فضيلت زيارت حضرت معصومه عليها السلام
بي شك زيارت آن حضرت پاداش فراوان و آثار و بركات عظيمي دارد. چرا كه او يادگار
يگانه و بي نظير پيامبر خداصلي الله عليه وآله وسلم و اميرمؤمنان عليه السلام در قم
است و كسي كه فروتنانه و مخلصانه به زيارت او رود، در واقع به پيامبر خدا، امير
مؤمنان و فاطمه زهرا عليهم السلام ارج نهاده است.
دلايل فضيلت و ثواب عظيم زيارت ايشان
دلايل فضيلت و ثواب عظيم زيارت ايشان به شرح زير است:
1. آن بزرگوار در زمره بزرگترين زنان مؤمن قرار دارد بلكه از مصاديق صديقان و
صالحان و شاهدان (بر اعمال بندگان خدا) در آيه شريفه است كه «من يطع الله و رسوله
فاولئك مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن
اولئك رفيقا»:(1)
و زيارت مؤمنان ثواب زيادي دارد و روايات متعددي در باره چگونگي و آداب زيارت
قبور مؤمنان وارد شده است(2).
2. ايشان يكي از اولاد جليل القدر و عظيم الشأن و ممتاز امام موسي بن جعفر عليه
السلام است و به طور كلي زيارت اولاد أئمه عليهم السلام ثواب فراوان و پاداش عظيمي
دارد چه اين كه در واقع از انواع و مصاديق تعظيم و احترام به ائمه عليهم السلام
است.(3) و سيد بن طاووس دو زيارت براي
امامزاده ها آورده است كه مؤمنان به هنگام زيارت قبور ايشان بخوانند، مضمون هر دو
زيارت به ويژه زيارت اول نشانگر اهميت زيارت آن بزرگواران است. در قسمتي از اين
زيارت، اينگونه آمده است: «... فاز متبعك و نجي مصدّقك و خاب و خسر مكذّبك و
المتخلّف عنك اشهد لي بهذه الشهادة لأكون من الفائزين بمعرفتك و طاعتك و تصديقك و
اتباعك و السلام عليك يا سيدي و ابن سيدي أنت باب الله المؤتي منه و المأخوذ
عنه...»(4)
«پيروان شما رستگار شدند و تصديق كنندگانتان نجات يافتند و آن كه شمارا تكذيب
كرد واز امرتان روي برتافت زيان كار شد.از شما مي خواهم گواه اين شهادت باشيد تا
درپرتو شناخت، اطاعت، و تصديق و پيروي از شما در زمره رستگاران قرار گيرم. اي آقاي
من و فرزند آقاي من...».
3. در خصوص پاداش و ثواب عظيم زيارت فاطمه معصومه عليها السلام رواياتي از امام
صادق، اما رضا و امام جواد عليهم السلام نقل شده است كه به حق شگفت انگيز مي نمايد.
جناب شيخ صدوق رحمه الله به سند معتبر از حضرت رضا عليه السلام در اين باره چنين
نقل كرده است: «من زارها فله الجنّة».
«بهشت پاداش كسي است كه فاطمه معصومه را زيارت كند»(5).
در روايت ديگري ابن قولويه قمي از امام جوادعليه السلام اين گونه نقل كرده است:
بهشت پاداش كسي است كه قبر عمه مرا در قم زيارت كند(6).
بر پايه دو روايتي ديگر ثواب زيارت فاطمه معصومهعليه السلام معادل بهشت است(7).
و در روايتي ديگر آمده است: «هر كس او را زيارت كند بهشت رود و بهشت بر او واجب
شود(8). برخي از اين روايات را گروهي از
دانشمندان اهل سنت نيز نقل كرده اند.(9)
سند زيارت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام
نخستين راوي اين زيارت «علامه محمد باقر مجلسي متوفاي 1111 ه . ق است كه در
وثاقت و منزلت والا و بلند ايشان ترديدي نيست، مجلسي آن را از برخي كتابهاي نوشته
شده در باره زيارت نقل كرده است، بي آن كه به نام و مؤلف آن اشاره كند و مي توان از
تعبير مجلسي در اين باره و نيز رجال ذكر شده در سند اين زيارت معتبر بودن كتاب ياد
شده و دست كم معتبر بودن زيارت ياد شده را در كتاب مذكور، استنباط كرد. به هر حال
مجلسي نام كتاب ياد شده را نبرده است. با توجه به آن كه جناب مجلسي - رضوان الله
تعالي عليه - در مقدمه بحار الانوار منابع اين مجموعه عظيم را آورده و به طور فشرده
از اعتبار آنها نيز سخن گفته است، كتاب ياد شده قاعدتاً مي بايست يكي از كتابهاي
مزار و يا دعا باشد كه در مقدمه بحار به آنها اشاره كرده است.
