(يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ
مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ اَنَّ بَيْنَها وَبَيْنَهُ اَمَداً بَعيداً)(1)
(به ياد آر!) روزى كه انسان هر كار نيك و بد خويش را حاضر بيند و آرزو كند: اى
كاش! ميان او و كردار زشتش، فاصله زيادى مىبود.
(وَوَجَدوا ماعَمِلُوا حاضِراً وَلايَظْلِمُ رَبُّكَ اَحَداً)(2)
تمام اعمالشان در آن دنيا مجسم شود و خدا به هيچ كس ستم نخواهد كرد.
(يَوْمَئذٍ يَصْدُرالنّاسُ اَشْتاتاً لِيُرَوْا اَعْمالَهُم)(3)
در آن روز، مردم از قبرها پراكنده شوند تا (نتيجه) كردار خود را ببينند.
همانگونه كه در سراى قيامت -با استناد به آيات ياد شده- اعمال انسان از نيك و
بد بر او نمايانده مىشود، در برزخ نيز -با استناد به روايات زير- عمل انسان
تجسم مىيابد:
پيامبر خدا(ص) فرمود: «اى قيس! به ناچار، پس از مرگ، همدمى با تو به خاك سپرده
مىشود! كه اگر بخشنده و كريم باشد، تو را گرامى خواهد داشت و اگر فرومايه و
بخيل باشد، تو را واخواهد گذاشت.
برانگيخته نمىشوى مگر با او! پرسيده نمىشوى مگر از آن! پس، همدم و همراهت را
غير از نيك قرار مده؛ زيرا اگر نيك باشد، با او انسگيرى و اگر بد باشد، وحشت
وهراس تو تنها از او خواهد بود. آن همراه و همدم، عمل توست».(4)
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «پس از مرگ، مال، فرزندان و عمل انسان پيش رويش مجسم
گردد. در آن حال، رو به مال كند و گويد: به خدا سوگند، بر تو حريص بودم؛ اينك
چه در نزد توست؟ (كنايه از اينكه چه كارى مىتوانى برايم كنى؟)
مال گويد: كفنت را بستان و ببر.
(از مال كه نوميد شد) رو به فرزندانش كند؛ گويد: به خدا سوگند، دوستدار و حامى
شما بودم؛ اينك چه در نزد شماست؟
گويند: ما تو را به قبرت رسانيم؛ در آن قرارت دهيم و بپوشانيم!
آنگاه رو به عملش كند؛ گويد: به خدا سوگند، من از تو روگردان بودم و تو را بر
خود سنگين و دشوار مىيافتم؛ اينك چه در نزد توست؟
گويد: تا قيامت همدم و همراهت خواهم بود!».(5)
امام صادق(ع) فرمود: «هنگامى كه مرده را در قبرش گذارند، شخصى نزد او حاضر
مىشود. خطاب به وى گويد: اى صاحب قبر! ما سه نفر بوديم(مال، فرزندان، كردار)؛
مال در هنگام مرگ از تو جدا شد، فرزندانت تو را تا قبر بدرقه كردند و به آغوش
خاك سپردند؛ اينك من كه عمل و كردار تو هستم تا روز قيامت، همدم و همراهت خواهم
بود؛ هر چند كه مرا سبكتر و خوارتر از آن دو مىپنداشتى».(6)
سيماى همدمها
به رواياتى در اينباره توجه فرماييد:
رسول خدا(ص) فرمود: «... كسى كه نزد مؤمن آيد، چهرهاى نيكو، جامهاى زيبا و
عطرآگين دارد. پرسد: تو كيستى!؟
گويد: من كردار نيك تو هستم و تو را به رحمت الهى و ماندن در بهشت، مژده
مىدهم! سپس درى از بهشت به روى او گشوده شود و فرشهاى بهشتى به زيرپايش
گسترند.
كسى نزد كافر آيد كه چهرهاش زشت، جامهاش مندرس و گنديده بوست. پرسد: توكيستى؟
گويد: من كردار بد تو هستم و تو را به خشم الهى و عذاب سخت، مژده مىدهم! سپس
درى از آتش بر او گشوده شود و فرشهاى آتشين به زيرپايش پهن كنند».(7)
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «عمل نيك نيكوكاران، به شكل موجودى خوش چهره، خوش بو و
خوش جامه نزدش آيد؛ به او بشارت دهد: وارد بهترين منزلگاهها گشتهاى و از اين
پس تا قيامت در شادى و شادمانى به سرخواهى برد!
