5آداب و سنن آن حضرت در لباس
.131 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر نوع لباسى که دسترسى داشت
مىپوشید از روپوشو عبا و پیراهن و جبّه و امثال آن. و از لباس سبز خوشش مىآمد، و
بیشتر لباسهایشسفید بود، و مىفرمود: زندگان خود را سفید بپوشانید و مردگانتان را
در آن کفنکنید. آن حضرت چه در جنگ و چه در غیر جنگ لباس لایهدار مىپوشید. و
قبایىاز سندس (1)داشت که چون به تن مىکرد رنگ سبز آن بر سپیدى روى
حضرتش غلبهداشت و روى هم رفته زیبا جلوه مىنمود.
بلندى لباسهاى آن حضرت تا بالاى قوزک پاها بود، و روپوشى که به
تنمىکرد از آن کوتاهتر بود و تا نصف ساق پا مىرسید. همیشه میان کمر را مىبست
وبسا در حال نماز و غیر نماز آن را مىگشود. آن حضرت روپوشى داشت که بازعفران رنگ
شده بود و بسا که با همان یک پوشش با مردم نماز جماعت مىگزاشت. و گاهى تنها یک عبا به تن داشت.
و نیز عباى کهنه وصلهدارى داشت که آن را مىپوشید و مىفرمود: من
بندهامو لباس بندگان مىپوشم. و دو جامه داشت مخصوص روزهاى جمعه، غیر ازلباسهاى
دیگرى که در غیر جمعه مىپوشید . و بسا که فقط یک روپوش بدونلباسهاى دیگر به تن
مىکرد، و دو طرف آن را میان دو شانه خود گره مىزد و باهمان لباس با مردم بر
جنازهها نماز مىخواند. و بسا همان روپوش را به خودمىپیچید و آن را از چپ و راست
بر دوش مىافکند و با آن در خانه خود نمازمىخواند و این لباسى بود که در همان روز
در آن مجامعت کرده بود. گاهى در همانازار نماز شب مىخواند، یک طرف پارچه را به
روى خود و طرف دیگرش را بهروى بعضى از زنان خود مىانداخت و به این ترتیب در آن
نماز مىخواند.
آن حضرت عباى سیاه رنگى داشت که به کسى بخشید. امّ سلمه گفت: پدر
ومادرم فدایت!آن عباى سیاه چه شد؟فرمود: آن را[به برهنهاى]پوشاندم. امّ سلمهگفت:
هرگز چیزى زیباتر از سفیدى شما بر سیاهى آن عبا ندیدم.
انس گوید: بسا آن حضرت در قطیفهاى که دو طرف آن را[پشت گردن]گرهزده
بود با ما نماز ظهر مىخواند.
و آن حضرت انگشتر به دست مىکرد. . . و با همان انگشتر نامهها را
مهرمىکرد، و مىفرمود : مهر کردن نامهها بهتر از ایجاد شک و تهمت است.
آن حضرت شب کلاه به سر مىگذاشت، گاه زیر عمامه و گاه بدون عمامه.
وگاهى آن را از سر بر مىداشت و جلوى خود به عنوان حریم نماز مىنهاد و به سوىآن
نماز مىخواند. و بسا عمامه نداشت و شال را بر سر و پیشانى مىبست. عمامهاىداشت
به نام سحاب و آن را به على علیه السّلام بخشید. بسا بود که على علیه السّلام با آن
عمامهمىآمد و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مىفرمود: على در سحاب نزد شما آمد.
همیشه لباس را از طرف راست مىپوشید و چنین مىخواند: الحمد للّه
الّذى کسانى ما اوارى به عورتى، و اتجمّل به فى النّاس«سپاس و ستایش خدایى
را کهبر من جامهاى پوشانید که با آن شرمگاهم را بپوشانم و آراسته در میان مردم
ظاهرشوم. »و چون لباس را در مىآورد از سمت چپ بیرون مىآورد.
چون لباس نو مىپوشید، لباسهاى کهنه را به فقیر مىداد و مىفرمود:
هیچمسلمانى نیست که لباس کهنه خود را فقط براى رضاى خدا به فقیرى بپوشاند مگرآنکه
در پناه و خیر خداوند خواهد بود تا زمانى که آن لباس بر تن فقیر است، خواهبخشنده
لباس زنده باشد یا مرده .
