جهاد با نفس
شيخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسيابى
- ۹ -
حديث :
380 - عن الهيثم بن واقد الجزرى قال : سمعت ابا عبدالله عليه
السلام يقول : ان الله عزوجل بعث نبيا من انبيائه الى قومه و اوحى اليه ان قل لقومك
: انه ليس من اهل قريه و لاناس كانوا على طاعتى فاصابهم فيها سراء فتحولوا عما احب
الى ما اكره الا تحولت لهم عما يحبون الى ما يكرهون و ليس من اهل قريه و لا اهل بيت
كانوا على معصيتى فاصابهم فيها ضراء فتحولوا عما اكراه الى ما احب الا تحولت لهم
عما يكرهون الى ما يحبون و قل لهم : ان رحمتى سبقت غضبى فلا تقنطوا من رحمتى فانه
لا يتعاظم عندى ذنب اغفره و قل لهم : لايتعرضوا معاندين لسخطى و لايستخفوا باوليائى
فان لى سطوات عند غضبى لايقوم لها شى ء من خلقى .
ترجمه :
380 - هيثم بن واقد جزرى گويد: از امام صادق عليه السلام
شنيدم كه مى فرمود: خداوند عزوجل پيامبرى از پيامبرانش را به سوى قومش مبعوث ساخت و
به او وحى فرستاد كه به قومت بگو: هيچ اهل قريه اى و هيچ مردمى نبودند كه بر طاعت و
فرمانبردارى من باشند پس در آن حال به آنان خوشى و شادمانى برسد و آنان از آنچه كه
مورد پسند من است به سوى آنچه كه در نظر من ناپسند است برگردند چز اينكه من نيز از
آنچه كه آنان دوست مى دارند به سوى آنچه كه ناپسند مى شمرند باز مى گردم و هيچ اهل
قريه اى و هيچ اهل خانه اى نبودند كه بر نافرمانى من باشند پس در آن حال به آنان
ناخوشى برسد و آنان از آنچه كه ناپسند من است به سوى آنچه كه مورد پسند من است باز
گردند جز اينكه من نيز از آنچه كه براى آنان خوشايند است به سوى آنچه كه دوست مى
دارند باز مى گردم . و به آنان بگو: رحمت من بر خشم من پيشى دارد بنابراين از رحمت
من نوميد نشويد زيرا گناهى كه از آن چشم پوشى مى كنم در نزد من بزرگ نيست و به آنان
بگو: در مورد كسانى كه با خشم من سر ستيزه دارند پادرميانى نكنند و دوستان مرا كوچك
نشمرند زيرا در هنگام خشم من براى من قهر و غلبه اى است كه هيچيك از مخلوقات من در
برابر ان تاب ايستادگى ندارد.
حديث :
381 - عن الرضا عليه السلام قال : اوحى الله عزوجل الى نبى ء
من الانبياء: اذا اطعت رضيت و اذا رضيت باركت و ليس لبركتى نهايه و اذا عصيت غضبت و
اذا عضبت لعنت و لعنتى تبلغ السابع من الورى .
ترجمه :
381 - امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند عزوجل به سوى يكى
از پيامبرانش وحى فرستاد كه : هرگاه اطاعت شوم خوشنود مى گردم و هرگاه خوشنود باشم
بركت مى بخشم و براى خير و بركت من نهايت و پايانى نيست و هرگاه نافرمانيم شود
خشمگين مى گردم و هرگاه خشمگين شوم لعنت مى فرستم و از رحمت خود دور مى كنم و لعنت
من تا هفت نسل را فرا مى گيرد و به آنان مى رسد.
حديث :
382 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : يقول الله عزوجل اذا
عصانى من يعرفنى سلطت عليه من لايعرفنى .
ترجمه :
382 - امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه كسى كه مرا مى
شناسد نافرمانى ام كند كسى را كه مرا نمى شناسد بر او مسلط مى گردانم .
حديث :
383 - عن ابى الحسن عليه السلام قال : ان لله عزوجل فى كل يوم
و ليله مناد يا ينادى مهلا مهلا عباد الله عن معاصى الله فلو لابهائم رتع و صبيه
رضع و شيوخ ركع لصب عليكم العذاب صبا ترضون به رضا.
ترجمه :
383 - امام صادق عليه السلام فرمود: به راستى كه براى خداوند
عزوجل در هر روز و شب ندا دهنده اى هست كه ندا در مى دهد: اى بندگان خدا دست نگه
داريد و درنگ كنيد از بجاى آوردن معصيتهاى الهى ، پس اگر چهارپايان چرنده و كودكان
شيرخوار و پيران قد خميده نبودند عذابى بر شما فرو مى ريخت كه به سبب آن كوبيده و
ريزه ريزه مى شديد.
حديث :
384 - محمد به على بن الحسين عليه السلام قال : قال رسول الله
صلى الله عليه و آله : قال الله جل جلاله ايما عبد اطاعنى لم اكله الى غيرى و ايما
عبد عصانى و كلته الى نفسه ثم لم ابال فى اى واد هلك .
ترجمه :
384 - امام باقر عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و
آله فرمود: خداوند جل و جلاله مى فرمايند: هر بنده اى كه از من فرمان برد او را به
غير خودم وا نمى گذارم و هر بنده اى كه نافرمانى ام كند او را به خودش وا مى گذارم
سپس باكى ندارم كه در كجا به هلاكت برسد.
حديث :
385 - و قال رسول الله صلى الله عليه و آله : قال الله عزوجل
: اذا عصانى من خلقى من يعرفنى سلطت عليه من خلقى من لايعرفنى .
ترجمه :
385 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند عزوجل مى
فرمايد: هرگاه كسى از مخلوقات من كه مرا مى شناسد نافرمانى ام كند من نيز از
مخلوقات خود كسى را كه مرا نمى شناسد بر او مسلط مى گردانم .
حديث :
386 - عن ابن ابى عمير عمن سمع ابا عبدالله الصادق عليه
السلام يقول : ما احب الله من عصاه ، ثم تمثل :
تعصى الاله و انت تظهر حبه
|
ترجمه :
386 - ابن ابى عمير از كسى كه از حضرت صادق عليه السلام شنيده
است روايت كند كه حضرت فرمود: كسى كه نافرمانى خدا را كند خداوند را دوست ندارد.
