نکاتى درباره روش تأليف کتاب
مؤلّف، تنها، بر احاديث خاصّه تکيه مى کند؛(1)
با اين حال، براى تأکيد مطلب، به روايات عامه(2)
ونيز به تورات، استناد مى جويد.(3)
نعمانى، در توضيحاتى که در ادامه ى روايات آورده است، گاه، به
توضيحى کوتاه بسنده مى کند(4)
وگاه، حديث مورد نظر رابا استفاده از حديثى ديگر، توضيح مى دهد،(5)
وبا بهره گيرى از احاديث معروف، مانند حديث ثقلين، مفاد روايت را
تشريح مى کند.(6)
توضيحات مؤلّف، آکنده از آيات قرآنى است. که نشانه ى تسلّط وى بر
قرآن است.
از توضيحات مؤلّف روشن مى شود که وى، شيعيان را به عنوان مخاطب خود
در نظر گرفته است. تعبير (يا معشر الشيعة)(7)
و(يا أيّها الشيعة الأخيار)،(8)
در چند جاى کتاب ديده مى شود.
از سوى ديگر، کتاب، در درجه نخست، در ردّ بدعتگذاران از فرقه هاى
منسوب به تشيّع، نگارش يافته است. نعمانى، از اين گروه، با تعابيرى
مانند (أهل الدعاوى الباطلة المنتمين الى الشيعة وهم منهم بَراء)،(9)
يا (طوائف من العصابة (العصائب خ.ل) المنسوبة إلى التشيّع المنتمية
إلى نبيّها محمّد وآله صلى الله عليه وآله ممّن يقول بالإمامة)(10)
يا (الطوائف المنتسبة إلى التشيّع ممّن خالف الشرذمة المستقيمة على
امامة الخلف بن الحسن بن على)(11)
ياد مى کند.
البته، پاسخ اجمالى به ديدگاه هاى عامه وبيان فساد مذهب ايشان نيز
از نظر مؤلّف، دور نمانده است.
سبک نگارش کتاب وادبيات آن، جالب توجّه است. مؤلّف، با بهره گيرى
از روش هايى، در صدد ايجاد تحرّک در خواننده است ووى را از رخوت
وسستى به دور مى دارد. وى، با توصيه ى پياپى به تأمّل وانديشه،
مخاطبان را به صورت فعّال، در جريان فکرى مباحث کتاب قرار مى دهد
واز حالت انفعالى بيرون مى برد. عباراتى مانند (فتأمّلوا)،(12)
(فاعتبروا)،(13)
(فانظروا)،(14)
(انظروا)،(15)
(فتبيّنوا)،(16)...
در اين زمينه، به کار گرفته شده است.(17)
وى، از سوى ديگر، فرجام ناگوار دور شدن از مسير صحيح امامت را گوشزد
مى کند. بيدار باش هاى اعتقادى وانذار وتبشير، در کلام نعمانى،
فراوان ديده مى شود.(18)
وى، مخاطبان خود را با اوصافى ويژه مى ستايد که خود تشويقى است
جدّى به انديشه ورزى ژرف در احاديث اهل بيت عليهم السلام براى
راهيابى به آستانه ى هدايت واستمرار بر طريق ولايت.
به تعابير زير توجه فرماييد:
يا أُولى الأبصار؛.(19)
يا أُولى الأبصار الناظرة بنور الهدى، والقلوب السليمة من العمى،
المشرقة بالإيمان والضياء؛.(20)
يا مَنْ وهب الله له بصيرة وعقلاً، ومنحه تمييزاً ولبّاً؛.(21)
أيّها الشيعة الأخيار؛.(22)
يا معشر الشيعة، ممَّن وهب الله تعالى له التمييز وشافى التأمّل
والتدبّر لکلام الأئمة عليهم السلام.(23)
دعا کردن مخاطبان با تعابيرى مانند (رحمکم الله)(24)
نيز در جهت تأثير گذارى کتاب است.
