علامه بحرانى

پژوهشكده باقرالعلوم (عليه السلام)

- ۳ -


فصل پنجم

بوستان بهشت

مجموعه نور

مجموعه نور تا به اين جا به گستره زندگى مردى قدم نهاديم كه وجودش جهانى ازعظمت، معنويت، خلوص، قداست، پژوهش و كوشش، همراه با نبوغ و ذكاوت و عشق افزون به هدف و كارش بود. او كه بعد از تبحر در علوم زمان خويش، به حديث و ميراث ائمه اطهار توجه كرد، چنان در اين اقيانوس نور غواصى كرد و از دُرهاى آن برچيد و آنها را در موضوعات لطيف و بديع دسته بندى كرد، كه امروزه بايد پژوهشگران بسيار با كمك دستگاههاى پيشرفته و با مخارج سنگين و صرف سالها وقت به چنان نتايجى دست يابند. در حالى كه محدث بحرانى به تنهايى در سيصد سال پيش، در پرتو تأييد و لطف الهى به چنين مهمى نايل آمده است. بوستانهاى زيبايى كه وى در سرزمين دلها كاشت و پرورش داد، نهالى از نور و رايحه اى بهشتى داشت. اكنون ما در برابر اين بوستان زيبا و نورانى قرار گرفته ايم كه باغبان حديث در طول دهها سال، از نهالهاى بهشتى و كلمات نورانى ائمه اطهار پرورانده است; پس بياييد تا جان را از شميم بهشتى آن معطّر كنيم.

تفرّجى در بوستان

نظاره آثار فقيه فرهيخته بحرين و كيفيت دسته بندى احاديث ـ كه امروزه يكى از موضوعات مهم مجامع علمى به شمار مى رود ـ و ميزان تتبع و دقتهاى علمى اين پارساى ژرفنگر، حكايت از آن دارد كه او يكى از نوابغ روزگار و مؤيد به تأييدات الهى بوده است.

از تأليفات سيّد آنچه از سوى علما ثبت گرديده، حدود 75 عنوان است كه بسيارى از آنها خود بيش از چند مجلد است. البته تعدادى از آثار نيز در زمان خود ايشان از بين رفته است، چنان كه مؤلف رياض العلماء مى نويسد:

از بعضى از فرزندان سيّد كه بيشتر مورد وثوق و اعتماد من بود شنيدم كه ايشان مى گفت: بعضى از كتابهاى پدرم را كسى كه درخواست تأليف آن را نموده بود از ايشان گرفت و در بحرين هم معروف و مشهور نگرديد و از بين رفت.

موضوع اكثر اين آثار، معارف دينى و تفسير قرآنى ـ برگرفته از احاديث اهل بيت عصمت و طهارت ـ است. ما كتابهاى سيّد را در نُه موضوع كلى تحت عنوان بوستانهاى نه گانه، تنظيم و كتابهاى مربوط به آن موضوع را بررسى مى كنيم; گرچه ممكن است يك كتاب در دو جا يا بيشتر نام برده شود، كه در پاورقى به آن اشاره خواهيم كرد.

بوستانهاى نه گانه

1. بوستان وحى6 كتاب 2. بوستان توحيد2 كتاب 3. بوستان نبوت4 كتاب 4. بوستان امامت و ولايت30 كتاب 5. بوستان معاد2 كتاب 6. بوستان تاريخ و مقتل8 كتاب 7. بوستان فقه1 كتاب 8. بوستان حديث3 كتاب 9. بوستان رجال7 كتاب

بوستان وحى

1. البرهان فى تفسير القرآن 2. اللوامع النورانيّه فى اسماء على و اهل بيته القرآنيه 3. المحجة فيما نزل فى القائم الحجه 4. نور الأنوار 5. الهادى و مصباح النادى 6. الهداية القرآنيه الى الولاية الاماميه

شيوه هاى تفسيرى

تفسير در لغت به معناى بر گرفتن نقاب از چهره است; گرچه قرآن نور مبين است و نقابى بر چهره ندارد و ما هستيم كه بايد پرده ها را از ديدگان و ذهن خود كنار بزنيم. ترديدى نيست كه براى اين كتاب آسمانى مفاهيم عميقى است كه پى بردن به آن براى هر كسى ميسّر نيست. كار مفسران، بيان و كشف آن معانى و مفاهيم با استفاده از خود قرآن، روايات و معانى لغات و ... در حد امكان است. براى اين منظور، سه روش تفسيرى وجود دارد:

1. تفسير با توجه به كلام معصوم(ع)

در اين روش تفسيرى، آيات قرآن فقط با احاديث رسول خدا(صلى الله عليه وآله)و ائمه هدى(عليهم السلام) تفسير و تأويل مى شود و مفسر خود در آن نظرى ندارد و فقط به آنچه از آن پاكان رسيده است بسنده مى كند; اين روش را تفسير به روايت (تفسير روايى) گويند. تاريخ اين روش تفسير از صدر اسلام شروع مى شود كه راويان، احاديث تفسيرى نقل شده از رسول خدا و ائمه اطهار را روايت مى كردند. افراد مشهور در اين زمينه، ابن عباس، ابن مسعود، جابر بن عبدالله و ابوسعيد خُدرى هستند.

از آن جا كه حديثْ نخستين مصدر بعد از قرآن است، مفسر در تفسير قرآن از آن بى نياز نيست و براى وى رأيى در مقابل حديث يا در عرض آن وجود ندارد. از همين رو رأيى درست است كه معارض با حديث نباشد، در نتيجه مفسر بايد در ابتدا تأكيدش بر روايات باشد و آن گاه است كه مى تواند از نظر و اجتهاد خود در تفسير قرآن استفاده كند; بنابراين اهتمام، روايات رسيده در تفسير قرآن از ارزشمندترين كوششهاى علمى در تفسير قرآن است.

نام برخى از تفاسيرى كه مفسران آنها اهتمام ويژه به تدوين روايات رسيده در تفسير قرآن داشته اند عبارت است از:

الف) از تفاسير شيعه:

1) تفسير عياشى، محمد بن مسعود بن عياش سمرقندى;

2) تفسير نورالثقلين، عبد على بن جمعه عروسى حويزى;

3) تفسير برهان،(1) علامه سيد هاشم بحرانى.

ب) از اهل سنت: 1) الدر المنثور فى التفسير بالمأثور، جلال الدين سيوطى;

2) تفسير القرآن العظيم، ابن كثير;

3) تفسير البَغَوى به نام معالم التنزيل فى التفسير و التأويل.

