دانش نامه احاديث پزشكى

محمد محمدى رى شهرى
مترجم : دكتر حسين صابرى

- ۴ -



65 - الكافى :
- به نقل از مفضل بن عمرو -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : فدايت شوم ! مرا آگاه ساز كه چرا خداوند، شراب ، مردار، خون و گوشت خوك را حرام ساخته است ؟
فرمود: ((خداوند - سبحانه و تعالى - نه از سر علاقه اش به آنچه بر مردم حرام كرده ، و نه از سر بى رغبتى به آنچه بر آنان حلال ساخته ، اين چيزها را بر بندگان خويش حرام گردانده و جز آنها را حلال دانسته است ؛ بلكه او آفريدگان را آفريد و به آنچه تن آنان ، بدان برپاست و به كارشان مى آيد، آگاهى داشت و همين چيزها را از سر لطف و براى مصلحت بندگان خويش ، بر آنان حلال و مباح كرد و (از سويى ) از آنچه هم به ايشان زيان مى رساند، آگاه بوده و آنان را از آن كارها نهى فرمود و آنها را بر ايشان حرام گرداند. سپس همين محرمات را براى هر فرد، ناچار و به هنگامى كه تن وى جز به آنها بر پا نمى شود، مباح و حلال قرار داد و البته او را بدين نيز امر فرمود كه از آن ، به قدر نياز بردارد، نه بيش آن )).(123)
ر. ك : بحارالانوار: ج 62 ص 79 - 82، باب التداوى بالحرام .
جواهر الكلام : ج 36 ص 424 - 446.
فصل سوم : توصيه هاى پزشكى
3/1 - آنچه انسان را از پزشك ، بى نياز مى كند
66 - الخصال :
- به نقل از اصبغ بن نباته -: امير مؤ منان على بن ابيطالب (عليه السلام ) به فرزند خود حسن (عليه السلام ) فرمود: ((پسرم ! آيا تو را چهار نكته نياموزم كه به كمك آنها از طب ، بى نياز شوى ؟)).
گفت : چرا، اى اميرمؤ منان !
فرمود: ((بر سفره نمى نشينى ، مگر آن هنگام كه گرسنه اى ؛ و از سفره بر نمى خيزى ، مگر در آن حال كه هنوز، ميل خوردن دارى ؛ خوب بجو؛ و به گاه خفتن ، خودت را بر خلا(124) عرضه كن . اگر اين چهار نكته را به كار بستى ، از طب ، بى نياز شوى )).(125)
67 - امام على (عليه السلام ):
هر كس در گرسنگى كامل ، غذا بخورد، غذا را خوب بجود، در حالى كه هنوز ميل خوردن دارد، غذا را وا گذارد و چون احساس قضاى حاجت كرد، آن را محبوس ندارد، به هيچ بيمارى اى جز بيمارى مرگ ، مبتلا نمى شود.(126)
68 - امام على (عليه السلام ):
- در پاسخ به اين پرسش كه گفتند: (چرا) در قرآن ، هر دانشى جز دانش ‍ طب هست ؟ -: هان ! در قرآن ، آيه اى است كه همه طب را يك جا در خود گرد آورده است : وكلوا واشربوا ولا تسرفوا؛(127) بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد).(128)
3/2 - پرهيز از مراجعه به پزشك تا سر حد امكان
69 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
تا هنگامى كه بدنت درد را تحمل مى كند، از دارو بپرهيز و آن گاه كه درد را تحمل نكرد، پس دارو.(129)
70 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس سلامت تنش بر بيمارى اش چيرگى دارد، مداوا نكند.(130)
71 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس مى تواند با بيمارى خود، سر كند، از درمان بپرهيزد؛ زيرا بسا دارويى كه خود، بيمارى بر جاى مى نهد.(131)
72 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: نوشيدن دارو براى بدن ، به صابون براى جامه مى ماند؛ آن را تميز مى كند، اما كهنه اش هم مى كند.(132)
73 - امام على (عليه السلام ):
با درد خويش ، تا آن هنگام كه با تو مدارا مى كند، مدارا كن .(133)
74 - امام على (عليه السلام ):
مسلمان به دارو توسل نمى جويد، مگر آن هنگام كه بيمارى اش بر تن درستى اش چيرگى يابد.(134)
75 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز، نا خوشايندى در پى مى آورد:... و نوشيدن دارو بدون بيمارى ، هر چند شخص آن دارو، جان به در برد.(135)
76 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس تن درستى اش بر بيمارى اش چيرگى داشته باشد و دارو بنوشد، به زيان خويش ، اقدام كرده است .(136)
