مقدمه
درباره تربیت، به ویژه تربیت کودک و جوان و نوجوان کتاب های متنوعی نوشته شده
است. علما و دانشمندان زحمات فراوانی متحمل شده اند، تحقیق و تفحص در حد تخصص و در
حیطه و حوزه کاری مربیان بی شمار انجام گرفته است. تا انسان هست، نظریه و تئوری
مباحث تربیتی نیز پیوسته خواهد بود. جزء جداناپذیر حیات علمی انسان است که به این
امر توجه کند.
آینده ی بشریت به تربیت نسل های جدید وابسته است، هر ملتی کوشش دارد که قوام و
پایداری جوامع خویش را با پرورش نسل خود استحکام بخشیده و آینده را به آنها بسپارند
به نحوی که نه تنها زحمات گذشتگان نابود و نادیده گرفته نشود، بلکه به محصول زحمات
آنها رونق و تکامل بیشتر ببخشند.
عصر حاضر با کمال تأسف با اهمال کاری ها و بی توجهی ها به تربیت زیربنایی و
آغازین کودک مواجه است. قسمتی از دنیا تلاش دارد با تربیت مسموم خود نسل جدید را
نابود کند و تربیت آنها را از شعاع وحی دور کرده و به قالب خُرد سودپرست مادی تهی
کند. ابزاری از آنها بسازد که تنها در رشد و تکامل مادی به کار گرفته شود.
این کار خیانت بارترین و خوفناک ترین خدمتی است که به نسل معاصر انجام می گیرد و
اثبات این مدعا در این چند سطر نمی گنجد. ولی اطلاعات موجود در جریده ها و کتاب ها
این را ثابت می کند که ورای نیازهای مادی، نسل جدید خواسته های دیگری نیز دارد و آن
تقویت بنیه معنوی و روحی است، و این حقّ مسلم و خواست فطری و ذاتی آنهاست ولی دنیای
جدید تلاش می کند تا آنان را از رسیدن به این حق باز دارد.
این مقدار که از عمر دنیا سپری شده، تا آنجا که اطلاعات، یعنی تاریخ، مکتوبات و
... نشان می دهد، بشر با اتکای به اندیشه و توانایی صرف خود نتوانسته است در ساختن
و پرورش اولیه نسل نوین و شکوفایی فرهنگ بشری و انسانی موفق باشد.
آن گاه انسان ها موفق بوده اند که دستی از غیب بیرون آمده و به یاری بشر شتافته
است. از کتاب آسمانی قرآن که بگذریم - که سالهاست از تحریف و خیانت سالم و مصون
مانده است - به همین انجیل و تورات تحریف شده توجه کنیم، طرفداران و معتقدان به
آنها - انجیل و تورات - با همان وضع تحریف شده آیاتش، با مراجعه به آنها یک آرامش
درونی در خود احساس می کنند، غرب پیشرفته نتوانسته با آن همه تبلیغات و جنجال و
هیاهو این احساس را از آنها کاملاً دور کند.
باید تأسف خورد و از اینکه پیروان اسلام بخواهند همان کارها و فعالیت های
اروپایی ها را تجربه کنند، در آن ینگه دنیا دختر رئیس بزرگ ملتی در پی مطالعات و
تحقیقات اسلامی می باشد؛ و در این طرف دنیا فرزندان اسلام می خواهند به گهواره ی
آلوده تمدن غرب بغلتند.
بی شک باید اذعان داشت، اسلام در تمام ابعاد خود در میان سایر مکاتب، کامل ترین
و سالم ترین و بافرهنگ ترین و غنی ترین مکتب است و برای نسل خود و پیروان خود و
فرزندان نوین خویش اندیشه کرده است و متضمن است که اگر پیروانش از همان آغاز طفولیت
و پیش از آن با راهنمایی های مکتب پیش بروند، بهترین و سالم ترین نسل و انسان ها را
تحویل جامعه خواهند داد. بزرگترین همت اسلام در عین بهره گیری از مواهب طبیعت و
دنیا تکامل بخشیدن به بعد روحی و معنوی اوست.