از سوى ديگر مؤلّف بدعتگزاران را نيز با اوصاف ناپسندشان مذمت مى
کند:
المبتدعون الّذين لم يذقهم الله حلاوة الايمان والعلم وجعلهم بنجوة
منه وبمعزل عنه.(25)
مؤلّف، توضيحات خود را از حمد وثناى الهى بر هدايت وراهيابى آکنده
است.(26)
ذکر نمونه اى از نثر شورانگيز ومحرّک مؤلّف، سودمند است:
فاستيقظوا - رحمکم الله - من سنة الغفلة وانتبهوا من رقدة الهوى،
ولايذهبن عنکم ما يقوله الصادقون عليهم السلام صفحاً باستماعکم
إيّاه بغير آذان واعية وقلوب متفکرة والباب معتبرة متدبرة لما
قالوا أحسن الله إرشادکم... والحمد للّه ربّ العالمين؛
از خواب غفلت - خداوند رحمت تان کناد! - بيدار شويد واز پيروى هوا
وهوس دست شوييد. سخنان صادقين عليهم السلام را با گوش هاى هوشيار
وقلب هاى انديشه مند ودل هاى عبرت آموز وتدبّر آميز، گوش فرا دهيد
تا آن ها را از کف ندهيد. خداوند، به نيکى، شما را هدايت کناد!...
الحمد للّه رب العالمين.(27)
مؤلّف، براى تحرّک بخشى به مخاطبان وشورآفرينى در طالبان حق وحقيقت،
از روش استفهام، بويژه استفهام منفى، استفاده مى کند. عبارات زير،
گونه هاى مختلفى از اين روش را نشان مى دهد:
أليس فى هذه الأحاديث - يا معشر الشيعة!... -، بيان ظاهر ونور
زاهر؟ هل يوجد أحد من الائمة الماضين عليهم السلام يشکّ فى ولادته،
واختلف فى عدمه والّا هذا الامام الّذى جعل کمال الدين به وعلى
يديه...(28)
فَمَنْ صاحبُ هذه الغيبة غير الإمام المنتظر ومَنِ الذى يشکُّ
جمهور الناس فى ولادته إلّا القليل - وفى سِنّه؟ ومَنِ الذى لا
يأبه له کثير من الخلق ولا يصدّقون بأمره، ولا يؤمنون بوجوده، إلّا
هو....(29)
أما ترون - زادکم الله هدي! - هذا النهى عن التنويه باسم الغائب
عليه السلام.(30)
فأى أمر أوضح وأى طريق أفسح من الطريقة الاّ دلّ عليها الائمة
عليهم السلام فى هذه الغيبة ونهجوها لشيعتهم حتّى يسلکوها مسلّمين
غير معارضين ولا مقترحين ولا شاکّين، وهل يجوز أن يقع مع هذا
البيان الواقع فى امر الغيبة شک؟.(31)
هل هذه الأحاديث - رحمکم الله! - إلّا دالة على غيبة صاحب الحق؟(32)
بدين ترتيب، ابو عبد الله نعمانى کاتب، با نثرى زنده وحرکت بخش
وشورانگيز، شيعيان را به انديشه وا مى دارد وبه هدايت ايشان اميد
مى بندد.(33)
چاپ هاى غيبت نعمانى
از غيبت نعمانى، پنج چاپ مى شناسيم:
1. چاپ سنگى، به کوشش على نقى گيلانى، دار الخلافه، طهران، 1318.
اين کتاب، به خطِّ محمّد قمى نوشته شده است. در مقدّمه ى کاتب، به
تاريخ 1317 آمده: (در کمال دقّت، از روى نسخ عديده قديمه، در دار
الإيمان قم، نسخ وتصحيح تامّ شد).
در پايان کتاب هم آمده: (قد بلغ قبالاً وتصحيحاً على نسخ معتمدة فى
مجالس آخرها صبيحة الجمعة لعشرة أيّام بقين من ربيع الأوّل سنة
1317، وحررّه بيمناه الوازرة محمّد القمى، 1317).
به پيوست کتاب (از ص 183 - 213) اربعين شهيد اوّل به چاپ رسيده است.
