زندگانى حضرت عبدالعظيم (عليه السلام )

احمد صادقى اردستانى

- ۵ -


فرمود: اين موسى ! روز قيامت او را زير سايه عرش خود قرار ميدهم ، و در پناه رحمت من محفوظ خواهد بود!
موسى عرض كردت خداوندا! كسيكه كتاب حكيمانه ترا در پنهان و آشكارا تلاوت كند، چه پاداشى خواهد داشت ؟ فرمود: او را بسرعت برق از پل صراط عبور خواهيم داد.
موسى درخواست نمود، خدايا، پاداش كسيكه در برابر آزار و اذيت و دشنام نااهلان صبر و تحمل بخرج دهد، چگونه خواهد بود؟
فرمود: او را در شدائد و سختيهاى قيامت كمك خواهيم كرد، موسى سؤ ال كرد: خداوندا، اجر كسيكه از ترس نافرمانى تو گريه كند، چيست ؟ فرمود: چهره او را از حرارت دوزخ و دل او را از هراس قيامت حفظ ميكنم . موسى عرض كرد: وضعيت كسانيكه بخاطر شرم از تو، از خيانت بديگران خوددارى كند، چه خواهد شد؟
فرمود: او را در روز قيامت امنيت و آسايش ميبخشم . باز هم موسى بعرض رسانيد: خدايا، بكسيكه مؤ منين و بندگان اطاعت كننده ترا دوست بدارند، چه پاداشى خواهى داد؟
فرمود: آتش جهم را بر بدن او حرام خواهم كرد.
موسى سؤ ال كرد: پروردگارا! پاداش كسيكه كافرى را بهدايت اسلام دعوت كند چه چيزى خواهد بود؟
فرمود: اى موسى باو اجازه ميدهم ، كه بتواند روز قيامت از هر كسى كه بخواهد شفاعت كند!
موسى عرض كرد: خداوندا، پاداش كسيكه نمازهاى خود را اول وقت بخواند، چه خواهد بود؟
فرمود: درخواستهاى او را ميپذيرم ، و بهشت را براى او آزاد ميگردانم .
عرض كرد، پاداش كسيكه از خوف تو، وضوى خود را بطور كامل و صحيح انجام دهد، چه خواهد بود؟
فرمود: چنين كسى در روز قيامت بصورتى مبعوث مى گردد كه ، نور پرفروغى از جبهه او جلوه گرى مى كند.
موسى عرض كرد: خدايا، پاداش كسيكه صرفا به خاطر تو، ماه رمضان را روزه بگيرد، چيست ؟
فرمود: روز قيامت او را در جائى قرار خواهم داد، كه از هر گونه هول و وحشتى در امان بماند!
موسى عرض كرد: پاداش كسيكه ماه رمضان را براى حرف مردم ، يا نماياندن بديگران روزه بگيرد، چه خواهد بود؟
خداوند متعال فرمود: مزد او مانند پاداش كسى است كه ، اصلا روزه نگرفته باشد(98)!
فصل هشتم : فضيلت و فلسفه زيارت عبدالعظيم حسنى (عليه السلام )
در مورد فضيلت زيارت ، امامزاده واجب التعظيم و سيدالكريم ، عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) دو حديث وارد شده ، كه بمنظور توجه بيشتر به زيارت آن بزرگوار، و درك فضيلت و معنويت بهتر از آستان نورانى آن سيد جليل القدر، آن احاديث را مورد بررسى و مطالعه قرار مى دهيم :
1 - من زار قبره ، وجبت له الجنة .(99)
اين حديث ظاهرا از امام دهم حضرت هادى (عليه السلام ) است ، آنحضرت فرموده است : هر كس قبر عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) را زيارت كند، بهشت بر او واجب مى گردد.
2 - مردى از ((شهر رى )) مى گويد: در ((سامرا)) بحضور امام هادى (عليه السلام ) رسيدم ، آن بزرگوار از من سؤ ال كرد، كجا بودى ؟ پاسخ دادم : زرت الحسين بن على عليه السلام .
من بزيارت حسين بن على (عليه السلام ) رفته بودم ، و اكنون از كربلا ميآيم . فقال : اما انك لوزرت قبر عبدالعظيم عندكم ، لكنت كمن زار الحسين عليه السلام (100).
