سنن النبی

علامه سید محمدحسین طباطبائی

- ۷ -


8آداب و سنن آن حضرت در زناشویى و تربیت فرزند

.157 امام على علیه السّلام فرمود: ازدواج کنید، که ازدواج سنّت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله است، زیرا که آن حضرت مى‏فرمود: هر که دوست دارد از سنّت من پیروى کند، از جمله‏سنّت من ازدواج است.

.158 حضرت رضا علیه السّلام فرمود: سه چیز از سنّت پیامبران است: عطر زدن، زدودن موهاى زاید بدن و آمیزش زیاد با همسران.

.159 امام على علیه السّلام فرمود: گروهى از اصحاب حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله آمیزش با زنان، غذاخوردن در روز و خوابیدن در شب را بر خود حرام کرده بودند. امّ سلمه این موضوع‏را به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خبر داد، آن حضرت به سوى اصحاب آمد و فرمود: آیا به زنان‏بى‏رغبت شده‏اید با آنکه من با زنان آمیزش مى‏کنم، و روز غذا مى‏خورم، و در شب‏مى‏خوابم؟!پس هر که از سنّت روى گرداند از من نیست (1).160 امام صادق علیه السّلام فرمود: از اخلاق پیامبران دوست داشتن زنان است.

.161 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: روشنى چشم من در نماز، و لذّتم در زنان قرارداده شده است.

.162 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه مى‏خواست با زنى ازدواج کند کس مى‏فرستاد تااو را ببیند.

.163 حضرت رضا علیه السّلام مى‏فرمود: خداوند شب را و نیز زنان را مایه آرامش‏قرار داده . و از سنّت است در شب ازدواج کردن و طعام دادن.

.164 هارون بن مسلم گوید: به صاحب الدار (امام) عسکرى علیه السّلام نوشتم: فرزندى براى من به دنیا آمده، سر او را تراشیدم و به وزن موى سرش درهم صدقه‏دادم. در پاسخ فرمود : وزن کردن موى سر بچه به طلا و نقره جایز نیست، و سنّت‏چنین جارى شده است.

.165 على علیه السّلام فرمود: براى فرزندانتان روز هفتم عقیقه کنید، و به وزن موى‏سرشان نقره به مسلمانى صدقه دهید؛رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله درباره حسن و حسین و سایرفرزندانش این گونه عمل کرد.

ملحقات‏

158) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: آگاه باشید که بهترین شما کسانى هستند که بازنان خود خوبتر باشند، و من از هر کس با زنان خود خوبترم.

159) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: ابراهیم خلیل علیه السّلام مردى غیرتمند بود، و من ازاو غیرتمندترم.

160) امام صادق علیه السّلام در بیان داستان موسى پیامبر علیه السّلام (که به دنبال دخترشعیب علیه السّلام روان شد تا خدمت شعیب برسد) فرمود که موسى به وى گفت: پشت سرمن حرکت کن و راه را به من نشان ده، زیرا ما (پیامبران) مردمى هستیم که به پشت‏ سر زنان نگاه نمى‏کنیم.

161) بکر بن محمّد گوید: از امام صادق علیه السّلام درباره ازدواج موقت پرسیدم، فرمود : من دوست ندارم که مسلمانى بمیرد در حالى که سنّتى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مانده‏باشد و او بدان عمل نکرده باشد.

162) ابو قلابه گوید: رسول الله صلّى اللّه علیه و آله هرگاه با زن باکره ازدواج مى‏کرد هفت‏روز نزد او مى‏ماند، و هرگاه با زن بیوه ازدواج مى‏کرد سه روز نزد او مى‏ماند.

163) حضرت رضا علیه السّلام فرمود: هنگامى که نجاشى«امّ حبیبه دختر ابو سفیان»را براى حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله خواستگارى کرد و به همسرى آن حضرت در آورد سورى‏ترتیب داد و گفت: از سنّتهاى پیامبران سور دادن در ازدواج است.

164) ابو قلابه گوید: حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله اوقات خود را میان زنان خویش تقسیم‏مى‏کرد و مى‏گفت: «خداوندا، این قسمتى است که در اختیار من است، پس مرا درآنچه تنها در اختیار توست و در اختیار من نیست سرزنش مکن».

165) امّ سلمه همسر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در حجة الوداع زنان‏خود را همراه برد و در هر شبانه روز نزد یکى از زنانش به سر مى‏برد، و بدین وسیله‏مى‏خواست میان آنان عدالت را مراعات نماید.

166) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون نماز صبح را مى‏خواند به یک یک زنان خود سرمى‏زد[و از آنان احوالپرسى مى‏نمود].

167) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: هر بازى و سرگرمى باطل و نارواست مگر سه‏بازى : تیراندازى، تعلیم اسب و بازى و شوخى با همسر که از سنّت است.

168) امام صادق علیه السّلام از پدران بزرگوارش روایت کرده که فرمودند: پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در هنگام بیمارى نیز اوقات خود را میان همسران تقسیم مى‏کرد وآن حضرت را به منزل زنى که نوبتش بود انتقال مى‏دادند.

169) امام باقر علیه السّلام فرمود: میمونه (همسر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله) مى‏گفت : پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به من در ایّام ماهانه‏ام دستور مى‏داد که لنگى به خود بپیچم و در بستر درکنار آن حضرت بخوابم.

170) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى هیچ یک از دختران و زنان‏خود بیش از دوازده اوقیه و یک نشّ مهریه قرار نداد. و اوقیه چهل درهم و نشّ‏بیست درهم است (که مجموعا پانصد درهم مى‏شود) .

171) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در دعاى خود مى‏گفت: اللّهمّ انّى اعوذ بک من ولدیکون علىّ ربّا، و من مال یکون علىّ ضیاعا، و من زوجة تشیّبنى قبل اوان‏مشیبى. «خداوندا، به تو پناه مى‏آورم از فرزندى که بر من حاکم باشد، و از مالى که‏باعث هلاکتم شود (یا از مالى که مفت از دستم بیرون رود) و از همسرى که مرا پیرسازد پیش از آنکه به پیرى برسم» .

172) حضرت رضا علیه السّلام فرمود: هیچ فرزندى براى ما خاندان به دنیا نمى‏آیدجز آنکه او را محمّد مى‏نامیم، و پس از هفت روز اگر بخواهیم نامش را تغییرمى‏دهیم و اگر نه به همان نام صدا مى‏زنیم.

173) پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چون صبح مى‏کرد دست نوازش بر سر فرزندان و نوه‏هاى‏خود مى‏کشید.

174) امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامى که فاطمه علیها السّلام را به خانه همسرش‏على علیه السّلام مى‏بردند جبرئیل و میکائیل و اسرافیل فرود آمدند. . . پس آن سه فرشته‏تکبیر گفتند و فرشتگان دیگر نیز به پیروى آنها تکبیر گفتند؛از این رو تا روز قیامت‏تکبیر گفتن در شب زفاف سنّت شد.

175) على علیه السّلام فرمود: کام فرزندان خود را با خرما بردارید، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏نیز درباره حسن و حسین چنین کرد.

176) امام صادق علیه السّلام فرمود: هفت چیز درباره نوزاد از سنّت است: 1) نامگذارى، 2) تراشیدن موى سر او، 3) در صورت امکان به وزن موى سرش‏ نقره یا طلا صدقه دادن، 4) براى او عقیقه کردن، 5) به سر او زعفران مالیدن، 6) پاکیزه ساختن او با ختنه کردن، 7) از عقیقه او به همسایگان خوراندن.

177) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: ختنه براى مردان سنّت است و براى زنان‏کرامت .

178) امام صادق علیه السّلام فرمود: سوراخ کردن گوش پسر بچه از سنّت است، وختنه کردن او نیز در روز هفتم از سنّت است.

179) محمّد بن زیاد ازدى گوید: هنگامى که حضرت رضا علیه السّلام به دنیا آمد، از موسى بن جعفر علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: این فرزندم ختنه شده و پاک و پاکیزه به‏دنیا آمده است و هیچ یک از امامان متولد نشوند مگر آنکه ختنه شده و پاک وپاکیزه باشند، ولى ما براى عمل کردن به سنّت نبوى و پیروى کردن از آیین پاک ومعتدل ابراهیمى، در جاى ختنه کودک تیغ مى‏کشیم.

180) امام باقر علیه السّلام فرمود: ما اهل بیت براى فرزندان خود در کودکى آنهاکنیه (2)نیکو مى‏گذاریم، مبادا که نامها و القاب زشت روى آنان بگذارند.

181) امام صادق علیه السّلام فرمود: از سنّت است که شخص را به نام پدرش (یا به‏نام پسرش) کنیه بگذارند.

182) امام صادق علیه السّلام فرمود: ما خاندان کودکان خود را چون به سنّ‏پنج سالگى رسیدند به نماز خواندن دستور مى‏دهیم، شما هم کودکان خود را ازهفت سالگى امر به نماز خواندن کنید. و ما کودکان خود را در هفت سالگى امرمى‏کنیم به هر اندازه که توانایى دارند نصف روز یا بیشتر و یا کمتر روزه بگیرند وهرگاه تشنگى و گرسنگى بر آنان غالب آمد افطار کنند . این دستور براى آن است که‏به روزه گرفتن عادت نمایند و طاقت پیدا کنند. شما نیز کودکان خود را در نه سالگى‏ به هر اندازه که مى‏توانند امر به روزه گرفتن کنید و چون تشنگى بر آنان غالب آمدافطار کنند.

183) از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت است که هرگاه به خانواده‏شان سختى وتنگدستى مى‏رسید مى‏فرمود: به نماز برخیزید، زیرا پروردگارم مرا به این کار امرکرده است، چنانکه فرموده: «خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش، ما روزیى از تو نمى‏خواهیم بلکه تو را هم ما روزى مى‏دهیم، و فرجام نیکو از آن‏پرهیزگارى است».

184) از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت است که چون مى‏خواست با بانویى ازدواج‏کند زنى را نزد او مى‏فرستاد و به او مى‏فرمود: صفحه گردن او را بو کن، زیرا اگر بوى‏گردنش پاکیزه بود عرق بدنش نیز پاکیزه خواهد بود. . .

پاورقي‌


[1] این معنى در کتابهاى شیعه و غیر آنان از طرق بسیارى روایت شده است. (مؤلف)
[2] کنیه نامى است که براى مردان با«ابو»یا«ابن»و براى زنان با«امّ»یا«بنت»شروع مى‏شود و براى‏احترام روى افراد گذاشته مى‏شود، مانند ابو القاسم، ابن الفارض، امّ سلمه، بنت الشاطى.