2. تفسير اجتهادى

اين روش تفسيرى كه از حدود قرن پنجم هجرى شروع شده است، از مرحله تفسير روايى ـ كه آيات را فقط باروايات رسيده تفسير مى كردند ـ گذشته و به مرحله نظر و اجتهاد و رأى رسيده است. در اين روش، مفسر با استفاده از آيات و احاديث و ريشه يابى لغات قرآنى و... به مفاهيم آيات دست مى يابد و رأى خود را بر قرآن تحميل نمى كند، بلكه سعى مى كند با استفاده از منابع ديگر و اجتهاد خويش، مفاهيم و معانى عميقترى از قرآن دريابد.

3. تفسير به رأى

اين روش تفسيرى سراسر وابسته به رأى و اجتهاد مفسّر است. در واقع «خطرناكترين روش در تفسير قرآن اين است كه به جاى شاگردى در مكتب قرآن، ژست معلمى را در برابر اين كتاب بزرگ آسمانى به خود بگيريم; يعنى به جاى استفاده از قرآن بكوشيم افكار خود را بر قرآن تحميل كنيم و پيش داوريهايى كه مولود محيط، تخصص علمى، مذهب خاص و سليقه شخصى ماست، به نام قرآن و به شكل قرآن عرضه كنيم و در حقيقتْ قرآن براى ما امام و پيشوا و رهبر نباشد، بلكه وسيله اى براى به كرسى نشاندن حرفها و موجّه جلوه دادن افكار و سليقه هاى شخصى ما باشد.»(2)

اين روش تفسيرى از نظرگاه رواياتْ بسيار نكوهش شده و مفسران را از آن بر حذر داشته است. فرموده اند:

من قال فى القرآن بغير علم فليتبوّأ مقعده من النار;(3) كسى كه در مورد قرآن بدون علم نظر دهد، جايگاهش پر از آتش خواهد بود.

شايان ذكر است كه روش سيد بحرانى در تفسير، همان شيوه نخست است كه در ذيل بدان خواهيم پرداخت:

1. البرهان فى تفسير القرآن

تفسير برهان كه به سبك روايى به رشته تحرير در آمده، از بهترين تفاسيرى است كه علماى شيعه در اين زمينه تأليف كرده اند... در اين كتاب آنچه روايت از اهل بيت در تفسير قرآن وارد شده جمع گرديده است و مؤلف كوشش زيادى در جمع و تنظيم گروه زيادى از احاديث كه در مصادر روايى وارد شده، نموده ] است[ و اين دلالت مى كند بر درجه عالى قدرت علمى ايشان در تتبع احاديث از بسيارى از مصادر متنوعه و تنظيم آنها به موجب آيات قرآنى.(4)

اين تفسير، مجموعه عظيمى از اخبار اهل بيت(عليهم السلام) در تفسير آيات قرآنى است كه بسيارى از مصادر آن از كتب ناياب و بلكه بعضى از آنها در بحار نيز ذكر نشده است.(5)

مؤلف در مورد تفسيرش مى فرمايد:

اين كتاب شامل بسيارى از روايات اهل بيت(عليهم السلام) در تفسير كتاب الهى و در بردارنده شمارى از فضايل اهل بيت و آنچه درباره ايشان نازل شده مى باشد. همچنين حاوى انبوهى از علوم احكام و آداب و قصص انبيا و غير آن است كه ديگر كتابها در بر ندارند.(6)

مؤلف محترم بعد از ذكر مطالبى پيرامون شيوه كتاب در مقدمه، هفده باب مختلف در موضوعات بسيار مهم گشوده و سپس وارد اصل كتاب گرديده است.

اين تفسير به امر سلطان حسين صفوى در تاريخ 1131ق. از سوى مولا محمد كاظم ابن شاه محمد تبريزى به فارسى ترجمه گرديده كه نسخه اى از آن در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران به شماره 4211 موجود است.(7)

تفسير البرهان هم اكنون در پنج جلد به قطع رحلى به چاپ رسيده است كه يك جلد آن به عنوان مقدمه تفسير برهان بوده و به قلم فاضل محقق، ابوالحسن بن محمد طاهر بن عبدالحميد بن موسى بن على بن معتوق بن عبدالحميد فتونى نباطى، در سال 1140ق. نگاشته شده است. تفسير پنج جلدى البرهان از سوى مؤسسه اسماعيليان در قم چاپ شده است.

2. اللوامع النورانيّه فى اسماء على و اهل بيته القرآنيه

اين كتاب شريف، يكى از كتب تفسيرى مفيد و بسيار لطيف و بديع است كه علاّمه در روز هفدهم ربيع الاول (سالروز ميلاد رسول گرامى اسلام) سال 1096 ق. تأليفش را به پايان رسانيده است.(8)

مؤلف محترم در اين كتاب، 1154 نام از اسماى اميرمؤمنان و فرزندان گرامى اش را با استناد به روايات از قرآن استخراج كرده و بر شمرده است. كتاب داراى يك مقدمه و حاوى سه مطلب است:

الف) معناى آل محمد(صلى الله عليه وآله);

ب) ذكر آنچه از اميرمؤمنان در قرآن رسيده است;

ج) ظاهر و باطن قرآن.

3. المحجة فيما نزل فى القائم الحجّه

از كتابهاى بسيار لطيف تفسيرى است كه در آن 120 آيه از قرآن كريم با استناد به روايات وارد شده، در شأن وجود مسعود امام زمان(عج) ذكر شده است.(9)

در اين كتاب، موضوعات مختلفى همچون كيفيت ظهور حضرت، مكان ظهور، حوادث قبل و بعد از ظهور، اسامى افرادى كه در ركاب حضرت هستند، عدد ياران امام و بيانات معصومين پيرامون وجود شريف آن حضرت و بسيارى از نكات تاريخى و مطالب ارزشمند ديگر، ضمن تفسير و تأويل آيات ارائه گرديده است.

اين كتاب را جمع زيادى از كسانى كه زندگينامه سيد را نوشته اند در فهرست كتابهاى او برشمرده اند.(10) خوشبختانه اين كتاب با نام «سيماى حضرت مهدى در قرآن» به زبان فارسى ترجمه گرديده است.

براى تبرك و تيمن به ترجمه قسمتى از كتاب اشاره مى كنيم:

برجهاى آسمان نبوت

وَالسَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ;(11)

سوگند به آسمان كه داراى برجهاست.

