علم ودانش اهلبيت(ع)
علم ودانش اهلبيت(ع)از همه انسانها بيشتر وبرتر بوده است.هيچدانشمندي
نميتوانست درميدان علم با آنان رقابت نمايد.حتي درمقابلامام جواد(ع)هفت
ساله نيز دانشمندان حجاز وعراق وايرانوشام،باپرسيدن هزاران سؤال در روزهاي
متوالي ،نتوانستند سؤالي را ازحضرت بپرسند كه امام نتواند جواب آنرا بگويد.
اهلبيت(ع)به حوادث آينده علم داشتند.حتي از زمان مرگ افراد با اذن
الهيمطلع بودند.زبانهاي مختلف مردمان را ميدانستند.حتي با حيوانات
حرفميزدند وحرف آنان را ميفهميدند.علوم مختلف براي آنان مانند كفدست،
حل شده ومعلوم بود.
شاگردان مكتب اهلبيت(ع)تاكنون از صدها هزار نفر فراتر رفتهاست.شاگرداني
مانندجابربن يزيد جعفي كه هفتادهزار حديث ازامام باقر(ع)وصادق(ع)در سينه
داشت!يا جابربن حيّان شاگردامام صادق(ع)كه بيش از هزار جلد كتاب در شيمي
وفيزيكوديگر علوم نوشت!تا برسد به علمائي چوت علامه حلّي كه بيشاز هزار
جلد كتاب در علوم مختلف بجاي گذاشت ويا خواجهنصير الدين طوسي وشيخ طوسيبا
نوشتن صدها جلد كتابوتربيت دهها دانشمنددر علوم مختلف وعلامه مجلسي كه
دائرةالمعارف شيعه را تهيه كرد واين شاگردان روزبروز زيادترميشوند كه
درزمان ما بيش از هزار مجتهد در حوزههاي علميهقم ونجف وديگر بلاد ،در مكتب
اهلبيت تربيت شده وبه فعاليتعلمي وديني وپاسداري از اين مكتب مشغولند.
و...
نام بهشتيان وجهنّميان در كف دست رسولخدا!
امام صادق (ع)فرمود:
روزي رسولخدا(ص)براي مردم سخنراني نمود .سپس دست راست خودرامشت كرد
وبالابردوپرسيد:
اي مردم!ميدانيد در مشت من چيست؟
گفتند:خدا ورسولش داناترند.
فرمود:نام بهشتيان ونام پدرانشان تا روز قيامت!
سپس مشت دست چپ ر بالا برد وپرسيد:
ميدانيد در دست چپم چيست؟
گفتند:خدا ورسول عالمترند!
فرمود:نام طائفه جهنميانونام پدرانشان تاروز قيامت!
سپس فرمود:خدا حكم كرد واودادگر است واين آيه را تلاوت كرد:«فريقفي الجنّة
وفريق في السعير»7شوري
عدهاي در بهشتند وعدهاي در جهنّم!«اصول كافي ج3ص270»
اسم اعظم در نزد رسولخداست!
امام صادق(ع)فرمود:
به حضرت عيسي(ع)دوحرف(علم)داده شد.به موسي(ع)چهار
حرف!بهابراهيم(ع)هشت حرف!به نوح(ع)پانزده حرف!به آدم(ع)بيست
وپنجحرف!وخدا همة اين حروف را به حضرت محمّد(ص)داد.همچنينخداوند،هفتاد ودو
حرف ازاسم اعظم را كه هفتاد وسه حرف است،بهمحمّد(ص)داد ويك حرف را نزد
خود نگاه داشت.«اهل البيت ص198»
علي ،آغاز كننده علم!
علي(ع)به كميل گفت:
هيچ علمي نيست مگر اينكه من آغاز كنندة او هستم وهيچ كاري نيست مگراينكه
مهدي(ع)پايان دهندة آن است.«آيا بياد امام زمان هستيد؟ص103»
قائم(ع)از مافي الضمير مطلع است؟
خداوند درمعراج به پيامبر اسلام فرمود:
بوسيلة قائم شما،زمين خودرا با تسبيح وتقديس وتهليل وتكبير وتمجيدذات اقدس
خود،آباد كنم واز وجود دشمنان پاك نمايم وبه دوستانمواگذارم.
