سلوك علوى
(راهبردهاى امام على (ع ) در تربيت فرزندان )

سيد حسين اسحاقى

- ۷ -


توصيه هاى تربيتى و كاربردى امام على (عليه السلام )  
امام على (عليه السلام ) در نامه سى و يكم نهج البلاغه ، الگوى تربيت و خط مشى پرورش يافته انسان را ترسيم كرده اند تا اوليا، مربيان و نسل جوان در طول تاريخ از آن الهام گرفته و براساس آن زندگى خود را پايه گذارى كنند. به عنوان حسن ختام فرازهايى از اين نامه نورانى را انتخاب و تقديم مى كنيم تا در مسير رشد، تعالى و كمال ، سرمايه سعادتمان باشد و آموزه هاى آن را در كلاس زندگى به كار بنديم .
1. فرزندم ! تو را به پاسدارى از مرزهاى الهى و خدمت و اطاعت او، سفارش مى كنم و بدان كه نيرو و دستاويزى بالاتر و برتر از دستاويز الهى نيست . در همه حال به آستان مقدسش پناهنده شوكه پناهگاهى امن است .
2. دلت را با روح اندرز، زندگى بخش و انگيزه هاى ناروا و هوا و هوس را از سرزمين وجودت با نيروى زهد و تقوا بيرون كن و بدان كه اقامتگاه اصلى و دايمى ات آخرت است ، پس هرگز آخرتت را به دنيا مفروش .
3. از آنچه نمى دانى و تكليف ندارى ، سخن مگوى و در راهى كه در آن بيم گمراهى است وارد مشو!زيرا باز ايستادن به گاه سرگشتگى بهتر از راندن بر مركب خطرها است .
4. مردم را به نيكى فراخوان و با زشتى ها و بدى ها با دست و زبان ستيزه كن !در راه خدا و احياى ارزش هاى الهى به پا خيز و در اين راه از ملامت هيچ سرزنشگرى مهراس .
5. جان خويش را به زيور صبر بياراى و بدان كه تحمل صبر، در راه حق ، بسيار دلنشين و زيبا است .
6. بدان كه دل نوجوان ، مانند زمينى آماده ، پذيراى هر بذرى است ، پس ‍ بكوش تا بذر عشق و ايمان در آن بكارى و گرنه سرزمين وجودش ، در محاصره نااهلان قرار مى گيرد.
7. كردار و رفتار پيشينيان را به دقت زير نظر گير و در سرگذشت آنان تاءمل كن با اين كار زندگى ات تا امتداد تاريخ ادامه مى يابد. امور دنيا و زيست بر محور تكرار تاريخ است ، پس گذشته را چراغ راه آينده قرار بده .
8. دست توسل و نيازت را به آستان بى نياز برآور و از هر گمانى كه تو را به شبهه در اندازد و يا به دست گمراهى ات سپارد، واگذار و با تاريكى و كژى دمساز مشو!
9. هيچ گاه بر خود غره مشو و همواره به آفريدگار روزى بخش روى آور و بر دامنش چنگ بزن و بندگى و خاكسارى ت را به اثبات برسان ؛ زيرا مادر درياى عظمت حضرت حق ، پر كاهى بيش نيستيم .
10. اگر در تفكر دينى ، به مشكلى برخوردى ، بدان كه تو به آن دست نيافته اى نه اين كه راهى براى دست يابى به آن وجود ندارد.
11. آنان كه به زندگى دنيوى واقع بينانه نگريستند و از ظواهر فريباى آن گذشتند، چون مسافرانى هستند كه از سرزمين سخت و قحطى زده ، آهنگ سفر به سرزمينى پرمنفعت و حاصل خيز كرده و رهسپار منطقه اى پر آب و گياه گرديدند.
12. فرزندم !در روابط اجتماعى و حقوق متقابل ، خويشتن خويش را معيار سنجش قرار ده و باديگران چنان باش كه انتظار دارى با تو باشند و هر آنچه براى خود مى پسندى ، براى ديگران نيز بپسند نيكى كن همان گونه كه دوست دارى به تو نيكى كنند!
13. از دست رنجت به ديگران ببخش و گنجور و مالدار ديگران مباش . بدان كه راهى دراز در پيش روى دارى و از دو چيز بى نياز نيستى : نخست جستجوى بهترين و نزديك ترين راه و ديگر ره توشه اى سبك سار كه زمين گيرت نسازد.