سپس حضرت اين شعر را مثال آورد:
خداوند را عصيان مى كنى و دوستى اش را اظهار مى كنى
|
اين كارى ناممكن و شگفت است
|
اگر دوستى ات صادقانه است فرمانبردارى اش كن
|
به راستى كه محب فرمانبردار محبوب است
|
حديث :
387 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام انه قال : لو لم يتوعدالله
على معصيته لكان يجب ان لايعصى شكرا لنعمه .
ترجمه :
387 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: (حتى ) اگر خداوند هم
بر معصيتش وعيد دوزخ را نداده بود باز هم به خاطر شكر نعمتهايش واجب بود كه معصيت
نشود.
حديث :
388 - و قال عليه السلام : من العصمه تعدر المعاصى .
ترجمه :
388 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: از (اسباب ) پاكدامنى
دشوارى و محال گرديدن (انجام ) گناهان است (زيرا اگر انجام گناهى دشوار يا محال
گرديد آدمى از آن گناه به دور مى ماند و اين خود سبب پاكى مى گردد).
حديث :
389 - و قال عليه السلام فى بعض الاعياد: انما هو عيد لمن قبل
الله صيامه و شكر قيامه و كل يوم تعصى الله فيه فهو يوم عيد.
ترجمه :
389 - اميرالمؤمنين عليه السلام در يكى از عيدها فرمود: اين
روز براى كسى عيد است كه خداوند روزه اش را پذيرفته از نمازش تشكر به جاى آورده است
و هر روزى كه در آن مرتكب معصيت خدا نشوى آن روز، روز عيد است .
42 - باب وجوب اجتناب الشهوات و اللذات
المحرمه
42 - باب وجوب خوددارى كردن از شهوات و
لذتهاى حرام
حديث :
390 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : الجنه محفوفه بالمكاره و
الصبر فمن صبر على المكاره فى الدنيا دخل الجنه و جهنم محفوفه باللذات و الشهوات
فمن اعطى نفسه لذتها و شهوتها دخل النار.
ترجمه :
390 - امام باقر عليه السلام فرمود: بهشت با سختى ها و صبر
پوشيده است پس كسى كه بر سختى هاى دنيا صبر كند به بهشت وارد مى شود. و دوزخ با
لذتها و شهوتها پوشيده است پس كسى كه به نفس خود لذت و شهوت نفسانى را ببخشد به آتش
داخل مى گردد.
حديث :
391 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : قال اميرالمؤمنين
عليه السلام ترك الخطيئه ايسر من طلب التوبه و كم من شهوه ساعه اورثت حزنا طويلا و
الموت فضح الدنيا فلم يترك لذى لب فرحا.
ترجمه :
391 - امام صادق عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين عليه السلام
فرمود: ترك گناه از طلب توبه آسانتر است و چه بسا ساعتى به شهوت گذراندن باعث اندوه
طولانى شود، و مرگ ، دنيا را رسوا مى كند و براى خردمند شادى نمى گذارد.
حديث :
392 - عن على عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه
و آله : طوبى لمن ترك شهوه حاضره لموعد لم يره .
ترجمه :
392 - اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كند كه رسول خدا صلى
الله عليه و آله فرمود: خوشا به حال كسى كه ميل نفسانى حاضر و آماده را به خاطر
وعده اى كه آن را نديده است ترك كند.
43 - باب وجوب اجتناب المحقرات من
الذنوب
43 - باب وجوب خوددارى كردن از گناهانى
كه كوچك شمرده مى
شوند
حديث :
393 - قال ابو عبدالله عليه السلام : اتقوا المحقرات من
الذنوب فانها لاتغفر قلت : و ما المحقرات ؟ قال : الرجل يذنب الذنب فيقول : طوبى لى
ان لم يكن لى غير ذلك .
ترجمه :
393 - امام صادق عليه السلام فرمود: از گناهانى كه كوچك شمرده
مى شوند بترسيد زيرا آنها بخشيده نمى شوند. رواى گويد: عرض كردم : گناهان كوچك
كدامند؟ حضرت فرمود: اينكه مرد گناهى كند و بگويد: خوشا به حال من اگر جز اين گناه
گناهى ديگر نداشتم .
حديث :
394 - عن سماعه قال سمعت ابا الحسن عليه السلام يقول :
لاتستكثرو اكثير الخير و لاتستقلوا قليل الذنوب فان قليل الذنوب يجتمع حتى يكون
كثيرا و خافوا الله فى السر حتى تعطوا من انفسكم النصف .
ترجمه :
394 - سماعه گويد، از امام رضا عليه السلام شنيدم كه فرمود:
كارهاى خير زياد را زياد نشمريد و گناهان كم را كم ندانيد زيرا گناهان كم جمع مى
شوند و زياد مى گردند و از خداوند در پنهانى بترسيد تا آنجا كه خودتان درباره خود
به انصاف رفتار كنيد.
حديث :
395 - قال ابو عبدالله عليه السلام : ان رسول الله صلى الله
عليه و آله نزل بارض قرعاء ما بها من حطب فقال صلى الله عليه و آله : فليات كل
انسان بما قدر عليه فجاءوا به حتى رموا يبن يديه بعضه على بعض فقال رسول الله صلى
الله عليه و آله : هكذا تجتمع الذنوب ثم قال : اياكم و المحقرات من الذنوب فان لكل
شى ء طالبا الا و ان طالبها يكتب ما قدموا و اثارهم و كل شى ء احصيناه فى امام مبين
.
