الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام

جلد دهم
( امام على (ع ) و مسايل حقوقي )

مرحوم محمّد دشتى

- ۸ -


8 حقوق پاكان
رهبر و دولت اسلامى و ديگر دست اندركاران امور سياسى ، فرهنگى كشور بايد به اين مسئله مهمّ اجتماعى توجّه داشته باشند كه پاكان در جامعه اسلامى بايد جايگاه ارزشى خود را بيابند و مورد تشويق قرار گيرند كه بين پاكان و فاسدان تفاوت باشد.
نظام اسلامى بايد زمينه هاى رشد و گسترش ارزش ها را فراهم سازد و ارزش گراها را تاءييد كند و عوامل رشد و كمال آنها را تقويت كند، تا پاكان و ارزش گراها تشويق شوند
و الگوهاى كامل انسانيّت به همه ارزش گراها معرّفى شود و فاسدان و بدكاران سرافكنده شده ، نتوانند در جامعه اسلامى نفوذ كنند.
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نسبت به حقّ پاكان به مالك اشتر دستور مى دهد كه :
وَلاَ يَكُونَنَّ الُْمحْسِنُ وَالْمُسِي ءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، فَإِنَّ فِي ذلِكَ تَزْهِيدا لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ، وَتَدْرِيبا لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ! وَاءَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا اءَلْزَمَ نَفْسَهُ.
وَاعْلَمْ اءَنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بِاءَدْعَى إِلَى حُسْنِ ظَنِّ رَاعٍ بِرَعِيَّتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ، وَتَخْفِيفِهِ الْمَؤُونَاتِ عَلَيْهِمْ، وَتَرْكِ اسْتِكْرَاهِهِ إِيَّاهُمْ عَلَى مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُمْ. فَلْيَكُنْ مِنْكَ فِي ذلِكَ اءَمْرٌ يَجْتَمِعُ لَكَ بِهِ حُسْنُ الظَّنِّ بِرَعِيَّتِكَ، فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ يَقْطَعُ عَنْكَ نَصَبا طَوِيلا. وَإِنَّ اءَحَقَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ حَسُنَ بَلاَ ؤُكَ عِنْدَهُ، وَإِنَّ اءَحَقَّ مَنْ سَاءَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ سَاءَ بَلاَ ؤُكَ عِنْدَهُ.
((هرگز نيكوكار و بدكار در نظرت يكسان نباشند، زيرا نيكوكاران در نيكوكارى بى رغبت ، و بدكاران در بدكارى تشويق مى گردند، پس هر كدام از آنان را براءساس ‍ كردارشان پاداش ده .
بدان اى مالك ! هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به رعيّت بهتر از نيكوكارى به مردم ، و تخفيف ماليات ، و عدم اجبار مردم به كارى كه دوست ندارند، نمى باشد، پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفادارى رعيّت ، خوشبين شوى ، كه اين خوش بينى بارسنگين رنج آور مشكلات را از تو بر مى دارد، پس به آنان كه بيشتر احسان كردى بيشتر خوش بين باش ، و به آنان كه بدرفتارى نمودى بدگمان تر باش .)) (69)