مهمترين اين آثار، كامل الزيارات(10)
مصباح المتهجدين(11) شيخ طوسي و مصباح
الزائر سيد بن طاووس(12) و كتاب «المزار
الكبير» نوشته محمد بن المشهدي است. كه در واقع كتاب بزرگي در باب زيارت بوده است و
مجلسي از آن به «المزار الكبير» تعبير مي كند.(13)
و احتمال درست تر يعني احتمالي كه مطابق مقدمه بحار است، آن است كه منبع ياد شده
يكي از چند كتاب مذكور است. ليكن مشكل آن است كه زيارت حضرت معصومه عليها السلام در
منابع ياد شده نيست در پاسخ مي توان گفت كه مجلسي قدس سره به قول خود عمل كرده است
و جز از منابع نام برده شده در مقدمه بحار نياورده است ليكن در نسخه مورد اعتماد
برخي از آن منابع زيارت حضرت معصومه عليها السلام بوده است و در نسخه هاي چاپ شده و
در دسترس اين زيارت وجود ندارد و احتمال دارد منبع ياد شده در زمره آن دسته از
منابع و آثار دانشوارن قديم باشد كه تا كنون به هر دليل به دست چاپ سپرده نشده است.(14)
دومين و سومين رجل قرار گرفته در سلسله سند اين حديث علي بن ابراهيم قمي و پدر
ارجمند و فرزانه ايشان ابراهيم بن هاشم(15)
است كه از بحث رجالي درباره آن دو بزرگوار صرف نظر مي شود چه اين كه به قدر كافي
درباره آنها كاوش شده است.
به طور خلاصه ابراهيم بن هاشم نخستين كسي بود كه احاديث أئمه عليهم السلام را در
قم رواج داد. كشي و شيخ طوسي وي را از اصحاب امام رضا عليه السلام دانسته اند و بر
پايه گفته ايشان وي از شاگردان يونس بن عبد الرحمان بوده به قم هجرت كرده و در آن
احاديث اهل بيت عليهم السلام را ترويج نموده است. علامه مي نويسد اصحاب، نه وي را
ضعيف شمرده اند و نه توثيقش كرده اند(16)
و نظر راجح آن است كه احاديث ايشان قابل اعتماد و مقبول است.
ليكن افزون بر آن ايشان از رجال كامل الزيارت و رجال تفسير علي بن ابراهيم قمي
است كه در مقدمه آنها، رجال اين دو اثر توثيق كلي شده اند، جناب سيد بن طاووس در
فلاح السائل روايتي را توثيق كرده است كه ابراهيم بن هاشم در زمره آنها قرار دارد،
جناب ابن طاووس نوشته است كه: سند اين حديث از طريقي نقل شده است كه علماي شيعه آن
را درست مي دانند.(17)
چهارمين و آخرين رجلي كه در سلسله سند اين حديث قرار دارد جناب سعدبن سعدالقمي
(سعدبن سعد بن الاحوص بن سعد بن مالك الاشعري القمي) است. همه رجال شناساني كه در
باره وي سخن گفته اند او را ثقه دانسته اند و وي از اصحاب جليل القدر امام كاظم،
حضرت رضا و امام جواد عليهم السلام است.(18)
نكته افزون بر آن كه بزرگترين مراجع تقليد فقيهان و دانشوران شيعه همانند آية
الله العظمي بروجردي و امام خميني و شيخ عباس قمي كه در بررسي اسناد دعاها و زيارت
ها خبره بوده و دقت بسيار داشته اند، همين زيارت نامه را مي خوانده اند. و اعتماد و
توجه آنان را به اين زيارت نامه نمي توان دست كم انگاشت چه اين كه براي بسياري از
امامزاده ها زيارت نامه هايي ساخته شده اما هرگز به كتابهايي از قبيل بحار و مفاتيح
الجنان و... نتوانسته راه پيدا كند و مراجع تقليد، فقيهان و محدثان به آنها اعتماد
و اعتنا نمي كرده اند. بررسي محتوا و متن اين زيارت نامه نيز حكايت از نهايت اتقان
آن داشته و از قراين وثاقت و صحت صدور آن از معصوم است.