آن حضرت فرمود: توجه داشته باش ، اگر قبر حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) را كه نزد شماست زيارت كرده بودى ، مثل اين بود كه بزيارت قبر حسين بن على (عليه السلام ) رفته باشى !
بنابراين ، بدليل بيان امام دهم ، پاداش زيارت حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) با فضيلت زيارت سيدالشهداء (عليه السلام ) مساوى مى باشد.
آنوقت ممكن است ، بخاطر مقايسه زيارت آن بزرگوار با زيارت حضرت سيدالشهداء (عليه السلام ) اين مطلب مطرح شود، كه : زيارت حضرت عبدالعظيمى كه ، اولا نسب او با چهار واسطه به امام مجتبى (عليه السلام ) ميرسد، و ثانيا مبارزه و فضيلت شهادتى نداشته است ، با زيارت حضرت حسينى كه اولا خود امام معصوم است ، و نيز فرزند على (عليه السلام ) و فاطمه (عليه السلام ) مى باشد، و ثانيا در راه خدا آنهمه مصيبتها و رنجها كشيده ، و بفيض بزرگ شهادت رسيده ، چگونه ممكن است ، با هم مساوى و هم سنگ باشد؟!
براى توضيح اين معنى ، دو مطلب پراهميت را، مورد دقت قرار مى دهيم :
الف : اعتبار سند حديث
اين حديث از نظر سند و مدرك معتبر است ، و بسيارى از عالمان آگاه و حديث شناس ، و مورخ و فقيه ، آنرا در كتابهاى متين و ارزشمند خود آورده اند، كه از باب نمونه ، تعدادى از كتابها و نويسندگان آنرا، مورد توجه قرار مى دهيم :
1 - محمد بن قولويه قمى ، در كتاب ((كامل الزيارات )) ص ‍ 324.
2 - شيخ صدوق ، در كتاب ((ثواب الاعمال )) ص 124.
3 - حاج ميرزا حسين نورى ، در كتاب ((مستدرك الوسائل )) ج 3، ص 614 و 669.
4 - حاج شيخ عباس قمى در كتاب ((سفينة البحار)) ج 2، ص ‍ 121.
5 - حاج شيخ عباس قمى در كتاب ((مفاتيح الجنان )) ص 656.
6 - حاج شيخ عباس قمى در كتاب ((منتهى الامال )) ج 1، ص ‍ 179.
7 - محمد بن على اردبيلى در كتاب ((جامع الرواة )) ج 1، ص ‍ 460.
در كتابهاى ديگر زيارتى و حديثى شيعه نيز اين حديث آمده است ، و علماى بزرگ حديث و رجال ، همگان اين حديث را از لحاظ سند و مدرك معتبر و موثق دانسته اند، و موضوع حديث از لحاظ مدرك خدشه بردار نيست .
ب : دلالت و مفهوم حديث
از لحاظ دلالت و مفهوم نيز، جهت تبيين معنى اين حديث ، مناسب است كه اين جهات را مورد، دقت قرار دهيم :
1 - موضوع مبارزه و هجرت
براى ارزش مبارزه و جهاد و فداكارى و شهادت حضرت ابى عبدالله عليه الصلاة و السلام ، هرگز نميتوان اندازه اى قرار داد، و عمل آن بزرگوار را با اعمال ديگران مقايسه نمود: زيرا: الاسلام ، نبوى الحدوث و حسينى البقاء.
يعنى ، اسلام بوسيله پيامبر بوجود آمد، و سبب بقاء و استمرار آن ، حسين بن على (عليه السلام ) بوده ، و اين معنى هم براستى يك واقعيت اجتناب ناپذير است .
اما حضرت عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) هم آنگونه نيست كه ، مبارزه و جهادى نكرده ، و در راه اسلام ، صدمات و مشقتهائى تحمل ننموده باشد، بلكه همانطور كه در فصل دوم تحت عنوان ((مبارزه با ظلم و ستم )) و نيز در فصل چهارم مطالعه كرديم ، آن بزرگوار هم ، بخش ‍ زيادى از عمر خود را، در راه مبارزه و ستيز با حكام جور گذرانده ، و تحت تعقيب بوده ، و درگيرى و آوارگى داشته ، و نيز قيام و هجرت نموده است ، و ميتواند، مشمول آيه : و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله ..(101) قرار گيرد، و زيارت او، داراى ارزش و فضيلت زيادى باشد.
