سنن النبی

علامه سید محمدحسین طباطبائی

- ۱۳ -


16آداب و سنن آن حضرت در نماز

.262 امام صادق علیه السّلام مى‏فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دو برابر نمازهاى واجب‏شبانه‏روز نماز مستحبى مى‏خواند. و دو برابر روزه واجب روزه مى‏گرفت.

.263 حنان بن سدیر گوید: عمرو بن حریث در مجلسى که من هم نشسته‏بودم از امام صادق علیه السّلام پرسید و گفت: فدایت شوم، مرا از نماز رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خبرده . فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هشت رکعت نماز نافله ظهر و چهار رکعت نماز واجب‏ظهر، و هشت رکعت نافله عصر و چهار رکعت نماز واجب عصر، و سه رکعت نمازواجب مغرب و چهار رکعت نافله آن، و چهار رکعت نماز عشا (1)، و هشت رکعت‏نماز شب و سه رکعت وتر (دو رکعت به نام شفع و یک رکعت به نام وتر) و دورکعت نافله صبح و دو رکعت نماز واجب صبح مى‏خواند.

گفتم: فدایت شوم، اگر من توانستم بیش از این مقدار نماز بخوانم، آیاخداوند مرا به زیاد خواندن نماز عذاب مى‏کند؟فرمود: نه، ولى تو را به ترک سنّت‏ عذاب مى‏نماید.

.264 امام صادق علیه السّلام در ضمن حدیثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نماز عتمه (دورکعت نماز نافله عشا که نشسته مى‏خوانند) را مى‏خواند سپس مى‏خوابید (2)مؤلّف: روایات در این باره بیش از حد تواتر است و ما به همین که ذکر شداکتفا کردیم. و از این روایات استفاده مى‏شود که نماز«وتیره»از پنجاه رکعت نمازواجب و مستحبى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‏خواند خارج است و دو رکعت آن یک‏رکعت حساب مى‏شود و به جاى نماز«وتر»تشریع شده تا اگر مرگ فرا رسید به جاى‏نماز«وتر»آخر شب به حساب آید. شاهد این مطلب روایتى است که شیخ صدوق رحمه اللّه‏از ابو بصیر نقل کرده که امام صادق علیه السّلام فرمود: «کسى که به خدا و روز جزا ایمان‏دارد باید بدون خواندن نماز وتر نخوابد . ابو بصیر گوید: عرض کردم: مقصود همان‏دو رکعتى است که بعد از نماز عشا به حال نشسته خوانده مى‏شود؟فرمود: ارى، آن‏دو رکعت به جاى یک رکعت حساب مى‏شود، و اگر کسى آن را بخواند و در آن‏شب مرگش فرا رسد مانند کسى است که نماز وتر آخر شب را خوانده باشد، و اگر هم‏نمرد وتر را در آخر شب مى‏خواند. گفتم: آیا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نیز این دو رکعت رامى‏خواند؟فرمود: نه، گفتم: چرا؟فرمود: براى آنکه به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وحى‏مى‏رسید و مى‏دانست که آیا آن شب از دنیا خواهد رفت یا نه؟و دیگران چنین علمى‏را ندارند. از همین رو بود که خودش نمى‏خواند و به دیگران دستور مى‏داد آن رابخوانند» .

البته معنى این که راوى گفت: «آیا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نیز این دو رکعت رامى‏خواند؟»این است که آیا آن حضرت آن را با عمل خود سنّت نهاد و بر آن‏‏ مداومت مى‏نمود یا نه؟.265 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در حضر و سفر[سحرگاه‏]هر شب‏سیزده رکعت نماز مى‏خواند که از آن جمله نماز وتر و دو رکعت نافله صبح بود.

.266 حضرت رضا علیه السّلام فرمود: در خروس سفید پنج خصلت از خصلتهاى‏پیامبران وجود دارد، که از جمله آنها شناختن اوقات نماز است.

.267 زراره گوید: از امام باقر علیه السّلام از وقت نماز ظهر پرسیدم، فرمود: وقتى‏سایه شاخص یک ذراع از زوال آفتاب گذشت وقت (فضیلت) نماز ظهر است. ووقت (فضیلت) نماز عصر بلند شدن سایه به مقدار دو ذراع از اول ظهر است و آن به‏اندازه چهار قدم از سایه زوال ظهر است. سپس فرمود: دیوار مسجد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏به بلندى یک قامت بود، وقتى سایه آن به اندازه یک ذراع مى‏شد آن حضرت نمازظهر را مى‏خواند، و چون به قدر دو ذراع مى‏شد نماز عصر را مى‏خواند. سپس‏فرمود: آیا مى‏دانى چرا وقت نماز به اندازه یک ذراع و دو ذراع تأخیر افتاد؟گفتم: چرا این گونه است؟فرمود: به خاطر خواندن نافله است. مى‏توانى از اول ظهر به‏خواندن نافله مشغول شوى تا وقتى که سایه شاخص به یک ذراع برسد. چون سایه به‏یک ذراع رسید نماز واجب را شروع کرده نافله را ترک مى‏کنى، و چون سایه به قدردو ذراع رسید نماز واجب عصر را شروع کرده نافله را ترک مى‏کنى.

