امام صادق (عليه السلام) فرمودند:يهوديان از پيامبر (صلى الله عليه وآله) پرسيدند:
مشخصات وحسب ونسب پروردگارت را براى ما بيان كن.
حضرت تا سه روزپاسخ ندادند، تا آن كه خداوند سوره توحيد را نازل كرد: بِسْمِ اللهِ
الرَّحْمنِ الرَّحِيم;به نام خداوند بخشنده مهربان.
قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ;
بگو او خداوند يكتا است.
اَللهُ الصَّمَدُ;
خداوند بىنياز است.
لَمْ يَلِدْوَلَمْ يُولَدْ ;
نه زاده و نه زاييده شده است.
وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ;
هيچ كس همتاى او نيست.
پيش از اين درباره قل هُو الله أحد بحث كرديم، در اين جا ديگر نيازى نيست كه مفصلاً
از آن بحث كنيم.
ولى به طور مختصر از چند آيه آن بحث مىكنيم:اللهُ الصَّمَدُ;
يعنى خداوند بىنياز
است و همه جهان به او نيازمندند.
خداوند تمام جهان و مخلوقات را آفريده و تمام موجودات براى موجود بودن به خدا
نيازمندند ولى خداوند كه خالق آنها است چگونه ممكن است به آنها نيازمند باشد.
تمام مخلوقات نيازمند هستند و براى اين كه وجود داشته باشند احتياج دارند به كسى و
آن كس هم بىنياز است و به آن خدا گفته مىشود.
پس ما براى اين خدا داريم كه نيازمنديم .
گفتيم خداوند بىنياز است وكسى هم كه بىنياز باشد، محتاج و نيازمند به خالق نيست.
چون گفتيم خدا داشتن به علت نياز به خدااست، وخداوند كه بىنياز است احتياج به خدا
ندارد.
الله الصمد;
يعنى اين كه خداوند از هر چيزى بىنياز است.
و در كارهاى خود از كسى كمك نمىگيرد چون كمك گرفتن از ديگران بهعلت اين است كه شخص
خود نمىتواند كارى را انجام دهد پس نيازمند به كس ديگر است كه از آن كمك بگيرد.
هر مخلوقى هر كارى را كه انجام مىدهد به وسيله كمكى است كه خداوند به او مىكند.
مثلاًما راه مىرويم نيازمند به قدرت هستيم و قدرت را خداوند به ما مىدهد.
پس ما هر كارى كه مىكنيم به كمك خداوند است و نياز به خدا داريم.
وگفتيم خدا بىنياز است.
وكسى كه بىنياز است خدا ندارد.
چون اگر خدا داشته باشد تمام اعمالى كه انجام مىدهد به كمك خدايش است و به خدايش
نياز دارد و ما گفتيم كه خداوند بىنياز است پس خداوند خدايى ندارد كه به آن نيازمند
باشد.
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ;
نه زاده و نه زاييده شده.
در مباحث گذشته درباره يكتايى بحث كرديم، پس وقتى خداوند يكتا باشد ديگر فرزندى
ندارد چون اگر فرزندى داشته باشد، پس او هم مثل خداوند است و در اين صورت خداوند با
فرزندش مىشوند دو خدا.
در صورتى كه گفتيم خداوند يكتااست و شريكى ندارد.
لمْ يُولَدْ، زاييده نشده.
اولاً كسى كه مىخواهد به دنيا بيايد نيازمند به كسى است كه او را به دنيا بياورد و
آن كس هم مادرش مىشود.
در صورتى كه ما گفتيم خداوند بىنياز است.
پس مادر ندارد كه به آن نيازمند باشد.
ثانياً كسى كه مادر دارد مادرش از جنس خودش است.
وخداوند اگر مادر داشته باشد پس مادرش هم از جنس خود خدا است.
و خدا با مادرش دو تا خدا مىشود.
در صورتى كه ما گفتيم خداوند يكتااست و شريكى ندارد.
در اين باره، در قرآن شريف، آياتى وجود دارد كه در زير پياده مىكنيم:(قالُوا
اتَّخَذَ اللهُ وَلَداً سُبْحانَ الله).
«گروهى گفتند كه خدا داراى فرزند است كه پاك و منزه از آن است كه فرزند داشته
باشد».
(وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنات بِغَيْرِ عِلْم سُبْحانَهُ وَتَعالى عَمّا
يَصِفُونَ).
«گروهى پنداشتند كه خداوند دختران و پسرانى دارد، در صورتى كه خدا از همه اين
نسبتها كه بر او وصف مىكنند برتر و منزه است».
(ما كانَ للهِ أنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَد سُبْحانَهُ اِذا قَضى أمْراً فَاِنَّما
يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ* وَقالُوا اتَّخَذ الرَّحْنُ وَلَداً* لَقَدْ جِئْتُمْ
شَيْئاً اِدّاً* تَكادُ السَّمواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنهُ وَتَنْشَقّ الارَضُ
وَتَخِرُّ الْجِبالُ هَدّاً* اَن دَعَو لِلرَّحْمنِ وَلَداً).
«خدا هرگزفرزندى اتخاذ نكرده.
وى منزه از آن است كه فرزندى داشته باشد، چون بگويد چيزى موجود باش بىدرنگ آن چيز
موجود مىشود.
وكافران گفتند كه خداى رحمان فرزند برگرفته.
اى كافران! همانا قولى بسيار زشت و منكر گفتيد.
نزديك است ازاين گفته زشت شما آسمانها ازهم فرو ريزد و زمين شكافته وكوهها متلاشى
گردد.
چراكهبراى خداى مهربان فرزندى دعوى كرديد.
وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أحَدٌ;
«هيچ كس همتاى او نيست».
چطور ممكن است كسى هم مخلوق خداوند باشد وهم همانند خالق خود.
چنين چيزى اصلاً ممكن نيست.
واين آيه، آيه قبل را هم تأكيد مىكند.
چون وقتى خداوند بىهمتا باشد يعنى وقتى هيچكس همتاى او نباشد پس كسى را هم نمىزايد
كه همتاى او باشد.
و يا كسى نيست كه همتاى او باشد و او را بزايد.
اين آيه را آياتى كه بيانگر قدرت خداوند است، تأكيد مىكند.
در زير اين آيات را ذكر مىكنيم:
(اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمينَ).
«ستايش خداى را كه آفريننده جهانها است».
(اَلَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الأرْضَ فِراشاً وَالسَّماءَ بَناءً وَأنْزَلَ مِنَ
السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً فَلا تَجْعَلُوا للهِ
أنْداداً وَأنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
«آن خدايى كه براى شما زمين را گسترد و آسمان را برافراشت، و فرو باريد از آسمان
آبى كه به سبب آن بيرون آورد ميوههاى گوناگون براى روزى شما.
پس كسى را مثل و مانند او قرار ندهيد، در صورتى كه مىدانيد خدا بىمانند است».
(بَدِيعُ السَّمواتِ وَالأرْضِ وَاِذا قَضى أمْراً فَاِنّما يَقُولُ لَهُ كُنْ
فَيَكُون).
«او آفريننده آسمان و زمين است و چون اراده آفريدن چيزى را كند به محض آن كه گويد
موجود باش موجود خواهد شد».
(وَللهِ مُلْكُ السَّمواتِ وَالأرْضِ وَاللهُ عَلى كُلِّ شَىْء قَدِيرٌ).
«خدا است مالك ملك آسمان و زمين و خدا بر هر چيز توانا است».
(اِنَّ رَبَّكُمُ اللهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمواتِ وَالأرْضَ فِى سِتَّةِ أَيّام
ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِى).
«پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز خلق كرد آنگاه به خلفت
عرش پرداخت».
(وَمِنْ آياتِهِ انَّكَ تَرَى الأرْض خاشِعَةً فَاِذا أنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءُ
اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ اِنَّ الّذِى أحياها المُحْى المُوتى اِنَّهُ عَلى كُلِّ شَىْء
قَدِير).
«از جمله آيات و نشانههاى قدرت الهى آن كه زمين را بنگرى مطيع، كه چون ما بر آن آب
باران فرو آريم گياه برآرد و اهتزار و نشاط وخرمى يابد.
بارى آن كس كه زمين را به باران زنده كند مردگان را هم زنده گرداند كه او بر همه
چيز قادر است».
تمام اين كارها فقط از خداوند مىتواند ظاهر شود و هيچكس به غير از خداوند نمىتواند
چنين ادعايى كند.