2. چاپ تبريز، مکتبه ى صابرى، 1383. اين چاپ، از روى چاپ پيشين
افست شده است، با اين تفاوت که به جاى مقدّمه ى يک صفحه اى کاتب
نسخه، مقدمه اى در شانزده صفحه، به قلم ولى الله اشراقى درج شده
وفهرست ابواب کتاب نيز در پايان ديده مى شود واربعين شهيد اوّل هم
همراه کتاب نيست.
3. تصحيح على اکبر غفارى، مکتبه ى صدوق، تهران، 1397. اين چاپ،
نخست بدون اعراب نشر يافت وسپس به دست آقاى محسن احمدى، با بازنگرى
حسين آقا استاد ولى، اعراب گذارى شد. درباره اين چاپ، پس از اين،
بيش تر سخن مى گوييم.
4. تحقيق فارس حسّون کريم، انوار الهدى، قم، 1422. اين چاپ، از روى
چاپ پيشين، با حذف حواشى کتاب وافزودن تخريج احاديث، انجام گرفته
است.
5. همراه با ترجمه به قلم محمّد جواد غفارى (فرزند استاد غفارى)،
از روى چاپ ايشان، نشر صدوق، تهران، 1418.
نسخه هاى خطى غيبت نعمانى وچاپ استاد غفارى
استاد غفارى، در مقدّمه ى، کتاب، اشاره کرده اند که در تصحيح کتاب
به سه نسخه، اعتماد ورزيده اند؛ يکى به تاريخ 1077 وديگرى بدون
تاريخ که با توجه به خط آن، کتابت آن به قبل از قرن دهم يا در همان
حدود حدس زده شده است.
سومين ومهم ترين نسخه ى مورد استناد ايشان، نسخه چاپى کتاب بوده که
اسانيد ودو باب آخر آن با نسخه ى شماره ى 187 کتابخانه ى آستان قدس
رضوى، به دست آيت الله زنجانى (والد راقم سطور) أدام الله تعالى
ظلّه، مقابله شده است. وصف نسخه به نقل از ايشان در مقدمه آمده است.
نويسنده ى اين مقاله، به اين نسخه مراجعه ومشاهده کرد که تمام کتاب
(سند ومتن) با نسخه ى فوق، مقابله شده است. با دقّت در مقابله ها،
به دست آمد که مقابله ى نسخه در دومرحله انجام گرفته ومقابله ى کامل
نسخه، پس از بهره گيرى استاد غفارى صورت گرفته ودر هنگام استفاده
ايشان، تنها، برخى موارد مورد لزوم (ونه تمام اسناد)، مقابله گشته
است. لذا، تقريباً مى توان گفت، از اين نسخه نفيس وارزشمند، در اين
چاپ، بهره گرفته نشده است.
گفتنى است که جناب حجة الاسلام والمسلمين على اکبر مهدى پور - دامت
برکاته - نسخه ى خود را با اين نسخه، دوبار، با دقّت، ونيز با نسخه
اى از آن که در کتابخانه ى آية الله مرعشى نگاهدارى مى شود
وغالباً، با نسخه ى فوق تطابق دارد، مقابله کرده اند. ايشان، از سر
لطف، نسخه ى خود را در اختيار اين نويسنده قرار دادند ووى را قرين
منت خويش ساختند.
ويژگيهاى نسخه ى خطى کتابخانه آستان قدس رضوى
اين نسخه که به شماره ى 187 از کتب اخبار وشماره ى عمومى 1754 در
اين کتابخانه نگاهدارى مى شود، به تاريخ 577 نوشته شده است.
متأسّفانه، نام ناسخ، گويا در هنگام بريدن صفحه، از ميان رفته است.
اين نسخه، به همراه 399 جلد ديگر، به دست شيخ اسد الله، مشهور به
ابن خاتون مشهدى در سال 1067 وقف آستانه مقدّس حضرت رضاعليه السلام
شده است، برخى از قسمت هاى کتاب، با خطى مغاير، ولى عتيق نوشته شده
است.(34)
در اين نسخه، روايات وگاه باب يا باب هايى از کتاب، ذکر نشده است
که فهرست آن ها چنين است:
ص 35، ح 4: حدّثنا أحمد بن محمد بن سعيد؛
ص 37، ح 11: حدّثنا محمّد بن همام بن سهيل؛
باب 6، ص 116 - 127 (الحديث المروى عن طريق العامة). پيش تر گفتيم،
گويا، اين باب، پس از تأليف، افزوده شده است.