.268 زراره گوید: از امام باقر علیه السّلام شنیدم مى‏فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز تاهنگام ظهر نمازى نمى‏خواند. چون ظهر مى‏شد و سایه به اندازه نصف انگشت‏مى‏رسید هشت رکعت (نافله ظهر) مى‏خواند، و چون سایه به قدر یک ذراع مى‏شد به‏نماز ظهر مى‏پرداخت . آن‏گاه پس از نماز ظهر دو رکعت (از نافله عصر) مى‏خواند وپیش از رسیدن وقت عصر نیز دو رکعت مى‏خواند، تا آنکه سایه به قدر دو ذراع‏مى‏شد، آن وقت نماز عصر را به جا مى‏آورد . و وقتى آفتاب غروب مى‏کرد نمازمغرب را مى‏خواند، و بعد از پنهان شدن شفق (سرخى طرف مغرب) وقت نماز عشا مى‏رسید و آخر وقت مغرب پنهان شدن شفق است و چون شفق پنهان شد وقت عشامى‏رسد. و وقت عشا تا ثلث شب امتداد دارد. و بعد از آن نماز دیگرى نمى‏خواند تاشب به نصف مى‏رسید، آن‏گاه برمى‏خاست و سیزده رکعت نماز مى‏خواند که نماز«وتر»و دو رکعت«نافله صبح»از آن سیزده رکعت بود. و چون سپیده صبح مى‏دمیدو هوا روشن مى‏شد به خواندن نماز صبح مشغول مى‏گردید (3).269 امام صادق علیه السّلام در بیان چگونگى نماز رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‏فرمود : شبهابه هنگام خواب ظرف آبى را که روى آن را پوشانده بودند بالاى سر آن حضرت ومسواک او را زیر بسترش مى‏نهادند و آن حضرت مى‏خوابید آن قدر که خدابخواهد. چون از خواب بیدار مى‏شد مى‏نشست و دیده به آسمان مى‏گرداند و آیات‏آخر سوره آل عمران: انّ فى خلق السموات و الارض. . . (آیات 190 تا 194) راتلاوت مى‏نمود. سپس مسواک مى‏کرد و وضو مى‏گرفت و به محل نماز مى‏رفت وچهار رکعت‏[از نماز شب‏]مى‏خواند، و رکوع هر رکعتش به قدر حمد و سوره‏اى‏بود که مى‏خواند، و سجودش به قدر رکوع آن طول مى‏کشید به حدى که مى‏گفتند: کى سر از رکوع برمى‏دارد و به سجده مى‏رود؟!و آن قدر در سجده مى‏ماند که‏مى‏گفتند: کى سر از سجده برمى‏دارد؟!آن‏گاه به بستر خود بازمى‏گشت و دوباره‏مى‏خوابید آن قدر که خدا بخواهد، سپس بیدار مى‏شد و مى‏نشست و دیده به آسمان‏مى‏گرداند و آیات آخر آل عمران را تلاوت مى‏نمود. آن‏گاه مسواک مى‏کرد و وضومى‏گرفت و به محل نماز مى‏رفت و به خواندن چهار رکعت دیگر از نماز شب‏مى‏پرداخت به همان نحو که قبلا خوانده بود. باز به بستر مى‏رفت و مقدارى که خدابخواهد مى‏خوابید سپس بیدار مى‏شد و دیده به آسمان مى‏گرداند و همان آیات را‏ تلاوت مى‏نمود و باز مسواک کرده، وضو مى‏گرفت و (دو رکعت شفع و یک‏رکعت) وتر را مى‏خواند و بعد از آن دو رکعت نافله صبح را مى‏گزارد و براى نمازصبح به مسجد مى‏رفت (4).270 و نیز روایت شده که آن حضرت نافله صبح را در اول سپیده دم به طوراختصار مى‏خواند، سپس براى اداى نماز صبح از منزل خارج مى‏شد.

.271 شیخ طوسى گوید: نماز رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دو رکعت است، در هر رکعت‏پس از«حمد»ایستاده پانزده مرتبه سوره‏انّا انزلناه‏را مى‏خوانى، پانزده مرتبه دیگر در رکوع، پانزده مرتبه پس از آنکه از رکوع سر برداشتى، پانزده مرتبه در سجده‏اول، پانزده مرتبه پس از سر برداشتن از سجده، پانزده مرتبه در سجده دوم و پانزده‏مرتبه دیگر پس از آنکه سر از سجده دوم برداشتى. و به همین کیفیت رکعت دوم‏را مى‏خوانى. چون سلام نماز دادى و آنچه دلت خواست تعقیب خواندى و از نمازبازگشتى، هیچ گناهى بین تو و خداى عز و جل نماند جز آنکه خداوند آن را بر توخواهد بخشید.

.272 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون ماه رمضان فرا مى‏رسید به‏نماز خود مى‏افزود، من نیز به آن مى‏افزایم، شما هم بیفزایید.

.273 محمد بن یحیى گوید: خدمت امام صادق علیه السّلام بودم که از آن جناب‏سؤال شد: آیا در ماه مبارک رمضان مى‏توان به نمازهاى نافله افزود؟فرمود: آرى، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏[شبهاى ماه رمضان‏]پس از خواندن نماز«وتیره»در مصلاّى خودمشغول خواندن نوافل‏[ماه رمضان‏]مى‏شد و فراوان نماز مى‏خواند، تا اینکه مردم‏کم‏کم پشت سر آن حضرت جمع مى‏شدند و مى‏خواستند با آن حضرت نوافل را به‏طور جماعت بخوانند، اما پس از جمع شدن مردم، حضرت آنان را رها کرده و به‏منزل مى‏رفت. چون آنان متفرق مى‏شدند، دوباره به مصلاّى خود باز مى‏گشت و مانند گذشته مشغول خواندن نوافل مى‏شد. باز چون مردم پشت سر آن حضرت جمع‏مى‏شدند[و مى‏خواستند با آن حضرت به جماعت نماز بخوانند]حضرت آنان راترک مى‏کرد و به منزل تشریف مى‏برد. این کار مکرر از آن حضرت سر مى‏زد.

.274 گروهى از اصحاب ائمّه علیهم السّلام گویند: ما از امام صادق و حضرت‏رضا علیه السّلام از نماز[رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏]در ماه رمضان پرسیدیم که چگونه بود وآن حضرت چگونه عمل مى‏کرد؟سپس همگى بالاتفاق حدیث نامبرده را چنین‏روایت کرده‏اند: چون شب اول ماه رمضان فرا رسید، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نماز مغرب وچهار رکعت نافله بعد از آن را که هر شب مى‏خواند گزارد، سپس هشت رکعت دیگربر آن افزود. و چون از نماز عشا فارغ شد، دو رکعت نماز نشسته نافله آن را خواند، و بعد از آن به پا ایستاد و دوازده رکعت دیگر نماز نافله به‏جا آورد، سپس داخل‏خانه شد. چون مردم دیدند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با فرا رسیدن ماه رمضان بر نمازهایش‏افزود، از علت آن جویا شدند، فرمود : این نمازهایى که خواندم به خاطر فضیلت ماه‏رمضان بر ماه‏هاى دیگر است.

چون شب بعد فرا رسید و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خواست نماز نافله بخواند مردم‏پشت سر آن حضرت صف کشیدند تا اقامه جماعت کنند، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به سوى‏آنان برگشت و فرمود: اى مردم، این نماز نافله است و نماز نافله با جماعت خوانده‏نمى‏شود، هر یک از شما به تنهایى نماز بخواند و آنچه را خدا در کتابش به اوآموخته بگوید. بدانید که در نمازهاى نافله جماعت نیست. پس مردم همگى متفرق‏شدند و هر یک به تنهایى نماز خود را خواند.

چون شب نوزدهم ماه رمضان فرا رسید، موقع غروب آفتاب غسل کرد ونماز مغرب را خواند، سپس چهار رکعتى که همیشه بعد از نماز مغرب مى‏خواندگزارد، بعد وارد منزل شد. چون بلال اذان نماز عشا را گفت و مردم براى نماز آماده‏شدند، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد و نماز عشا را با مردم به جماعت خواند. و پس‏ از آن دو رکعت نافله عشا را مانند شب‏هاى دیگر نشسته انجام داد، سپس ایستاد وصد رکعت نماز[نافله مخصوص شب قدر را]به جا آورد، و در هر رکعت از آن پس‏از«حمد»ده مرتبه سوره‏قل هو اللّه احدرا قرائت فرمود. پس از آنکه از صدرکعت نماز فارغ شد، به خواندن نماز شب و وتر که در سایر شب‏ها مى‏خواندمشغول گردید.