لازم به یادآوری است نوشتار حاضر در مقوله تربیت فقط تا هفت سالگی کودک را در بر
می گیرد و سعی شده از منابع اصلی یعنی آیات و روایات، که از زبان مستقیم وحی و
پیشوایان معصوم علیهم السلام است، مطالب بیان شود و کم تر به تفسیر و تبیین شخصی
پرداخته شود.
نوشتاری که پیش روست ابتدا به صورت سلسله مقالاتی در «مجله راه زندگی» ارائه و
به چاپ رسید، سپس به پیشنهاد مدیر محترم انتشارات میثم تمار قرار شد این مجموعه به
همان شیوه به صورت کتاب تدوین گردد تا مورد استفاده علاقه مندان قرار گیرد.
شایسته است از کلیه دوستانی که زمینه چاپ و نشر این کتاب را فراهم نمودند و
زحماتی را متحمل شده اند، تقدیر و تشکر نمایم.
سید مجتبی موسوی زنجانرودی
شهریور 1377
فصل اول
پیش از تولد
وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی البَرِّ وَ
البَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَیباتِ وَ فَصَّلْناهُمْ عَلی کثیرٍ مِمَّنْ
خَلَقْنا تَفْصیلاً؛(1)
ما بنی آدم را گرامی داشتیم و در دشت و دریا حرکتشان دادیم و از غذاهای پاک روزیشان دادیم و در میان مخلوقات خود به آنها برتری دادیم.
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الانْسَ إلاَّ لِیعْبُدُونِ؛(2)نیافریدم
جن و انس را، مگر اینکه پرستشم کنند.
همان طور که از آیات روشن قرآن کریم، این کتاب آسمانی معلوم است، هدف از خلقت
انسان مشخص می شود اضافه بر آیات دیگری که در کتاب مقدس اسلام در شرف و فضیلت و
ارزش انسان آمده است که جایگاه و وظایف او را در میان سایر مخلوقات نشان می دهد. در
این راستا - راستای پرستش - شریعت مقدس برنامه هایی را برای پیروان خود در آیات
مختلف و در احادیثی که از پیامبر اسلام و از پیشوایان معصوم وارد شده و به ما رسیده
ارائه داده است. برنامه هایی که از حین انعقاد نطفه ی انسان شروع می شود تا روزی که
به خانه ی ابدی و جاویدان منتقل می شود، را در بر می گیرد.
یک سلسله از آن برنامه ها شامل دوران کودکی و نوجوانی انسان می شود. یعنی برنامه
های تربیتی و فرهنگی.
اسلام برای اینکه پیروانش به سوی پرستش و تکمیل شدن در بعد روحی و جسمی حرکت
کنند و بتوانند از عهده ی مسئولیت و پرستش برآیند، از همان آغاز انعقاد نطفه ی کودک
در رحم مادر، توجه و عنایت داشته و دستوراتی را به پیروانش داده است. بی توجهی به
آن دستورات مساوی است با انحراف بشر از مسیر انسانیت و پرستش. انسان در مکتب مقدس
اسلام بیهوده و سرخود و یا تصادفی خلق نشده است، این مکتب برای بشر یک آفریدگار
قائل است و یک مبدأ و سرآغازی و یک معاد و سرانجامی.
از زمان حرکت از مبدأ و سرآغاز خلقت انسان تا پایان و انتقال به دنیای دیگر درس
های بسیار خوب و آموزش های بسیار عالی در نظر گرفته است.
مسئولیت تربیت دینی و مذهبی و جسمی انسان را در بعد فرهنگی و شکل گیری حیات
معنوی اسلام به عهده پدر و مادر گذاشته است. والدین در هر یک از مراحل شکل گیری نطفه، دوران کودکی و
طفولیت و دوران بلوغ فرزند وظایفی را بر عهده دارند.