تشکى از پوست داشت که با لیف خرما پر شده بود و طول آن حدود دوذراع و
عرض آن حدود یک ذراع و یک وجب بود. و نیز عبایى داشت که هر جامىرفت آن را دو تا
کرده به زیر آن حضرت مىانداختند. و نیز روى حصیر بدونآنکه چیز دیگرى زیر خود
بیندازد مىخوابید.
از اخلاق آن جناب این بود که چهارپایان و اسلحه و اثاث خود را
نامگذارىمىنمود. نام پرچمش عقاب، و نام شمشیرش که با آن در جنگها حاضر
مىشدذوالفقار، و نام شمشیرهاى دیگرش مخذم، رسوب و قضیب بود.
قبضه شمشیرش به نقره آراسته بود، و کمربندى که مىبست از چرم بود و
سهحلقه نقره در آن بود. کمانش کتوم، و جعبه تیرش کافور نام داشت. نام شترآن حضرت
قصوى بود که به آن عضباء مىگفتند. و نام استرش دلدل، و درازگوشش یعفور، و گوسفندى
که از شیر آن مىآشامید عینه بود.
آن حضرت سبویى از سفال داشت که با آب آن وضو مىگرفت و از
آنمىنوشید، و مردم کودکان خردسال خود را که خوب و بد را مىفهمیدندمىفرستادند و
آنان داخل منزل آن حضرت مىشدند بدون آنکه کسى مانع آنهاشود، آنگاه اگر در آن سبو
آبى مىیافتند مىآشامیدند و براى تبرّک بر صورت وبدن خود مىمالیدند.
.132 روایت شده که عمامه آن حضرت به اندازهاى بود که سه دور یا
پنجدور به سرش مىپیچید .
.133 روایت است که آن حضرت عمامه سیاهى داشت که به سر مىبست ودر آن
نماز مىخواند.
.134 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شب
کلاههاى راه راه به سر مىنهاد. . . وزرهى داشت به نام ذات الفضول که داراى سه
حلقه از نقره بود، یکى در جلو و دو تادر پشت. . .
.135 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شمله و نمره (2)به
خود مىپیچید، اما نمره از آن جهتکه خطوط سیاه آن بر سفیدى ساقها و قدمهاى نمایان
آن حضرت قرار مىگرفت براندام او زیبا مىنمود.
.136 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در یک لباس گشاد نماز مىخواند.
.137 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دو برد (جامه راه راه) (عباى
پشمى سیاه) داشت که فقطدر حال نماز مىپوشید، و امتش را به نظافت ترغیب مىنمود و
به آن دستور مىداد.
.138 امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: لباس پنبه بپوشید که لباس رسول
خدا صلّى اللّه علیه و آله از پنبهبود و لباس ما اهل بیت نیز از پنبه است.
.139 على علیه السّلام فرمود: لباس پنبه بپوشید که آن لباس رسول خدا
صلّى اللّه علیه و آله بود. وآن حضرت لباس مویین و پشمین نمىپوشید مگر آنکه علت و
ضرورتى پیدامىشد (3).140 آن حضرت کمربندى داشت از چرم دباغى شده که در
سر آن قلاّب داشت و طرف دیگرش از نقره بود. و همچنین سه حلقه نقرهاى در آن بود. و
نیزآن حضرت قدحى داشت که به سه قطعه از نقره بند زده شده بود.
.141 على علیه السّلام فرمود: ته غلاف و قبضه شمشیر رسول خدا صلّى
اللّه علیه و آله از نقره بود وما بین آن دو نیز با حلقههایى از نقره مزیّن بود.
.142 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
عصایى داشت که در ته آن آهننوک تیزى بود و بر آن تکیه مىکرد و روزهاى عید فطر و
عید قربان آن را با خودمىبرد و در نماز جلوى خود مىگذاشت.
.143 امام صادق علیه السّلام فرمود: انگشتر رسول خدا صلّى اللّه علیه
و آله از نقره بود .
.144 امام صادق علیه السّلام فرمود: نگین انگشتر باید گرد باشد و
انگشتررسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نیز همین گونه بود.
.145 امام صادق علیه السّلام فرمود: نقش نگین انگشتر رسول خدا صلّى
اللّه علیه و آله«محمّدرسول اللّه»بود.
.146 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
دو انگشتر داشت که بر یکى«لا اله الاّ اللّه، محمّد رسول اللّه»و بر دیگرى«صدق
اللّه»نقش شده بود.
.147 حضرت رضا علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله،
امیر مؤمنان، امام حسن، امامحسین و سایر امامان علیهم السّلام انگشتر به دست راست
مىکردند.