چون شب بیستم ماه رمضان فرا رسید، مانند شب‏هاى قبل آن ماه، پس از نمازمغرب هشت رکعت، و بعد از نماز عشاء دوازده رکعت نافله مخصوص ماه مبارک‏رمضان را خواند.

در شب بیست و یکم هنگام غروب آفتاب غسل کرد و عمل شب نوزدهم راانجام داد.

در شب بیست و دوم به نمازهاى خود افزود، هشت رکعت پس از نمازمغرب و بیست و دو رکعت بعد از نماز عشاء نافله مخصوص به‏جا آورد.

چون شب بیست و سوم فرا رسید باز هم مانند شب نوزدهم و بیست و یکم‏غسل کرد و مانند عمل آن دو شب را انجام داد.

سپس از حضرت راجع به نوافل یومیه (پنجاه رکعتى) پرسیدند که در ماه‏رمضان چگونه خوانده شود. فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نمازهاى شبهاى ماه رمضان را به‏اضافه نوافل پنجاه رکعتى که در غیر ماه رمضان مى‏خواند به‏جا مى‏آورد و ابدا از آن‏پنجاه رکعت چیزى کم نمى‏نمود.

مؤلف: کیفیت انجام نوافل شب‏هاى دیگر، از شب بیست و چهارم تا آخرماه، مانند شب بیست و دوم مى‏باشد، چنانکه اخبار دیگر بر آن دلالت دارد.

.275 حضرت رضا علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز اول محرم دو رکعت‏نماز مى‏خواند.

.276 یزید بن خلیفه گوید: به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: عمر بن حنظله‏ درباره وقت نمازها از شما براى ما مطالبى نقل کرده. حضرت فرمود: او بر ما دروغ‏نمى‏بندد . . . عرض کردم: عمر بن حنظله گوید: وقت نماز مغرب هنگامى است که‏قرص آفتاب پنهان شود، ولى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در مسافرت گاهى که با شتاب راه‏مى‏پیمود نماز مغرب را تأخیر مى‏انداخت و آن را با نماز عشا مى‏خواند. امام فرمود: عمر بن حنظله درست گفته است.

.277 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در شب‏هاى بارانى نماز مغرب راتأخیر مى‏انداخت و در خواندن نماز عشاء عجله مى‏فرمود و آن دو را با هم یک جامى‏خواند و مى‏فرمود: هر که به دیگران رحم نکند به او رحم نخواهد شد.

.278 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى که در سفر بود و یا کارفورى داشت، نماز ظهر و عصر را با هم مى‏خواند، و همچنین بین نماز مغرب و عشاءفاصله نمى‏انداخت.

.279 امام صادق علیه السّلام فرمود: در روزهاى بسیار گرم چون مؤذن براى گفتن‏اذان نماز ظهر اجازه مى‏خواست رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‏فرمود: ابرد، ابرد«بگذار هواخنک شود، بگذار هوا خنک شود».

مؤلف: شیخ صدوق گوید: «ابرد، ابرد»یعنى شتاب کن، شتاب کن. و آن را ازکلمه«برید»یعنى نامه‏رسان گرفته است که به سرعت راه مى‏پوید. ولى ظاهرا مراد ازآن تأخیر انداختن اذان است تا هوا خنک شود و شدت گرما بکاهد، چنانکه روایتى‏که در کتاب علاء از محمد بن مسلم نقل شده این معنى را تأیید مى‏کند. محمد بن‏مسلم گوید: امام باقر علیه السّلام در مسجد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در حالى که من داشتم نمازمى‏خواندم مرا دید. بعدا روزى به من فرمود هیچ وقت نماز واجب را در آن وقت‏نخوان. آیا نماز را در آن شدت گرما مى‏خوانى؟عرض کردم: نماز نافله بود.

.280 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه در نماز، کسى به خدمتش مى‏آمد و در کنارش‏مى‏نشست، به خاطر او نماز را کوتاه مى‏کرد و متوجه او مى‏شد و مى‏فرمود: آیا حاجتى دارى؟پس از آنکه حاجات او را برمى‏آورد، مجددا به نماز مى‏پرداخت.

.281 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون به نماز مى‏ایستاد، از ترس خدا رنگش مى‏پرید وصدایى سوزناک مانند صداى جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش مى‏رسید.

.282 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى به نماز مى‏پرداخت مانند جامه‏اى بود که روى‏زمین افتاده باشد.

.283 عایشه گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با ما سخن مى‏گفت و ما با او سخن‏مى‏گفتیم، همین که وقت نماز مى‏رسید او را حالتى دست مى‏داد که گویى نه او ما رامى‏شناسد و نه ما او را مى‏شناسیم.

.284 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز، گاهى‏[اندکى‏]به طرف راست و چپ خودنظر مى‏افکند ولى به عقب گردن نمى‏کشید و روى خود را برنمى‏گرداند.

.285 على علیه السّلام چون محمّد بن أبى بکر را والى مصر قرار داد، ضمن‏دستور العملى که براى او نوشت، فرمود: سپس مواظب رکوع و سجودت باش، زیرارسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از همه مردم نمازش کامل‏تر و در عین حال از همه سبک‏تر بود.

.286 امام صادق علیه السّلام ضمن حدیثى فرمود: وقتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گوشت میل‏مى‏کرد، بدون آنکه دست‏هاى خود را بشوید به نماز مشغول مى‏شد، ولى چون شیرمیل مى‏فرمود، پیش از آنکه دست خود را بشوید و آب در دهان بگرداند نمازنمى‏خواند.

.287 ابن سنان گوید: به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: ما مؤذّنی داریم که‏صبح نشده اذان مى‏گوید. فرمود: اگر چه صبح نشده اذان گفتن به نفع همسایگان‏است، زیرا براى نماز شب (یا آمادگى براى نماز صبح) بیدار مى‏شوند، و لیکن سنّت‏این است که هنگام طلوع فجر اذان گفته شود و میان اذان و اقامه، تنها همان دورکعت نافله فجر فاصله شود.

.288 امام صادق علیه السّلام ضمن حدیثى فرمود: چون وقت نماز داخل مى‏شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به بلال مى‏فرمود: بالاى دیوار برو و با صداى بلند اذان بگو.