ص 129، ح 4: أخبرنا أحمد بن محمّد بن سعيد؛
ص 129، ح 5: حدّثنا محمّد بن يعقوب؛
ص 135 ح 19: أخبرنا أحمد بن محمّد بن سعيد؛
ص 175، ح 15: حدّثنا عبد الواحد بن عبد الله؛
ص 175، ح 16: حدّثنا محمّد بن يعقوب الکليني؛
ص 179، ح 25: حدّثنا أحمد بن محمّد بن سعيد؛
ص 216، ح 6: أخبرنا محمّد بن يعقوب؛
ص 224، ح 7: وعن محمّد بن يحيى
ص 241، ح 38: أخبرنا على بن الحسين المسعودي؛
ص 286، ح 6: أخبرنا سلامة بن محمّد؛
ص 286، ح 7: حدّثنا عبد الواحد بن عبد الله بن يونس؛
ص 287، ح 8: أخبرنا أبوسليمان؛
ب 21 تا اواخر باب 24 (ص 317 - اواخر ص 328)
ص 331، ح 7: حدّثنا أحمد بن محمّد بن سعيد
تفاوت هاى نسخه ى رضوى با چاپ آقاى غفارى
آيا اين احاديث، از افزوده هاى مصنف پس از تأليف است يا نسخه ى
خطى، دچار کاستى شده است؟ روشن نيست، با مقايسه ى اين نسخه با نسخه
ى چاپى کتاب، تفاوت هايى چشم گير ميان آن دو، در اسناد ومتون
احاديث وتوضيحات مؤلّف، ديده مى شود که غالباً عبارت صحيح يا برتر،
عبارت همين نسخه ى خطى است.
ما در بحث هاى آينده، به تناسب بحث از مصادر کتاب، به مواردى از
اختلاف اسناد اين نسخه با نسخه ى چاپى، اشاره خواهيم کرد.
در اينجا تنها، اختلافات متن اين دورا در دوقسمت مى آوريم:
قسمت يکم، مربوط به اختلافات مقدمه کتاب است. در اين قسمت، بيش ترِ
اختلافات را ياد کرده ايم. قسمت دوم، مربوط به نمونه هايى از
اختلافات ديگر بخش هاى کتاب است.
براى تسهيل در مقايسه دوچاپ، آدرس چاپ سنگى را نيز آورده ايم، در
برخى از موارد چاپ سنگى، مطابق نسخه رضوى است. اين موارد را با
علامت ستاره مشخص ساخته ايم. در پاره اى از موارد هم، عبارت نسخه
رضوى در حاشيه چاپ سنگى، ذکر شده که با آوردن کلمه (حاشيه) در آدرس
چاپ سنگى، بدان اشاره کرده ايم.
تفاوت هاى نسخه رضوى با چاپ آقاى غفارى در مقدمه
کتاب
چاپ آقاى غفاري- چاپ سنگي- متن چاپ- متن نسخه رضوى
ص 18، اواخر- ص 2، اواسط - ان تعدّوا - وإنْ تعدّوا (آيه قرآن)،
ص 19، س 2 - ص 2، اواخر- دالّين هادين - دالّين وهادين
ص 19، س 3 - ص 2، اواخر- ومبلّغين مؤدين - مبلّغين ومؤدين
ص 19، س 5 - ص 2، س آخر- اطلعهم على غيبه - اطلعهم عليه من غيبه
ص 19، س 7 و8 - ص 3، س 1 - ترفّعا لاقدارهم - رفعاً لإقدارهم
ص 19، س 8 و9 - ص 3، س 2 - ولتکون حجة الله عليهم تامة - ولتکون
حجتّه بالغة تامّة
ص 19، س 13- ص 3، س 7 - فصيّره إماماً- بتصييره إماماً
ص 19، س 14 - ص 3، س 7 - وأعطاه الشفاعة - بإعطائه الشفاعة
ص 20، س 11 - ص 3، س آخر- اذکاها - أزکاها
ص 20، س 14 - ص 4، س 1 - طوائف من العصابة - طوائف من العصائب
ص 20، س 16 - ص 4، س 4 - فاز بذمتها - دان بدينها
ص 21، س 1 - ص 4، س 6 - التنزّه عن سائر المحظورات - التنزّه عن
المحظورات
ص 21، س 3 - ص 4، اواسط - کلمها - کلمتها
ص 21، اواخر- ص 5، س 1 - الفرقة الثابتة على الحق - الفرقة المحقّة
الثابتة على الحق در حاشيه ى نسخه رضوى به اختلاف نسخه اشاره شده
است.