9 حقوق قضات و داوران
يكى ديگر از حقوق اجتماعى ، ((حقّ قضات )) و ((داوران )) است كه اگر حقوق مادّى و معنوى آنان تاءمين شود، سيستم قضائى كشور با سلامت و صلابت لازم تداوم يافته ، مشكلات قضائى كشور به درستى برطرف خواهد شد.
امام على عليه السلام نسبت به حقوق قضات و داوران فرمود:
ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُكْمِ بَيْنَ النَّاسِ اءَفْضَلَ رَعِيَّتِكَ فِي نَفْسِكَ، مِمَّنْ لاَ تَضِيقُ بِهِ الاُْمُورُ، وَلاَ تُمَحِّكُهُ الْخُصُومُ، وَلاَ يَتََمادَى فِي الزَّلَّةِ، وَلاَ يَحْصَرُ مِنَ الْفَيْءِ إِلَى الْحَقِّ إِذَا عَرَفَهُ، وَلاَ تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَعٍ، وَلاَ يَكْتَفِي بِاءَدْنَى فَهْمٍ دُونَ اءَقْصَاهُ؛ وَاءَوْقَفَهُمْ فِي الشُّبُهَاتِ، وَآخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ، وَاءَقَلَّهُمْ تَبَرُّما بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ، وَاءَصْبَرَهُمْ عَلَى تَكَشُّفِ الاُْمُورِ، وَاءَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُكْمِ، مِمَّنْ لاَ يَزْدَهِيهِ إِطْرَاءٌ، وَلاَ يَسْتَمِيلُهُ إِغْرَاءٌ، وَاءُول ئِكَ قَلِيلٌ.
ثُمَّ اءَكْثِرْ تَعَاهُدَ قَضَائِهِ، وَافْسَحْ لَهُ فِي الْبَذْلِ مَا يُزِيلُ عِلَّتَهُ، وَتَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَى النَّاسِ. وَاءَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَيْكَ مَا لاَ يَطْمَعُ فِيهِ غَيْرُهُ مِنْ خَاصَّتِكَ، لِيَاءْمَنَ بِذلِكَ اغْتِيَالَ الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَكَ. فَانْظُرْ فِي ذلِكَ نَظَرا بَلِيغا.
((سپس از ميان مردم ! برترين فرد نزد خود را براى قضاوت انتخاب كن ، كسانى كه مراجعه فراوان ، آنها را به ستوه نياورد، و برخورد مخالفان با يكديگر او را خشمناك نسازد، در اشتباهاتش پافشارى نكند، و بازگشت به حق پس از آگاهى براى او دشوار نباشد، طمع را از دل ريشه كن كند، و در شناخت مطالب با تحقيقى اندك رضايت ندهد، و در شُبهات از همه با احتياطتر عمل كند، و در يافتن دليل اصرار او از همه بيشتر باشد، و در مراجعه پيايى شاكيان خسته نشود، در كشف امور از همه شكيباتر، و پس از آشكار شدن حقيقت در فصل خصومت از همه برنده تر باشد، كسى كه ستايش فراوان او را فريب ندهد، و چرب زبانى او را منحرف نسازد و چنين كسانى بسيار اندكند!!
پس از انتخاب قاضى ، هرچه بيشتر در قضاوتهاى او بينديش ، و آنقدر به او ببخش ‍ كه نيازهاى او برطرف گردد، و به مردم نيازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامى دار كه نزديكان توبه نفوذ در او طمع نكنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در اءمان باشد.
در دستوراتى كه دادم نيك بنگر.)) (70)

10 حقوق كارمندان دولتى
يكى ديگر از حقوق اجتماعى ، حقّ ((كارمندان دولتى )) است ،
اگر حقوق مادّى و معنوى كارمندان دولت به خوبى استيفا شود، و كارمندان دولتى به خوبى اداره گردند،
دل گرم مى شوند،
اميدوار مى گردند،
به خوبى كار مى كنند، و امور سياسى ، اجتماعى كشور را به گونه مطلوبى اداره كرده مشكلات جامعه اسلامى را از سَرِ راه ملّت برمى دارند
كه امام على عليه السلام فرمود:
ثُمَّ انْظُرْ فِي اءُمُورِ عُمَّالِكَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَارا، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَاءَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَالْخِيَانَةِ. وَتَوَخَّ مِنْهُمْ اءَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ، مِنْ اءَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالْقَدَمِ فِي الاِْسْلاَ مِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَإِنَّهُمْ اءَكْرَمُ اءَخْلاَ قا، وَاءَصَحُّ اءَعْرَاضا، وَاءَقَلُّ فِي الْمَطَامِعِ إِشْرَاقا، وَاءَبْلَغُ فِي عَوَاقِبِ الاُْمُورِ نَظَرا. ثُمَّ اءَسْبِغْ عَلَيْهِمُ الاَْرْزَاقَ، فَإِنَّ ذلِكَ قُوَّةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِصْلاَ حِ اءَنْفُسِهِمْ، وَغِنًى لَهُمْ عَنْ تَنَاوُلِ مَا تَحْتَ اءَيْدِيهِمْ، وَحُجَّةٌ عَلَيْهِمْ إِنْ خَالَفُوا اءَمْرَكَ اءَوْ ثَلَمُوا اءَمَانَتَكَ. ثُمَّ تَفَقَّدْ اءَعْمَالَهُمْ، وَابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ اءَهْلِ الصِّدْقِ وَالْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ، فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لاُِمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الاَْمَانَةِ، وَالرِّفْقِ بِالرَّعِيَّةِ. وَتَحَفَّظْ مِنَ الاَْعْوَانِ؛ فَإِنْ اءَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ اءَخْبَارُ عُيُونِكَ، اكْتَفَيْتَ بِذلِكَ شَاهِدا، فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ، وَاءَخَذْتَهُ بِمَا اءَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ، ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ، وَوَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ، وَقَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ.
((سپس در امور كارمندانت بينديش ، و پس از آزمايش به كارشان بگمار، و باميل شخصى ، و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهاى مختلف وادار نكن ، زيرا نوعى ستمگرى و خيانت است . كارگزاران دولتى را از ميان مردمى با تجربه و با حيا، از خاندانهاى پاكيزه و با تقوى ، كه در مسلمانى سابقه درخشانى دارند انتخاب كن ، زيرا اخلاق آنان گرامى تر، و آبرويشان محفوظتر، و طمع ورزيشان كمتر، و آينده نگرى آنان بيشتر است . سپس روزى فراوان برآنان ارزانى دار، كه با گرفتن حقوق كافى در اصلاح خود بيشتر مى كوشند، و با بى نيازى ، دست به اموال بيت المال نمى زنند، واتمام حجّتى است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند سپس رفتار كارگزاران را بررسى كن ، و جاسوسانى راستگو، و وفا پيشه برآنان بگمار، كه مراقبت و بازرسى پنهانى تو از كار آنان ، سبب امانت دارى ، و مهربانى با رعيّت خواهد بود. و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن ، و اگر يكى از آنان دست به خيانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تاءييد كرد، به همين مقدار گواهى قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن ، و آن چه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خواردار، و خيانتكار بشمار، و طوق بدنامى به گردنش بيافكن .)) (71)

