معجزه تذکر زبانی

محمد رضا اکبری

- ۲ -


2. فصل دوم: شیوه های امرو نهی زبانی

تذکر زبانی می تواند با شیوه های فراوان متنوعی انجام گیرد وما در این کتاب چهل شیوه موفق وتجربه شده رامورد بحث وبررسی قرار دهیم وچگونگی بیان آنها را همراه با نمونه های عملی وطرح می کنیم تا عمل کنندگان به این دو فرضیه ی نورانی بتوانند با این منبع گسترده ی روش ها ، شیوه متناسب با زمان مکان وشخصیت خود ومخاطبانشان را برگزینند .

1- امر به معروف ساده

رایج ترین امر ونهی دینی ، امر ونهی ساده است این شیوه به خاطرادبیات روان ومحتوای روشنی که دارد بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد وتاثیر گذاری خاص خود را هم به همراه دارد .

چگونه بگوییم؟

مثلا به کسی که در بحث با دیگران خودنمایی (مراء) می کند بگوییم : مراء نکن و یا به کسی که در جواب سلام دیگران می گوید: سلام از ماست بگوییم :جواب سلام واجب است وشما جواب سلام ما را ندادید . و یا به کسی که وسواسی است بگوییم : وسواس خود را ترک کن وبه آن اعتنا نکن .

تذکر ساده می تواند به صورت امرو نهی انجام شود واگر تاثیر نداشته باشد به روش استدعایی عملی گردد. امام خمینی در احکام امر به معروف آورده است : اگر بداند نهی از منکر او جزبا استفاده از موعظه و استدعا تاثیر نمی کند باید با موعظه یا استدعا او را نهی کند واگر بداند که تنها استدعا وموعظه اثر دارد وامر ونهی تاثیری ندارد واجب است استدعا وموعظه کند . [7]

نمونه عملی

مردی به امام حسین (ع)رسید قبل از هر چیز گفت: حالت چطور است خداوند سلامتی دهد .

امام (ع)فرمود: سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است خداوند به تو سلامتی دهد .

آنگاه فرمود :به کسی اجازه سخن ندهید تا اول سلام کند. [8]

2- امر به معروف صریح

تذکر صریح وبدون پرده نیز از انواع امر ونهی زبانی است که بخش قابل توجهی ازاین فریضه الهی را به خود اختصاص داده است در این نوع از تذکر که بنابر مصالحی تذکر دهنده آن را برمی گزیند با صراحت تمام به گنهکار امر ونهی دینی می کند .

چگونه بگوییم؟

مثلا به کسی که شراب می خورد بگوییم :شراب نخور که پیامبر فرمود :

شارب الخمر کعابد الوثن [9]

شراب خوار مانند بت پرست است .

یا به کسی که لباس جنس مخالف خود را پوشیده است بگوییم لباس خاص جنس مخالف را به تن نکن و یا به پیمان شکن بگوییم :به عهد خود وفادار باش.

نمونه عملی :

روزی عایشه از زنی نام برد ودر ضمن سخن خود گفت :او کوتاه قداست .

پیامبر (ص) فرمود :غیبت اورا کردی [10]

یادآوری : تذکر صریح برای برخی از گنهکاران سنگین است و زمانی باید از آن بهره گرفت که امکان اجرای شیوه های آسانتر را در پیش رو نداشته باشیم.

3- امر به معروف تاکیدی

برخی گنهکاران جدیتی درکار خود ندارد و یا سخن تذکر دهنده را جدی نمی گیرند و یا به خاطر اراده ی ضعیف ویا هر علت دیگرآن را فراموش می کنند در چنین مواردی باید امر به معروف تاکیدی داشته باشیم تا گنهکار را در ارتباط با تذکر خود جدی گردانیم .

چگونه بگوییم؟

مثلا سخن خود را به جای یک بار ، دوبار یا سه بار بیان کنیم و یا از کلماتی نظیر حتما مراعات کنید ، همواره به یاد داشته باشید جدی بگیرید وامثال آن بهره گیریم .

نمونه عملی

ام خالد ازشیعیان متعهد وصالح زمان امام صادق (ع)بود روزی بر آن حضرت وارد شد وعرض کرد : فدایت شوم من به بیماری معده مبتلا شده ام و اطبای عراقی شراب وآرد گندم را برمن توصیه کرده اند تا خود را به آن مداوا نمایم .

امام صادق (ع)فرمود :چه چیز تورا از آشامیدن آن منع میکند ؟ام خالد عرض کرد :اطاعت از شما .