دوران بلوغ یعنی دوران تکلیف و دوران مسئولیت پذیری، دورانی که خود فرزند باید
پاسخ گوی اعمال و رفتار خویش باشد. پس از آن والدین نسبت به او هیچ مسئولیت قانونی
و شرعی ندارند.(3)
با توجه به توضیحات فوق محورهای این نوشته شامل سه بحث اصلی می باشد: دوران
انعقاد نطفه، دوران تولد و کودکی و دوران نوجوانی تا بلوغ. البته به این قسمت آخر
اندکی اشاره شده است، ولی اساس بحث همان دوران کودکی است.
اسلام، ریشه های اساسی تربیت انسان را در این سه محور اصلی تبیین نموده است.
سعادت و شقاوت انسان در دوران های بعد، وابسته به این سه دوره است و سرنوشت او در
آینده ریشه در این سه اصل و محور دارد.
دوران انعقاد نطفه
پیش از پردختن به مسائل دوران انعقاد نطفه لازم است توجه خوانندگان را به مسائلی
که در شکل گیری فرزند اهمیت دارد و اسلام به اهمیت آنها اهتمام خاصی نشان داده است
جلب نمایم. برای فرزندخواهی رهنمودهای بسیار قابل توجهی از ناحیه دین مقدس اسلام به
پیروان خود داده شده است. از جمله آنها انتخاب شوهر و یا زن می باشد که انسان با چه
افرادی ازدواج کند و در نتیجه فرزندان خوب و صالح و سالمی داشته باشد.
ریشه در ریشه
ازدواج، راه وصلت یک مرد و زن از طریق حلال با یکدیگر است، یعنی از طریق دین و
از طریق قانون. از همین روست که هر قوم و ملتی برای خود راهی برای وصلت دارد و
ازدواج هر قومی و قبیله ای طبق قانون خودشان محترم است و در دین اسلام تنها از طریق
عقد صحیح شرعی وصلت امکان پذیر است، و قانون فقط آن را تأیید می کند و ازدواج هم با کسانی که اسلام وصلت با آنها را مشروع دانسته است
مفهوم و معنی دارد.
اضافه بر آنهایی که اسلام ازدواج با آنها را منع کرده - ازدواج با محارم -
ازدواج با عده ای را هم زشت و ناپسند شمرده است. علت و حکمت آن هم برای این است که
اولاد انسان در بُعد فرهنگی و معنوی دچار مشکلات نشوند، و همین طور خود زن و شوهر
در زندگانی مشترک مشکلی نداشته باشند.
انتخاب زن
انتخاب زن به عنوان همسر و شریک زندگی آینده، برای انسان از دشوارترین انتخاب
هاست و همین طور انتخاب شوهر. اما اسلام این مشکل را با توجه به چند مسئله بسیار
آسان نموده است، و این مسائل هم در مرد قابل توجه است و هم در زن که در جای خود به
آنها نیز اشاره خواهیم کرد.
آیین مقدس اسلام در آغاز به پیروان خود دستور داده است که با همکیشان خود وصلت کنند آن هم با همکیشان متدین، صالح و عفیف.
پیامبر اسلام (ص) می فرماید:
ینْکحُ الْمَرْأَةُ لِمالِها وَ جَمالِها وَ حَسَبِها وَ دینِها، فَعَلَیک
بِذاتِ الدّینِ تَربَتْ یداک؛(4)
زن را یا برای مالش می خواهند، یا
برای جمالش، یا برای حَسَبش و یا برای دینش، بهتر است با آنکه دین دارد، ازدواج
کنید.
امام صادق (ع) می فرماید:
طُوبی لِمَنْ کانَتْ أُمُّهُ عَفیفَةً؛(5)
خوشا به حال کسی که مادرش عفیفه باشد.
اینها دستوراتی است که در خصوص ازدواج با زن های شایسته وارد شده است و این قبیل
دستورات در منابع اسلامی ما فراوان به چشم می خورد. همان طور که متذکر شدیم اسلام، ازدواج کردن با یک عده از زن ها را منع کرده است.