.289 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روزى براى نماز از خانه بیرون‏آمد در حالى که حسین علیه السّلام را به دوش خود گرفته و به مسجد آورد و در کنار خودایستاند و مردم نیز پشت سر آن حضرت براى نماز جماعت صف کشیدند ـ وحسین علیه السّلام دیر به سخن آمده بود به طورى که مى‏ترسیدند زبان باز نکند ـ چون‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تکبیر نماز گفت حسین علیه السّلام با آن حضرت تکبیر گفت. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏وقتى تکبیر فرزندش را شنید دوباره تکبیر گفت. حسین علیه السّلام نیز تکبیر گفت، تا آنکه‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هفت بار تکبیر گفت و حسین علیه السّلام نیز تکبیر گفت. به این سبب هفت بارتکبیر گفتن در آغاز نماز سنّت گردید (5).290 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله موقع گفتن تکبیرة الاحرام و همچنین‏هنگام گفتن تکبیر براى رکوع و نیز هنگامى که سر از رکوع برمى‏داشت، دست‏ها را تابرابر گوشها بلند مى‏کرد.

.291 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را آشکار مى‏کرد و صدایش را به آن بلند مى‏نمود.

.292 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى با مردم نماز مى‏خواند«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را آشکار مى‏کرد.

.293 على علیه السّلام فرمود: هرگاه به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز حالت«خمیازه»دست مى‏داد، دست راستش را جلو دهان مى‏گرفت.

.294 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گاهى در حال نماز دست خود را به‏محاسن شریف مى‏کشید؛به آن حضرت عرض کردیم: یا رسول اللّه، شما را مى‏بینیم‏که گاهى در نماز به محاسن خود دست مى‏کشید؟!فرمود: این وقتى است که غمم‏زیاد مى‏شود و دلم مى‏گیرد.

.295 ابو سعید خدرى گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز قبل از اشتغال به قرائت«أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم»مى‏گفت.

.296 شیخ صدوق رحمه اللّه گوید: نماز رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از همه مردم کامل‏تر ومختصرتر بود، وقتى داخل نماز مى‏شد پس از گفتن«اللّه اکبر»بلافاصله مى‏گفت: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» (6).297 امام باقر علیه السّلام فرمود: دو نفر از اصحاب رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در کیفیت‏قرائت نماز آن حضرت اختلاف کردند، براى روشن شدن آن به ابىّ بن کعب نامه‏نوشتند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چند بار در نماز مکث مى‏کرد؟او پاسخ داد: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در حال قرائت دو جا مکث مى‏کرد: یکى پس از فراغت ازفاتحة الکتاب، و دیگرى پس از پایان یافتن سوره.

مؤلف: صدوق این حدیث را به طور مفصل روایت کرده و در آن آمده که‏مکث اول پس از تکبیرة الاحرام، و مکث دوم پس از فراغ از قرائت و قبل از رفتن به‏رکوع بوده است.

.298 سمره و ابىّ بن کعب روایت کرده‏اند که مکث اول رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس‏از تکبیرة الاحرام و دومى بعد از پایان یافتن سوره حمد بوده است.

.299 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز«صبح»سوره‏هایى مانند«عمّ یتسائلون»و«هل اتیک حدیث الغاشیة»[و«هل اتى على الانسان»]و«لا اقسم‏بیوم القیامة»و مانند آن را مى‏خواند. و در نماز«ظهر»مانند سوره‏هاى«سبّح اسم‏ربّک»و«و الشمس و ضحیها»و«هل اتیک حدیث الغاشیة»و مانند آن را قرائت‏مى‏کرد. و در نماز«مغرب»سوره‏هاى کوتاهترى چون«قل هو اللّه احد»و«اذا جاءنصر اللّه و الفتح»و«اذا زلزلت»را مى‏خواند. و در نماز«عشاء»آنچه در نماز«ظهر»و در نماز«عصر»آنچه در نماز«مغرب»مى‏خواند، قرائت مى‏فرمود.

.300 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در رکعت آخر نماز شب سوره«هل أتى على الانسان»را قرائت مى‏کرد.

.301 روایت شده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در سه رکعت آخر نماز شب (شفع ووتر) نه سوره را مى‏خواند: در رکعت اول سوره«الهیکم التکاثر»و«انا انزلناه»و«اذازلزلت»، و در رکعت دوم: «الحمد (7)»و«و العصر»و«اذا جاء نصر اللّه»، و در یک‏رکعت وتر«قل یا ایها الکافرون»و«تبّت»و«قل هو اللّه احد».

.302 امام صادق علیه السّلام فرمود: قنوت در تمام نمازها، در رکعت دوم پیش ازرفتن به رکوع و پس از قرائت، سنّت لازمى است.

.303 براء بن عازب گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هیچ نماز واجبى را بدون«قنوت»انجام نمى‏داد.

.304 هفتاد و چند تن از شیعیان از امام حسن عسکرى علیه السّلام ـ در یک حدیث‏طولانى ـ روایت کرده‏اند که آن حضرت فرمود: خداى عزّ و جلّ به جدّم‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وحى کرد که تو و على و حجتهاى دیگرم از نسل على را تا روزقیامت به ده خصلت مخصوص کردم، که از جمله آنهاست: قنوت خواندن دررکعت دوم از هر نماز.

.305 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى رکوع به قدرى خم مى‏شد که اگر مقدارى آب برپشت او ریخته مى‏شد ثابت مى‏ماند و از هیچ طرف فرو نمى‏ریخت.

.306 هشام بن حکم گوید: به امام کاظم علیه السّلام عرض کردم: به چه علت دررکوع«سبحان ربّى العظیم و بحمده»و در سجده«سبحان ربّى الاعلى و بحمده»گفته‏مى‏شود؟فرمود: اى هشام، هنگامى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را به معراج بردند و در آنجانماز گزارد و متذکر عظمت و بزرگى حق تعالى ـ که در آن شب دیده بود ـ شد، بدنش‏ به لرزه افتاد و بى‏اختیار به حالت رکوع در آمد و در آن حال گفت: «سبحان ربّى‏العظیم و بحمده». و چون از رکوع برخاست، به سوى حق تعالى در مقام و جایگاهى‏بالاتر از حالت قبلى متوجه شد[از ترس و عظمت حق‏]به سجده افتاد و گفت: «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» . چون این ذکر را هفت بار تکرار کرد حالت خوف وترس از او زایل شد. به این جهت«سنّت»بر آن قرار گرفت.

.307 عبایه گوید: امیر المؤمنین علیه السّلام به محمّد بن أبى بکر نوشت: مراقب رکوع‏و سجودت باش، زیرا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله که نمازش را کامل‏تر از همه انجام مى‏داد وبهتر از دیگران مراعات مى‏کرد، چون به رکوع مى‏رفت سه بار مى‏گفت: «سبحان ربّى‏العظیم و بحمده». . . و چون به سجده مى‏رفت، مى‏گفت: «سبحان ربّى الاعلى وبحمده».

.308 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون به سجده مى‏رفت، دو زانوى‏خود را قبل از دست‏ها به طرف زمین پیش مى‏برد.