اصبغ بن نباته حديثمان داد كه گفت: شنيدم ابن عباس مى گفت:

رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود:

ذكر خداوند عزّوجل و ياد من و ياد على عبادت است و ياد امامان از فرزندانش عبادت است. سوگند به آن كه مرا به نبوت برانگيخت و بهترين مخلوقات قرارم داد. اين كه وصى من بهترين اوصياست و همانا او حجت خداوند بر بندگانش و خليفه او بر خلقش مى باشد و از فرزندانش امامان هدايتگر بعد از من هستند; به ]بركت[ آنان خداوند عذاب را از اهل زمين حبس مى كند و به سبب آنان آسمان را نگاه مى دارد كه جز به اذن او بر زمين افتد و به ]قيمت وجود [آنان كوهها را نگاه مى دارد كه به حركت در آيند و به ]واسطه[ ايشان بر آفريدگان خويش باران مى بارد و به ]جهت [آنان گياه مى روياند.

ايشانند به حق اولياى خداوند و خلفاى راستين من. شماره ايشان همان تعداد ماههاست كه دوازده ماه است و به شماره نقباى موسى بن عمران.

سپس اين آيه را تلاوت فرمود:

سوگند به آسمان كه داراى برجها و كاخهاى با عظمت است. آن گاه فرمود: اى ابن عباس! آيا چنين مى پندارى كه خداوند به آسمان داراى برجها سوگند ياد مى كند و منظورش همان آسمان و برجهاى آن باشد؟ عرض كردم: اى برگزيده خدا! پس ]معناى آن [چيست؟ فرمود: امّا آسمان، من هستم و امّا برجها، پس امامان بعد از من مى باشند: اولينشان على(عليه السلام) و آخرينشان مهدى است صلوات الله عليهم اجمعين.(12)

4. نورالأنوار فى تفسير القرآن

يكى ديگر از كتب تفسيرى ايشان است. اين اثر نيز همانند تفسير برهان، تفسيرى روايى است. آقا بزرگ تهرانى در كتاب الذريعه مى نويسد:(13)

اين تفسير مانند تفسير كنزالحقائق و نورالثقلين محدود بر روايات اهل بيت(عليهم السلام) است و نسخه اى از آن پيش سيّد محمد على روضاتى مى باشد كه از سوره حاقه تا سوره فلق را در بردارد.

5. الهادى و مصباح النادى

اين تفسير كه همچنان تفسيرى روايى است، قبل از تفسير برهان تأليف يافته و سيد در مقدمه تفسير برهان مى فرمايد:

من در اين كتاب آنچه را در تفسير الهادى و مصباح النادى كه نخست تأليف كردم، همراه با روايات اضافى جمع كردم تا فايده آن بيشتر و براى جويندگان ]دستيابى به روايات تفسيرى[ آسانتر شود.(14)

بعضى از علما آن را به الهادى و ضياءالنادى ثبت كرده اند(15)، ولى آنچه مؤلف خود در مقدمه تفسير بيان كرده، همان نام فوق است.

ايشان اين تفسير را در سال 1077 به درخواست شاه اسماعيل صفوى و به نام سيد على (مكنى به ابوالحسن، فرزند سيد محمد) پسر عموى خود و قاضى بحرين تأليف كرده است.(16) كتاب، يك مقدمه شامل دوازده باب دارد، مانند: فضل عالم و متعلم، فضل قرآن و حاملان قرآن، معناى ثقلين و... .

در مقدمه كتاب چنين آمده است:

من در كتابم اعتماد نكردم، مگر به روايات بزرگان علماى معتمد و معتبر و موثق... .

اين تفسير شامل چند مجلد بزرگ مى باشد، ولى تا به حال چاپ نشده و بسيارى از علما آن را در فهرست كتابهاى سيد ذكر فرموده اند.(17)

6. الهداية القرآنية الى الولاية الاماميه

از كتابهاى فوق العاده ارزنده تفسيرى درباره شمارى از آيات قرآن، پيرامون امامت ائمه اطهار است. مقدمه اين كتابْ خود دليلى گويا بر انتساب آن به سيد است.(18) زيرا مؤلف محترم در مقدمه كتاب مى فرمايد:

چون خداوند جليلْ توفيق تصنيف كتاب برهان و كتاب الهادى و مصباح النادى... و كتاب اللوامع النورانية فى اسماء على و اهل بيته القرآنيه را به من داد، شمارى از آيات قرآنى را يافتم كه از طريق اهل بيت به ولايت على بن ابى طالب و يازده فرزندش تفسير شده است، دوست داشتم كه آنها را جمع و منظم گردانم تا دستيابى به آنها آسان شود، و آن را به الهداية القرآنية الى الولاية الاماميه نامگذارى كردم.

كتاب با يك مقدمه و سه گفتار شروع مى شود و تاريخ اتمام آن سال 1096ق. مى باشد. كتاب تاكنون چاپ نشده است و از سوى مؤسسه احياء تراث علاّمه بحرانى در دست تحقيق و چاپ است.

بوستان توحيد

1. حقيقة الايمان المبثوث على الجوارح و احاديث التوحيد و النبوة و الإمامه سيّد در اين كتاب، احاديث توحيد، نبوت و امامت را مورد بحث و گفتگو قرار داده است. تاريخ اتمام كتابْ سال 1090 ه . مى باشد.(19)

2. نهاية الإكمال فيمايتم به تقبل الأعمال از جمله كتابهايى است كه مؤلف كتاب رياض العلماء آن را در ميان كتابهاى سيّد در اصفهان ديده و تاريخ اتمام آن را سال 1090 ذكر فرموده است.

موضوع اين كتاب، اصول پنجگانه و مباحث مربوط به آن است. حاوى اخبار زياد و فوايد بيشمارى است كه از پانزده كتاب روايت نقل نموده است.(20)

مؤلف محترم در اين باره مى فرمايد:

ما در اين كتاب آنچه كه بر بندگان خدا معرفت و ياد گرفتنش واجب و جهل نسبت به آنها جايز نيست ذكر كرديم. از معرفت خدا و ايمان و شرايط قبولى اعمال، و اين اصول را از ائمه اطهار گرفتيم... و كتاب را بر 23 فصل تقسيم نموديم.(21)

نسخه هاى متعددى از اين كتاب موجود است، ولى بهترين آنها نسخه اى است به خط فرزند دانشمند ايشان، سيّد عيسى بحرانى، كه در حضور پدر گرامى شان در سال 1102 نسخه بردارى و تصحيح نموده اند.

بوستان نبوت

1. حلية الابرار فى احوال محمد و آله الأطهار; 2. مصباح الانوار و انوار الأبصار فى بيان معجزات نبى المختار; 3. وفاة النبى(صلى الله عليه وآله); 4. حقيقة الايمان المبثوت على الجوارح و احاديث التوحيد و النبوة و الامامه(22).