77 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس تن درستى اش بر بيمارى اش غلبه داشته باشد و خود را به چيزى درمانى كند و پس از آن بميرد، من در پيشگاه خداوند، از او بيزارى مى جويم .(137)
78 - امام كاظم (عليه السلام ):
تا زمانى كه بيمارى ، به جد با شما درگير نشده است ، درگير معالجه طبيبان نشويد، كه درمان به مانند ساختمان است كه مقدار كمى از آن ، شخص را به مقدار فراوانش مى كشاند.(138)
3/3 - راه تن درستى
79 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كارى را چاره اى است و چاره تن درستى در دنيا، چهار چيز است : كم سخن گفتن ، كم خفتن ، كم راه رفتن و كم خوردن .(139)
80 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
روايت شده است : چون گرسنه شدى ، بخور؛ چون تشنه شدى ، بنوش ؛ چون ادرار بر تو فشار آورد، ادرار كن ؛ جز سر نياز، نزديكى مكن ؛ و چون احساس خواب آلودگى كردى ، بخواب ، كه اينها مايه تن درستى بدن اند.(140)
81 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روزه بگيريد تا تن درست بمانيد.(141)
82 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سفر كنيد تا تن درست و سالم بمانيد.(142)
83 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سفر كنيد تا تن درست بمانيد، جهاد كنيد تا غنيمت به چنگ آوريد، و حج بگزاريد تا بى نياز شويد.(143)
84 - امام على (عليه السلام ):
شب زنده دارى ، مايه تن درستى است .(144)
85 - امام سجاد (عليه السلام ):
حج و عمره بگزاريد تا تن درست بمانيد، روزى تان گشاده شود و خرجى خانواده تان تاءمين گردد.(145)
3/4 - عوامل شادابى
86 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سه چيز است كه تن ، به واسطه آنها شاداب مى شود و رشد مى كند: بوى خوش ، جامه نرم و نوشيدن عسل .(146)
87 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بوى خوش ، شادى مى آورد. عسل ، شادى مى آورد. نگريستن به سبزه ، شادى مى آورد. و سوارى ، شادى مى آورد.(147)
88 - امام على (عليه السلام ):
بوى خوش ، يك تعويذ (نشاط و شادى )(148) است . عسل (149) يك تعويذ است . سوارى ، يك تعويذ است . نگريستن به سبزه ، يك تعويذ است .(150)
89 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس كفش زرد بپوشد، تا هنگامى كه آن را كهنه كند، در شادمانى است .(151)
90 - امام باقر (عليه السلام ):
هر كس كفش زرد بپوشد، تا زمانى كه آن كفش را داشته باشد، دل خوش ‍ دارد؛ چرا كه خداوند مى فرمايد: صفراء فاقع لونها تسر النظرين ؛(152) زردى پر رنگ ، كه ديدنش بينندگان را شاد مى كند.(153)
91 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز چاق مى كند و سه چيز ديگر، لاغر مى كند: آنچه چاق مى كند، عبارت است : پيوسته حمام كردن ، استشمام بوى خوش ، پوشيدن جامه نرم ...(154).(155)
92 - الكافى :
- به نقل از احمد بن محمد بن خالد، از يكى از يارانش -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((سه چيز است كه خوردنى نيست ، ولى چاق مى كند؛ سه چيز است كه خوردنى است ، ولى لاغر مى كند؛ دو چيز است كه براى هر چيزى سودمند است و براى هيچ چيز، ضرر ندارد؛ و دو چيز است كه از هر جهت ، زيان دارد و براى هيچ چيز، فايده اى ندارد. اما آن سه چيز كه خوراكى نيست و چاق مى كند عبارت اند: گوشت خشك شده ، پنير و خرماى تازه به بار نشسته (و در حديثى ديگر آمده است : گوشت راسته شتر و لرد روغن ). آن دو چيزى هم كه براى هر چيز سودمند است و براى هيچ چيز ضرر ندارد، عبارت اند: آب نيم گرم (156) و انار. و آن دو چيزى هم كه براى هر چيز زيان دارند و براى هيچ چيز مفيد نيستند، عبارت اند: از گوشت خشك شده و پنير)).(157)
(راوى مى گويد:) گفتم : فدايت شوم ! آن جا گفتى لاغر مى كنند و اين جا مى گويى زيان مى رسانند؟!
