِنَ التَّفَثِ اَن تَتَكَلَّمَ في اِحرامِكَ بِكَلامٍ قَبيحٍ...33،34

امام صادق عليه‏السلام : فى قول الله عزوجل «لا يُؤاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ في اَيمانِكُم...35

امام على عليه‏السلام : اَن لا يُماري رَفيقاً وَ لا غَيرَهُ37

ابن عباس: ... تُماري صاحِبَك حتّى تُغضِبَهُ38

الحسن:الجدالُ الاختلافُ فِي الحج 38

عطاءقال: ...و الجدالُ اَنْ تُجادِلَ صاحِبَك حتّى تُغضِبَهُ و يُغضِبَك38

جابربن زيد قال: لَيسَ لَكَ اَنْ تُمارِيَ صاحِبَك حتّى تُغضِبَهُ38

امام رضا عليه‏السلام :الجِدالُ: المِراء، تُماري رَفيقَكَ حَتّى تُغضِبهُ....38

امام صادق عليه‏السلام : لا اِنَّما أرادَ بهذا اِكرامَ أخيهِ، اِنَّما ذلك ماكان...39،40

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : لا تُمارِ أخاك و لا تُمازِحه 40

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : مَن تَرَكَ المراءَ و هو مُحِقٌّ بَنَى اللّهُ له بيتا في أعلى الجنةِ...41

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : من جادَلَ في خصومةٍ بِغيرِ علمٍ لَم يَزَل في سَخَطِ اللّهِ...41

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : لا تُمارِ أخاك و لا تُمازِحه و لا تَعِدهُ مَوعِدا فتُخلِفَه41

امام على عليه‏السلام : المراءِ بَذرُ الشَّر41

امام صادق عليه‏السلام : لا تُماريَنَّ حليما و لا سَفيها، فَاِنّ الحليمَ يَقليك ...41

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : ماعَهِدَ اِلَيَّ جَبرَئيلُ عليه‏السلام في شَيءٍ ماعَهِدَ اِلَيَّ في مُعاداةِ...41

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :قال جبرئيل :يا محمّدُ اِتَّقِ شَحناءَ الرِّجال و عَداوَتَهُم42

امام صادق عليه‏السلام : مَن زَرَعَ العَداوَةَ حَصَدَ مابَذَرَ42

امام صادق عليه‏السلام : ايّاكُم و المُشارَّةً فَاِنَّها تُورِثُ المَعَرَّةَ و تُظهِرُ المُعوِرَةَ42

امام على عليه‏السلام : ايّاكُم و المِراءَ و الخُصومةَ فَانَّهما يُمرضان‏القلوبَ على‏الاَخوان42

اميرالمؤمنين عليه‏السلام :وَ مَن قال لِمُسلمٍ قولاً يُريدُ بِه اِنتِقاصَ مُرُوئَتِه ...43

امام صادق عليه‏السلام : ايّاك و مُلاحاةَ الرّجال.43

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : اِنّما هلك مَن كان قبلَكُم بهذا، ذَروا المراء فانَّ المؤمن ...45

فهرست منابع

ترجمه قرآن ـ ناصرمكارم شيرازى، 1378 ش.

ترجمه قرآن ـ محمد كاظم معزى، 1372 ش.

فرهنگ لغات

اساس‏البلاغه ـ ابى‏القاسم محمدبن عمر الزمخشرى، دارالفكر، بيروت، 1409 ق.

التعريفات ـ على‏بن محمد جرجانى، انتشارات ناصرخسرو، تهران.

فرهنگ لغات قرآن ـ محمد قريب، انتشارات بُنياد، تهران 1360 ش.

قاموس قرآن ـ سيد على‏اكبر قرشى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1364 ش.

لسان العرب ـ ابن منظور، دار احياءالتراث العربى، بيروت، 1405 ق.

لغت‏نامه‏ى دهخدا ـ جمعى از نويسندگان ـ تهران.

مجمع‏البحرين (6ج) - فخرالدين الطريحى، مكتبه مرتضويه، تهران، 1395 ق.

معارف و معاريف (دايرة‏المعارف جامع اسلامى) ـ سيدمصطفى حسينى دشتى، مؤسسه‏ى فرهنگى آرايه، تهران 1371ش.

معجم مقاييس اللغة ـ ابن فارس، تهران و قم، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404 ق.

المفردات فى غريب‏القرآن ـ ابى‏القاسم حسين بن محمد (راغب اصفهانى)، مكتبة‏ى مرتضوى، تهران.

تفسير

تفسيرالقرآن‏الكريم ـ اسماعيل ابن كثير، دارالمعرفة، بيروت، 1992 م.

جوامع الجامع ـ الفضل‏بن‏الحسن‏الطبرسى، دانشگاه‏تهران، تحقيق ابوالقاسم گرجى.

في ظلال‏القرآن ـ سيد قطب، دارالشروق، بيروت، 1406 ق.

مجمع‏البيان،الفضل‏بن‏الحسن‏الطبرسى،تحقيق سيدهاشم رسولى‏محلاتى، مؤسسة التاريخ العربى، بيروت، 1412 ق.