2 - اطاعت و ولايت اهل بيت (عليه السلام )
اگر چه نسب عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) با چهار واسطه بامام حسن مجتبى ميرسد، و باصطلاح وى امامزاده است ، اما نبايد فراموش ‍ كرد كه ، وى امامزاده بزرگوارى است ، كه بخاطر خلوص و اطاعت ، بمقامى ميرسد كه ، امام هادى (عليه السلام ) ميفرمايد: انت ولينا حقا(102).
روى اين حساب ، او ولى ، ولى الله مى گردد، و در مورد ديگر، آنحضرت بخاطر مقام علمى و بيان حديث و نشر فرهنگ تشيع ، براى عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) سلام ميرساند، و از شخصيت او تجليل بعمل مى آورد(103).
3 - بيان عظمت و تقويت عقيده
جهت ديگرى را كه در تبيين اين حديث ميتوان مورد توجه قرار داد اينست كه ، ممكن است ، امام هادى (عليه السلام ) نسبت بآن مردميكه از ((شهر رى )) به زيارت حسين بن على (عليه السلام ) مشرف شده ، نظر خاصى داشته ، و باصطلاح حديث ناظر به مورد خاصى صدور يافته است ، يعنى ممكن بوده آن مرد مقام حضرت عبدالعظيم را مورد توجه قرار نميداده ، و نسبت بآن بزرگوار بى اعتنا و يا كم توجه بوده است ، و امام هادى (عليه السلام ) خواسته است از اين راه ، از مقام والاى سيدالكريم ، تجليل كرده ، و اعتقاد آن مرد را تقويت نموده باشد و بدين لحاظ چنين مطلبى را درباره زيارت وى ، براى آن مرد، ابراز داشته است !
علامه عاليقدر، مرحوم شيخ عبدالحسين امينى ، نويسنده كتاب كم نظير ((الغدير)) در پاورقى كتاب كامل الزيارات )) مينويسد: اين حديث بخصوصيت آن راوى و آن مرد زيارت كننده ، توجه خاصى دارد، و معلوم مى شود، كه آن شخص نسبت به مقام حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) بى اعتنا بوده و از خود نسبت بآن حضرت رغبتى نشان نميداده ، و از مقام و شخصيت والاى آن بزرگوار، بى اطلاع بوده است (104).
و حضرت هادى (عليه السلام ) هم خواسته است ، بدين وسيله ، عظمت عبدالعظيم را مورد تجليل قرار داده و معرفت آنمرد را تقويت نموده باشد.
4 - شرائط خاص زمان و مكان
ممكن است شرائط خاص زمانى و مكانى ، سبب گرديده باشد، كه امام هادى (عليه السلام ) فضيلت زيارت حضرت عبدالعظيم را مانند فضيلت زيارت سيدالشهداء (عليه السلام ) محسوب داشته ، و اين درك فضيلت را مخصوص آن زمان قرار داده است .
زيرا همانطور كه در فصل چهارم اين كتاب خوانديم ، متوكل عباسى ، و برخى ديگر از حكام جور، پس از تخريب بارگاه حضرت حسين (عليه السلام ) براى جلوگيرى از زيارت آن بزرگوار، ماءموران دژخيم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، كه به صغير و كبير رحم نمى كردند، و جان افراد در خطر كشته شدن قرار ميگرفت ، و حتى زائرين زيادى را، بيرحمانه بخاك و خون كشيده بودند(105).
آنگاه حضرت هادى (عليه السلام ) خواسته است ، با بيان عظمت و فضيلت زيارت عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) بدين وسيله ، جان افراد را از مرگ و خطر حفظ كرده باشد.
5 - تشكيل پايگاه و مركز تبليغ
مسئله لزوم پايگاه سازى و تشكيل مراكز تجمع نيروها و اجتماعات ، موضوعى است ، كه بطور كلى از اخبار و احاديث بدست مى آيد، روشن مى شود كه ائمه اطهار دوست ميداشتند، شيعيان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاكره كنند، و براى حفظ كيان تشيع و نشر معارف و گسترش مكتب ، فعاليت هاى دينى و تبليغى و اجتماعى داشته باشند.