11 حقوق تجّار و صاحبان صنايع
يكى ديگر از طبقات اجتماعى ، صنف ((تجّار)) و ((صاحبان صنايع )) مى باشند كه حقوقى بر دولت و امّت اسلامى دارند و بايد حقوق ديگر اقشار اجتماعى را نيز بپردازند.
اگر حقوق تجّار و صاحبان صنايع رعايت گردد
و زمينه هاى رشد و رونق تجارت آنان به خوبى فراهم شود،
هم آنان به منافع دلخواه خود مى رسند و هم ديگر طبقات اجتماعى را بهره مند مى سازند
كه امام على عليه السلام فرمود:
ثُمَّ اسْتَوْصِ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، وَاءَوْصِ بِهِمْ خَيْرا: الْمُقِيمِ مِنْهُمْ وَالْمُضْطَرِبِ بِمَالِهِ، وَالْمُتَرَفِّقِ بِبَدَنِهِ، فَإِنَّهُمْ مَوَادُّ الْمَنَافِعِ، وَاءَسْبَابُ الْمَرَافِقِ، وَجُلا بُهَا مِنَ الْمَبَاعِدِ وَالْمَطَارِحِ، فِي بَرِّكَ وَبَحْرِكَ، وَسَهْلِكَ وَجَبَلِكَ، وَحَيْثُ لاَ يَلْتَئِمُ النَّاسُ لِمَوَاضِعِهَا، وَلاَ يَجْتَرِؤُونَ عَلَيْهَا، فَإِنَّهُمْ سِلْمٌ لاَ تُخَافُ بَائِقَتُهُ، وَصُلْحٌ لاَ تُخْشَى غَائِلَتُهُ. وَتَفَقَّدْ اءُمُورَهُمْ بِحَضْرَتِكَ وَفِي حَوَاشِي بِلاَ دِكَ.
وَاعْلَمْ مَعَ ذلِكَ اءَنَّ فِي كَثِيرٍ مِنْهُمْ ضِيقا فَاحِشا، وَشُحّا قَبِيحا، وَاحْتِكَارا لِلْمَنَافِعِ، وَتَحَكُّما فِي الْبِيَاعَاتِ، وَذلِكَ بَابُ مَضَرَّةٍ لِلْعَامَّةِ، وَعَيْبٌ عَلَى الْوُلاَ ةِ.
فَامْنَعْ مِنَ الاِْحْتِكَارِ، فَإِنَّ رَسُولَ اللّهِصلى الله عليه و آله و سلم مَنَعَ مِنْهُ. وَلْيَكُنِ الْبَيْعُ بَيْعا سَمْحا: بِمَوَازِينِ عَدْلٍ، وَاءَسْعَارٍ لاَ تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ.
فَمَنْ قَارَفَ حُكْرَةً بَعْدَ نَهْيِكَ إِيَّاهُ فَنَكِّلْ بِهِ، وَعَاقِبْهُ فِي غَيْرِ إِسْرَافٍ.
سيماى بازرگانان و صاحبان صنايع
((سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير، و آنها را به نيكوكارى سفارش كن ، بازرگانانى كه در شهر ساكنند، يا آنان كه همواره در سير و كوچ كردن مى باشند، و بازرگانانى كه با نيروى جسمانى كار مى كنند، چرا كه آنان منابع اصلى منفعت ، و پديد آورندگان وسايل زندگى و آسايش ، و آوردندگان وسايل زندگى از نقاط دور دست و دشوار مى باشند، از بيابانها و درياها، و دشتها و كوهستانها، جاهاى سختى كه مردم در آن اجتماع نمى كنند، يا براى رفتن به آنجاها شجاعت ندارند.
بازرگانان مردمى آرامند، و از ستيزه جويى آنان ترسى وجود نخواهد داشت ، مردمى آشتى طلبند كه فتنه انگيزى ندارند، در كار آنها بينديش چه در شهرى باشند كه تو به سر مى برى ، يا در شهرهاى ديگر، با توجه به آن چه كه تذكر دادم
اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان ، هستند كسانى كه تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتكار كننده اند، كه تنها با زورگويى به سود خود مى انديشند.
و كالا را به هر قيمتى كه مى خواهند مى فروشند، كه اين سودجويى و گران فروشى براى همه افراد جامعه زيانبار، و عيب بزرگى بر زمامدار است .
پس از احتكار كالا جلوگيرى كن ، كه رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم از آن جلوگيرى مى كرد، بايد خريد و فروش در جامعه اسلامى ، به سادگى و با موازين عدالت انجام گيرد، با نرخهايى كه برفروشنده و خريدار زيانى نرساند، كسى كه پس ‍ از منع تو احتكار كند، او را كيفر ده تا عبرت ديگران شود امّا در كيفر او اسراف نكن .)) (72)

