امام حسن عسكرى عليه السلام
امام يازدهم، در يك نگاه:
نام حسن عليهالسلام
پدر على عليهالسلام
مادر حُديث و بعضى گفتند: سوسن و سليل
كنيه ابومحمد
لقب عسكرى
مكان ولادت مدينه
روز ولادت 8 يا 10 ربيع الثانى سال 232 هجرى
نقش انگشتر انا للَّه شهيد
مدت امامت 6 سال
اولاد 1 فرزند
سن 28 سال
مكان شهادت سامراء
روز شهادت جمعه 8 ربيع الاول سال 260 هجرى
سبب شهادت زهر معتمد عباسى
مرقد مطهّر خانه خود حضرت در جوار پدر بزرگوارش (سامرا)
مولود خجسته
يازدهمين خورشيد هدايت، حضرت حسن بن
على العسكرى عليه السلام ، پدر بزرگوار امام زمان عليه السلام در
هشتم ربيع الثانى 232 هجرى در مدينه ديده به جهان گشود.{ .
برخى هم زادگاه وى را -سامرا- دانستهاند. }
مادرش -حُديث- نام داشت و بانويى
پاكيزه و با فضيلت بود.
{ . نام مادر آن حضرت را سوسن و
سليل هم نقل كردهاند. }
امام عسكرى و پدرش امام هادى را در
آن زمان -ابن الرضا- مىگفتند، چون شهرت و آوازه حضرت رضا عليه السلام
آن قدر بود كه فرزندان او را به نام او مىخواندند.
مدّت 23 سال از عمر امام يازدهم، در كنار پدر بزرگوارش گذشت و در اين سالهاى
پربركت، علوم بسيار از آن حضرت آموخت و ميراث امامت را از پدر دريافت كرد و در
زمينه تلاش علمى و دعوتِ اصلاحى و ارشادى و الگو بودن براى شيعه در همه جهات،
شخصيت برجستهاى بود.
پس از شهادت امام هادى عليه السلام
، امامت به اين فرزند رشيد و با فضيلت رسيد و تا پايان عمر، به مدّت 6 سال
پيشوايى امّت را عهده دار بود و همچون پدران خويش مبيّن حقيقت دين و احياگر
اسلام ناب و گسترش دهنده فرهنگ اهل بيت و تعاليم خاندان رسالت بود.
يكى از ويژگىهاى اين امام، آن است
كه پدرِ آخرين وصىّ پيامبر و ذخيره الهى براى اصلاح جهانى است.
كنيه حضرت عسكرى عليه السلام ، به
خاطر نام فرزندش امام زمان، -ابومحمد- است و لقبهاى وى كه همه حكايت از
ويژگىها، روحيات و صفات والاى او مىكند عبارت است از: خالص، هادى، عسكرى،
زكىّ، خاصّ، صامت، سراج، تقى.
فضيلتها
سيمايى زيبا، اندامى موزون، شكوه و
شوكتى خيره كننده داشت. در خانه امامت رشد كرد. از همان كودكى شخصيتى استثنايى
و الهى داشت و در فضايل اخلاقى پيشتاز و مورد توجّه بود. عبادت، ذكر، قنوتهاى
با حال و دعاهاى پر محتوا و عارفانه او، نشان از روح بلند او و عشق به خداوند
داشت.
علم او افزون، حلم و بردبارى اش
چشمگير، مقاومتش دشمنشكن و ارادهاش در مقابل فشارهاى دستگاه خلافت،
شكستناپذير و استوار بود و هرگز با خلفاى زمان خويش نه سازش كرد و نه به
خواستههاى آنان تن داد و نه از نشر حقايق دين كوتاه آمد. رضاى الهى را پيوسته
بر رضا و پسند حكّام، ترجيح مىداد.
