ميزان الحكمه جلد ۵
آيت الله محمد محمدى رى شهرى
- ۱۱ -
ـ امام على (ع ) : انسان نبايد به سفرى رود , كه مى ترسد در آن به
دين و نمازش لطمه اى وارد آيد.
ـ مـحـمـدبن مسلم از امام صادق (ع ) درباره حكم مردى پرسيد كه در سفر جنب مى شود
و(براى غـسـل كـردن ) چيزى جز برف يا يخ نمى يابد حضرت فرمود : در اين جا موضوع
ضرورت در ميان است او نبايد بار ديگر به چنين جايى كه به دين او لطمه مى زند سفر
كند.
گردش .
ـ امـام رضـا(ع ) : به يكى از گردشگاههاى خود رفتم خدمتكاران فراموش كردند نمك
بردارند از اين رو براى ما گوسفندى ذبح كردند.
ـ عـمـروبـن حريث خدمت امام صادق (ع ) كه در منزل (و تفريحگاه ) برادر خود عبداللّه
بن محمد تـشـريف داشت , رسيد و عرض كرد : فدايت شوم ! چه شده كه به اين جا آمده
ايد؟
حضرت فرمود : براى گردش .
سفر آخرت .
ـ امـام باقر(ع ) : ابوذر(ره ) در كنار كعبه به پا خاست و گفت : من جندب بن سكن
هستم مردم او را در ميان گرفتند ابوذر گفت : اگر يكى از شما بخواهد به سفرى رود ,
توشه اى كه به كارش آيد بـا خـود بـر مى دارد پس آيا براى سفرآخرت نمى خواهيد توشه
اى برداريد كه به كارتان آيد؟
مردى برخاست و گفت : ما را راهنمايى كن ابوذر گفت : يك روز بسيار گرم را براى
روزرستاخيز روزه بگير و براى كارهاى بزرگ و دشوار (در روز قيامت ) حجى بگزار و براى
وحشت قبر در دل شب تار دو ركـعـت نـمـاز بـخـوان سـخن نيكى كه برزبان آرى وگفتار
زشتى كه از آن لب فرو بندى , يا صدقه اى كه به بينوايى دهى شايد كه تو بينوا را از
آن روز دشوار(قيامت ) رهايى دهد.
دنـيـا را دو درم قرار ده : درمى براى خرجى خانوده ات و درمى براى آخرتت سومين درم
زيانبار و بى فايده است , پس در پى كسب آن مرو.
دنـيـا را دو جـمـلـه دان : جمله اى در طلب حلال و جمله اى براى آخرتت سومين جمله
زيانبارو بى فايده است در پى آن مرو آن گاه گفت : اندوه روزى كه بدان نمى رسم مرا
كشت .
ـ امام على (ع ) : هركه به فكر دورى راه باشد , خود را آماده كند.
ـ رسـول خـدا(ص ) در ميان ما به خطبه ايستاد و فرمود : اى مردم ! شما در سراى آرامش
هستيد , شما بر مركب سفر سواريد, حركتتان شتابان است , پس براى سفر دور و دراز خود
را آماده كنيد.
ـ آه از كمى توشه و درازى راه و دورى سفر و عظمت مقصد!.
فرومايگان .
ويژگى فرومايگان .
ـ امام رضا(ع ) در پاسخ به اين پرسش كه فرومايه كيست ؟
فرمود : كسى كه چيزى داشته باشد و آن چيز او را از خدا باز دارد.
ـ امـام عـلـى (ع ) : از فـرومـايه حذر كنيد , زيرا فرومايه كسى است كه از خداى
عزوجل نمى ترسد پيامبركشان و دشمنان ما در ميان همين جماعتند.
ـ امام صادق (ع ) در پاسخ به سؤال از فرومايه فرمود : كسى كه شراب مى خورد و
طنبورمى زند.
رياست فرومايگان .
