ميزان الحكمه جلد ۴

آيت الله محمد محمدى رى شهرى

- ۱۳ -


ـ امـام بـاقـر(ع ) : گـويـى عـبـداللّه بـن شريك عامرى را مى بينم كه با عمامه اى سياه و دو زلف فـروافـتـاده در ميان شانه هايش با چهار هزار تكبير گوى رجعت كننده در دامنه كوه در خدمت قائم مااهل بيت ايستاده اند.
ـ امـام صـادق (ع ) : از خداوند مسالت كردم كه اسماعيل را بعد از من زنده بدارد , نپذيرفت امااين مـنـزلـت را بـه مـن ارزانـى داشـت كـه اسـمـاعيل نخستين يار از ده ياور او (قائم (ع )) باشد كه زنده مى شوند يكى ديگر از آن ياوران , عبداللّه بن شريك است كه پرچمدار وى مى باشد.
ـ هـمـراه قـائم (ع ) بيست و هفت نفر ازپشت كوفه ظهور مى كنند پانزده تن آنان ازقوم موسى (ع ) هـستند, همانان كه به راه حق هدايت مى كردندوبه عدالت فرامى خواندند, هفت نفر از اصحاب كهف هستند و نيز يوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصارى و مقداد و مالك اشتر كه همگى در خدمت او و از ياران وكارگزاران وى هستند.

همگانى نبودن رجعت .

ـ امـام صـادق (ع ) : رجعت همگانى نيست بلكه خاص است و فقط كسانى به دنيا بازمى گردند كه مؤمن خالص يا مشرك محض باشند.
ـ امـام بـاقـر و امـام صـادق (ع ) , در باره آيه ((و قريه اى را كه به هلاكت رسانده ايم محال است كه بازگشتى داشته باشند)) , فرمود : هرقومى كه خداوند با عذاب نابود كرده باشد, در هنگام رجعت , بـر نـمى گردند اين آيه بزرگترين دليل بر رجعت است , زيرا هيچ مسلمانى منكر بازگشت همه مـردم در قـيامت نيست , چه آنهايى كه با عذاب به هلاكت رسيده اند و چه آنهايى كه هلاك نشده بـاشـند پس , مقصود از اين سخن خداى تعالى كه ((بازگشتى ندارد)) رجعت است اما در قيامت دوباره زنده مى شوند تا(به كيفر گناهان خود) به دوزخ روند.
رجعت كسانى كه كشته شده يا مرده اند.
ـ امام صادق (ع ) , در باره آيه ((روزى كه از هر امتى گروهى را محشور كنيم )) فرمود : هر مؤمنى كـه كـشـتـه شـده باشد , رجعت مى كند , تا(پس از زندگى دوباره به مرگ طبيعى ) بميرد و هر مؤمنى كه (به مرگ طبيعى ) مرده باشد نيزرجعت مى كند , تا كشته شود.
ـ عبدالرحمن بن قصير : امام باقر(ع )آيه ((همانا خداوند جانها و اموال مؤمنان را خريد)) را تلاوت كـرد و فـرمـود : آيـا مى دانى مقصودكيست ؟
عرض كردم : منظور مؤمنان هستند كه مى جنگند و مـى كـشـند و كشته مى شوندفرمود : نه , بلكه مؤمنانى كه كشته شده اند باز گردانده مى شوند تا بميرند و مؤمنانى كه مرده اند برگردانده مى شوند تا كشته شوند.
اميد.

اميد.

تشويق به اميد واقعى .

قرآن .

((كـسـانى كه ايمان آورده اند و آنان كه مهاجرت كرده اند ودر راه خدا جهاد نموده اند , به رحمت خدا اميدوارند و خدا آمرزنده و مهربان است )).
ـ امام على (ع ) : هر اميدوارى جوينده است وهربيمناكى گريزان (ازآنچه مى ترسد).
ـ در نامه خود به زياد : آيا در حالى كه نزد خداوند از متكبرانى , اميد دارى كه پاداش فروتنان را به تـو دهـد و در حـالـى كه در نعمتها غوطه ورى و آنها را از مستمندان و بيوه زنان دريغ ‌مى دارى , چـشـم طـمـع بـه ثـواب صدقه دهندگان دوخته اى ؟
همانا آدمى در برابر كارهايى كه پيشاپيش فرستاده است پاداش مى بيند و نزد آنچه فرستاده است مى رود.

بر حذر داشتن از اميد دروغين .

ـ امام باقر(ع ) : از اميد دروغين بپرهيزكه تو را گرفتار ترس حقيقى مى كند.
ـ امام على (ع ) , درباره كسى كه مدعى اميدوارى است , مى فرمايد : به گمان خود ادعا مى كندكه بـه خـدا امـيـد دارد , بـه خـداى بزرگ كه دروغ مى گويد و گرنه چرا اميدوارى او در كردارش پـيـدانيست ؟
چه , هركه اميدوار باشد , اميدش از كردارش معلوم مى شود هر اميدى , جز اميد به خدا ,ديوانگى است و هر ترس حقيقى , جز ترس از خدا , آفت و بيمارى است .

ـ امـام صـادق (ع ) : هـنـگـامـى كـه بـه ايـشـان عـرض شد : عده اى هستند كه گناه مى كنند و مـى گويندما (به رحمت خدا) اميدواريم و پيوسته در همين حالند تا مرگشان در رسد , فرمود : ايـنـهامردمانى هستند كه در آرزوها و خيالات خود غرقند دروغ مى گويند , آنها اميدوار نيستند ,زيـرا هـركـه بـه چـيـزى امـيـد داشـتـه بـاشد در طلب آن مى كوشد و هركه از چيزى بترسد از آن مى گريزد.
ـ امام على (ع ) , در پاسخ به مردى كه ازآن حضرت خواهش كرد پند و اندرزى به او دهد , فرمود : چـونـان كـسـى مـبـاش كه , بدون عمل ,به آخرت اميد دارد و با آرزوهاى دراز , توبه را به تاخير مى اندازد در نكوهش دنيا چون پارسايان سخن مى گويد اما رفتارش رفتار دنيا خواهان است .