امام (ع)فرمود :یک قطره ی از آن را نچش نه والله اجازه نوشیدن یک قطره از را نمی دهم اگر خوردی به هنگام مرگ پشیمان خواهی شد آنگاه سه مرتبه فرمود : فهمیدی ؟ و ام خالد عرض کرد بله [11] .

4- امر به معروف اعتراضی

در تذکر اعتراضی به جای امر ونهی به گنهکاران به او اعتراض می شود واگر این اعتراض بصورت صحیح وبه موقع انجام گیرد تاثیر خوبی در محاطب خواهد داشت .

چگونه بگوییم؟

مثلا به کسی که ظلم می کندبگوییم : تو که می دانی ظلم گناه بزرگی است چرا ظلم می کنی ؟ و یا به کسی که کم فروشی می کند بگوییم : مگر نمی دانی که خداوند در قرآن فرموده است : وای برکم فروشان [12] ، و وای خداوند بسیار سخت ودردآور است پس چرا کم فروشی می کنی ؟

و یا به زنی که بخاطر جلوه گری در جامعه مورد یاوه گویی قرار می گیرد بگوییم : اگر با این وضعیت حرام بیرون نمی آمدی مورد هتک حرمت قرار نمی گرفتی .

و یا به شیعه ای که آشکارا در جامعه گناه می کند بگوییم امام صادق (ع) فرمود : زینت ما باشید مایه ی ننگ ما نباشید [13] شما به این گناه علنی موجب ننگ امام (ع)نشدی ؟ اینگونه زینت امام صادق (ع)می شوی؟

نمونه عملی

یکی ازارادتمندان امام خمینی میگوید : یک بار در جماران به محضر ایشان رسیدم ،یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید و پدرسالخورده اش نیز همراه او بود وقتی خواست به حضور امام برسد جلوتر از پدر حرکت کرد وپس از تشرف به خدمت امام ، پدرش را معرفی کرد . امام هم نگاهی به آن مسئول کرد و فرمود : این آقا پدر شما هستند ؟

عرض کرد :آری

امام خمینی فرمود :پس چرا جلوی او راه افتادی و وارد شدی ؟ [14]

5-امربه معروف تاییدی

در امر ونهی تاییدی خوبی های گنهکارمورد تایید قرار می گیرد وآنگاه امر ونهی می شود . ظرافت شیوه ی تاییدی در آن است که با تایید که انجام می گیرد مخاطب به تذکر دهنده خوش بین می گردد و به انصاف او که خوبی هایش را نادیده نمی گیرد اطمینان پیدا می کند وبا این دو ویژگی جایی برای سوء تفاهم وذهنیت های منفی برای او باقی نمی ماند واینها زمینه های بسیار خوبی است که اورا تسلیم تذکر می کند این شیوه برای همه مفید است اما برای کسانی که ذهنیت های منفی داشته و یا از تایید دیگران رضایت خاطر زیادی پیدا می کنند مفید تر است البته نباید در تایید افراد زیاده روی شود وسخنان غیر واقعی به میان آید.

چگونه بگوییم؟

مثلا به دانش آموز متدینی که به وظایف درسی خود عمل نمی کند بگوییم : شما دانش متدینی هستی این ارزش بسیار بزرگی است که خدا نصیب شما کرده اما درس خواندن شما خوب نیست و باید تلاش بیشتری داشته باشی و یا به مداحی که با صدای خوب مداحی ضعیف و یا غلوآمیز می کند بگوییم : صوت شما برای مداحی خوب است واین نعمت بزرگی است که خداوند به شما داده است اما محتوای مداحی شما خوب نیست و باید از اشعار خوب ، وقایع مستند ومطالب صحیح وسازنده استفاده کنید و یا به کاسبی که نظم و نظافت رادر محل کسب خود مراعات می کند اما گرانفروشی می کند بگوییم : نظم ونظافت شما در مغازه دوست داشتنی و قابل تقدیر است اما گرانفروشی شما مردم را ناراحت کرده است اگر این عیب هم رفع شود فروشنده ی نمونه ای خواهید بود .

نمونه عملی

خانمی با چادر مشکی در خیابان عبور می کرد که نه نتها هنر جادر پوشدن را خوب می دانست که بر حجاب خود مسلط بود واز نامحرم رو گرفته بود اما این اشتباه را هم داشت که جوراب های نازک پوشیده بود به او گفتم شما حجاب خوبی دارید و قابل تقدیر است اما این جوراب های نازک نه در شان شماست ونه تناسبی با حجاب خوب شما دارد و او هم از تذکر استقبال کرد.

