سخنى با خواننده
يكى از ويژگىهاى مهم مكتب تشيع، استفاده از عنصر اجتهاد در گستره نصوص دينى
است.اين ويژگى، سبب پويايى و تحرك هر چه بيشتر مكتب و نيز كسب توان مناسب در
پاسخگويى بهموضوعات نوپيدا بوده و هست. تكامل و گسترش رشتههاى مختلف علوم
اسلامى، از جمله دانشفقه در پرتو همين عنصر اجتهاد و نيز تلاش دانشمندان و
فقيهان بزرگ و زمانشناس صورتپذيرفته است.
عصر حاضر به جهت ظهور عقايد و مكاتب مختلف بشرى، تحولات چشمگير علمى -
صنعتى ونگاه نقادانه به دين و گسترش ارتباطات، مسئوليت عالمان دينى را دو چندان
كردهاست. عالمان وفقيهان بايد به نيكى چالشهاى نوين را دريابند، شيوههاى
استنباط را مهذب كنند، موضوعاتجديد را پاسخ در خور دهندو ميراث كهن فقه شيعه
را به زبان روز و متناسب با فهم و انتظار انسانسرگشته و نقاد امروز باز سازى
نمايند تا از رهگذر اين تلاش، دين و فقه را در عرصه زندگىاجتماعى جوامع بشرى
زنده و بالنده نگهدارند و مسئوليت دينى و تاريخى خويش را به بهترين وجهايفا
نمايند. انجام اين وظيفه، نيازمند نگاه بيرونى به مجموعه فقه، آشنايى با
شيوههاى مشابهاستنباط و بررسى دقيق علوم وابسته به فقه، نظير اصول، رجال،
درايه و ... مىباشد و بدون ترديدتلاشى به اين وسعت نيازمند بسيج جمعى محققان
زبده و زمانشناس است.
واحد فقه و حقوق مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى هدف اساسى خويش را تحقق
بخشيدن بهاين وظيفه بزرگ قرارداده و در اين راستا تحقيقات متعددى را در
زمينههاى مختلف فقهى -حقوقى و دانشهاى وابسته به آن در دست انجام دارد.
يكى از مسائل بسيار مهم حقوقى - سياسى، نحوه ارتباط و تعامل مسلمانان با غير
مسلماناناست. اين نحوه ارتباط در عرصههاى متعددى رخ مىنمايد كه يكى از آنها
طهارت يا نجاستغير مسلمانان است. اين بحث در دورانهاى متاخر بيشتر مورد توجه
قرار گرفته است. كثرتارتباط مسلمانان با پيروان ديگر مذاهب، مهاجرتها و
سفرهاى تحصيلى و تحقيقى بر اهميتبيشتر نظريهپردازى در اين مسئله افزوده است
و اين نكته ضرورت تامل و تحقيق در ادله فقهى وفتاواى فقيهان گذشته مبنى بر
نجاست اهل كتاب و مشركان را بيش از پيش مىنمايد.
جناب حجةالاسلام محمدحسن زمانى از فضلاى حوزه علميه قم در تحقيق حاضر با
عنوان«بررسى فقهى طهارت اهل كتاب و مشركان» به بررسى علمى اين مسئله پرداخته
است.
واحد فقه و حقوق مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى ضمن تشكر از نويسنده محترم
اميدواراست طرح فقهى اين مسئله شفافيت هر چه بيشتر روابطبين مسلمانان و اهل
كتاب را از منظر ديندر پى داشته باشد.
واحد فقه و حقوق
مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى«پژوهشگاه»
پيش گفتار
حمد وسپاس خدايى را كه انسان را عصاره كل خلقت و نمونه كاملى از جهان
پهناورخويش قرارداد (1) و عشق پاك به معنويات و گرايش الهى را در
فطرت او به وديعتنهاد. (2) روح خود را از ازل در او دميد (3)
كه تا ابد هر مولودى بر فطرت و عشق او متولدشود. (4) آفرينش
جسم آدمى را از گل، به فرشتگان خبر داد (5) و در نهايت پيكرش را
ازدو عنصر پاك، بلكه پاك كننده: آب (6) و خاك (7) آفريد;
آن هم نه با دستى ناپاك، بلكهبه دستبرترين پاكان عالم كه لحظهاى تن به گناه
نداد. (8) او مژده برگزيدگى آدم را بهمقام خلافتبه همه ملائك
اعلام نمود، (9) و وى را كه پدر همه انسانهاى مؤمن وكافر بود،
مسجود ملائك ساخت، (10) وبدين سان تاج كرامت (11) را بر
تاركآدمى زادگان نهاد.