ـ امام على (ع ) : هرگاه فرومايگان سرورى يابند تيرهاى اميد به سنگ خورد.
ـ از بين رفتن دولتها , نتيجه به كارگرفتن فرومايگان است .
ـ نبود رؤسا بهتر از رياست كردن فرومايگان است .
آميزش با فرومايگان .
ـ امام صادق (ع ) : زنهار از آميزش با فرومايه , زيرا كه از فرومايه هيچ خيرى
بر نمى خيزد.
ـ امام على (ع ) : همنشينى با فرومايگان , دلها را سخت بيمار مى كند.
ـ كشمكش با فرومايگان , بزرگان را بدنام مى كند.
صـدوق رضوان اللّه عليه در ((من لايحضره الفقيه )) بعد از نقل اين فرمايش امام (ع )
كه :((زنهار از آميزش با فرومايه , زيرا كه از فرومايه هيچ خيرى بر نمى خيزد)) , مى
نويسد : درباره معناى فرومايه اخـبار گوناگونى آمده است : در بعضى روايات فرومايه
به كسى اطلاق شده كه طنبور بزند , در بعضى ديگر به كسى كه اگر به او خوبى كنى
خوشحال نشود و اگر بدى كنى ناراحت نگردد و نيز به كسى اطلاق شده كه به ناحق و بدون
شايستگى ادعاى امامت و پيشوايى كند همه اينها اوصاف و ويـژگـيهاى فرومايه است و
هركس يكى يا همه آنهارا داشته باشد بايداز آميزش و همنشينى با او دورى كرد.
سبكسرى .
برحذر داشتن از سبكسرى .
ـ امام على (ع ) : زنهار از سبكسرى كه آن رفيقان را مى رماند.
ـ سبكسرى , كليد ناسزا گويى است .
ـ سبكسرى , شر به بار مى آورد.
ـ سبكسرى را رهان كن , زيرا كه آن مايه عيب و ننگ آدمى است .
ـ حربه جهل , سبكسرى است .
ـ سبكسرى (مايه ) گناه و جنايت است .
ـ در نـكوهش بصريان بعد از جنگ جمل , مى فرمايد : سرزمين شما به آب نزديك است و
ازآسمان دور سبك مغزيد و سست انديش .
ـ در نـامه اى به بصريان , مى نويسد : اگر تباهكاريها و امور مهلك و انديشه هاى سست
ومنحرفانه شـمـا را به مخالفت و دشمنى با من برانگيزد , اينك من آماده سوار شدن بر
اسبان خويشم و جهاز شترانم را بسته ام (و آماده نبرد با شما هستم ).
ـ رفتار نابخردانه تو به فرا دستت حماقتى مهلك است , رفتار سفاهت آميز تو با
فرودستت جهالتى ننگ آور است , برخوردسفاهت آميز تو با كسى كه هم مرتبه توست همچون
منقار زدن دو خروس و افـتادن دو سگ به جان يكديگر است , كه از هم جدا نشوند مگر هر
دو زخمى يا شكست خورده و رسـوا شـده و ايـن نه كار حكيمان است و نه روش خردمندان چه
بسا كه طرف مقابلت در برابر تو بردبارى نشان دهد و بدين سان از تو وزينتر و محترمتر
باشد و تو از او سبكتر و نكوهيده تر.
ـ امـام هـادى (ع ) : حـق كـش بردبار بابردبارى خود حق كشى اش را مى پوشاند و محق
نابردبار با ناشكيبى خود نور حقش را خاموش مى كند.
ـ لـقـمـان (ع ) , در اندرز به فرزند خود , مى فرمايد : فرزندم ! پند و موعظه براى
آدم سبكسرهمان اندازه سخت است , كه بالا رفتن از بلندى براى پيرمرد سالخورده .
معناى سبكسرى .
قرآن .
((و كيست كه ابراهيم روى برتابد, مگر كسى كه سبكسر باشد وى را در اين دنيا برگزيده
ايم و در آخرت از شايستگان است )).