ـ امـام سـجـاد(ع ) ـ در مـنـاجـاتش ـ : و به تو پناه مى برم از دعاى محجوب (از درگاه تو) و اميد دروغين و دريدگى پرده حيا و شرم وشكست خوردن د رحجت آورى و راى نادرست .

برحذرداشتن از اميد بستن به غيرخد.

ـ امام على (ع ) : شما را به پنج چيز سفارش مى كنم كه اگر براى رسيدن به آنها همه جا سفركنيد شايسته و بجاست : هيچ يك از شما جز به پروردگار خويش اميد نبندد و جز از گناه خودنترسد.
ـ هر چه اميد داريد , به خداى سبحان داشته باشيد و به كسى جز او اميد مبنديد , زيرا هيچ كس به غير خداى تعالى اميد نبست مگر آن كه نوميد برگشت .

اميد بخش ترين آيه قرآن .

ـ امـام بـاقـر(ع ) ـ در پـاسـخ به اين پرسش بشربن شريح بصرى كه كدام آيه در كتاب خدااميدوار كـننده تر است ـ : همشهريان تو چه مى گويند؟
عرض كردم : مى گويند آيه ((اى بندگان من كه بـر خويش ستم كرديد از رحمت خدا نوميد مشويد)) حضرت فرمود: اما نظر ما اهل بيت اين نيست عـرض كـردم : پـس نـظـر شما چيست ؟
فرمود: به نظر ما اين آيه است :((و زودا كه پروردگارت چيزى عطايت فرمايد كه خشنود شوى )) , آن چيز شفاعت است به خدا قسم شفاعت است , به خدا سوگند شفاعت است .

اميد در نوميدى !.

ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : به آنچه اميدش را ندارى اميدوارتر باش از آنچه به آن اميددارى , چه برادرم موسى بن عمران رفت كه آتش بياورد اما خداوند عزوجل با او سخن گفت .

ـ امـام صادق (ع ) : به آنچه اميدش را ندارى اميدوارتر باش از آنچه بدان اميدوارى , زيراموسى (ع ) رفت تا براى خانوده اش آتش بياورد اما وقتى برگشت پيامبرى مرسل بود.
ـ امام على (ع ) : به آنچه اميدش را ندارى اميدوارتر باش از آنچه بدان اميد دارى , زيرا كه موسى بن عمران (ع ) رفت كه براى خانواده اش آتش برگيرد اما (در آن جا) خداوند عزوجل بااو به سخن در آمـد و پـس , پيامبر برگشت , ملكه سبا نيز از كشور خود بيرون آمد , اما با سليمان مسلمان شد و جادوگران فرعون براى تقويت قدرت فرعون بيرون آمدند , اما مؤمن برگشتند.
مهربانى .

مهربانى .

تشويق به مهربانى با يكديگر.

قرآن .

((محمد پيامبر خدا و كسانى كه با او هستند بر كافران سختگيرند و با يكديگر مهربان )).
((سـپـس پيامبرانمان را پس از ايشان فرستاديم وعيسى بن مريم را از پى آنها روانه كرديم و به او انـجـيل را داديم و در دل پيروانش رافت و مهربانى نهاديم و رهبانيتى كه به بدعت آورده اند ما بر آنها مقرر نكرده ايم , اما در آن خشنودى خدامى جستند ولى حق آن را بسزا نگزاردند ما از ميان آنها به كسانى كه ايمان آورده بودند , پاداش داديم و بيشترشان نافرمان بودند)).
((تـا سپس از كسانى باشند كه ايمان آورده اند و يكديگر را به صبر سفارش كرده اند و يكديگر را به مهربانى سفارش كرده اند اينان اهل سعادتند)).
ـ پيامبر خدا(ص ) : خداى رحمان به مردمان دلرحم رحم مى كند به ساكنان زمين رحم كنيد تا آن كه در آسمان است به شما رحم كند.
ـ امام على (ع ) : نيكى كن تا به تو نيكى شود , رحم كن تا به تو رحم شود.
ـ بـه فـرو دسـت خـود رحـم كـن تـا فـرادستت به تو رحم كند و خطاى او را با خطاى خودت و نافرمانى اش از تو را با نافرمانى خود ازپروردگارت و احتياج او به ترحم تو را به احتياجت به رحمت و بخشايش خدايت بسنج .

ـ در شگفتم از كسى كه به رحم و شفقت فرا دست خود اميد دارد , چگونه به فرو دست خودرحم نمى كند.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : هـر كـه حتى به لاشه گنجشكى رحم كند , خداوند در روز قيامت بر او رحم آورد.
ـ كسى كه رحم نكند به او رحم نشود.
ـ آواز دهـنـده اى در دوزخ فـريـاد مى زند : مهربانا! بخشايشگرا! مرا از آتش رهايى ده پس خداوند فـرشـتـه اى را فـرمـان مـى دهد كه او را از آتش بيرون مى آورد و در پيشگاه پروردگارمى ايستد خداوند عزوجل به او مى فرمايد : آيا تو به گنجشكى رحم كردى ؟
.
ـ كسى كه به ساكنان زمين رحم نكند , آن كه در آسمان است به او رحم ننمايد.
ـ كسى كه به مردم مهربانى نكند , خداوند به او مهربانى نمى كند.
ـ هـر كـه مهربانى نكند , بدو مهربانى نشود و هركه نبخشد بخشوده نشود و هركه پوزش كسى را نپذيرد خداوند پوزش و توبه او رانخواهد پذيرفت .

