مقدمه
بسم
الله الرحمن الرحمن الرحيم
الحمدالله رب العالمين و الصلواة على اشرف الانبياء و المرسلين و على
اهل بيته الاطيبين و الائمة الهداة المهديين المعصومين
قرآن كريم درياى بى پايان معارف الهيه است ، و هرگز وسع و توان فكرى ما
نمى تواند بر آن احاطه كند.
دعوى اينكه ما بتوانيم همه ارزشها و ضد ارزشهاى انسانى را از قرآن كريم
استنباط و استخراج كنيم به هيچوجه صحيح نيست .
آنچه در اين مجموعه گرد آمده نتيجه تحمل رنج فراوان در تتبع و تاءمل و
جستجو در سرتاسر قرآن كريم است كه با بهره گيرى از تفاسير و احاديث
تفسيريه به فارسى ترجمه و تبيين شده است .
اگر چه در برخى از موارد به نقل حديث نيز مبادرت شده ، ولى بطور كلى
براى احاديث وارده در ارزشها و ضد ارزشهاى انسانى از پيامبر اكرم (صلى
الله عليه و آله و سلم ) و ائمه معصومين (عليه السلام ) كه
((ثقل )) ديگر است كتاب
مستقل ديگرى در نظر گرفته ايم كه متمم همين كتاب است .
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
انى
تارك فيكم الثقلين ، كتاب الله و عترتى ، لن تضلوا ما ان تمسكتم بهما
من ((دو ثقل ))، دو چيز
سنگين در ميان شما مى گذارم كه كتاب خدا، و عترت من است ، اگر به آن دو
تمسك جوئيد هرگز گمراه نشويد)
اكنون به فضل الهى كتاب جامع كبير احاديث وارده در فضائل و رذائل
انسانى در دست تاءليف است ، و اگر خدا بخواهد بحول و قوه الهى با تتبع
كامل حاوى همه احاديث اخلاقيه خواهد بود، و با ارائه متون و اسانيد
احاديث ماءثوره از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) و ائمه
طاهرين (عليهم السلام ) در كنار آيات قرآنيه زمينه تحقيق در مسائل
اخلاقيه را يكجا آماده خواهد كرد.
ان شاء الله تعالى پس از تكميل ، برگزيده اى از آنها را نيز به فارسى
به عنوان متمم و مكمل كتاب حاضر تنظيم و در دسترس عموم قرار خواهيم
داد.
اين كتاب داراى دو بخش است
بخش اول : ارزشها
بخش دوم : ضد ارزش ها، كه به ترتيب حروف تهجى قرار داده شده است .
در خاتمه از درگاه خداوند سبحان براى مرحوم دانشمند ارجمند الهى قمشه
اى ، كه از تعبيرات رسا و لطيف ايشان در ترجمه برخى از آيات شريفه كه
در مواردى از اين كتاب استفاده شده طلب مغفرت و علو درجات نموده و براى
فاضل محترم آقاى سيد ابو محمد مرتضوى كه در تصحيح آن مساعدت نموده اند
خواستار مزيد توفيقات مى باشم .
و نيز از كسانى كه آيات الهيه را كه در اين مجموعه آمده است در جان و
دل خود جاى داده و روح خود را در معرض تجلى آنها قرار مى دهند. تقاضا
دارم از درگاه الهى مسئلت نمايند توفيق خدمت بيشتر ارزانى فرمايد، و از
عمل به آنچه بر قلم جارى مى گردد بى نصيب نسازد.
ابو طالب تجلیل التبريزى
حوزه علميه قم - 11 رجب 1405 هجرى قمرى
13/1/64
ارزشها در قرآن
اسلام
عبارت است از اقرار به وحدانيت خداى تبارك و تعالى ، و به نبوت
خاتم الانبياء محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) و به حقانيت آنچه از
ناحيه خدا براى مردم آورده است .
با اقرار شخص به زبان كه به آن اسلام تحقيق مى يابد تمام احكام مسلم ،
در همه ابواب فقه بر او مترتب مى گردد، اگر چه در باطن ، شخص فاقد
ايمان باشد.
در
((اصول كافى
)) حديث
شماره 1498 به سندى كه على التحقيق صحيح است از قاسم صيرفى روايت كرده
كه از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود:
((با
اسلام خون حفظ مى شود و نكاح زنان مسلمان جائز مى گردد (ولى ) ثواب در
برابر ايمان است
)).