6-امر به معروف تعلیلی

روحیه برخی گنهکاران به گونه ای است که اگر فلسفه وعلت معروف ومنکری که به آنها گوشزد می شود را بشنوند پذیرش بیشتری خواهند داشت از این رو به دنبال امر ونهی دینی به علت آن هم اشاره می کنیم وبه چنین امر به معروفی امر به معروف تعطیلی گوییم .

چگونه بگوییم؟

مثلا به کسانی که به راحتی از دیگران درخواست می کنند بگوییم : از دیگران درخواست نکن زیرا درخواست از دیگران موجب ذلت است بویژه اگر به درخواست تو پاسخ مثبت ندهند یا به کسی که زیاد می خندد بگوییم :خنده یدل رامی میراند.

پیامبر (ص) فرمود :

ایاک وکثره الضحک فانّه یمیت القلب و یذهب بنور الوجه [5]

ازخنده زیاد بپرهیز زیرا خنده زیاد دل را می میراند و نور چهره را می برد.

یا به کسی که پر خواب است بگوییم :کمتر بخواب پیامبر(ص) فرمود:

ازپرخوابی بپرهیزید زیرا خواب زیاد صاحبش رادر روزقیامت فقیر می کند. [16]

نمونه عملی:

صفوان جمال گوید :بر امام کاظم (ع) وارد شدم ، حضرت فرمود :ای صفوان همه کارهای تو خوب است جز یک کار. عرض کردم : فدایت شوم چه کاری ؟ حضرت فرمود : این که شترهایت را به این مرد (هارون الرشید )کرایه می دهی.

عرض کردم :به خدا سوگند برای کار بیهوده وسفر حرام کرایه نداده ام بلکه برای سفرحج کرایه داده ام ضمن اینکه خودم در این سفر شرکت ندارم بلکه غلامان خود را می فرستم تا سرپرستی کنند .

امام (ع) فرمود: ای صفوان تو شتر های خود را کرایه داده ای ؟عرض کردم :آری فرمود :آیا می خواهی هارون در دستگاه خود باقی بماند تا کرایه ی تو را بدهد ؟

عرض کردم :آری ، فرمود : هرکس که بخواهد آنها باقی بمانند از آنهاست وهر کس که از آنها باشد در آتش جهنم است . [17]

7- امر به معروف اخطاری

اعلام خطر از مسائلی است که توجه انسان ها را به خود جلب می کند وامر ونهی اخطاری تذکری است که گنهکار را متوجه خطر اعمال حرام وترک واجب می کند برخی از موقعیت ها اقتضاءدارد که تذکر دهنده مانند پلیس راهنمایی که تابلوهای خطر رانندگی را در نقاط خطر ناک نصب می کند تابلوی خطر فرهنگی راجلوی دید گنهکار ترسیم کند وبا اعلام خطر خود گنهکار را تحت تاثیر قرار دهد .

چگونه بگوییم؟

مثلا به کسی که در خانه بداخلاقی می کند بگوییم :انسان بداخلاق شب اول قبر سختی را در پیش رو دارد.

یا به کسی که پدر ومادر خود را می آزارد بگوییم :آثار عاق والدین در دنیا هم گریبانگیر انسان می شود .

یا به کسی که هر گناهی را مرتکب می گردد بگوییم: هرجه می خواهی می کنی اما بدان که باید همه کارهای کوچک و بزرگ ناروای خود را در محضر خداوند پاسخگوباشی .

نمونه عملی

در مدینه دلقکی بود که مردم را می خندانید او تلاش بسیار داشت تا امام سجاد را بخنداند اما موفق نمی شد تا اینکه یک بار گفت : این مرد مرا خسته کرده است که بتوانم او را بخندانم .

روزی امام (ع) با غلامان خود حرکت می کرد مرد دلقک که چشمش به او افتاد تصمیم گرفت با یک حرکت خنده آور امام را بخنداند جلو آمد و عبای آن حضرت را از دوش او برداشت و رفت امام (ع) به او اعتنایی نکرد غلامان او به دنبال مرد دلقک رفته و عبا را از او پس گرفتند وبر دوش حضرت گذاشتند .

امام (ع) پرسید: این مرد چه کسی است ؟ همراهان عرض کردن : او مردی مسخره و دلقک است که اهل مدینه را می خنداند.

امام سجاد (ع)فرمود: به او بگویید :

ان لله یوما یخسر فیه المبطلون [18]

برای خداوند روزی است که در آن بیهوده کاران خسارت می بینند.

