معاد عرفاني

پژوهشکده تحقيقات اسلامي

- ۷ -


در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند، اموال و اولادشان چيزى از عذاب خدا را از آنان دور نخواهد كرد و آنان خود هيزم دوزخ ‌اند.

3ـ حالت هاى وحشت زا
دوزخيان همان گونه كه همواره در عذاب و شكنجه جسمى و روحى به سر مى برند، مى سوزند و مـى سـازنـد، قـيـافـه هـاى وحـشتناكى نيز دارند كه خود براى ديگر دوزخيان ، نوعى شكنجه محسوب مى شود. از آن جمله :
1ـ چهره هايشان سياه است :
فَاءَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ اءَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
(آل عمران : 106)
امـا سـيـاهرويان (به آنان گويند:) آيا بعد از ايمانتان كفر ورزيديد؟ پس به سزاى آنكه كفر ورزيديد عذاب را بچشيد!
2ـ عده اى نيز چهره هايشان دگرگون مى شود:
يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا اءَطَعْنَا اللّهَ وَاءَطَعْنَا الرَّسُولا (احزاب : 66)
روزى كه چهره هايشان در دوزخ دگرگون شود و گويند: (اى كاش خدا را فرمان مى برديم و پيامبر را اطاعت مى كرديم .
اين دگرگونى يا با تغيير رنگ و حالى به حالى شدن است يا با برگرداندن و رو به آتش ‍ گرفتن بسان برگرداندن كباب بر روى آتش .(146)
3ـ نيز از شدت عذاب و ناتوانى به زانو در آمده اند:
ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّا (مريم : 72)
سپس كسانى را كه پرهيزگار بوده اند مى رهانيم و ستمگران را ـ در حالى كه به زانو در آمده اند - در دوزخ رها مى كنيم .
پيامبر اكرم (ص ) نيز مى فرمايد:
در شـب مـعـراج (كه بر دوزخ گذر كردم ) زنى را ديدم كه به موى سرش آويخته بود و مغزش مـى جـوشـيـد. زنـى را ديـدم كه به زبانش آويخته بود و چركابه دوزخ در حلقش مى ريختند... زنـى را ديـدم كـه گـوشت بدن خود را مى خورد و در شعله آتش غوطه ور بود. زنى را ديدم كه دست هايش به پاهايش بسته شده بود و مارها و عقرب ها او را نيش مى زدند. زنى را ديدم كور و كـر و لال در تـابـوتـى از آتـش . زنـى را ديـدم كـه واژگـونـه در تـنـورى از آتـش بود...(147)
خلود و خروج
جـاودانـگـى يـا محدود بودن توقف بهشتيان و دوزخيان در بهشت و جهنم از ديرباز در ميان معتقدان بـه سراى باقى مورد بحث بوده است ؛ آنچه مسلم و مورد اتفاق است اين كه بهشتيان تا ابد در بـهـشـت اقـامت خواهند گزيد و هيچ كس از آنجا بيرون نخواهد رفت . وجود قيد (خالدين فيها) در آيات مربوط به بهشتيان بر همين نكته تأ كيد دارد.(148) اما فرجام دوزخيان از نظر مـدت مـاندن در جهنم يكسان نيست و احتمال دارد برخى از آنان ، روزى از دوزخ نجات يابند، چنان كه بى شمارى از دوزخيان نيز تا ابد در آن گرفتار خواهند ماند.
