سخنى با خواننده
از ديرباز، عالمان حديثپژوه
در حوزه شناخت و ارزشيابى احاديث، تمام تلاش خود را به كار گرفتند و آنچه را كه در
توان داشتند و با اصول و مبانى حديثپژوهى سازگار بود، به علاقهمندان به سنّت نبوى
و وَلَوى تقديم كردند.
بحث از راويان احاديث معصومان، يكى از شاخههاى مهم علم حديثْ شمرده مىشود كه
دانشيان بسيارى در اين موضوع، قلم زدهاند. برخى، اسامى راويان از معصومى را گرد
آوردهاند و برخى راويان تمام معصومان را. عدهاى با هدف تعيين طبقات ايشان، و
عدّهاى با هدف معرفى مؤلفان و تأليفات حديثى، و عدّهاى با هدف بيان جرح و تعديل
راويان، تأليف رجالى ارائه دادهاند، و جمع بسيار ديگرى با استفاده از منابع اصلى
دانش رجال، به ساده سازى استفاده از اطّلاعات آن منابع، همّت گمارده و معجمها و
جوامع رجالى را سامان دادهاند.
همه اين تلاشها در جهت عشق به سنّت و محفوظ داشتن آن از دست تحريفكنندگان و
دروغپردازان بوده است و خود، شاهدى بر نظارت و دقت مستمرّ اين عالمان بر احاديث و
نقل آنهاست.
سير تأليف در اين موضوع، از همان قرون اوّليه ظهور اسلام، آغاز شد و تا عصر حاضر،
ادامه داشته و دارد. آشنايى با اين سير تاريخى مىتواند بسيارى از شبهات (در اين
موضوع) را پاسخ گويد و به بسيارى از آنها مجال طرح ندهد.
از جمله آنكه اصول اوّليه رجال شيعى، يعنى كتابهاى رجال الكشّى،
الفهرست و الرجال شيخ طوسى و
رجال النجاشى، همه در قرن چهارم و پنجم هجرىتأليف شدهاند و اكثر راويان و
مؤلّفانى كه در اين كتابها از آنها ياد شده، معاصر با اين بزرگان نبودهاند. پس
ايشان چگونه اطّلاعات خود را درباره اين راويان به دست آوردهاند و مستندشان چه
بوده است؟
با توجّه به شناسايى منابع اصيل شناخته شده كه از قرن اوّل و دوم تا قرن چهارم هجرى
تأليف شدهاند - و بالغ بر حدود 120 عنوان تأليفاند - روشن مىشود كه اين بزرگان
با استفاده از منابع كتبى و شفاهى معتبر كه به ايشان رسيده، اطّلاعات ذى قيمت خود
را در اختيار آيندگانشان گذاردهاند. همچنين برخى شبهات ديگر، از اين راه، پاسخ
داده شده و يا قابل دفع است.
آنچه اينك در پيش روى شماست، معرّفى و شناسايى تأليفات رجالى شيعه است كه به ترتيب
تاريخى و بر اساس تاريخ وفات مؤلّفان آنها سامان يافته و خواننده با پيگيرى سير اين
تأليفات مىتواند به تحوّلات و شيوههاى تأليف در اين علم، دست يابد. به عبارت
ديگر، اين مجموعه در واقعْ تاريخ صامت دانش رجال را در طول پانزده قرن، ارائه
مىدهد.
همچنين از آن جا كه گزارش مختصرى از محتواى هر كتاب، در حدّ توان، ارائه شده،
مقايسه و مسيريابى محتوايى اين تأليفات نيز ميسّر شده است.
اين مأخذشناسى، در مركز تحقيقات دار الحديث و به اهتمام فاضل محترم، جناب آقاى رسول
طلائيان فراهم آمده است كه ضمن تشكّر صميمانه از زحمات ايشان، آرزوى توفيق روز
افزون برايشان داريم.