با ظهور او ،سخنان بي دينان را از كجروي راست كرده وتعاليم خودرا
بلندگردانم وشهرها وبندگانم را از علم خود مطلع نمايم وگنجها واندوخته
هاراآشكار كرده،ومهدي را به اسرار ومافي الضمير هرشخصي مطلع گردانمواورا
بانيروي فرشتگانم ياري كنم تافرمان مرا اجرا نمايد ودينم را رواجدهد.
او وليّ به حق من ومهدي حقيقي بندگان من است.«آيا بياد امام
زمانهستيد؟ص101»
علم به ارحام!
از عبدالله بن عباس نقل شده كه:
روزي نزد امام حسن مجتبي(ع)بودم كه قصابي درحاليكه گاوي را باخودميبرد
از كنار ما رد شد.
امام فرمود:بچهاي در شكم اين گاو است كه ماده بوده وسرِدُم وپيشاني
اوسفيد است.
من بدنبال قصاب رفتم وهنگاميكه گاورا ذبح كردند وپوست اورا درآوردندوشكم
اورا شكافتند،ديدم همانطور كه امام خبرداده بود است!نزد امامبرگشتم
وگفتم:خدا در قرآن علم به ارحام را مخصوص خودقرار داده است!
امام فرمود:ما به اموري كه پوشيده است،مطلعيم!واز اموري خبرداريم كه
نهفرشته مقرب ونه پيامبرمرسل،هيچكدام آنرا نميدانند ومنحصر به
محمّدواهلبيت اوست.«منتهي الامال ج1»
چند داستان از صحبت كردن امامان(ع)به زبانهاي مختلف
1-علي(ع)به دختر يزدجرد فرمود:اسمت چيست؟
گفت:جهان بانويه!
امام بزبان فارسي فرمود:بلكه اسم تو شهربانواست.
2-عدهاي خواستند به خانه امام باقر(ع)وارد شوند،شنيدند كه امام با
زبانسرياني مناجات مينمودوگريه ميكردند.
3-عدهاي از خراسان نزد امام صادق(ع)رسيدند.امام بدون مقدمه بهعربي
فرمودند:هركه مال اندوز باشد،خدا بمقدار آن مال عذابش ميكند!
آنها به فارسي گفتند:ماعربي نميفهميم!
امام به زبان فارسي فرمود:هركه درم اندوزد،جزايش دوزخ باشد.
4-امام رضا(ع) فرمود:
برامام سخن هيچ فردي از آدميان وحتي پرندگان وحيوانات وهرچيزي كهداراي
روح است،مخفي نيست.واگر كسي زبان موجودي را بلدنباشد،اوامام نيست.
5-امام رضا(ع):
اينكه اميرالمؤمنين(ع)فرمود:بما «فصل الخطاب»داده شده است.
يعني دانستن زبانها است.
6-ابوهاشم جعفري ميگويد:
با امام هادي(ع) در مسير عبور سربازان ترك بوديم.امام به يكنفر ترك كه
ازكنار ما عبور ميكرد،چيزي گفت كه ناگاه آن ترك از اسب پائين آمد
وبرسُماسب امام بوسه زد.من از او پرسيدم كه چطور شد كه اين كار را كردي؟
گفت:امام مرا به اسمي صدازد كه دركودكي برمن نهادند وتا الان كسي از
آناطلاع نداشت.
7-علي بن مهزيار ميگويد:
يك وقت خدمت امام هادي(ع)رفتم.امام بدون مقدمه بامن بازبان فارسيصحبت
كرد.
8-ابوحمزه نصيرخادم ميگويد:
ديدم كه امام عسگري(ع)با غلامان به زبان خودشان مثل زبان
رومي،تركيوصقلبي صحبت ميكرد.
