1- فاتحه [گشاينده]
چون قرآن با اين سوره شروع مىشود و اين سوره آغازگر قرآن است، «فاتحه»
ناميده مىشود. بخاطر حمد و ستايشى كه در اين سوره از خداوند بعمل آمده نام
ديگرش سوره «حمد» است. و نيز بنام «شكر» و «وافيه» و «نور» هم از آن ياد
مىشود. نام ديگرش «سبع المثانى» است و نيز «ام الكتاب». امام صادق(ع) فرموده
است: سورهاى كه اولش ستايش، وسطش اخلاص و آخرش نيايش است. (تفسير برهان ج 1 ص
42.)
اين سوره 7 آيه دارد و در سال سوم بعثت آمده و چهل و سومين سوره است كه در
مكه نازل شده است. بعضى هم اين سوره را اولين سوره دانستهاند.
2- بقره [گاو ماده]
در آيات 17 تا 73 اين سوره داستان فرمان خدا به بنى اسرائيل، مبنى بر كشتن و
ذبح كردن گاو، بيان شده است.
اين سوره كلا در مورد مؤمنين و مشركين و منافقين و خلقت آدم و بدعتهاى اهل
كتاب و ماجراهاى موسى و بنى اسرائيل و بناى كعبه توسط حضرت ابراهيم و نعمتهاى
خداوند و مسائل قصاص و وصيت و قتال با مشركين و نكاح و طلاق و ربا و مجادله
ابراهيم با مشركين بر سر اعتقاد به توحيد و تغيير قبله و احكامى از حج و ارث و
روزه و ... مىباشد. آية الكرسى، آيه 255 اين سوره است.
286 آيه دارد و بيشتر آياتش در مدينه و پس از هجرت نازل شده است.
3- آل عمران
عمران پدر حضرت مريم بود. خاندان عمران عبارت مىشود از عمران و همسرش و
مريم و عيسى. در آيه 33 مىخوانيم:
«خداوند، آدم و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد.»
در اين سوره، كه 200 آيه دارد و در سال سوم هجرت در مدينه نازل شده است از
توحيد و مقاومت در برابر دشمنان و مردم شناسى و در رابطه با جنگ بدر و احد و
زندگى مسلمين در آن فراز و نشيبها، سخن مىگويد. در بخشى هم ولادت مريم و عيسى
و نصارى و مجادله با اهل كتاب مطرح است و از شيوههاى عمل مخالفان و مخالفتهاى
يهوديان هم سخن به ميان آمده است و در كل، بشارتى براى اصحاب پيامبر است.
4- نساء [زنان]
در قسمتهائى از اين سوره، مسائل و احكامى درباره ازدواج با زنان و حقوق آنان
و روابط خانوادگى و حل اختلافات و مسئله ارث و طلاق و ... بيان شده است. از آيه
136 به بعد، تشريح روحيات منافقين است.
از موضوعات ديگر اين سوره، احكام نماز و جهاد و هجرت و شهادات و تجارت،
حالات اهل كتاب، و همچنين شئون جامعه اسلامى است كه بر ويرانههاى سنتهاى
جاهلى بنا مىشود. و دستورات اجتماعى اسلام در اين سوره ذكر شده است.
اين سوره در مدينه و پس از هجرت نازل شده است. و 176 آيه دارد.
5- مائده [سفره و خوان غذا]
در آيه 112 تا 115 حواريون و پيروان عيسى(ع) از او درخواست مىكنند كه براى
اطمينان بيشتر، خداوند از آسمان، خوان غذا فرود آورد. و عيسى از خداوند
مىخواهد كه:
«پروردگارا! براى ما غذائى از آسمان نازل كن تا براى اول و آخر ما عيد باشد
و نشانهاى از تو ... ».
نام ديگر سوره، «عقود» است. اين سوره داراى 120 آيه است و پس از هجرت، در
مدينه جزء آخرين سورههائى است كه نازل شده و عمدتا تاكيد آياتش بر بناى
اجتماعى اسلامى، بر پايه بينش توحيدى و مبارزه با خرافات و شركها و تاسيس روابط
صحيح اجتماعى و احكام حلال و حرام مىباشد. حرمتشراب و قمار، در آيه 90 آمد
است.
و از اين رهگذر، مسائلى از عهد و پيمان و حدود و قصاص و داستهائى از هابيل و
قابيل و از بنى اسرائيل نيز بيان شده است، كه در زمينه مسائل حقوقى و جزائى
مىباشد. مطالب مربوط به غدير خم در آيات 3 و 67 بيان شده است.
6- انعام [احشام و چهارپايان]
در قسمتهائى از آيات 136 تا 144 و رسوم و سنتهاى جاهلى را در باره گاو و
گوسفند و شتر و بز و قربانى و گوشت آن بيان كرده و در اصلاح عقائد انحرافى آنان
در مورد اين حيوانات كوشيده است.
تلاش هميشگى قرآن در اصلاح «عقيده» انسان بخصوص در مورد الوهيت و عبوديت،
در اين سوره روشن است و در همين باره به مسائلى از قبيل توحيد و نبوت و معاد و
احتجاج با مشركين و برخى وظائف شرعى پرداخته است.