14. برگ عيشى از پيش فرست تا بهترين اقامتگاه را برايت مهيا كند. اين پيشرو همان خشنودى الهى است كه اگر در اين دنيا فراهم نسازى ، ديگر مجال و فرصتى نخواهد بود، پس پيشاپيش توشه خود برگير و بار خود ببند و قبل از سفر، همسفرت را پيدا كن و پيش از تهيه خانه ، همسايه ات را بشناس !
15. خداوند دل بركندن از گناه را عمل نيك شمرد و به گناه حساب ، گناهت را يك و عمل نيكت را ده
نوشته است . هرگاه از سوز دل فرياد كنى ، بى هيچ كاستى مى شنود و درهاى رحمتش به سوى همگان باز است . پس به هوش باش و بترس از اين كه مرگ در حال گناه و زشتى در رسد و تو خود فريبانه ، وعده توبه را زمزمه كنى .
16. ديده بگشا و بپرهيز كه مثل دنيا پرستان ، بر سر تصاحب مال فريفته شوى و به فكر پستى بيفتى !دنيا پرستان جز هياهو و جراحت به روح لطيفت طرفى نمى بندند. آنان در برهوت آشفتگى سرگشته اند و پرخورى و شهوت پرستى ، آن ها را از فرداى حساب غافل ساخته است .
17. بدان كه هرگز بر قله بلند، آرزوهايت دست نخواهى يافت و از اجل محتوم گريزى نيست . پس هيچ گاه خود را به آب و آتش مزن و در كار و زندگى ، لطف و مدارا را پيشه ساز!از تكيه بر آرزوها بپرهيز كه دستمايه احمقان است !
18. شخصيت خود را از هر پستى و پليدى پاس دار؛ چه بهاى شخصيت مال و مقام نيست . بنده ديگران مباش كه خدا آزاده ات آفريده است .
19. تنها ولى نعمتت خدا است ، پس درگرفتن نعمت ، ميانجى مطلب ، كه در هرحال ، بهره ات را در يافت خواهى كرد و از هجوم لشكرله از بترس كه تو را به سختى بر زمين مى كوبد.
20. نگهدارى آنچه در اختيار دارى ، محبوب تر است از خواهش آنچه در دست ديگران مى بينى . پس به آنچه دارى قانع باش !آنچه دفتر تقدير بر تو رقم زده است ، به زودى دريافت خواهى كرد.
21. فرزندم !بدان هر كه پرگويد، بيهوده گويد و آن كس كه به تفكر نشيند، صاحب بصيرت و بينش خواهد شد.
22. همواره با خوبان و خيرانديشان هم نشين شو تا از آنان شوى و از بدان و بدكاران بپرهيز تا از شمار آنان نباشى .
23. فوران خشمت را به يك باره فرو بر كه شيرين تر و نيكفرجام تر از آن نيافتم .
24. به هنگام سخت گيرى دوستان ، مدارا كن و پذيراى پوزششان باش ؛ اما در همه جا چنين مباش و در برابر نااهلان كرنش مكن .
25. اگر خواستى با برادرت قطع رابطه كنى ، راهى براى آشتى بگذار تا اگر روزى خواست از آن راه بازگردد، امكان بازگشت باشد.
26. بردشمنت جوانمردى و كرامت كن ، كه شيرين ترين پيروزى است .
27. با كسى كه درشتى مى كند نرمخويى كن ، باشد كه از سركشى فرود آيد و آرام شود.
28. بدان كه پاداش كسى كه تو را شاد مى كند، آن نيست كه ناشادش كنى .
29. زنانتان را در صدف حجاب بپوشانيد تا از چشم زخم بوالهوسان در امان باشند، پرسه زدن زن در كوچه و بازار، بسان فراخوانى نااهلان به حريم امن زندگى است .
30. دودمان خويش را بزرگ دار كه آنان بال پرواز، دژ پناه بخش و دست كام بخش تو هستند.
دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم واز او خواستارم كه بهترين سرنوشت را براى امروز و فردا و دنيا و آخرتت رقم زند. (360)
سخن آخر  
از آنچه گذشت ، دريافتيم كه امام على (عليه السلام ) يك نظام جامع تربيتى ارائه كرده است ؛ زيرا در ديدگاه تربيتى على (عليه السلام ) هم از اهميت و ضرورت تربيت و هم از ويژگى ها، اهداف و اصول سخن به ميان آمده و هم از شيوه هاى مؤثر در به كارگيرى اصول و مبانى تربيت كه در مجموع حكايت از جامعيت نظام تربيتى آن حضرت دارد. از منظر ايشان ، خانواده نقش كليدى و اساسى در تربيت دارد و اين بدان دليل است كه اولا، در تاءثير عامل وراثتى و ديگر عوامل محيطى نقش اساسى دارد. ثانيا، تا پيش از بلوغ ، در مجموع بيشترين بخش عمر فرزندان در كانون خانواده و تحت نظارت آنان سپرى مى شود و ثالثا، نقش الگويى والدين ، به ويژه در تربيت اخلاقى ، بسيار چشمگير است . از طرفى ، خانواده خود از عوامل تاءثير گذار محيطى در تربيت فرزندان است كه مى تواند از راه ارتباطات اجتماعى ، زمينه دوست يابى شايسته را براى فرزندان فراهم آورد.
هم چنين نقش پدر در زمينه سازى عوامل محيطى برجسته تر از ديگر اعضاى خانواده است . پس از خانواده ، گروه دوستان و هم سالان ، بيش از ديگر عوامل مورد توجه حضرت قرار گرفته است ؛ چون تاءثيرهاى مستقيم دوستان بر همديگر، انكارناپذير است . علاوه بر گروه هم سالان ، نقش ‍ همسايگان ، انجمن ها، احزاب و علما نيز از ديدگاه امام على (عليه السلام ) حائز اهميت است . در ديدگاه تربيتى حضرت ، به نكاتى برمى خوريم كه نشان از پيش تازى ايشان در طرح نظرياتى است كه در دنياى امروز صاحب نظران تعليم و تربيت به خصوص متفكران غربى داعيه ابتكار دارند؛ مثلا بحث تاءثير وراثت و محيط و مراحل تربيت و رشد كودك و شخصيت شناسى به نحو شايسته اى مورد توجه حضرت قرار گرفته است كه امروزه تحت عنوان روان شناسى رشد و شخصيت از آن ياد مى شود. بعدها نيز اين سيره تربيتى توسط فرزندان معصوم آن حضرت پى جويى شد. در اين زمينه واپسين كلام را فرمايش امام سجاد (عليه السلام ) قرار مى دهيم كه در دامان پدر، مادر و نياكانى والا پرورش يافت . ايشان مى فرمايند:
و اءما ولدك فتعلم اءنه منك و مضاف اليك فى عاجل الدنيا بخيره و شره ، واءنك مسؤ ول عما و ليته من حسن الاءدب ، والدلاه على ربه عزوجل ، و المعونه له على طاعته ، فاعمل فى اءمره عمل من يعلم اءنه مثاب على الاحسان اليه ، معاقب على الاساءه اليه ؛ (361)
اما حق فرزندت اين است كه بدانى او را از تو و در زندگى دنيا خير و شر او وابسته به تو است و تو در سرپرستى او مسئول حسن تربيت و راهنمايى اش به سوى خداى عزوجل و كمك او بر طاعت وفرمان بردارى خدا هستى ، پس در مورد او چنان عمل كن كه خود را در مقابل نيكى به او ماءجور و در مقابل بدى به او معذب و معاقب بدانى .
بر اساس دو طرفه بودن حق و وظيفه ، هم چنان كه پدر، برگردن فرزند حقوقى دارد، فرزند نيز بر عهده پدر حقوقى دارد. خداى بزرگ اگر براى فرزندان در قبال والدين مسئوليتى قرار داده است ، پدر و مادر را نيز بدون تعهد نگذاشته است .غنچه نوشكفته اى به نام كودك و به عنوان نعمتى شيرين در اختيار والدين گذاشته شده كه نياز به محبت ، هدايت و تعليم و تربيت دارد. آنان كه در مقابل حوادث و بلاها، جسم فرزند خود را محافظت كرده و در تاءمين خوراك ، پوشاك و آسايش جسمى ميوه هاى دل خويش ‍ كوشش فراوان مى كنند، نبايد از روح ، روان ، قلب و انديشه او غفلت كنند. فراهم كردن امكانات تربيتى و آموزشى ، مجهز ساختن فرزند به آگاهى هاى لازم براى ورود به صحنه اجتماع از وظايف حتمى والدين است ؛ زيرا مرگ معنوى و اخلاقى به مراتب از نابودى جسمى زيان بخش تر است . در راه پرورش سازنده ، محبت ، اكسيرى است كه داروى هر دردى است . مولوى درباره نقش حساس محبت ، اين چنين سروده است :
از محبت خارها گل مى شود  
از محبت تلخ ‌ها شيرين شود
وز محبت مس ها زرين شود
از محبت دردها صافى شود
وز محبت دردها شافى شود
از محبت خارها گل مى شود
وز محبت سركه ها مل مى شود
از محبت نار نورى مى شود
وز محبت ديو حورى مى شود
از محبت سنگ روغن مى شود
بى محبت موم آهن مى شود
از محبت حزن شادى مى شود
وز محبت غول هادى مى شود
از محبت نيش نوشى مى شود
وز محبت شير موشى مى شود
از محبت مرده زنده مى شود
وز محبت شاه بنده مى شود
اين محبت هم نتيجه دانش است
كى گزافه بر چنين تختى نشست
خدايا!ما را در تربيت فرزندانمان يارى فرما.