ـ خداوند تنها به بندگان مهربان خود ,رحم مى كند.
ـ سوگند به آن كه جانم در دست اوست كسى جز شخص مهربان به بهشت نمى رود عرض كردند : ((همه ما دلرحم و مهربانيم )) ,فرمود : نه , مگر آن گاه كه به عموم مردم مهربانى كنيد.
ـ خداوند مهربان است و مهربان را دوست دارد و دست مهر خود را بر سر هر مهربانى مى گذارد.
ـ بازنده و زيانكار است آن بنده اى كه خداى تعالى در دل او مهربانى نسبت به انسانها نگذاشته باشد .

ـ مهربانان امت من همان توده متوسط هستند.

كسانى كه قابل مهربانى و ترحمند.

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : بـه عـزيزى كه خوارگشته وتوانگرى كه تهيدست شده ودانشمندى كه در روزگار نادانان تباه گرديده است , مهربانى كنيد.
ـ امام صادق (ع ) : من به سه كس ترحم مى كنم و شايسته مهربانى اند : عزيزى كه به خوارى افتاده و تـوانـگرى كه نيازمند گشته و دانشمندى كه در ميان خانواده و مردمان نادان خفيف وبى قدر شده است .

ـ پيامبر خدا(ص ) : با مستمندان مهربانى كن .

ـ اى انس : با كودكان مهربانى كن و بزرگسالان را احترام گذار تا از رفيقان من باشى .

ـ امام على (ع ) : با كودكان خانواده ات مهربان باش و بزرگان خانواده ات را احترام گذار.
ـ پيامبر خدا(ص ) : هر كه به كودكان ما مهربانى نكند و حق (و منزلت ) بزرگان ما را نشناسداز ما نيست .

ـ امام على (ع ) : از لغزشهاى جوانمردان در گذريد , زيرا هرگاه يكى از آنان بلغزدخداونددست او را مى گيرد وبلندش مى كند.
ـ شايسته است كه افراد پاكدامن و بهره مند از سلامت , با گنهكاران و اهل معصيت , مهربان باشند و سپاسگزارى (حق ) بر جان آنان چيره باشد.
ـ به خودتان رحم كنيد , زيرا مصائب و ناملايمات دنيا را بارهاچشيده و آزموده ايد.
ـ هـان ! اى انسان , چه چيز تو را درگناه ورزى گستاخ كرده است ؟
! چرا همچنان كه به ديگران رحم مى كنى به خودت رحم نمى كنى ؟
!.
رحمت .

رحمت .

رحمت خد.

قرآن .

((پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را پس ازمردنش زنده مى كند , چنين خدايى زنده كننده مردگان است و بر هر كارى تواناست )).
ـ امام على (ع ) : آفريدگان را با قدرت خود بيافريد و بادها را با رحمت خود به حركت در آورد.
ـ در تـوصيف آفرينش آدم (ع ) ـ : آن گاه خداى سبحان در توبه خود را به روى او گشود وكلمه رحمت خود را به او آموخت .

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : خداى تعالى روزى كه آسمانها و زمين را آفريد , صد رحمت بيافريد كه هر رحـمـتـى بـه اندازه فاصله آسمان و زمين است پس , از آن رحمتها يكى به زمين فرود آمد كه به سـبب آن خلايق به يكديگر ترحم مى كنند و مادر به فرزندش مهر مى ورزد و پرندگان وحيوانات آب مى نوشند و مردمان زندگى مى كنند.
ـ هيچ كس به بهشت نرود مگر با رحمت خدا عرض كردند : و نه شما؟
فرمود : ونه من , مگراين كه خدا مرا مشمول رحمت خود كند.

گستردگى رحمت خد.

قرآن .

((آنـان كـه عرش را حمل مى كنند و آنان كه بر گرد آن هستند به ستايش پروردگارشان تسبيح مـى گـويـنـد و بـه او ايـمان آورده اند و از او براى مؤمنان آمرزش مى خواهند : اى پروردگار ما , رحمت و علم تو همه چيز را فرا گرفته است پس آنان را كه توبه كرده اند و به راه تو آمده اند بيامرز و ازعذاب جهنم نگه دار)).
((اگر تو را تكذيب كردند , بگو : پروردگار شما صاحب رحمتى گسترده است و خشم و عذابش از مجرمان بازداشته نخواهدشد)).
((براى ما در دنيا و آخرت نيكى بنويس ما به سوى تو راه يافته ايم گفت : عذاب خود را به هر كس كه بخواهم مى رسانم ورحمت من همه چيز را در بر مى گيرد آن را براى كسانى كه پرهيزگارى مى كنند و زكات مى دهند و به آيات ما ايمان مى آورند مقرر خواهم داشت )).
ـ امام على (ع ) : اى اصبغ ! اگر گامهايت استوار باشد و ولايت و دوستيت كامل و دستت گشاده , بدان كه خداوند به تو از خودت مهربانتر و دلسوزتر است .

ـ امـام كـاظـم (ع ) : چه گمان برى به آن مهر ورز مهربانى كه با آن كس كه با آزار دوستانش او را مـى آزارد دوسـتـى مى كند , چه رسد به كسانى كه در راه او آزار مى بينند و چه گمان برى به آن تـوبـه پـذير مهربانى كه از دشمنش توبه مى پذيرد , چه رسد به كسى كه خشنوديش را مى جويد و دشمنى مردم را به خاطر او بر مى گزيند.
ـ بـه امام سجاد(ع ) عرض شد كه حسن بصرى مى گويد : از اين كه كسى هلاك شود جاى تعجب نيست بلكه از نجات يافته تعجب است كه چگونه نجات يافته است , حضرت فرمود : من مى گويم : از اين كه كسى نجات يافته تعجب نيست بلكه تعجب از هلاك شده است كه چگونه باوجود رحمت گسترده خداوند هلاك گشته است ؟
.
ـ امـام سـجـاد(ع ) : بـا وجـود سـه چيز ,مؤمن هلاك نمى شود: گواهى دادن به يگانگى و بى انبازى خداوند و شفاعت رسول خدا وگستردگى رحمت خداى عزوجل .