براى اين مطلب هم ، دلائل و شواهد فراوانى وجود دارد، كه برخى از آن را مورد مطالعه و دقت قرار مى دهيم :
الف : ((خثيمه )) مى گويد براى خداحافظى به حضور امام باقر (عليه السلام ) رفتم ، آن بزرگوار براى شيعيان سلام رسانيد، و سفارش كرد، آنان تقوى پيشه باشند، توانگران از نيازمندان حمايت نمايند، در اجتماعات هم شركت كنند و با يكديگر ملاقات و مذاكره برقرار سازند، سپس ‍ فرمود:
و ان لقيا بعضهم بعضا حياة لامرنا، رحم الله عبدا احيا امرنا(106).
((اگر شيعيان ما با هم ملاقات و ديدار داشته باشند، اين كار سبب احياى راه ما مى شود، خدا رحمت كند بنده اى را كه راه و هدفهاى ما را زنده بدارد)).
ب : وقتى امام زين العابدين (عليه السلام ) كنار قتلگاه شهيدان كربلا، منقلب و ناراحت مى شود، حضرت زينب (عليه السلام ) او را دلدارى ميدهد، كه وضع آن جسدهاى مطهر اين طور نمى ماند!
و ينصبون لهذا الطف علما لقبر ابيك سيدالشهداء، لايدرس اثره و لايعفو رسمه على كرور الايام (107).
((فرزند برادرم ! از اينكه وضع بدنهاى اين شهداء و آثار آنان را اينگونه مى بينى ، ناراحت نباش ، در سرزمين كربلا، براى قبر پدر بزرگوار تو، علامت و مركزى بوجود ميآيد، كه آثار آن هرگز محو و نابود نمى گردد، بلكه با مرور ايام آثار آن زنده تر و پاينده مى شود))!
ج - ((على بن مهزيار)) مى گويد: از امام جواد (عليه السلام ) سؤ ال كردم ، اى امام بزرگوار، قربانت گردم ، آيا فضيلت زيارت پدر شما امام رضا (عليه السلام ) بيشتر است يا فضيلت زيارت امام حسين (عليه السلام )؟
آن حضرت فرمود:
زيارة ابى افضل ، و ذلك ان ابا عبدالله يزوره كل الناس و ابى لايزوره الا الخواص من الشيعه (108).
((زيارت پدرم داراى فضيلت بالاتر است ، و علت آنهم اينست كه اباعبدالله (عليه السلام ) را همه مردم زيارت ميكنند، اما زيارت پدرم را فقط عده خاصى از شيعه انجام ميدهند)).
((علامه امينى )) در تفسير و تبيين اين حديث مينويسد: در متن حديث دليل مستحب بودن و بالاتر بودن زيارت امام رضا (عليه السلام ) روشن است و منظور اين نيست كه بطور مطلق زيارت امام رضا (عليه السلام ) بر زيارت امام حسين (عليه السلام ) برترى دارد، بلكه اين روايت ناظر به زمان خاصى است كه ، زيارت كنندگان قبر امام رضا (عليه السلام ) كم بوده اند و به خاطر دورى راه و موانع ديگر (كه آنروز در شهرهاى حجاز و ساير جاها نسبت به شيعيان حاكم بوده ) نسبت بآن علاقه نشان نمى دادند(109)!
بنابراين ، از اينكه امام باقر (عليه السلام ) ملاقات افراد و تشكيل اجتماع را دوست مى دارد، و بدان توصيه مى كند، حضرت زينب امام سجاد (عليه السلام ) را دلدارى و نويد ميدهد كه ، مزار حسين (عليه السلام ) مركز ولايت و تجمع پيروان آن حضرت مى شود، و امام جواد (عليه السلام ) براى زياد شدن زائرين قبر امام رضا (عليه السلام ) فضيلت برتر معرفى مى كند، به اين نتيجه ميتوان رسيد كه ، پيشوايان اسلام ، تاءسيس ‍ مراكز جديد و پايگاههاى زيارت و اجتماعات را، به منظور احياى آثار امامت و ولايت دوست مى داشته اند و براى آن تشويق و تاءكيد مى نمودند.