مؤلف: در اخبار زیادى از اهل بیت علیهم السّلام ذکر شده که مستحب است هنگام‏سجده رفتن دست‏ها را پیش از زانوها بر زمین بگذارند. و شاید مراد از«استقبال»زانوها به طرف زمین، در این حدیث، پیش بردن آن در موقع خم شدن باشد نه آن که‏آنها را قبل از دستها بر زمین گذارد (به این صورت که رسول خدا چون مى‏خواست‏به سجده برود، اول با زانو به طرف زمین خم مى‏شد ولى دست‏هاى خود را پیش اززانوان بر زمین مى‏نهاد) .

.309 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله موقع سجده کردن بر کف‏هاى دست‏خود تکیه مى‏کرد و بازوهاى خود را باز نگه مى‏داشت به طورى که زیر بغل‏هایش ازپشت‏سر دیده مى‏شد.

.310 روایت شده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر«خمره» ـ یعنى حصیر کوچکى که ازبرگ درخت خرما بافته مى‏شود ـ سجده مى‏کرد.

.311 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به محل سجده خود آب مى‏پاشید.

.312 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله عصاى نوک تیزى داشت که بر آن‏تکیه مى‏کرد و روزهاى عید آن را به دست مى‏گرفت و موقع نماز خواندن آن راجلوى خود مى‏نهاد (یعنى به زمین فرو مى‏کرد تا حریم نمازش باشد) .

.313 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى نماز مى‏خواند چوبدستى‏مخصوص خود را جلو سجاده‏اش مى‏نهاد.

.314 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز عید فطر و عید قربان ونماز استسقا (طلب باران) در رکعت اول هفت تکبیر (تکبیرة الاحرام به اضافه پنج‏تکبیر براى قنوت‏ها، و تکبیر هفتم براى رفتن به رکوع) و در، رکعت دوم پنج تکبیر (چهار تکبیر براى چهار قنوت و یکى هم براى رفتن به رکوع) مى‏گفت.

.315 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز عید فطر و قربان، سوره«سبّح‏اسم ربّک الاعلى»و«هل اتیک حدیث الغاشیة»را قرائت مى‏کرد.

.316 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله اول براى استسقا و طلب باران دورکعت نماز مى‏خواند، و سپس همان طور که نشسته بود دعا مى‏کرد و از خداوندطلب باران مى‏نمود. و نیز فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله اول نماز استسقا را تمام مى‏کرد وبعد از آن خطبه مى‏خواند، و در نماز هم قرائت را بلند مى‏خواند.

.317 امام باقر علیه السّلام فرمود: از سنّت است که اهل هر شهرى براى نماز عید فطرو قربان به سوى صحرا بیرون روند، مگر اهل مکه که آنان در مسجد الحرام نماز عیدمى‏خوانند.

.318 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که براى نماز از شهر خارج‏مى‏شد و به مصلّى مى‏رفت، در رفتن از طریق«شجره»مى‏رفت و در مراجعت ازطریق«معرّس»باز مى‏گشت. به طور کلى آن حضرت در رفتن به سوى مصلّى راه‏درازتر، و در هنگام مراجعت راه کوتاه‏تر را اختیار مى‏فرمود.

.319 أمیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: سنّت آن است که جز در صحراها نماز باران‏نخوانند، یعنى در آنجا که مردم بتوانند به آسمان نظر کنند. و هیچ جا نباید در مساجدنماز باران بخوانند و طلب باران کنند جز در مکّه معظمه (که در مسجد الحرام نمازاستسقا مى‏خوانند و طلب باران مى‏نمایند) .

.320 نعمان گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله صف‏هاى نماز ما را چنان مرتب و منظم‏مى‏کرد که گویى چوب‏هاى تیر را جفت و جور مى‏کند و فکر مى‏کرد که ما از این کاراو غافلیم. روزى به مسجد آمد و به نماز ایستاد، چون خواست تکبیرة الاحرام بگویدمتوجه شد که مردى سینه‏اش جلوتر از سایرین است، فرمود: بندگان خدا، صفوف‏خود را منظم کنید و گرنه میان دلهایتان اختلاف خواهد افتاد.

.321 ابن مسعود گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام نماز دست بر شانه‏هاى مامى‏گذاشت و مى‏فرمود: منظم بایستید و کج و راست نایستید، که دلهایتان نیز کج وراست خواهد شد.

ملحقات‏

275) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با اشتیاق تمام انتظار وقت نماز را مى‏کشید و چشم به‏راه داخل شدن وقت بود و[چون وقت نماز مى‏رسید]به مؤذنش مى‏فرمود: اى بلال‏[با اذان گفتن‏]راحتمان کن.

276) أمیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هیچ چیز را ـ از شام و غیرآن ـ بر نماز مقدم نمى‏داشت، و چون وقت نماز فرا مى‏رسید گویا هیچ یک ازخانواده و دوست و رفیق خود را نمى‏شناخت.

277) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون خورشید غروب مى‏کردهیچ کارى را بر نماز مغرب مقدم نمى‏داشت و در اول وقت، نماز مغربش را مى‏خواند.

278) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‏فرمود: نور چشم من در نماز و روزه قرار داده شده (یعنى آن دو را از هر چیز دوست‏تر مى‏دارم) .

279) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به ابوذر فرمود: اى اباذر، خداى متعال روشنى چشم‏مرا در نماز قرار داده و آن را محبوب من گردانیده چنانکه طعام را براى گرسنه وآب را براى تشنه محبوب ساخته است. آدم گرسنه با خوردن غذا سیر مى‏شود، وتشنه با نوشیدن آب سیراب مى‏گردد، ولى من از خواندن نماز سیر نمى‏شوم.

280) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در حال نماز قلبش چون دیگ جوشان، از خوف‏خداى متعال مى‏جوشید.

281) گفته‏اند: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام نماز خواندن دیدگانش را به سوى‏آسمان برمى‏داشت، و چون آیه شریفه: الّذین هم فی صلوتهم خاشعون(8)نازل شد، سرش را پایین آورد و به سوى زمین نظر افکند.

282) شیخ صدوق رحمه اللّه گوید: در شش نماز«توجه» (خواندن دعاى وجّهت‏وجهى للّذى فطر السّماوات و الارض. . . (9)بعد از تکبیرة الاحرام) از سنّت است: رکعت اول نماز شب، یک رکعت نماز وتر، رکعت اول از نافله ظهر، رکعت اول‏نماز احرام، رکعت اول نافله مغرب، رکعت اول از هر نماز واجب.