اين سوره 165 آيه دارد و جز 6 آيه، بقيه در مكه و قبل از هجرت نازل شده است
و بنا به نقلى آيات 20، 23، 91، 93، 114، 140، 151، 152، 153، از اين سوره، مكى
است. اين سوره، پس از سوره «حجر» نازل شده است.
7- اعراف [جائى است ميان بهشت و جهنم]
در آيات 45 تا 48 از گروهى كه در قيامت، در اعراف خواهند بود يا مىكند و از
خطابهاى آنان با اهل بهشت، در رابطه با اعمال و پاداشها سخن مىگويد. بنا به
تفسيرى هم، اين اصحاب اعراف، ممكن است ائمه باشند كه در حديث است كه:
«نحن الاعراف» - ما اعرافيم كه ياران خود را مىشناسيم و هر كس كه ما را
بشناسد و ما او را بشناسيم وارد بهشت مىشود.(تفسير البرهان ج 2 ص 17.)
اين سوره، بيشتر روى سخن با مشركين دارد و نيز مؤمنين، و از سرنوشت انسانها
در طول تاريخ در رابطه با وفا به عهد خدائى و نيز فرجام كار انسان در آخرت، و
عذاب و پاداش و عرش و ساعت و قرآن و ... سخن مىگويد و از آيه 148 به بعد،
اشاره به رجعتى كه در قوم موسى بصورت گوساله پرستى پيدا شد مىكند. خطاب «يا
بنى آدم» چندين بار تكرار شده و لحن هشدار دهنده دارد. اين سوره در مكه و قبل
از هجرت نازل شده و 206 آيه دارد.
8- انفال [منابع و ثروتهاى عمومى در طبيعت]
در نخستين آيه اين سوره، حكم ثروتهاى عمومى و اينكه از آن كيست و چگونه و
در چه راهى مصرف مىشود، بيان شده است اين سوره به نام «بدر» هم گفته شده زيرا
پس از هجرت به مدينه و وقوع جنگ بدر در ماه رمضان، اين سوره در سال دوم هجرى
نازل شده است و متضمن مسائلى مربوط به جهاد و غنائم و انفال و هجرت مىباشد و
به تعبير امام باقر و امام صادق، سوره انفال، بريدن دماغ كفار است. كنايه از
ضربههائى كه بر آنان وارده شده است.
نزول اين سوره پس از اولين حركت مسلحانه مسلمانان (جنگ بدر) درخور تامل و
دقت است. به جمعبندى نقاط قوت و ضعف و ارزيابى عمل مسلمين پرداخته و رهنمودهاى
متناسبى مىدهد.
اين سوره 75 آيه دارد و نود و سومين سورهاى است كه نازل شده است.
9- توبه [بازگشت]
در آيه 2 سخن از اين است كه اگر مشركين از راه كج و انحرافى خويش باز گردند
و حق را بپذيرند به نفع آنهاست.
اين سوره، بخصوص در 40 آيه اول، اعلام جنگ با مشركين و منافقين و اولتيماتوم
با آنهاست و (آخرين حرف)ها را با آنها مىزند. و بخاطر همين لحن حاد، بدون «بسم
الله الرحمن الرحيم» شروع مىشود.
از آخرين سورههاى نازل شده در سال هشتم هجرى و به روايتى در سال نهم در
مدينه است و از نظر ترسيم خط مشى حكومت اسلامى با قبايل و گروهها و جناحهاى
مخالف و روش سياسى اسلام، در روابط و عملها، اهميتخاصى دارد.
روحيه شهادت طلبى مسلمين و رسيدن به «احدى الحسنيين» در آيه 52 مطرح شده
است و در آيه 107 ماجراى مسجد ضرار و توطئه منافقين بيان گرديده است.
نام ديگر اين سوره «برائت» است. بنا به اعلان برائت و بيزارى نسبت به
مشركين پيمان شكن. و بهمين جهت هم در اول سوره بسم الله ... نيست زيرا بسم الله
نشان امان و رافت است و سوره برائت، بر داشتن امان است و در آن، شمشير است.(از
على عليه السلام. به نقل مرحوم طبرسى.)
در اين سوره، مفصلا درباره منافقين بحثشده است و مشت آنان را در رابطه با
مسائل مبارزاتى و اقتصادى باز كرده است و به همين جهت نام ديگرش «فاضحه» يعنى
رسوا كننده است. داراى 129 آيه است.
10- يونس [نام يكى از پيامبران]
در اين سوره كه 109 آيه دارد و در مكه نازل شده، علاوه بر يادى از يونس
پيامبر، مسائلى در مورد توحيد و رسالت انبياء و سرگذشت امتهاى گذشته بميان آمده
است. كه قوت قلبى براى مسلمين است و عبرتى است براى مخالفان عنود و سركش. بخصوص
سرگذشت هلاكت بار فرعون و سپاه او و غرق شدنشان.