همچنين در
((اصول كافى
))
حديث شماره 1503 با سند صحيح از حضرت صادق (عليه السلام ) روايت مى كند
كه فرمود:
((اسلام شهادت لا اله الا الله و
تصديق پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) است ، و با آن خونها
حفظ مى شود و ازدواجها و ميراثها جريان مى يابد، و انبوه مردم بر ظاهر
اسلام هستند
)).
ايمان هدايت واقعى است ، و ثبات حقيقتى كه اسلام اقرار به آنست در دلها
مى باشد، حقيقتى كه عمل نيز از آن حكايت مى كند.
اسلام دين فطرت و خلقت است ، و تمام موجودات عالم به خدا اسلام دارند.
افغير دين الله يبغون و له اسلم من فى السماوات و الارض طوعا و كرها و
اليه يرجعون
(1)
((آيا غير دين خدا را مى جويند در حالى كه به او
اسلام آورده هر آنچه كه در آسمانها و زمين است به اختيار يا به اجبار،
و به سوى او بر مى گردند
)).
تفسير: اسلام در اين آيه به معنى شهادت به وحدانيت خداست كه به ارتكاز
و فطرت همه كس داراى آن مى باشند، ولى در حالت اختيار برخى معترف و
برخى منكر آن مى باشند، آن كس هم كه منكر است به حسب فطرت و ارتكاز كه
به اجبار در خلقت او نهاده شده به آن معترف است ، اگر چه در زبان منكر
آن باشد.
و به همين جهت است كه به انكار وحدانيت خدا كفر گفته مى شود، زيرا كفر
به معنى ستر و پوشانيدن است ، و كافر كسى است كه آنچه را كه غريزه و
فطرت او بر آن شهادت دارد پنهان كند و مستور نمايد و از اقرار به آن سر
باز زند.
دين اسلام متضمن سعادت انسانها در همه شؤ ون زندگى و محتوى تعيين خط
مشى در همه ابعاد گوناگون زندگى انفرادى و اجتماعى انسانهاست و انسانها
را بسوى كمالات نفسانى و اجتماعى رهبرى نموده و آنها را به عاليترين
قله درجات انسانيت ارتقاء مى بخشد.
دين اسلام دينى است كه بر خاتم الانبياء محمد المصطفى (صلى الله عليه و
آله و سلم ) نازل شده و ناسخ تمام اديان گذشته است كه خدا بعد از نزول
آن هيچ دين ديگرى را از كسى نمى پذيرد.
قرآن مى فرمايد:
ان
ادين عندالله الاسلام
(2)
((به تحقيق دين پيش خدا اسلام است
)).
و من
يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين
(3)
((هر كس دين ديگرى جز اسلام طلب كند و هرگز از
او پذيرفته نمى شود و در آخرت از زيانكاران است
)).
دين اسلام همانا دين كامل الهى است كه سلسله اديان الهيه كه به سير
زمان در تاريخ بشر به تدريج نازل شده به آن منتهى شده است .
قرآن مى فرمايد:
اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا(4)
((امروز دين خود را بر شما كامل كردم ، و نعمت
خود را بر شما تمام نمودم ، و دين اسلام را براى شما پسنديدم
))(5)
.
ايمان
ايمان در قرآن كريم و احاديث اسلاميه اعم از سنى و شيعه به معنى
:
((اعتقاد قلبى به وحدانيت خدا، و نبوت پيامبر
اسلام ، و حقانيت آنچه از ناحيه خدا به رسالت آورده است
))، مى باشد.
فرق بين ايمان و اسلام آن است كه اسلام گفتار و اقرار به زبان است ولى
ايمان اعتقاد درونى مى باشد.
قرآن مى فرمايد:
قالت
الاعراب امنا قل لم تومنوا ولكن قولوا اسلمنا ولما يدخل الايمان فى
قلوبكم
(6) .
((اعراب گفتند ما ايمان آورديم ، بگو! ايمان
نياوريد ولى بگوئيد: اسلام آورديم ، و هنوز ايمان در دلهاى شما داخل
نشده است
)).
هر كدام از اسلام و ايمان اثر خاصى دارد، اسلام معيار ترتب احكامى است
كه با آنها مسلمان از كافر در تمام ابواب فقه امتياز مى يابد، اسلام
مناط نفى كفر از شخص و الحاق او به ملت قرآن و امت خاتم الانبياء (صلى
الله عليه و آله ) است .