مطالبی که در خصوص زن خوب بیان داشتیم از دیانت و عفت و خوش خلقی مقابل همین
صفات بی دینی، بی عفتی و بدخلقی است که از ازدواج با آنها نهی شده است و نیز پیامبر
اسلام و جانشینان معصوم او ازدواج با یک عده از زن ها را نکوهیده اند از جمله می
فرمایند:
إیاکمْ وَ تَزویجَ الْحَمْقاءِ فَإنَّ صُحْبَتَهَا بَلاءٌ وَ وَلَدَها ضِیاعٌ؛(6)
از ازدواج با زن های احمق بپرهیزید، چون مصاحبتشان مصیبت است و فرزندانشان ضایع.
امام باقر(ع): سؤال شد از حضرت که ازدواج با زن زیبا و مجنون چگونه است؟ حضرت
فرمود: نه، درست نیست.
«بپرهیزید از آمیزش با زن دیوانه».(7)
پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
أَیها النّاسُ، إیاکمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنْ، قیلَ: یا رسولَ الله، وَ ما
خضراءُ الدَّمَن؟ قالَ: أَلْمَرْأةُ الحَسْناءٍ فی مَنْبَتِ السُّوءٍ؛(8)
بپرهیزید از خضراء دمن، سؤال شد: خضراء دمن چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در چمن زار و
یا در گلستان بد، پرورش یافته باشد.
اینها مطالبی بود در خصوص زن و درباره ی انتخاب نوع شوهر نیز از جانب شریعت
اسلام رهنمودهایی شده است.
چون زن و شوهر هر دو در ساختار جسمی و روحی فرزند تأثیر دارند، لذا آیین اسلام
در مورد انتخاب همسر، حساسیت ظریف و فوق العاده ای را نشان داده است. همان خصوصیات
و ویژگی هایی را که درباره ی زن بیان داشته در خصوص مرد نیز عنایت نموده و یکی از
آنها که در مرد مد نظر است هم کفو بودن در مسائل و ابعاد گوناگون می باشد.
هم کفو بودن در دین، در اخلاق، در تحصیل و اصالت خانوادگی است و اهتمام اسلام در
این خصوص بیشتر به دیندار بودن می باشد، نمونه هایی از فرمایشات پیشوایان اسلام را
در اینجا ذکر می کنیم.
علی (ع) فرمود:
إِذا کرَمَ الرَّجُلُ کرُمَ مَغیبَهُ وَ مَحْضَرَهُ؛(9)
وقتی که مرد کریم و خوب بود ظاهر و باطنش نیز خوب و کریم خواهد بود.
پیامبر اسلام(ص) فرمود:
إذا جاءَکمْ مَنْ تَرضُونَ خُلْقَهُ وَ دینَهُ فَزَوَّجُوهُ...إلاّ تَفْعَلُوهُ
تَکنْ فِتْنَةٌ فی الأَرْضِ وَ فَسادٌ کبیرٌ؛(10)
اگر فردی برای خواستگاری آمد، دینش و اخلاقش مورد پسند بود او را رد نکنید و اگر
این کار را نکنید، زمین پر از فتنه و فساد بزرگ خواهد شد.
امام صادق(ع) فرمود:
مَنْ زَوَّجَ کریمَتَهُ مِنْ شارِبِ خَمْرٍ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَها؛(11)
هرکس عزیز خود را به ازدواج مرد شرابخوار درآورد، قطع رحم کرده است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود:
شارِبُ الْخَمْرِ لایزَوَّجُ إذا خَطَبَ؛(12)
اگر شرابخواری به خواستگاری آمد، به او دختر ندهید.
اینها نمونه هایی بود از سخنان و رهنمودهای پیشوایان معصوم اسلام و علت اینکه در
این قسمت مطالب مورد نظر، انتخاب و آورده شد برای آن است که ارتباط تنگاتنگی در شکل
گیری فیزیکی و روحی کودک دارد و دانشمندان معاصر به این مسائل توجه خاصی نشان داده
اند و اثرات ژنتیکی آنها را در جنین بیان داشته اند.