آمين يارب العالمين
منابع و مآخذ 
1. آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، رضا فرهاديان ، انتشارات رئوف .
2. اخلاق و تربيت اسلامى ، محمد حسن آموزگار، ج 1، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران ، چاپ سوم ، پاييز 1375 ش .
3. اسلام و تعليم و تربيت ، ابراهيم امينى ، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران ، چاپ دوم ، تابستان 1373 ش .
4. اصول و روش هاى تربيت در اسلام ، دكتر سيد احمد احمدى ، بخش ‍ فرهنگى دفتر مركزى جهاد دانشگاهى ، چاپ دوم ، 1368 ش .
5. با فرزند خود چگونه رفتار كنيم ، دكتر محمدرضا شرفى ، انتشارات جهاد دانشگاهى دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، زمستان 1371 ش .
6. بحار الاءنوار الجامعه لعلوم الاءئمه الاطهار، محمدباقر مجلسى (ت 1110 ق ) الطبعه الثانيه ، داراحياء التراث العربى ، بيروت ، 1403 ق .
7. تحف العقول ، ابن شعبه الحرانى ، تصحيح على اكبر الغفارى ، مؤسسه النشر اسلامى .
8. تحف العقول عن آل الرسول ، ابومحمد الحسن بن على بن الحسين بن شعبه الحرانى ، مكتبه بصيرتى ، قم 1394 ق .
9. تربيت و مقاوم سازى نسل ، على قائمى ، انتشارات تربيت ، چاپ اول .
10. ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجاد (عليه السلام )، محمد سپهرى ، مؤسسه انتشارات دارالعلم ، چاپ اول ، 1370 ش .
11. تعليم و تربيت در اسلام ، مرتضى مطهرى ، چاپ بيستم ، انتشارات صدرا، 1371 ش .
12. تفسير المنسوب الى الامام ابى محمد الحسن بن على العسكرى ، الطبعه الاولى ، تحقيق و نشر مدرسه الامام المهدى ، قم 1409ق .
13. تفسير سوره حمد، امام روح الله خمينى ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
14. التوحيد، ابى جعفر محمدبن على بن الحسين بن بابويه قمى ، تحقيق سيد هاشم الحسينى الطهرانى ، مؤسسه النشر الاسلامى .
15. جامع السعادات ، محمد مهدى بن ابى ذر النراقى ، تحقيق السيد محمد كلانتر، الطبعه الثانيه ، منشورات جامعه النجف الدينيه ، 1383 ق .
16. چهل حديث ، امام روح الله خمينى ، چاپ ششم ، مؤسسه تنظيم ونشر آثار امام خمينى ، 1374 ش .
17. الحياه ، محمدرضا حكيمى ، محمد حكيمى ، على حكيمى ، ترجمه احمد آرام ، چاپ اول ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1377 ش .
18. درونى كردن ارزش هاى اسلامى در دانش آموزان ، دكتر عين الله خادمى ، اداره كل آموزش و پرورش ، تابستان 1379.
19. سفينه البحار و مدينه الحكم و الآثار، عباس بن محمدرضا القمى ، مؤسسه انتشارات فراهانى .
20. شرح غرر الحكم و دررالكلم ، جمال الدين محمد خوانسارى ، با مقدمه و تصحيح و تعليق ميرجلال الدين حسينى ارموى ، چاپ سوم ، دانشگاه تهران ، 1360 ش .