ص 21، ما قبل آخر- ص 5، س 1 - لا يضرّها الفتن - لاتضرّها الفتن
ص 22، س 6 - ص 5، س 6، حاشيه - لم يهتموا الطلب العلم - لم يهتموا
بطلب العلم
ص 22، س 8 - ص 5، اواسط - على قدر روايتهم - على حسب روايتهم
ص 22، س 10- ص 5، اواسط - دخل فى هذه المذاهب - دخل فى هذا المذهب
ص 22، ما قبل آخر- ص 5، اواخر- طلباً للرئاسة وشهوة لها وشغفاً بها
- حبّاً للرئاسة وشهوة لها وشغفاً
ص 23، س 2 - ص 5، اواخر- وهن من نفسه بصحة ما نطق به منه - وهن
يقينه بصحة تعلّق به منه
ص 23، س 9 - ص 6، س 4 - إرشادهم فى الحيرة- إرشادهم عند الحيرة
ص 20، س 9 - ص 3، اواخر- باب السلام - باب السلم
ص 23، س 13- ص 6، اواسط - الهداية إلى ما أوتى عنهم فيها ما يصحّح
- الهداية إلى ما اتى عنهم فيها ممّا يصحّح
ص 23، س ما قبل آخر - ص 6، اواسط - حسن الصورة - حسن البصيرة
ص 23، س آخر - ص 6، اواسط - أتحفه بالفهم - أخلصه بالفهم
ص 24، س 8 - ص 6، اواخر- قوّى اليقين فى قلوبهم بصحة ما تلقّوه-
قدّر اليقين فى قلوبهم بصحّة ما تلقّوه
ص 24، س 16 - ص 7، س 3 - ولا تکونوا - ولايکونوا اين کلمه، جزئى از
آيه ى قرآن است که به اين شکل است. در نسخه خطى بى نقطه است.
ص 24، س 18 - ص 7، س 5 - (إنَّ الله يحيى
الأرض) - (إعلموا أنَّ الله..).
ص 21، س ما قبل آخر- ص 7، س 6 - فإنّه- کأنّه
ص 24، س آخر - ص 7، س 7 - فتأويل هذه الآية جاء - فتأويل هذه الآية
جارٍ
ص 25، س 4 - ص 7، اواسط - إمّا ظاهر معلوم أو خائف مغمور - إما
ظاهر معلوم وإمّا خائف مغمور
ص 25، س 13 - ص 7، اواخر- ما حدث من هذه الفرق العاملة بالأهواء -
ما حدث فى الشيعة من هذه الفرق العاملة بالأهواء
ص 26، س 7 - ص 8، اواسط - کان له طعام قد ذراه - کان له طعام فذراه
ص 26، س 12 - ص 8، اواسط - حتّى نقيت منه رزمة کرزمة الإندر (الّذى)
لا يضرّه السوس شيئاً - حتّى بقيت منه رزمة کرزمة الاندر - والاندر
البيدر – لا يضرها السوس شيئاً.