در شریعت مقدس اسلام، بیشتر تکیه بر اصالت خانوادگی طرفین می باشد، حسن خلق، خوی
خوش و نجابت طرفین بیشتر مورد نظر است تا مسائل دیگر.
امام علی (ع) فرمود:
حُسْنُ الاَخْلاقِ بُرهانُ کرَمِ الاَعْراقِ؛(13)
حسن اخلاق دلیل است بر کرامت ریشه ها و عِرق ها.
انسان اگر به رهنمودهای دین توجه کند، در آینده خود را سرزنش و ملامت نخواهد
کرد. راه هایی که بشر غیر از طریق اسلام انتخاب کند، راه های شیطانی و ندامتباری
خواهد بود. آن وقت است که شیطان نیز از او گریزان می شود. قرآن با بیان زیبا و
شیوای خود از زبان شیطان درباره ی کسانی که از او پیروی کرده اند و در نهایت بیدار
گشته و خود را ملامت کنند و گناه را به گردن شیطان می گذارند، می گوید:
وَ قالَ الشَّیطانُ لَمَّا قُضِی الاَمْرُ إِنَّ اللهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ
الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَاَخْلَفْتُکمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ
إِلاَّ أًنْ دَعُوتُکمْ فَاَسْتَجِبْتُمْ لی فَلاتَلوُمُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ
ما أنَا بِمُصِرِخِکمْ وَ ما أنْتُمْ بِمُصْرِخی إنّی کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ
مِنْ قَبْلُ إنَّ الظّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ؛(14)
شیطان گفت: - به هنگامی که کار از کار گذشت - خداوند به شما به حق وعده داد و من
نیز به شما وعده دادم، سپس از وعده ام سرپیچی کردم و مرا به شما تسلطی نبود، جز
اینکه شما را خواندم و شما نیز اجابت کردید، پس مرا سرزنش نکنید و خود را ملامت
نمایید... .
از همان آغاز، اسلام انسان را راهنمایی می کند که خشت اول درست گذاشته شود.
خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج.
غرض از ازدواج و وصلت زن و مرد، تنها خاموش کردن غریزه و آتش شهوت نیست، بلکه به
دنبالش زندگی مشترک و تولید مثل نیز می باشد. فردی که با اهداف عالی و هدفدار فوق
ازدواج می کند و قدم بر حیات معقول می گذارد ، ناگزیر است که به پیام های سازنده ی
مذهب توجه بکند. از همان آغاز زندگی مشترک طبق فرامین عالی آسمانی، زندگی خود را
پایه گذاری کند و با هوی و هوس وارد این عرصه نشود، چون این میدان محل بازی نیست،
این عرصه، گاو نر می خواهد و مرد کهن و نه انسان محتال و نیرنگ باز و بوالهوس.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این ره که تو می روی به ترکستان است.
انسان امروز که بیرون از دین فکر می کند و به مذهب توجه ندارد در غفلتی بسیار گران و زیان بار قرار گرفته است، انسان امروز،
منهای مذهب مداران و دین پرستان در مهلکه ی عجیب خودپرستی و نفس پرستی به دام
افتاده است. مهار حیات معقول و عنان فطرت از دستش گسیخته و رها شده است. او به
سرنوشت و آینده ی فرزندان خود اندیشه نمی کند، اندیشه ی او فقط اشباع کردن شکم و
مهیا کردن زمینه ی رفاه و تا حدودی تحصیل آن است و معیشت او تنها در مادیات خلاصه
شده است. به نیازهای روحی و فکری و معنوی متعالی فرزندان توجهی نمی کند. غرب،
امروزه نمونه ی تکامل یافته ی انسان مادی می باشد که از دست فرزندان خود به ستوه
آمده است.
ریشه های عمیق این فلاکت و بدبختی در باتلاق سُست و عفن مادیان قرار گرفته است،
پس در راستای پیشرفت و تکامل معنوی از چنین انسانی چه توقعی غیر از درندگی و وحشی
گری و فسادانگیزی می توان داشت.