اگر متن اين زيارت نامه انشاي يكي از عالمان شيعه بود، علي القاعده مطابق با
زيارت نامه هاي مأثور انشاء مي شد و در باره صفات انتخاب شده براي معصومان عليهم
السلام شبيه آنان بود. در حالي كه اين گونه نيست، به عنوان نمونه در اين زيارت براي
امام حسن عسكري عليه السلام، هيچ لقبي و صفتي نيامده، براي امام موسي بن جعفر عليه
السلام لقب «الطاهرالطهر» وارد شده كه بر پايه تتبّع انجام شده بي سابقه است و براي
برخي از ائمّه، سه لقب و براي برخي دو لقب و براي برخي ديگر تنها يك لقب آمده است.
به عنوان نمونه براي امام جواد عليه السلام يك لقب و براي امام هادي عليه السلام سه
لقب و براي اما عسكري هيچ لقبي نيامده است. و به جاي نام مبارك حضرت مهدي يا يكي از
القاب معروف آن حضرت؛ يعني واژه «وصيّ» به كار رفته است. و نيز لقب «سراج» براي آن
حضرت تنها در اين زيارت نامه آمده است.
اگر اين زيارت نامه را يكي از دانشوران شيعه انشاء كرده بود، هرگز جزأت نداشت
اين گونه عمل كند، بلكه به يقين اين اختلافات در انشاي او نبود؛ و نيز جمله هايي از
قبيل «فان لك عندالله شأناً من الشأن»، تقديم نام حضرت فاطمه و خديجه بر
اميرالمؤمنين عليه السلام و... يكي از اين دست به گونه اي است كه انشاء آن ها جرأت
فراواني مي طلبد كه بسيار بعيد است. يك عالم متعهد بر آن دست يازد.
از ديگر ادله صدور اين زيارت نامه از معصوم عليه السلام نثر بسيار متقن و لبريز
از معارف الهي و نصّ استوار آن است كه دقت در آن و مقايسه آن با زيارت هايي كه غير
معصوم عليه السلام انشاء كرده است، نشان مي دهد اين زيارت نامه از امام معصوم عليه
السلام صادر شده است. متن اين زيارت را مي توان به خطبه هاي نهج البلاغه و دعاهايي
از قبيل دعاي كميل تشبيه كرد كه حتي اگر سند نداشته باشد - كه دارد - محتواي آن
نشان گر صحت صدور آن است.
بدين سان سند زيارت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در نهايت اعتبار است چه
اينكه بي شك تعبير به «بعض كتب الزيارات» به معناي تضعيف آن كتاب نيست.
نگاهي به زيارت نامه
اين زيارت نامه داراي محتوايي مهم و نكات سودمند و متنوعي است كه فهرست آنها به
شرح زير است:
1. سلام به پنج پيامبر اولوالعزم، و ياد كرد نام آنان.
2. اشاره به مهم ترين و ممتازترين صفت هر يك از پيامبران ياد شده.
3. سلام به چهارده معصوم عليهم السلام و ياد كرد نام آنان.
4. ياد كرد يك يا چند ويژگي مهم آنان، به جز امام حسن عسكري عليه السلام كه صفتي
براي ايشان ذكر نشده است.
5. اشاره به خاتم پيامبران بودن رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم و برخي از
ويژگي هاي ايشان.
6 .سلام و صلوات ويژه و با عناوين خاص به حضرت ولي عصر ارواحنا فداه.
7. اشاره به برخي از القاب و صفات آن حضرت كه امامت و ولايت ايشان در زمره آنان
قرار دارد.
8 . اظهار اعتقاد به ولايت أئمه عليهم السلام به ويژه أمير المؤمنين علي بن أبي
طالب عليه السلام.
9. سلام به حضرت خديجه كبري، فاطمه زهرا عليهما السلام و حضرت فاطمه معصومه
عليها السلام.
10. اشاره به ارتباط نسبي آن حضرت با پيامبر خداصلي الله عليه وآله وسلم و حضرت
فاطمه زهرا و خديجه كبري عليهما السلام و أئمه قبل از حضرت رضا عليه السلام ضمن
سلام به آن بزرگوار.
