11آداب و سنن آن حضرت در امور اموات
.227 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه جوش کوچکى در بدن خود مىدید به
خداوندپناه مىبرد و اظهار مسکنت و زارى در برابر او مىنمود. به او عرضه
مىداشتند: یارسول اللّه، چیز مهمى نیست؛مىفرمود: خدا اگر بخواهد چیز کوچک را
بزرگ، وچیز بزرگ را کوچک خواهد نمود.
.228 ابو سعید خدرى در حالى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تب داشت، از روى
لحافدست بر بدن آن حضرت گذاشت و حرارت بدن او را دریافت، گفت: یا رسول اللّه، چقدر
تب شما شدید است!فرمود: ما چنین هستیم، بلاها بر ما سخت مىشود وپاداش ما هم دو
برابر است(1)
.229 امام باقر علیه السّلام فرمود: سنّت در حمل تابوت آن
است که حمل کنندهچهار طرف آن را (به ترتیبى که در حدیث بعد ذکر شده) به دوش گیرد.
پس از آن
هر گونه حمل دیگرى مستحب است (2)
.230 امام موسى بن جعفر علیه السّلام
فرمود: حمل چهار گوشه تابوت که سنّت برآن جارى شده چنان است که اول طرف دست راست
میت را به دوش گیرد، سپسطرف پاى راست، سپس پاى چپ و در آخر طرف دست چپ را حمل
نماید، تا بهاین ترتیب چهار گوشه آن را به دوش گرفته باشد.
.231 امام باقر علیه السّلام فرمود: امام حسن مجتبى علیه السّلام با گروهى از یاران
خودنشسته بود که جنازهاى را از آنجا عبور دادند، برخى از یاران برخاستند و
امامحسن علیه السّلام برنخاست. چون جنازه را بردند برخى از یاران گفتند: خدا شما
را سلامتىدهد، چرا برنخاستید حال آنکه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله اگر
جنازهاى را حرکت مىدادند ازجا برمىخاست؟ !امام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه
و آله فقط یک بار براى جنازه از جابرخاست، آن هم به خاطر آن بود که جنازه یهودیى را
عبور مىدادند و جا هم تنگبود، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برخاست، زیرا
نمىخواست که جنازه بالاتر از سر آن حضرتحرکت داده شود .
.232 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه جنازهاى را تشییع مىنمود اندوه بر او
غالبمىشد و بسیار در خود فرو مىرفت و کمتر سخن مىگفت.
.233 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس از دفن میت سه مشت
خاک برروى قبر مىریخت.
.234 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در خصوص اموات
بنى هاشمکارى مىکرد که با دیگر اموات مسلمانان نمىکرد. هرگاه بر مردهاى از بنى
هاشم نمازمىخواند و آب بر روى قبر او مىپاشید دست خود را بر قبر مىنهاد به طورى
که اثرانگشتانش در گل دیده مىشد، و چون شخص غریب یا مسافر به مدینه وارد مىشد
وقبر تازه را با اثر دست رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر آن مىدید مىگفت:
تازگى چه کسى از
آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله از دنیا رفته است؟
.235 عبد الرحمن بن ابى عبد اللّه
گوید : از امام صادق علیه السّلام پرسیدم: دستگذاردن آدمى بر روى قبر چه معنى دارد
و چرا چنین مىکنند؟فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس از آنکه بر روى قبر
پسرش آب پاشید چنین کرد. پرسیدم: چگونه دستم را بر قبر مسلمانان بگذارم؟حضرت در
حالى که مقابل قبله بود[انگشتان]دست خود را در زمین فرو برد سپس بر آورد.
.236 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه به کسى تسلیت
مىگفتمىفرمود : آجرکم اللّه و رحمکم«خدا شما را اجر دهد و بر شما رحمت آورد».
وهرگاه تبریک و تهنیت مىگفت مىفرمود: بارک اللّه لکم و بارک اللّه علیکم«خداوند
بر شما برکت دهد و براى شما مبارک گرداند. »
.237 امام زین العابدین علیه السّلام
فرمود: امیر مؤمنان علیه السّلام به مصیبتى دچار نشد جزآنکه در آن روز هزار رکعت
نماز مىگزاشت و بر شصت مسکین صدقه مىداد و سهروز هم روزه مىگرفت. و به فرزندان
خود فرمود: هرگاه به مصیبتى دچار شدیدهمین گونه که من عمل کردم عمل کنید، زیرا رسول
خدا صلّى اللّه علیه و آله را دیدم که چنین مىکرد .