بـسـيـارى از آيـات قـرآن ، بـر خـلود در آتـش تـأ كـيـد مـى كـنند و اعلام مى دارند كسانى چون ، كافران ، مستكبران ، مجرمان ، منافقان و عاصيان تا ابد در دوزخ خواهند ماند. در برخى از آيات نـيـز قـيـد (خـالديـن ) نـيـامده است ولى مطلبى كه دال بر خروج از دوزخ و موقتى بودن عذاب بـرخـى از دوزخـيـان بـاشـد نـيـز در ايـن دسـتـه از آيـات بـه چـشـم نـمـى خـورد گـرچـه اهـل بـيـت پيامبر(ص ) با استناد به قرآن و معارف وحيانى ، مطلب بالا را مورد تأ كيد قرار داده اند. به عنوان نمونه :
امام رضا(ع ) طى نامه اى به مأ مون مى نويسد:
خـداونـد هـيچ مؤ منى را داخل دوزخ نمى كند چرا كه به او وعده بهشت داده است و هيچ كافرى را از جهنم خارج نمى سازد چرا كه او را از آن بيم داده است و در آن جاودانه خواهد ماند ولى گناهكاران اهـل تـوحـيـد داخـل دوزخ مـى شـونـد و (پس از مدتى ) از آن خارج مى شوند و شفاعت ، آنان را روا باشد.(149)
امام كاظم (ع ) نيز با تلاوت آيه 31 سوره نساء فرمود:
خـداونـد جـز كـافـران و مـلحـدان و گـمـراهـان و مـشركان را جاودانه دوزخ نمى سازد و هر كس از گـنـاهـان كـبـيـره پـرهـيـز كـنـد، گـنـاهـان صـغـيـره اش بـخـشـيـده مـى شـود و رسول خدا(ص ) فرموده است :
من شفاعتم را براى گناهان كبيره امتم نهاده ام .(150)
شـفـاعـت ، امـكـان دارد پـيـش از ورود به دوزخ نصيب فرد گنهكار شود، چنان كه ممكن است پس از تـوقـف سـاليـان دراز در دوزخ شـامـل حـال او گـردد. بـه طـور مثال ؛ امير مؤ منان (ع ) مى فرمايد:
... لاتـَسـْتـَصـْغـِرُوا عُقُوبَةَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاِنّ مِنَ الْمُسْرِفينَ مَنْ لاتَلْحَقُهُ شَفاعَتُنا اِلاّ بَعْدَ عَذابِ ثَلاثِ مِأَةِ اَلْفِ سَنَةٍ(151)
كيفر خداوند بزرگ را اندك نشمريد زيرا شفاعت ما به برخى از مسرفان نمى رسد مگر پس از سيصد هزار سال عذاب .
دار الشفاى الهى
عارف كامل ، حضرت امام خمينى (ره ) با توجه به خروج گناهكاران از دوزخ و عفو و رحمت الهى ، مى نويسد:
جهنم ، باطنش صورت لطف و رحمت الهى است كه براى تلخيص مؤ منان معصيت كار و رساندن آنها به سعادت ابدى ، چاره منحصره است ؛... جهنم براى كسانى كه فطرتشان بكلى محجوب نشده و به كفر و جحود و نفاق نرسيده باشند رحمت است در صورت غضب (152)
و در سخن نغز ديگرى دوزخ را دار الشفاى الهى ناميده ، مى نويسد:
... عذاب كردن (مؤ منان در دوزخ ) در حقيقت ، شقاوت و بدبختى نيست زيرا دوزخ نسبت به موحدان گناهكار، قطعاً دار الشفاى الهى است ؛ چون سبب پاك و خالص شدن ايشان از بيمارى هاى روحى و كدورت هاى ظلمانى مى گردد.(153)
بـسـيـار روشـن اسـت كـه هـر چه بيمارى مزمن و بدخيم باشد، مداواى آن نيز به درازا مى كشد و گـنـاهـكـاران ، نـسـبـت به ابعاد و تعداد گناهان خويش به اندازه اى در دوزخ مى مانند كه سلامت كامل روحى خويش را باز يابند و به بهشت جاودانه باز يابند.
خلاصه
دوزخـيـان ضـمـن اين كه در سخت ترين شرايط به سر مى برند و از رحمت و قرب الهى محروم هـستند، از بودن با يكديگر نيز رنج مى برند؛ زيرا به طور طبيعى با يكديگر اختلاف دارند و به نزاع و نفرين همديگر مى پردازند.
دوزخ داراى طـبـقـات گـونـاگونى است و برخى همچون منافقين در طبقه زيرين دوزخ شكنجه مى شـونـد. دوزخيان بر اثر سوختگى و شكنجه چهره هاى وحشتناك و سياهى دارند. و عده اى از آنان نيز از فرط عذاب به زانو در آمده اند.