من پيش خود گفتم:ايشان كه در مدينه متولد شد وكسي اورا نديد تا اينكه
بهامامت رسيد.پس اين زبانهارا كي راگرفته است؟
ناگاه امام عسگري(ع)رو بمن كرد وفرمود:
خداوند براي حجتش هر چيزي را روشن نموده است وبه او علم زبانهاوشناخت
نسبها ومدت مرگ افراد وحوادث را ياد داد.واگر اينطورنباشد،بين حجت خدا وغير او
فرقي نيست.«اهل البيت ص199»
علم تا قيامت!
1-علي(ع)فرمود:
اگر آية«يمحوااللهمايشاءويُثبت وعنده اُمُّ الكتاب»رعد39
(يعني خدا آنچه بخواهد محو ميكند وآنچه بخواهد اثبات مينمايدومادركتابها در
نزد اوست) نبود،حوادث گذشته وآينده را برايتان ميگفتم.
2-عدهاي از شيعيان نزد امام صادق(ع)بودند كه امام سه بار سوگندخورد:بخداي
كعبه سوگند!وفرمود:اگر بين موسي(ع)وخضر(ع)بودم ،بهآنها ميگفتم كه من از
آنها عالمترم.وبه آنهامطالبي را كهنميدانستند،ميگفتم.زيرا به
موسي(ع)وخضر(ع)،علم گذشته دادهشد.ولي علم آينده تا قيامت را
نميدانستند.ولي ما اين علم را ازرسولخدا(ص)به ارث بردهايم.
3-امام علي(ع)فرمود:
ما اهلبيتي هستيم كه خدا بما علم مرگها وبلاها ونسبها را داده
است.وبخداسوگند!اگر مردي از مابر سر پلي باشد ومردم از زير آن پل عبور
كنند،اونسب تك تك افراد را تا اسم همة اجدادش بلد است.«اهل البيت ص204»
علم مهدي(ع)
امام صادق(ع)فرمود:
وقتي مهدي(ع)ظهور ميكند،به ديوار كعبه تكيه ميدهد وميفرمايد:هركس بديدن
آدم وشيث ونوح وساموابراهيم وموسي واسماعيلويوشع وشمعون،آرزومند است،به
جمال من نگاه كند كه علم وحلم وكمالهمة آنها در من است.وهركه آرزوي
ديدن جدّم محمّد مصطفي وعليّمرتضي وحسن مجتبي وحسين شهيد به كربلا وديگر
امامان را دارد،به مننگاه كند وآنچه خواهد بپرسد كه علم همه در نزد من
است. وآنچه ايشانمصلحت نديده وخبرندادهاند،من خبر ميدهم وهمه مردم را
آگاه ميسازم.
ومي فرمايد:
اي مسلمانان!هركه ميخواهد از كتابهاي آسماني وصحيفههاي پيامبرانآگاه
شود،گوش فرا دهد وبشنود.
آنگاه شروع به خواندن صحف آدم وشيث وابراهيم ونوح وتورات موسيوانجيل
عيسي وزبور داود به لغت وزبان هر ملتي كند بطوريكه علماءوبزرگان آن مذهب
ودين،اعتراف كنند كه بدون كم وزياد يكحرف،است.يك يك اين كتب را خواند
وجهانيان را متوجه خود ساخته بهشگفتي اندازد.سپس قرآن را قرائت كند
ومسلمين را برخود بلرزاندوعالميان را در پيشگاه خود،خاضع وخاشع ومرعوب
سازد.«آيا بياد امامزمان هستيد؟ص123»
كتاب فاطمه(س)
امام صادق(ع)فرمود:
بعد از رحلت رسولخدا(ص)،فرشتهاي نزد فاطمه(س)ميآمد وبا او حرفميزد
ومطالبي را ميگفت وعلي(ع)آن مطالب را مينوشت.كه از ايننوشتهها،كتاب
فاطمه(س)درست شده است.دراين كتاب از حلال وحرامذكري بميان نيامده اس
ولي حوادث آينده در آن خبرداده شده است.«اهلالبيت ص220»
تعجب عمر از علم علي(ع)
روزي عمر كه خليفه بود از علي(ع)پرسيد:
چگونه است كه هر حكمي از احكام يا مسئلهاي از مسائل از تو
پرسيدهميشود،بدون معطلي جواب ميدهي؟
حضرت دست خودرا باز كردوفرمود:دست من چند انگشت دارد؟
عمرگفت:پنج تا!