سخاوت و بخشندگى او فراوان بود و
نيازمندان، خانه او را نقطه اميد خود مىدانستند و از عطاهاى او برخوردار
مىشدند. اخلاق نيكو و برخورد جذّاب و سلوكِ والاى او همه را تحت تأثير قرار
مىداد و نمونهاى از خلق و خوى پيامبر9 بود.
شخصيت محبوب و بارز آن حضرت را همه
قبول داشتند، هر چند دستگاه خلافت براى حفظ منافع و موقعيت خود، به آن حضرت
ميدان و آزادى عمل نمىداد و از گسترش نفوذ معنوى وى در ميان طبقات مردم بيمناك
بود و او را تحت كنترل قرار مىداد تا از شكلگيرى نهضتى با محوريّت امام،
جلوگيرى كند.
راويانى فراوان، از علوم و احاديث
او بهره بردند و آن دانشها را براى ما به ميراث نهادند. برخى از آنان عبارتاند
از: على بن جعفر، عثمان بن سعيد، اسحاق بن ربيع، محمد بن حسن صفّار، ابراهيم بن
مهزيار، احمد بن ابراهيم، حسن بن موسى، داود بن قاسم، عبدالعظيم حسنى، على بن
هلال، محمد بن عثمان.
تبعيدى سامرّا
امام عسكرى علیه السلام 13 سال از عمر خويش را در مدينه و ده
سال بقيه را در سامرّا گذراند.
آن حضرت، چون در سامرّا اقامت
اجبارى داشت و در يك منطقه نظامى مىزيست كه به آن -عسكر- يا -معسكر- مىگفتند،
به امام عسكرى شهرت يافت. وى مجبور بود كه هفتهاى يكى دوبار به دار الخلافه
برود و خود را نشان دهد تا خليفه، از سوى وى احساس امنيّت كند، چرا كه آن امام
را به خاطر هراس از فعاليّتهاى سياسى اش به اقامت اجبارى در اين شهر وادار كرده
بودند. در اين رفت و آمدهها بود كه مردم علاقهمند مىتوانستند امام را ديدار
كنند و در صورت امكان، با او ارتباط برقرار سازند. وى در هر فرصتى به فكر هدايت
امّت و بر طرف كردن شبهههاى فكرى بود.
تعدادى از نامههاى آن حضرت به
شيعيان و اصحاب خاصّ كه برخى از آنها طولانى است، نشانه تلاش خاصّى در جهت
هدايت ويژه ياران و پيشگيرى از بروز انحرافات يا مقابله با برخى گرايشهاى
ناسالم در عرصه عقايد است. احاديث و كلمات نورانى آن حضرت نيز به نوبه خود
مجموعهاى ارزشمند از معارف و اخلاقيات و حكمتهاى جاودانه است.
در سالهاى اقامت اجبارى امام در
سامرا، وى بشدّت تحت نظر بود و نسبت به رساندن خمس از سوى شيعيان به دست آن
حضرت كنترل شديد انجام مىگرفت. ياران امام با پوششهاى شغلى مثل روغن فروشى
و... اموالى را به عنوان خُمس و وظيفه دينى مخفيانه به امام مىرساندند.
گزارشهاى مغرضانه عليه امام به خليفه داده مىشد، مبنى بر اينكه در خانه حضرت
نامهها و اسلحه و اموال است و خليفه را از قيام مسلحانه امام مىترساندند.
همين مسأله سبب مىشد كه بارها غافلگيرانه خانه حضرت را تفتيش كنند.
از دستگيرى تا شهادت
پس از كشته شدن متوكّل، -منتصر- به
خلافت رسيد و رفتار او نسبت به علويان بهتر بود و موجب خشنودى مردم گشت، ولى
زمانى اندك نگذشته بود كه -مستعين- خليفه شد و دوران سخت اهل بيت و كينه توزى و
دشمنى با خاندان پيامبر بويژه امام عسكرى بار ديگر آغاز شد. او دستور داد تا
امام را دستگير و زندانى كنند و بر وى سخت بگيرند. وى تصميم داشت كه امام را به
دست -سعيدحاجب- بسپرد تا او را به كوفه ببرد و در راه، آن حضرت را نابود كند.