ـ پيامبر خدا(ص ) : خداى تعالى صدرحمت بيافريد كه از آنها يكى در ميان آفريدگان اوست كه به سـبـب آن بـه يكديگر رحم ودلسوزى مى كنند , نود و نه رحمت ديگر را براى دوستانش اندوخته است .

ـ اگر اندازه رحمت خداى تعالى را مى دانستيد , حتما به آن تكيه مى كرديد.
ـ عـمـر : عـده اى اسير نزد پيامبر(ص ) آوردند ناگهان زنى از اسيران كه چشمش به كودكى اسير افـتـاده بود , دويد و او را در آغوش گرفت و شيرش داد پيامبر(ص ) به ما فرمود : آيا فكرمى كنيد ايـن زن كـودك خـود را در آتـش مـى افكند؟
عرض كرديم : خير , تا قدرت داشته باشداين كار را نمى كند پيامبر فرمود : خداوند به بندگان خود مهربانتر از اين مادر به فرزند خوداست .

ـ امام سجاد(ع ) ـ در مناجاتش ـ : اى آن كه از پدرى دلسوز بيشتر به من نيكى مى كنى و ازدوست هـمـدم به من نزديكترى , آن گاه كه مكان مرا مى هراساند و وطن ها مرا مى راند , تو درتنهايى و غربت انيس و همدم منى .

خداوند رحمت را تعهد كرده است .

قرآن .

((چون ايمان آورندگان به آيات ما نزد تو آمدند , بگو : سلام بر شما , خدا بر خويش مقرر كرده كه شـمـا را رحـمـت كـنـد , زيرا هر كس از شما كه از روى نادانى كارى بد كند آن گاه توبه نمايد و نيكوكار شود بداند كه خدا آمرزنده و مهربان است )).
((بـگـو : از آن كيست آنچه در آسمانها و زمين است ؟
بگو : از آن خداست بخشايش را بر خود مقرر داشـتـه , هـمـه شـما را درروز قيامت ـ كه در آن ترديدى نيست ـ گرد مى آورد آنان كه به زيان خويش كار كرده اند ايمان نمى آورند)).
ـ امـام باقر(ع ) : همانا خداوند تبارك و تعالى بردبار و داناست خشمش بر كسى است كه خشنودى او را پـذيرا نباشد و از كسى دريغ ‌مى دارد كه پذيراى عطاى او نباشد و كسى را گمراه مى كند كه هـدايـت او را نـپذيرد خداوندرحمت را بر خود واجب كرده است , پس رحمت او بر غضبش پيشى گرفت و به راستى وعدالت به انجام رسيد.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : خداوند هيچ پديده اى نيافريد مگر آن كه پديده اى چيره شونده بر آن نيز خلق كرد رحمت خويش را نيز بيافريد كه بر غضبش چيره شود.

موجبات رحمت (1).

قرآن .

((در زمـيـن پس از آن كه به صلاح آمده است , فساد مكنيد و خدا را از روى بيم و اميد بخوانيد , زيرا كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است )).
((اما آنان را كه به خدا ايمان آورده اند وبه او توسل جسته اند به فضل و رحمت خويش در آورد و به راهى راست هدايت كند)).
((الـبته شما را به اندكى ترس و گرسنگى و بينوايى و بيمارى و نقصان در محصول مى آزماييم و شكيبايان را بشارت ده كسانى كه چون مصيبتى به آنها رسيد گفتند : ما از آن خدا هستيم و به او باز مى گرديم صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد و هم آنان هدايت يافتگانند)).
ـ امـام بـاقـر(ع ) : بـا بازگشت (و توبه )راستين خود را در معرض رحمت و بخشش خدا قرار ده و براى بازگشت راستين , از دعاى خالصانه و مناجات در دل تاريكيها كمك بگير.
ـ امـام عـلى (ع ) , در وصف آخر الزمان , مى فرمايد : در آن زمان هيچ كس نجات پيدا نمى كندمگر مـؤمن گمنام بى آزار نه فسادانگيز و سخن چينند , نه عيبجويى وآبروريزى مى كنند و نه نادان و بـيـهـوده گـويـنـد خداوند درهاى رحمت خود را به روى آنان مى گشايد و از گزند خشم خود نگهشان مى دارد.
با ياد خداوند رحمت (او) فرو مى آيد.
ـ با عفو است كه رحمت (خدا) فرود مى آيد.
با مهربانى به ديگران است كه رحمت (خدا) فرود مى آيد.
ـ ترحم به ناتوانان , رحمت حق رافرود مى آورد.
ـ بهترين وسيله ريزش رحمت (خدا) مهربان بودن به همه مردمان است .

ـ پيامبر خدا(ص ) , در پاسخ به مردى كه عرض كرد : دوست دارم پروردگارم به من رحمت آورد , فرمود : به خودت و به خلق خدا رحم كن تا خداوند بر تو رحمت آورد.

موجبات رحمت (2).

قرآن .

((واز آتـشـى كه براى كافران آماده شده است بترسيد وازخدا و رسول فرمان بريد باشد كه به شما رحم شود)).
((اين كتابى كه فرو فرستاديمش مبارك است , پس از آن پيروى كنيد و تقوا پيشه نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد)).
((و نماز بگذاريد و زكات بپردازيد و از پيامبر فرمان بريد باشد كه به شما رحم شود)).
((گـفت : اى قوم من ! چرا پيش از نيكى سوى بدى مى شتابيد؟
چرا از خدا آمرزش نمى خواهيد؟
شايد بر شما رحمت آورد)).