فرمود: ((آيا نمى دانى كه لاغرى ، خود (مصداق هاى ) زيان ديدگى است ؟!)).(158)
93 - امام صادق (عليه السلام ):
تعويذ(159) (نشاط و شادى )، در ده چيز است : قدم زدن ، سوارى ، در آب غوطه خوردن ، به سبزه نگريستن ، خوردن و آشاميدن ، به زن خوش سيما نگاه كردن ، آميزش جنسى ، مسواك زدن ، سر را با خطمى در حمام و جز آن شستن ، و با مردمان هم سخن شدن .(160)
94 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
روايت مى كنم كه اگر چيزى موجب افزايش (نيرو و نشاط) بدن باشد، ماساژ دادن بدن و لباس نرم ، همچنين بوى خوش و استحمام ، (جزيى ) آن است ، و اگر (گزارش شود كه ) مرده اى در اثر ماساژ دادن زنده شده است ، من آن را انكار نمى كنم .(161)
95 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد مزاج صفراوى (162) را فرو بنشاند، هر روز، چيزى تر و سرد بخورد، بدن خويش را باد بزند، كمتر حركت كند(163)، و به آن كه وى را دوست دارد، فراوان بنگرد.(164)
3/5 - عوامل طول عمر
96 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چهار چيز، بر عمر مى افزايد: ازدواج با دوشيزگان ، غسل كردن با آب گرم ، خفتن بر شانه چپ ، و خوردن سيب در سحرگاهان .(165)
97 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گرم مزاجان (166) را به درازى عمر، مژده ده .(167)
98 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هر كه جاودانگى را مى خواهد - و البته جاودانگى اى (براى غير خدا) نيست - بايد كه چاشت را زودتر بخورد(168)، كفش خوب (و مناسب ) بپوشد، رداى سبك برگيرد، و كمتر با زنان بياميزد)).
پرسيدند: اى پيامبر خدا! رداى سبك چيست ؟
فرمود: ((كم بودن بدهى )).(169)
99 - امام على (عليه السلام ):
هر كه خواهان جاودانگى است - و البته جاودانگى اى (براى غير خدا) نيست - زود صبحانه بخورد، ديرتر شام بخورد(170)، با زنان كمتر در آميزد، و رداى سبك برگيرد.(171)
100 - امام على (عليه السلام ):
شستن دست ها پيش و پس از غذا خوردن ، (موجب ) فزونى عمر(172) است .(173)
101 - امام صادق (عليه السلام ):
دست هايتان را پيش و پس از غذا خوردن بشوييد، كه فقر را مى برد و بر عمر مى افزايد.(174)
3/6 - آنچه موجب پيرى زودرس مى شود
102 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ده چيز پيرى به بار مى آورد: فراوانى آميزش (جنسى ) با زنان ، شستن سر با گل ، توقف زياد در آبريزگاه ، سخن گفتن به گاه قضاى حاجت ، فراوانى (استعمال ) بوى خوش ، نوشيدن آب به هنگام شب ، نگريستن به شرمگاه زن ، به رو خفتن ، شبانه ايستاده آب نوشيدن ، و آستين را به صورت ماليدن .(175)
103 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شام را وا مگذاريد، هر چند به خوردن دانه خرماى خشكيده اى باشد. من بر امت خويش از اين بيم دارم كه وا گذاردن شام پيرى و درهم شكستگى به سراغشان آيد؛ چرا كه شام ، مايه نيرومندى پير و جوان است .(176)
104 - امام صادق (عليه السلام ):
چهار چيز (انسان را) پيش از فرا رسيدن هنگام پيرى پير مى كند: خوردن گوشت خشك شده ، نشستن بر جاى مرطوب ، بالا رفتن بر پلكان ، و آميزش ‍ با پير زنان .(177)
همچنين ، ر. ك : ص 69 (اندوه و بيمارى )
3/7 - آنچه بدن را فرسوده مى كند
105 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز، بدن را فرسوده مى كند و شايد هم (فرد را) بكشد: حمام رفتن با شكم پر، آميزش كردن با شكم پر(178) و همبسترى با پيرزنان .(179)
106 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز، بدن را فرسوده مى كند و شايد هم (فرد را) بكشد: خوردن گوشت خشكيده فاسد، حمام رفتن با شكم پر، و همبسترى با پيرزنان .(180 )
107 - امام صادق (عليه السلام ):
دو چيز مناسب اند كه به هيچ درون نادرستى درنيايد، مگر اين كه آن را نادرست (و ناسالم ) كنند. آن دو چيز مناسب ، عبارت اند از: انار و آب نيم گرم ؛ و آن دو چيز نامناسب نيز عبارت اند از: پنير و گوشت خشك شده .(181)
همچنين ، ر. ك : مبحث بعد (اندوه و بيمارى ) و ص 65 (عوامل شادابى : ح 92).