12 حقوق محرومان
يكى ديگر از جنبه هاى حقوق اجتماعى ، ((حقوق مستضعفان )) و ((محرومان )) است كه بايد بيشتر مورد توجه دولت اسلامى و سرمايه داران و همه طبقات اجتماعى كشور اسلامى قرار گيرد
و محروميّت زدائى جزو اهداف اصلى دولت و ملت باشد كه فرمود:
ثُمَّ اللّهَ اللّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لاَ حِيلَةَ لَهُمْ، مِنَ الْمَسَاكِينِ وَالُْمحْتَاجِينَ وَاءَهْلِ الْبُؤْسَى وَالزَّمْنَى ، فَإِنَّ فِي هذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعا وَمُعْتَرّا، وَاحْفَظْ لِلّهِ مَا اسْتَحْفَظَكَ مِنْ حَقِّهِ فِيهِمْ، وَاجْعَلْ لَهُمْ قِسْما مِنْ بَيْتِ مَالِكَ، وَقِسْما مِنْ غَلا تِ صَوَافِي الاِْسْلاَ مِ فِي كُلِّ بَلَدٍ، فَإِنَّ لِلاَْقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِي لِلاَْدْنَى ، وَكُلُّ قَدِ اسْتُرْعِيتَ حَقَّهُ.
فَلاَ يَشْغَلَنَّكَ عَنْهُمْ بَطَرٌ، فَإِنَّكَ لاَ تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لاَِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِمَّ.
فَلاَ تُشْخِصْ هَمَّكَ عَنْهُمْ، وَلاَ تُصَعِّرْ خَدَّكَ لَهُمْ، وَتَفَقَّدْ اءُمُورَ مَنْ لاَ يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْهُمْ مِمَّنْ تَقْتَحِمُهُ الْعُيُونُ، وَتَحْقِرُهُ الرِّجَالُ.
فَفَرِّغْ لاُِلئِكَ ثِقَتَكَ مِنْ اءَهْلِ الْخَشْيَةِ وَالتَّوَاضُعِ، فَلْيَرْفَعْ إِلَيْكَ اءُمُورَهُمْ، ثُمَّ اعْمَلْ فِيهِمْ بِالاِْعْذَارِ إِلَى اللّهِ يَوْمَ تَلْقَاهُ، فَإِنَّ هؤُلاَ ءِ مِنْ بَيْنِ الرَّعِيَّةِ اءَحْوَجُ إِلَى الاِْنْصَافِ مِنْ غَيْرِهِمْ، وَكُلُّ فَاءَعْذِرْ إِلَى اللّهِ فِي تَاءْدِيَةِ حَقِّهِ إِلَيْهِ.
وَتَعَهَّدْ اءَهْلَ الْيُتْمِ وَذَوِي الرِّقَّةِ فِي السِّنِّ مِمَّنْ لاَ حِيلَةَ لَهُ، وَلاَ يَنْصِبُ لِلْمَسْاءَلَةِ نَفْسَهُ، وَذلِكَ عَلَى الْوُلاَ ةِ ثَقِيلٌ، وَالْحَقُّ كُلُّهُ ثَقِيلٌ؛ وَقَدْ يُخَفِّفُهُ اللّهُ عَلَى اءَقْوَامٍ طَلَبُوا الْعَاقِبَةَ فَصَبَّرُوا اءَنْفُسَهُمْ، وَوَثِقُوا بِصِدْقِ مَوْعُودِ اللّهِ لَهُمْ.
((سپس خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه كه هيچ چاره اى ندارند، از زمين گيران ، نيازمندان ، گرفتاران ، دردمندان ، همانا در اين طبقه محروم گروهى خويشتن دارى نموده ، و گروهى به گدايى دست نياز بر مى دارند، پس براى خدا پاسدار حقّى باش كه خداوند براى اين طبقه معّين فرموده است ، بخشى از بيت المال ، و بخشى از غلّه هاى زمينهاى غنيمتى اسلام را در هر شهرى به طبقات پايين اختصاص ده ، زيرا براى دورترين مسلمانان همانند نزديكترينشان سهمى مساوى وجود دارد و تو مسئوول رعايت آن مى باشى .
مبادا سرمستى حكومت تو را از رسيدگى به آنان باز دارد، كه هرگز انجام كارهاى فراوان و مهم عذرى براى ترك مسؤ وليّت هاى كوچك تر نخواهد بود، همواره در فكر مشكلات آنان باش ، و از آنان روى بر نگردان ، به ويژه امور كسانى را از آنان بيشتر رسيدگى كن كه از كوچكى به چشم نمى آيند و ديگران آنان را كوچك مى شمارند و كمتر به تو دسترسى دارند.
براى اين گروه از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند انتخاب كن ، تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند.
سپس در رفع مشكلاتشان بگونه اى عمل كن كه در پيشگاه خدا عذرى داشته باشى ، زيرا اين گروه در ميان رعيّت بيشتر از ديگران به عدالت نيازمندند، و حق آنان را بگونه اى بپرداز كه در نزد خدا معذور باشى ، از يتيمان خردسال ، و پيران سالخورده كه راه چاره اى ندارند.
و دست نياز بر نمى دارند، پيوسته دلجويى كن كه مسؤ وليّتى سنگين بر دوش ‍ زمامداران است .
اگر چه حق ، تمامش سنگين است امّا خدا آن را بر مردمى آسان مى كند كه آخرت مى طلبند، نفس را به شكيبايى وا مى دارند، و به وعده هاى پروردگار اطمينان دارند.)) (73)