مدير گروه رجال
محمّد كاظم رحمان ستايش
مقدّمه
تحقيق و پژوهش، فرايند شناخت
منابع و استفاده از آنها در دستيابى به انديشهها و افكار جديد است. از اين رو،
بهره بردارى صحيح از تأليفهاى هر علم، نياز ضرورى پژوهشگر است و برآوردن اين نياز
در اوّلين قدم، نياز به فهرست و اطّلاع از منابع و تحقيقات آن دانش دارد تا در هر
زمان، بحثهاى علمى دوباره از نو آغاز نشوند و تحقيقات جديد با نوآورى توأمان
گردند. پژوهش در دانش رجال نيز از اين قاعده پيروى مىكند.
از آن جا كه علم رجال، بحث از راويان اخبار و شناخت شخصيت و احوال ايشان را بر عهده
دارد، لذا ارتباط ناگسستنى با تاريخ دارد و اين ارتباط، موجب مىشود كه پژوهشگران
اين علم، دائماً با منابع قديمى و تحليلگران اين منابع، ارتباط جدّى داشته باشد.
به همين منظور، «مأخذشناسى رجال شيعه» فراهم آمد كه به معرّفى توصيفى - تحليلى
تأليفات رجالى از دوره پيدايى اين علم تا زمان حاضر بپردازد.
شايان ذكر اين كه در قرن حاضر، مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى نيز كتاب مصفّى المقال فى
مصنّفى علم الرجال را در همين راستا تأليف كرد و مورد استفاده بسيار محقّقانِ در
اين حوزه قرار گرفت و ما نيز در اثر حاضر، از اين كتاب بسيار
استفاده كردهايم؛ ليكن اين كتاب با همه محتواى ارزشمند و محقّقانهاش داراى
اشكالهايى چند است:
اوّل آن كه دانش رجال و تراجم (شرح حال نگارى) در اين اثر خلط شدهاند و تمامى شرح
حالها، اگر چه مربوط به شخصيتهاى غير راوى بودهاند، در حوزه تأليفهاى رجالى
داخل شدهاند.
دوم آن كه گاه تأليفهاى حديثى و غير رجالى در موضوع اين كتاب، وارد شدهاند.
سوم آن كه گزارش كتابها غالباً بيش از آوردن نام آنها نيست.
گذشته از اينها تأليفهاى رجالى پس از مرحوم تهرانى و مقالهها و تحقيقهاى جديد
نيز مورد نياز محقّقان است كه در تكميل كار محقّق تهرانى به آنها نيز پرداختهايم.
شيوه كتاب حاضر
در اين كتاب كوشيدهايم تأليفهايى كه محور اصلى آنها در زمينههاى مختلف رجالى
باشد، گزارش شوند. از اين رو، تأليفهاى موجود در اين موضوعات را آوردهايم: كلّيات
علم رجال، شرح حال مستقل راويان، كتب رجالىاى كه بر اساس طبقات يا فهرست و يا
مشيخه تأليف شدهاند، جوامع رجالى و معجمها، رسالههاى مستقل در قواعد رجالى، ضبط
اسامى، اصطلاحات رجالى، ترتيب و تنظيم و اضافات و حواشى كتب معجم رجالى، منظومههاى
رجالى و تاريخ رجال.
نكته شايان ذكر اين كه شناسايى اين موضوعات در سه قرن اوّل، بر اساس نام كتابها
بوده است؛ چه آن كه غالب كتابها تنها در فهرستها نام برده شدهاند و اصل آنها
اينك در دست نيست.
تنظيم اين مأخذشناسى بر اساس
تاريخ وفات مؤلّفان است و تأليفها و آثار باقىمانده از هر قرن، به صورت جداگانه و
هر يك در فصلى مستقل، ارائه شده است.
در معرّفى توصيفى هر اثر، نام و شهرت مؤلّف، تاريخ وفات وى، نام اثر، مشخّصات ناشر
و تاريخ نشر و تعداد جلدها و صفحهها گزارش شده است.
كوشيدهايم چاپهاى مختلف از يك كتاب را كه داراى خصوصيتهاى مستقل است، معرّفى
كرده، امتيازهاى هر يك را گوشزد نماييم.