اين خبرها شيعيان را بسيار نگران
مىكرد. تُركها مستعين را بر كنار ساختند و -معتزّ- را به حكومت رساندند. او
نيز در دشمنى با امام عسكرى، كمتر از بقيّه نبود. وقتى آوازه علم و فضل امام را
شنيد. بر عداوتش افزوده گشت و امام را به زندان افكند. پس از او -مهتدى-، سپس
-معتمد- به خلافت رسيدند و همان برخوردها با اهل پيامبر ادامه يافت.
سرانجام، معتمد عباسى حضرت امام
عسكرى را در سال 260 هجرى مسموم كرد و آن حضرت به شهادت رسيد. در آن هنگام،
امام عسكرى 28 سال داشت.
پيكر پاك او را پس از آنكه فرزندش
حضرت مهدى عليه السلام بر آن نماز خواند، در سامرا در
خانه مسكونى خويش، كنار قبر امام هادى عليه السلام به
خاك سپردند. امروز حرم آن حضرت در سامرا زيارتگاه شيعيان است.
امام زمان عليه السلام ، تنها فرزند
بازمانده از آن پيشواى شهيد است كه ذخيره الهى براى اصلاح جهان و نجات
ستمديدگان به شمار مىرود.
امام زمان عليه السلام
امام دوازدهم، در يك نگاه:
نام محمدعليهالسلام
پدر حسنعليهالسلام
مادر نرجس
كنيه ابوالقاسم
لقب شريف مهدى، صاحب الزمان(عج)
مكان ولادت سامراء
روز ولادت جمعه 15 شعبان سال 255 هجرى
نقش انگشتر انا حجه اللَّه و خاصّته
مدت امامت خدا مىداند
غيب كبرى سال 329 هجرى
هنگام ظهور خدا مىداند، اما علائم و نشانههايى براى زمان و مكان
وكيفيت ظهور ومدت امامت آن حضرت در اخبار و روايات آمده است.
خورشيدِ نيمه شعبان
آخرين وصىّ پيامبر خدا، دوازدهمين
امام شيعه و چهاردهمين معصوم از خاندان رسالت، حضرت مهدى عليه السلام
در سپيده دم نيمه شعبان سال 255 هجرى در سامرا ديده به
جهان گشود. با تولّد او انتظار تحقّق مژدهاى كه پيامبر خدا و امامان از دو قرن
پيشتر داده بودند، سرآمد و گام او زمين را بركت بخشيد.
نام آن حضرت، نام پيامبر خدا و كنيه
او كنيه رسول خداست (محمد، ابوالقاسم). توصيه شده است كه در عصر غيبت، از او به
نامش ياد نشود، بلكه باالقاب متعددى كه دارد، مثل مهدى، منتظر، حجّت، صاحب
الأمر، صاحب الزمان، بقية اللَّه، قائم، خَلَفِ صالح و... نام برده شود.
پدرش امام عسكرى عليه السلام
و مادرش نرجس است كه نام اصلى وى مليكه، دختر يشوعا
فرزند قيصر روم بود.
وجود آن امام، مشخصّات وى، مژده
ظهورش، ويژگى اصحابش و چگونگى حكومتش، در روايات بسيار آمده است و طبق روايات،
عقيده به او مخصوص به شيعه نيست، بلكه روايات بسيار در كتابهاى اهل سنّت نيز
درباره او نقل شده است.
زمينههاى غيبت
از آنجا كه حكومتهاى ستمگر، طبق
وعده روايات، زوال قدرت خود را در حكومت اين مولود خجسته مىديدند و مىدانستند
كه از نسل امام عسكرى عليه السلام خواهد بود، پيوسته آن
حضرت را زير نظر داشتند. امام يازدهم نيز تولّد اين فرزند را از مردم كتمان
مىكرد تا دستگاه خلافت به وجود او پى نبرد.