ترجمه :
395 - امام صادق عليه السلام فرمود: همانا رسول خدا صلى الله
عليه و آله (با ياران خود) در زمين بى گياه فرود آمدند، حضرت به ياران خود فرمود:
مقدارى هيزم بياوريد، عرض كردند: اى رسول خدا ما در مكانى بى گياه هستيم و در اينجا
هيزم نيست . حضرت فرمود: هر كدام از شما به اندازه اى كه مى توانيد بياوريد، (چيزى
نگذشته بود كه ) هر كدام مقدارى هيزم آوردند و در مقابل پيامبر روى هم ريختند. رسول
خدا صلى الله عليه و آله فرمود: گناهان نيز اينگونه جمع مى شوند سپس فرمود: از
گناهان كوچك حذر كنيد زيرا هر چيز جوينده اى دارد و همانا جوينده گناهان (كه فرشته
است ) آنچه را كه (مردم ) پيش فرستاده اند و اثرهاى آنها را مى نويسد
(و هر چيز را در پيشوايى آشكار فراهم كرده ايم
)
(90)
حديث :
396 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : اتقوا المحقرات من
الذنوب فان لها طالبا: يقول احدكم : اذنب و استغفر ان الله عزوجل يقول : (و نكتب ما
قدموا و آثارهم و كل شى ء احصيناه فى امام مبين ) و قال عزوجل : (انها ان تك مثقال
حبه من خردل فتكن فى صخره او فى السماوات او فى الارض يات بها الله ان الله لطيف
خبير).
ترجمه :
396 - امام باقر عليه السلام فرمود: از گناهانى كه كوچك شمرده
مى شوند پرهيز كنيد زيرا آن گناهان (نيز) فرشته اى جوينده دارد، كسى از شما مى
گويد: گناه مى كنم و (پس از آن ) استغفار مى كنم ، به راستى كه خداى عزوجل مى
فرمايد: (و ما آنچه را كه پيش فرستاده
اند و آثار آنها را مى نويسيم و هر چيزى را در پيشوايى آشكار گرد آورده ايم
)
(91) و مى فرمايد: (به درستى
كه اگر آن به اندازه دانه خردلى در دل سنگى بزرگ و يا در آسمانها يا در زمين باشد
خداوند بياردش همانا كه خداوند باريك بين و آگاه است
)
(92)
حديث :
397 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : قال اميرالمؤمنين
عليه السلام : لايصغر ما ينفع يوم القيامه و لايصغر ما يضر يوم القيامه فكونوا فيما
اخبركم الله عزوجل كمن عاين .
ترجمه :
397 - امام صادق عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين على عليه
السلام فرموده است : چيزى كه در روز قيامت سودمند است كوچك نيست و چيزى كه در روز
قيامت زيانبار است ناچيز نيست پس در آنچه كه خداوند عزوجل به شما خبر داده است
مانند كسى باشيد كه به چشم خود همه آنها را ديده است .
حديث :
398 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام انه قال : اشد الذنوب ما
استهان به صاحبه .
ترجمه :
398 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: سخت ترين گناهان گناهى
است كه انجام دهنده آن ، آن را ناچيز بشمرد.
حديث :
399 - و قال عليه السلام : اشد الذنوب ما استخف به صاحبه .
ترجمه :
399 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: سخت ترين گناهان گناهى
است كه انجام دهنده آن ، آن را سبك بشمارد.
حديث :
400 - عن الصادق عليه السلام عن آبائه عليه السلام فى حديث
المناهى ان رسول الله صلى الله عليه و آله قال : لاتحقروا شيئا من الشر و ان صغر فى
اعينكم و لا تستكثروا شيئا من الخير و ان كثر فى اعينكم فانه لا كبير مع الاستغفار
و لاصغير مع الاصرار.
ترجمه :
400 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش و آنان از
رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديثى كه از امور مورد نهى سخن به ميان آمده است
روايت كنند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هيچ بدى و شرى را اگر چه در نظر
شما كوچك باشد كوچك نشمريد و هيچ خيرى را اگر چه در چشم شما زياد باشد زياد مشمريد
زيرا با وجود استغفار (ديگر گناه ) بزرگ وجود ندارد و با اصرار و پافشارى (بر گناه
ديگر گناه ) كوچك نيست (زيرا با استغفار مى توان از گناه بزرگ طلب آمرزش نمود و با
اصرار بر گناه ، گناه كوچك تبديل به گناه بزرگ مى شود).
حديث :
401 - عن محمد بن على عليه السلام انه قال لمحمد بن مسلم فى
حديث : لا تستصغرن حسنه ان تعملها فانك تراها حيث تسرك و لا تستصغرن سيئه تعملها
فانك تراها حيث تسووك الحديث .
ترجمه :
401 - امام باقر عليه السلام در حديثى به محمد بن مسلم فرمود:
كار نيكى را كه به جاى مى آورى كوچك مشمار زيرا كار نيك را در جايى مى بينى كه
شادمانت مى كند و عمل زشتى را كه انجام مى دهى كوچك مشمار زيرا آن را در جايى مى
نگرى كه بد حالت مى كند (مراد از آن جا صحنه قيامت است ).
حديث :
402 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : من الذنوب التى لاتغفر
قول الرجل ليتنى لا اواخذ الا بهذا.
ترجمه :
402 - امام باقر عليه السلام فرمود: يكى از گناهانى كه بخشيده
نمى شود اين است كه كسى (گناهى كند و) بگويد: اى كاش تنها فقط به همين گناه مواخذه
مى شدم .
حديث :
403 - و قال عليه السلام : اياكم و محقرات الذنوب فان لها من
الله طالبا و انها لتجتمع على المرء حتى تهلكه .
ترجمه :
403 - امام باقر عليه السلام فرمود: از گناهانى كه كوچك شمرده
مى شوند بپرهيزيد زيرا آن گناهان (نيز) از جانب خداوند جوينده اى دارد (يعنى فرشته
اى كه طلب كننده و پى گيرى كننده گناهان كوچك است ) و به راستى كه گناهان كوچك بر
آدمى جمع مى شوند تا آنجا كه او را به هلاكت مى افكنند.
حديث :
404 - قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان الله كتم ثلاثه
فى ثلاثه كتم رضاه فى طاعته و كتم سخطه فى معصيته و كتم و ليه فى خلقه فلا يستخفن
احدكم شيئا من الطاعات فانه لايدرى فى ايها رضى الله و لا يستقلن احدكم شيئا من
المعاصى فانه لايدرى فى ايها سخط الله و لايزرين احدكم باحد من خلق الله فانه
لايدرى ايهم ولى الله .