21. شرح نهج البلاغه ، عزالدين عبدالحميد بن هبه الله ابن ابى الحديد المعتزلى ، به تحقيق محمدابولفضل ابراهيم ، الطبعه الاولى ، دار احياء الكتب العربيه ، مصر،1378 ق .
22. شرح نهج البلاغه ، كمال الدين ميثم بن على بن ميثم البحرانى ، دفتر تبليغات اسلامى قم ، 1362 ش .
23. الشفاء بتعريف حقوق المصطفى ، ابوالفضل عياض بن موسى بن عياض ، تحقيق على محمد البجاوى ، دارالكتب العربى ، بيروت .
24. غرر الحكم و دررالكلم ، عبدالواحد التميمى الآمدى ، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات ، بيروت ، 1407 ق .
25. فرزندم چنين باش ، سيد جمال دين پرور، بنياد نهج البلاغه ، چاپ پنجم ، 1379 ش .
26. فرهنگ فارسى ، محمد معين ، چاپ چهارم ، انتشارات امير كبير، 1360 ش .
27. فرهنگ كوثر، آستانه مقدسه حضرت معصومه عليهاالسلام ، مقالات امام على (عليه السلام ) و تربيت فرزند، على همت بنارى ، شماره هاى 34 تا 37، سال 1378.
28. الكاشف ، سيد جواد مصطفوى ، دارالكتب الاسلاميه .
29. الكافى ، ابو جعفر محمد بن يعقوب الكلينى ، صححه و علق عليه على اكبر الغفارى ، دارالكتب الاسلاميه ، تهران ، 1388 ق .
30. لسان العرب ، جمال الدين محمد بن مكرم ابن منظور، علق عليه و وضع فهارسه على شيرى ، الطبعه الاولى ، التراث العربى ، بيروت ، 1408 ق .
31. لغتنامه دهخدا، على اكبر دهخدا، چاپ اول ، سازمان لغتنامه دهخدا، 1352 ش .
32. ماه مهر پرور، استاد مصطفى دلشاد، خانه انديشه جوان ، تهران ، چاپ دوم ، پاييز 1378 ش .
33. مسايل نوجوانان و جوانان ، محمد خدايارى فرد، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران ، چاپ پنجم ، بهار 1377 ش .
34. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، حسين بن محمد تقى النورى الطبرسى ، الطبعه الثانيه ، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث ، بيروت ، 1408 ق .
35. المحجه البيضاء فى تهذيب الاحياء، ملامحسن فيض الكاشانى ، صححه و علق عليه ، على اكبر الغفارى ، الطبعه الثانى ، دفتر انتشارات اسلامى .
36. مطالب السؤ ول فى مناقب آل الرسول ، كمال الدين ابو معالم محمد بن طلحه النصيبى الشافعى ، طبح حجرى ، تهران ، 1287 ش .
37. مطلوب كل طالب (من كلام على ابن ابى طالب عليه السلام )، رشيد الدين وطواط، تصحيح و تعليق دكتر محمود عابدى ، بنياد نهج البلاغه ، 1374 ش .
38. معجم مقاييس اللغه ، ابوالحسين احمد بن فارس ، بتحقيق و ضبط عبدالسلام محمد هارون ، الطلبه الثانيه ، شركه مكتبه و مطبعه الحلبى ، مصر، 1389 ق .
39. من لايحضره الفقيه ، ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه قمى (الصدوق )، صححه و علق عليه على اكبر الغفارى ، منشورات جامعه مدرسين قم .
40. ميزان الحكمه ، محمدى رى شهرى ، دفتر تبليغات اسلامى ، قم ، 1362 ش .
41. الميزان فى تفسير القرآن ، السيد محمدحسين طباطبايى ، دارالكتاب الاسلامى ، قم ، 1393 ق .
42. نهج البلاغه ، ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى (الشريف الرضى ) ضبط نصه و ابنكر فهارسه العلميه صبحى الصالح ، الطبعه الاولى ، بيروت ، 1378 ق (و) انتشارات دارالهجره قم .
43. نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، انتشارات فقيه .
44. نهج السعاده فى مستدرك نهج البلاغه ، محمدباقر المحمودى ، الطبعه الاولى ، مؤ سسه الاعملى للمطبوعات ، مؤسسه التضامن الفكرى ، بيروت ، 1397 ق .
45. وسائل الشيعه ، محمد بن حسن ، حر عاملى ، دار احياء التراث العربى ، بيروت ، ج 4، 1391ه .ق .

fehrest page

back page