ـ از امـام حسن (ع ) سؤال شد : سبكسرى چيست ؟
فرمود : دنباله روى از فرومايگان و همنشينى با گمراهان .
ـ امـام بـاقر(ع ) , درباره آيه ((و داراييهاى خودرا به سفيهان ندهيد)) , فرمود :
هر كسى كه شراب مى خورد سفيه است .
ـ امام صادق (ع ) : سبكسرى خوى پستى است , آدم سفيه به زير دست خود زور مى گويد ودر
برابر بالا دست خود زبون است .
ـ عـبـداللّه بـن سـنـان : پـدرم در حـضـور مـن از امـام صـادق (ع ) راجع به آيه
((وچون به قوت خـويـش رسـيـد)) سـؤال كـرد , حضرت فرمود : منظور احتلام است مگر آن
كه سبكسر يا ناتوان بـاشـدپـدرم پـرسـيـد : سـبـكـسر كيست ؟
فرمود : كسى كه كالاى يك درهمى را به چند درهم مى خردپرسيد : ناتوان كيست ؟
فرمود : ابله .
شيوه برخورد با آدم سبكسر.
ـ امام على (ع ) : ستوه آورترين زمان براى مرد حكيم زمانى است كه مخاطبش فردى
سفيه باشد.
ـ هركه با رفتار زشت سفيهانه تو رابه خشم آورد , تو نيز با عمل زيباى بردبارى او را
به خشم آر.
ـ امام صادق (ع ) : با بى اعتنايى به سفيه و ندادن جواب او باوى مقابله كن تا مردم
جانب تورا بگيرند , زيرا كسى كه جواب سفيه را بدهدو مقابله به مثل كند هيزم بر آتش
نهاده باشد.
ـ امام على (ع ) : كسى كه سفيهى راسرزنش كند , خود را در معرض ناسزاگويى قرار دهد.
ـ سبكسر را جز تلخى سخن , به راه نمى آورد.
بردبارى در برابر سفيه .
ـ امام على (ع ) : بردبارى , پوزه بند سفيه است .
ـ هـرگـاه در بـرابـر سـفيه بردبارى ورزى ,او را غمزده كنى پس با بردبارى در برابر
او بر غم وى بيفزاى .
ـ بابردبارى در برابر سفيه ياوران (تو) عليه او زياد مى شوند.
ـ در برابر سفيه بردبارى كن تا ياوران تو عليه او زياد شود.
ـ امام صادق (ع ) : كسانى كه بيش از هركس سزاوارند آرزومند بردبارى مردم باشند ,
سفيهانند كه نياز دارند از سبكسرى آنان چشمپوشى شود.
ـ امام على (ع ) : از سبكسر هرگز نتوان انتقام گرفت , مگر با بردبارى در برابر او.
ساقى گرى .
فضيلت ساقى گرى .
ـ امام باقر(ع ) : خداى تبارك و تعالى خنك كردن جگر تفته را دوست دارد هركه جگر
تشنه حيوان يا جز آن را سيراب كند خداونداو را در روزى كه هيچ سايه اى جز سايه او
نيست در سايه عرش خود در آورد.
ـ امـام صـادق (ع ) : بـهترين صدقه خنك كردن جگر تفته است هركه جگر تفته حيوانى يا
جزآن را سيراب كند خداى عزوجل او را , در آن روزى كه هيچ سايه اى جز سايه او نيست ,
سايه دهد)).
ـ پيامبر خدا(ص ) : سيراب كردن جگر تشنه اجر و ثواب دارد.
ثواب آب دادن به مؤمن .
ـ پيامبر خدا(ص ) : اگر مرد به همسر خود آب بنوشاند , ماجور است .
ـ امام باقر(ع ) : هركه به تشنه كامى آب بنوشاند خداوند او را از شراب سر به مهر
بهشتى بنوشاند.