13 حقوق مراجعه كنندگان
بسيارى از مردم داراى مشكلات فراوانى هستند كه با مراجعه به دولت مردان و ادارات مربوط به آن گرفتارى هاى آنان برطرف خواهد شد.
مراكز ادارى و دولتى پناهگاه امت اسلامى براى رفع نيازها و نيازمندى هاست كه به همين علّت ، ((حقوق مراجعه كنندگان )) مطرح مى شود
كه امام فرمود:
وَاجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْكَ قِسْما تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَكَ، وَتَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِسا عَامّا فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَكَ، وَتُقْعِدَ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَاءَعْوَانَكَ مِنْ اءَحْرَاسِكَ وَشُرَطِكَ، حَتَّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِصلى الله عليه و آله و سلم يَقُولُ فِي غَيْرِ مَوْطِنٍ:
((لَنْ تُقَدَّسَ اءُمَّةٌ لاَ يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ)).
ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَالْعِيَّ، وَنَحِّ عَنْهُمُ الضِّيقَ وَالاَْنْفَ يَبْسُطِ اللّهُ عَلَيْكَ بِذلِكَ اءَكْنَافَ رَحْمَتِهِ، وَيُوجِبُ لَكَ ثَوَابَ طَاعَتِهِ.
وَاءَعْطِ مَا اءَعْطَيْتَ هَنِيئا، وَامْنَعْ فِي إِجْمَالٍ وَإِعْذَارٍ!
((پس بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگى نمايى ، و در مجلس عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش ، و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند، من از رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم بارها شنيدم كه مى فرمود:
((ملّتى كه حق ناتوانان را از زورمندان ، بى اضطراب و بهانه اى باز نستاند، رستگار نخواهد شد))
پس درشتى و سخنانان ناهموار آنان را بر خود هموار كن ، و تنگ خويى و خود بزرگ بينى را از خود دور ساز تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو بگشايد، و تو را پاداش اطاعت ببخشايد، آن چه به مردم مى بخشى بر تو گوارا باشد، و اگر چيزى را از كسى باز مى دارى با مهربانى و پوزش خواهى همراه باشد.)) (74)