همچنين تأليفهايى كه نسخه خطّى آنها در كتابخانههاى شناخته شده ايران موجود است،
مشخّص كردهايم (كه خوانندگان گرامى مىتوانند توصيف دقيق اين نسخهها را در كتاب
يا نرم افزار فهرستگان نسخههاى خطّى حديث شيعه مشاهده نمايند)؛ امّا با اين همه،
موارد بسيارى هم وجود دارند كه نه چاپ شدهاند و نه نسخهاى خطّى از آنها در
كتابخانههاى مشهور ايران يافت شده است و تنها نام آنها در منابع كتابشناسى قديم و
جديد، ذكر شده است. اين موارد را نيز به استناد منبع شناسايى آن آوردهايم. در
معرّفى تحليلى هر اثر نيز اطّلاعات موجود از آن ارائه شده و محتواى آن تا حدّ
امكان، تشريح شده است.
گفتنى است كه برخى از كتابها با دو يا چند عنوان مختلف، معرّفى يا چاپ شدهاند كه
براى رفع اشتباه، اسامى مختلف يك اثر را تا آنجا كه تشخيص دادهايم، در ذيل معرّفى
تحليلى آوردهايم.
در بخش پايانى كتاب، مجموعه مقالاتى را كه در موضوعهاى رجالى گذشته يا شيوه شناسى
منابع رجالى تأليف شدهاند، شناساندهايم. اميدواريم كه اين زحمت متواضعانه، نزد
ارباب تحقيق و پژوهش مقبول افتد و ايشان را به كار آيد.
در خاتمه از برادر بزرگوار حجة
الاسلام محمّد كاظم رحمان ستايش كه در ارائه طرح و اجراى آن، در همه مراحل اين حقير
را يارى نمود و در پديد آمدن اين اثر، سهم بسزايى داشتهاند، تشكّر و امتنان قلبى
خود را ابراز داشته، از خداوند موفّقيت ايشان را در تمام مراحل زندگى خواهانم.
رسول طلائيان
قم - تابستان 1381
تأليفات رجالى: قرن اوّل و دوم هجرى
ابن ابى رافع، عبيداللَّه (ق 1).
1. تسمية من شهد مع أميرالمؤمنينعليه السلام.
الفهرست، ص 306 (ش 468).
مؤلّف، كاتب اميرمؤمنان علىعليه السلام بوده است و در كتاب خود، فهرست اسامى شهداى
جنگهاى جمل، صفّين و نهروان را آورده است.
محقّق تهرانى، وى را اوّلين مؤلّفِ در علم رجال به شمار آورده است. ايشان در
الذريعة (ج 10، ص 83)، اين كتاب را با عنوان رجال ابن أبى رافع و نيز با عنوان رجال
عبيداللَّه بن أبى رافع (ج 10، ص 130) و نيز با عنوان ذكر شده در الفهرست شيخ طوسى
(ج 4، ص 181، ش 898) فهرست نموده است.
ازدى، لوط بن يحيى (م 151 ق).
2. رجال أبى مخنف لوط.
الذريعة، ج 10، ص 142.
شرح حال اين مؤلّف در رجال النجاشى (ص 320، ش 875) آمده است؛ امّا نام كتاب رجالى
وى در فهرست آثار اين مؤلّف، نيامده است.
مُبَشّر، محمّد - حبيش (م 158 ق).
3. رجال حبيش.
الذريعة، ج 10، ص 108.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 147) اين كتاب را با عنوان رجال محمّد هم فهرست
نموده است.
برقى، ابو عبد اللَّه محمّد بن خالد (زنده در 183 ق).
4. كتاب الرجال.
الفهرست، ابن النديم، ص 276.
ابن نديم آورده است كه اين كتاب، مشتمل بر فهرست اسامى راويانِ از امير مؤمنان
علىعليه السلام است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 100، ش 206)، اين كتاب را با عنوان رجال البرقى
الكبير و نيز با عنوان كتاب من روى عن على أمير المؤمنينعليه السلام (ج 22، ص 227،
ش 8617) فهرست نموده است.
تأليفات رجالى: قرن سوم هجرى
سائب كلبى، هاشم بن محمّد (م 206 ق).
5. رجال أبى المنذر هاشم بن محمّد بن السائب الكلبى.
الذريعة، ج10، ص 159 (ش 285).
در رجال النجاشى (ص 434، ش 1166)، در شرح حال اين مؤلّف، فهرست آثار وى آمده است؛
امّا عنوان اين كتاب در اين فهرست، موجود نيست.