در اين ميان، گرچه گروهى از نور برگرفتگان از آن سرچشمه نور، آسمانها وزمين
(12) را به تيرگى اعتقادات شرك آميز آميختند (13) و از همين
روى، از قله رفيعانسانيتبه حضيض حيوانيت، بلكه پست تر از آن سقوط كردند،
(14) و روحشان آلودهبه رجس شرك و پليدى و نجاست (15) باطنى
گشت، اما محبت و عطوفتخداىارحم الراحمين (16) چنين نخواست كه
ثمرات تلخ آن در همين دنيا نصيبشان شود،بلكه ظهور و بروز آن را تا «يوم تبلى
السرائر» (17) به تعويق افكند، تا شايد اين بنده ومخلوق ضعيف و
نادانشدر واپسين روزهاى عمر به سوى حق رو كرده به جانب اوبازگردد. چرا چنين
نكند كسى كه تنها مصداق «من سبقت رحمته غضبه» (18) بوده ورحمت
واسعهاش همه هستى را در بر گرفته است. (19)
و درود و سلام بر پيامبر خاتم و تجلى رحمت گسترده الهى براى همه جهانيان،
(20) حضرت محمد(ص) و بر پيشوايان معصوم و اهل بيت پاكش كه با اراده
(21) ازلىحق، از هرگونه ناپاكى شرك (22) و انحراف تطهير شده،
در عرصه وجود ظاهر شدند،و سلام بر مطهر ملت ايران، روح خدا كه با دم عيسوى خود
به كالبد مرده امتحيات بخشيد، (23) و سلام بر همه شهيدان پاك باخته
انقلاباسلامى و دفاعمقدسكه از ره گذر شهادت، حيات حقيقى را باز يافتند.
(24)
انگيزه تحقيق و اهميت موضوع
باتوجه به مراوده و اختلاط طبيعى بخشى از مسلمانان ايران با اقليتهاى
دينىدر ايران و ساير كشورهاى جهان، و ضرورت ارتباطهاى اجتماعى و گسترش
روزافزون روابط جمهورى اسلامى با جوامع بشرى و حضور بيش از پيش دانشجويان وديگر
اقشار ايرانى در كشورهاى مختلف دنيا، و لزوم اعزام كارگزاران و ماموران
نظاماسلامى به منظور صدور فرهنگ انقلاب به جهان، مسئله نجاست پيروان
اديانآسمانى و ديگر مكاتب و لزوم اجتناب از آنها مشكلى است كه افراد پاى بند
بهاحكام فقهى را پيوسته در تنگنا قرار داده است. از سوى ديگر، اظهار اين
عقيدهشيعى چه بسا موجب زدگى و انزجار پيروان ديگر اديان از اسلام و تشيع شده
است.
گرچه ملاك اصلى در هر كارى، چيزى جز انجام تكليف و تبعيت محض ازاحكام الهى
نيست - هرچند به دشوارى و دشمنى بينجامد - اما مراجعه به برخىمتون فقهى -
استدلالى و ملاحظه ادله نجاست كفار و مشاهده نارسايى آنها، انگيزهكاوشى فقهى
را در نگارنده ايجاد كرد. مواجهه با فتواى مرحوم آية الله حكيم، مبتنىبر طهارت
اهل كتاب و سپس گفت و گويى با استاد محترم حضرت آية الله جناتى،روزنهاى به سوى
«شك علمى » در اين فتواى مشهور شد . از اين رو، مصمم شدم كهاين موضوع را در
برنامه تحقيقات فقهى خود قرار دهم. پس از چند ماه تحقيق دراينزمينه، نتايج
اميدوار كنندهاى بهدست آوردم. روى گردانى تنى چند از مراجع تقليدو فقيهان
معاصر از فتوا به نجاست اهل كتاب، مانند آيات عظام مكارم شيرازى،فاضل و شيخ
جواد تبريزى، و هم چنين مقام معظم رهبرى، و از سويى عدم تدوينرساله و كتابى
مستقل در اين زمينه، به صورتى كه جامع همه اقوال و ادله بوده وموجب آرامش و
اطمينان قلب نسبتبه اين فتوا باشد، مرا برآن داشت تا تحقيقىجامع در اين زمينه
عرضه كنم.