ايمان منفك از عمل نبوده
بلكه عمل جزء آن است
در اصول كافى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده است كه
فرمود:
الايمان هوالا قرار باللسان و عقد فى القلب و عمل بالاركان
(7) .
((ايمان عبارت است از اقرار به زبان و اعتقاد در
قلب و عمل به اركان
)).
لذا اين سؤ ال براى ما مطرح مى شود كه : آيا عمل جزو ايمان است يا نه ؟
جواب : از احاديث شريفه
((چهار
))
پاسخ براى اين سؤ ال استفاده مى شود:
1 - ايمان عمل است طبق حديث شماره 1512، اصول كافى .
2 - ايمان اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل است .
(مركب از سه جزء طبق حديث شماره 1508، اصول كافى .
3 - ايمان در قلب است و عمل مصدق آنست طبق حديث شماره 1507، اصول كافى
كه به سند صحيح از حضرت ابى جعفر الباقر (عليه السلام ) نقل نموده كه
فرمود:
((ايمان آنست كه در قلب مستقر شود و
انسان را بسوى خداى عزوجل بكشاند، و عمل به طاعت خدا و تسليم به امر او
آن را تصديق كند
)).
حاصل جمع بين احاديث آنست كه ايمان مانند خون است كه از قلب سرچشمه
گرفته و در تمام عروق و شرائين اعضاى بدن جريان مى يابد.
ايمان حيات معنوى انسان است و حيات هرگاه در قلب داخل شد به همه اعضاء
جريان مى يابد و حيات اعضاء از حيات قلب منفك نبوده بلكه منتشر به
اعضاء شده و بر آنها تقسيم مى شود هرگاه قلب به خدا و عذاب و ثواب او و
بهشت و آتش ، مؤمن و معتقد باشد هر عضوى از اعضاى بدن را به سوى طاعت
خدا و اجتناب از معصيت مى خواند.
بسيارى از آيات قرآنى كه ايمان را ستوده و مدح كرده است تواءم با آن ،
عمل را هم ذكر كرده است .
در سوره محمد آيه ، 11 و 12 مى فرمايد:
ذلك
بان الله مولى الذين امنوا و ان الكافرين لا مولى لهم ان الله يدخل
الذين امنوا و عملوا الصالحات جنات تجرى من تحتها الانهار
((آن به اين جهت است كه خدا مولاى كسانى است كه
ايمان دارند، و كافران مولى ندارند، همانا خدا كسانى را كه ايمان داشته
و به اعمال صالحه عمل كرده اند در بهشت هائى وارد مى كند، كه نهرها از
زير آنها جارى است
)).
آرى اگر كسى ايمان نداشت از ولايت الهيه خارج ، و از نعيم آخرت محروم
است .
در تحقيق ايمان به عقيده ما اعتقاد به امامت و وصايت ائمه معصومين
(عليهم السلام ) شرط است ، اگر چه در تحقيق اسلام حب و ولاء اهل بيت
عصمت و طهارت كه از ضروريات اسلام است ، و تمام فرق اسلامى جز خوارج به
آن اعتقاد دارند كافى است ، و همه فرق اسلامى جز خوارج و نواصب و مجسمه
محكوم به اسلام هستند.
در اصول كافى باب
((دعائم الاسلام
)) روايات متعددى نقل نموده كه يكى از اركان
اسلام ولايت است .
از جمله صحيحه فضيل بن يسار از حضرت باقر (عليه السلام ) است كه فرمود:
بنى
الاسلام على خمس على الصلاة و الزكاة والصوم و الحج و الولاية و لم
يناد بشى ء كما نودى بالولاية فاخذ الناس باربع و تركوا هذه
((اسلام بر پنج اصل بنا گذاشته شده ، نماز و
زكات و روزه و حج و ولايت ، و به هيچكدام به قدر ولايت دعوت نشده ، پس
مردم چهار اصل را گرفتند و اصل ولايت را ترك كردند
فضيلت ايمان
والذين امنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة و اجر كبير(8)
((براى كسانى كه ايمان آورده ، و اعمال صالحه
بجاى آورده اند آمرزش و پاداش بزرگ است
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات لهم اجر غير ممنون
(9)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه بجاى
آورده اند پاداش بى پايان (يا بى منت ) است
)).