آنهایی که در طول سالیان دراز، سالیانی که عمر طولانی از اسلام گذشته است و به
پیام های آن توجه داشته اند و دستورات آن را سرلوحه ی زندگی خود قرار داده اند و
حیات بلندآوازه و تکامل یافته آنها در لابه لای تاریخ و سیره ها نهفته است. الگوهای
عالی بشری و اسلامی که در متن مذهب اسلامی پرورش یافته اند و در میان میلیون ها
انسان چون ستاره های آسمان درخشیدند و خود را به ساحل نجات رساندند و مرتبه علمی و
عملی و کمال معنوی آنها در هیچ توصیفی نمی گنجد. همه به خاطر این بوده که ریشه در
بیشه ی مذهب داشته اند.
فصل دوم
دستورهای مقدماتی انعقاد نسل
پس از عنایت و توجه به مباحث پیشین در انتخاب نوع همسر، دین مقدس اسلام توجه
پیروان خود را به مسائلی که ریشه در شکل گیری و ساختار جسمی و روحی فرزند دارد، جلب
می کند. این مسائل در سرنوشت و آینده فرزند نقش بسیار حیاتی دارد و آنها یک سلسله
دستورها و رهنمودهای اخلاقی و در عین حال پراهمیت و تحت عنوان مراقبت های ویژه می
باشند که در آستانه ی تولید مثل و آمیزش باید به آنها توجه کامل داشت.
جا دارد امروزه علما و دانشمندان ژنتیک بیشتر روی این برنامه ها تحقیق و تفحص
کرده آنها را مورد بررسی دقیق قرار دهند و به اعمال این دستورهای آسمانی پی ببرند و
اثرات و نتایج خوب و بد آنها را مانند آنچه که در رابطه با تأثیر زیانبار سیگار و
مواد مخدر و مشروبات الکلی و تأثیر تغذیه خوب بیان داشته اند، به جامعه ارائه دهند.
تغذیه از طریق پاک و حلال
اسلام اضافه بر آنچه که دانشمندان تغذیه آن را رد و یا قبول می کنند عنایت و
توجه دارد به یک سلسله مسائل تغذیه ای که تأثیر نیک و یا بد دارند و در خلق و خوی
فرزند در دوران شکل گیری جنین مؤثراند و سرنوشت او را در آینده رقم می زنند.
گمان نمی رود که این تأثیرها و نتایج در آزمایشگاه علوم ظاهری شناخته شود. طبق
فرمایش پیامبر اسلام(ص) شقاوت و سعادت انسان بستگی به رَحِم مادر و دوران جنینی
کودک دارد. در این دوران پدر و مادر باید به این مراقبت ها اهمیت بیشتری بدهند.
یکی از آن مسائل، تغذیه پدر و مادر از غذاهای پاک و حلال است. لقمه ناپاک و
حرام، در گوشت و خون والدین نفوذ کرده و از طریق آمیزش به جنین انتقال یافته و یک
موجود مبتلا به ویروس و یک جنین مبتلا به امراض و ناپاکی شکل می گیرد که پالایش و
تهذیب و تزکیه او پس از تولد بسیار مشکل است. ناگفته نماند پدر نقش اول را ایفا می
کند. پدر هرچه پرهیزگارتر، فرزند شایسته تر، سالم تر، صالح تر، و مطمئن تر و بهتر و
در مرحله ی دوم این مادر است که باید مراقبت های ویژه از جنین داشته باشد.
یک مدرک قابل توجه
در تاریخ زندگانی پیامبر اسلام(ص) آمده است که پس از آنکه آن حضرت با خدیجه(س)
ازدواج کردند، پیش از انعقاد نطفه ی حضرت زهرا(س) از جانب خداوند به پیامبر(ص)
دستور داده شد که چهل شبانه روز باید دور از خدیجه باشد. در این مدت شب ها به عبادت
پرداخته و روزها در روزه باشد. در شب چهلم با خرما و انگور بهشتی و به نقلی با سیب
بهشتی افطار کرد و به نزد خدیجه رفت و نور فاطمه به رَحِم خدیجه منتقل شد.(15)
فاطمه کیست و چگونه زنی است و حاصل آن گونه وصلت چه شد؟ و چگونه فرزندی برای پدر
و مادرش و چگونه مادری برای امامان شد؟ علاقه مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می
توانند به کتاب هایی که در زمینه ی زندگانی پیشوایان و ائمه اطهار(علیهم السلام)
تدوین یافته، مراجعه کنند.