ص 27، س ما قبل آخر - ص 9، اواسط - ناقة صالح - ناقة ثمود
ص 29، س 2 - ص 10، س 6 - ما وفق الله جمعه - ما وفق الله لجمعه
ص 29، س 7 - ص 10، اواسط - سر آل محمّد عليهم السلام - سرّ الله
ص 29 ص وإنّهم أحد الثقلين به جاى (التمسک):
ص 29، س آخر - ص 11، س 4 - خذلاناً من الله شملهم به استخفافهم -
خذلانا من الله شملهم به استحقاقهم
ص 30، س 10 - ص 11، اواسط - ذالک وبما کسبت أيديهم المؤثرون الملح
الأجاج - ذالک بما کسبَتْ أيديهم (النمير) در نسخه نيامده است.
ص 31، س 4 - ص 11، س ما قبل آخر - على العذب النمير الفرات فيمَن
ادَّعى الإمامة ومَن زعم - فيمَنِ ادّعى الإمامة ومَنِ ادّعاها
ص 31، ما قبل آخر- ص 12، اواسط - أنّه إمام وليس بإمامٍ ما جاء
فيما يلقى القائم منذ قيامه عليه السلام فيبتلى من جاهلية الناس -
له وليس بإمامٍ ما جاء فيما يلقى القائم عند قيامه عليه السلام
ويستقبل من جاهلية الناس، عنوان ص 296 چاپى هم (ويستقبل) است.
ص 31، س آخر- ص 12، اواسط - جيش الغضب - جيش العُصَب در ص 311
و312. در عنوان باب ودر متن احاديث هم به جاى (الغضب) و(غضب) در
نسخه خطى، (العُصَب) و(عُصَب) آمده است.
نمونه هايى از ساير مواضع کتاب
چاپ غفارى - چاپ سنگى - متن چاپ - متن نسخه رضوى
ص 43، اواخر - ص 18، اواسط - فإنّ القرآن مع العترة - فالقرآن مع
العترة
ص 45، س 7 و8 - ص 19، اواخر - فوکّلهم الله عزّ وجلّ بمخالفتهم
أمره، وعدولهم عن اختياره وطاعته وطاعة مَنِ اختاره لنفسه فولاّهم
إلى اختيارهم وآرائهم وعقولهم - در نسخه، به جاى (فولاهم)، (ولهم)
آمده است.
ص 50، اواسط - ص 22، اواخر - الّذين يدين به العباد - الذين يدين
به الضُلاّل چاپ سنگى: الّذين تدين به أئمة الضلال
ص 56، اواسط - ص 26، س 7 - فإذا کانت هذه حال مَن أخلف الوعد فى
أنّ عقابه النفاق المؤدى إلى الدرک الأسفل من النار - در نسخه، به
جاى (أنّ عقابه)، (أعقابه) آمده است. سطر ما قبل آخر همين صفحه هم،
صحّت نسخه را تأييد مى کند.
ص 65، س 1 - ص 30، اواخر - أبدال الارض - أبداً
ص 101، اواخر - ص 47، س 6 - من طرق رجال الشيعة الموثقين - من طريق
رجال الشيعة الموفّقين
ص 102، س 2 - ص 47، اواسط - المقداد وسلمان الفارسى - سلمان
والمقداد
ص 160، ما قبل آخر - ص 82، حاشيه - يطالبون بالإرشاد إلى شخصه
والدلالة على موضعه ويقترحون إظهاره لهم، وينکرون غيبة، لإنَّهم
بمعزل عن العلم- ومع هذا الإنذار بقلة علمهم وضعف بصائرهم وأنّهم
بمعزل عن العلم يترجون ظهور الإمام لهم ويطالبون بالإرشاد إلى شخصه
ويذکرون غيبته ويقولون ما فعل وأين هوولِمَ يغيب وإلى کم يغيب، وهم
يعلمون ما سبق من علم الله وتدبيره فى أمر هذا الإمام وصفه الله فى
المرتبة والمنزلة تحکما عن (على خ.ل) الله واقتراحاً على وليه
واستعجالاً لأمره وتقدماً بين يديه
ص 163، اواسط - ص 85، س 5، حاشيه - فيه شبه من يوسف - فيه سنة (من)
يوسف
ص 169، ما قبل آخر - ص 88، اواخر - وهم الجازمون - وهم الحازمون
ص 299، اواخر صفحه - ص 160، س 6 - وأزد - وأزد البصرة
ص 311، اواخر - ص 167، اواخر - حدثنى مَن رأى المسيب بن نجبة، قال:
وقد جاء رجل إلى امير المؤمنين عليه السلام ومعه رجل يقال له (ابن
السوداء)، فقال له: يا أمير المؤمنين - حدّثنى مَن رأى المسيب بن
نجبة وقد جاء يدخل إلى أمير المؤمنين عليه السلام ومعه رجل يقال له
(ابن السوداء) وهو متلبّبة فقالوا: يا أمير المؤمنين
ص 331، ما قبل آخر - ص 180، س آخر- ملک القائم منّا - يملک القائم
منّا
نمونه ى بسيار جالبى از تحريفات نسخه ى چاپى
جناب اقاى مهدى پور، اين مورد را متذکّر شدند.