روى اين حساب ، بيان امام هادى (عليه السلام ) كه ، فرموده : اگر كسى حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) را در ((شهر رى )) زيارت كند مثل اين است كه ، حسين (عليه السلام ) را در كربلا زيارت نموده ، شايد يك جهت عمده آن اين باشد كه آن حضرت ميخواسته است با اين گونه تحريكها و تشويقها، براى معرفى اهل بيت (عليه السلام ) و نشر معارف خاندان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) پايگاه عبادت و زيارت ، و بالاخره ، مركز تبليغ و ارشاد و مبارزه و سازندگى جديدى بوجود آورده باشد.
خاصه اينكه در عصر امام جواد و امام هادى (عليه السلام ) بارگاه امام حسين (عليه السلام ) مورد توجه شيعيان واقع شده بود و با وجود فشارها و مخالفتهاى دشمن ، هر طورى شده بود، آنان بزيارت آن بزرگوار مشرف ميشدند، اما ((شهر رى )) و مزار عبدالعظيم (عليه السلام ) برخلاف قبر امام حسين (عليه السلام ) كه در مركز بلاد اسلامى مانند: مكه مدينه و نجف واقع شده بود، آنروز زائر كمترى داشت !
اضافه بر اين ، آنطور كه از بيان امام هادى (عليه السلام ) نسبت به آن مردى كه كربلا رفته بود، استفاده مى شود، وى و شايد ديگران هم ، به مقام بلند حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) آن معرفت لازمى را كه مى بايست داشته باشد، نداشته اند، بدين لحاظ امام هادى (عليه السلام ) خواسته است اولا، شخصيت آن بزرگوار را معرفى كرده ، ثانيا، عقيده آن راوى را تقويت نموده (110) و ثالثا، با تشويق جهت توجه و تشكيل مركز جديد تبليغى و مبارزاتى ، ارشاد مفيدى نموده باشد، بدين خاطر، زيارت حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) را با زيارت حضرت حسين (عليه السلام ) مساوى دانسته ، و ضرورى شناخته است !
فصل نهم : آداب زيارت حضرت عبدالعظيم (عليه السلام )
براى زيارتها و آداب آن ، از سوى پيشوايان معصوم ، در كتابهاى دعا، حديث و فقه ، دستورات فراوان و مصرانه اى وارد شده ، حتى از لحاظ معنوى براى زيارت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و امامان معصوم و نيز برخى از امام زادگان و اولياء الهى ، به زيارت كننده ، وعده بهشت داده شده است (111).
اما در مورد روش زيارت ، بگونه ايكه اولا زيارت مطابق با دستورات دينى صورت گيرد، و ثانيا زيارت نتيجه اخلاقى ، فرهنگى و تربيتى بدنبال داشته باشد، يك سلسله دستوراتى وارد شده ، كه همه آن دستورات را بطور كلى ، به دو بخش مى توان تقسيم نمود:
الف : آداب ظاهرى زيارت
وظائف و آداب ظاهرى كه ميتواند، عمدتا در جهت تاءثيرگزارى و تقرب و محبوبيت و نتيجه گيرى از زيارت ، نقش سازنده اى داشته باشد، فراوان است ، اما ((محدث قمى )) با كمك گرفتن از اخبار و احاديث معصومين (عليه السلام ) تعداد آن آداب را 28 مورد دانسته ، و اينجانب نيز با استفاده از آن موارد، و برخى ديگر از متون اسلامى ، مجموعا 19 مورد مهم و لازم آنرا، كه درباره آداب زيارت معصومين (عليه السلام ) وارد شده ، و در مورد ساير امامزادگان و اولياء الهى ، رعايت آن مطلوب و محبوب خواهد بود، بدين شرح خاطر نشان ميسازد:
1 - غسل زيارت ، بمنظور دريافت اجر معنوى و نظافت بدن .
2 - پوشيدن لباس پاك و تميز، براى آراسته شدن و منظم بودن ، در اجتماعات مسلمانان .
3 - اذن دخول ، جهت تقويت حالت معنوى ، و احترام به مقام صاحب بقعه .
4 - خوددارى از سر و صداى بلند، تا سبب ناراحتى و حواس پرتى ديگران فراهم نيايد.