حضرت فرمود:چرا فكر نكردي؟
گفت:زيرا نياز بفكر نبود وپنج انگشت درمقابل چشم من مشخص بود.
امام فرمود:تمام مسائل واحكام وعلوم در مقابل من مثل كف اين
دستحاضراست.لذا در جواب سؤالات نيازي بفكر وتأمل ندارم.«شبهايپيشاور»
ده جزء علم نزد كيست؟
پيامبرخدا فرمود:
از ده جزء علمي كه خدا آفريده است،نُه جزء نزد علي است ويك جزء نزدباقي
مردم!وبخدا قسم كه او در يك جزء باقي هم شريك است.«از كعبهتامحراب»
تعداد مورچگان
ابوذر ميگويد:
با علي(ع)از بياباني عبور ميكرديم كه به جايي كه تعداد بسيار زياديمورچه
در حركت بودند،رسيديم.من كه از تعداد زياد آنها تعجبكردم،گفتم:كسيكه تعداد
اينها را بداندبزرگ است!
امام فرمود:اين حرف را نزن زيرا من تعداد آنهارا ميدانم.بلكه بگو:بزرگاست
كسيكه اينهارا خلق كرده است.«از كعبه تا محراب»
آشنايي به راههاي آسمان
علي (ع)به مردم فرمود:
از من در مورد حوادثي كه در زمين اتفاق ميافتد،بپرسيد كه من ميدانم
دركجاي زمين چه فتنهاي واقع ميگردد.وچه كسي در كجا كشته
ميشودوميميرد.از من در بارة راههاي آسمانها بپرسيد كه حقيقتاً من به
راههاي آسمانهااز راههاي زمين عالمترم.«از كعبه تامحراب»
خبر رحلت جابر
روزي امام باقر(ع)به جابر فرمود:
وصيتهاي خودت را بكن كه بزودي بسوي پروردگار خويشميروي!جابرگريست وگفت:
اي سرورم!شما از كجا ميدانيد؟
فرمود:
اي جابر!بخدا سوگند!خداوند علم آنچه در زمان گذشته واقع شده وآنچه تاروز
قيامت واقع ميشود را به من عطا فرموده است.
علم امام صادق(ع)
محقق حلي دركتاب معتبر نوشته است كه:
از امام صادق(ع)در زمينه علوم آنقدر منتشر شده است كه عقلها به
حيرتميافتد.فقط يك نفر راوي ازحضرت،سي هزار روايت از امام نقل
كردهاست.همچنان كه خود امام فرمود:ابان بن تغلب از من سي هزار حديث
نقلكرده است.
همه چيز را ميدانست!
ابراهيم بن عباس ميگويد:
هرگز نديدمكه از امام رضا(ع)سؤالي بكنند وامام جوابش را نداند.ونديدمكسي
از اونسبت به حوادث گذشته تا حال داناتر باشد!
ومأمون خليفه هرسؤالي از امام ميكرد،امام جواب ميداد.
پرسيدن سي هزار سؤال
كليني وديگران نوشتهاند كه وقتي امام جواد(ع)در هفت يا نُه سالگي
بهامامت رسيد،براي آزمايش امامت حضرت،سي هزار سؤال از او درروزهاي متوالي
پرسيدند وامام به همة آنان جواب كافي وشافيدادند.«منتهي الامال ج2ص575»
عبادت اهلبيت(ع)
چه كسي از رسولخدا(ص)بندهتر وعابدتر كه معرفت همة انسانها بهخدا،در مقابل
معرفت او جزئي بيش نيست وتنها او بود كه حق نماز را اداءكرد وبعد از او
اميرمؤمنان(ع) وامامان بعداز او.
1- نماز رسول خدا(ص)
امّ سلمه همسر پيامبر اسلام:
پيامبر شب بلند ميشد ونماز ميخواند وسپس باندازه مدتنماز،ميخوابيد.دوباره
بلند ميشد ونماز ميخواند.سپس باندازه وقتنماز،ميخوابيد ومجدداً بلند
ميشدو...