ـ امـام صادق (ع ) : هركه در جايى كه آب يافت مى شود آب بنوشاند مانند كسى است كه
بنده اى را آزاد كـند و هركه در جايى كه آب يافت نمى شود آب بنوشاند , مانند كسى
است كه يك نفر را زنده كند , و هركه يك نفر را زنده كند چنان است كه همه مردم را
زنده كرده باشد.
ـ امام سجاد(ع ) : هركه مؤمن تشنه اى را آب دهد خداوند او را از شراب سر به مهر
بهشتى بنوشاند.
ـ امـام بـاقـر(ع ) : نـخـسـتـيـن چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى شود (ثواب
) صدقه آب (دادن به تشنه ) است .
ـ پيامبر خدا(ص ) : هرگاه گناهانت زياد شد پشت سر هم آب (به تشنگان ) بنوشان .
آنچه بر ساقى سزاوار است .
ـ پيامبر خدا(ص ) : ساقى گروه بايد آخر از همه آب بنوشد.
ـ مهتر گروه خدمتگزار آنهاست و ساقى آنها آخر از همه آب مى نوشد.
مستى .
هر مستى آورى حرام است .
ـ پيامبر خدا(ص ) : از هر چه مستى آورد پرهيز كنيد , زيرا هر مستى آورى حرام
است .
ـ امام باقر(ع ) : هر چه زيادش مستى آورد , كم آن نيز حرام است .
ـ پيامبر خدا(ص ) : هر نوشيدنى مست كننده اى , حرام است .
ـ هر مسكرى , حرام است .
انواع مست كننده ه.
قرآن .
((به جان تو سوگند كه آنها در مستى خويش سرگشته اند)).
ـ امـام عـلـى (ع ) : مـسـتـى چـهـار گـونـه اسـت : مستى شراب , مستى ثروت , مستى
خواب و مستى حكومت .
ـ سـزاوار است كه خردمند از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى دانش ومستى ستايش و مستى
جـوانـى پرهيز كند , زيرا هر يك از اين مستيها بادهاى پليدى دارد كه عقل را مى
ربايد و وقار را از بين مى برد.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : اى پسر مسعود! ازمستى گناه حذر كن , زيرا گناه نيز همچون شراب
مستى مى آورد و بلكه مستى آن شديدتراست خداى تعالى مى فرمايد : ((كرانند , گنگانند
, كورانند , پس آنان بر نمى گردند)).
ـ امام على (ع ) : از مستى ثروت به خدا پناه بريد , كه مستى آن دير از سر مى پرد.
ـ مستى غفلت و غرور , ديرتر از مستى انواع خمرها از سر مى پرد.
ـ امـام صـادق (ع ) , دربـاره آيـه ((در حـال مـسـتـى بـه نـماز نزديك مشويد)) ,
فرمود : منظور مستى خواب است .
ـ امام على (ع ) : هر كه از روى نادانى ستيزه بسيار كند , كور دلى او از دريافت حق
پايدار ماند و هر كـه از راه حق منحرف شود خوبى در نظرش بد و بدى در نظرش خوب آيد و
از مستى گمراهى , مست شود.
ـ در خـطبه اى كه طى آن به بيان پيشامدهاى آينده مى پردازد , مى فرمايد : آن ,
زمانى خواهدبود كه نه از شراب بلكه از نعمت و خوش گذرانى مست مى شويد.
ـ گويى به سختى مرگ و سرگيجه مستى , گرفتار شده ايد.
ـ در توصيف فريب خوردگان (دنيا), مى فرمايد : مستى مرگ و حسرت آنچه از دست رفته
,آنان را فرا گرفت .
ـ پس , اى شنونده ! از مستى خود به هوش آى و از خواب غفلتت بيدار شو و از شتابت
بكاه ودرباره آنچه به زبان پيامبر امى (ص ) به تو گفته شده و چاره و گريزى از آن
نيست , به دقت بينديش .
|