1. حلية الابرار فى احوال محمد و آله الأطهار
از كتابهاى پربار در باب تاريخ و سيره رسول خدا(صلى الله عليه وآله)و ائمه اطهار است.(23) مؤلف در مقدمه كتابش مى فرمايد:

چون در كتابهاى قديم و جديد حديث نظر كردم، احاديث زيادى پيرامون صفات نيكوى ابرار (محمد و آل پاك او) يافتم كه پراكنده و بى نظم، مانند گردنبند مرواريدى بودند كه ريسمان آن پاره شده و مرواريدهاى آن پراكنده شده، نظم آنها از بين رفته باشد. دوست داشتم اين احاديث را در كتابى جمع كنم تا دسترسى به آنها براى طلاب آسان باشد، براى اين كه مطالب بهترين مطالب است.

اين كتاب حاوى سيزده مبحث و چندين باب و حاوى حدود 2300 حديث از مصادر معتبر نزديك به يكصد كتاب مى باشد. در ميان اين مصادر، كتابهاى ارزنده و كميابى است كه تا حال چاپ نشده اند. ايشان اين كتاب را در تاريخ 18 ربيع الثانى سال 1099 براى وزير عارف (ايمانى بيگ) تأليف نموده است. اكنون اين كتاب براى چندمين بار پس از تحقيق، در پنج جلد به چاپ رسيده است.

2. مصباح الأنوار و أنوار الأبصار فى بيان معجزات نبى المختار (معجزات النبى)
اين كتاب شريف پيرامون كارهاى خارق العاده رسول گرامى اسلام و از سلسله تحقيقات سيّد در معجزات رسول خدا و ائمه اطهار است(24); از همين رو به احتمال قوى اين كتاب قبل از كتاب مدينة المعاجز به رشته تحرير در آمده است; يعنى معجزات را از نبى گرامى شروع كرده و به معجزات حضرت امام زمان(ع) ختم كرده است.(25)

از آن جا كه معجزات در ادوار تاريخى همواره يكى از نشانه هاى مهم نبوت و امامت بوده است، علما براى اثبات اين دليل محكم دست به تحقيقات همه جانبه اى در منابع روايى و تاريخى زده اند.(26)

3. وفاة النبى

اين كتاب را كه پيرامون وفات رسول گرامى اسلام است، جمعى از علماى رجال در فهرست كتب سيد ذكر كرده اند.(27)

سيد با تبحرو تتبع خاصى كه در اخبار و آثار و سيره شيعه و اهل سنت و جماعت دارد، در اين كتاب... روايات و مطالبى شگفتى در كيفيت وفات رسول الله(صلى الله عليه وآله)، مسأله وصيت در مورد امر ولايت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و خصوصيات آن در اين باره ذكر كرده كه فوق العاده حايز اهميت بوده است، ولى با تأسف اكنون اين كتاب در دست نيست و به احتمال قوى ممكن است عمداً اين كتاب را از بين برده باشند.(28)

بوستان امامت و ولايت

الف) اثبات امامت

1. اثبات الوصيّه; 2. احتجاج المخالفين على امامة على بن ابى طالب اميرالمؤمنين(عليه السلام); 3. الانصاف فى النص على الأئمة الاثنى عشر من آل محمد(صلى الله عليه وآله)، باب النصوص; 4. ايضاح المسترشدين فى بيان تراجم الراجعين الى ولاية على بن ابى طالب اميرالمؤمنين(عليه السلام); 5. بهجة النظر فى اثبات الوصاية و الإمامة للأئمه الاثنى عشر; 6. البهجةُ المرضية فى اثبات الخلافة و الوصيه; 7. تبصرة الولى فيمن رأى القائم المهدى(ع) فى زمن ابيه و فى ايام الغيبة الصغرى و الكبرى; 8. تبصرة الولى فى النص الجلى على اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) الخليفة و الامام و الوصى و ولده الأحَد عشر اوصياء النبى; 9. التحفة البهية فى اثبات الوصية لعلى(ع);

10. حقيقة الايمان المبثوث على الجوارح;

11. سلاسل الحديد و تقييد اهل التقليد;

12. عمدة النظر فى بيان عصمة الأئمة الاثنى عشر ببراهين العقل و الكتاب و الأثر;

13. غاية المرام، و حجة الخصام فى تعيين الإمام من طريق الخاص و العام;

14. فصل معتبر فيمن رأى الامام الثانى عشر القائم المنتظر على البشر(ع);

15. كشف المهم فى طريق خبر غدير خم;

16. المحجة فيما نزل فى القائم الحجّه;

17. مدينة معاجز الأئمة الاِثنى عشر و دلائل الحجج على البشر;

18. الهداية القرآنيه الى الولاية الإماميه;

19. ينابيع المعاجز و اصول الدلائل.

1. اثبات الوصيّه
اين كتاب كه در زمره كتابهاى سيّد برشمرده شده، شايد همان كتاب البهجةُ المرضية فى اثبات الخلافة و الوصية يا كتاب التحفة البهية فى اثبات الوصية باشد و اى بسا خود كتابى مستقل بوده است.(29)

موضوع كتاب پيرامون مسأله مهم كلامى، يعنى اثبات خلافت و امامت اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى باشد.(30)

2. احتجاج المخالفين على امامة على بن ابى طالب اميرالمؤمنين()
موضوع امامت اميرمؤمنان نه تنها از سوى محدثان و عالمان شيعه مورد تحقيق قرار گرفته، اهل سنت نيز در اين باره احاديث فراوانى نقل و استدلالهاى بسيارى اقامه كرده اند. پاسدار حريم ثقلين اين ادله را در يك جا جمع آورى نموده و در اختيار علاقه مندان قرار داده است. اين كتاب حاوى 75 برهان بر امامت حضرت است و در سال 1105 تأليف شده است.(31)

3. الانصاف فى النصّ على الأئمة الاثنى عشر من آل محمد الأشراف (النصوص)
اين كتاب شامل 350 حديث(32) در موضوع امامت و يكى از بهترين كتابها در اين زمينه مى باشد. سيّد در بيان زحمات زيادى كه در تأليف و تدوين آن كشيده مى فرمايد:

در اين كتاب و كتاب تحفة البهيه آن قدر از فرمايش رسول خدا و از طريق خاصه و عامه گرد آوردم كه ديگر نتوان چيزى بر آن افزود و بيشترين سعى و كوشش خود را در تأليف اين دو كتاب نمودم و در آنها احاديثى است كه چشم دوستان را روشن و چشم حسودان را كور و بينى آنها را به خاك مى مالد.(33)

در مقدمه كتاب اسامى روات و تأليفات آنان بيان داشته شده و به علاوه براى كتابهايى كه از آنها روايت نقل نموده رمزهاى مخصوصى قرار داده است.(34)