3/8 - اندوه و بيمارى
قرآن
وتولى عنهم وقال يااءسفى على يوسف وابيضت عيناه من الحزن فهو كظيم ؛(182)
به آنان پشت كرد و گفت : ((آه و اندوه بر يوسف )). و چشمانش اندوه ، سفيد شده بود، در حالى كه اندوه خود را فرو مى خورد.
حديث
108 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس اندوه (و دغدغه اش ) فراوان شود، بدنش بيمار گردد.(183)
109 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اندوه (و دغدغه ) نيمى از پيرى است .(184)
110 - امام على (عليه السلام ):
اندوه ، يكى از دو پيرى است .(185)
111 - امام على (عليه السلام ):
اندوه ، تن را ذوب مى كند(186).(187)
112 - امام على (عليه السلام ):
اندوه ، تن را نحيف مى كند.(188)
113 - امام على (عليه السلام ):
اندوه ، بدن را فرسوده مى كند.(189)
3/9 - پرهيز از سرما، و استقبال از آن
114 - امام على (عليه السلام ):
از سرما در آغازش بپرهيزيد و در پايانش استقبال كنيد؛ چه ، سرما با بدن ، همان كارى را مى كند كه با درختان مى كند: در آغازش مى سوزاند و در پايانش شاخ و برگ مى روياند.(190)
115 - الدعوات :
- به نقل از زربن حبيش -: امير مؤ منان ، چهار جمله در طب فرموده كه اگر بقراط يا جالينوس آنها را گفته بودند، صد ورق ، مقابلشان نهاده مى شد و آنها را بدين سخنان ، مى آراستند. آن سخنان ، اين است كه فرمود:
((از سرما در آغازش بپرهيزيد و در پايانش استقبال كنيد؛ چه ، سرما با بدن ، همان كارى را مى كند كه با درختان مى كند: در آغازش مى سوزاند و پايانش شاخ و برگ مى روياند)).(191)
3/10 - خاصيت هاى بوى خوش
116 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بوى خوش ، قلب را تقويت مى كند.(192)
117 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هيچ بنده اى خوش بو نباشد، مگر آن كه عقلش افزون گردد.(193)
118 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بوى خوش ، قلب (194) را محكم مى كند و بر (توان ) آميزش ‍ مى افزايد.(195)
119 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس پيش از نوشيدن چيزى ، غذا بخورد و سحرى ميل كند و قدرى بوى خوش (بر خود) بمالد، بر روزه گرفتن ، توان بيشترى يابد.(196)
120 - امام صادق (عليه السلام ):
بوى خوش ، عقل را استوار مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(197)
121 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس در آغاز روز، بوى خوش استعمال كند: تا شب ، عقلش او را همراهى مى كند.(198)
122 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس در حالى كه روزه است ، در آغاز روزه ، خوش بو كننده اى به كار ببرد، عقل خويش را از كف ندهد.(199)
123 - امام رضا (عليه السلام ):
...گل نرگس ببوييد؛ زيرا از زكام ، ايمنى مى بخشد.(200) همچنين است سياه دانه .(201)
ر. ك : 67 ح 102 (آنچه موجب پيرى زودرس مى شود).
ر. ك : ص 154 (آنچه مانع ديوانگى مى شود / بوييدن نرگس ).