البته در این خصوص مدارک و شواهد حدیثی و تاریخی فراوان است که در اینجا به
عنوان الگو و نمونه به یک جریان تاریخی از زندگانی پیشوای عالی بشریت اشاره شد، که
خود فرمود: من الگوی بسیار عالی برای شما هستم.
ریزه کاری ها و حساسیت های قابل توجهی که اسلام در این باره دارد در حیات بشر و
سرنوشت او بسیار مؤثر است و در هیچ مکتب و مسلکی دیده نشده است. چرا که او از یک
مکان بسیار مقدس آمده و برگشت او هم باید به همان جا به قداست و پاکی و تنزه باشد.
زمین شوره سنبل بر نیارد
در او تخم عمل ضایع مگردان
«سعدی»
پیامبر اسلام(ص) فرمود:
أَلشَّقی مَنْ شَقِی فی بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعیدُ مَنْ سَعِدَ فی بَطْنِ
أُمِّهِ؛(16)
انسانِ بدبخت، در شکمِ مادرش بدبخت است و انسانِ خوشبخت، در شکمِ مادرش خوشبخت است.
با توجه به مباحث ذکر شده، مراقبت در دوران انعقاد نطفه و در دوران بارداری برای
والدین حائز اهمیت است.
فصل سوم
پس از تولد
فرزندخواهی در فطرت بشر نهفته است. لذا پس از وصلت یک زن و مرد توسط دستان
پرقدرت آفریدگار، این موجود دوست داشتنی ریشه ی ایجاد و خلقتش در اعماق جان و روح
مادر به بار می نشیند، و پس از سپری شدن دوران جنینی، کودک از عالم رَحِم به عالم
بزرگتر یعنی دنیای پهناور و محل زندگی آنها قدم می گذارد و امید و ادامه ی زندگی
بیشتر می شود و حلاوت حیات در کام آنها افزون می گردد.
اما او نوپاست، احتیاج به غذا که عبارت از شیر گوارای مادر است، دارد و همین طور
احتیاج به مراقبت.
کودک علاوه بر آنکه یک نعمت و رحمت است وجودش علت و حکمت نیز هست، بالاتر از آن
امانت الهی است در دستان پدر و مادر، آنها در قبال او مسئولیت دارند، همان طور که
ذکر شد در دوران انعقاد نطفه و بارداری مراقبت بیشتری دارد. مراقبت غذایی، مراقبت
روحی، عمده وظایف پدر و مادر در این دوران می باشد.
اسلام دستور داده است که مادران از زمان تولد کودک، به مدت دو سال تمام - آن هم
از شیر خود - او را شیر دهند.(17)
سرپیچی و تخطّی از این امر، فوق العاده به ضرر کودک تمام می شود. هم چنین همراه
بودن مادر در این مدت با کودک الزامی است، به غیر از زمانی که کودک در خواب است،
خوب است مادر همیشه فرزند را در کنار خود داشته باشد.
پس از سپری شدن دوران کودکی - یعنی دو سال شیرخوارگی - تربیت ها و مراقبت های
ویژه ای را می طلبد. پدر و مادر در زمانی که کودک به هوشیاری لازم رسیده است، باید
در اعمال و رفتار خود در محیط خانه و در کنار کودک محتاط و جانبدار باشند. حرکات و
سکنات و رفتار توأم با حیا و حجب و عفاف، داشته باشند. البته مطالب بسیار ظریفی در
اینجا هست که در کتب اخلاقی و فقهی شیعه به آنها اشاره شده است. علاقه مندان می
توانند به کتاب های مربوطه، مخصوصاً کتاب شهید پاک نژاد(18)
مراجعه کنند.