و
نجينا الذين امنوا و كانوا يتقون
(10)
((نجات داديم آنان را كه ايمان آورده و تقوا مى
ورزند
)).
فاما
الذين امنوا و عملوا الصالحات فيدخلهم ربهم فى رحمته
((اما كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالحه به
جاى آورده اند پروردگارشان آنان را در رحمت خود وارد مى سازد
)).
ان
الله يدخل الذين امنوا و عملوا الصالحات جنات تجرى من تحتها الانهار(11)
((خدا كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالحه
انجام داده اند در بهشت ها كه نهرها از زير آنها جارى است وارد مى سازد
)).
وعد
الله الذين امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و اجرا عظيما(12)
((خدا كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالحه
بجاى آرند، آمرزش و پاداش بزرگ وعده داده است
)).
فالذين امنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة و رزق كريم
(13)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه
انجام داده اند آمرزش و روزى با كرامت است
)).
و ان
الله لهاد الذين امنوا الى صراط مستقيم
(14)
((خدا كسانى را كه ايمان آورده اند به سوى راه
راست هدايت كننده است
)).
فالذين امنوا و عملوا الصالحات فى جنات النعيم
(15)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه انجام
داده اند، در بهشت هاى نعمت خواهند بود
)).
وعد
الله الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض
(16)
((خدا وعده داده است ، كسانى از شما را كه ايمان
آورده و اعمال صالحه انجام دهند بطور حتم در زمين (هنگام ظهور مهدى (ع
)) جايگزين (قدرتمندان )، خواهد ساخت
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات و اخبتوا الى ربهم اولئك اصحاب الجنة هم
فيها خالدون
(17)
((همانا كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه
بجاى آرند و به پروردگار خود تواضع كرده اند اهل بهشتند، و هميشه در آن
جايگزين خواهند بود
)).
و
لاجر الاخرة خير للذين امنوا و كانوا يتقون
(18)
((پاداش آخرت بهتر است براى كسانى كه ايمان
آورده و تقوا مى ورزند
)).
ان
الله يدافع عن الذين امنوا(19)
((خدا از كسانى كه ايمان آورده اند دفاع مى كند
)).
ان
الله يدخل الذين امنوا و عملوا الصالحات جنات تجرى من تحتها الانهار
يحلون فيها من اساور من ذهب ولولوء او لباسهم فيها حرير وهدوا الى
الطيب من القول وهدوا الى صراط الحميد(20)
((خدا كسانى را كه ايمان آورند و اعمال صالحه
انجام دهند در بهشت ها كه نهرها از زير آنها جريان دارد وارد خواهد
ساخت ، با دستبندهائى از طلا و لؤ لؤ تزيين شوند، و جامه هاى حرير
بپوشند، و به گفتار پاكيزه و راه پسنديده هدايت شوند
)).
الذين امنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غير ممنون
(21)
الذين امنوا و عملوا الصالحات لهم اجر غير ممنون
(22)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام
دهند پاداش بى پايان (يا بى منت ) است
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات لهم جنات النعيم
(23)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام
داده اند بهشت هاى نعمت خواهد بود
)).
اما
الذين امنوا و عملوا الصالحات فلهم جنات الماءوى
((براى كسانى كه ايمان آورده اند و اعمال صالح
بجاى آورده اند بهشت هاست كه در آنها ماءوى گزينند
)).
الذين امنوا ولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن
(24)
((كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به ظلم
نپوشانند (از عذاب الهى ) براى آنها ايمنى خواهد بود
)).
و من
يائه مومنا قد عمل الصالحات فاءولئك لهم الدرجات العلى
(25)
((كسانى كه با ايمان و اعمال شايسته بسوى
پروردگار خود درآيند درجات عاليه خواهند داشت
)).
افمن
كان مومنا كمن فاسقا لا يستؤ ون
(26)
((آيا كسى كه مؤمن باشد مانند كسى است كه فاسق
باشد؟! آنها مساوى نيستند
)).
والمؤمنون بالله و اليوم الاخر اولئك سنوتيهم اجرا عظيما(27)
((مؤمنان به خدا و روز قيامت را به زودى پاداش
بزرگ خواهيم داد
)).