283) در ضمن پاسخهایى که از ناحیه مقدسه به مسائل محمّد بن عبد اللّه‏حمیرى داده شده، چنین آمده: هیچ یک از دعاهاى مذکوره در«توجه»واجب‏نیست، لیکن سنّت مؤکّد در آن، که مانند اجماع همگى بر آن اتفاق دارند آن است‏که‏[پس از تکبیرة الاحرام‏]چنین بگویى: وجّهت وجهى للّذى فطر السّموات والارض حنیفا مسلما ـ على ملّة ابراهیم و دین محمّد و هدى علىّ أمیر المؤمنین ـ و ما أنا من المشرکین. انّ صلاتى و نسکى و محیاى و مماتى للّه ربّ العالمین، لا شریک له و بذلک امرت و انا من المسلمین. اللّهمّ اجعلنى من المسلمین، أعوذباللّه السّمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم، بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. «روى خود را به‏سوى خداوندى که آسمانها و زمین را آفریده، برگرداندم در حالتى که ـ بر طبق ملّت‏ابراهیم و دین محمّد و هدایت امیر مؤمنان على ـ یکتا پرست و مسلمانم و هرگز ازمشرکان نیستم. همانا نماز و قربانى و زندگى و مرگم تنها براى خدا و در اختیارپروردگار جهانیان است که شریکى ندارد، و به همین اعتقاد مأمورم و از مسلمانانم.

خدایا، مرا از مسلمانان قرار ده. به خداى شنوا و دانا از شر شیطان رانده شده پناه‏مى‏برم . . . »سپس شروع به خواندن سوره حمد کن.

284) ابو الحسن بن راشد گوید: از امام رضا علیه السّلام راجع به«تکبیرات افتتاحیه»سؤال کردم، فرمود: هفت تکبیر است. عرض کردم: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت شده که‏در افتتاح نماز یک تکبیر بیشتر نمى‏گفته است. فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله یک تکبیر رابلند و شش تکبیر دیگر را آهسته مى‏گفت.

285) سید بن طاووس گوید: نماز گزار پس از تمام شدن سلام نماز، سه بارتکبیر بگوید، و در هر بار دستها را تا مقابل نرمه گوش بلند نماید، زیرا آن سنّت‏مؤکّدى است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به شکرانه بعضى بشارتهایى که به او رسید، آن راسنّت قرار داد .

286) امام صادق علیه السّلام مى‏فرمود: از سنّت است که در نماز صبح و مغرب وعشا، بین اذان و اقامه بنشیند و نافله نخواند. و از سنّت است که در نماز ظهر و عصربین اذان و اقامه دو رکعت نافله بخواند.

287) امام باقر علیه السّلام در ضمن حدیثى فرمود: سنّت بر آن جارى شده که زنان‏در نماز جماعت، پس از مردان سر از سجده بردارند.

288) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون رکوع مى‏کرد، سرش را نه پایین مى‏انداخت و نه‏ طورى بلند مى‏کرد که از بدنش بالاتر باشد، بلکه حد وسط را رعایت مى‏فرمود.

289) امام باقر علیه السّلام در ضمن حدیثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون در نمازمى‏شنید که طفلى گریه مى‏کند، نمازش را تخفیف مى‏داد تا مادرش (که در جماعت‏به حضرت اقتدا کرده) به او رسیدگى کند.

290) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گاهى (ظاهرا در اوقات سفربوده) خورجین (و یا پالان شتر) خود را که طولش یک ذراع بود (عوض چوبدستى‏که در روایات دیگر ذکر شده) جلوى خود قرار مى‏داد و نماز مى‏خواند تا حایلى‏میان او و عابرین باشد .

291) ابان بن تغلب گوید: به امام صادق علیه السّلام عرضه داشتم: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله درچه ساعتى نماز«وتر»مى‏خواند؟حضرت اظهار داشت به اندازه فاصله‏اى که میان‏غروب خورشید و وقت نماز مغرب هست (یعنى قبل از طلوع فجر به طورى که تمام‏شدن نماز«وتر»با طلوع فجر متصل باشد) .

292) امام صادق علیه السّلام ضمن حدیثى فرمود: سنّت بر آن جارى شده که آدمى‏روز عید فطر، قبل از رفتن به مصلّى، براى خواندن نماز عید افطار کند. ولى در عیدقربان بعد از رفتن به مصلى، [و خواندن نماز]چیز بخورد.

293) امام صادق علیه السّلام فرمود: در روز عید فطر براى پدرم حصیر کوچکى‏آوردند که زیر پا بیندازد، پدرم آن را رد کرد و فرمود: این روزى است که‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دوست داشت در فضاى باز باشد تا به آفاق آسمان بنگرد و جبهه‏شریفش را روى زمین بنهد .

294) امام صادق علیه السّلام فرمود: در روز عید فطر یا قربان به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏گفتند: کاش در مسجد خودتان نماز عید مى‏خواندید!پاسخ داد: دوست دارم به‏فضاى باز بروم تا آفاق آسمان را نظاره کنم.

295) روایت شده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در عید فطر و قربان ـ هر اندازه هوا سرد و یا گرم بود ـ برد مى‏پوشید و عمامه به سر مى‏نهاد.

296) روایت شده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روز عید فطر و قربان چون براى نمازعید خارج مى‏شد، صدایش را به تکبیر بلند مى‏کرد.

297) امام صادق علیه السّلام فرمود: تنها در مدینه نه در غیر آن، قبل از رفتن به‏مصلّى براى انجام نماز عید فطر و قربان، خواندن دو رکعت نافله در مسجدپیغمبر صلّى اللّه علیه و آله از سنّت است، زیرا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آن را انجام داده است.

298) در حدیثى چنین ذکر شده: چون عید فرا رسید، مأمون از حضرت‏رضا علیه السّلام خواست تا سوار شده براى اداى نماز عید و خطبه خواندن به مصلّى برود. . .

چون مأمون اصرار زیاد کرد، حضرت اظهار داشت: یا امیر المؤمنین، اگر مرا از این‏کار معاف دارى بیشتر دوست دارم، و اگر معاف ندارى من به همان وضع و هیئتى که‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السّلام به نماز عید مى‏رفتند مى‏روم . . .

صبح روز عید چون آفتاب طلوع کرد، حضرت رضا علیه السّلام غسل کرد و عمامه سفیدى‏که پارچه‏اش از پنبه بود به سر بست و یک طرف آن را به روى سینه و طرف دیگر رابه پشت سر انداخت و آستین‏ها را بالا زد و به تمام غلامان و خدمتگزاران خود نیزفرمود که شما هم مثل من عمل کنید. سپس عصاى نوک‏تیزى را به دست گرفت وپاى برهنه، در حالى که لباسهایش را بالا زده و ساق پایش نمایان بود و ما هم درخدمت او بودیم، آماده بیرون رفتن شد. پس چون ایستاد و ما هم در برابر او به راه‏افتادیم، سر به سوى آسمان برداشت و چهار بار تکبیر گفت. . . امام علیه السّلام با همان جلال‏و عظمت بر مردم نمایان شد، بر در خانه ایستاد و سه بار با صداى بلند فرمود: «اللّه اکبر، اللّه اکبر، اللّه اکبر على ما هدانا، اللّه اکبر على ما رزقنا من بهیمةالانعام، و الحمد للّه على ما ابلانا»و ما نیز با او همصدا شدیم. . . حضرت در هر ده‏قدم یک بار توقف مى‏کرد و چهار تکبیر را (با صداى بلند) مى‏گفت . . .

299) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى براى نماز عید از راهى مى‏رفت، هنگام برگشتن‏ از راه دیگر باز مى‏گشت.

300) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز عید فطر و قربان فقط یک‏تکبیر مى‏گفت: حسین علیه السّلام دیر به سخن آمده بود. روزى مادرش (فاطمه) علیها السّلام لباس به‏تنش کرد و همراه جدش فرستاد. چون رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تکبیر گفت حسین علیه السّلام هم باآن حضرت تا هفت بار موافقت کرد و تکبیر گفت. سپس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى رکعت‏دوم بلند شد و تکبیر گفت، و حسین علیه السّلام نیز تا پنج مرتبه موافقت کرد و تکبیر گفت.

پس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله این عمل را سنّت قرار داد و این سنّت تا به امروز ثابت و برقراراست.

301) على علیه السّلام فرمود: در نماز استسقا سنّت چنان است که امام برخیزد و دورکعت نماز بخواند، سپس دستها را بگشاید و دعا کند (و از خداوند طلب باران‏نماید) .

302) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون براى استسقا و طلب باران به‏بیابان مى‏رفت، به سوى آسمان نظر مى‏کرد و عباى مبارکش را پشت و رو مى‏پوشید .

راوى گوید: به حضرت عرض کردم: معنى این کار چیست؟فرمود: این نشانه‏اى بین‏آن حضرت و اصحابش بود که (وقت استجابت دعا رسیده و) خشکسالى به فراوانى‏نعمت تبدیل خواهد شد (10)303) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در دعاى استسقا سه بار مى‏گفت: اللّهمّ اسق عبادک وبهائمک، و انشر رحمتک، و احى بلادک المیتة. «خدایا، بندگان و حیواناتت راسیراب کن، و رحمتت را بر آنان منتشر ساز، و سرزمین‏هاى مرده‏ات را زنده کن».

304) على علیه السّلام فرمود: بارانى که روزى حیوانات از آن به وجود مى‏آید اززیر عرش نازل مى‏شود، و از این جهت بود که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام بارندگى، زیر قطرات اولیه باران مى‏ایستاد تا آنکه سر و محاسن شریفش از آب باران تر مى‏شد. . .

305) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون به باران نظر مى‏کرد، مى‏گفت: اللّهمّ اجعله صبّا نافعا«خدایا، این بارندگى را فراوان و سودمند قرار ده».

306) امام باقر علیه السّلام فرمود: چون رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى نماز جمعه بیرون‏مى‏رفت بالاى منبر مى‏نشست تا آنکه مؤذّن‏ها از گفتن اذان فارغ شوند.

307) على علیه السّلام فرمود: از سنّت است که چون امام جمعه بالاى منبر رفت‏هنگامى که روى به جمعیت کرد بر آنان سلام کند.

308) حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله (در نماز جمعه) دو خطبه‏مى‏خواند. پس از خطبه اول روى منبر مى‏نشست، سپس بلند مى‏شد و خطبه دوم رامى‏خواند .

309) امام باقر علیه السّلام فرمود: در نماز جمعه حمد و سوره را بلند بخوانید، زیرا که آن سنّت است.

310) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که آفتاب از وسط آسمان‏رد مى‏شد نماز جمعه را مى‏خواند.

311) امام زین العابدین على بن الحسین علیهما السّلام فرمود: قنوت خواندن در نمازجمعه سنّت است.

312) امام صادق علیه السّلام فرمود: در نماز جمعه سنّت بر این است که امام دررکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقون بخواند.

313) على علیه السّلام فرمود: چون رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وارد مسجد مى‏شد و بلال‏مشغول گفتن اقامه نماز بود، آن حضرت مى‏نشست.

314) سهل ساعدى گوید: میان جاى نماز رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و دیوار به اندازه‏عبور گوسفند فاصله بود.

315) هشام بن سالم از امام صادق علیه السّلام از تسبیح (در رکوع و سجود) پرسید، آن حضرت فرمود: در رکوع«سبحان ربّى العظیم»و در سجده«سبحان ربّى‏الاعلى»بگو. سپس فرمود : یک بار ذکر گفتن واجب است و سه مرتبه سنّت، وفضیلت در این است که ذکر رکوع و سجده هفت بار گفته شود.

316) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در هر رکعتى از نماز پانزده آیه‏قرائت مى‏کرد، و رکوعش به اندازه قیامش، و سجده‏اش به اندازه رکوعش طول‏مى‏کشید، و سر برداشتن آن حضرت از رکوع و سجده مساوى بود.

317) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نماز واجب صبح را هنگامى که‏هوا خوب روشن شده بود مى‏خواند.

318) اسحاق بن فضل از امام صادق علیه السّلام از سجده کردن بر حصیر و بوریاپرسید، آن حضرت فرمود: اشکال ندارد، اما من بیشتر دوست دارم که بر زمین‏سجده شود، زیرا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دوست داشت که پیشانى خود را بر زمین نهد، و من‏دوست دارم براى تو آنچه را که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دوست داشت.

319) درباره نماز نافله از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: سنّت آن‏است که نوافل روز آهسته و نوافل شب بلند خوانده شود.

320) از معصوم علیه السّلام روایت شده که فرمود: سوره«قل هو اللّه احد»یک‏سوم قرآن، و سوره«قل یا أیّها الکافرون»برابر یک چهارم قرآن است ورسول خدا صلّى اللّه علیه و آله«قل هو اللّه أحد»را در نماز وتر (یک رکعتى آخر نماز شب) جمع‏مى‏کرد تا آنکه همه قرآن را خوانده باشد (11)321) امام باقر علیه السّلام مى‏فرمود: دعا خواندن پس از نماز واجب بیشتر ازخواندن نماز مستحبى ثواب دارد و سنّت نیز بر این جارى شده است.

322) ابو هارون مکفوف، از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: اى‏ابا هارون، ما (اهل بیت) فرزندان خویش را به گفتن تسبیح حضرت فاطمه علیها السّلام امر مى‏کنیم همان‏گونه که به خواندن نماز امر مى‏کنیم، تو نیز بر آن مواظبت کن، زیرا هرکه به گفتن تسبیح آن حضرت مداومت کند شقى نخواهد شد.

323) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به على علیه السّلام فرمود: یا على، بر تو باد در تعقیب نمازهاى‏واجب به خواندن آیة الکرسى، زیرا بر این عمل غیر از پیامبر و یا صدّیق و شهیدمواظبت نمى‏کند.

324) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نمازهاى شفع و وتر، در رکعت اول«سبّح اسم‏ربّک الاعلى»و در رکعت دوم«قل یا أیّها الکافرون»و در رکعت سوم که (یک‏رکعتى است و) باید در آن قنوت خواند«قل هو اللّه أحد»را قرائت مى‏کرد. وخواندن همه این سوره‏ها بعد از خواندن سوره حمد است.