ترجمه :
404 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: همانا خداوند سه
چيز را در سه چيز پنهان نموده است : رضايت و خوشنودى اش را در طاعتش و خشمش را در
معصيت و مافرمانى اش و ولى خود را در ميان خلقش پنهان ساخته است پس مبادا كسى از
شما يكى از طاعات را سبك بشمرد زيرا او نمى داند كه رضايت و خوشنودى خداوند در كدام
طاعت او پنهان است و مبادا يكى از معصيتها را كم بشمرد زيرا او نمى داند كه خشم خدا
در كداميك از گناهان نهان است و مبادا يكى از خلق خدا را بى قدر و ارزش بداند
زيرا نمى داند كه كداميك از آنها ولى خداوند است .
حديث :
405 - قال و من كلامه صلى الله عليه و آله : لاتنظروا الى
صغير الذنب و لكن انظروا الى ما اجتراتم .
ترجمه :
405 - و از كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله است كه : به
كوچكى گناه نكنيد بلكه به چيزى كه بر آن جرات يافته ايد بنگريد. (بنگريد به اينكه
بر نافرمانى خدا دلير گشته ايد و اين بسيار بزرگ است ).
حديث :
406 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : من هم بالسيئه فلا
يعملها فانه ربما عمل العبد السيئه فيراه الرب فيقول : و عزتى و جلالى لااغفر لك
ابدا.
ترجمه :
406 - امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه قصد انجام دادن
گناهى را نمود نبايد آن را انجام دهد زيرا چه بسا بنده گناهى را مرتكب مى شود و
پروردگارش او را مى بيند و مى گويد: سوگند به عزت و بزرگى ام كه ديگر هرگز تو را
نمى بخشايم .
44 - باب تحريم كفران نعمه الله
44 - باب تحريم ناسپاسى در برابر نعمت
خداوند
حديث :
407 - عن سدير قال : سال رجل ابا عبدالله عليه السلام عن قول
الله عزوجل : (فقالوا ربنا باعد بين اسفارنا و ظلموا انفسهم ) الايه فقال : هولاء
قوم كانت لهم قرى متصله ينظر بعضها الى بعض و انهار جاريه و اموال ظاهره فكفروا نعم
الله و غيروا ما بانفسهم من عافيه الله فغير الله ما بهم من نعمه و (ان الله لايغير
ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم ) فارسل الله عليهم سيل العرم فغرق قراهم و خرب
ديارهم و ذهب باموالهم و ابدلهم مكان جناتهم جنتين ذواتى اكل خمط و اثل و شى ء من
سدر قليل ثم قال : (ذلك جزيناهم بما كفروا و هل نجازى الا الكفور).
ترجمه :
407 - سدير گويد: مردى از امام صادق عليه السلام درباره اين
گفتار خداى عزوجل پرسيد كه مى فرمايد: (پس
گفتند: اى پروردگار ما، بين سفرهاى ما دورى بيفكن ، و بر خود ستم كردند و ما هم
آنها را را حكايت گردانيديم و پراكنده شان ساختيم
)
(93) حضرت فرمود: آنها گروهى بودند كه روستاهاى متصل و به هم پيوسته اى
داشتند به گونه اى كه ساكنان روستاهاى مجاور را مى ديدند و داراى جويهاى جارى و
اموال آشكار بودند پس نعمتهاى خداوند را ناسپاسى كردند و سلامت و عافيتى را كه
خداوند به آنان داده بود دگرگون ساختند خداوند نيز نعمتى را كه به آنان بخشيده بود
دگرگون ساخت (و خداوند وضعيت قومى را
تغيير نمى دهد مگر اينكه آنان خود را تغيير دهند)
(94) پس خداوند سيل سختى را بر انان فرستاد و روستاهايشان را به زير آب
برد و خانه هايشان را ويران ساخت و اموالشان را از بين برد و به جاى باغهايشان دو
باغ كه داراى ميوهاى تلخ و درخت شورگز و مقدار كمى سدر بودند براى آنها بر جاى
گذاشت سپس فرمود:
(اين جزايى كه به آنان داديم به سبب
كفران آنان بود و آيا جز ناسپاس را جزا مى دهيم ؟)
(95)
حديث :
408 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : مكتوب فى التوراه
اشكر من انعم عليك و انعم على من شكرك فانه لا زوال للنعماء اذا شكرت و لا بقاء لها
اذا كفرت ، الشكر زياده فى النعم و امان من الغير.
ترجمه :
408 - امام صادق عليه السلام فرمود: در تورات نوشته شده است :
شكر كسى را كه به تو نعمت بخشيده است به جاى آور و به كسى كه از تو قدردانى مى كند
نعمت ببخش زيرا اگر سپاس نعمتها به جاى آورده شود نعمتها زائل نمى شوند و اگر
ناسپاسى شود نعمتى باقى نمى ماند. پس شكرگزارى مايه زيادت نعمت و باعث ايمنى از
تغيير نعمت است .
45 - باب وجوب اجتناب الكبائر
45 - باب وجوب خوددارى كردن از گناهان
كبيره
حديث :
409 - عن ابى بصير عن ابى عبدالله عليه السلام قال سمعته يقول
: (و من يوت الحكمه فقد اوتى خيرا كثيرا) قال : معرفه الامام و اجتناب الكبائر التى
اوجب الله عليها النار.
ترجمه :
409 - ابى بصير گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه
درباره اين آيه كه مى فرمود: (به هر كس
حكمت داده شود خير فراوان به او داده شده )
(96) فرمود: مراد از خير فراوان معرفت و شناخت امام و دورى كردن از
گناهان كبييره اى است كه خداوند آتش را بر ارتكاب آنها واجب ساخته است .
حديث :
410 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى قول الله عزوجل : (ان
تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلا كريما) قال : الكبائر
التى اوجب الله عزوجل عليها النار.
ترجمه :
410 - امام صادق عليه السلام درباره گفتار خداى عزوجل كه مى
فرمايد: (اگر خوددارى كنيد از كبيره
هايى كه از آنها نهى شده ايد از گناهانتان در مى گذريم و شما را در محلى گرامى در
مى آوريم )
(97) فرمود: مراد از كبيره ها، گناهانى هستند كه خداى عزوجل بر انجام
آنها آتش دوزخ را واجب ساخته است .
حديث :
411 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : قال اميرالمؤمنين
عليه السلام : ما من عبد الا و عليه اربعون جنه حتى يعمل اربعين كبيره فاذا عمل
اربعين كبيره انكشفت عنه الجنن .