حُذيفه يمانيگفت:
شبي با پيامبر بودم.حضرت مشغول نماز شد وگفت:
الله اكبر وذوالملكوت والجبروت والكبرياء والعظمة.
بعد(بعد از سوره حمد)حضرت، سوره بقره را خواند وبه ركوع رفت.ركوعش باندازه
ايستادنش طول كشيد.در ركوع ميفرمود:
سبحان ربيّ العظيم .سبحان ربيّ العظيم.
سپس سر از ركوع برداشت وايستاد كه مدتش باندازه ركوع بود ومي فرمود:
لربيّ الحمد.لربيّ الحمد.
وبه سجده رفت وسجدهاش نيز باندازة قيامش طول كشيد ومي فرمود:
سبحان ربيّ الاعلي.سبحان ربيّ الاعلي.
سپس سراز سجده برداشت ومي فرمود:
ربّ اغفرلي.ربّ اغفرلي.
سپس سورههاي بقره وآل عمران ونساء ومائده را خواند.«زندگانيپيامبراسلام»
عايشه همسر پيامبرگفت:
رسولخدا(ص)شبها آنقدر براي نماز بلند ميشد ومي ايستاد كه ساق پايشآسيب
ديد.من به حضرت گفتم:چرا اينطور ميكنيد؟درحاليكه خدا گناهانگذشته وآيندة
شمارا آمرزيد!
فرمود:آيا بندة شكرگزارنباشم؟«اهل البيت ص266»
عايشهگفت:پيامبر يكشب طولاني تا صبح ايستاده نماز ميخواند ويكشبطولاني تا
صبح نشسته نماز ميخواند.«اهل البيت ص267»
2- عبادت علي(ع)
روزي ابودرداء گفت:
اي مردم!بشما بگويم درميان اصحاب پيامبر،چه كسي ثروتش از همهكمتر،تقوايش
بيشتر وكوشش در عبادت از همه بيشتر بود؟
گفتند:چه كسي؟
گفت:علي بن ابيطالب.«اهل البيت ص218»
علي(ع)شبي هزار ركعت نماز ميخواند.هفتادبار از خوف خدا غشكردوپيشاني
مباركش از بسياري سجده،پينه بسته بود.
در جنگ صفين درشب درحاليكه تير از چپ وراست ميآمد،سجادهانداخته ونماز
ميخواند.«از كعبه تامحراب»
3- عبادت فاطمه(س)
پيامبر اسلام(ص):
اي سلمان!خداي تعالي چنان دل وجان وهمة اعضاي دخترم فاطمه را ازايمان
پر كرده است كه خودرا براي عبادت خدا از همه چيز فارغ نمودهاست.
وفرمود:بدن فاطمه در نماز از خوف خدا ميلرزد.«فاطمه سرورزنان عالم»
علي(ع):
شب زفاف،فاطمه بمن گفت بيا تا صبح نماز بخوانيم.
امام حسن مجتبي(ع)ميگويد:
شب جمعه ديدم كه مادرم تا صبح مشغول عبادت ونماز است.گاهي درركوع وگاهي
در سجودبود تا فجر طلوع كرد.«اهل البيت ص270»
حسن بصري:
درميان اين امّت،از فاطمه عابدتر كسي نبوده است.
4- عبادت امام حسن(ع)
نقل شده كه:
هنگام وضو رنگ امام مجتبي(ع)دگرگون ميشدوحالت وحشت زده به امامدست
ميداد.علت را ميپرسيدند.ميفرمود:
ميخواهم در مقابل پروردگار عالميان بايستم.
هنگام نماز بندهاي بدن امام مي لرزيدوهنگاميكه بياد قيامتميافتاد،نالهاي
ميكرد وبيهوش ميشد.
هركه امام را ملاقات ميكرد،ميديد كه به ذكر خدا مشغول است.و...