4. ايضاح المسترشدين فى بيان تراجم الراجعين الى ولاية على بن ابى طالب اميرالمؤمنين(ع)
رويكرد علما و دانشمندان غير شيعه به مذهب تشيع، خود دليلى گويا و محكم بر اثبات حقانيت راه ائمه اطهار مى باشد و آگاهى از حيات اين گروه، خود تأييدى بر حقانيت اين راه و موجبى براى ارشاد ديگران است. سيّد بحرانى كه از هر موضوعى براى اثبات امامت ائمه اطهار و هدايت گمراهان استفاده جسته، اقدام به شرح حال اين اشخاص نموده است.(35)

اين كتاب كه تأليف آن در سال 1105 به پايان رسيده، افزون بر مطالب اعتقادى، حاوى شرح حال 253 نفر از كسانى است كه پس از آگاهى به ولايت ائمه اطهار(عليهم السلام) معتقد شده اند.(36)

5. بهجة النظر فى اثبات الوصاية و الإمامة للأئمة الاثنى عشر
مؤلف، اين اثر شريف را بعد از تأليف كتاب حلية الابرار در تاريخ يازدهم جمادى الاول 1099 ق. به رشته تحرير در آورده و داراى شانزده فصل است. موضوع آن اثبات وصايت و امامت ائمه اطهار مى باشد.(37)

6. البهجة المرضية فى اثبات الخلافة و الوصيه(38)
اين كتاب شريف كه در موضوع مهم اثبات خلافت و وصايت اميرمؤمنان است، شايد همان كتاب اثبات الوصيه باشد، چنان كه كتاب شناس قرن، علامه آقا بزرگ تهرانى احتمال داده است(39) و اى بسا خود كتابى ديگر باشد.

7. تبصرة الولى فيمن رأى القائم المهدى(ع) فى زمن ابيه و فى ايام الغيبة الصغرى و الكبرى(40)
پيرامون اثبات امامت دوازدهمين حجت خدا، حضرت مهدى(عج) است. مؤلف محترم با عشق خاصى كه به ولايت دارد، چندين اثرش را مخصوص امام زمان ـ عجل الله تعالى فرجه ـ قرار داده است. وى در اين باره مى نويسد:

چون دليلْ قائم شد كه زمين خالى از حجت خدا بر خلق نخواهد بود ـ كه يا ظاهر و مشهود است يا غايب و پوشيده ـ به ذهنم خطور كرد كه كتابى پرنغز و نمونه شريفى در مورد كسانى كه حضرتش را خود ديده و كلمات مباركش را شنيده اند... چه در زمان حيات پدر بزرگوارش و بعد از رحلت او و همچنين در زمان غيبت صغرى و كبرى(41).

اين كتاب كه تاريخ تأليف آن سال 1099 ذكر شده، حاوى 124(42)حكايت ازكسانى است كه حضرت ولى عصر(عج) را با چشم ديده و سخنان مباركش را شنيده اند.(43) خوشبختانه كتاب فوق به قلم آقاى سيد حسين افتخارزاده با نام روزنه اى به خورشيد ترجمه گرديده است.

8. تبصرة الولى فى النص الجلى على اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام)، الخليفة و الإمام و الوصى و ولده الأحد اوصياء النبى(صلى الله عليه وآله)
اين اثر كه حاوى روايات انبوهى از طريق شيعه و سنى پيرامون مسأله ولايت و امامت ائمه اطهار مى باشد، بعد از كتاب الانصاف و التحفة البهيه ... نوشته شده است.

9. التحفة البهية فى اثبات الوصية لعلى(ع)
اين كتاب شريف كه موضوع آن اثبات امامت اميرمؤمنان و اولاد طاهرينش مى باشد، در بردارنده 450 حديث از طريق شيعه و سنى است، داراى يك مقدمه با چهارده مطلب و شش باب و يك خاتمه است. مصادر كتاب در مقدمه بيان شده و در خاتمه اشعارى حاوى دلايل گويا بر امامت اميرمؤمنان(عليه السلام) ذكر شده است.(44)

10. حقيقة الايمان المبثوث على الجوارح
11. سلاسل الحديد و تقييد اهل التقليد(45)
اين كتاب كه نام ديگرش شفاءالعليل من تعليل العليل است، منتخبى از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد كه در تاريخ 1100 تأليف آن پايان يافته است.(46) بعضى شفاءالعليل و سلاسل الحديد را دو كتاب جداگانه براى سيّد دانسته اند(47)، اما به هر حال موضوع اين كتابْ فضايل و مقام امامت اميرمؤمنان است.

12. عمدة النظر فى بيان عصمة الأئمة الاثنى عشر
از آن جا كه عصمتْ يكى از مسائل مهم علم كلام است وبدون اثبات آن براى پيامبران و ائمه، وجوب اطاعت ايشان ثابت نمى شود، علامه بحرانى كتابى مستقل پيرامون اين مسأله تأليف نموده و موضوع عصمت را از سه ديدگاه (در سه بخش) اثبات كرده است:

الف) عصمت از طريق ادله عقليه;

ب) از طريق آيات قرآن;

ج) از طريق احاديث.

تاريخ اتمام كتاب، دوم جمادى الأول سال 1102 است.(48) هم اكنون اين كتاب از سوى مؤسسه احياى آثار سيّد هاشم بحرانى در دست تحقيق مى باشد. 13. غاية المراموحجة الخصام فى تعيين الإمام من طريق الخاص والعام(49)
اين اثر مهم يكى از بهترين كتابهاى كلامى علامه بحرانى است كه تبحر علمى و تحقيقى ايشان را نشان مى دهد. مجموعه احاديث شيعه و سنى درباره امامت و حدود هشتاد هزار سطر و سيزده جلد است.

مطالعه اين كتاب مايه شگفتى انسان مى گردد. به طور مسلم اگر انگيزه معنوى و ايمانى در تأليف اين كتاب وجود نداشت، هرگز ]مؤلف [موفق به گردآورى اين احاديث از كتابهاى مختلف و متفرق نمى گرديد.(50)

كتاب در سال 1101ـ 1103 تأليف يافته و از يك مقدمه و دو بخش و يك خاتمه و نصيحتى از مؤلف تشكيل شده است.

بخش اول در پيرامون اثبات و تعيين امامت اميرمؤمنان و فرزندان گرامى شان مى باشد، و بخش دوم گوياى فضايل و خصايص پسنديده آن بزرگان است. ابتدا آيات موجود در شأن آن بزرگان با استناد به روايات و سپس متن روايات ذكر مى شود.