ترجمه :
411 - امام صادق عليه السلام روايت است كه اميرالمؤمنين عليه
السلام فرمود: هيچ بنده اى نيست مگر اينكه بر او چهل پرده (يا سپر) هست تا اينكه
مرتكب چهل گناه كبيره شود كه اگر چنين كند اين پرده ها (يا سپرها) كنار مى رود. (در
اين صورت گناه در نزد او زشتى ندارد و به قساوت قلب دچار مى گردد).
حديث :
412 - قال الصادق عليه السلام : من اجتنب الكبائر يغفرالله
جميع ذنوبه و ذلك قول الله عزوجل (ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم
و ندخلكم مدخلا كريما).
ترجمه :
412 - امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس از گناهان كبيره
دورى كند خداوند همه گناهانش را مى بخشد و اين معناى گفتار خداى عزوجل است كه مى
فرمايد: (اگر از گناهان كبيره اى كه از
ارتكاب آنها نهى شده ايد دورى كنيد از گناهانتان در مى گذريم و شما را در محلى
گرامى در مى آوريم .)
(98)
حديث :
413 - عن ابى الحسن عليه السلام فى قول الله عزوجل : (ان
تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم ) قال : من اجتنب الكبائر ما اوعد
الله عليه النار اذا كان مومنا كفر الله عنه سيئاته .
ترجمه :
413 - امام رضا عليه السلام درباره گفتار خداى عزوجل كه مى
فرمايد: (اگر از گناهان كبيره اى كه از
ارتكاب آنها نهى شده ايد دورى كنيد از گناهانتان در مى گذريم
)
(99) فرمود: كسى كه از كبيره هايى كه خداوند وعده آتش دوزخ بر آنها داده
است دورى كند اگر مومن باشد خداوند از گناهان او چشم پوشى مى كند.
حديث :
414 - عن عباد بن كثير النواء قال : سالت ابا جعفر عليه
السلام عن الكبائر فقال : كل ما اوعد الله عليه النار.
ترجمه :
414 - عباد بن كثير (كه هسته خرما فروش بود) گويد: از امام
باقر عليه السلام پرسيدم كه كبائر كدام گناهان هستند؟ حضرت فرمود: هر گناهى كه
خداوند بر انجام آن وعده آتش دوزخ را داده است .
حديث :
415 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى حديث قال : قد سمى الله
المومنين بالعمل الصالح مومنين و لم يسم من ركب الكبائر و ما وعدالله عزوجل عليه
النار مومنين فى قرآن و لااثر و لانسمهم بالايمان بعد ذلك الفعل .
ترجمه :
415 - امام صادق عليه السلام در حديثى فرمود: خداوند مومنين
را به خاطر عمل شايسته آنان مومن ناميده است و كسانى را كه گناهان كبيره و گناهانى
كه خداوند عزوجل وعده آتش بر آنها داده است را مرتكب مى شوند را نه در قرآن و نه در
هيچ اثرى مومن نناميده است و ما هم آنان را پس از انجام چنين گناهانى مومن نمى
ناميم .
حديث :
416 - عن الرضا عليه السلام قال : من اقر بالتوحيد و نفى
التشبيه الى ان قال و اقر بالرجعه باليقين و اجتنب الكبائر فهو مومن حقا و هو من
شيعتنا اهل البيت .
ترجمه :
416 - امام رضا عليه السلام فرمود: كسى كه به يگانگى خداوند و
مثل و مانند نداشتن خداوند اقرار كند و اعتراف كند كه به رجعت يقين دارد و از انجام
كبائر خوددارى كند چنين كسى مومن حقيقى است و از شيعيان ما اهل بيت است .
حديث :
417 - عن زراره قال : قلت لابى عبدالله عليه السلام : ارايت
قول رسول الله صلى الله عليه و آله : لايزنى الزانى و هو مومن قال : ينزع منه روح
الايمان .
ترجمه :
417 - زراره گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم :
درباره گفتار رسول خدا صلى الله عليه و آله كه فرمود:
(شخص زناكار در حالى كه مومن است زنا نمى كند)
به من خبر ده حضرت فرمود: (زيرا وقتى كه زنا مى كند) روح ايمان از او جدا مى شود.
46 - باب تعيين الكبائر التى يجب
اجتنابها
46 - باب معين نمودن گناهان كبيره اى
كه دورى از آنها واجب است
حديث :
418 - عن ابن محبوب قال كتب معى بعض اصحابنا الى ابى الحسن
عليه السلام يساله عن البكائر كم هى و ما هى ؟ فكتب الكبائر من اجتنب ما وعد الله
عليه النار كفر عنه سيئاته اذا كان مومنا و السبع الموجبات قتل النفس الحرام و عقوق
الوالدين و اكل الربا و التعرب بعد الهجره و قذف المحصنه و اكل مال اليتيم و الفرار
من الزخف .
ترجمه :
418 - ابن محبوب گويد: يكى از اصحاب ما همراه با من به امام
رضا عليه السلام نوشتيم كه : كبائر چند تاست و كدامند؟ حضرت در پاسخ نوشت : هر كس
از گناهانى كه خداوند بر آنها وعده آتش دوزخ را داده است دورى كند اگر مومن باشد
خداوند از گناهانش چشم پوشى مى كند و هفت گناهى كه موجب آتش است عباتند از:
كشتن نفسى كه كشتنش حرام است و آزردن پدر و مادر و ربا خوارى و بازگشتن به حالت
اعرابى پس از هجرت نمودن (به دار الايمان ) و نسبت زنا دادن و متهم كردن زن شوهر
دار و خوردن مال يتيم و گريختن از جهاد.