8- امر به معروف انتفاعی

انسان همواره به منابع خود می اندیشید ودوست دارد برای انجام کار ویا ترک هرکاری نفعی به او برسد و یا ضرری از او دور گردد از این رو اگر بداند امری که به او می شود دارای منابع مصالحی بوده ازکارش زیانی را از او دور می سازد استقبال بیشتری از تذکر خواهد داشت بنابراین ذکر آثار مثبت و منفی ازکارهای خوب و بد که مورد تذکر قرار می گیرد مفید است و چنین امر به معروفی را امر به معروف انتفاعی می نامیم .

چگونه بگوییم؟

مثلا کسی که به نماز جماعت اهمیت نمی دهد بگوییم : بر نماز جماعت مواظبت داشته باش که ثواب بسیار زیادی دارد پیامبر اعظم (ص) فرمود :کسی که پشت سر عالمی نماز گزارد مثل این است که پشت سر رسول خدا (ص)نماز گزارده است [19] .

یا بگوییم :اگر به گناه خود ادامه دهی اعتبار خانوادگی شما خدشه دار می شود.

یا بگوییم: اگر با قیافه گنهکاران در جامعه ظاهر شوی مردم ذهنیت بدی از توپیدا می کنند و چنانچه روزی نیازمند تحقیقات محلی باشد معرفی مثبتی از تونخواهند داشت

یا بگوییم : بسیاری از کسانی که مثل تو مرتکب این خلاف شده اند محکومیت قضایی پیدا کرده اند و این محکومیت موجب محرومیت های زیادی برای آنهاشده است پس برای دنیای خود هم که شده است این گناه را ترک کن .

یا بگوییم : به پدر ومادر خود نیکی کن که خیر وبرکت زیادی را برای تو خواهد داشت .

یا به کسی که گرفتار فحشا و منکراست بگوییم :نماز بخوان تا تورا ازفحشا ء ومنکر باز دارد

نمونه عملی

رسول خدا (ص) به مردی فرمود : موهای خود را کوتاه کن زیرا کوتاهی موها بر زیبای تو می افزاید .

علامه طباطبایی می گوید: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم ازنقطه نظر قرابت خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می کرد ند چون به مدرسه رسیدند دست خود را روی شانه ی من گذاردند وگفتند «ای فرزند دنیا می خواهی نماز شب بخوان وآخرت می خواهی نماز شب بخوان» ! [20]

9- امر به معروف تحریکی

امر ونهی تحریکی آن است که تذکر دهنده با استفاده از تحریک عواطف و ارزشهای مورد قبول و تعصبات سالم گنهکار ، او را امر به معروف ونهی ازمنکرکند.

چگونه بگوییم؟

مثلاً به کسی که متدین نیست و بر خلاف جوانمردی وآزردگی کارهایی نظیر نیرنگ به دیگران ، حق کشی ، آزار به ضعیفان ، تجاوز به دیگران ، فریبکاری ، بر باد دادن آبروی دیگران وامثال این گناهان انجام می دهد بگوییم : اگر به دین خدا پایبند نیستی جوانمرد و آزاده باش واز این گناه خود دست بردار . نظیر این نهی از منکر را حضرت سید الشهداء علیه السلام در کربلا انجام داد و به دشمنان خود که ارتباط او و خیمه هایش را قطع کردند فرمود:

وای بر شما ای پیروان آل ابوسفیان ! اگر دین ندارید و از قیامت نمی رسید ، در دنیای خود آزاد مرد باشید و به مردانگی و نسب خود بازگردید اگر از قوم عرب هستید.

شمر با صدای بلند گفت: چه می گویی ای پسر فاطمه ؟

امام علیه السلام فرمود:

می گویم : این من هستم که با شما می جنگم و شما هم با من می جنگید ، زنانکه گناهی ندارد ، پس تا زمانی که من زنده ام متکبران ومتجاوزان لشکر خود را از تعریض به خیمه های من باز دارید. [21]

و یا به زنانی که تقوای در پوشش ندارند ولی نجابت به عنوان یک اصل مهم اخلاقی در پیش آنها جایگاه رفیعی دارد بگوییم : یک زن نجیب با این سرو وضع نزد نامحرم و یا در جامعه حاضر نمی شود .

و یا به کسی که بدون عقد شرعی ارتباط با نامحرم پیدا کرده است و به غیرت نگا مثبتی دارد بگوییم : اگر دوست داری مردان اجنبی با نوامیس تو ارتباط داشته باشند با ناموس مردم ارتباط داشته باش.