والذين امنوا و عملوا الصالحات فى روضات الجنات لهم ما يشاؤ ن عند ربهم
ذلك هو الفضل الكبير(28)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح بجاى آرند
در باغهاى بهشت خواهند بود، براى آنان است پيش پروردگار خود آنچه
بخواهند، همانا آن فضل بزرگ است
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات لهم جنات تجرى من تحتها الانهار ذلك
الفوز الكبير(29)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه
انجام دهند بهشت ها است كه نهرها از زير آنها جريان دارد، همانست سعادت
بزرگ
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية
(30)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح بجاى آورند
آنان بهترين خلق هستند
)).
و من
يومن بالله و يعمل صالحا يدخله جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها
ابدا قد احسن الله له رزقا(31)
((هر كس به خدا ايمان داشته و عمل صالح بجاى
آورد او را در بهشت ها كه نهرها از زير آنها جريان دارد در مى آورد، و
بطور ابدى و جاويدان در آنها جايگزين خواهد بود، همانا خدا روزى او را
نيكو ساخته است
)).
فمن
يومن بربه فلا يخاف بخسا ولا رهقا(32)
((هر كس به پروردگار خود ايمان آورد نه از كاهش
مى ترسد و نه از ستم
)).
و من
يكفر بالايمان فقد حبط عمله و هو فى الاخرة من الخاسرين
(33)
((هر كس به ايمان كافر شود عمل او تباه شده ، و
او در آخرت از زيانكاران خواهد بود
)).
فمن
يكفر بالطاغوت و يؤ من بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى
(34)
((هر كس به طاغوت كفر ورزيده و به خدا ايمان
آورد به تحقيق به ريسمان محكم چنگ زده است
)).
و من
يؤ من بالله و يعمل صالحا يكفر عنه سيئاته و يدخله جنات تجرى من تحتها
الانهار خالدين فيها ابدا ذلك الفوز العظيم
(35)
((هر كس به خدا ايمان آورده و عمل صالح انجام
دهد، گناهان او را مى زدايد، و او را در بهشت هائى وارد مى سازد، كه
نهرها از زير آنها جارى است ، هميشه در آنها خواهد بود، همانست سعادت
بزرگ
)).
و من
يؤ من بالله يهد قلبه و الله بكل شى ء عليم
(36)
((هر كس به خدا ايمان آورد قلب او را هدايت مى
كند، خدا به هر چيز داناست
)).
من
امن بالله واليوم الاخر و عمل صالحا فلا عليهم و لا هم يحزنون
(37)
((آنانكه به خدا و روز قيامت ايمان آوردند، و
عمل صالح انجام دهند بر آنها ترسى نبوده و محزون نخواهند شد
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات و اقامواالصلوة و اتواالزكوة لهم اجرهم
عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون
(38)
((پاداش كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه
بجاى آرند و نماز را برپا دارند و زكات بدهند پيش پروردگار آنهاست ،
ترسى بر آنها نبوده و محزون نمى شوند
)).
فاما
الذين امنوا و عملواالصالحات فيوفيهم اجورهم
(39)
و
اما الذين امنوا و عملواالصالحات فيوفيهم اجورهم
(40)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه بجاى آرند
خدا مزد آنها را خواهد داد
)).
والذين امنوا و عملواالصالحات سندخلهم جنات تجرى من تحتها الانهار
خالدين فيها ابدا لهم فيها ازواج مطهرة و ندخلهم ظلا ظليلا(41)
((بزودى كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالحه
انجام دهند، در بهشت ها درآوريم كه نهرها از زير آنها جريان دارد،
هميشه در آنها جايگزين خواهند بود. همسران پاكيزه براى آنهاست ، و آنها
را در سايه (رحمت ) پايدار در آوريم
)).
فاما
الذين امنوا و اعتصموا به فسيدخلهم فى رحمة منه
(42)
((خدا كسانى را كه به خدا ايمان آورده و به او
پناه برند، به زودى در رحمت خود وارد خواهد ساخت
)).
الذين امنوا ولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن وهم مهتدون
(43)
((كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را با ظلم
نپوشانند براى آنها ايمنى خواهد بود، و آنها هدايت يافتگانند
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات يهديهم ربهم
(44)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه بجاى آرند
پروردگارشان آنها را هدايت مى كند
)).
انما
يعمر مساجد الله من امن بالله و اليوم الاخر و اقام الصلوة و اتى
الزكاة ولم يخش الا الله
(45)
((به تحقيق مساجد خدا را كسانى آباد مى كنند كه
به خدا و روز قيامت ايمان داشته نماز بپا دارند، و زكات دهند، و جز از
خداى نترسند
)).