كتانى، عبد اللَّه بن جبله (م 219 ق).
6. كتاب الرجال.
رجال النجاشى، ص 216 (ش 563).
سيّد حسن صدر در تأسيس الشيعة مىگويد كه اين، اوّلين كتابى است كه در رجال، تأليف
شده است و محقّق تهرانى مىگويد كه اوّلين مؤلّف رجال در اسلام، عبيداللَّه بن ابى
رافع، كاتب اميرمؤمنان است.
شيخ طوسى در الفهرست (ص 300، ش 454)، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف
آورده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 84، ش 154)، اين كتاب را با عنوان رجال ابن جبلة
الكنانى و نيز با عنوان رجال عبد اللَّه (ج10، ص 127) معرّفى نموده است.
واقدى، محمّد (130 - 207 ق).
7. رجال محمّد بن عمر الواقدى.
الذريعة، ج 10، ص 147.
ابن فضّال، حسن بن على (م 224 ق).
8. كتاب الرجال.
رجال النجاشى، ص 34 (ش 72).
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 89، ش 165)، اين كتاب را با عنوان رجال ابن فضّال
الكبير فهرست نموده است و اشاره مىنمايد كه ظاهر آن است كه اين كتاب، نزد نجاشى
موجود بوده است.
سرّاد بجلى، حسن بن محبوب (149 - 224 ق).
9. رجال ابن محبوب.
الذريعة، ج 10، ص 90 (ذيل ش 166).
10. المشيخة.
الفهرست، ص 122 (ش 162).
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21، ص 69، ش 3995) و ابن شهرآشوب در معالم العلماء (ص
33، ش 182) نام اين كتاب را آوردهاند.
11. معرفة رواة الأخبار.
معالم العلماء، ص 33 (ش 182).
محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 128) از اين كتاب نام برده است.
رواجينى، عباد بن يعقوب (م 250 ق).
12. المشيخة.
الفهرست، ص 343 (ش 542).
شيخ طوسى در الفهرست، ضمن شرح حال اين شخصيت آورده است كه وى، عامى مذهب است و از
مشيخه وى، نقل قولى آورده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج
21، ص 70، ش 3997) نام اين كتاب را فهرست نموده است.
يعقوب بن شيبة (180 - 262 ق).
13. تسمية من روى عن أميرالمؤمنينعليه السلام من أصحابه.
الفهرست، ص 509 (ش 810).
نجاشى و شيخ طوسى، وى را از عامّه دانستهاند. در رجال النجاشى (ص 451، ص 1218) در
شرح حال وى، ذكرى از اين تأليف نيامده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 160)، اين كتاب را با عنوان رجال يعقوب بن شيبة
فهرست نموده است.
رازى، ابو زُرعه (200 - 264 ق).
14. ذكر من روى عن جعفر بن محمّدعليه السلام من التابعين وقاربهم.
رجال النجاشى، ص 10 (ش 7).
اين كتاب، مشتمل بر فهرست راويانى است كه از امام جعفر صادقعليه السلام روايت نقل
كردهاند.
در رجال النجاشى در شرح حال ابان بن تغلب، از اين كتابْ نقل قول شده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 92، ش 174)، اين كتاب را با عنوان رجال أبى زرعة
الرازى و در (ج 10، ص 37، ش 196) با عنوان موجود در رجال النجاشى فهرست نموده است.
برقى، احمد بن محمّد بن خالد (م 274 يا 280 ق).
15. رجال البرقى. تحقيق: جواد قيومى اصفهانى، قم: مؤسسة القيّوم، 1419 ق، 190
ص، اوّل / تهران: دانشگاه تهران، 1342 ش.
اين كتاب در قسمت اوّل كتاب الرجال ابن داوود، آمده است.
اين كتاب، مشتمل بر فهرستى از اسامىِ راويان هر يك از معصومانعليهم السلام است كه
به ترتيب اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله تا اصحاب امام حسن عسكرىعليه السلام
تنظيم شده است.
دسته بندى اسامى راويان هر يك از معصومانعليهم السلام، بر اساس حروف الفبا تنظيم
شدهاند و در فهرست اسامى اصحاب هر يك از ائمهعليهم السلام، در ابتدا اصحابى كه
امام سابق را درك كردهاند، آورده شده است و در پايان، اسامى زنان راوى از
معصومانعليهم السلام.