موانع رحمت .

ـ امـام عـلـى (ع ) : تـرحـم بـر بـى رحـم مـانـع رحمت (حق ) مى شود و باقى گذاشتن كسى كه (جان كسى را) باقى نمى گذارد امت را به هلاكت و نابودى مى افكند.
ـ هر كه به مردم رحم نكند خداوند رحمت خود را از او باز مى دارد.

خود را در معرض رحمت خدا قرار دهيد.

ـ پـيامبر خدا(ص ) : همانا پروردگار شمارا در طول عمرتان نسيم هايى است , پس خويشتن را در مـعـرض آن قـرار دهـيـد باشد كه نسيمى از آن نفحات به شما برسد و زان پس هرگز به شقاوت نيفتيد.
ـ در سـراسـر عـمر خود جوياى خير و خوبى باشيد و خويشتن را در معرض نسيم هاى خداوندقرار دهيد , زيرا نسيم رحمت خدا گهگاه مى وزد و به هر يك از بندگانش كه او خواهد مى رسد.
ـ با فرمان بردن از اوامر خداوند ,خود را در معرض رحمت او قرار دهيد.

آن كه شايان رحمت است .

ـ امام على (ع ) : رحمت خدا بر آن كس باد كه اندازه خويش را بشناسد و از حد خويش فراتر نرود.
ـ رحمت خدا بر آن بنده باد , كه مواظب گناه خويش باشد و از پروردگارش بهراسد.
ـ رحـمـت خدا بر آن كس كه به توبه رو كند و از خطاهاى خود پوزش طلبد و پيش از مرگ كارى كند.
ـ رحمت خدا بر آن كس كه انديشيد و عبرت آموخت و پند گرفت و بينش يافت .

ـ رحمت خدا بر آن كس كه پند آموخت و از گناهان باز ايستاد و از عبرتها بهره گرفت .

ـ رحـمـت خـدا بـر آن كـس كـه شكيبايى را مركب زندگى خود ساخت و پرهيزگارى را ذخيره وفاتش .

ـ رحـمـت خدا بر آن كس كه بر اجل پيشى گيرد و براى سراى ماندن و جايگاه كرامت خودكردار نيكو فراهم آورد.
ـ رحـمت خدا بر آن كس كه آرزو را كوتاه گرداند و پيش از مرگ كارى بكند و فرصتها را غنيمت شمارد و از كار و عمل توشه برگيرد.
ـ رحـمـت خـدا بـر آن كـس كه فرصتهارا غنيمت شمرد و در كار و عمل بشتابد و از ترس (خدا و آخرت ) دامن همت به كمر زند.
ـ خدا رحمت كند آن را كه بر هواى نفس چيره آيد و از دامهاى دنيا بگريزد.
ـ خـدا رحـمـت كـنـد كـسـى را كه راغب پروردگار خويش باشد (دين خود را بپايد ـ خ ‌ل ) و به گـنـاه خـود رسـيـدگـى كند , با هواى نفس مخالفت ورزد و آرزويش را دروغ شمارد , پيوسته بـيـنديشد وشب زنده دارى هاى طولانى داشته باشد خلاف آنچه در دل دارد آشكار نمى كند , به كمتر ازآنچه مى داند بسنده مى كند, اينان سپرده هاى خداوند در سرزمينهاى اويند و به سبب آنها (بلاهارا) از بندگان خود دور مى سازد.
ـ رحمت خدا بر آن بنده اى كه گناه كرد و اعتراف كرد و ترسيد و به عمل روى آورد و بر حذر شد و (به كار نيك ) شتافت .

ـ رحـمت خدا بر آن بنده اى كه حقى را زنده كند و باطلى را بميراند و ستم را بركند و عدالت رابر پا دارد.
ـ رحـمـت خدا بر آن كس كه حكمى را شنيد و آن را حفظ و رعايت كرد و به راه راست فراخوانده شد و به آن نزديك گشت و كمربند راهنما را گرفت و نجات يافت .

ـ رحـمـت خـدا بـر آن كـس كـه دانـسـت هـر نفس او گامى است به سوى مرگ , پس به سوى عمل شتافت و آرزوى خويش را كوتاه كرد.
ـ رحمت خدا بر كسى كه چون حقى را ديد , ياريش كرد و چون ستمى را ديد از آن جلوگيرى كرد و حق را در برابر ستمگر يارى رساند.
ـ رحـمـت خـدا بـر آن كس كه بر مرگ پيشدستى كند و آرزو را دروغ پندارد و كار را (براى خدا) خالص گرداند.
ـ رحـمت خدا بر آن كس كه نفس خود را از معاصى خداوند لگام زند و مهار آن را گرفته به سوى طاعت خداوند بكشاندش .

ـ خدا رحمت كند آن را كه از شهوت خويش دست شويد و خواهش نفس خود را درهم كوبد.
ـ رحـمت خدا بر آن كس كه انگيزه هاى نفسانى خود را درهم كوبد و نفس خود را نگه دارد ومهار آن را گرفته به سوى طاعت خدا بكشاندش .

ـ خـدا رحـمـت كـنـد آن را كـه از زنـدگـى بـراى مـرگ تـوشـه بـرگيرد و از فنا براى بقا و از (دنياى )رونده براى (سراى ) پاينده .

ـ رحـمـت خـدا بـر آن كـس كـه از حـرامـهـا پـرهـيـز كـنـد و تـاوانـهـا را بـه دوش گـيـرد و درشتافتن به سوى غنيمتهاى فراوان رقابت ورزد.