در حديثى از امام باقر عليه السلام در نسخه چاپى الغيبة نعمانى ص
301 (ص 161، چاپ سنگى) مى خوانيم: (إنّهما أجلان: أجل محتوم، وأجل
موقوف. فقال له حمران: (ما المحتوم) قال: (الّذى للّه فيه المشيئه).
قال حمران: (إنّى لأرجو أن يکون أجل(35)
السفيانى من الموقوف). فقال ابو جعفر عليه السلام: (لا والله: إنّه
لمن المحتوم).
اين متن از دو سو، با اشکال همراه است: نخست اين که در اين حديث،
تنها به تعريف اجل محتوم پرداخته شده وديگرى اين که تعريف ارائه
شده با اجل موقوف سازگارتر است تا با اجل محتوم. اين دو اشکال، هر
دو، از يک ريشه نشأت گرفته است وآن، اشتباه در نسخه چاپى است. در
اين جا، اين يک سطر، قبل از (الّذى للّه فيه المشيئه) افتاده است:
(الّذى لا يکون غيره). قال: (فما الموقوف؟) فقال: (هو).
تکرار (قال الّذى) در اين حديث، سبب شده که چشم ناسخ، از يک مورد
اين عبارت به مورد ديگر پرش کند وچنين سقطى رخ دهد.
با توجه به آن چه گذشت، نياز به چاپى انتقادى از الغيبة نعمانى، بر
مبناى نسخه ى رضوى، کاملاً احساس مى گردد. شايد با تفحّص در فهرست
هاى نسخه هاى خطّى کتابخانه هاى مختلف، به نسخه يا نسخه هاى ديگرى
که بتوان در اين تصحيح از آن ها بهره جست، دست يافت.
مرحوم مجلسى هم غالباً، نسخه هاى اصيل وارزش مندى در اختيار داشته
است، لذا مراجعه به بحار الأنوار، به عنوان يک نسخه، در اين تصحيح
ضرورى است.
اميد که صاحب همّت وصلاحيّتى، به اين مهم دست يازد واين اثر گران
بها را از نوزنده سازد.
پاورقى:
(1)
الغيبة نعمانى، ص 102.
(2)
همان، ص 102 - 107. ونيز 116 - 127.
(7)
همان، ص 24، 101، 207، 323. ونيز ص 183.
(12)
همان، ص 101، 244و 245.
(15)
همان، ص 201، 245، 323.
(17)
نيز ر.ک: ص 157، 165، 201 و...
(18)
ر.ک: ص 23، 55، 135، 166، 172، 183، 184، 190، 244، 323.
ومواردى که در حواشى پيشين ذکر شد.
(24)
همان، ص 57، 101، 165، 193، 201، 323.
(26)
به عنوان نمونه: ص 145، 158، 163، 165، 212، 246، 323.
(27)
ترجمه اندکى آزاد مى باشد.
(28)
الغيبة، نعمانى، ص 183.
(33)
درباره ى اميد مؤلّف به هدايت شيعيانِ از راه به در رفته،
بويژه به صفحه ى 208 مراجعه کنيد.
(34)
ص 134 - 147 (نسخه ى چاپى).
(35)
در نسخه ى رضوى: أمر - به جاى أجل - ذکر شده که زيباتر به
نظر مى آيد.