بـحـث خـلود يـا خـروج دوزخـيان از ديرباز در ميان متكلمان مطرح بوده است ؛ قرآن مجيد و روايات اسلامى بر خلود و جاودانگى كافران و ملحدان تأ كيد دارند و از برخى روايات استفاده مى شود كه مؤ منان گناهكار، زمانى را در دوزخ به سر مى برند تا كيفر گناهان خود را ببينند، سپس از آنـجـا به بهشت نقل مكان مى كنند امام خمينى ؛ با توجه به همين روايات ، دوزخ را براى مؤ منان دار الشفا ناميده است .
پرسش
1ـ چرا دوزخيان به نزاع و نفرين يكديگر مى پردازند؟
2ـ منافقين در كجاى دوزخ جاى مى گيرند؟
3ـ چه كسانى آتشگيره جهنم هستند؟
4ـ حالات دوزخيان را توضيح دهيد.
5ـ آيا دوزخيان ، براى هميشه در دوزخ مى مانند؟
منابع و مآخذ

قرآن كريم .
نهج البلاغه (فيض الاسلام ).
اصول كافى ، كلينى ، اسلاميه ، 1388 ه‍ . ق .
بحار الانوار، محمد باقر مجلسى ، بيروت ، چاپ دوم ، 1403 ه‍ . ق .
البرهان فى تفسير القرآن ، هاشم بن سليمان بحرانى ، اسماعيليان ، 1394 ه‍ . ق .
پـيـام قـرآن (تـفـسـيـر موضوعى )، زير نظر ناصر مكارم شيرازى ، مدرسه امام امير المؤ منين ، 1367.
تحرير الوسيله ، امام خمينى ، دار التعارف ، بيروت ، 1401 ه‍ . ق .
تحف العقول ، حرانى ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
تعليقات على شرح فصول الحكم ، امام خمينى (ره )، پاسدار اسلام .
تفسير الصافى ، فيض كاشانى ، كتابفروشى اسلاميه ، 1362.
تـفـسير نور الثقلين ، عبد على حويزى ، تصحيح سيد هاشم رسولى محلاتى ، علميه قم ، چاپ دوم ، 1383 ه‍ . ق .
تفسير نمونه ، زير نظر ناصر مكارم شيرازى ، دار الكتب الاسلاميه ، چاپ دوازدهم ، 1368.
چهل حديث ، امام خمينى (ره )، مؤ سسه نشر آثار امام .
سفينه البحار، شيخ عباس قمى ، بيروت ، بى تا.
شرح حديث جنود عقل و جهل ، امام خمينى (ره )، موسسه نشر آثار امام ، چاپ سوم ، 1378.
شرح غرر الحكم ، آمدى ، دانشگاه تهران ، چاپ چهارم ، 1366.
صحيفه نور، امام خمينى (ره )، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، 1361.
الصحيح من سيره النبى الاعظم ، جعفر مرتضى عاملى ، جامعه مدرسين ، چاپ دوم ، 1402 ه‍ . ق .
فروع كافى ، كلينى ، اسلاميه
لغت نامه ، على اكبر دهخدا، دانشگاه تهران ، 1325.
مجله دانشمند، شماره مسلسل 128.
مجمع البيان ، طبرسى ، دار احياء التراث العربى ، 1339.
محجه البيضاء، فيض كاشانى ، مكتبه صدوق ، 1339.
مستدرك الوسائل ، طبرسى ، اسماعيليان ، 1382 ه‍ . ق .
معاد انسان و جهان ، جعفر سبحانى ، صدر، 1358.
معاد، شهيد دستغيب ، شيراز، 1363.
معادشناسى ، سيد محمد حسين طهرانى ، حكمت ، 1360.
معاد و جهان پس از مرگ ، ناصر مكارم شيرازى ، مطبوعاتى هدف قم ، چاپ دوم ، 1396 ه‍ . ق .
معانى الاخبار، شيخ صدوق ، مكتبه صدوق ، 1379 ه‍ . ق .
المعجم المفهرس لالفاظ القرآن ، فؤ اد عبد الباقى .
مفاتيح الجنان ، شيخ عباس قمى .