در آخر كتاب، فهرست اسامى دوازده نفر از منكران ابوبكر، آورده شده است.
محقّق در مقدّمه، زندگىنامه مؤلّفو فهرستى از مشايخ و راويان وى را آورده است.
در رجال النجاشى (ص 76، ش 182)، اين كتاب با عنوان كتاب الطبقات و در الفهرست شيخ
طوسى (ص 51، ش 65) با عنوان كتاب طبقات الرجال آمده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 99، ش 205)، اين كتاب را با عنوان رجال البرقى
الصغير و نيز با عنوانهاى كتاب الطبقات (ج 15، ص 145، ش 972) و طبقات الرجال (ج
15، ص 147، ش 979) فهرست نموده است.
16. كتاب التاريخ.
الفهرست، ص 51 (ش 65).
مرحوم نجاشى در رجال النجاشى (ص 76، ش 182)، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين
مؤلّف آورده است.
17. كتاب الرجال.
رجال النجاشى، ص 76 (ش 182).
اشعرى قمى، محمّد بن احمد بن يحيى (م 280 ق).
18. مناقب الرجال.
الفهرست، ص 408 (ش 623).
شيخ طوسى در الفهرست، كتاب نوادر الحكمة را از جمله آثار اين مؤلّف شمرده است كه
مشتمل بر چند كتاب از جمله مناقب الرجال است.
در رجال النجاشى (ص 348، ش 939)، در شرح حال اين مؤلّف، به كتاب نوادر الحكمة اشاره
شده است؛ امّا نامى از كتاب مناقب الرجال آورده نشده است.
محقّق تهرانى، كتاب مناقب الرجال را در الذريعة (ج 10، ص 142) با عنوان رجال محمّد
بن أحمد بن يحيى الأشعرى و نيز با عنوان مناقب الرجال (ج 22، ص 326، ش 7298) هم
فهرست نموده است.
علوى عقيقى، احمد بن على بن محمّد (م 280 ق).
19. كتاب تاريخ الرجال.
رجال النجاشى، ص 81 (ش 196).
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3، ص 253، ش 940) اين كتاب را با عنوان تاريخ الرجال و
نيز با عنوان رجال العقيقى (ج 10، ص 131) هم فهرست نمودهاست.
ابن شهر آشوب در معالم العلماء (ص 13، ش 63)، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين
مؤلّف آورده است.
مروزى بغدادى، عبد الرحمان بن يوسف بن سعيد خراش (م 283 ق).
20. الجرح و التعديل.
شذراتُ الذَهب فى أخبار مَن ذَهَب، ج 2 (ص 184).
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 84، ش 154)، اين كتاب را با عنوان رجال ابن خراش
و نيز با عنوان رجال عبد الرحمان (ج 10، ص 125) و نيز در مستدركات الذريعة (ص 252،
ش 1265) با عنوان الجرح و التعديل، فهرست نموده است.
جرجانى، احمد بن داوود (زنده در قبل از 298 ق).
21. معرفة الرجال.
الذريعة، ج 21، ص 257 (ش 4915).
در رجال النجاشى (ص 454، ش 1231) نام اين مؤلّف با عنوان «ابو يحيى الجرجانى» و
بدون معرّفى اين كتاب، آمده است.
شيخ طوسى در الفهرست (ص 79، ش 100)، شرح حال اين مؤلّف را با عنوان «احمد بن داوود
الفزارى» ذكر كرده و در آخر آورده است: «ذكره الكَشّى فى (كتابه فى) معرفة الرجال»
كه ظاهراً از اين عبارت مشخّص نمىشود كه اين مؤلّف، كتابى با عنوان معرفة الرجال
داشته است.
نخعى انبارى، على بن حكم (ق 3).
22. رجال على بن الحكم.
الذريعة، ج 10، ص 135.
محقّق تهرانى در الذريعة، اين
كتاب را با عنوان رجال على بن الحكم معرّفى نموده است.