و یا به کسی که مال یتیم را می خورد بگوییم : اگر تقدیر خداوند این باش که فرزندان تو یتیم شوند دوست داری کسی مال آنها را بخورد ؟

نمونه عملی

ابراهیم بن مهزم گوید : یک شب با مادرم ( خالده ) بگو مگو کردم و نسبت به او خشونت ورزیدم صبح آن شب نماز خواندم وبه محضر امام صادق علیه السلام رسیدم. همین که بر او وارد شدم فرمود: ای ابامهزم ! تو را با مادرت چه کار که شب گذشته با او درشتی کردی ! آیا نمی دانی که شکم مادرت منزلی بود که در آن سکونت کردی ودامان او گهواره ای بود که در آن آرام گرفتی و سینه های او ظرفی رود که از آن نوشیدی؟

ابامهزم پاسخ داد : آری

امام صادق علیه السلام فرمود : پس با او درشتی نکن! [22]

10 – امر به معروف استحیایی

امر به معروفی که سبب شرم وحیا گنهکار گردد و امر به معروف استحیایی نامیم این شیوه ی تذکر در برخی افراد بهتر به ثمر می رسد و اگر شرایط آن وجود داشته باشد می توان در ارتباط با برخی گنهکاران ازآن بهره گرفت البته از انجایی که این شیوه ی تذکر موجب خجالت و شرمندگی فرد می گردد باید با کارشناسی لازم انجام گیرد تا شرمندگی او سازنده بوده واثر معکوسی را به همراه نداشته باشد .

چگونه بگوییم؟

باید به گونه ای بگوییم که گنهکار شرمنده شود و این نیازمند استفاده ا زموجبات شرمندگی است که به مواردی از آن اشاره می کنیم :

1- بیان اشتراک با گنهکاران مشهور : مثلاً به کسی که معصومین علیهم السلام، و یا متدینین را مسخره می کند بگوییم پیش از این ابوجهل هم پیامبر واصحابش را مسخره می کرد مراقب باش با او وجه اشتراک پیدا کنی. در اینجا نهی از تمسخر که در او تاثیری ندارد به نهی از وجه اشتراک با گنهکاران مشهور مبدل شده است .

2-بین زیان رسانی گناه به دیگران : برخی گناهکاران موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری می شود که اگر گنهکار به آن زیان آگاه گردد شرمندگی سازنده ای به او دست خواهد داد.

روزی در مجلس عارف گرانقدر ، مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی یکی از حضار غیبت کرده بود ، آن بزرگوار بسیار ناراحت شده و خطاب به غیبت کننده فرموده بود : چهل روز مرا به زحمت انداختی . [23]

3- پر سش سازنده ای از علت گناه : پرسش کارشناسانه و سازنده از ریشه گناه می تواند موجب تنبه شرمندگی سازنده ی گنهکار گردد این پرسش بسیار مهم است و نباید به حریم خصوصی دیگران مربوط شود و یا حرمت کسی را خدشه دار کند پرسش باید به گونه ای طرح شود که گنهکار به ریشه گناه خود که هوای نفس یا شیطان است اشاره کند وما به دنبال علتی غیر از این دو نباشیم . این شیوه ، گنهکار را متوجه ریشه ی اعمال خود کرده وگرفتاری او در دام هوس و شیطان را به او تفهیم می کند واین زمینه خوبی برای اصلاح است .

نمونه عملی

مرد ثروتمندی با لباس پاکیزه ای به محضر رسول خدا (ص) آمد ونزدیک او نشست آنگاه مرد تنگدستی با جامه های چرکین وارد شد .کنار مرد ثروتمند نشست به گونه ای که قسمتی ا زجامه هایش زیر پای او قرار گرفت مرد ثروتمند لباس هایش را از یر پای او کشید .

رسول خدا (ص) که شاهد این رفتار بود رو به او کرد وفرمود : ترسیدی چیزی از فقر او به تو بچسبد ؟

عرض کرد : نه

حضرت فرمود : ترسیدی که لباسهایت کثیف شود ؟

عرض کرد : نه

پیامبر (ص) پرسید ؟ پس چه سببی تورا به این کار واداشت ؟

مرد ثروتمند عرض کرد : یا رسول ا... ! من همدمی (شیطانی) دارم که هر کار زشتی را در نظرم زینت می دهد و هرکار خوبی را زشت جلوه می دهد من به خاطر این کار زشت خود نیمی از مالم را به او می دهم .

حضرت به آن مرد تنگدست فرمود : نصف مال او را می پذیری؟

عرض کرد : نه

مرد ثروتمند پرسید چرا نمی پذیری؟

مرد فقیر پاسخ داد : زیرا می ترسم انچه د ردل تو آمده است در دل من وارد شود. [24] (فقرا را ناچیز شمارم)