سيّد در اين كتاب در هر موضوعى ابتدا احاديث اهل سنت را بيان مى كند و سپس در همان موضوع به صورت باب جداگانه احاديث شيعه را مى آورد. ايشان به سبب تبحرش بر منابع اهل سنت، احاديث آنان را با ذكر نام كتاب و سند و متن حديث ارائه مى كند، همان گونه كه در كتب شيعه چنين كرده است.

اين كتاب در عهد ناصرالدين شاه و از سوى شيخ محمد تقى دزفولى در سال 1273 ترجمه و به صورت رايگان در اختيار مردم قرار گرفت و هم اكنون ترجمه كتاب از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى چاپ گرديده و در اختيار علاقه مندان است.

14. فصل معتبر فيمن رأى الإمام الثانى عشر
كتابى است مختصر درباره كسانى كه به خدمت امام زمان(عليه السلام)مشرّف شده اند. اين اثر در آخر كتاب تبصرة الولى و با تحقيق بنياد معارف اسلامى چاپ گرديده است. نسخه آن در مجموعه شماره 1871 كتابخانه آستان قدس رضوى ـ كه همه كتابهاى سيّد بحرانى است ـ جاى دارد.

15. كشف المهم فى طريق خبر غدير خم
كتابى نغز و مهم در اثبات امامت على بن ابى طالب(عليه السلام)است. گرچه علما آن را در فهرست كتابهاى سيد نياورده و برخى در انتساب آن به ايشان ترديد كرده اند، نسخه اى از آن در دسترس افتاده كه از مقدمه اش به خوبى بر مى آيد كه اين اثر به سيد منسوب است. مؤلف در مقدمه كتاب مى نويسد:

بر اهل ايمان و اسلام مخفى نيست كه مردم در همه زمانها به امام معصوم نيازمندند... من كتابهاى عامه را ملاحظه كردم و ديدم روايات رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بر امامت اميرمؤمنان را و به همين منظور، در اين باره كتابى به نام غاية المرام فى النص على الامام من طريق الخاص و العام نوشتم كه كتابى نيكو در موضوع خود و حاوى روايات زياد و آثار روشن است. سپس به خاطرم رسيد كه كتابى جداگانه در بردارنده بعضى از روايات غدير خم از طريق شيعه و سنى بنويسم كه نمونه اى شريف و پربهره باشد.(51)

كتاب با يك مقدمه شروع شده و در سه بخش موضوع را دنبال كرده است:

الف) اخبارى كه از طريق شيعه وارد شده و داراى 36 حديث است.

ب) رواياتى كه از طريق اهل سنت رسيده است (88 حديث).

ج) روايات شيعه كه به تصريح پيامبر، گوياى امامت اميرمؤمنان است. (43 حديث).

تاريخ تأليف كتاب، سال 1101 و تصحيح آن از سوى على بن سليمان در حضور مؤلف (سال 1102) مى باشد.(52) اين كتاب از طرف مؤسسه احياى آثار سيّد هاشم بحرانى در 229 صفحه چاپ شده و در اختيار علاقه مندان قرار گرفته است.

16. المحجة فيما نزل فى القائم الحجه
كتابى است لطيف و شريف كه در ضمن تفسير بسيارى از آيات قرآن، پيرامون امامت و ولايت و فضايل اهل بيت(ع) مطالب بسيار ارزنده اى در بر دارد. (در بحث تفاسير سيد، در بوستان وحى، شرح و توضيح آن گذشت).

17. مدينة معاجز الأئمة الأثنى عشر و دلائل الحجج على البشر
معجزه يكى از دلايل بزرگ بر نبوت است، چرا كه آوردن آن كار افراد عادى نيست. كسى مى تواند اعجاز كند كه با منبع ازلى علم الهى مرتبط باشد. از اين جاست كه مدعيان حقيقى نبوت و امامتْ از شيادان باز شناخته مى شوند. از همين روست كه علماى بزرگوار اسلام به جمع آورى معجزات و كارهاى خارق العاده پيامبر خدا و ائمه هدى پرداخته اند(53) كه يكى از آنها كتاب ارزنده فوق است. بعضى اين اثر را با نام ديگرى ذكر كرده اند(54)، ولى مصنف خود در بعضى از آثارش به اين كتاب ارجاع داده است.(55) كتاب داراى يك مقدمه است كه در آن اسامى بيش از صد كتاب در باب امامت بيان گرديده و دوازده باب اصلى آن نيز معجزات يكايك ائمه اطهار(ع) ذكر شده است. كتاب به تازگى از طرف بنياد معارف اسلامى با تحقيقات دانشمند محترم، آقاى عزت الله مولايى همدانى، همراه با فهرست آيات و احاديث و مصادر تحقيق ازسوى آقاى فارس حسون كريم در هشت جلد چاپ گرديده است. تاريخ اتمام كتاب، سى ام جمادى الاول سال1090 است.(57)

18. الهداية القرآنيه الى الولاية الإماميه
از كتب تفسيرى سيد است كه پيشتر ذكرش گذشت.

19. ينابيع المعاجز و أصول الدلائل(58)
مؤلف محترمْ اين اثر را كه دربردارنده اصول و ادله معجزات پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) و ائمه هدى(عليهم السلام)مى باشد، بعد از كتاب مدينة المعاجز به رشته تحرير درآورده است. اگر چه بعضى گفته اند: اين كتابْ مختصر مدينة المعاجز بوده(59)، ولى از مقدمه مؤلف روشن مى گردد كه خود داراى موضوعى مستقل مى باشد. كتاب داراى يك مقدمه و 21 باب، و تاريخ اتمام آن سال 1097ه .ق. است. هم اكنون اين كتاب براى دومين بار با تحقيقات از سوى بنياد معارف اسلامى چاپ و در اختيار علاقه مندان قرار گرفته است.

ب) فضايل و مناقب ائمه اطهار(عليهم السلام)

1. تفضيل الائمة ـ صلوات الله عليهم ـ على الأنبياء عدا نبينا محمد(صلى الله عليه وآله); 2. تفضيل على(عليه السلام) على الأنبياء اولى العزم من الرسل; 3. تلخيص رسالتين; 4. حلية النظر فى فضل الأئمة الأثنى عشر(ع); 5. الدرالنضيد فى فضائل الحسين الشهيد; 6. فضائل على(عليه السلام) و الأئمة من ولده; 7. فضل الشيعه، (مناقب الشيعه); 8. اللباب المستخرج من كتاب الشهاب; 9. اللوامع النورانيه فى اسماء على و اهل بيته القرآنيه; 10. نهاية الأكمال فيمايتم به تقبل الأعمال; 11. اليتيمة والدرة الثمينه. 1. تفضيل الأئمة ـ صلوات الله عليهم ـ على الأنبياء عدا نبينا محمد(صلى الله عليه وآله)(4)
ياد كرد فضايل ائمه اطهار، هر انسان را مجذوب مقام والاى آنان و مشتاق راه كمال مى سازد. از ميان انبوه كتابهايى كه در اين باره نوشته شده، كتاب شريف علامه بحرانى از ويژگى ممتازى برخوردار است. ايشان در اين اثر برترى ائمه را بر انبيا ـ غير از رسول گرامى اسلام ـ ثابت مى كند.(60)

2. تفضيل على(عليه السلام) على الأنبياء اولى العزم من الرسل
اين كتاب كه آخرين اثر سيّد است، پيرامون فضايل و برتريهاى اميرمؤمنان بر انبياى اولواالعزم ـ غير از رسول گرامى اسلام ـ مى باشد و آن غير از كتاب تفضيل الأئمة على الأنبياء مى باشد.