رحمت خدا در ماه رجب .

ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : بدانيد كه رجب ماه اصم ((17)) خداست و ماه بزرگى است وبراى اين آن را اصم ناميده اند كه حرمت و فضيلت هيچ ماهى نزد خداى تبارك و تعالى به اندازه آن نيست .

ـ رجـب ماه اصم (اصب - ريزان ) خداست , خداوند در اين ماه باران رحمت را بر بندگان خود فرو مى ريزد.
ـ رجب را ماه ريزان خدا ناميده اند , چون در اين ماه باران رحمت بر امت من بشدت فرومى ريزد به آن مـاه اصـم نيز گفته مى شود , زيرا در اين ماه كه از ماههاى حرام است از جنگ بامشركان نهى شده است .

ـ عـبـداللّه بـن عـبـاس : چـون مـاه رجـب فـرا مـى رسيد رسول خدا(ص ) مسلمانان را دور خود جـمـع مـى كرد و براى ايشان خطبه مى خواند [ و مى فرمود : ] اى مسلمانان ! ماه بزرگ و مباركى برشما سايه افكنده است , اين ماه , ماه اصب و ريزان است خداوند در اين ماه باران رحمت خودرا بر بندگانش فرو مى ريزد , مگر آن كه مشرك باشد يا بدعتى در اسلام پديد آورد.

خويشاوندى .

صله رحم .

قرآن .

((آيا كسى كه مى داند آنچه از جانب پروردگارت بر تونازل شده حق است , همانند كسى است كه نـابـيـنـاسـت ؟
تـنها خردمندان پند مى گيرند : كسانى كه به عهد خدا وفا مى كنند وخود پيمان نـمـى شـكنند , آنان كه آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده پيوند مى دهند و از پروردگارشان مى ترسند و ازسختى باز خواست خداوند بيمناكند)).
ـ امـام صادق (ع ) , درباره آيه ((و آنان كه پيوند مى دهند )) , فرمود : يكى از مصاديق آن صله رحم است و غايت تاويل آن پيوندبرقرار كردنت با ما است .

ـ درباره آيه ((بترسيد از آن خدايى كه به نام او از يكديگر چيزى مى خواهيد و از بريدن خويشاونديها پـروا كـنـيد)) , فرمود : منظور خويشاونديهاى مردم است همانا خداى عزوجل به پيوند آن فرمان داده و آن را بزرگ و مهم شمرده است , مگر نمى بينى كه آن را در رديف خودقرار داده است .

ـ پيامبر خدا(ص ) : ثواب صله رحم زودتر از ثواب هر كار خير ديگرى مى رسد.
ـ امام على (ع ) : اى مردم ! هيچ كس ـ هر اندازه هم ثروتمند باشد ـ از خويشان (ايل و عشيره )خود و حـمايت عملى و زبانى آنها از خويش بى نياز نيست آنان بزرگترين گروهى هستند كه ازانسان پـشتيبانى مى كنند و پراكندگى و پريشانى او را از بين مى برند و در مصيبتها و حوادثى كه برايش پـيش مى آيد , بيش از همه به او مهربان و دلسوزند نام نيكى كه خداوند براى انسان درميان مردم پديد مى آورد بهتر است از مال و ثروتى كه وى براى ديگران باقى مى گذارد ((18)) .

هان ! مبادا از خويشاوند نيازمند خود روى برتابيد و از دادن اندك مالى به او , كه اگر ندهيدچيزى بر ثروت شما نمى افزايد و اگر بدهيد چيزى كم نمى شود , دريغ كنيد هر كه از خويشان خود دست كشد يك دست از آنان باز گرفته اما دستهاى فراوانى از خود كنار زده است و آن كس كه با قوم و خويشان خود نرمخو و مهربان باشد دوستى و محبت هميشگى آنان را به دست آورد.
ـ وابستگان خود را گرامى بدار , چه آنان پر و بال پرواز تو هستند و ريشه اى كه به آن برمى گردى و دستى كه با آن حمله مى كنى .

هيچ چيز پيوندخويشاوندى رانمى برد.

ـ ابـو بـصـيـر : از امـام صـادق (ع ) پـرسيدم : آيا انسان مى تواند با خويشاوندى كه (مذهب ) حق را نمى شناسد قطع رابطه كند؟
حضرت فرمود : نبايد از او ببرد.
ـ جـهم بن حميد به امام صادق (ص ) عرض كرد : خويشاوندانى دارم كه عقيده و مذهب مراندارند با اين حال آيا آنان را بر من حقى هست ؟
حضرت فرمود : آرى , حق خويشاوندى را هيچ چيز از بين نمى برد در صورتى كه با تو همباور بودند دو حق داشتند : حق خويشاوندى و حق مسلمانى .

پيامدهاى صله رحم .

ـ امـام بـاقر(ع ) : صله رحم اعمال را پاك مى كند , داراييها را فزونى مى بخشد , بلا را مى گرداند, كار حسابرسى (در قيامت ) را آسان مى كند و مرگ را به تاخير مى اندازد.
ـ صله رحم خلق و خوى را نيكو , دست را بخشنده , جان را پاكيزه و روزى را زياد مى كند واجل را به تاخير مى اندازد.
ـ امام صادق (ع ) : صله رحم و نيكوكارى حساب را آسان مى سازند و از گناهان نگه مى دارندپس , صله ارحام به جاى آوريد و به برادران خود نيكى كنيد , اگر چه با سلام كردنى نيكو وجواب سلام دادن باشد.
ـ امام هادى (ع ) : آن گاه كه خداى عزوجل با موسى بن عمران (ع ) سخن گفت , موسى عرض كرد : پاداش كسى كه صله رحم كندچيست ؟
خداوند فرمود : اى موسى ! مرگ او را به تاخير مى اندازم و سختيهاى جان دادن را براو آسان مى كنم .