حديث :
419 - عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسنى قال : حدثنى ابوجعفر
الثانى عليه السلام قال : سمعت ابى يقول : سمعت ابى موسى بن جعفر عليه السلام يقول
: دخل عمرو بن عبيد على ابى عبدالله عليه السلام فلما سلم و جلس تلا هذه الايه (و
الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش ) ثم امسك فقال له ابو عبدالله عليه السلام :
ما اسكتك ؟ قال : احب ان اعرف الكبائر من كتاب الله عزوجل فقال : نعم يا عمرو اكبر
الكبائر الاشراك بالله يقول : الله من يشرك بالله فقد حرم الله عليه الجنه و بعذه
الاياس من روح الله لان الله عزوجل يقول (لايياس من روح الله الا القوم الكافرون )
ثم الامن من مكر الله لان الله عزوجل يقول (فلا يامن مكر الله الا القوم الخاسرون )
و منها عقوق الوالدين لان الله سبحانه جعل العاق جبارا شقيا و قتل النفس التى حرم
الله الا بالحق لان الله عزوجل يقول : (فجزاوه جهنم خالدا فيها) الى آخر الايه و
قذف المحصنه لان الله عزوجل يقول : (لعنوا فى الدنيا و الاخره و لهم عذاب عظيم ) و
اكل مال اليتيم لان الله عزوجل يقول : (انما ياكلون فى بطونهم نارا و سيصلون سعيرا)
و الفرار من الزخف لان الله عزوجل يقول : (و من يولهم يومئذ دبره الا متحرفا لقتال
او متحيزا الى فئه فقد باء بغضب من الله و ماواه جهنم و بئس المصير) و اكل الربا
لان الله عزوجل يقول : (الذين ياكلون الربا لايقومون الا كما يقوم الذى يتخبطه
الشيطان من المس ) و السحر لان الله عزوجل يقول : (و لقد علموا لمن اشتراه ما له فى
الاخره من خلاق ) و الزنا لان الله عزوجل يقول : (و من يفعل ذكل يلق اثاما يضاعف له
العذاب يوم القيامه و يخلد فيه مهانا) و اليمين الغموس الفاجره لان الله عزوجل يقول
: (ان الذين يشترون بعهد الله و ايمانهم ثمنا قليلا اولئك لاخلاق لهم فى الاخره ) و
الغلول لان الله عزوجل يقول : (و من يغلل يات بما غل يوم القيامه ) و منع الزكاه
المفروضه لان الله عزوجل يقول : (فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم ) و شهاده
الزور و كتمان الشهاده لان الله عزوجل يقول : (و من يكتمها فانه آثم قلبه ) و شرب
الخمر لان الله عزوجل نهى عنها كما نهى عن عباده الاوثان و ترك الصلاه متعمدا او
شيئا مما فرض الله عزوجل لان رسول الله صلى الله عليه و آله قال : من ترك الصلاه
متعمد افقد برى من ذمه الله و ذمه رسوله و نقض العهد و قطيعه الرحم لان الله عزوجل
يقول : (لهم اللعنه و لهم سوء الدار) قال : فخرج عمرو و له صراخ من بكائه و هو يقول
: هلك من قال برايه و نازعكم فى الفضل و العلم .
ترجمه :
419 - جناب عبدالعظيم حسنى از امام جواد عليه السلام روايت
كند كه فرمود: از پدرم امام رضا عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: از پدرم موسى بن
جعفر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: عمر بن عبيد بر امام صادق عليه السلام وارد شد
پس چون سلام كرد و نشست اين آيه را تلاوت كرد (و
كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتى ها خوددارى مى كنند)
سپس خاموش شد. امام صادق عليه السلام فرمود: چه چيزى باعث شد كه ساكت شوى و ادامه
ندهى ؟ عرض كرد: دوست دارم بدانم كه مراد از كبائر در كتاب خداى عزوجل چيست ؟ حضرت
فرمود: آرى اى عمر! بزرگترين گناهان كبيره شرك ورزيدن به خداوند است ، خداوند مى
فرمايد: هر كس به خدا شرك بورزد خداوند بهشت را بر او حرام مى گرداند. و بعد از شرك
، نوميد شدن از رحمت خداست زيرا خداوند عزوجل مى فرمايد:
(از رحمت خداوند نوميد نمى شوند مگر گروه كافران
)
(100) پس از آن ، ايمن بودن از مكر خدا است زيرا خداى عزوجل مى فرمايد:
(از مكر خداوند ايمن نمى گردند مگر گروه زيانكاران
)
(101) و يكى ديگر از گناهان كبيره آزار رساندن به پدر و مادر است زيرا
خداوند سبحان آزاردهنده به پدر و مادر را ستمگر و تيره بخت گردانده است . و ديگرى
كشتن نفسى است كه خداوند به ناحق كشتن او را حرام كرده است ، زيرا خداوند عزوجل مى
فرمايد: (جزاى كسى كه قتل نفس كند جهنم
است و در جهنم جاويدان مى ماند)
(102) و ديگرى نسبت ناروا دادن به زن شوهردار، زيرا خداوند عزوجل مى
فرمايد: (كسانى كه نسبت ناروا به زنان
شوهردار مى دهند در دنيا و آخرت مورد لعنت هستند و عذاب بزرگى براى آنان است
)
(103) و ديگرى خوردن مال يتيم زيرا خداوند عزوجل مى فرمايند:
(خورندگان مال يتيم در شكمهاشان آتش مى خورند و به زودى به دوزخ در آيند)
(104) و ديگرى فرار از جهاد زيرا خداى عزوجل مى فرمايد:
(و هر كه در آن روز به آنان پشت كند جز اينكه به كنارى براى جنگيدن رفته
باشد يا براى جا گرفتن در ميان گروهى از بازگشتگاهى است
)(105)
و ديگرى رباخوارى است زيرا خداوند عزوجل مى فرمايد:
(آنانكه ربا مى خورند بر نمى خيزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطان او
را از روى ديوانگى به بيراهه مى برد)
(106) و ديگرى جادوگرى است زيرا خداوند عزوجل مى فرمايد:
(و به حقيقت دانستند كه هر كس آن را خريد در آخرت هيچ بهره اى براى او
نيست )
(107)
و ديگرى زنا است زيرا خداى عزوجل مى فرمايد: (و
كسى كه مرتكب زنا شود عقوبت مى شود و عذاب او در روز قيامت دو چندان مى شود و با
خوارى در عذاب جاويد مى ماند)
(108) و ديگرى سوگند دروغ نابكارانه است زيرا خداى عزوجل مى فرمايد:
(به درستى كه آنان كه بهاى اندكى را در عوض پيمان الهى و سوگندهايشان مى
گيرند بهره اى براى آنان در آخرت نيست )(109)
و ديگرى خيانت و ناراستى است زيرا خداى عزوجل مى فرمايد:
(و كسى كه خيانت كند در روز قيامت با آنچه كه خيانت كرده است مى آيد)
(110) و ديگرى خوددارى كردن از پرداخت زكارت واجب ، زيرا خداى عزوجل مى
فرمايد: - (پس پيشانى ها و پشتهايشان
داغ كرده مى شود)
(111) و ديگرى شهادت دروغ و كتمان نمودن شهادت است زيرا خداى عزوجل مى
فرمايد: (و كسى كه شهادت را كتمان كند
قلبش گناهكار است )
(112) و ديگرى نوشيدن شراب است زيرا خداى عزوجل از آن نهى فرموده است
همچنانكه از عبادت بتها نهى نموده است و ديگرى ترك نمودن عمدى نماز يا يكى از
چيزهايى كه خداوند عزوجل واجب ساخته است زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
(كسى كه نماز را از روى عمد ترك كند از كفالت و حمايت خداوند و رسولش
خارج شده است )، و ديگرى پيمان شكنى و
بريدن پيوند خويشاوندى است زيرا خداى عزوجل مى فرمايد:
(براى چنين كسانى دورى از رحمت و سراى بدى خواهد بود)
(113)
امام موسى بن جعفر عليه السلام در اينجا فرمود: (وقتى سخن پدرم امام صادق عليه
السلام به اينجا ختم شد) عمر بن عبيد برخاست و بيرون رفت در حالى كه از گريه اش
بانگ و فريادى برپا بود و مى گفت : هر كس به راى خود سخن گويد و با شما خاندان
پيامبر در فضيلت و دانش به خصومت برخيزد هلاك خواهد شد.