البته در همان دوران كودكى، براى
آنكه شيعيان نسبت به پيشواى خود و امامِ بعدى بى خبر و حيران نباشند، امام زمان
توسّط پدر ارجمندش به برخى اصحاب خالص و مطمئن نشان داده مىشد، تا حجّت خدا را
بشناسند و بعداً دچار گمراهى نشوند.
امام زمان عليه السلام
پنج ساله بود كه پدرش امام عسكرى به شهادت رسيد. حضرت
بر جنازه مطهّر پدر نماز خواند و چون مأموران از وجود او با خبر شدند، در تعقيب
او به منزل امام هجوم آوردند. ولى حضرت در يكى از سردابهاى خانه از چشمها
ناپديد شد و هر چه گشتند، او را نيافتند. بدينگونه رابطه آشكار مردم با حضرت{
. آن محل مقدس امروز در سامرا كنار حرم امام عسكرى به
نام -سرداب مطهّر- موجود است. }
مهدى عليه السلام قطع شد و دوران غيبت فرارسيد.
غيبت صُغرى و كبرى
امام عصر عليه السلام
از آن زمان تا سال 329 هجرى، به مدّت 69 سال (كه دوره
غيبت صغرى ناميده مىشود) از طريق چهار نماينده خاص، با مردم رابطه داشت و
نامهها، نيازها و سؤالهاى آنان از طريق اين نُوّابِ خاص به حضرت مىرسيد و
پاسخ آن دريافت مىشد. به نامههاى آن حضرت -توقيعات- گفته مىشود.
نايبهاى ويژه او كه در چهار نسل
پياپى واسطه ميان امام و امّت بودند، عبارتاند از: عثمان بن سعيد، محمد بن
عثمان، حسين بن روح و على بن محمد سَيمُرى. با مرگ چهارمين سفير خاص امام در
سال 329، دروان غيبت كبرى آغاز شد كه تاكنون ادامه دارد و جانشينان حضرت، فقهاى
عادل و واجد شرايط در هر زماناند.
حضرت مهدى عليه السلام
هم اكنون از ديدهها پنهان است و ما در عصر غيبت به سر
مىبريم و از ديدن جمالش محروميم. البته در اين دوازده قرنى كه از عمر آن حضرت
مىگذرد، اشخاص متعددى به خاطر صلاحيت و تقوا و عمل صالح، توفيق ديدار او را
داشتهاند. شوق ديدار او در همه دلها وجود دارد و شيعيان، در انتظار پايان دوره
غيبت و فرا رسيدن -عصر ظهور-ند، تا به يارى او بشتابند.
امام عصر عليه السلام
هم اكنون زنده است و از آنچه در جهان و ميان مسلمانان
مىگذرد با خبر است، هر چند ديده نمىشود و كسى از جاى او و زمان ظهورش آگاه
نيست. ديدار چهره او، به سختى ميسّر است، آن هم براى انسانهاى صالح و پاك، در
صورتى كه حضرت مهدى عليه السلام صلاح بداند.
عصر ظهور
عمر طولانى او از معجزات الهى است و
تاكنون بيش از يازده قرن از ميلاد او مىگذرد. وقتى ظهور كند، در چهره و نيروى
يك مرد چهل ساله خواهد بود. در عصر غيبت، جهان از وجود او بهره مىبرد، آن سان
كه از خورشيد پشت ابر بهرهمند مىشود. او حجت خدا در عصر غيبت است و هرگز زمين
خالى از حجت نخواهد بود.
ظهور او شرايطى دارد كه وقتى فراهم
باشد و خداوند اذن دهد، آن حضرت در روز جمعهاى از مكّه و كنار خانه خدا ظهور
مىكند و تعداد 313 نفر از ياران خاصّ او از سراسر جهان بسرعت خود را به او
مىرسانند و با او بيعت مىكنند و قيام جهانى او آغاز مىشود.