3/11 - پاكيزگى و بهداشت
3/11 - 1 - شستن جامه
124 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس جامه اى بر مى گيرد، بايد آن را تميز كند.(202)
125 - امام على (عليه السلام ):
هر كس جامه خويش را تميز كند، انديشه و اندوهش كم شود.(203)
126 - امام على (عليه السلام ):
جامه تميز، اندوه و غم را مى برد و مايه طهارت براى نماز است .(204)
127 - امام على (عليه السلام ):
شستن جامه ، اندوه و غم را مى برد و مايه طهارت براى نماز است .(205)
3/11 - 2 - شستن دستمال
128 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دستمال آلوده به چربى و بوى گوشت را در خانه مگذاريد، كه آن ، خفتگاه شيطان هاست .(206)
3/11 - 3 - پوشاندن روى ظرف
129 - امام باقر (عليه السلام ):
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، ظرف سرپوش دار(207) را مى پسنديد.(208)
130 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر درهايتان قفل بزنيد، دهانه مشك هايتان را ببنديد و بر ظرف هايتان درپوش بگذاريد.(209)
131 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در (خانه هايتان ) را ببنديد، ظرف هايتان را وارونه بگذاريد، دهانه مشك هايتان را ببنديد، و چراغ هايتان را خاموش كنيد؛ چه ، به آنان (شياطين ) اجازه داده نشده است بر ديوار خانه هاى در بسته شما بالا روند.(210)
132 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از ابو هريره -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به ما فرمود كه آب وضو(211) را بپوشانيم ، دهانه مشك را ببنديم و ظرف را وارونه بگذاريم .(212)
133 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در (خانه )هايتان را ببنديد، دهانه مشك را ببنديد، ظرف را وارونه بگذاريد (يا درپوش بگذاريد) و چراغ را خاموش كنيد؛ زيرا شيطان ، در بسته اى را باز نمى كند، سر بسته مشكى را نمى گشايد، در ظرفى را بر نمى دارد، و موش ، خانه مردم را بر سرشان آتش مى زند.(213)
3/11 - 4 - شستن سر با سدر
134 - امام على (عليه السلام ):
هنگامى كه خداوند، پيامبر خويش را به آشكار ساختن اسلام فرمان داد و وحى هويدا شد، كم بودن شمار مسلمانان و فراوان بودن شمار كافران را ديد. پس پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به سختى اندوهگين شد. در اين هنگام ، خداوند، جبرئيل را با قدرى سدر از سدرة المنتهى فرستاد. وى ، سرش را با آن شست و بدين وسيله ، اندوهش بر طرف شد.(214)
135 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، اندوهگين شد. پس جبرئيل به او توصيه كرد سر خويش را با سدر بشويد. آن سدر، از سدرة المنتهى بود.(215)
3/11 - 5 - گرفتن سبيل
136 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس در هر جمعه ، قدرى از سبيل و ناخن هاى خود را بگيرد، خداوند به (بدن ) او شفايى نهد و دردى از او برون برد.(216)
همچنين ، ر. ك : ص 284 (مو / گرفتن سبيل ).
3/11 - 6 - كوتاه كردن ناخن ها
137 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كوتاه كردن ناخن ها، مانع (بروز) درد بزرگ مى شود و روزى را سرشار مى سازد.(217)
همچنين ، ر. ك : ص 289 (ناخن / كوتاه كردن ناخن )
3/12 - نقش كفش در سلامت
138 - امام حسين (عليه السلام ):
پيامبر خدا به من فرمود: ((فرزندم !... كفش خوب به پا كن كه كفش ، خلخال (زينت پاى ) مردان است .(218)
139 - امام على (عليه السلام ):
كفش خوب به پا كردن ، مايه نگهدارى بدن است و يارى دهنده اى است بر نماز و طهارت .(219)
140 - امام صادق (عليه السلام ):
عادت به پوشيدن كفش ، از مرگ هاى بد، جلوگيرى مى كند.(220)
141 - امام صادق (عليه السلام ):
- هنگامى كه به يكى از اصحاب خود نگريست كه كفش سياه داشت -: تو را كفش مشكى به چه كار؟! آيا نمى دانى كه اين كفش به چشم زيان مى رساند، آلت مردانگى را سست مى كند، از ديگر انواع ، گران تر است و هيچ كس آن را نمى پوشد، مگر اين كه با آن ، احساس نخوت (221) مى كند؟!(222)
ر. ك : ص 64 عوامل شادابى ح 89 و ص 65 ح 90، ص 67 عوامل طول عمر ح 98، ص 173 (آنچه چشم را جلا مى دهد و تقويت مى كند / پوشيدن كفش ).