عمل نيك به او گويد: اينك از دنيا به بهشت رخت بربند... بعد از اين، جايگاهش را
تا آنجا كه چشم كار مىكند، گسترش دهند و درى از بهشت بر او گشايند... .
عمل بد بدكاران به شكل موجودى زشت چهره، بدبو و كثيف جامه نزدش آيد؛ بدو گويد:
وارد بدترين منزلگاهها گشتهاى و تا قيامت در رنج و سختى به سرخواهى برد!
پس از اين دو فرشته بازرس قبر نزدش آيند (كه موهايشان را به دنبال خويش همى
كشند و با دندانهايشان زمين را وارسى كنند؛ صدايشان همچو رعد است و از چشمانشان
گويى برق مىجهد) ابتدا، كفنهايش را برگيرند و از اعمال و عقايد او پرسش كنند؛
چون در پاسخ واماند؛ گويندش: ندانستهاى و هدايت نگشتهاى! سپس با گرزهاى آتشين
چنان برسرش كوبند كه همه جنبندگان زمين(غير از انس و جن) صداى آن را بشنوند و
بهراسند. بعد از آن درى از آتش به رويش گشايند».(8)
امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى كه مؤمن وارد قبر مىشود، نماز، زكات، نيكى و صبر،
در طرف راست، چپ، بالا و روبهروى او قرار مىگيرند».(9)
گاهى، نمونههايى براى اهل اين جهان پيش مىآيد كه مايه پند و عبرت آنهاست.
حكايتى از شگفتىهاى سيماى «همدم برزخى» را از زبان شيخ بهايى (اعلى اللَّه
مقامه) بازگو مىكنيم:
«در اصفهان، رفيقى داشتم كه بيشتر وقتها به قبرستان مىرفت و بر سرآرامگاه
آشنايى به عبادت مىپرداخت.
روزى، به ديدارش رفتم. پرسيدمش: از شگفتىهاى قبرستان چه ديدهاى؟
گفت: ديروز، جنازهاى را بدينجا آوردند و در گوشهاى به خاك سپردند.
هنگام شامگاه، بوى گنديدهاى از نزديكىهاى آن قبر برخاست كه تا به حال بويى
بدين بدى نبوييدهام!
ناگاه هيكل ترسناكى را همانند سگ -كه بوى گند از او بود- ديدم كه به طرف قبر
پيش مىرود. وقتى سر آن قبر رسيد، ناپديد شد. پس از مدتى، بوى عطرآگين از
نزديكىهاى آن قبر برخاست كه بويى بدين خوشبويى تا كنون به مشامم نرسيده بود!
در اين هنگام، صورت زيبا و دلربايى را ديدم كه بر سر آن قبر رفت و داخل قبر شد.
كمى گذشت، صورت زيبا، زخمى و خون آلود از قبر بيرون آمد!
بسيار شگفت زده شدم. در آن حال از خدا خواستم كه مرا از اين راز آگاه سازد. به
وسيلهاى پىبردم كه آن صورت زيبا، كردار نيك و آن چهره ترسناك، كردار زشت آن
شخص بوده است؛ چون كارهاى بدش بر كارهاى خوبش چيره شد، در قبر آن سيماى هولناك،
همدم و همراهش خواهد بود تا اينكه پاك گردد و گناهانش تصفيه شود و نوبت به
سيماى كردار نيكش رسد».(10)
تكامل و اثرات آن
چنانچه گذشت، عمل انسان در قبر، مونس و همراه اوست؛ امّا اين همراه و همدم
هميشگى نيست و برخى امور، وضعيت انسان را دچار دگرگونى مىكند. چه بسا، شخصى در
آغاز ورود به عالم برزخ، به جهت كردار زشتش، در ناراحتى و رنج به سربرد و همدم
زشتسيرتى -به پيروى اعمالش- با او باشد؛ ليكن پس از مدتى صحنه عوض شود! و
البته عكس اين حالت نيز صادق است.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «عيسى بن مريم(ع) بر قبرى گذشت، صاحبش را در عذاب ديد.
بار ديگر از همان قبر عبور كرد، اما از عذاب خبرى نبود!
گفت: خدايا! سال پيش، از اين قبر گذشتم، صاحبش در عذاب بود! امسال چنين نيست!
