مورخ معروف ، مسعودى مى نويسد: امام على (ع ) در كنار جنازه زهرا(س ) با سوز و
گلداز چنين مرثيه خواند:
لكل اجتماع من خليلين فرقة
|
و كل الّذى دون الممات قليل
|
و ان افتقادى فاطما بعد احمد
|
(هر اجتماع و دوستى سرانجام به جدايى
مى انجامد، و هر مصيبتى بعد از فراق و جدايى ، اندك است .
رفتن فاطمه (س ) بعد از رحلت رسول خدا(ص ) دليل آن است كه هيچ دوستى باقى نمى ماند).(267)
اى يگانه گهرم فاطمه جان فاطمه جان
|
از غمت خون جگرم فاطمه جان فاطمه جان
|
بعد پرپر شدنت اى گل رعنا چه كنم ؟
|
روزم از هجر تو شد چون شب يلدا چه كنم ؟
|
هر زمان ياد كنم پهلوى بشكسته تو
|
خون رود از بصرم فاطمه جان فاطمه جان
|
بودى چراغ خانه ام يا زهرا
|
تاريك شده كاشانه ام يا زهرا
|
اى نوگل پژمرده ام يا زهرا
|
سيلى ز دشمن خورده ام يا زهرا
|
گويد حسين كو مادرم يا زهرا
|
كو مادر غم پرورم يا زهرا(268) |
|