ر. ك : ص 191 (آنچه از سل پيشگيرى مى كند).
ر. ك : ص 333 (آنچه از توان جنسى مى كاهد / كفش مشكى ).
ر. ك : ص 390 (آداب غذا خوردن / در آوردن كفش ها)
3/13 - نهى از درمان با چشمه هاى آب گرم و آب هاى تلخ
142 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از درمان با چشمه هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها، چشمه هايى از آب گرم در كوهستان هاست كه بوى گوگرد دارد.(223)
143 - امام صادق (عليه السلام ):
پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار، درمان كند. او مى فرمود: ((نوح ، آن هنگام كه توفان به پا شده بود، آب ها را فرا خواند و همه آنها به او پاسخ دادند، مگر آب هاى تلخ و آب هاى گوگرددار. پس ، اين آب ها را نفرين كرد)).(224)
ر. ك : بحار الانوار: ج 66 ص 479 باب النهى عن الاستشفاء بالمياه الحارة الكبريتية والمرة واءشباههما.
بخش دوم : بيمارى
در آمد
در روايات اسلامى ، بيمارى به عنوان زندان بدن و يكى از سخت ترين بلاها تعريف شده است . از ديگر سو، همه مردم در طول زندگى خويش ، كم و بيش گرفتار اين زندان مى شوند و طعم بلاى بيمارى را مى چشند. از همين جاست كه پژوهشگر با پرسش هايى از اين دست ، رويارو مى شود:
- حكمت موجود در قرار دادن زندانى به نام ((بيمارى )) در نظام هستى چيست ؟
-آيا بهتر نيست كه خداوند، انسان را به گونه اى بيافريند كه در طول زندگى به بلاى بيمارى گرفتار نشود؟
- اصولا چرا انسان ، بيمار مى شود؟ آيا مى توان كارى كرد كه انسان ، هيچ گاه به زندان بيمارى گرفتار نيايد؟
پاسخ اين پرسش ها را با نگاهى به علت بيمارى انسان ، آغاز مى كنيم : چرا انسان بيمار مى شود؟
پاسخ دانش پزشكى به اين پرسش ، بيان عوامل مادى انواع بيمارى هاست ، بدين معنا كه علت يك بيمارى ممكن است وراثت ، يا انتقال ميكروب ، يا تغذيه بد، يا عوامل ديگر از اين دست باشد. اما مسئله اصلى اين است : آيا آنچه در جهان طب ، عوامل بيمارى شناخته مى شوند، علل تامه اند يا آن كه ممكن است عوامل ناشناخته ديگرى نيز در كنار اين عوامل وجود داشته باشند؟
بى گمان ، عقل انسان نمى تواند احتمال وجود عوامل ناشناخته بيمارى را انكار كند، هر چند اثبات اين عوامل هم نيازمند دليل است .
روايات اسلامى ، ضمن تاءييد علل مادى بيمارى ها و تاءكيد بر اين كه برخى از بيمارى ها را مى توان از طريق مبارزه با علل آنها، پيشگيرى كرد، در كنار علل مادى ، علل ناشناخته اى را براى بيمارى ها اثبات مى كنند. اين علل ، در واقع ، حكمت بيمارى ها در نظام آفرينش است .(225)
حكمت بيمارى
ترديدى وجود ندارد كه در نظام هستى ، هيچ پديده اى بى حكمت نيست ، هر چند اين حكمت ، بر ما پوشيده مانده باشد. امام صادق (عليه السلام )، درباره حكمت بيمارى فرموده است :
ان المرض على وجوه شتى : مرض بلوى ، ومرض عقوبة ، ومرض جعل علة للفناء...
بيمارى بر چند گونه است : بيمارى آزمون ، بيمارى كيفر و بيمارى اى كه علت مرگ قرار داده شده است .(226)
امام صادق (عليه السلام )، در اين سخن ، سه حكمت براى بيمارى ذكر كرده و اين هر سه ، بر دانش طب ، نا شناخته است .
در سطورى كه پيش رو داريد، مختصرا به حكمت نهفته در بيمارى ها از ديدگاه روايات ، پرداخته شده است :