الميزان فى تفسيرالقرآن ـ محمدحسين طباطبايى، بيروت، 1417 ق.

المنار ـ رشيدرضا، دارالمعرفة بيروت، 1960 م.

علوم قرآنى

الاتقان في علوم‏القران ـ جلال‏الدين سيوطى، ترجمه‏ى مهدى حايرى قزوينى، اميركبير، تهران، 1363 ش.

اسباب النزول ـ سيد محمد باقر حجتى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1374ش.

تاريخ قرآن‏كريم ـ سيدمحمد باقر حجتى، دفتر نشرفرهنگ اسلامى، تهران، 1374 ش.

تدوين قرآن ـ على‏كورانى، مترجم: سيد محمود عظيمى.

التمهيد فى علوم‏القرآن ـ محمدهادى معرفت، مؤسسة‏النشرالاسلامى، قم، 1417ق.

صيانة‏القرآن من‏التحريف ـ محمدهادى معرفت، مؤسسة‏النشرالاسلامى، قم، 1418ق.

علوم قرآنى ـ محمدهادى معرفت، مؤسسه فرهنگى‏انتشاراتى «التمهيد»، قم، 1378 ش.

هدى الفرقان فى علوم‏القرآن ـ غازى عناية، عالم الكتب بيروت، 1996 م.

حديث

تحف‏العقول ـ ابى‏محمد الحسن بن على بن‏الحسين بن شعبة‏الحرّانى،

كتابفروشى‏اسلاميه،تهران،تصحيح و ترجمه على‏اكبر غفارى، 1400ق .

الكافى ـ محمد بن يعقوب الكلينى الرازى، دار الاسوة للطباعة و النشر،تهران، 1376ش.

الفروع من‏الكافى - ثقة‏الاسلام ابى جعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق الكلينى الرازى.

الكتاب المُصَنَّف ـ ابى‏بكر عبدالله بن محمد بن ابى شيبة الكوفى العبسى، متوفى 235،تحقيق: محمد عبدالسلام شاهين،بيروت.

مجموعه‏ى ورام ـ ابوالحسين ورام‏بن‏ابى‏فراس، ترجمه‏ى محمدرضا عطايى، انتشارات آستان قدس رضوى، 1375ش.

مستدرك‏الوسائل ـ حاج ميرزاحسين‏النورى، تحقيق و چاپ مؤسسة آل‏البيت لاحياء التراث، قم، 1407ق.

من لا يحضره‏الفقيه ـ شيخ صدوق ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه قمى، تصحيح على اكبر غفارى، جامعه‏ى مدرسين قم، 1404ق.

ميزان الحكمة ـ محمد محمدى رى شهرى، مكتب الاعلام الاسلامى، قم، 1362 ش.

وسائل‏الشيعة ـ الامام الشيخ محمد بن الحسن‏الحرالعاملى، تحقيق شيخ عبدالرحيم الربانى الشيرازى،بيروت، داراحياءالتراث‏العربى، 1403ق.

فقهى و ...

تحرير الوسيلة(با ترجمه) - سيد روح‏الله خمينى، چاپ دفتر انتشارات‏اسلامى وابسته به جامعه‏ى مدرسين حوزه‏ى علميه‏ى قم، 1368.

جواهرالكلام ـ شيخ محمد حسن نجفى، چاپ بيروت.

كتاب الاخلاق ـ سيد عبدالله شُبّر، ترجمه‏ى محمدرضا جباران،هجرت، قم، 1380 ش.

مستندالشيعه ـ ملا احمد نراقى، مؤسسة آل‏البيت (ع) لاحياءالتراث، قم، 1417ق.

المنطق ـ محمد رضا مظفر، مترجم: منوچهرصانعى دره‏بيدى، حكمت، تهران، 1404 ق.

منية‏المريد فيآداب‏المستفيد - زين‏الدين بن على بن‏احمدالعاملى‏الشامى،

قم،مجمع‏الذخائرالاسلامية،اعداد السيد احمدالحسينى، 1402ق.

نقش ائمه در احياء دين ـ سيد مرتضى‏عسكرى، مجمع علمى‏اسلامى، تهران، 1374 ش.

پى‏نوشتها:‌


1- منافقون/1.
2- توبه/107.
3- برگرفته از اسباب النزول، سيد محمد باقر حجتى، ص58ـ55.
4- فرقان/30.
5- حجرات/6.
6- مائده/41.
7- نساء/46.
8- آل‏عمران/78، بقره/75، مائده/13.
9- آيا تحريف قرآن كم اهميت‏تر از پيروزى رومى‏ها بر ايرانيان بوده كه قرآن پيروزى آن‏ها را مطرح كرده‏است (روم/3ـ2).
10 نجم/4ـ3.
11- يونس/15.
12- حاقة/47ـ44.
13- حج/9. حافظ اسم فاعل است و دلالت بر شغل بودن مى‏كند مثل كاتب كه شغل او نوشتن است لذا بايد طورى ترجمه شود كه معناى اشتغال از آن فهميده شود.
14- فصلت/42.
15- توبه/3.