5- عبادت امام حسين(ع)
وقتيكه عبدالله بن زبير خبر شهادت امام حسين(ع)را شنيد،گفت:
بخدا سوگند!شخصي را كشتند كه شبهاي طولاني را تا به صبح در نماز بودوروزهاي
زيادي را به روزه ميگذراند.«اهل البيت ص270»
به امام سجاد(ع)گفتند:
چرا پدرت كم اولاد بود؟
گفت:تعجب ميكنم كه من چگونه متولد شدم.زيرا پدرم شبانه روزي، هزارركعت
نماز ميخواند.«اهل البيت ص270»
6- عبادت امام سجاد(ع)
ام باقر(ع)ميگويد:
پيش پدرم رفتم وهنگاميكه ديدم كه از كثرت عبادت وبيداري،رنگمباركش زرد
وچشمهايش از گرية زياد مجروح وپيشانيش از كثرت سجودپينه كرده وساقهاي پايش
از ايستادن زياد درنماز ورم كرده بود،من به گريهافتادم.امام بمن نگاهي
كرد وگفت: آن كتابي كه عبادت علي(ع)در آن ذكرشده است را بياور!وقتي
آوردم،مقداري خواند وفرمود:چه كسي ميتواندمانند علي،عبادت كند؟
آمده است كه :
امام درنماز بودند كه خانه آتش گرفت.امام هيچ متوجه نشدند تا
زمانيكهنمازشان تمام شد.آنگاه فهميدند كه خانه آتش گرفته بوده است.
كنيز امام سجاد(ع):
من هيچگاهبراي حضرت در روز غذانبردم ودرشب بستر براي خواب پهنننمودم.
آمده است كه:
وقتي امام سجاد(ع)در نماز به «مالك يوم الدين»مي رسيد،آنقدر
آنراتكرارميكرد كه نزديك بود روح از بدنش خارج شود.
امام شبهارا تا به صبح به عبادت مشغول بود وگاهي آنقدر نماز ميخواند
كهوقتي ميخواست به بستر برود،نميتوانست ايستاده برود،بلكه مانندكودكي كه
تازه راه افتاده است ،حركت ميكردوخودرا به بستر ميرساند.
امام در ماه رمضان،جز دعا وتسبيح واستغفار،سخن ديگري نميفرمود.
7- عبادت امام باقر(ع)
پسرش امام صادق(ع)درباره او فرمود:
پدرم اكثراً به ذكر مشغول بود بطوريكه وقتي با او به محلي ميرفتيم
صدايذكرش را ميشنيدم.بااو هم غذا ميشديم واوذكر ميگفت. بامردم حرفميزد
وذكر ميگفتوپيوسته زبانش به «لااله الاّالله» مشغول بود.
آمده است كه :
امام در اكثر اوقات از خوف الهي گريه ميكرد.روزي عدهاي بدرخانه
امامآمدند وشنيدند كه شخصي با زبان «عبراني»مناجات كرده وگريه
ميكند.آنهاهم به گريه افتادند.وقتي وارد اطاق امام شدند از
حضرتپرسيدند:مناجاتي بزبان عبراني از اطاق شما شنيديم ولي كسي غير ازشمارا
نميبينيم؟
فرمود:مناجات الياس پيامبر بيادم آمد.ساعتي با مناجات او با خدا
نجواكردم.وبه گريه افتادم.
غلام امام ميگويد:
با امام به مكه ميرفتيم.وقتي چشم حضرت به كعبه افتاد با صداي بلند
گريهنمود.گفتم:آقا آهستهتر گريه كنيد!مردم شمارا ميبينند!فرمود:
واي برتو!آيا گريه نكنم كه شايد خدابخاطر گريهام برمن رحمت نمايد ودرنزد او
رستگار شوم؟
آنگاه امام طواف كرد ومشغول نماز شد وبعد از نماز ديدم كه محل سجدهحضرت از
اشگ چشمش تر شده بود.
8- عبادت امام صادق(ع)
مالك بن انس گفت:
حضرت از سه حال بيرون نبود.يا روزه بود ويا مشغول عبادت بود ويا بذكرخدا
مشغول بود.او از بزرگان عابد واز عظيمترين زاهدان بود.