حديث :
420 - عن الاصبغ بن نباته قال : جاء رجل الى اميرالمؤمنين
عليه السلام فقال : يا اميرالمؤمنين ان ناسا زعموا ان العبد لايزنى و هو مومن و
لايسرق و هو مومن و لايشرب الخمر و هو مومن و لا ياكل الربا و هو مومن و لايسفك
الدم الحرام و هو مومن فقال اميرالمؤمنين عليه السلام : صدقت سمعت رسول الله صلى
الله عليه و آله يقول و الدليل كتاب الله و ذكر الحديث الى ان قال و قد تاتى عليه
حالات فيهم بالخطئيه فتشجعه روح القوه و يزين له روح الشهوده و تقوده روح البدن حتى
يواقع الخطيئه فاذا لامسها نقص من الايمان و تفصى منه فليس يعود فيه حتى يتوب فاذا
تاب تاب الله عليه و ان عاد ادخله نار جهنم .
ترجمه :
420 - اصبغ بن نباته گويد: مردى به خدمت اميرالمؤمنين عليه
السلام آمد و عرض كرد: اى اميرمومنان ! همانا برخى از مردم معتقدند كه بنده در حالى
كه مومن باشد نه زنا مى كند نه دزدى و نه شراب مى نوشد و نه ربا مى خورد و نه خوبى
را به حرام مى ريزد، پس اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: راست گفتى (زيرا) من همين
حديث را از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم و دليل بر درستى آن كتاب خداست ، و
گاهى براى مومن حالاتى پيش مى آيد كه در آن حالات قصد مى كند كه مرتكب گناه شود پس
روح قوت و توانايى او را بر اين كار جرات مى بخشد و روح شهوت آن كار را براى او
زينت داده و زيبا جلوه مى دهد و روح بدن او را رهبرى مى كند تا آنكه به گناه تن در
مى دهد پس زمانى كه با گناه تماس حاصل كرد از ايمانش كاسته مى شود از ايمان رها مى
گردد و ايمانش باز نمى گردد مگر اينكه توبه كند كه اگر توبه كرد خداوند توبه اش را
مى پذيرد و اگر به گناهكارى بازگشت خداوند او را به آتش دوزخ داخل مى كند.
حديث :
421 - عن عبيد بن زراره قال : سالت ابا عبدالله عليه السلام
عن الكبائر فقال : هن فى كتاب على عليه السلام سبع الكفر بالله و قتل النفس و عقوق
الوالدين و الك الربا بعد البينه و اكل مال اليتيم ظلما و الفرار من الزحف و التعرب
بعد الهجره قال : فقلت ، هذا اكبر المعاصى فقال : نعم قلت : فاكل الدرهم من مال
اليتيم ظلما اكبر ام ترك الصلاه قال : ترك الصلاه قلت : فما عددت ترك الصلاه فى
الكبائر قال : اى شى ء اول ما قلت لك قلت : الكفر قال : فان تارك الصلاه كافر يعنى
من غير عله .
ترجمه :
421 - عبيد بن زراره گويد: از امام صادق عليه السلام درباره
گناهان كبيره سوال كردم حضرت فرمود: گناهان كبيره چنانكه در كتاب على عليه السلام
آمده است هفت گناه است : كفر به خداوند و كشتن نفس (محترم ) و آزار رساندن به پدر و
مادر و خوردن ربا بعد از آشنايى و آگاهى از آن و مال يتيم را به ستم خوردن و فرار
از جهاد و پس از هجرت به دارالايمان دوباره به حالت اعرابى بودن بازگشتن . عبيد بن
زراره گويد: عرض كردم : آيا اينها بزرگترين گناهانند؟ حضرت فرمود: آرى . عرض كردم :
پس آيا يك درهم از مال يتيم را به ستم خوردن بزرگتر است يا ترك نمودن نماز؟ حضرت
فرمود: ترك نمودن نماز. عرض كردم : پس چرا ترك نماز را در شمار گناهان كبيره
نياوردى ؟ حضرت فرمود: اولين چيزى كه از گناهان كبيره برايت بر شمردم چه بود؟ عرض
كردم : كفر. حضرت فرمود: به راستى كسى كه بدون علت (موجهى ) نماز خود را ترك كند
كافر است .
حديث :
422 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى القنوت فى الوتر الى ان
قال و استغفر لذنبك العظيم ثم قال كل ذنب عظيم .
ترجمه :
422 - امام صادق عليه السلام به رواى فرمود: در قنوت نماز شب
(فلان دعا و فلان دعا را بخوان ) - تا آنجا كه فرمود: - و براى گناه بزرگت از درگاه
خداوند طلب بخشايش كن . سپس فرمود: تمامى گناهان بزرگ اند.