5 - پرهيز از چشم چرانى و ساير گناهانى كه ، موجب تنزل مقام انسانى زائر، و سبب بى احترامى به امام يا امامزاده مى گردد.
6 - جدا بودن محل مردان و زنان ، تا حتى الامكان لغزش و بى توجهى معنوى بوجود نيايد.
7 - در صورت توان و حتى الامكان ، براى رعايت ادب ، زيارتنامه ايستاده خوانده شود.
8 - چنانكه در حال زيارتنامه خواندن ، نماز جماعت بپا شود، بمنظور تعظم شعائر اسلام لازم و بهتر است از ادامه زيارت خوددارى نموده و در نماز جماعت شركت به عمل آيد.
9 - جا دادن به افراد، مخصوصا نسبت به اشخاص كهنسال و مريض در زيارتگاهها، كه از وظائف اخلاقى زائرين مى باشد.
10 - پس از اتمام شدن زيارت دو ركعت نماز به نيت دو ركعت زيارت قربة الى الله ، سفارش شده است .
11 - براى زيارت خواندن ، آنطور كه از سوى پيشوايان اسلام توصيه شده ، بايد زيارت صحيح و معتبرى انتخاب شود.
12 - هرگاه كار زيارت به پايان رسيد، توصيه فرموده اند، با عجله از محل بيرون آيد، تا حق ديگران نيز رعايت شود، و آنان بتوانند، از فيض زيارت بهره مند گردند.
ب : آداب اخلاقى زيارت
غير از رعايت آداب ظاهرى زيارت ، كه هر كدام بنوبه خود، داراى ارزش ‍ زياد و فلسفه مهم اخلاقى و حقوقى و تربيتى است ، يك سلسله آداب و مقررات اخلاقى و معنوى نيز، كه هر كدام ميتواند اثر عرفانى و تربيتى زيارت را بيشتر گرداند، بايد مورد دقت و مراقبت قرار گيرد، كه عمده ترين آن بدين شرح است :
1 - زائرى كه بزيارت ميرود، بايد در درون خود، حالت توبه و استغفار بوجود بياورد، تا بتواند از نورانيت و معنويت زيارت بهتر بهره مند گردد.
2 - زبان زائر به جاى سخنان بيمورد و گفتگوهاى دنيوى و گاهى خلاف اخلاق ، بايد به تكبير و تهليل و ذكر خدا گويا باشد.
3 - خود را از حواس پرتى و باينطرف و آنطرف نگاه كردن ، مهار كند و متوجه خطاها و لغزشهاى خود بوده ، و راه كمك گرفتن از مقام صاحب بقعه و امام و يا امامزاده را، مورد نظر داشته باشد.
4 - حالت خشوع و حضور قلب را در خود تقويت نموده ، و با فراغت از مطالب مادى ، و با خاطرى پاك و آراسته و با قدمهاى آهسته ، قدم به آستانه امام يا امامزاده بگذارد.
5 - براى درك فيض زيارت ، آنچه بيشتر نقش سازنده دارد، اينست كه زائر با قلبى پاك از شرك و ريا و حسد و كينه و ساير رزائل اخلاقى ، به بقعه وارد شود، و با دلى پاك و باصفا زيارتنامه را بخواند.
در اذن دخول ، حرم امام رضا (عليه السلام ) وارد شده ، زائر از خدا بخواهد، او را و قلب او را از آلودگيها و آلايشها پاك و نظيف بگرداند: اللهم طهرنى و طهر قلبى (112).
6 - وظيفه باطنى و معنوى ديگرى ، كه عموما در زيارتها بايد مورد توجه دقيق قرار گيرد، موضوع معرفت و عرفان است ، بر اساس اين وظيفه ، زيارت كننده بايد، بداند چرا زيارت مى كند؟ چگونه بايد زيارت كند؟ و كسى را كه زيارت مى كند، كيست ؟ و مقام و شخصيت او چيست ؟ و تكليف اخلاقى و عملى او در برابر آن بزرگوار چه خواهد بود؟
آرى ، بزرگترين فلسفه دينى و سياسى زيارت ، همانطور كه معصومين سفارش فرموده اند، همين مسئله اساسى معرفت و شناخت است ، و بهمين جهت است كه ، درباره زيارت ائمه اطهار، موضوع ((عارفا بحقه (113))) بطور مكرر مورد تاءكيد قرار گرفته ، و شيعه بايد حق امامت و زعامت و ولايت آن امامان و اولياء بزرگ الهى را درك كند، و نيز اطاعت و متابعت آن بزرگواران را، بمنظور انتخاب راه صحيح زندگى ، ملاك عقيده و اخلاق و عمل خود قرار دهد.