امام زمان عليه السلام
ذخيره الهى براى گسترش قسط و عدالت در سراسر جهان است.
وقتى آن حضرت ظهور كند، امنيت، عدالت، رونق اقتصادى، وفور نعمتهاى الهى در
زمين، صلح و صفا و برادرى و مساوات در سطح جهان بر قرار خواهد شد. نصرت الهى
پشتيبان اوست و جهان مسخّر فرمان او مىگردد. به دست او و با يارى پروردگار،
-حكومت واحد جهانى- تشكيل مىشود و قانون خدا و احكام قرآن به نحو كامل در همه
جاى گيتى اجرا و حاكم خواهد گشت و قدرتهاى ستم نابود خواهد شد.
عقيده به مهدويت و وجود يك نجات بخش
در پايان عمر جهان، نه تنها در اسلام، بلكه در اديان آسمانى ديگر هم مطرح است و
همه فرقهها به نحوى به يك -موعود- و -منجى- عقيده دارند و در انتظار يك مصلح
جهانى به سر مىبرند. همين عقيده سبب شده كه در طول تاريخ، بارها از سوى
دروغگويانى ادّعاى مهدويت يا واسطه بودن بين امام و مردم اظهار شود و از اين
راه، فرقههاى انحرافى و مسلكهاى ساختگى پديد آيد. فرقه بهائيت و قاديانىگرى
دو نمونه از اين گروههاى منحرف است.
براى زمان ظهور حضرت، نشانه هايى در
روايات بيان شده كه به -علائم ظهور- مشهور است و بروز آن نشانهها، نشانه
نزديكى عصر ظهور است. فراگيرى ظلم و جور در سطح جهان، پيدايش جنگها و فتنهها و
آشوبهاى ويرانگر، ناامنى در همه جا، رواج فساد و گناه در جامعهها، گرانى و
نابسامانى اوضاع اقتصادى و برخى حادثههاى شگفت و بىسابقه از آن جمله است.
حكومت مهدوى
وقتى امام زمان عليه السلام
ظهور كند، از مكّه به سوى مدينه، سپس به سوى عراق و
كوفه حركت مىكند. عيساى مسيح از آسمان فرود آمده، به او اقتدا مىكند و خداوند
زمينههاى قدرت و حاكميت او را بر جهان فراهم مىآورد و با يارى و نصرت ويژه،
امدادش مىكند.
آن حضرت، دولت كريمه و الهى براساس
قسط و عدل تشكيل مىدهد. مركز حكومتش كوفه خواهد بود. امّا سپاه او سراسر جهان
را فتح خواهد كرد. در شام و فلسطين و مناطق ديگر، نبردهاى خونينى بين ياران او
و پيروان طاغوتها پيش خواهد آمد. سرانجام، پيروزى نهايى از آن اوست. زمين،
گنجينههاى خود را براى امام آشكار مىسازد، امنيت همه جا حاكم مىشود،
ويرانىها آباد و ستمگران نابود و مؤمنان عزيز مىشوند.
آن حضرت چند سال (هفت يا هفتاد سال)
حكومت جهانى خواهد داشت، سپس به شهادت مىرسد و حكومت عدل او با بازگشت دوباره
امامان معصوم ادامه مىيابد. سپس عمر جهان به پايان رسيده، مقدّمات قيامت فراهم
مىگردد.
در عصر غيبت، شيعيان وظيفه دارند كه
با -انتظار فرج-، زمينه ساز حكومت جهانى او شوند و از پيشگاه خدا، آمدن او را
طلب كنند.
انتظار فرج كه از برترين عبادتها
به شمار آمده، همراه با اصلاح خود و جامعه و مبارزه با ستم و فساد و فراهم
ساختن شرايط متناسب با -دولت كريمه- امام زمان عليه السلام است.
و... منتظرِ -مصلح-، بايد خودش هم
-صالح- باشد و در -اصلاح- مفاسد بكوشد.