ـ فاطمه زهرا(ع ) : خداوند صله ارحام رابه جهت فزونى نفرات مقرر داشته است .

ـ پيامبر خدا(ص ) : از خدا بترسيد و صله رحم به جاى آوريد , زيرا اين كار مايه پايندگى بيشتر شما در دنياست و در آخرت براى شمابهتر است .

ـ صله رحم , عمر را زياد مى كند و فقررا از ميان مى برد.
ـ هر كه خوش دارد روزيش زياد شودو مرگش به تاخير افتد , صله رحم كند.
ـ امـام حـسين (ع ) : هر كه دوست دارد مرگش به تاخير افتد و روزيش افزايش يابد , صله رحم به جاى آورد.
ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : صله رحم , خانه ها راآباد و عمرها را زياد مى كند , هر چند به جا آورندگان صله رحم از نيكان نباشند.
ـ صله رحم , حساب (قيامت ) را آسان مى كند و از مرگ بد نگه مى دارد.
ـ مـردمـان بـد كـردار صـلـه رحـم بـه جـاى مـى آورنـد پـس دارايـيهايشان زياد و عمرهايشان طولانى مى شود , چه رسد كه اگر نيكوكار و نيك باشند.

صله رحم و طول عمر.

ـ امام على (ع ) ـ به نوف فرمود ـ : اى نوف ! صله رحم به جاى آر تا خداوند بر عمرت بيفزايد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : گـاهـى مى شود از عمر كسى سه روز باقى مانده است , اما صله رحم به جاى مى آورد پس خداوند آن را تا سى سال به تاخير مى اندازد و گاه مى شود كه از عمر كسى سى سال باقى مانده است اما قطع رحم مى كند, پس خداوند آن را به سه روز تبديل مى كند.
ـ امام صادق (ع ) به ميسر فرمود : اى ميسر! عمر تو زياد شده است , چه كارى انجام داده اى ؟
عرض كردم : زمانى كه نوجوان بودم پنج درهم مزد مى گرفتم و آن را خرج دايى خود مى كردم .

ـ نـيـز بـه هـمو , فرمود : اى ميسر! بارهااجل تو سر رسيد اما هر بار خداوند , به سبب صله رحم و نيكى به خويشانت , آن را از تو دوركرد.
يك سال راهپيمايى براى به جاآوردن صله رحم .

ـ پيامبر خدا(ص ) : براى به جا آوردن صله رحم (حتى اگرشده ) يك سال راه پيمايى كن .

ـ به حاضران و غايبان امت خود وآنهايى كه از امروز تا روز قيامت در پشت مردها و زهدانهاى زنان هستند , سفارش مى كنم كه صله رحم به جاى آورند هر چند خويشاوند يك سال راه فاصله داشته باشد , زيرا صله رحم جز دين است .

پيوند با خويشاوندى كه قطع رحم كرده است .

ـ پـيامبر خدا(ص ) : با خويشاوندى كه ازتو بريده پيوند برقرار كن و به آن كس كه به تو بدى كرده است خوبى كن و حق را , هر چند به زيان خود , بگو.
ـ از خويشاوند خود مبر گرچه او ازتو ببرد.
ـ ابوذر : رسول خدا(ص ) به من سفارش فرمود كه و صله رحم به جاى آورم هر چند او به من پشت كرده باشد.
ـ امام على (ع ) : با خويشان خود پيوند برقرار كنيد هرچند آنان از شما ببرند.
ـ امـام حسين (ع ) : آن كس بيش از همه صله رحم به جا آورده كه با خويشاوند بريده از خود پيوند برقرار كند.
ـ امـام سـجـاد(ع ) : هيچ گامى نزد خداى عزوجل محبوبتر از دو گام نيست : گامى كه مؤمن با آن در راه خدا صف (جنگ ) مى بندد و گامى كه براى پيوند با خويشاوندى بر مى دارد كه قطع رحم كرده است .

ـ امـام صادق (ع ) : مردى خدمت پيامبر(ص ) آمد و عرض كرد : اى رسول خدا ,خويشاوندانى دارم كـه با آنان رفت و آمد دارم ولى آنها مرا مى آزارند لذا تصميم دارم آنان رارها كنم رسول خدا(ص ) فرمود : در اين صورت خداوند همه شما را رها مى كند.
عرض كرد : پس چه كنم ؟
فرمود : به كسى كه دست رد به سينه تو زده عطا كن و با كسى كه ازتو بـريـده پـيـونـد بـرقـرار كـن و از كـسـى كه به تو ستم كرده درگذر , اگر چنين كنى خداوند عزوجل پشتيبان تو در برابر آنها خواهد بود.

برحذر داشتن از قطع رحم .

قرآن .

((و آنـان كـه پيمان خدا را پس از استوار كردنش مى شكنندو آنچه را كه خدا به پيوستنش فرمان داده مى گسلند و در زمين فساد مى كنند , لعنت بر آنهاست و سراى بد نصيبشان )).
((آيـا اگـر به حكومت رسيديد , مى خواهيد در زمين فساد كنيد و پيوند خويشاونديتان را ببريد؟
اينانند كه خدا لعنتشان كرده است و گوشهايشان را كر و چشمانشان را كور ساخته است )).
ـ امـام بـاقـر(ع ) : در كتاب رسول خدا(ص ) ديديم كه : هرگاه مردم پيوند خويشاوندى يكديگر را ببرند اموال و داراييها در دست بدكاران قرار گيرد.
ـ امام على (ع ) : هرگاه مردم قطع رحم كنند, ثروتها در دست تبهكاران قرار گيرد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : سـه گـروه بـه بـهـشـت نـمـى روند : شرابخواره , جادوگر و كسى كه پيوندخويشاوندى را ببرد.
ـ امام صادق (ع ) : از جمله گناهانى كه مرگ و نابودى را شتاب مى بخشد , قطع رحم است .