مؤلّف: کلینى در کافى انگشتر به دست راست کردن رسول خدا صلّى اللّه
علیه و آله و نیز نقشخاتم آن حضرت را با اندک اختلافى نقل کرده و شیخ صدوق در
کتابهاى خود ودیگران نیز همانها را نقل کردهاند. و نیز کلینى روایت کرده که على و
حسن و حسینو برخى از امامان بعد علیهم السّلام انگشتر به دست چپ مىکردند ولى این
روایات با هممنافات ندارند، زیرا یا مىخواستند بیان کنند که انگشتر به هر یک از
دستها کردنجایز است، یا آنکه زمانهاى مختلف چنین اقتضایى داشته (مثلا از روى تقیّه
انگشتربه دست چپ مىکردند) . اما درباره پیامبر صلّى اللّه علیه و آله روایت نشده
که انگشتر به دست چپ کرده باشد. البته در کافى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده
که«رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله جز اندکزمانى انگشتر به دست نکرد» (که شاید
منظور آن بوده که مدت کمى انگشتر به دستچپ کرد و سپس آن را ترک نمود) . به هر حال
منظور ما در این کتاب بیان برخى ازاوصاف انگشتر آن حضرت است.
.148 على علیه السّلام فرمود: پیامبران پیراهن را پیش از شلوار به تن
مىکنند.
ملحقات
128) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در سفارشهاى خود به ابوذر فرمود:
اى اباذر، من لباسزبر و خشن به تن مىکنم، روى زمین مىنشینم، انگشتان خود را پس
از غذا خوردنمىلیسم، و بر الاغ بىپالان سوار مىشوم و دیگرى را نیز در ردیف خود
سوار مىکنم، پس هر که از سنّت من روى گرداند از من نیست.
129) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
شب کلاهى که سفید و راه راهبود به سر مىنهاد، و در جنگ کلاهى که دو گوش مانند
داشت.
130) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
از پوشاک سیاه کراهت داشتمگر سه چیز: عمامه، کفش و عبا.
131) امام باقر علیه السّلام فرمود: از سنّت است که هنگام کفش پوشیدن
اول پاىراست را در کفش کنند، و هنگام در آوردن اول پاى چپ را در آورند.
132) امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگام غذا خوردن کفشهاى خود را از
پادر آورید، زیرا هم پاهاى شما راحتتر مىشود و هم سنّت نیکویى است.
133) امام صادق علیه السّلام فرمود: پوشیدن کفش سیاه و نعلین زرد از
سنّت است.
134) امام صادق علیه السّلام فرمود: کتان از پوشاک پیامبران است.
135) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از لباس سرخ رنگ کراهت داشت.
136) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
خیمهاى داشت که آن را کنّ (4)مىگفتند.
137) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز جمعه برد سرخ رنگ خود را
مىپوشید وعمامه«سحاب»را بر سر مىنهاد. در روز فتح مکه با عمامه سیاهى که بر سر
بسته بودوارد مکه معظّمه شد . آن حضرت جعبهاى داشت که شانه عاج، سرمهدان، قیچى
ومسواکش را در آن مىنهاد. . . رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که از دنیا
رفت یک روپوشزبر یمانى و عبایى که به آن«ملبده»مىگفتند بر تن داشت. براى آن حضرت
تختى بودکه اسعد بن زراره آن را اهدا کرده بود. منبر آن حضرت سه پلّه و از
چوب«طرفاء»بود که زنى توسط غلام نجّار خود به نام میمون ساخته بود. مسجدش مناره
نداشت وبلال روى زمین اذان مىگفت.
138) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
روپوشى داشت که با گیاهىخوشبو رنگ شده بود و آن را در خانه مىپوشید و رنگ آن بر
بدن حضرت اثرمىگذاشت .
139) امام باقر علیه السّلام فرمود: ما در خانه لباس زرد رنگ
مىپوشیم.
پاورقي
[1] سندس: دیبا و ابریشم لطیف. و در اینجا منظور ابریشم ناخالص است، زیرا پوشیدن
ابریشم خالصبراى مردان حرام است.
[2] شمله لباسى است کوچکتر از قطیفه. و نمره لباسى است از پشم که داراى خطوط سفید و
سیاهمىباشد .
[3] از این خبر معناى آنچه در باب معاشرت آن حضرت گذشت که لباس پشمینه مىپوشید
روشنمىشود که حضرت در حال ضرورت لباس پشمینه مىپوشیده است، بنابر این منافاتى
میان این اخبارنیست . (مؤلف)
[4] یعنى سر پناه