7 - مطلب بسيار مهم ديگرى را كه هر زائرى بايد مورد توجه خود قرار دهد، اينست كه بر اساس عقيده ايكه ما درباره امامان معصوم و برخى از اولياء الله داريم ، اينست كه آنان نمرده اند، و داراى حيات معنوى ميباشند و آنان بر اعمال و رفتار ما، شاهد و ناظر خواهند بود! در اذن دخول حرم ائمه (عليه السلام ) ميخوانيم : يرون مقامى و يسمعون كلامى و يردون سلامى (114).
آنان وضعيت مرا مشاهده ميكنند، حرف و سخن مرا مى شنوند، و نيز سلام و احترام مرا جواب ميدهند!
روى اين حساب و با توجه باين مطلب ، هر كس بزيارت ميرود، بايد از هر جهت مواظب و مراقب اعمال و حركات خود باشد، كه اولا، خطا و لغزش و بى مبالاتى از او سر نزند، و ثانيا چون رفتار و سكنات او، از نظر امام و اولياء و مقربين الهى پوشيده نيست ، طورى رفت آمد كند، بگونه اى گفت و شنود بنمايد، و خلاصه با شيوه صالح و سالمى برخورد كند، كه اعمال و رفتار او، موجب رضايت و خرسندى قلبى اولياء دين ، و سبب محبوبيت و تقرب درگاه الهى فراهم گردد.
درباره زيارت حضرت عبدالعظيم (عليه السلام )
درباره زيارت ابوالقاسم ، حضرت عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) كه ، از سوى امام معصوم براى اصل آن دستور و توصيه رسيده ، جاى شك و ترديد نيست ، واز وظائف اخلاقى و دينى ما محسوب مى شود، كه آن بزرگوار را زيارت و از فضل و فيض و زيارت وى بيش از پيش بهره مند گرديم .
در بيانى كه ((مرحوم محدث قمى )) از امام معصوم روايت مى كند، پاداش زيارت حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) را بهشت معين فرموده (115)، و در سفارشى هم كه امام هادى (عليه السلام ) به مردى از ((شهر رى )) ارائه فرموده ، اجر زيارت سيدالكريم را، با توجه بشرائط خاصى ، در رديف زيارت حضرت سيدالشهداء (عليه السلام ) قرار گرفته است (116). و روى اين حساب اصل دستور زيارت حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) منصوص و مورد توجه معصوم (عليه السلام ) قرار گرفته است (117).
اما در اينكه ، آنحضرت را با چه زيارتى ميتوان زيارت نمود؟ مرحوم ((محدث قمى )) بنا بنظريه ((فخر المحققين )) زيارتنامه مفصلى را كه مانند زيارتنامه فاطمه معصومه (عليه السلام ) در ((قم )) مى باشد، آورده و خواندن آنرا توصيه كرده است (118). و امكان دسترسى و قرائت آنهم فراهم است .
از طرف ديگر مرحوم ((ملا باقر نورى مازندرانى )) هم براى حضرت عبدالعظيم (عليه السلام ) سه نمونه زيارت آورده ، كه يكى كوتاه و خلاصه و دو زيارت ديگر تا حدى مفصل و مشروح مى باشد، و ما در اينجا، براى افراديكه فرصت مناسبى ندارند، زيارت كوتاه را بنا بنظريه ((مرحوم نورى )) ماءخوذ از ائمه هدى است (119). و براى افراديكه فرصت لازم را دارند، يكى از زيارتهاى مفصل را كه خواندن آن قربة الى الله ، محبوب و مطلوب خواهد بود، مى آوريم :
زياتنامه خلاصه
السلام عليك ايها المحدث العليم ، السلام عليك ايها السيدالكريم ، السلام عليك ايها الشخص الشريف (120).