(اين چه حكمتى است؟)
از سوى پروردگار به عيسى وحى شد: اى روح اللَّه! فرزند اين شخص، راهى را
بازسازى كرده و يتيمى را پناه داده؛ پس به سبب كردار نيك او، پدرش را
آمرزيديم».(11)
امام صادق(ع) فرمود: «پس از مرگ، سه چيز موجب آمرزش است:
1 - آنچه كه در زمان حيات براى خشنودى خدا، به مستمندان كمك نموده يا مالى كه
در اين راه وقف كرده باشد.
2 - روش و سنت پسنديدهاى به يادگار گذارد كه ديگران پس از مرگش بدان عمل كنند.
3 - فرزندان صالح».(12)
امام صادق(ع) فرمود: «پس از مرگ، شش چيز سبب رفاه حال مؤمن مىشود:
1 - فرزندان صالحى كه با اعمال نيك خويش، آمرزش پدر را مىطلبند.
2 - قرآنى كه تلاوتش مىكرد.
3 - حفر چاه.
4 - درختكارى.
5 - كشيدن نهر.
6 - برجاى گذاشتن سنت و روش پسنديده».(13)
موارد ياد شده در روايات مذكور را مىتوان به صورت زير بيان كرد:
1 - سنت و روش پسنديدهاى از خود به يادگار گذارد كه پس از مرگش بدان عمل
شود.
2 - فرزندان صالحى تربيت كند كه با كردار نيك خويش به جامعه انسانى خدمت كنند.
3 - كارهاى نيكى در زمان حيات انجام دهد كه اثرات آن پابرجا باشد؛ مانند: ساختن
مسجد، احداث مدرسه، حفرچاه و كاشتن درخت و... .
1 - پرداخت بدهىهاى مرده توسط بازماندگان كه در زمان حيات خويش، توانايى
اداى آن را نداشت و يا كوتاهى كرده بود.
2 - اداى قرضهاى عبادى او؛ مانند: نماز، روزه، خمس، زكات و حج كه در زمان حياتش
انجام نداده بود.
3 - كارهاى نيكى كه به قصد شادى روح او انجام دهند؛ مانند: كمك مالى به
محرومان، سير كردن گرسنگان، پوشيدن برهنگان، و دستگيرى از يتيمان و... .
4 - دعا و آمرزش خواهى در حق وى يا خواندن فاتحه به قصد اينكه ثوابش به او رسد.
غير از آنچه بيان شد، امور ديگرى نيز موجب تغيير همدم و تكامل در قبر خواهد شد؛
از جمله:
پيامبر خدا(ص) فرمود: «دوستى من و خاندانم در هفت محل سودمند است:
1 - هنگام مرگ، 2 - درون قبر، 3 - وقت بر پا شدن قيامت، 4-حين گشوده شدن نامه
اعمال، 5 - هنگام حساب و بازخواست، 6-وقت سنجش كردار، 7-موقع گذشتن از صراط».(14)
مدت و مقدار عذاب قبر به ميزان گناهان شخص بستگى دارد؛ بنابراين پس از
اينكه گناهان شخص پاك گرديد؛ در قبر او، گشايش حاصل مىشود و همدم او نيز تغيير
مىكند.
شايان ذكر است كه تغيير همراه و همدم، همواره در جهت تكامل نيست؛ بلكه اگر كسى
سنت و روش بدى بر جاى گذارد، يا در تربيت فرزندان خويش كوتاهى كند و يا مراكز
فساد (مانند: قمارخانه، مشروب فروشى و...) داير نمايد و يا كتابى بنويسد كه سبب
گمراهى مردم گردد، عذابش بيشتر؛ يا اگر كارهاى نيكى هم داشته، پاداشش كمتر
مىشود و در نتيجه، همدم و همراه او نيز به پستى مىگرايد.
از جمله امورى كه در جهت تنزل همدم برزخى اثر فراوانى دارد، عاق(آزار و رنجش)
پدر و مادر -چه در زمان حيات و چه پس از مرگ- است.
علامه مجلسى(عليه الرحمة) در «زاد المعاد» مىفرمايد:
«چه بسا فرزندى در زمان حيات پدر و مادر، نيكوكار باشد، امّا پس از مرگشان به
سبب كم به جا آوردن كارهاى خير براى آنان عاق گردد و بهترين كارهاى خير، پرداخت
قرضهاى آنهاست؛ اعم از اينكه قرضهاى مالى باشد يا قرضهاى عبادى».(15)