پس از اثر پیامبرتان پیروى کنید و مخالفت نورزید که خدا هم با شما مخالفتخواهد
کرد، خداى متعال فرموده: «و هر که صبر کند و گذشت نماید[بسیار شایستهاست]که این
از امور جدّى است. »امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: پس من همیشه مانندامیر
مؤمنان علیه السّلام عمل مىکنم.
ملحقات
231) انس بن مالک گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از بیمار عیادت مىکرد و به
تشییعجنازه مىرفت. 232) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه به عیادت
بیمارى مىرفت چنیندعا مىکرد: اذهب الباس ربّ الباس، و اشف انت الشّافى، لا شافى
الاّ انت«بیمارىرا ببر اى که بیمارى در دست توست، و شفا ده که تنها تو شفا
دهندهاى، و جز تو شفادهندهاى نیست».
233) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه خود یا
یکى از خانواده یااصحابش چشم درد مىگرفتند این دعا را مىخواند: اللّهمّ متّعنى
بسمعى و بصرى، و اجعلهما الوارثین منّى، و انصرنى على من ظلمنى، و ارنى فیه
ثارى«خداوندا، مرا از گوش و چشمم بهرهمند گردان، و آن دو را وارث من قرار ده (پیش
از مردنمآنها را از من مگیر) ، و مرا بر کسى که به من ستم کرده پیروز کن، و
انتقامم را از او بهمن بنما» .
234) ابن عباس گوید: پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله براى رهایى از همه دردها و
تب وسردرد این دعا را مىآموخت: باسم اللّه الکبیر، اعوذ باللّه العظیم من شرّ کلّ
عرقنعّار، و من شرّ حرّ النّار«به نام خداى بزرگ، از شرّ هر رگ زننده که خون به
شدتدر آن جریان دارد و از شرّ آتش دوزخ به خداى بزرگ پناه مىبرم».
235) پیامبر صلّى اللّه علیه و آله هرگاه چیزى او را اندوهگین مىساخت با روزه
گرفتن ونماز خواندن بر دفع آن یارى مىجست.
236) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه به مصیبتى دچار مىشد برمىخاست،
وضومىگرفت و دو رکعت نماز مىخواند و چنین دعا مىکرد: اللّهمّ قد فعلت ما امرتنا،
فانجز لنا ما وعدتنا«خدایا، من آنچه را به ما دستور داده بودى انجام دادم، پسآنچه
را به ما وعده دادهاى محقق فرما».
237) علاء بن کامل گوید: نزد امام صادق علیه السّلام نشسته بودم که از درون
خانهزنى صدا به شیون بلند کرد، امام صادق علیه السّلام (از ناراحتى) برخاست، سپس
نشست وگفت: إنّا للّه و إنّا الیه راجعون، و به سخن گذشته خود ادامه داد تا حرفش
تمام شد،
سپس فرمود: ما دوست داریم که جان و اولاد و اموالمان سالم باشد، ولى هرگاهسرنوشت
الهى واقع شد دیگر سزاوار ما نیست که آنچه را خدا براى ما دوستنداشته، دوست داشته
باشیم .
238) امام علیه السّلام فرمود: سنّت در کافور براى میت حداکثر مقدار سیزده درهمو
ثلث درهم است[زیرا]جبرئیل براى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حنوطى آورد که چهل
درهموزن داشت، آن حضرت آن را سه قسمت کرد، یک جزء براى خود، یک جزء براىعلى علیه
السّلام و جزء دیگر براى فاطمه علیها السّلام.
239) زراره و محمّد بن مسلم گویند: به امام باقر علیه السّلام گفتیم: آیا عمامه
براىمیت از کفن محسوب است؟فرمود: نه، کفن واجب سه پیراهن است (لنگ، جامه، سرتاسرى)
یا یک پوشش سرتاسرى که تمام بدنش را بپوشاند نه کمتر از آن (3). و
بیشاز اینها تا پنج جامه سنّت است، و زیادتر از آن بدعت خواهد بود، و عمامه
سنّتاست .
240) در حدیثى وارد است که جریده (دو قطعه چوب تر خرما، که همراهمیت دفن مىکنند)
از سنّت است.
241) موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: ما خاندانى هستیم که مهریه زنان و مخارجحج
واجب و کفن امواتمان از پاکیزهترین اموال ما تهیه مىشود، و من کفن خود راآماده
دارم.
242) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه بر جنازهاى
نماز مىخواند، اگرمیت مرد بود مقابل سینه او، و اگر زن بود مقابل سر او مىایستاد.
243) ابو سعید خدرى گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در تشییع جنازه و یا
بیرون رفتنبراى نماز عید هرگز سواره نرفت.
244) امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: سنّت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر این
جارى شده که زن
را کسى در قبر گذارد که در زمان حیاتش مىتوانسته او را ببیند (محرم او باشد. وشوهر
از دیگران اولویت دارد) .
245) امام کاظم علیه السّلام مىفرمود: با عمامه و شب کلاه و نعلین و طیلسان
(جامهگشاد و بلندى که تمام بدن را مىپوشاند) وارد قبر نشو، و به هنگام وارد
شدندکمههایت را باز کن، زیرا سنّت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر این جارى
شده، و دفن کننده باید«اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم»بگوید، و سوره«فاتحه»و«قل
اعوذ بربّ الناس»و«قل اعوذ بربّ الفلق»و«قل هو اللّه احد»و«آیة الکرسى»بخواند.
246) عمر بن اذینه گوید: دیدم امام صادق علیه السّلام خاک بر قبر میّتى مىریخت
وپیش از آن خاک را لحظاتى در دست نگاه مىداشت سپس روى قبر مىریخت وبیش از سه مشت
هم بیشتر نمىریخت. علت آن را از ایشان پرسیدم، فرمود: اى عمر، داشتم این دعا را
مىخواندم: ایمانا بک، و تصدیقا ببعثک، هذا ما وعد اللّه ورسوله، و صدق اللّه و
رسوله، و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما. «خداوندا، به توایمان دارم و به برانگیختن
تو مردگان را در قیامت باور دارم. این چیزى است که خداو رسولش ما را وعده دادهاند،
و خدا و رسولش راست گفتهاند . و گفته آنان جز برایمان و تسلیم ما نیفزود». رسول
خدا صلّى اللّه علیه و آله چنین مىکرد و سنّت هم بدان جارى شدهاست.
247) على علیه السّلام فرمود: سنّت است که بر روى قبر آب بپاشند.
248) امام صادق علیه السّلام فرمود: سنّت در پاشیدن آب بر روى قبر آن است کهرو به
قبله بایستد و از طرف سر میّت شروع کند به ریختن آب تا به طرف پایشبرسد، سپس از
همانجا دور زند و آب بریزد تا به طرف دیگر سر برد، و در آخرمقدارى آب بر وسط قبر
بپاشد، سنّت در این کار چنین است.
249) حضرت رضا علیه السّلام فرمود: سنّت آن است که قبر به قدر چهار انگشتباز از
زمین بلندتر ساخته شود و اگر بیشتر هم شد مانعى ندارد، و نیز باید قبر مسطح
باشد و مانند کوهان شتر (یا گرده ماهى) برآمده ساخته نشود.
250) امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامى که جعفر بن ابى طالب علیه السّلام شهید
شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فاطمه علیهما السّلام را امر کرد که سه روز
براى اسماء بنت عمیس (همسرجعفر) غذا تهیه کند و خودش با زنان دیگر سه روز نزد او
بمانند. از این رو سنّت براین شد که براى مصیبتزدگان تا سه روز غذا ببرند.
251) امام باقر علیه السّلام وصیت کرد که هشتصد درهم در مخارج ماتم او مصرفکنند، و
این عمل را از سنّت مىدانست، زیرا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرموده بود:
براىخانواده جعفر[بن ابى طالب]غذا تهیه کنید، که آنان گرفتار مصیبتاند.
252) امام صادق علیه السّلام فرمود: نزد مصیبتزدگان غذا خوردن از عمل جاهلیتاست،
و سنّت آن است که غذا به خانه آنان بفرستند(4)
پاورقي
[1] در باب شمایل آن حضرت، حدیث 40 و در باب معاشرت آن حضرت، حدیث 70 گذشت کهآن
حضرت از بیماران عیادت مىکرد. (مؤلف)
[2] یعنى پس از آنکه چهار طرف را دور زد اگر باز هم زیر تابوت را بگیرد مستحب است.
[3] این در صورتى است که پیراهن پیدا نشود.
[4] امروزه متأسفانه به عکس این دستور عمل مىشود، از این رو مصیبتزدگان مصیبت
اصلى خود رافراموش نموده، گرفتار مصیبتى بزرگتر مىشوند که آن خرج دادن به شرکت
کنندگان در تشییع و غیرهاست!