در طول مدت تحقيق هر چه بيش تر با دلايل مشهور فقها دراين زمينه
ونارسايىادله و حتى اعتراف اكثر آنان به اين نارسايى مواجه مىشدم، برشگفتى من
ازشهرت «فتوا به نجاست» و اطمينان به صحت فتواى آية الله حكيم افزوده
مىشد.اما آن چه در اين مدت موجب ترديد و اضطراب من به فتواى طهارت شده
بود،اتفاق نظر فقيهان شيعه برحكم نجاست اهل كتاب و مشركان بود، چنان كه
بعدهاعكس العمل و تاثير ابهت همين اتفاق نظر را در فتاواى فقيهان بزرگ متاخر
ومعاصر، مانند حضرت امام خمينى(ره) و آيةالله خويى(ره) و ديگران مشاهده كردم.
ناگزير براى حل اين معما، اقدام به تتبعى عميق و همه جانبه در آرا و كتب
فقهىفقيهان متقدم و معاصر كردم و بيش از پنجاه كتاب فقهى مهم فقهاى برجسته
شيعهرا بررسى، و فتاوا و تعابير و استدلالهاى ايشان را جمعآورى كردم. نتيجه
روشناين تحقيق، كشف «عدم اتفاق آراى فقهاى شيعه» بود. از آن پس، با آرامش
خاطر بهبررسى ادله و اقوال پرداختم و رساله فعلى، كه حاصل سه سال پژوهش
مستمراست، سامان يافت.
سابقه تحقيق در اين باره
موضوع طهارت يا نجاست ذاتى اهل كتاب ومشركان، به سبب آنكه به صراحتدر
روايات مطرح نشده ، به صورت مدون و مبسوط مورد بحث فقيهان پيش از شيخطوسى،
قرار نگرفته است; زيرا آنان در تدوين كتب فقهى خويش، متعهد بودند كه ازتعابير
متن روايات پا فراتر ننهند . از همين رو، معمولا به بيان نهى از مصافحه با
يهودو نصارا، هم غذايى با آنان، استفاده از ظروف و لباس و رختخواب، آب
نيمخوردهآنان براى شرب و وضو و مانند آن اكتفا مىكردند، چنان كه فقهاى
اهلسنت نيز درآن قرون به علتبساطت و عدم تنقيح مسائل فقهى كمتر به آن اشاره
كردهاند.
اما پس از شيخ طوسى به تدريج اين موضوع مورد بررسى قرار گرفت و اكثرفقيهان
شيعه و اهل سنت در كتب فقهى خويش آن را به صورت مختصر يا مبسوط،بحث و تحقيق
كردهاند. در اين ميان، فقيهان متاخر شيعه بيش از همه دركتباستدلالى خويش به
اين مسئله پرداخته و گاه دهها صفحه درباره آن قلم زدهاند. ولىتا جايى كه
نگارنده سراغ دارد تاكنون بيش از دو كتاب مستقل در اين زمينه تدويننشده است كه
آن دو كتاب عبارتاند از:
1 - طهارةالكتابى فى فتوى السيد الحكيم، تاليف محمد ابراهيم جناتى در
47صفحه.
2 - نتايج الافكار فى نجاسة اهل الكتاب، تاليف على كريمى جهرمى در 247صفحه.
به هر حال، گرايش فتاواى مراجع و مجتهدان معاصر به طهارت اهل كتاب وترديد در
نجاست مشركان، تدوين كتابى را مىطلبيد كه تا حدود زيادى آرا و ادله راگردآورى
و نقد كرده باشد.
ويژگىهاى كتاب حاضر
ويژگىهاى آن عبارت است از:
1 - اين تحقيق به دليل فقهى بودن موضوع آن (طهارت يا نجاست) داراىماهيت
«فقهى - استدلالى» است، و بيشتر بر مراجعه به نصوص قرآن، حديث ومتون فقهى
مبتنى است. براين اساس، روش ما «فقهى - اجتهادى محض» است كهطبق قوانين «اصول
فقه» انجام مىپذيرد.
2 - از آنجا كه بخشى از مباحث اين كتاب در پرتو مفاهيم و دلالت آياتى از
قرآناست، قسمتى از اين را بحثهاى تفسيرى تشكيل داده است.