الا
من تاب و امن و عمل صالحا فاولئك يدخلون الجنة
(46)
((كسانى كه توبه كرده و ايمان آورند و عمل صالح
بجاى آرند داخل بهشت مى شوند
)).
و
انى لغفار لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدى
(47)
((من بسيار آمرزشگرم براى كسى كه توبه كند، و
ايمان آورده و عمل صالح نمايد سپس هدايت يابد
)).
فاما
من تاب و امن و عمل صالحا فعسى ان يكون من المفلحين
(48)
((هركس كه توبه كند و ايمان آورده و عمل صالح
انجام دهد، اميد است كه از رستگاران باشد
)).
ثواب
الله خير لمن امن و عمل صالحا(49)
((ثواب خدا بهتر است براى كسى كه ايمان آورده و
عمل صالح انجام دهد
)).
الا
من امن و عمل صالحا فاولئك لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فى العرفات
امنون
(50)
(( كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند،
در برابر عملكرد خويش پاداش دو برابر دريافت خواهند كرد، و در منازل
بهشتى خواهند آرميد
)).
ليدخل المؤمنين و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها و
يكفر عنهم سياتهم و كان ذلك عندالله فوزا عظيما(51)
((تا خدا مردان و زنان مؤمن را در بهشت ها در
آورد كه نهرها از زير آنها در جريان است ، و بطور ابد در آنها جايگزين
باشند و آن نزد خدا سعادت بزرگ است
)).
ثم
ننجى رسلنا والذين امنوا كذلك حقا علينا ننج المؤمنين
(52)
((سپس نجات مى دهيم پيامبران خود و كسانى را كه
ايمان آورده اند، چنانكه حق است بر ما كه مؤمنان را نجات دهيم
)).
ان
الذين امنوا و عملواالصالحات كانت لهم جنات الفردوس نزلا(53)
(54)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه
انجام داده اند، باغهاى بهشت مهيا شده است
)).
ان
الذين امنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا(55)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه انجام
داده اند، به زودى خداى مهربان براى آنها مهر و محبت قرار خواهد داد
)).
تفسير: يعنى خدا محبت آنها را به دلها مى اندازد، دلهاى مؤمنان ، يا
همه مردم ، در دنيا، يا آخرت ، يا هر دو، وجوهى ذكر شده است .
فاما
الذين امنوا و عملوا الصالحات فهم فى روضة يحبرون
(56)
((اما كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه انجام
داده اند در باغستانى در تنعم و خوشى خواهند بود
)).
ليجزى الذين امنوا و عملواالصالحات طوبى لهم و حسن ماب
(57)
((كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه انجام
دهند (حالت خوش تر، و) پاكيزه تر، و جايگاه نيكو براى آنها باد
)).
توضيح و تفسير: كلمه
((طوبى
))
همانطور كه در ترجمه آيه آورديم به معنى پاكيزه تر است و صيغه تفضيل از
طيب است ، ولى در اينكه مراد از آن در آيات قرآن چيست .
ده وجه گفته شده است .
در روايات شريفه آمده است كه طوبى نام درختى است در بهشت كه ريشه آن در
خانه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) و على (عليه السلام ) و
شاخه هاى آن بر اهل بهشت اشراف دارد.
(58)
والذين امنوا و عملوا الصالحات لنكفرن عنهم سيئاتهم
(59)
((بطور حتم گناهان كسانى را كه ايمان آورده و
اعمال صالحه بجاى آرند خواهيم زدود
)).
والذين امنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم فى الصالحين
(60)
((البته كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالحه
بجاى آرند در ميان صالحان وارد مى سازيم
)).
والذين امنوا و عملواالصالحات لنبوئنهم من الجنة عرفا(61)
((براى كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالحه بجاى
آورند غرفه هائى از بهشت مهيا مى سازيم
)).
ما
يفعل الله بعدا بكم ان شكرتم و امنتم
(62)
((اگر به خدا شكر گزار باشيد و به او ايمان آريد
خدا چه غرضى دارد كه شما را عذاب كند
)).
يرفع
الله الذين امنوا منكم والذين اوتواالعلم درجات
(63)
((خدا آن گروه از شما را كه ايمان آورده اند و
آنان را كه علم به آنها عطاء شده به درجات عاليه بالا مى برد
)).
ليخرج الذين امنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الى النور(64)