3. تلخيص رسالتين
خلاصه اى است از دو رساله: رساله اول از عبدالله بن حسن طبرى، و رساله دوم در ترجيح و برترى امام على(عليه السلام)بر ساير صحابه در كتابخانه ملى به شماره 1203، ح2 و ج9، ص191 در فهرست ثبت است.(6160)

4. حلية النظر فى فضل الأئمة الاثنى عشر(ع)(62)
اين كتاب پيرامون فضايل ائمه اطهار است و تاريخ اتمام و استنساخ آن از سوى على بن راشد مقابى (از شاگردان سيّد) سال 1099 مى باشد.(63)

5. الدر النضيد فى فضائل الحسين الشهيد(عليه السلام)
اين كتاب كه با نامهاى الدر النضيد فى خصائص الحسين الشهيد و الدر النضيد فى فضائل الامام الشهيد نيز ياد شده است، در بردارنده فضايل حضرت امام حسين(عليه السلام) است. بعضى احتمال داده اند كه اين كتاب همان مقتل الحسين(عليه السلام) باشد، ولى اين احتمال مردود است، چون اين دو اثر، دو موضوع مختلف دارند و مؤلف خود در بعضى از آثارش به آن اشاره كرده است.(64)

6. فضائل على والأئمة من وُلده
پيرامون فضايل اميرمؤمنان و اولاد گرامى اش است.(65)

7. فضل الشيعه (مناقب الشيعه)
اين مجموعه ارزنده در بردارنده 118 حديث در شأن و منزلت شيعيان ائمه اطهار است.(66)

8. اللباب المستخرج من كتاب الشهاب

مختصر شده كتاب شهاب الأخبار فى الحكم و الأمثال قاضى قضاعى ابى عبدالله محمد بن سلامة بن جعفر بن حكمون قاضى شافعى (متوفى 454 ه .) و حاوى هزار حديث از پيامبر خدا در شأن و منزلت على(عليه السلام) و فرزندان گرامى اش است.(67)

قاضى قضاعى از عالمان منصف اهل سنت است و كتاب مهم او موقعيت خاصى در بين اهل سنت داشته است. به همين علت محدث بحرانى كه هميشه از اين موقعيتها استفاده كرده است، به خلاصه كردن آن مبادرت مى كند كه مبادا كتابْ مفقود شود.

در اين كتاب، احاديث نقل شده از سوى محدثان اهل سنت كه از رسول خدا در فضايل و شأن على و ديگر امامان(عليهم السلام) است، گرد آمده است.(68)

9. اللوامع النورانية فى اسماء على و اهل بيته القرآنيه
شرح و توضيح پيرامون اين كتاب شريف، پيشتر گذشت.

10. مناقب اميرالمؤمنين (على و السنة)
كتابى است مختصر پيرامون فضايل اميرمؤمنان على(عليه السلام) از ديدگاه اهل سنت،(69) كه مؤلف در موارد نياز به شرح و توضيح مطالب آن پرداخته است.

اين كتاب به نام سيماى على(عليه السلام) به روايت اهل سنت با تعليقات دكتر سيد حسين افتخارزاده و به همّت آقاى محمد امينى به فارسى ترجمه شده و در اختيار علاقه مندان قرار گرفته است، همچنان كه ازسوى دانشمند محترم، جناب حجة الاسلام سيّد محمد برهانى نيز ترجمه گرديده است.(70)

11. اليتيمه و الدُّرة الثمينه
مجموعه بسيار زيبا و لطيف در احوال و فضايل ائمه اطهار(ع) بوده كه به دوازده فصل در دوازده باب تدوين گرديده و هر بابى حاوى دوازده حديث است.(71) اين كتاب با تحقيقات برادر محترم، جناب آقاى فارس حسون، از سوى مؤسسه احياى آثار سيد هاشم بحرانى در 235 صفحه به چاپ رسيده و در اختيار علاقه مندان قرار گرفته است.