3 - گرچه شناخت موضوعات و مصاديق جزئى احكام برعهده مكلف است ودر شان فقيه و
مباحث فقهى نيست، اماشناخت و بررسى موضوع كلى احكام،مانند مفهوم آب مطلق، بخشى
از وظايف فقها و كارى فقهى است. شناخت عقايدتوحيدى يا شرك آميز اهل كتاب، به
ويژه در زمان حاضر و در كشور ما، نيازمندتحقيقات تاريخى و اجتماعى و حتى
گفتوگو با برخى سران مسيحى كشورمان بودكه بخش ديگرى از كتاب حاضر را تشكيل
مىدهد.
4 - انتخاب فتواى «طهارت اهل كتاب» به عنوان موضوع تحقيق، هر چند تاحدى
تازه به نظر مىرسد، اما اضافه كردن موضوع فتواى «طهارت مشركان» كهتاكنون از
سوى هيچ يك از فقهاى شيعه به طور صريح در كتب و رسالهها مطرحنشده است، سخنى
بىسابقه است و بررسى آن از نوآورىهاى مهم اين رساله بهشمار مىآيد.
5 - اكنون كه ضرورت ارتباط علمى عالمان و حوزههاى شيعه و اهل سنت درجهان
اسلام بيشتر احساس مىشود، شايسته است محققان در پژوهشهاىمعارف اسلامى
ديدگاههاى عالمان اهل سنت را نيز مورد نظر قرار دهند. كتابحاضر با اشتمال بر
آراى بيش از چهل تن از فقيهان و مفسران برجسته مذاهب اربعهاهل سنت و غير
آنها، ويژگى مزبور را دارا است.
6 - در نقل اقوال مؤلفان به ماخذ اصلى مراجعه شده و به نقل قولها اكتفا
نشدهاست، لذا هر جا كه از ماخذ ديگرى مطلبى نقل شده، در پاورقى بههمان
ماخذدرجه دو ارجاع داده شده است.
محدوديتهاى تحقيق
پژوهش كامل در اين موضوع نيازمند وجود همه منابع، امكانات و فرصت لازمبود.
گرچه خداى منان را بر تامين بسيارى از امكانات فوق سپاس گزاريم،
امامحدوديتهايى نيز وجود داشت كه نگارنده را از رسيدن به تحقيق
كاملبازداشت،از آن جمله:
1 - در قرآن كريم و جوامع روايى حاضر، نصوصى كه بر حكم طهارت يا نجاستذاتى،
تصريح كند، وجود ندارد، تا بتوان با استناد به آنها بهطور قطعى و
اطمينانزاحكم كرد.
2 - از آنجا كه موضوع طهارت يا نجاست ذاتى كفار، نزد فقيهان قبل از
شيخمطرح نبوده، از نظريات قدماى بزرگوار محروم بوديم. چنان كه جمعى ديگر
ازفقيهان بزرگ ده قرن گذشته نيز دراين باره نظرى ابراز نداشته، يا فتواى خود
رادر كتب، ثبت نكردهاند و يا اينكه به علت كمبود نسخ، تاليفاتشان در اختيارما
قرار نگرفته و اين تحقيق فاقد نظريات ايشان است، كه اين خود دربحث اجماعمؤثر
است.
3 - فقيهان اهل سنت در كتب فقهى خويش دراين باره كمتر به
استدلالپرداختهاند. از همين رو، بخشى از دلايل فتاواى آنان بر ما پوشيده است.
4 - جمعى از فقيهان شيعه در حالى كه ممكن بود خود قائل به طهارت ذاتى
اهلكتاب و ... باشند، به دليل آماده نبودن افكار عمومى و مسائلى چند، فتواى
خويشرا اظهار ننموده، حكم به احتياط دادهاند.
5 - بحث طهارت يا نجاست ذاتى علاوه بر «اهل كتاب ومشركان» بايد شامل دوگروه
ديگر، يعنى «ملحدان» و «فرقه هاى مسلمان محكوم به كفر، مانند غلات،نواصب ،
منكران ضرورى» نيز باشد و شايسته بود بررسى مفصلى هم در باره آنهاانجام گيرد.
اما محدوديت عنوان اين كتاب و اختصاص آن به دو گروه اول به علاوهتنگناى وقت،
مجال بررسى درباره دو گروه ديگر را نداد. ليكن از نظر علمى جاىبحث از اين دو
گروه خالى است .