11. دعا براي همراهي با آنان و دستيابي به شفاعتشان و... .
12. اشاره به تأثير محبت اهل بيت عليهم السلام و برائت از دشمنان آنان در تقرب
انسان به خداوند.
13. بيان اهميت معرفت و شناخت أئمه عليهم السلام.
14. دعا براي فرج قائم آل محمد و ظهور دولت حق ايشان و توفيق حضور در آن.
15. توجه دادن به اهميت تسليم در مقابل خدا و رضايت به مقدرات انسان.
16. تبين اهميت يقين به معارف و باورهايي ديني نهفته در كتاب و سنّت.
17. اشاره به مقام شفاعت حضرت معصومه عليهم السلام در درگاه الهي.
18. بيان والايي شأن و منزلت حضرت معصومه عليها السلام.
19. پرداختن اهميت توجه به آخرت و حشر و نشر با أئمه عليهم السلام.
20. درخواست فرجام نيك و عاقبت به خيري از درگاه الهي.
پي نوشت:
1) سوره نساء، آيه 69.
2) در بحار الانوار ج 102 ص 295 تا 301، سي و دو روايت در اين باره نقل شده است.
3) همان، ص 273: ثم اعلم ان المشاهد المنسوبة الي اولاد الائمة الهادية و العترة
الطاهرة و اقاربهم صلوات الله عليهم يستحب زيارتها و الالمام بها لأن في تعظيمهم،
تعظيم الأئمة و تكريمهم.... و لكن المعلوم حاله من بينهم بالجلالة و المعروف
بالنبالة... فاطمة بنت موسي بن جعفر المدفونة بقم.
4) مصباح الزائر، سيد بن طاووس، ص 503.
5) ابي و محمد بن موسي المتوكل ؛ قالا: حدثنا علي بن ابراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن
سعد بن سعد، قال: سألت اباالحسن الرضا عن زيارة فاطمة بنت موسي بن جعفر فقال: من
زارها فله الجنّة» عيون اخبار الرضا ج 2 ص 366 و ثواب الاعمال ص 89 و بحار الانوار
ج 102 ص 365.
6) كامل الزيارات، ص 536؛ «عن ابن الرضا عليه السلام قال: من زار قبر عمتي بقم فله
الجنّة».
7) تاريخ قم ص 215.
8) تاريخ قم ص 215.
9) شواهد النبوة، ص 112؛ مناقب اهل بيت از ديدگاه اهل سنت، ص 247. در شواهد
النبوةبا عنوان «من زارها دخل الجنّة» نقل شده است.
10) مقدمه بحار الانوارج 1 ص 8.
11) همان ص 7.
12) همان ص 12.
13) بحار الانوار ج 1 ص 18 و ص 35.
14) بحار الانوار ج 1 ص 35، براي اطلاع بيش تر از «مزارها» ر.ك الذريعة ج 20 ص 323
- 317، مرحوم آغا بزرگ تهراني نام عالمان و دانشوران بزرگي را كه منابع مهم اين اثر
به شمار مي روند، آورده است.
15) بشارة المصطفي ص 78، ابراهيم بن هاشم: مستقيم از امام رضا عليه السلام حديث نقل
كرده است.
16) الخلاصة ج 1 ص 4.
17) ر.ك: تنقيح المقال، ج 1 ص 34؛ اعيان الشيعة ج 2 ص 225؛ رجال لنجاشي، ص 225،
رجال الشيخ الطوسي، ص 369؛ الفهرست ص 4؛ نقد الرجال ص 15؛ قاموس الرجال، ج 1، ص
225؛ معجم رجال الحديث، ج 1، ص 177؛ مجمع الرجال، ج 1، ص 80 ؛ المعجم الموحد، ص 72؛
و فلاح السائل، ص 158، و الجامع لولاة اصحاب الرضا عليه السلام، ص 57.
18) رجال النجاشي، ص 128؛ الفهرست، ص 76؛ معالم العلماء، ص 54؛ رجال ابن داود، ص
103؛ نقد الرجال، ص 148؛ جامع الرواة، ج 1، ص 354؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 12؛ معجم
رجال الحديث، ج 8، ص 97؛ أعيان الشيعة، ج 7، ص 22؛ معجم الموحد، ج 1، ص 348؛ و
الخلاصة، ج 1، ص 78؛ و الجامع لولاة اصحاب الرضا عليه السلام، ص 318.