پى‏نوشتها:‌


1 . تفسير برهان (مقدمه محمد مهدى آصفى) ص14 و39.
2 . ناصر مكارم و ديگران، تفسير نمونه (مقدمه)، ج1، ص22.
3 . تفسير برهان (مقدمه)، ص37 (به نقل از: مسند احمد، ج1، ص233 و 269); تفسير طبرى، ج1، ص27.
4 . تفسير برهان (مقدمه محمد مهدى آصفى)، ج1، ص40.
5 . رياض العلماء، ج5، ص301.
6 . تفسير برهان، ج4، ص551.
7 . العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص109; الذريعه، ج26، ص192.
8 . اللوامع النورانيه، ص551; ر. ك: الذريعه، ج4، ص321 و ج18، ص371; اعيان الشيعه، ج10، ص250; رياض العلماء، ج5، ص301.
9 . ر. ك: المحجة فيما نزل فى القائم الحجّه(مقدمه)، ص15.
10 . الذريعه، ج20، ص144; فوائد الرضويه، ص705; اعيان الشيعه، ج10، ص250; لؤلؤة البحرين، ص65 .
11 . بروج (85) آيه 1.
12 . المحجة فيما نزل فى القائم الحجه، ص247 (به نقل از: اختصاص مفيد، ص223); البرهان، ج4، ص445.
13 . ج24، ص360 و ج4، ص321; اعيان الشيعه، ج10، ص250; رياض العلماء، ج5، ص303; محمدعلى مدرس، ريحانة الادب، ج1، ص233.
14 . ص8.
15 . لؤلؤة البحرين، ص64; انوار البدرين، ص137.
16 . الذريعه، ج25، ص154 و 155; رياض العلماء، ج5، ص301.
17 . ثقة الاسلام تبريزى، مرآت الكتب، ج4، ص169; كنتورى، كشف الحجب و الأستار، ص601; فوائد الرضويه، ج2، ص705; اعيان الشيعه، ج1، ص249; عبدالرحيم عقيقى بخشايش، طبقات مفسران شيعه، ج3، ص311.
18 . ر. ك: رياض العلماء، ج5 ص301; الذريعه، ج4، ص321 و ج25، ص188.
19 . الذريعه، ج7، ص48.
20 . رياض العلماء، ج5، ص303.
21 . نهاية الإكمال فيما يتم به تقبل الاعمال(مقدمه).
22 . توضيح اين كتاب در فصل بوستان توحيد گذشت.
23 . ر. ك: رياض العلماء، ج5، ص303; اعيان الشيعه، ج10، ص250; لؤلؤة البحرين، ص65; اسماعيل پاشا، ايضاح المكنون، ج3، ص419.
24 . رياض العلماء، ج5، ص302; الذريعه، ج21، ص86; فوائد الرضويه، ص705; بغدادى، هدية العارفين، ج6، ص504.
25 . زندگى نامه علامه بحرينى، ص158 و 160.
26 . مانند احمد بن محمد قمى، كتاب المعجزات; سيد رضى، خصائص الأئمه و معجزاتهم; سيد مرتضى، عيون المعجزات; معلى بن محمد بصرى، المعجزات; مدينة المعاجز الأئمه، ص40 و41.
27 . الذريعه، ج25، ص121; اعيان الشيعه، ج10، ص250; فوائد الرضويه، ص705; سيدمحمد باقر اصفهانى خوانسارى، روضات الجنات، ج8، ص182; كشف الحجب و الاستار، ص493.
28 . علامه بحرينى، ص173.
29 . الذريعه، ج1، ص111; اعيان الشيعه، ج10، ص250; ريحانة الأدب، ج1، ص231; العلاّمة السيّد هاشم البحرانى، ص173.
30 . ر ك: حلية الابرار، ج2، ص448 و 450.
31 . الذريعه، ج1، ص284; رياض العلماء، ج5، ص303; لؤلؤة البحرين، ص64; كشف الحجب و الاستار، ص26. ش106; ريحانة الادب، ج1، ص233.
32 . علامه بحرانى، تبصرة الولى فى النص الجلى (مقدمه); الذريعه عدد احاديث را 308 روايت بيان كرده است. «ج2، ص398».
33 . حلية الابرار، ج3، ص88 و 89.
34 . اين اثر از سوى دانشمند محترم، جناب آقاى رسولى محلاتى ترجمه و چاپ شده است.
35 . الذريعه، ج2، ص499; فوائدالرضويه، ص705; اعيان الشيعه، ج10، ص250; خيرالدين زركلى، الأعلام، ج 9، ص64; مرآة الكتب، ج1، ص84.
36 . رياض العلماء، ج5، ص302.
37 . همان، ص301; الذريعه، ج26، ص113 و ج3، ص164.
38 . لؤلؤة البحرين، ص64; فوائد الرضويه، ص705; عمر رضا كحاله، معجم المؤلفين، ج13، ص133.
39 . الذريعه، ج3، ص164.
40 . اعيان الشيعه، ج10، ص250; هدية العارفين، ج6، ص703 و 704; الذريعه، ج3، ص326; لؤلؤة البحرين، ص65; انوارالبدرين، ص138.
41 . تبصرة الولى (مقدمه).
42 . رياض العلماء، ج 5، ص 301.
43 . اين كتاب پس از تحقيق، همراه با فهرستهايى مختلف، در سال 1411ه . از سوى بنياد معارف اسلامى به چاپ رسيده است.
44 . رياض العلماء، ج5، ص302; حلية الابرار، ج2، ص450; العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص116.
45 . الأعلام، ج8، ص66; ريحانة الادب، ج1، ص233; كشف الحجب، ص311.
46 . رياض العلماء، ج5، ص303.
47 . الذريعه، ج12، ص210; اعيان الشيعه، ج10، ص250.
48 . عمدة النظر فى بيان عصمة الأئمه الاثنى عشر (مقدمه و خاتمه).
49 . اعيان الشيعه، ج10، ص250; روضات الجنات، ج8، ص169; الذريعه، ج16، ص21; فوائدالرضويه، ج2، ص705; كشف الحجب، ص391; مرآت الكتب، ج3، ص106 و 107.
50 . جعفرسبحانى، خدا و امامت، ص116.
51 . ص25ـ 27.
52 . كشف المهم، ص218.
53 . ر. ك: مدينة المعاجز (مقدمه)، ج1، ص4.
54 . شيخ يوسف بحرانى، مدينة المعجزات فى النص على الائمة الهداة ثبت كرده. «لؤلؤة البحرين، ص64».
55 . تبصرة الولى، ص280; حلية الأبرار، ج2، ص337 (به نقل از: العلامة السيّد هاشم البحرانى، رص151).
56 . مدينة المعاجز، ج8، ص211; رياض العلماء، ج5، ص301.
57 . الذريعه، ج25، ص188; رياض العلماء، ج5، ص301.
58 . همان جا.
59 . كشف الحجب و الأستار، ص429; هدية العارفين، ج6، ص504; اعيان الشيعه، ج10، ص250.
60 . شيخ آقا بزرگ تهرانى به نقل از رياض العلماء، اين كتاب را تفضيل الأئمة على الأنبياء الذين كانوا قبل جدهم النبى الخاتم ناميده. (الذريعه، ج4، ص358). شيخ سماهيجى آن را تفضيل الأئمة(عليهم السلام) على جميع النبيين عدا النبى ـ صلى الله عليه وآله ـ ناميده است. «اجازات الحديث، ش6، (به نقل از: العلامة السيد هاشم البحرانى، ص121).»
61 . العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص176.
62 . لؤلؤة البحرين، ص64; فوائد الرضويه، ج2، ص705; اعيان الشيعه، ج10، ص250.
63 . الذريعه، ج7، ص85; رياض العلماء، ج5، ص302.
64 . معالم الزلفى، ص307.
65 . رياض العلماء، ج5، ص229; تعليقة امل الامل، ص331; ريحانة الادب، ج1، ص233 (به نقل از: العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص142).
66 . رياض العلماء، ج5، ص302; الذريعه، ج16، ص268 و ج22، ص329; اعيان الشيعه، ج10، ص250; لؤلؤة البحرين، ص65; فوائد الرضويه، ج2، ص705.
67 . الذريعه، ج18، ص281.
68 . رياض العلماء، ج5، ص303.
69 . الذريعه، ج22، ص322 و 323.
70 . زندگى نامه علاّمه بحرينى، ص168.
71 . رياض العلماء، ج5، ص302.