325) امیر المؤمنین على علیه السّلام روایت نموده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در سجده این‏دعا را مى‏خواند: اللّهمّ لک سجدت، و بک آمنت، و لک اسلمت، سجد وجهى‏للّذى خلقه و صوّره، و شقّ سمعه و بصره، فتبارک اللّه أحسن الخالقین. «بارالها، براى تو سجده کردم، و به تو ایمان آوردم، و تسلیم تو هستم. چهره (و حقیقت) من‏بر کسى سجده کرد که آن را آفرید و تصویرش نمود، و چشم و گوش برایش‏شکافت، پس مقدس و والاست خداى یکتا که بهترین آفرینندگان است».

326) امیر المؤمنین علیه السّلام به محمّد بن أبى بکر (هنگامى که او را والى مصرنمود) نوشت: مواظب رکوع نمازت باش ـ تا آنجا که مى‏فرماید: ـ چون‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از رکوع بلند مى‏شد، مى‏گفت: سمع اللّه لمن حمده. لک الحمد ملأسماواتک و ملأ أرضک، و ملأ ما شئت من شى‏ء. «خداوند ستایش کسى را که او راستود بشنود و اجابت کند، خداوندا، تو را سپاس و ستایش به حجم آسمانها وزمینت، و حجم هر چه که خواهى».

327) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله میان دو سجده نماز این دعا را مى‏خواند: اللّهمّ اغفرلى و ارحمنى، و اجرنى و عافنى، انّى لما انزلت الىّ من خیر فقیر، تبارک اللّه ربّ‏ العالمین. «خداوندا، مرا بیامرز و بر من رحمت آر، و مرا پناه ده و عافیت بخش، من‏به خیرى که بر من فرو فرستى نیازمندم، مقدس و والاست خداى یکتا که پروردگارعالمیان است».

328) میمونه همسر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گوید: براى آن حضرت حصیر کوچکى‏که از برگ درخت خرما بافته شده بود در مسجد پهن مى‏کردند تا بر آن نماز بخواند.

329) امام حسن عسکرى علیه السّلام فرمود: خداى بزرگ به جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏وحى کرد که تو و على و حجت‏هاى دیگرم از نسل على و شیعیان شما را تا روزقیامت به ده خصلت مخصوص گردانیده‏ام، که از جمله آنها پیشانى بر خاک نهادن‏است بعد از هر نماز (براى سجده شکر) .

330) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون نماز مى‏خواند آن را به طور کامل انجام مى‏داد .

331) روایت شده: محبوب‏ترین نمازها نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نمازى بود که برآن مداومت شود اگرچه نماز مختصرى باشد. و آن حضرت چون شروع به خواندن‏نمازى مى‏فرمود بر آن مداومت مى‏کرد.

332) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‏فرمود: دو رکعت نماز در دل شب، نزد من‏محبوب‏تر است از دنیا و آنچه در آن است.

333) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: سوگند به خدایى که مرا برانگیخت، جبرئیل ازاسرافیل، از خداى تبارک و تعالى به من خبر داد که فرمود: هر کس در شب آخر ماه‏مبارک رمضان ده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره«قل هو اللّه أحد»را ده بار بخواند و در رکوع و سجده آن ده مرتبه«سبحان اللّه والحمد للّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر»بگوید، و در هر دو رکعت تشهد بخواند و سلام‏دهد، و چون از ده رکعت نماز فارغ شد هزار مرتبه استغفار کند (استغفر اللّه بگوید) وپس از استغفار به سجده رفته بگوید: یا حىّ یا قیّوم، یا ذا الجلال و الاکرام، یا رحمن‏الدّنیا و الآخرة و رحیمهما، یا أرحم الرّاحمین، یا اله الاوّلین و الآخرین، اغفر لنا ذنوبنا، و تقبّل منّا صلاتنا و صیامنا و قیامنا (بعد درباره اجر کسى که این عمل راانجام دهد و در فضیلت این نماز بیانات زیادى فرمود تا آنجا که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏فرمود: ) این نمازى است که تنها خداى متعال به من و امّتم از مردان و زنان هدیه‏فرموده و به احدى از پیغمبران و غیر آنان پیش از من عطا نکرده است.

334) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون وارد خانه مى‏شد پیش از آنکه بنشیند اول کارى‏که انجام مى‏داد این بود که چهار رکعت نماز (به دو سلام) مى‏خواند، در رکعت اول‏سوره«لقمان»و در رکعت دوم سوره«یس»و در رکعت سوم سوره«حم دخان»ودر رکعت چهارم سوره«تبارک الملک»را قرائت مى‏فرمود.

پاورقي‌


[1] نافله عشا که دو رکعت نماز نشسته است ذکر نشده است.
[2] ممکن است مقصود از عتمه نماز عشا باشد، زیرا در قدیم نماز مغرب را در مسجد مى‏خواندند آن‏گاه‏به منزل آمده شام مى‏خوردند و اندکى استراحت مى‏کردند، سپس براى نماز عشا به مسجد مى‏رفتند. ولى‏برخى از آنان پس از شام به خواب عمیق فرو مى‏رفتند به طورى که نماز عشاء آنان به دیر وقت مى‏کشید.
و در این حدیث مى‏فرماید رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تا نماز عشا را نخوانده نمى‏خوابید .
[3] راجع به وقت نماز شب روایات دیگرى نیز روایت کرده‏اند، همچنین راجع به وقت نافله ظهر وناگفته نماند که این حدیث تمام رکعات نافله عصر را متذکر نشده است، و ظاهرا جمله«پیش از رسیدن‏وقت عصر نیز دو رکعت مى‏خواند»در صدد بیان جمله قبل است (نه بیان کامل نافله عصر) . (مؤلف)
[4] به زودى تفصیل عمل آن حضرت در نماز وتر خواهد آمد. (مؤلف)
[5] در بعضى روایات لفظ«حسن»نقل شده ولى«حسین»معروف‏تر است. (مؤلف)
[6] از این روایت معلوم مى‏شود که آن حضرت در هنگام عجله و گاه براى رعایت حال عموم، أعوذ باللّه‏نمى‏گفت.
[7] «انا اعطیناک الکوثر»درست است چنانکه در روایت دیگر آمده است. (محمد هادى فقهى)
[8] مؤمنون/ .2
[9] این دعا در حدیث بعد ذکر شده است.
[10] یا آنکه این عملى است که حالت انکسار و شکستگى را نشان مى‏دهد و رحمت حق را به جوش‏مى‏آورد و موجب مى‏شود تا خشکسالى را به فراوانى نعمت تبدیل سازد.
[11] ظاهرا مراد این است که آن حضرت در نماز وتر سه مرتبه«قل هو اللّه أحد»را مى‏خواند .