در كتاب لسان الميزان، شرح حال بعضى از رجال شيعه از اين كتاب نقل شده است، مانند:
شرح حال حسان بن ابى عيسى صيقلى (ج 2، ص 229، ش 2399) با عنوان مصنّفى الشيعة و در
شرح حال ابراهيم بن سنان و ابراهيم بن عبد العزيز (ج 1، ص 164، ش 175 و ص 176، ش
218) با عنوان رجال الشيعة.
ابن حجاج، ابو عبد اللَّه (ق 3).
23. من روى الحديث من آل أعين.
رسالة أبى غالب الزرارى، ص 127.
در رسالة أبى غالب الزّرارى كه مؤلّف، آن را براى نوهاش در معرّفى خود و خاندان
اعين نوشته، آورده است كه ابو عبد اللَّه بن حجّاج، از راويان حديث است. وى كتابى
را كه در بردارنده مشخّصات شصت نفر از راويان حديث از آل اعين است، تأليف كرده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 108، ش 226)، اين كتاب را با عنوان رجال أبى عبد
اللَّه الحجّاج، معرّفى نموده است.
ابن فضّال، على بن حسن بن على (206 - ق 3).
24. كتاب الرجال.
الفهرست، ص 272 (ش 392).
مرحوم نجاشى در رجال النجاشى (ص 257، ش 676)، از اين كتاب نام برده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 90، ش 166)، نام اين كتاب را با عنوان رجال ابن
فضّال الصغير، فهرست نموده است.
بلخى، نصر بن صباح (ق 3).
25. معرفة الناقلين.
رجال النجاشى، ص 428 (ش 1149).
در رجال الكَشّى، از اين كتاب، نقلهاى بسيارى آمده است.
علّامه تهرانى در الذريعة (ج
21، ص 261، ش 4945) از اين كتاب نام برده و اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى
القاسم نصر بن صباح البلخى (ج 10، ص 156) هم فهرست نموده است.
جراذينى، على بن عباس (ق 3).
26. الممدوحين و المذمومين.
الرجال لابن الغضائرى، ص 79، ش 95.
اين كتاب را احمد بن حسين بن عبيد اللَّه غضايرى در ذيل نام اين مؤلّف، آورده است.
كاهلى، جعفر بن عبد الرحمان (ق 3).
27. النوادر عن الرجال.
رجال النجاشى، ص 126 (ش 326).
محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 106) متذكّر شده است كه از ميان نوادر بسيارى
كه فهرست آنها موجود است، تنها «نوادر أبان بن محمّد البجلى» و «نوادر جعفر بن عبد
الرحمان الكاهلى» مقيّد به «عن الرجال» شدهاند و اين به جهت شباهت اين دو كتاب با
مشيخه است. وى نيز در الذريعة (ج 24، ص 348، ذيل ش 1868) اين كتاب را با عنوان
النوادر عن الرجال فهرست نموده است.
كَرخى، محمّد بن عبد اللَّه بن مهران (ق 3).
28. الممدوحين و المذمومين.
رجال النجاشى، ص 350 (ش 942).
اين كتاب، مشتمل بر فهرستى از رجال ممدوح و مذموم است.
علّامه تهرانى در الذريعة (ج 22، ص 224، ش 6790) از اين كتاب نام برده و نيز اين
كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عبد اللَّه بن مهران الكرخى (ج 10، ص 145) هم فهرست
نموده است.
مستعطف، عيسى بن مهران (ق 3).
29. كتاب المحدثين.
الفهرست، ص 332 (ش 520)؛ رجال
النجاشى، ص 297 (ش 807).
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20، ص 147، ش 2323)، اين كتاب را با عنوان كتاب
المحدثين و در كتاب مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال (ص 345)، اين كتاب را با
عنوان المحدثون و نيز با عنوان رجال أبى موسى عيسى بن مهران المستعطف (ج 10، ص 139)
فهرست نموده است.
يقطين، محمّد بن عيسى بن عبيد (ق 3).
30. كتاب الرجال.
رجال النجاشى، ص 333 (ش 896).
شيخ طوسى در الفهرست (ص 402، ش 612) شرح حال اين مؤلّف را بدون ذكر نام اين كتاب،
آورده است.
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 91، ش 171)، اين كتاب را با عنوان رجال ابن يقطين
و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد بن عيسى اليقطينى فهرست كرده است.