ابان بن تغلبگويد:
خدمت امام درحاليكه مشغول نماز بود،رسيدم.ذكرهاي ركوع وسجده اوراشمردم، از
شصت بار بيشتربود.
9- عبادت امام كاظم(ع)
يكي از اصحاب روايت ميكند كه:
امام كاظم(ع) داخل مسجد پيامبر شد وبه سجده رفت واز اول شب
پيوستهميفرمود:«عظُم الذنب مِن عبدِك فَلْيَحسُن العفو مِن عندك»يعني
گناهبندهات بزرگ ولي بخشش تو زيباتراست.
واين ذكرا مكرر تا صبح ميفرمود.
عبدالله قزويني گويد:روزي نزد فضل بن ربيع«زندانبان امام كاظم»كه
بالايپشت بام بودرفتم.بمن گفت:بيا از اين روزنه نگاه كن ببين چه
ميبيني؟
نگاه كردم وگفتم:گويا پارچهاي روي زمين افتاده است.
گفت بيشتر دقت كن!
دوباره نگاه كردم وگفتم:گويا شخصي در حال سجده است!
گفت:اورا ميشناسي؟
گفتم:نه گفت:اين مولايت موسي بن جعفر است.از زمانيكه اورا زير نظر
دارمبرنامه شبانه روزي اورا اين گونه ديدم كه:
بعد از نمازصبح تا طلوع خورشيد درحال دعا است.بعد به سجده ميرود وتا ظهر
درسجده است.موقع ظهر بدون گرفتن وضومشغول نماز ميشود ومنميفهمم كه بخواب
نرفته بوده است.بعد ازنماز ظهر وعصر،دوباره بسجدهميرود كه تامغرب طول
ميكشد.بعد از خواندن نماز مغرب وعشاء،افطاركرده وبه سجده كوتاهي ميرود.سپس
مقدار كمي ميخوابد وبعد بلند شدهوضو ميگيرد وتاصبح مشغول عبادت ميشود.
10- عبادت امام رضا(ع)
امام بعد از نماز صبح تا طلوع خورشيد،مشغول ذكر ميشد.سپس تازمانيكه خورشيد
بالا ميآمد،به سجده ميرفت.
در منزل امام ،زني مأمور بود تا زنهارا براي نماز شب بيدار نمايد.
امام هرسه روز يك قرآن ختم ميكرد ومي فرمود اگر بخواهم ميتوانم دركمتر از
سه روزهم ختم نمايم ولي من هيچ آيهاي را نميخوانم الاّ اينكهدرباره
آن فكر ميكنم كه براي چه نازل شده ودرچه محلي فرو فرستاده شدهاست.
اكثر شبهارا احياء ميداشت وهر شب نماز جعفر طيار را ميخواند.واكثرروزها روزه
بود.
دربستر كه دراز ميكشيد صداي قرائت قرآن حضرت بگوش ميرسيد.
وقتي در تلاوت قرآن به آيهاي ميرسيد كه در آن ذكر بهشت يا جهنم
شدهبود،گريه ميكرد واز خدا بهشت را ميطلبيد واز جهنم به خدا پناه ميبرد.
وقتي يك عباء به دعبل خزاعي هديه داد،فرمود:
در اين عبا هزار شب،شبي هزار ركعت نماز خواندهام ودر اين عبا هزار ختمقرآن
كردهام.
بعد از نماز ظهر سر به سجده گذاشته صدبار ميفرمود «شكراًللّه »وبعد ازنماز عصر
سر به سجده گذاشته صدبار ميفرمود «حمداً للّه»
11- عبادت امام عسگري(ع)
نقل شده كه:
دونفر از بدترين افراد را نگهبان امام عسگري كردند ولي بعد از مدتي
هردونمازخوان وروزه گير شدند.وقتي از آنهاسؤال شد كه چرا اينگونهشديد؟گفتم
چه بگوئيم درباره آقائي كه روزها روزه است وشبها تا به صبحعبادت ميكند
وبا كسي حرف نميزند وهرگاه بما نگاه ميكرد بدنمانميلرزيد وحالي بما دست
ميداد كه نميتوانستيم خودمان را كنترلكنيم.