6 - انجام تحقيق كامل در اين باره، تتبع و تدوين جامعتر و عميقترى
رامىطلبيد، تا هم به منابع و متون ديگرى مراجعه شود و هم با ايدئولوگها
وپيشوايان هر كدام از اديان و مكاتب - حداقل در ايران - گفتوگويى صورت گيرد،
امامحدوديت وقت اين اجازه را به مؤلف نداد.
سپاسگزارى
لازم است پس از شكرگزارى از خداوند منان كه توفيق انجام اين تحقيق راعنايت
فرمود، از شخصيتها و مراكز ذيلكه مرا درانجام اين تحقيق مساعدتكردهاند،
سپاسگزارى كنم:
1 - حضرت آية الله محمد ابراهيم جناتى، كه با راهنمايىهاى ارزش مند خود
مرايارى كردند.
2 - حضرت آية الله محمد هادى معرفت، كه با تشويقهاى خويش براميدوارى
وانگيزه من افزودند.
3 - مسئولان و كتابداران كتابخانه مرجع و عمومى دفتر تبليغات اسلامى كهدر
طول مدت دو سال ، همكارى بىشائبهاى در واگذارى منابع به اين جانب داشتند.
4 - حضرت آية الله سبحانى و مسئولان كتابخانه مؤسسه امام جعفر صادق(ع)كه
امكانات تكميل تحقيقات را در اختيار من گذاشتند.
5 - ديگر شخصيتهاى علمى و دوستان و مسئولان كتابخانهها كههمكارىهاى
جانبى داشتهاند.
6 - گرچه نتيجه بررسىهاى نگارنده در تحقيق حاضر به «طهارت ذاتى اهل كتابو
مشركان» انجاميده است، اما چنان كه همه آشنايان با فقه و اصول مىدانند،
دراستنباط فقهى «احكام غيرضرورى » هيچ گاه نمىتوان ادعا كرد كه حكم استنباطشده
به طور دقيق منطبق با احكام واقعى الهى است; چرا كه بيشتر از «ادله
ظنى»استفاده مىشود، به ويژه تحقيقى كه با بضاعت مزجاة انجام گيرد. از اين رو،
از همهفقيهان، استادان و محققان صاحبنظر خواستارم كه با ارائه نظريات اصلاحى
وتكميلى خويش اين جانب را مرهون الطاف خود نمايند.
قم - محمد حسن زمانى
15 خرداد 74
1. قال على (ع): اتزعم انك جرم صغير وفيك انطوى العالم الاكبر.
2. فطرة الله التى فطر الناس عليها; روم (30) آيه 30.
3. و نفخ فيه من روحه; سجده(32)آيه 9.
4. كل مولود يولد على الفطره حتى يكون ابواه يهودانه او ينصرانه; صحيح مسلم،
ج2، ص 47.
5. اذ قال ربك للملائكة انى خالق بشرا من طين; سوره ص (38) آيه 71.
6. وجلعنا من الماء كل شئ حى; انبياء (21)آيه 30.
7. هو الذى خلقكم من تراب; غافر(40) آيه 67.
8. لايعصون الله ما امرهم; تحريم (66) آيه 6.
9. و اذ قال ربك للملائكه انى جاعل فى الارض خليفه; بقره(2) آيه 30.
10. و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم; بقره (2) آيه 34.
11. ولقد كرمنا بنىآدم; اسراء (17)آيه 70.
12. الله نور السموات والارض; نور(24) آيه 35.
13. والذين كفروا اولياءهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات; بقره
(2)آيه 257.
14. اولئك كالانعام بل هم اضل; اعراف (7)آيه 179.
15. انما المشركون نجس; توبه (9)آيه 28.
16. يغفر الله لكم و هو ارحم الراحمين; يوسف (12)آيه 92.
17. يوم تبلى السرائر; طارق (86)آيه 9.
18. يا من سبقت رحمته غضبه; دعاى جوشن كبير.
19. و برحمتك التى وسعت كل شئ; دعاى كميل.
20. و ما ارسلناك الارحمة للعالمين; انبياء (21)آيه 107.
21. انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا; احزاب
(33)آيه 33.
22. قال رسول الله (ص): «ثم اخرجنا الى اصلاب الاباء و ارحام الامهات و
لايصيبنا نجس الشركولاسفاح الكفر»; بحار الانوار، ج15 ، ص 7.
23. يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لمايحييكم;
انفال(8) آيه 24.
24. و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بلاحياء...; آل عمران
(3)آيه 169.