ـ امـام عـلـى (ع ) : پـناه مى برم به خدا از گناهانى كه مرگ و نيستى را شتاب مى بخشند عبداللّه بـن كـوا يـشـكـرى بـرخـاسـت و عرض كرد : يا امير المؤمنين ! آيا گناهانى هم هست كه مرگ را تسريع كند؟
حضرت فرمود : واى بر تو! آرى , قطع رحم .

ـ امـام صـادق (ع ) : از حـالـقـه بـپـرهـيـزيـد كـه آن مردان را به نابودى مى كشاند عرض كردم : حالقه چيست ؟
فرمود : قطع رحم .

ـ امام على (ع ) : زشت ترين گناهان بريدن پيوند خويشاوندى است و نافرمانى از پدر و مادر.
ـ با قطع رحم (و بريدن پيوند خويشاوندى ) خشم و انتقامها فرود مى آيد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : رحـمـت (خـداونـد) بر مردمى كه در ميان آنها قطع كننده رحم باشد , فرودنمى آيد.
ـ فرشتگان بر مردمى كه در ميان آنها قطع كننده رحم باشد , فرود نمى آيند.
ـ هـيچ گناهى به اندازه قطع رحم و خيانت و دروغ سزامند آن نيست كه خداوند , علاوه بركيفر اخروى , در همين جهان نيز مرتكب آن را بزودى كيفر دهد.

كمترين مصداق صله رحم .

ـ پيامبر خدا(ص ) : به خويشانتان نيكى كنيد , گرچه به سلامى .

ـ صله رحم كنيد , گرچه با سلامى .

ـ امـام عـلـى (ع ) : گرچه با سلامى , صله ارحام كنيد , زيرا خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : ((از خـدايـى كه به نام او از يكديگر چيزى مى طلبيد بترسيد و از بريدن خويشاونديها پروا كنيد , همانا خداوند ناظر بر اعمال شماست )).
ـ امـام صـادق (ع ) : حـتـى اگـر شده بانوشاندن جرعه اى آب به خويشاوند صله رحم به جاى آر و بهترين صله رحم آزار نرساندن به خويشاوند است .

رخصت .

تشويق به انجام رخصته.

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : خـداى تـعـالـى همچنان كه دوست ندارد معصيت شود , دوست دارد به رخصتهايش ((19)) عمل شود.
خداى تعالى دوست دارد رخصتهايش پذيرفته شود , همچنان كه بنده دوست دارد آمرزيده شود.
ـ خداوند , همچنان كه دوست دارد واجباتش عمل شود , دوست دارد رخصتهايش نيز به جاآورده شود.
ـ خـداونـد دوسـت دارد رخـصتهايش به كار بسته شود , همچنان كه دوست دارد فرايضش انجام گيرد.
ـ به رخصتهاى خداوند , كه به شماداده است پايبند باشيد.
ـ كـافور خادم : امام هادى (ع ) به من فرمود : فلان سطل آب را در فلان جا بگذار تا براى نمازوضو بگيرم و سپس مرا در پى كارى فرستاد من فراموش كردم دستور آن حضرت را انجام دهم آن شب , شب سردى بود وقتى حضرت براى نمازبرخاست , من متوجه شدم ويادم آمد كه سطل را در جايى كه فـرموده بود نگذاشته ام از ترس سرزنش ايشان از جاى خود دور شدم امام (ع ) با عصبانيت مرا صدا زد بـا خود گفتم : انا للّه , حالا چه بهانه اى بياورم امام (ع ) فرمود :واى بر تو! مگر نمى دانى كه من عادت دارم با آب سرد وضو بگيرم , چرا آب گرم در سطل ريخته اى ؟
.
عرض كردم : سرورم ! به خدا قسم من نه سطلى گذاشته ام و نه آبى ! حضرت فرمود : خدا راسپاس , به خدا قسم ما نه رخصتى را فرو گذاشته ايم و نه عطيه اى را رد كرده ايم سپاس خداوندى را كه مـا را از فـرمانبرداران خود قرار داد و توفيق عبادتش را به ما ارزانى داشت پيامبر(ص )مى فرمود : همانا خداوند بر كسى كه رخصتهاى او را نپذيرد خشم مى آورد.
ـ يـكـى از اصحاب امام صادق (ع ) به ايشان عرض كرد : كشته شدن افراد را خوشتر دارى يا بيزارى جستن آنها از على را؟
حضرت فرمود : رخصت را خوشتر دارم مگر اين سخن خداى تعالى را درباره عمار نشنيده اى كه :((مگركسى كه به زور (به اظهار كفر) وا دار شود و حال آن كه دلش به ايمان خويش مطمئن است )).

ابهام در احاديث رخصت .

ـ امام على (ع ) : آنچه را خداوند مبهم گذاشته است , شما نيز مبهم گذاريد.
ـ علقمة بن قيس : على را بر فرازمنبر كوفه ديدم كه مى فرمود شنيدم پيامبر خدا(ص ) مى فرمايد : زنـاكـار در حـال زنـا بـا ايمان زنانمى كند علقمه پرسيد : يا امير المؤمنين ! كسى كه زنا كند كافر است ؟
.
عـلى (ع ) فرمود : رسول خدا(ص ) به ما مى فرمود كه احاديث ناظر به رخصت را در ابهام گذاريم : زنـاكـار با ايمان و اعتقاد به حلال بودن زنا , زنا نمى كند اگر به حلال بودن زنا ايمان داشته باشد كافر است .