حديث :
423 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : الكبائر سبع قتل
المومن متعمدا و قذف المحصنه و الفرار من الزخف و التعرف بعد الهجره و اكل مال
اليتيم ظلما و اكل الربا بعد البينه و كل ما اوجب الله عليه النار.
ترجمه :
423 - امام صادق عليه السلام فرمود: گناهان كبيره هفت گناه
است : كشتن مومنى از روى عمد و نسبت ناروا دادن به زن شوهر دار و فرار از روى ستم و
ربا خوارى بعد از آشنايى و آگاهى و هر گناهى كه خداوند آتش دوزخ را بر (انجام دهنده
) آن واجب ساخته است .
حديث :
424 - عن عبدالله بن سنان قال : سمعت ابا عبدالله عليه السلام
يقول : ان من الكبائر عقوق الوالدين و الياس من روح الله و الامن من مكر الله .
ترجمه :
424 - عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم
كه مى فرمود: همانا آزار رساندن به پدر و مادر و نااميدى از رحمت خداوند و ايمنى از
مكر خداوند از گناهان كبيره است .
حديث :
425 - و قد روى اكبر الكبائر الشرك بالله .
ترجمه :
425 - روايت شده است كه بزرگترين گناهان كبيره شرك ورزيدن به
خداوند است .
حديث :
426 - عن حماد عن نعمان الرازى قال سمعت ابا عبدالله عليه
السلام يقول : من زنى خرج ما الايمان و من شرب الخمر خرج من الايمان و من افطر يوما
من شهر رمضان متعمدا خرج من الايمان .
ترجمه :
426 - حماد از نعمان رازى روايت كند كه : از امام صادق عليه
السلام شنيدم كه مى فرمود: كسى كه زنا كند از ايمان بيرون مى رود و كسى كه شراب
بنوشد از ايمان بيرون مى رود و كسى كه از روى عمد يك روز ماه رمضان را روزه خوارى
كند از ايمان بيرون مى رود.
حديث :
427 - عن محمد بن عبده قال : قلت لابى عبدالله عليه السلام :
لايزنى الزانى و هو مومن قال لا اذا كان على بطنها سلب الايمان فاذا قام رد اليه
فاذا عاد سلب قلت فانه يريد ان يعود فقال ما اكثر من يريد ان يعود فلا يعود اليه
ابدا.
ترجمه :
427 - محمد بن عبده گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم
: آيا شخص زناكار در حالتى كه ايمان داشته باشد مرتكب زنا نمى شود؟ فرمود: نه ،
چنين كسى در آن حالتى كه بر روى شكم آن زن قرار مى گيرد ايمانش سلب مى شود و
هنگامى كه بر مى خيزد دوباره ايمان به او باز مى گردد و اگر دوباره به زنا بپردازد
ايمانش سلب مى گردد. عرض كردم : كسى كه زنا مى كند قصد دارد اين عمل را دوباره
مرتكب گردد (چگونه ايمانى كه از او سلب شده دوباره باز مى گردد؟) فرمود: چه بسيار
كسانى كه مى خواهند باز گردند ولى هرگز (به ارتكاب اين عمل شنيع ) باز نمى گردند.
حديث :
428 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى قول الله عزوجل : (الذين
يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ) فقال : الفواحش الزنا و السرقه و اللمم
الرجل يلم بالذنب فيستغفر الله منه .
ترجمه :
428 - امام صادق عليه السلام درباره گفتار خداى عزوجل كه مى
فرمايد: (آنانكه از گناهان بزرگ و
ناشايسته ها دورى مى گزينند مگر گناه كوچك )(114)
فرمود: مراد از ناشايسته ها زنا و دزدى است و مراد از گناه كوچك اين است كه كسى
مرتكب گناهى مى شود و در پى آن از خداوند به خاطر آن گناه طلب آمرزش مى كند.
حديث :
429 - عن داود قال : سالت ابا عبدالله عليه السلام عن قول
رسول الله صلى الله عليه و آله اذا زنى الرجل فارقه روح الايمان قال : فقال : هو
مثل قول الله عزوجل : (و لاتيمموا الخبيث منه تنفقون ) ثم قال غير هذا ابين منه ذلك
قول الله عزوجل : (و ايدهم بروح منه ) هو الذى فارقه .
ترجمه :
429 - داود گويد: از امام صادق عليه السلام از گفتار رسول خدا
صلى الله عليه و آله پرسيدم كه فرموده است : هرگاه مردى مرتكب زنا شود روح ايمان از
او جدا مى شود پس حضرت فرمود: اين سخن پيامبر همانند گفتار خداى عزوجل است كه مى
فرمايد: (و قصد مكنيد (مال ) پليد را
كه از آن انفاق كنيد)
(115)
(زيرا همچنانكه مال پليد و طيب دارد روح هم با قصد و عمل پليد، پليد مى شود و روح
طيب كه همان روح ايمان است مفارقت مى كند) آنگاه مى فرمايد: كلامى ديگر از خداوند
واضح تر از اين است و آن ، اين سخن خداى عزوجل است :
(و ايشان را با روحى از جانب خود يارى داد)
(116) اين روح است كه از شخص زانى جدا مى شود.
حديث :
430 - عن مسعده بن صدقه قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام
يقول : الكبائر القنوط من رحمه الله و الياس من روح الله و الامن من مكر الله و قتل
النفس التى حرم الله و عقوق الوالدين و اكل مال اليتيم ضلما و اكل الربا بعد البينه
و التعرب بعد الهجره و قذف المحصنه و الفرار بعد ازحف .
ترجمه :
430 - مسعده بن صدقه گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه
مى فرمود: گناهان كبيره عبارتند از: نااميدى از رحمت خداوند و مايوس گشتن از
مهربانى خدا و ايمنى از مكر الهى و كشتن نفسى كه خداوند كشتن او را حرام گردانيده و
آزار رساندن به پدر و مادر و خوردن مال يتيم از روى ستم و ربا خوارى بعد از آگاهى ،
و به حالت اعرابى بازگشتن پس از هجرت ، و نسبت ناروا دادن به زن شوهردار و فرار
نمودن از جهاد.
|