مفردات الفاظ القرآن ، راغب اصفهانى ، مرتضويه ، چاپ دوم ، 1362.
مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى ، شهيد مرتضى مطهرى ، صدرا، بى تا.
منازل الاخره ، شيخ عباس قمى ، موسسه در راه حق ، 1365.
من لايحضره الفقيه ، شيخ صدوق ، اسلاميه ، چاپ پنجم ، 1410 ه‍ . ق .
الميزان فى تفسير القرآن ، علامه طباطبائى ، جامعه مدرسين ، قم ، بى تا.
منابع و مآخذ
قرآن كريم .
نهج البلاغه (فيض الاسلام ).
اصول كافى ، كلينى ، اسلاميه ، 1388 ه‍ق .
بحار الانوار، محمد باقر مجلسى ، بيروت ، چاپ دوم ، 1403 ه‍ق .
البرهان فى تفسير القرآن ، هاشم بن سليمان بحرانى ، اسماعيليان ، 1394 ه‍ق .
پـيـام قـرآن (تـفـسـيـر موضوعى )، زير نظر ناصر مكارم شيرازى ، مدرسه امام امير المؤ منين ، 1367.
تحرير الوسيله ، امام خمينى ، دار التعارف ، بيروت ، 1401 ق .
تحف العقول ، حرانى ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
تعليقات على شرح فصول الحكم ، امام خمينى (ره )، پاسدار اسلام .
تفسير الصافى ، فيض كاشانى ، كتابفروشى اسلاميه ، 1362.
تـفـسير نور الثقلين ، عبد على حويزى ، تصحيح سيد هاشم رسولى محلاتى ، علميه قم ، چاپ دوم ، 1383 ه‍ق .
تفسير نمونه ، زير نظر ناصر مكارم شيرازى ، دار الكتب الاسلاميه ، چاپ دوازدهم ، 1368.
چهل حديث ، امام خمينى (ره )، مؤ سسه نشر آثار امام .
سفينه البحار، شيخ عباس قمى ، بيروت ، بى تا.
شرح حديث جنود عقل و جهل ، امام خمينى (ره )، موسسه نشر آثار امام ، چاپ سوم ، 1378.
شرح غرر الحكم ، آمدى ، دانشگاه تهران ، چاپ چهارم ، 1366.
صحيفه نور، امام خمينى (ره )، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، 1361.
الصحيح من سيره النبى الاعظم ، جعفر مرتضى عاملى ، جامعه مدرسين ، چاپ دوم ، 1402 ه‍ق .
فروع كافى ، كلينى ، اسلاميه
لغت نامه ، على اكبر دهخدا، دانشگاه تهران ، 1325.
مجله دانشمند، شماره مسلسل 128.
مجمع البيان ، طبرسى ، دار احياء التراث العربى ، 1339.
محجه البيضاء، فيض كاشانى ، مكتبه صدوق ، 1339.
مستدرك الوسائل ، طبرسى ، اسماعيليان ، 1382 ه‍ق .
معاد انسان و جهان ، جعفر سبحانى ، صدر، 1358.
معاد، شهيد دستغيب ، شيراز، 1363.
معادشناسى ، سيد محمد حسين طهرانى ، حكمت ، 1360.
معاد و جهان پس از مرگ ، ناصر مكارم شيرازى ، مطبوعاتى هدف قم ، چاپ دوم ، 1396 ه‍ق .
معانى الاخبار، شيخ صدوق ، مكتبه صدوق ، 1379 ه‍ق .
المعجم المفهرس لالفاظ القرآن ، فؤ اد عبد الباقى .
مفاتيح الجنان ، شيخ عباس قمى .
مفردات الفاظ القرآن ، راغب اصفهانى ، مرتضويه ، چاپ دوم ، 1362.
مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى ، شهيد مرتضى مطهرى ، صدرا، بى تا.
منازل الاخره ، شيخ عباس قمى ، موسسه در راه حق ، 1365.
من لايحضره الفقيه ، شيخ صدوق ، اسلاميه ، چاپ پنجم ، 1410 ه‍ق .
الميزان فى تفسير القرآن ، علامه طباطبائى ، جامعه مدرسين ، قم ، بى تا.