در اینجا فقط به اهمیت تربیت کودک اشاره می کنیم و از منابع اسلامی استمداد می
جوییم.
پیشتر بیان شد که فرزند در دستان والدین امانت الهی می باشد. پس ضرورت ایجاب می
کند که از آن امانت به نحو احسن و طبق راهنمایی های مذهب، حراست و نگهداری نموده و
او را صحیح و سالم به صاحب اصلی یعنی خداوند تحویل دهد. خوب تربیت کردن آنها در
پیشگاه خداوند پاداش خوب دارد و بد تربیت کردن آنها پاداش بد.
اینک به بعضی از ارشادهای بزرگان اسلام اشاره می کنیم:
پیامبر اسلام(ص) فرمود:
أَلْزِمُوا أَوْلادَکمْ وَ أَحسِنُوا آدابَهُمْ، فَإِنَّ أَوْلادَکمْ هَدِیةٌ
إِلَیکمْ؛(19)
مراقب کودکان خود باشید و آنها را خوب تربیت کنید، چون آنها هدیه ای هستند از جانب
خداوند برای شما.
امام علی(ع) فرمود:
وَ إِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کالاَرْضِ الْخالِیةِ ما اُلْقِی فیها مِنْ شِیءٍ
قَبِلَتْهُ؛(20)
پسرم! قلب فرزند نورس مانند زمین خالی است، خالی از بذر و گیاه، هر تخمی که در آن
بیفشانی، همان می روید.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
اکرِموا أَوْلادَکمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُمْ یغْفِرْ لَکمْ؛(21)فرزندان
خود را عزیز بدارید و آنها را خوب تربیت کنید.
امام صادق(ع) فرمود:
إِنَّ اللهَ عَزَّوّجَلَّ لَیرْحَمُ الْرَّجُلَ لِشَّدَةِ
حُبِّهِ لِوَلَدِهِ؛(22)خداوند
به مردی که به فرزندش و کودکش محبت کند، رحم می کند.
امام سجاد(ع) فرمود:
وَ إِنَّک مَسْئُولٌ عَمّا وَلَّیتَهُ بِهِ مِنْ حُسنِ الادَبِ وَ الْدّلالَةِ
عَلی رَبِّهِ؛(23)تو
در
مقابل کسی که ولایت او را به عهده گرفته ای، مسئول هستی، اینکه او را خوب تربیت
کنی و به سوی خدایش راهنمایی کنی.
امام صادق(ع) فرمود:
قالَ لُقْمانُ یا بُنَی إِنْ تَأَدَّبْتَ صَغیراً إِنْتَفَعْتَ بِهِ کبیراً وَ
مَنْ عَنی بِالادَبِ إِهْتَمَّ بِهِ وَ مَنْ إِهْتَمَّ بِهِ تَکلَّفَ عِلْمَهُ وَ
مَنْ تَکلَّفَ عِلْمَهُ إشْتَدَّ لَهُ طَلَبَهُ وَ مَنْ إشْتَدَّ لَهُ طَلَبُهُ
أَدْرَک بِهِ مَنْفَعَتْهُ؛(24)لقمان
به فرزندش فرمود: فرزند! اگر کودکی را تربیت کردی در بزرگی از آن بهره خواهی برد و
کسی که به تربیت کودک توجه کند به او کمک کرده است، و کسی که به او کمک کند
علم و دانش او را عهده دار شده است و کسی که علم او را به عهده گرفته، تلاش و
کوشش او را افزون نموده سود آن را به وسیله ی آن درک کرده است.
امام سجاد(ع) فرمود:
فَأَعْمَلْ فی أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَینِ بُحُسْنِ اَثَرِهِ عَلَیهِ فی
عاجِلِ الدُّنْیا؛(25)در
امر کودک مانند کسی عمل کن که کار خود را برای بهتر کردن و باارزش جلوه دادن تزیین
می کند.